دروغهای حکومتی پایان ۱۳۹۸ (بخش اول تا ششم)
بلافاصله پس از اعتراضات آبانماه، مقامهای رسمی ایران طیف گستردهای از اقدامات «تروریستی» را به معترضان نسبت دادند
رسانهها و مقامهای حکومتی ایران، از ابتدای اعتراضها، شرکتکنندگان در اعتراضات را به نیروهای خارجی متصل دانستند.
«علی فدوی» جانشین فرمانده کل سپاه، بدون توضیح بیشتر فضای اعتراضها را به عملیات «کربلای ۴» تشبیه کرد که بزرگترین شکست نظامی ایران در دوران جنگ با عراق بود
انتشار سازمانیافته اخبار و ادعاهای ساختگی در جمهوری اسلامی ایران، پدیده نوظهوری نیست. باوجوداین، چهار ماه آخر سال ۱۳۹۸ –از پایان آبان تا پایان اسفند– از نظر تراکم انتشار دروغهای حکومتی منحصربهفرد بود. اعتراضهای آبان، آمار جانباختگان آبانماه، تلافی قتل قاسم سلیمانی، ساقط کردن هواپیمای اوکراینی، انتخابات مجلس یازدهم و نهایتا انتشار کرونا، شش محور اصلی انتشار اخبار دروغ در طول این چهار ماه محسوب میشدند.
به مناسبت پایان سال ۱۳۹۸، در مجموعهای شش قسمتی به بررسی «کمپینهای ضداطلاعات» حکومت ایران در این شش محور میپردازیم.
نخستین قسمت از این مجموعه، به بازخوانی دروغهایی اختصاص دارد که در پی اعتراضات آبان، رسانهها و مسئولان حکومتی در مورد این حرکت اعتراضی و شرکتکنندگان در آن منتشر کردند. حرکتی که در پی افزایش ناگهانی قیمت بنزین در ۲۴ آبان شروع شد و در طول چهار روز، پرتلفاتترین اعتراضات خیابانی ضدحکومتی را در تاریخ جمهوری اسلامی رقم زد.
«به لولهها دینامیت بسته بودند»
بلافاصله پس از اعتراضات آبانماه، مقامهای رسمی ایران طیف گستردهای از اقدامات «تروریستی» را به معترضان نسبت دادند، هرچند اغلب اتهامات به میزانی عجیب بودند که حتی بعدها، در نشریات حکومتی ایران نیز تکرار نشدند.
«علی ربیعی» سخنگوی دولت، در ۲۹آبان۱۳۹۸ گفت: «به ما گفتند برخی اجازه تغییر شیفت در [پالایشگاه] عسلویه را نمیدهند و به برخی لولهها دینامیت بسته بودند.» او همچنین از «محمدجواد آذری جهرمی»، وزیر ارتباطات نقل کرد که معترضان «میخواستند خط تلفن اصفهان را قطع کنند.»
در ۳۰ آبان، «سالار آبنوش»، فرمانده عملیات سازمان بسیج، اعتراضات را «جنگ جهانی تمامعیاری علیه نظام و انقلاب» توصیف کرد و مدعی شد: «فتنهگران کشتار نصف ایران را در نظر گرفته بودند.» این فرمانده تا به آنجا پیش رفت که گفت: «برای اولین بار با هماهنگی و سازماندهی خاصی مواجهه شده بودیم بهطوریکه کیفهایی داشتند که وسایل آنها را تابهحال ندیده بودیم. [مثلا] هوابرشها و قیچیهایی که سختترین قفلها را میبریدند و هرجا که وارد میشدند بلافاصله آتش زده و غارت میکردند.»
در همان روز، «حسامالدین آشنا»، مشاور رییسجمهور اعتراضات را با عملیات نظامی مجاهدین خلق در پایان جنگ مقایسه کرد: «خیال کردند عملیات فروغ جاودان ۲ را کلید زدهاند ولی حالا بهخوبی فهمیدند که درواقع عملیات مرصاد ۲ کلید خورده است.» فروغ جاویدان نام نبردی است که توسط سازمان مجاهدین خلق طرحریزی شد و در اواخر جنگ ایران و عراق بین مجاهدین خلق و جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت. عملیات مرصاد پاتک نیروهای جمهوری اسلامی در پاسخ به عملیات فروغ جاویدان است.
اول آذر، «علی فدوی» جانشین فرمانده کل سپاه، بدون توضیح بیشتر فضای اعتراضها را به عملیات «کربلای ۴» تشبیه کرد که بزرگترین شکست نظامی ایران در دوران جنگ با عراق بود، با ذکر اینکه نیروهای حکومتی برای مقابله با اعتراضات «۴۸ ساعت جنگ کردهاند.»
«عبدالرضا رحمانیفضلی»، وزیر کشور در ۵ آذر گفت نیروهای انتظامی در جریان اعتراضات با «لشکر قمهکشان و مسلحان» روبهرو بوده و تعریف کرد: «ما با هستههای چهار و پنج نفره مواجه شدیم که در آن گروهها یک خانم حضور داشت و با کوکتل مولوتف، قمه و سلاح سرد حملاتی انجام دادند ... همه زیرساختهای اصلی کشور ازجمله بزرگراهها و جادههای اصلی را نشانه رفتند.»
چنین ادعاهایی، مشابه نگاه آیتالله «علی خامنهای» به اعتراضات آبان بود. او ازجمله در ۶ آذر، این اعتراضات را «حرکت تخریب، شرارت و آدمکشی» و «یک توطئه عمیق وسیع بسیار خطرناک» توصیف کرد که «آنهمه پول خرج آن شده بود.»
نقش «آمریکا، اسرائیل، عربستان، فرانسه» و اتباع «آلمانی، ترک، افغان و دانمارکی»
رسانهها و مقامهای حکومتی ایران، از ابتدای اعتراضها، شرکتکنندگان در اعتراضات را به نیروهای خارجی متصل دانستند. رویهای که سپس، به مبنای «اعترافگیری» از بسیاری از دستگیرشدگان تبدیل شد.
در ۲۷ آبان، سپاه پاسداران با صدور بیانیهای معترضان را به آمریکا وابسته دانست و مقامهای آمریکایی را «سرشبکه شرارت و کینهتوزی ضد ایران» معرفی کرد. روزنامه کیهان در ۲۸ آبان نوشت برخی از بازداشتشدگان در «اعترافات» خود گفتهاند: «قرار بود اگر شناسایی شدیم با سرپلها تماس بگیریم تا از کشور خارج بشویم و چنانچه شناسایی نشدیم، مبالغی دریافت کنیم و برای آشوبهای بعدی آماده باشیم.»
سالار آبنوش در ۳۰ آبان از تشکیل «ائتلاف شیاطین به معنای واقعی» خبر داد که شامل «صهیونیستها و آمریکا و عربستان» میشد. او همچنین اعلام کرد که «در بازجوییها اطلاعات زیادی بهدستآمده» و وعده داد که «اطلاعات تکمیلی پس از اعترافات اعلام خواهد شد.»
علی فدوی جانشین فرمانده سپاه، در اول آذر گفت: «همه خبیثهای عالم» از اعتراضات پشتیبانی کردهاند. او تاکید کرد که «هیچ کشوری بهمانند فرانسه محرک این اغتشاشات نبود». البته در مورد نقش ویژهای که برای فرانسه قائل شده توضیح بیشتری نداد.
«محمدجعفر منتظری» دادستان کل کشور، در ۲۸ آذر از نقش «آمریکا، اسرائیل، عربستان و اسرائیل» در اعتراضات خبر داد و ابراز امیدواری کرد که مسئولان امنیتی اطلاعات بهدستآمده را در «رسانه ملی» پخش کنند.
همزمان با اظهاراتی از این قبیل، سخنگویان حکومت مدعی شدند «اتباع» کشورهای دیگر در وقایع آبان نقش تعیینکننده داشتهاند.
روزنامه کیهان در ۲۸ آبان از قول مدیر حوزه علمیه استان فارس که موردحمله عدهای از معترضان قرار گفته بود، نوشت عدهای از مهاجمان «با صورتهای نقابزده اسلحه کلت به همراه داشتند»، تازه بعضی از آنها هم «ایرانی نبودند و به زبانهایی غیر از فارسی صحبت میکردند.»
خبرگزاری فارس در ۲۸ آبان از دستگیری یک تیم «هفتنفره» حمله به بانکها خبر داد که همه آنها «اتباع یکی از کشورهای همسایه شرقی بودهاند.» همین خبرگزاری در ۲۹ آبان از دستگیری تعدادی از «لیدرهای» اعتراضات در کرج خبر داد و نوشت بعضی از آنها «آلمانی، ترک و افغان» بودهاند که «تجهیزات ویژه خرابکاری از آنها کشف و ضبط شده است.»
در ۳۰ آبان، «غلامحسین اسماعیلی» سخنگوی قوه قضاییه از بازداشت یک «بازنشسته سفارت ایران در کشور دانمارک» سخن گفت و اعلام کرد: «از بازرسی در منزل وی تجهیزات مربوط به جاسوسی و دیگر تجهیزات الکترونیکی کشف شده است.»
باوجود تمام این ادعاها، با گذشت یک ماه و نیم از اعتراضات، محمدجعفر منتظری دادستان کل کشور به بیان سخنانی پرداخت که درواقع، اذعان صریح به میزان اعتبار ادعاهای مکرر دستگیری اتباع خارجی بود. او در ۱۱ دی گفت: «در حوادث آبانماه از اتباع خارجی کسی بازداشت نشده است.»
نقش «منافقین و خاندان پهلوی و داعش و الاحواز»
به روال معمول، موضوع پررنگ بخشی از تبلیغات رسانهها و مسئولان حکومتی، وابسته دانستن معترضان به گروههای «برانداز» بود.
به دنبال جلسه غیرعلنی ۲۶ آبان مجلس با «علی شمخانی»، دبیر شورای عالی امنیت ملی، برخی نمایندگان به نقل از آقای شمخانی از «اسنادی» سخن گفتند که از حمله «گروههای سازماندهی شده از طرف منافقین و ضدانقلاب» به مأموران انتظامی حکایت داشتند.
سپاه پاسداران نیز در بیانیه ۲۷ آبان خود مدعی دست داشتن منافقین و خاندان پهلوی در اعتراضات شد و از آنها با عنوان «گروهک شیطانی و جنایتکار منافقین» و «خاندان منحوس خبیث پهلوی» نام برد. در همان روز، سپاه سیدالشهدای استان تهران اعلام کرد دو تن از نیروهای بسیج و یک نیروی سپاه پاسداران کشته شدهاند و «نحوه شهادت هر سه» همانند «ترورهای دهه ۶۰ به دست منافقین است.»
در ۲۹ آبان «رمضان شریف»، سخنگوی سپاه مدعی شد که هزینههای «اغتشاشگران» آبان، از طرف «سلطنتطلبان» پرداخت میشود.
در ۲۶ آذر «محمدجواد لاریجانی»، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه از نقش داشتن «یک گروه داعشی جدید» در اعتراضات خبر داد، با این توضیح مبهم که «داعش قبلی از اسلام میگفت اما اینها صحبتهای دیگری دارند.»
در کنار این قبیل اظهارات، رسانههای رسمی همچنین به انتشار ادعاهای مشخص علیه برخی از دستگیرشدگان پرداختند.
تلویزیون ایران، در ۲۶ آبان «مستند واقعیت ماجرا» را روی آنتن فرستاد که در آن، «اعترافات» عدهای از دستگیرشدگان پخش میشد؛ مثلا شخصی میگفت مستقیم از شبکه الاحواز دستور میگرفتیم، فردی خبر میداد در اینستاگرام عضو گروه «ارتش فیروزهای» شده، شخص دیگر اعتراف میکرد از طرف «مریم رجوی» با او تماس گرفتهاند و دیگری خبر میداد با گروهکهای ضدانقلاب و تجزیهطلب در تماس بوده است.
برنامه بیستوسی سیما، در ۲۹ آبان اعترافات یکی از دستگیرشدگان را پخش کرد که میگفت به «فاطمه کاراته» شهرت دارد، «سابقه همکاری با گروههای ضدانقلاب را دارد» و «با گروههای ضدانقلاب در شمال عراق دیدار داشته است.» در همان روز، فرمانده سپاه عاشورای آذربایجان شرقی هم اظهار داشت که «در بین دستگیرشدگان [افرادی] از مذاهب دیگر وجود دارد.»
این نمایشهای تلویزیونی، توام با انتشار اخبار مشابه سپاههای استانی در مورد دستگیرشدگان بود.
مثلا در ۲۷ آبان سازمان اطلاعات سپاه استان فارس اعلام کرد توانسته دو نفر از «لیدرهای وابسته به گروههای معاند» را دستگیر کند که با وعدههای «اقامت و پرداخت پول» مردم را تحریک کرده بودند. در همان روز، سپاه استان البرز مدعی شد ۱۵۰ نفر از «لیدرهای مخل امنیت» را بازداشت کرده که اعتراف کردهاند «در داخل و خارج از کشور» آموزش دیدهاند. همچنین در ۲۲ آذر، اطلاعات سپاه استان اصفهان گفت چهار نفر دستگیر کرده که «اعضای شبکه فعال سلطنتطلب» بودهاند و در بازرسی از محل آنها، «تعدادی شبنامه، پرچم شیر و خورشید، ابزار شعارنویسی و شیشههای بمبهای آتشزا» کشف شده است.
در ادامه همین اتهامات، در ۲۹ بهمن، غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضاییه با ذکر اینکه «در بین بازداشتشدگان افرادی بودند که با جریان نفاق [مجاهدین خلق] همکاری میکردهاند»، بهعنوان نمونه به «باند امیر آلمانی» اشاره کرد که به گفته او «در آبانماه بانک آتش زد و بعد از اقدامات خود به ترکیه رفت اما با پیگیریها از ترکیه بازگشت.»
در ۲اسفند۱۳۹۸، نخستین احکام اعدام مرتبط با معترضان آبان، برای «امیرحسین مرادی»، «سعید تمجیدی» و «محمد رجبی» صادر شد؛ به اتهام «مشارکت در تخریب و تحریق [آتشسوزی] بهقصد مقابله با نظام جمهوری اسلامی.»
به گزارش کانون مدافعان حقوق بشر، هر سه آنها در ملاقات با خانوادههای خود تاکید کرده بودند زیر شکنجه وادار به اعتراف به «ارتباط با سازمان مجاهدین خلق» و «همراه داشتن قمه و چاقو» شدهاند.
«مصطفی کواکبیان»، نماینده تهران به نقل از گزارش «مقامهای مسئول» در جلسه کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت که «در جریان اعتراضات آبانماه ۱۷۰ نفر کشته شدهاند.»
«علی ربیعی» سخنگوی دولت، ۱۸ آذر وعده داد که بهزودی آمار کشتهشدگان اعتراضهای آبان ۱۳۹۸ اعلام خواهد شد؛ اما باز اتفاقی نیفتاد.
انتشار سازمانیافته اخبار و ادعاهای ساختگی در جمهوری اسلامی ایران، پدیده نوظهوری نیست. باوجوداین، چهار ماه آخر سال ۱۳۹۸–از پایان آبان تا پایان اسفند– از نظر تراکم انتشار دروغهای حکومتی منحصربهفرد بود. اعتراضهای آبان، آمار جانباختگان آبانماه، تلافی قتل قاسم سلیمانی، ساقط کردن هواپیمای اوکراینی، انتخابات مجلس یازدهم و نهایتا انتشار کرونا، شش محور اصلی انتشار اخبار دروغ در طول این چهار ماه محسوب میشدند.
به مناسبت پایان سال ۱۳۹۸، در مجموعهای شش قسمتی به بررسی «کمپینهای ضداطلاعات» حکومت ایران در این شش محور میپردازیم.
در دومین قسمت از این مجموعه، به بازخوانی تلاش مقامهای حکومتی برای پنهان کردن آمار جانباختگان اعتراضات آبانماه میپردازیم.
***
به دنبال اعتراضهای سراسری آبان ۱۳۹۸، عفو بینالملل اعلام کرد تا ۲۵ آذر، میتواند کشته شدن ۳۰۴ نفر را تایید میکند. خبرگزاری رویترز هم در ۲ دی، به نقل از منابعی در حکومت شمار کشتهشدگان را ۱۵۰۰ نفر گزارش کرد.
از سوی دیگر، در ۱۲ دی «مصطفی کواکبیان»، نماینده تهران به نقل از گزارش «مقامهای مسئول» در جلسه کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت که «در جریان اعتراضات آبانماه ۱۷۰ نفر کشته شدهاند.» این در حالی است که در دوم اسفند، «الیاس حضرتی» دیگر نماینده تهران تعداد کشتههای آبان را به نقل از «یک مقام آگاه» امنیتی، «کمتر از ۲۵۰ نفر» عنوان کرد.
علیرغم انتشار این قبیل آمار غیررسمی، دستگاههای مسئول جمهوری اسلامی تاکنون از انتشار روایت رسمی خود از تعداد کشتهشدگان آبان خودداری و در عوض، مکررا به بیان ادعاهای متناقض در این زمینه پرداختهاند.
در ۹ آذر، «جمال عرف»، معاون سیاسی وزیر کشور خبر داد که «قرار است دادستانی براساس آماری که از پزشکی قانونی میگیرد، آمار را اعلام کند.» با اعلام نشدن آمار، در ۱۱ آذر «محمود صادقی» نماینده تهران توییت کرد: «اگر مراجع ذیربط آمار دقیق کشتهشدگان، مجروحان و بازداشتشدگان را اعلام نکنند، نمایندگان مجلس ناگزیر آمارهای مستند به گزارشهای مردمی را منتشر خواهند کرد.» البته چنین وعدهای، عملی نشد.
سپس، «علی ربیعی» سخنگوی دولت، ۱۸ آذر وعده داد که بهزودی آمار کشتهشدگان اعتراضهای آبان ۱۳۹۸ اعلام خواهد شد؛ اما باز اتفاقی نیفتاد.
در ۱۳ دی، «محسنی بندپی» استاندار تهران تاکید کرد: «تعداد کشتهشدههای آبانماه تهران را در نشست خبری بعد اعلام میکنم.» اما این وعده هم عملی نشد.
در ۲۷ بهمن، «حسن روحانی» آمار رسانههای خارجی در مورد تعداد جانباختگان را «اغراق و عجیبوغریب» توصیف کرد و افزود: «این آمار در اختیار پزشکی قانونی کشور است و آنها میتوانند این را اعلام کنند، ولی آمار واقعی آنچه تاکنون به ما اعلامشده با آمار رسانهها فاصله زیادی دارد.»
در ۲۸ بهمن، «عباس مسجدی آرانی»، رییس سازمان پزشکی قانونی، زیر نظر قوه قضاییه، در واکنش به سخنان رییسجمهور گفت: «براساس مصوبه شورای امنیت کشور وظیفه دولت است که این آمار را اعلام کند.» او ادامه داد پزشکی قانونی آمار جانباختگان را «به مراجع ذیصلاح اعلام کرده و هیچ وظیفهای مبنی بر اعلام عمومی آن ندارد.» در اظهاراتی مشابه، «غلامحسین اسماعیلی» سخنگوی قوه قضاییه در ۲۹ بهمن وظیفه انتشار آمار کشتهشدگان را با «شورای امنیت کشور» دانست.
در واکنش به صحبتهای مسجدی آرانی، «محمود واعظی» رییس دفتر رییسجمهور، در ۳۰ بهمن به این استدلال متوسل شد که: «رییس پزشکی قانونی اعلام کرده که مصوب شده شورای امنیت آمار را اعلام کند؛ در نامهاش ننوشته کدام شورا؛ برای همین ما نامه مذکور را هم به شورای امنیت کشور و هم شورای عالی امنیت فرستادیم.»
در همان روز، علی ربیعی سخنگوی دولت اظهار داشت: «آنچه رییسجمهوری بیان کردند، بر این اساس بوده که پزشکی قانون مرجع اعلام علت مرگ و صدور جواز دفن است. ولی ما معطل نمیمانیم چراکه این آمار باید بهصورت شفاف بیان شود.» او یکبار دیگر وعده داد: «ظرف چند روز آینده این آمار از سوی یکی از دستگاههای مسئول اعلام خواهد شد.»
وعده اعلام آمار اما کماکان محقق نشد.
«تفکیک» کشتهشدگان
مقامهای جمهوری اسلامی ایران برای توجیه تاخیر خود در اعلام آمار کشتهشدگان آبان، مکررا به عبارت «تفکیک» کشتهشدگان اشاره کردهاند.
علی ربیعی سخنگوی دولت، در ۱۳ آذر گفت: «جمعبندی در مورد خسارات، دستگیرشدگان و مجروحان و کشتهشدگان در حال انجام است. البته این آمار باید تفکیک شود که این تفکیک نیز در حال انجام است. وزارت کشور به فرمانداریها دستور داده... قوه قضاییه نیز در حال تفکیک آمار است.» ربیعی همچنین ۱۸ آذر وعده داد آمار کشتهشدگان، بهزودی «به تفکیک استانها و علت» اعلام خواهد شد و در ۴ دی تکرار کرد که «تفکیک آماری کشتهشدگان در حال انجام است و این آمار اعلام خواهد شد.»
چنین تاکیداتی بر تفکیک کشتهشدگان، با انتشار پیدرپی گزارشهایی از فشار دستگاههای امنیتی بر خانوادههای جانباختگان همراه بود. فشار، برای واداشتن خانوادهها به پذیرفتن این ادعای مشخص بود که جانباختگان، در اعتراضات خیابانی شرکت نداشتهاند و بهطور اتفاقی یا مشکوک کشته شدهاند.
باوجوداین، روشن بود کار «تفکیک» موردنظر حکومت بهراحتی به پیش نمیرود؛ تا آنجا که غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضاییه، سه ماه بعد از اعتراضات (۲۹ بهمن) همچنان تکرار میکرد که «اعلام آمار نیاز به تفکیک و تعیین تکلیف دارد.»
او در ۱۰ دی هم گفته بود: «برخی جانباختگان با سلاحهایی غیر از سلاح سازمانی نیروهای مسلح کشته شدهاند.» اظهاراتی مشابه با ادعای ۵ آذر «عبدالرضا رحمانیفضلی»، وزیر کشور که: «در بین کسانی که جان باختند افرادی را داریم که با قمه، سنگ و یا تفنگ شکاری و یا آتش کشته شدند»، یا صحبتهای ۲۱ آذر دادستان کل کشور که: «از یک ماشین پژو ۸۴ اسلحه شکاری با گلولههای خاص آن در بحبوحه همین حوادث کشف کردیم، تعدادی از کشتهشدههایی که ما در سراسر کشور داریم با همین اسلحههای شکاری است.»
در ۲۱ آذر، «علی شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی، داستان روایتهای حکومتی را یک گام بزرگ به پیش برد: «بیش از ۸۵ درصد از جانباختگان رخدادهای اخیر در شهرستانهای تهران در هیچیک از تجمعهای اعتراضی حضور نداشتهاند.» شمخانی در ادامه ادعا کرد این افراد «بهصورت مشکوک» با «سلاحهای سرد و گرم غیرسازمانی کشته شدهاند». با توجه به اظهارات او، ظاهرا حکومت به دنبال جا انداختن این ادعا بود که بیشتر جانباختگان آبان از معترضان نبودهاند، بلکه کسانی بودهاند که بهطور مشکوک و توسط افرادی غیر از نیروهای حکومتی کشته شدهاند.
در ۲۶ آذر «محمدجواد لاریجانی» دبیر وقت ستاد حقوق بشر قوه قضاییه همین ادعا را به صورتی عجیبتر بیان کرد و اساسا وقایع آبان را درگیری «نیروهای تروریستی» و نیروهای امنیتی دانست: «۸۵ درصد کشتهها مربوط به نیروهای امنیتی یا افرادی بوده است که در حال دفاع از منازل خود در برابر تهاجم آشوبگران بودهاند و ۱۵ درصد کشتهها مربوط به نیروهای تروریستی است.»
در ۲۸ آذر «محمدجعفر منتظری» دادستان کل کشور با تکرار اینکه «تعداد کشتهشدگان حوادث آبانماه پس از بررسی کامل و تفکیک آنها اعلام خواهد شد»، نتیجهای که قرار است از این «تفکیک» به دست بیاید را روشن کرد: «بیشترین آسیبدیدگان این حادثه از نیروهای انتظامی بود.»
در ۱۱ دی «حسین رحیمی» رییس پلیس پایتخت، کار را به جایی رساند که مدعی شد: «در اغتشاشات اخیر حتی یک نفر هم در تهران کشته نداشتیم، درحالیکه بیش از ۲۲۰ نفر از فرزندان نیروی انتظامی مصدوم شدند. در ۱۶۵ نقطه که درگیر شدیم حتی یک نفر از اغتشاشگران را مصدوم نکردیم.»
دولت ایران در آستانه حمله، دولت عراق را در جریان قرار داده بود و ارتش آمریکا، اندکی قبل از اصابت موشکها از حمله اطلاع داشت.
رسانههای رسمی ایران اما مدعی «کشته شدن» دهها نیروی آمریکایی در جریان حمله موشکی سپاه شدند.
انتشار سازمانیافته اخبار و ادعاهای ساختگی در جمهوری اسلامی ایران، پدیده نوظهوری نیست. باوجوداین، چهار ماه آخر سال ۱۳۹۸–از پایان آبان تا پایان اسفند– از نظر تراکم انتشار دروغهای حکومتی منحصربهفرد بود. اعتراضهای آبان، آمار جانباختگان آبانماه، تلافی قتل قاسم سلیمانی، ساقط کردن هواپیمای اوکراینی، انتخابات مجلس یازدهم و نهایتا انتشار کرونا، شش محور اصلی انتشار اخبار دروغ در طول این چهار ماه محسوب میشدند.
به مناسبت پایان سال ۱۳۹۸، در مجموعهای شش قسمتی به بررسی «کمپینهای ضداطلاعات» حکومت ایران در این شش محور میپردازیم.
در سومین قسمت از این مجموعه، به بازخوانی ادعاهای این رسانهها در مورد کشتن دهها نیروی آمریکایی در حمله موشکی به پایگاه عینالاسد عراق میپردازیم.
در ۱۳ دیماه، یک پهپاد ارتش آمریکا در حمله به محوطه فرودگاه بغداد، «قاسم سلیمانی»، فرمانده سپاه قدس و چند نفر از همراهانش را به قتل رساند. در واکنش به این حمله، سپاه در ۱۸ دی پایگاه نظامی عینالاسد آمریکا را در عراق هدف حمله موشکی قرار داد.
دولت ایران در آستانه حمله، دولت عراق را در جریان قرار داده بود و ارتش آمریکا، اندکی قبل از اصابت موشکها از حمله اطلاع داشت. درنتیجه، نیروهای مستقر در عینالاسد پیش از موشکباران به پناهگاه رفته بودند و این حمله تلفات جانی بر جای نگذاشت، اگرچه تعدادی از نیروهای آمریکایی دچار موجگرفتگی ناشی از انفجار شدند. تعداد این نیروها، در ابتدا ۱۱ نفر اعلام شد اما این تعداد بهتدریج افزایش یافت و در ۲۱ بهمن، پنتاگون مجموع آنها را ۱۰۹ نفر اعلام کرد.
رسانههای رسمی ایران اما مدعی «کشته شدن» دهها نیروی آمریکایی در جریان حمله موشکی سپاه شدند. تبلیغات رسانههای جمهوری اسلامی بر این ادعا استوار بود که گویی تعداد زیادی از سربازان آمریکایی کشته شدهاند ولی خانوادههایشان در مورد آنها با رسانهها صحبت نمیکنند.
در همان روز انجام حمله، سایت افغانستان خبرگزاری فارس، به نقل از «یک مقام آگاه در سازمان اطلاعات سپاه» نوشت: «مطابق گزارشهای دقیق منابع ما در منطقه تا این لحظه دستکم ۸۰ نظامی آمریکایی کشته و حدود ۲۰۰ نفر زخمی شدهاند که زخمیها بلافاصله با بالگرد از این پایگاه بیرون برده شدهاند.» این ادعا، بعدها بهطور گسترده در دیگر رسانههای رسمی ایران نیز منتشر شد.
در ۲۱ دی، «علی فدوی»، جانشین فرمانده کل سپاه گفت تلفات آمریکاییها را میداند ولی نمیگوید: «اطلاعات فراوانی در مورد حمله ایران به پایگاه عینالاسد داریم، اما ترجیح میدهیم آمریکاییها خود، به میزان خسارات وارده ناشی از حمله ایران به عینالاسد اعتراف کنند.»
در ۳۰ دی نیز، «محمد تولایی»، معاون راهبردی فرمانده سپاه بدون توضیح بیشتر مدعی شد در جریان حمله موشکی، «حداقل ۱۳۴ نفر کشته» و «۲۴۵ نفر زخمی» شدهاند. او تنها فرماندهی بود که با ذکر نامش رقمی را بهعنوان آمار تلفات نیروهای آمریکایی اعلام کرد. آماری که سپس، در تمام خبرگزاریهای ایران به نقل از او ذکر شد.
مقامها یا رسانههای رسمی ایران، برای اثبات ادعاهای خود در مورد تلفات نیروهای آمریکایی هیچ فیلم، عکس یا سند مکتوبی ارائه نکردند. ولی در عوض، فعالان حامی حکومت حجم قابلتوجهی از مستندات جعلی (ازجمله اسناد فتوشاپی) را منتشر کردند که تمام آنها، در رسانههای حکومتی نیز بازنشر شدند.
کمپین تولید «مستندات» ساختگی
در همان روز حمله موشکی سپاه، صداوسیما تصاویری را نشان داد که مدعی بود مربوط به پایگاه آمریکاییها در عینالاسد است. تلویزیون حکومتی ایران، پیش از نمایش این تصاویر اعلام کرد: «امروز برای نخستین بار تصاویری از داخل پایگاه عینالاسد منتشر شد که لحظه برخورد موشکهای ایرانی را نشان میدهد و در این تصویر صدای نظامیان آمریکایی نیز شنیده میشود.»
باوجوداین، به فاصله کوتاهی از نمایش تصاویر، کاربران کنجکاو شبکههای اجتماعی کشف کردند که آنچه تلویزیون نشان داده، کوچکترین ارتباطی به عینالاسد ندارد و درواقع، ترکیبی از دو ویدیوی موجود بر روی یوتیوب است که به اسرائیل و چین مربوط میشوند. سایت ایرانوایر، در گزارشی که در۲۱ دی منتشر شد، توضیح داد که یکی از این ویدیوها در ۱۲نوامبر۲۰۱۸ با عنوان «لحظه سقوط یکی از موشکهای مقاومت فلسطین در شهر اشکلون اشغالی و شکست گنبد آهنین» منتشر شده و دیگری در ۱۴اوت۲۰۱۵ با عنوان «ویدیویی از ترس شاهدان عینی از لحظه انفجار [گاز در] تیانجین» انتشار یافته است.
یک روز بعد، حامیان سپاه نخستین سند جعلی مرتبط با تعداد تلفات آمریکاییها را در شبکههای اجتماعی منتشر کردند که به فاصلهای اندک، در دهها رسانه رسمی نیز بازتاب یافت. «سند»، تصویری از یک خبر سایت نیوزویک در مورد حمله به عینالاسد بود که در آن، بهجای یک جمله از خبر که تاکید داشت «تلفاتی تاکنون گزارش نشده»، با استفاده از فتوشاپ این جمله جایگزین شده بود: «حداقل ۲۷۰ کشته تاکنون گزارش شده.».چ جعل این جمله، به گونه ناشیانهای صورت گرفته بود؛ چون اولا جمله انگلیسیِ ساختگی با حرف بزرگ شروع نمیشد و ثانیا در پایان جمله نقطه گذاشته نشده بود.
اما حتی پسازآنکه عدهای از کاربران فضای مجازی نسخه واقعی نیوزویک را به اشتراک گذاشتند تا فتوشاپِ صورت گرفته را نشان دهند، حامیان سپاه کوتاه نیامدند و اصرار کردند که نیوزویک لابد اول خبر کشته شدن ۲۷۰ سرباز آمریکایی را منتشر کرده، ولی بعد جمله مربوط به کشته شدن آنها را حذف کرده است؛ مثلا در ۲۱ دی، خبرگزاری نسیم وابسته به سپاه در گزارشی آورد: «نیوزویک در ساعات ابتدایی حمله، تعداد سربازان به هلاکت رسیده آمریکایی را حداقل ۲۷۰ نفر برآورد میکند، اما پس از دقایقی این قسمت از خبر حذف میشود.» در همان روز، روزنامه کیهان هم با ادعای حذف خبر نوشت: «نیوزویک هنوز توضیحی درباره علت حذف این خبر نداده، اما احتمالا تحتفشار مقامات سیاسی آمریکا، تن به سانسور خبر درباره تعداد تلفات آمریکاییها در عینالاسد داده است.»
تقریبا همزمان با انتشار صفحه دستکاریشده فتوشاپ نیوزویک، مدافعان سپاه در فضای مجازی و رسانههای رسمی، به نقل از «توییتر یک خبرنگار اسرائیلی» مدعی شدند «یک هواپیمای ایالاتمتحده که آمریکاییهای مجروح بر اثر حمله موشکی ایران به پایگاه هوایی عینالاسد را حمل میکرده، در تلآویو فرود آمده» و این هواپیما حامل «۲۲۴ سرباز زخمی» بوده است.
اشاره این رسانهها، به توییت ساختگی منتشرشده در حساب کاربری منسوب به «جک خوری»، خبرنگار اسرائیلی بود. جک خوری ساعاتی بعد در صفحه اصلی خود در توییتر توضیح داد که حساب فوق به او تعلق ندارد، اما برخی رسانههای حکومتی ایران نوشتند خبرنگار اسرائیلی برای پنهان ماندن تلفات آمریکاییها در حمله موشکی سپاه مجبور شده ارتباط حساب توییتریش را با خود انکار کند.
این در حالی بود که جک خوری بیش از یک ماه قبل از حمله موشکی به عینالاسد، یعنی در اوایل آذر ۱۳۹۸، بهصراحت اعلام کرده بود که «این اکانت ساختگی است و او هیچگاه از آن استفاده نکرده.»
سند ساختگی دیگری که در رسانههای ایران برجسته شد، تصویر نامهای بود که ابتدا در ۲۶ دی، در سایت تلویزیون آفاق عراق منتشر شده بود. ظاهرا این نامه را «جیمز پی هوگن»، بهعنوان «رییس دفتر دسترسی آزاد به اطلاعات پنتاگون»، به «بنی تامپسون»، عضو مجلس نمایندگان آمریکا نوشته بود و در آن خبر میداد که بر اثر در جریان حمله موشکی به پایگاه نظامی عینالاسد «۱۳۹ نفر کشته و ۱۴۶ نفر مجروح» شدهاند.
انتشار خبر فوق در رسانههای رسمی ایران، البته با واکنش این عضو کنگره مواجه شد که با تاکید بر جعلی بودن این متن اعلام کرد نه چنین نامهای را از پنتاگون دریافت کرده و نه به آنها نامهای نوشته است.
اما گذشته از این تکذیبیه، که لزوما ملاک تشخیص درستی یا نادرستی خبر رسانههای حکومتی ایران نبود، دلایل دیگری را هم در اثبات ساختگی بودن نامه وجود داشت. یکی از آنها را سایت «فکتنامه» در ۲۷ دی یادآوری کرد: «در ابتدای نامه نوشتهشده اطلاعات زیر در پاسخ به درخواستی است که براساس قانون دسترسی آزاد به اطلاعات ارائه میشود.» این سایت توضیح داد که اگر آمریکا قصد «پنهان نگه داشتن» تعداد کشتههای خود را داشت، این اطلاعات را از طریق سیستم «دسترسی آزاد به اطلاعات» به متقاضیان ارائه نمیکرد، بلکه در «فهرست اطلاعات طبقهبندیشده» قرار میداد.
در همان زمان، گروه «ما شهروندان دیجیتال» نیز یک بهاصطلاح گاف دیگر نامه منتسب به پنتاگون را برجسته کرد: اینکه مدیر اداره دسترسی آزاد به اطلاعات وزارت دفاع آمریکا، که وانمود شده بود نویسنده پاسخ پنتاگون به نماینده کنگره آمریکا بوده، از اساس آن کسی نیست که نامش در نامه جعلی ذکر شده است.
در حقیقت، نام مدیر اداره دسترسی آزاد پنتاگون در زمان نگارش نامه -و هماکنون- «لیزا هرشمن» است، و نه آن طور که در نامه جعلی آمده بود، «جیمز پی هوگان».
۱۸دی، پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی بینالمللی اوکراین، اندکی پس از برخاستن از «فرودگاه بینالمللی امام خمینی» سقوط کرد و همه ۱۷۶ سرنشین آن جان باختند.
رسانههای رسمی حکومت مجموعه گستردهای از توجیهات در اثبات غیرممکن بودن اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی را مطرح کردند.
«علی ربیعی»، سخنگوی دولت خبر ساقط شدن هواپیما با موشک را یک «روش کاملا حساب شده و شناخته شده در عملیات روانی» دانست
انتشار سازمانیافته اخبار و ادعاهای ساختگی در جمهوری اسلامی ایران پدیده نوظهوری نیست. با وجود این، چهار ماه آخر سال ۱۳۹۸، از پایان آبان تا پایان اسفند، از نظر تراکم انتشار دروغهای حکومتی، منحصر بهفرد بود. اعتراضهای آبان، آمار جانباختگان همین ماه، تلافی قتل «قاسم سلیمانی»، ساقط کردن هواپیمای اوکراینی، انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی و انتشار کرونا، شش محور اصلی انتشار اخبار دروغ در طول این چهار ماه محسوب میشوند.
به مناسبت پایان سال ۱۳۹۸، در مجموعهای شش قسمتی، «ایرانوایر» به بررسی «کمپینهای ضداطلاعات» حکومت ایران در این شش محور پرداخته است.
چهارمین قسمت از این مجموعه، به بازخوانی ادعاهای رسانهها و مسوولان حکومتی در مورد سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی اختصاص دارد.
۱۸دی، پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی بینالمللی اوکراین که از تهران راهی کییف بود، اندکی پس از برخاستن از «فرودگاه بینالمللی امام خمینی»، سقوط کرد و همه ۱۷۶ سرنشین آن جان باختند. به دنبال این واقعه، مقامهای امریکا و سپس بریتانیا، استرالیا و کانادا اعلام کردند که «بویینگ ۷۳۷» اوکراینی با شلیک موشکی ایرانی سرنگون شده است.
روزنامه «نیویورکتایمز» نیز با بررسی فیلم منتشر شده در شبکههای مجازی از لحظه هدف قرار گرفتن هواپیما، اصالت فیلم و اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی را مورد تاکید قرار داد.
اما روایت رسانههای رسمی ایران و حامیان حکومت در شبکههای مجازی، چیز دیگری بود. آنها مجموعه گستردهای از توجیحات در اثبات غیرممکن بودن اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی را مطرح کردند و روزنامهنگارانی که عقیده متفاوتی داشتند را «خائن» به کشور دانستند. موضع گیریهای آنها، مبتنی بر ادعاهای متعدد مقامات رسمی جمهوری اسلامی بود.
دروغ محض دانستنِ اصابت موشک به هواپیما
ساعاتی پس از سقوط پرواز شماره ۷۵۲، «ابوالفضل شکارچی»، سخنگوی ارشد نیروهای مسلح گفت: «در حوزه جنگ روانی، امروز امریکاییها تبلیغ کردند که هواپیمای اوکراینی مورد اصابت قرار گرفته است که حرف مضحکی است.»
او نظرات در مورد اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی را «شایعه» دانست و آنها را «کاملا دروغ محض» عنوان کرد و افزود: «قطعا این موضوع توسط خط نفاق به نفع امریکاییها دنبال میشود.»
روز بعد، «علی ربیعی»، سخنگوی دولت خبر ساقط شدن هواپیما با موشک را یک «روش کاملا حساب شده و شناخته شده در عملیات روانی» دانست و پیشبینی کرد: «در آینده که مشخص شد این ادعای دروغ عاری از حقیقت است، هیچکس مسوولیت این دروغ بزرگ را برعهده نخواهد گرفت.»
ربیعی ادامه داد: «متاسفم که سیستم عملیات روانی دولت امریکا و همراهان آگاه و ناآگاه آنها با این دروغ پردازیها، بر زخمهای جانکاه خانوادههای داغدار نمک میپاشند.»
۱۹ دی، «علی عابدزاده»، رییس سازمان هواپیمایی کشوری گفت: «برخورد موشک به هواپیمای اوکراینی از لحاظ علمی غیرممکن و چنین شایعاتی، هیچگونه منطقی ندارد.» او افزود: «بین همه بخشهای نظامی و غیرنظامی در ایران هماهنگی کامل وجود دارد و در همان زمان سقوط، دهها هواپیمای ایرانی و خارجی در حال پرواز بر فضای امن ایران بودند و اگر کشوری امنیت نداشته باشد، مگر ممکن است که این تعداد پرواز بر فضای آن در حال انجام باشد؟!»
همزمان، «تسنیم»، خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گزارشی اختصاصی را منتشر کرد و نوشت: «برخی منابع غربی به تسنیم میگویند استفاده از کارت سقوط هواپیمای بویینگ متعلق به اوکراین در نزدیکی فرودگاه امام خمینی، یکی از مصوبات جلسات کاخ سفید بوده و فضاسازی بر اساس آن به سیا و پنتاگون واگذار شده و مدیران رسانههای بزرگ غربی درباره آن توجیه (brief) شدهاند.»
این خبرگزاری در ادامه توضیح داد که چرا کارشناسان سپاه ادعای ساقط شدن هواپیما را «مهمل» میدانند: «در صورت برخورد موشک مورد ادعای سامانه [موشکی]، هواپیما بلافاصله در جا کاملا منفجر خواهد شد. این در حالی است که اینگونه نبوده... افرادی که کوچکترین شناختی از نحوه فعالیت سامانههای پدافندی داشته باشند، به روشنی میدانند که ادعای اشتباه سامانه پدافندی در حمله به هواپیماهای مسافربری که قانونی وارد آسمان کشوری میشوند و از فرودگاه به پرواز در میآیند، چهقدر مهمل و غیرمنطقی است!»
همزمان، تسنیم در مصاحبه با «هوشنگ شهبازی»، خلبان معروف ایرانی، از قول او نوشت: «بنده ۳۵ سال سابقه پرواز دارم، چنانچه به این هواپیما موشک میزدند، همان بالا در آسمان پخش میشد و قطعات آن در زمین کیلومترها از همدیگر فاصله داشتند... عقل سلیم میگوید باید منطقی فکر کنیم. به هیچ عنوان امکان برخورد موشک به این هواپیما وجود نداشته است.»
۱۹ دی، «فارس»، دیگر خبرگزاری وابسته به سپاه، واکنش «حسن رضاییفر»، رییس «کمیسیون بررسی سانحه» سازمان هواپیمایی کشور را به انتشار عکسی در رسانههای اجتماعی از یک کلاهک موشک منتسب به محلی در اطراف سایت سانحه بویینگ ۷۳۷ منعکس کرد و به نقل از او نوشت: «ما رسماً این عکس را رد میکنیم... ما اصلاً در محل سایت سانحه، هیچ قطعهای از موشک پیدا نکردیم.»
فارس یک روز بعد، با نادیده گرفتن ویدیوی اصابت موشک به هواپیما که پیشتر دستمایه گزارش تحقیقی نیویورک تایمز شده بود، خطاب به رسانههای خارج از ایران نوشت: «بد نیست که رسانههای ضدانقلاب و بیگانه که در قالب گفتوگو با کارشناسان، سوالات و شبهات جدیدی را مطرح کردند، از این کارشناسان میپرسیدند که آیا میشود موشکی از سطح شهر بلند شود یا ضد هوایی شلیک کند اما کسی متوجه نشود و فیلم و صدایی از آن منتشر نشود؟»
۲۰ دی، «نسیم آنلاین»، یک خبرگزاری دیگر وابسته به سپاه، خبری اختصاصی را از یک «منبع آگاه» در فرودگاه امام خمینی منتشر کرد. این منبعِ بدون نام تاکید میکرد: «هواپیما نقص فنی داشت. مهندس ایرانی طبق فرم موجود، اجازه پرواز را نداده بود اما مهندس اوکراین ایرلاین مخالف بود و اعلام کرد که مشکلی برای پرواز نیست و پرواز میکنیم.»
همزمان، بیانیه منتسب به «جمعی از متخصصان اتحادیه صنایع هوایی و فضایی ایران و دانش آموختگان مهندسی هوافضای دانشگاه صنعتی شریف» منتشر شد که با ذکر دلایل متنوع، احتمال اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی را رد میکرد. در بیانیه آمده بود: «هواپیما... اگر مورد هدف قرار گرفته بود، در هوا متلاشی میشد و تکههای آن کیلومترها از هم دور میافتاد. در حالی که در فیلمها مشخص است روی زمین در اثر برخورد متلاشی شده و همه تکهها یک جا افتادهاند.»
این متخصصان همچنین یک نظریه توطئه بدیع را طرح کردند: «هواپیمای بویینگ ۷۳۷... در ۱۵ سال اخیر بیشترین سانحه مرگبار را داشته... که موجب ضرر دهی و عزل مدیرعامل بویینگ و پایین آمدن سهام آن شد. این سقوط آخر هم ضربه شدیدتری به آن شرکت میزند. فلذا سعی بر این کردهاند که در جنگ رسانهای، جای قاتل و مقتول را عوض کنند و توپ را به زمین طرف مقابل بیاندازند.»
روزنامه تندرو «کیهان» در همان روز، ابعاد نظریههای توطئه را به این صورت گسترش داد: «مقامات دهشتزده امریکایی که این روزها پس از سیلی موشکی سپاه، از حالت گستاخی و کریخوانی، به شوک ضربه حیثیتی و لاک انفعال رفتهاند، کوشیدند با جنگ روانی و عملیات رسانهای، علت سقوط هواپیما را برخورد اشتباهی یک موشک به آنجا بزنند تا پوزه به خاک مالیده شده خود در پایگاه عینالاسد را ترمیم کنند و از ضرر شرکت بویینگ نیز بکاهند.»
قابل توجه بود که حتی در روز ۲۱ دی، یعنی همان روزی که حکومت ایران در نهایت قبول کرد هواپیمای اوکراینی با شلیک موشک سپاه سرنگون شده است، بعضی از روزنامههای ایران همچنان در حال انتشار نظریههای توطئه در مورد ماجرا بودند؛ مثلا تحلیل روزنامه «قدس» از این قرار بود: «یک روز پس از سقوط هواپیمای ۷۳۷ اوکراین در تهران، ارزش سهام شرکت هواپیماسازی بویینگ در والاستریت امریکا بیش از چهار میلیارد دلار سقوط کرد تا دلیل برجستهسازی نقش موشک در سقوط از سوی رسانههای غربی آشکارتر شود.»
ارگان آستان قدس رضوی نوشت: «آن طور که تحلیلگران معتقدند، با شعبده دروغ سقوط هواپیمای اوکراینی به دلیل اصابت موشک ایران، هم رسوایی ترامپ در عراق برای چند روزی تحتالشعاع قرار گرفت و هم بویینگ از ورشکستگی نجات یافت.»
ادامه دروغگویی پس از افشای دلیل سقوط
علیرغم تکذیبهای پی در پی مقامها و رسانههای رسمی در ایران، سرانجام روز ۲۱ دی، ستاد کل نیروهای مسلح ایران با صدور بیانیهای اعتراف کرد که عامل سقوط بویینگ ۷۳۷ اوکراینی، موشک شلیک شده از پدافند ضدهوایی سپاه بوده است.
ستاد کل شلیک موشک را نتیجه «خطای انسانی غیرعمدی» معرفی کرد و قول داد بیدرنگ مقصر آن را به سازمان قضایی نیروهای مسلح معرفی کند تا با خطاهای رخ داده، برخورد قانونی شود.»
با وجود این، حتی در متن این بیانیه هم ادعاهایی وجود داشت که صحت آنها در معرض تردید جدی بود؛ مثلا بیانیه در توجیه شلیک موشک به سمت هواپیمای اوکراینی ادعا میکرد: «پرواز شماره ۷۵۲ خطوط هوایی اوکراین از فرودگاه امام خمینی حرکت نموده و در هنگام چرخش، کاملاً در حالت نزدیکشونده به یک مرکز حساس نظامی سپاه و در ارتفاع و شکل پروازی یک هدف متخاصم قرار گرفت.»
این در حالی که است که تصاویر و نقشههای وبسایت «فلایت رادار ۲۴» که مسیرهای حرکت پروازهای مختلف را در جهان ثبت میکند، به وضوح نشان میدادند پرواز شماره ۷۵۲ بدون چرخش یا خارج شدن از مسیر عادی بوده و در مسیر همیشگی پروازهای فرودگاه قرار داشته است.
ساعاتی پس از انتشار اطلاعیه ستاد کل نیروهای مسلح، سازمان هواپیمایی کشوری هم با انتشار بیانیهای اعلام کرد: «با توجه به اطلاعات رادار تقرب فرودگاه مهرآباد، تاکنون هیچگونه انحراف پروازی از سوی هواپیمای سانحه دیده به اثبات نرسیده است.»
بیانیه تاکید داشت: «متأسفانه علیرغم پیگیریهای متعدد و مکرر سازمان هواپیمایی کشوری، تا زمان صدور اطلاعیه ستادکل نیروهای مسلح، هیچگونه اطلاعرسانی در خصوص موضوع اصابت موشک سامانههای پدافند به هواپیمای مسافربری کشور اوکراین به این سازمان صورت نپذیرفته است.»
در همان روز، «امیرعلی حاجیزاده»، فرمانده نیروی هوا فضا سپاه ادعای جداگانهای را در مورد لحظه شلیک موشک به هواپیما مطرح کرد که اعتبار آن، به سرعت زیر سوال رفت. حاجیزاده گفت اپراتور موشک زمین به هوا، هواپیمای مسافربری را موشک «کروز» تشخیص داده و تلاش کرده است با فرمانده خود تماس بگیرد: «ظاهراً سیستم ارتباطیاش با اختلال روبهرو بوده است و نمیتواند تماس بگیرد که شاید به دلیل شلوغ بودن شبکه یا جمینگ [اختلال جنگ الکترونیک] بوده که در نهایت او ۱۰ ثانیه فرصت داشته است تصمیم بگیرد.»
این در حالی است که مجله تخصصی «فوربز» ۲۲ دی گفتوگویی را با «کارلو کوپ»، یکی از بنیانگذاران «اندیشکده قدرت هوایی استرالیا» به چاپ رساند که با اشاره به مشخصات فنی موشک روسی «تور ام ۱» (که هواپیمای اوکراینی را ساقط کرده بود)، تاکید میکرد: «حداکثر برد موشکهای این سیستم پدافندی، هفت و نیم مایل است و اگر هواپیما در رادار آن دیده شده باشد، اپراتورها یک دقیقه و ۵۳ ثانیه فرصت تصمیمگیری داشتهاند. در صورتی که از روی سامانه پدافندی عبور کرده باشد، سربازان باید سه دقیقه و ۳۹ ثانیه فرصت میداشتند.»
ادعای دیگر فرمانده نیروی هوافضای سپاه در مورد تاثیر احتمالی جنگ الکترونیک (امریکا) بر شلیک موشک را نیز مسوولان نظامی ایران در جلسه ۳۰ دی خود با «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی» مجلس شورای اسلامی رد کردند.
در پایان این جلسه که با حضور رییس کمیته ویژه بررسی ستاد کل نیروهای مسلح، نماینده سازمان هوافضای سپاه، جانشین فرمانده کل ارتش، رییس هواپیمایی کشوری و مدیر فرودگاه بینالمللی امام خمینی تشکیل شد، «مجتبی ذوالنوری»، رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس خبر داد: «ابهام در خصوص احتمال جنگ الکترونیک و هجوم سایبری در این حادثه به عنوان یکی از مباحث مطرح شد... اما فعلاً این موضوع اثبات نشده است.»
واقعیت دیگری که در اظهارات فرمانده نیروی هوافضا یا سایر فرماندهان پنهان ماند، این واقعیت بود که هواپیمای اوکراینی بر اثر شلیک دو موشک پیاپی سقوط کرده بود.
روز ۲۴ دی، سایت روزنامه نیویورک تایمز ویدیوی تازهای را نشان داد که به وضوح، از شلیک دو موشک به هواپیما به فاصله ۲۳ ثانیه از همدیگر حکایت داشت. این ویدیو، با روایت امیرعلی حاجیزاده مبنی بر این که اپراتور موشک با تصمیمی لحظهای، تنها یک موشک را به سمت هواپیمای اوکراینی شلیک کرده است، مغایرت داشت.
وزیر کشور، در چهارم اسفند میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم را ۴۲٫۵۷ درصد اعلام کرد.
رسانههای حکومتی ایران اخبار بیشماری را در مورد «مشارکت گسترده» مردم در انتخابات یا حتی «افزایش مشارکت» آنها در نقاطی از کشور دادند.
خبرگزاری فارس، به نقل از استاندار چهارمحال و بختیاری اعلام کرد «احتمال میدهم امروز مردم رکورد جدیدی را در کارنامه پرافتخار سیاسی خود ثبت کنند»
انتشار سازمانیافته اخبار و ادعاهای ساختگی در جمهوری اسلامی ایران پدیده نوظهوری نیست. با وجود این، چهار ماه آخر سال ۱۳۹۸، از پایان آبان تا پایان اسفند، از نظر تراکم انتشار دروغهای حکومتی، منحصر بهفرد بود. اعتراضهای آبان، آمار جانباختگان همین ماه، تلافی قتل «قاسم سلیمانی»، ساقط کردن هواپیمای اوکراینی، انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی و انتشار کرونا، شش محور اصلی انتشار اخبار دروغ در طول این چهار ماه محسوب میشوند.
در پنجمین قسمت از این مجموعه، «ایران وایر» به بازخوانی ادعاهای رسانهها و مسئولین حکومتی در مورد آمار مشارکت در انتخابات پارلمانی دوم اسفند میپردازیم.
***
در آستانه انتخابات مجلس یازدهم، نه تنها گمانه زنیهای منتقدان حکومت، که نتایج برخی نظرسنجیهای موسسات دولتی که به رسانهها راه یافته بود نیز، حکایت از تمایل بسیار پایین مردم به شرکت در انتخابات داشت.
به عنوان نمونه، در ۱۲ دی، مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، نتایج نظرسنجیای را منتشر کرد که مطابق آن تنها ۲۴. ۲ درصد تهرانیها میخواستند رای بدهند و ۸۵ درصد آنها از شرایط کشور ناراضی بودند. یک هفته مانده به انتخابات هم، نتایج نظرسنجی موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران حکایت از آن داشت که در پاسخ به این پرسش که «آیا در حال حاضر بهطورکلی از شرایط و وضع مدیریت کشور راضی هستید»، ۹۳. ۷ مردم پایتخت ناراضی و تنها ۵ درصد راضی بوده اند.
با وجود این، با فرا رسیدن روز انتخابات، رسانههای حکومتی ایران اخبار بیشماری را در مورد «مشارکت گسترده» مردم در انتخابات یا حتی «افزایش مشارکت» آنها در نقاطی از کشور دادند. انتشار این ادعاها در زمانی صورت میگرفت که تا روشن شدن میزان اعتبار آنها، مدت بسیار کوتاهی باقی بود.
«احتمال میدهم امروز مردم رکورد مشارکت را بشکنند»
در روز برگزاری انتخابات، عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان گفت: «مشارکت نسبت به دوره گذشته تفاوتی نکرده و در برخی استانها هم افزایش یافته است». او همچنین در ساعات اولیه رای گیری در توییتر خودش نوشت: «خبرها حکایت از مشارکت گسترده مردم در شعب اخذ رأی دارد» (سخنگوی شورای نگهبان دو روز مانده به انتخابات هم گفته بود مشارکت «بالای ۵۰ درصد خواهد بود.»)
در اظهارنظری مشابه، محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور تاکید کرد: «درصد مشارکت در برخی از حوزهها بیشتر از دوره قبل اعلام شده است». همچنین، عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور مدعی شد که «تا ساعت ۱۲ میزان شرکتکنندگان این بار مثل دوره گذشته مجلس بوده و تقریباً برابر است.»
سیامک ره پیک، عضو حقوقدان شورای نگهبان در برنامه «روز انتخاب» اعلام کرد: «اخبار و تصاویر مشاهده شده در رسانهها از حضور گسترده مردم در انتخابات ۲ اسفند حکایت دارد». خبرگزاری تسنیم نیز به نقل از اطلاعاتی که میگفت از ستاد انتخابات کشور کسب کرده خبر داد، مشارکت مردم در صبح جمعه «مانند دوره قبل انتخابات بوده و تفاوتی با دوره پیشین نداشته است.»
بیان چنین ادعاهایی، با انبوهی از گزارشهای رسانههای رسمی در مورد میزان مشارکت استانهای مختلف همراه بود.
به عنوان نمونه تیتر گزارش همشهری از «صفهای طولانی» و «حضور کهنسالان و رای اولیها» خبر داد، خبرگزاری مهر بر «برآوردهای مشارکت بالا در انتخابات» تاکید داشت و کیهان اعلام کرد «کرونا هم نتوانست از شور مردم انقلابی قم در انتخابات بکاهد.»
همچنین خبرگزاری فارس، به نقل از استاندار چهارمحال و بختیاری اعلام کرد «احتمال میدهم امروز مردم رکورد جدیدی را در کارنامه پرافتخار سیاسی خود ثبت کنند»، به نقل از رئیس ستاد انتخابات آذربایجانشرقی نوشت «بهدلیل بالا بودن مشارکت مردمی در حوزه ورزقان و اتمام تعرفههای اخذ رأی مجدداً تعرفههای دیگری ارسال شده»، و از آذربایجانغربی خبر داد که «تعداد صندوقهای رای این دوره انتخابات نسبت به دوره قبل رشد ۳ درصدی داشته.»
مرور تصادفی برخی از دیگر تیترهای مشابه رسانههای رسمی ایران، برای یادآوری نوع اطلاعاتی که در روز انتخابات به مخاطبان داده میشد مفید خواهد بود: «شور و هیجان انتخاباتی در آستارا به اوج رسید» (فارس)، «کولاک برف هم حریف شور انتخاباتی اردبیلیها نمیشود» (ایسنا)، «به علت مشارکت بالا، از تعرفههای جدید در مسجد ابوذر تهران استفاده میشود» (تسنیم)، «شور انتخاباتی در خراسان شمالی» (خبرگزاری صداوسیما)، «شور انتخاباتی در استان یزد» (خبرگزاری صداوسیما)، «حضور پر شور مردم شیراز در انتخابات» (خبرگزاری صداوسیما)، «حضور پرشور مردم در پای صندوقهای رای در نیشابور» (مهر)، «حضور پرشور مردم در انتخابات یازدهمین دوره مجلس در اصفهان» (خبرگزاری موج)، «شور انتخاباتی در زاهدان» (ایرنا)، «میزان مشارکت مردم سیستان وبلوچستان در انتخابات بالا است» (عصر هامون)، «غلیان شور و شعور انتخاباتی در خراسان جنوبی» (خبرگزاری رسا)، «شور و هیجان انتخاباتی در آستارا به اوج رسید» (خبرگزاری شبستان)، «شور انتخاباتی در حوزههای مختلف آذربایجان شرقی» (مهر)، «شور انتخاباتی در گیلان به روایت تصویر» (تسنیم)، «شور انتخاباتی در ارومیه» (ایسنا)، «مشارکت بالای مردم فارس در انتخابات» (خبرگزاری ایکنا)
تاخیر در اعلام نتایج
در پایان روز دوم اسفند، نوبت به انتشار آمار مشارکت انتخاباتی رسید که مطابق سنت معمول در انتخابات، باید بلافاصله پس از پایان رای گیری صورت میگرفت.
در انتخابات مجلس یازدهم، مسئولان به طور مشخص وعده داده بودند که به روال معمول عمل خواهند کرد. به ویژه آنکه حسن روحانی رئیس جمهور، روز قبل از انتخابات گفته بود ۹۸ درصد صندوقهای کشور به طور آنلاین به وزارت کشور وصلند و در هر لحظه مشخص است چند نفر رای داده اند. در روز رای گیری هم وزیر کشور گفت: «آمار مشارکت به محض اینکه انتخابات پایان یابد اعلام میشود». همچنین اسماعیل موسوی سخنگوی ستاد انتخابات کشور تاکید کرد: «آمار کلی مشارکت در انتخابات از ساعت ۲۳ به بعد که رایگیری در تعداد بسیاری از شعب اخذ رای به پایان میرسد، اعلام خواهد شد.»
با وجود این، با نزدیک شدن به ساعات پایانی رای گیری، به تدریج مسئولان انتخاباتی به بیان اظهاراتی پرداختند که از وجود مشکلاتی در مقابل اعلام میزان مشارکت حمایت داشت. انوشیروان محسنی بندپی، استاندار تهران که برای بازدید از شعب اخذ رای به شهرستان شهریار سفر کرده بود، نخستین کسی بود که اعلام کرد: «قرار بر این شده که آمار به صورت جزئی اعلام نشود، بلکه به صورت کشوری به اطلاع مردم برسد». اظهارات او، بازتاب رسانهای گستردهای یافت و به این تعبیر شد که در بسیاری از حوزهها، میزان مشارکت آن قدر پایین است که حکومت نمیداند چطور باید اعلام شود.
فردای روز رای گیری، و در حالی که هنوز آمار مشارکت اعلام نشده بود، اسماعیل موسوی دبیر ستاد انتخابات گفت که آمار نهایی مشارکت در انتخابات مجلس «پس از اتمام شمارش آرا در کل حوزههای انتخابیه اعلام میشود». او بدون توضیح در این مورد که چرا در انتخاباتهای قبلی آمار مشارکت پیش از اعلام نتایج آرای کاندیداها اعلام میشده و حالا نمیشود افزود: «امکان مغایرت آمار در شرایط اعلام زودهنگام آن وجود دارد.»
با گذشت دو روز از انتخابات، اعلام نشدن میزان مشارکت به تدریج صدای اعتراض بسیاری از چهرههای سیاسی ایران را هم بلند کرد؛ تا جایی که حتی عزت الله ضرغامی، رئیس پیشین سازمان صدا و سیما توییت کرد: «لااقل رقم نهایی مشارکت که بلافاصله بعد از پایان رای گیری، از طریق تعداد تعرفههای مصرف شده قابل تشخیص است را اعلام کنید. ظاهرا ویروس اطلاع رسانی، از سقوط هواپیما به نتیجه انتخابات هم سرایت کرده است.»
رکورد پایینترین میزان مشارکت
سرانجام وزیر کشور، در چهارم اسفند میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم را ۴۲٫۵۷ درصد اعلام کرد. این رقم، با فاصله کمترین میزان مشارکت در تاریخ انتخابات مجلس شورای اسلامی محسوب میشد، و تنها در مقایسه با انتخابات مجلس دهم، حدود ۱۹ درصد پایینتر بود.
در سطح استانی نیز، نرخ مشارکت رسمی مجلس یازدهم در مقایسه با مجلس دهم، مثلا در تهران از ۵۰ به ۲۶ درصد، در البرز از ۵۴ به ۲۸ درصد، در کردستان از ۵۳. ۳ به ۳۱ درصد، در اصفهان از ۶۱ به ۳۶ درصد، در مرکزی از ۶۰. ۴ به ۴۰ درصد، در گیلان از ۵۶ به ۴۱ درصد و در خوزستان از ۷۰ به ۴۲ درصد رسیده بود. درحقیقت، برخلاف اظهارات سخنگوی شورای نگهبان که «مشارکت نسبت به دوره گذشته تفاوتی نکرده و در برخی استانها هم افزایش یافته»، میزان مشارکت انتخاباتی در تک تک استانها کاهش جدی یافته بود.
البته بسیاری از روزنامه نگاران و منتقدان حکومت، با استناد به گزارشهای رسیده از استانها، تصاویر مکانهای رای گیری و تناقضهای موجود در آمار رسمی مشارکت در حوزههای مختلف، رقم حدود ۴۲ درصدی مشارکت را نیز اغراق شده میدانستند. ولی گذشته از این ابهام، حتی آمار مشارکت رسمی اعلام شده از سوی دولت، به وضوح ثابت میکرد که میزان حضور شهروندان در پای صندوقهای رای به شدت پایین آمده است.
این در حالی است که در میان همین شرکت کنندگان محدود هم، بخش بزرگی از افراد حاضر نشده بودند به هیچ یک از کاندیداهای مجلس رای بدهند و رایهای سفید یا باطله داده بودند. اگرچه وزارت کشور از اعلام آرای باطله در سرتاسر کشور خودداری کرد، ولی برخی رسانهها، اطلاعات جسته و گریختهای را از این آرا منتشر کردند که شگفت انگیز مینمود.
به عنوان نمونه، به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی در حوزه انتخابیه یزد «آرای باطله» با رقم ۲۴ هزار آرای در جایگاه دوم آرای این حوزه قرار داشت (یعنی منتخب دوم یزد، از آرای باطله کمتر رای آورده بود). این روزنامه، همچنین خبر داد در «یکی از حوزههای انتخابیه استان تهران» –که نامش را نبرده بود- ۵۵ هزار رای باطله به صندوقها ریخته شده که حتی از آرای منتخب اول بیشتر بوده.
با وجود تمام اینها، آیت الله خامنهای بعد از انتخابات مجلس یازدهم از «از حضور گسترده مردم در انتخابات» سخن گفت. او در عین حال، از «فضاسازی منفی و پر حجم دستگاههای تبلیغاتی بیگانه علیه شرکت مردم در انتخابات» انتقاد کرد و افزود: «در دو روز آخر نیز به بهانه یک بیماری و ویروس، رسانههای آنها از کمترین فرصت برای منصرف کردن مردم از حضور در انتخابات چشمپوشی نکردند.»
اشاره رهبر جمهوری اسلامی، به بیماری کرونا بود که او و سایر مقامهای حکومتی، همچنان گسترش آن را در کشور انکار میکردند، ولی تدریجا، به یک فاجعهای ملی بیسابقه تبدیل شده بود.
در آخرین قسمت از مرور دروغهای منتشر شده در تریبونهای رسمی ایران در چهار ماه پایانی ۱۳۹۸، به بازخوانی ادعاهای رسانهها و مسئولین حکومتی در مورد کرونا و میزان شیوع آن در کشور میپردازیم.
--
حدود سه هفته پس از اعلام رسمی شناسایی ویروس جدید کرونا در چین، مقامهای رسمی ایران در واکنش به ابراز نگرانیهای جسته و گریخته از امکان ورود این ویروس به کشور، اطمینان دادند که اوضاع تحت کنترل است.
در۵ بهمن، وزارت بهداشت با صدور اطلاعیهای اعلام کرد "تاکنون هیچ مورد حتی مشکوکی از ابتلا به کرونا ویروس جدید در ایران گزارش نشده"، و ایرج حریرچی قائم مقام این وزارتخانه گفت اگرچه "هر روز یک پرواز ورودی از چین داریم"، کارشناسان بهداشتی "با دستگاههای مخصوص تب همه افراد را میسنجند". در ۸ بهمن، کیانوش جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت با رد نگرانی های مطرح شده در سطح رسانه های رسمی و مجازی تاکید کرد: "نتایج قطعی آزمایشگاهی حاکی است موارد معدود مشکوک ارجاع شده، مبتلا به ویروس کرونای جدید نبودهاند".
با بالاگرفتن نگرانی ها از ورود ویروس کرونا از چین، سعید نمکی وزیر بهداشت گفت برای مقابله با شیوع ویروس کرونا در کشور، به پیشنهاد او و دستور اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور، از روز ۱۱ بهمن تمام پروازها بین ایران و چین متوقف میشود.
این در حالی است که در ۱۳ بهمن، در دیدار چانگ هوا سفیر چین در ایران با حمید عربنژاد مدیرعامل شرکت هواپیمایی ماهان، بر ادامه پرواز میان دو کشور تاکید شد. سفیر چین پس از این دیدار توییت کرد: "در دیدار با آقای عرب نژاد مدیر عامل محترم شرکت هواپیمایی ماهان، ایشان اعلام کردند که تمایل دارند همکاری با چین را ادامه دهند".
بعدها، بی بی سی گزارشی را منتشر کرد که حکایت داشت از زمان اعلام رسمی قطع پروازها بین ایران و چین تا ۱۴ اسفند، هواپیماهای ماهان ۳۲ بار میان ایران و چین پرواز کردهاند (رفت یا برگشت). بی بی سی از شرکت فلایت رادار۲۴ که ترافیک هواپیمایی بین المللی را رصد می کند نقل کرد: "همه پروازهایی شرکت هواپیمایی ماهان به چین، با هواپیماهای مسافری انجام شده است".
در ۱۵ بهمن، سازمان پدافند غیرعامل کشور، زیر مجموعه ستاد کل نیروهای مسلح، با صدور اطلاعیه ای در مورد بیماری کرونا اطمینان داد که "وضعیت عمومی کشور از منظر امنیت زیستی در شرایط سفید است" و "بررسیهای میدانی و قرائن موجود نشان می دهد احتمال طغیان شیوع بیماری در ایران اندک است".
در ۱۶ بهمن علیرضا رئیسی معاون وزیر بهداشتريال در واکنش به انتشار اطلاعاتی در شبکه های اجتماعی در مورد بیماران مبتلا به کرونا گفت: "در فضای مجازی شش مورد مشکوک قلمداد شده بودند که [نتیجه آزمایش] آنها منفی بود... مرزها کاملا دارند کنترل میشوند". دو روز بعد، صداوسیما اعترافات فردی را که "عامل انتشار شایعه ورود ویروس کرونا به کردستان" معرفی می شد پخش کرد. در گزارش تلویزیون، این فرد از کار خود ابراز پشیمانی می کرد و یک سرهنگ نیروی انتظامی از سرعت شناسایی او خبر می داد.
در ۱۹ بهمن، محمدرضا قدیر رئیس دانشگاه علوم پزشکی قم، در واکنش به انتشار اخبار حاکی از شیوع کرونا در این شهر تاکید کرد: "مسئولان در حوزه سلامت کاملاً با مردم صادقند و در این ارتباط تاکنون هیچ موردی از ویروس کرونا در این استان مشاهده نشده است". همزمان، وزیر بهداشت اطمینان داد: "الحمدلله توانستیم همه موارد مشکوک را در چند استان تحتنظر قرار بدهیم و خوشبختانه پریشب آخرین مورد آنها هم منفی شد و مرخص شدند".
"هرچه میگوییم موردی نیست، میگویند میخواهند بعد از ۲۲ بهمن بگویند"
به دنبال تاکیدات پی در پی مقام های رسمی بر وجود نداشتن خطر کرونا در ایران، راهپیمایی ۲۲ بهمن در سرتاسر شهرهای کشور برگزار شد.
وزیر بهداشت در روز ۲۲ بهمن و همزمان با این راهپیمایی، لازم دید مجددا یادآوری کند: "تا این لحظه هیچ موردی از ابتلا به کرونا ویروس جدید در کشور نداشتهایم." این ادعا در شرایطی مطرح می شد که اخبار مرتبط با مرگ بیماران مشکوک به کرونا در کشور، دیگر علاوه بر رسانه های غیررسمی، در بعضی رسانه های رسمی و از جمله روزنامه دولت یعنی ایران هم به چاپ رسیده بود.
در ۲۳ بهمن، سعید نمکی وزیر بهداشت با انتشار توییتی، خبر روزنامه ایران در مورد مرگ یک زن تهرانی مشکوک به ابتلا به کرونا را "خودزنی" دانست و نوشت: "متاسفانه امروز خبر کذبی در روزنامه ایران درباره مرگ مشکوک براثر کرونا منتشر شد. این خودزنی ناشیانه علاوه بر ایجاد نگرانی در بین مردم، باعث رنجش خاطر همکاران ما در خط مقدم مقابله با این ویروس میشود".
روز بعد، غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل تاکید کرد: "هیچ موردی مبنی بر ورود ویروس کرونا نداریم. برای اینکه تبلیغات جهانی آسیب روانی به مردم نزند اعلام کردیم وضعیت سفید است". سرتیپ جلالی، با رد این انتقاد که دستگاه های رسمی شیوع کرونا را برای تاثیرنگذاشتن بر راهپیمایی ۲۲ بهمن پنهان کرده اند افزود: "هرچه مراکز ما میگویند ما موردی کشف نکردیم، در شبکههای اجتماعی می گویند نه کشف کرده اند؛ میخواهند نگویند، بعد از ۲۲ بهمن بگویند".
در ادامه همین روند، در ۲۷ بهمن قاسم جانبابایی معاون درمان وزیر بهداشت مجددا گفت که "تاکنون هیچ موردی از این ویروس [کرونا] در کشور مشاهده نشده است" و یک روز بعد، دانشگاه علوم پزشکی قم در اطلاعیهای خبر مرگ دو بیمار به خاطر ابتلا به ویروس کرونا را تکذیب کرد.
در ۲۹بهمن، کیانوش جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت گلایه کرد: "چطور بگوییم کرونا در ایران نداریم؟... کم مانده است دبیر کل سازمان ملل بیاید بگوید در ایران کرونا ندیدهایم". او ادامه داد: "ما ۴۵ روز است میگوییم کرونا ندیدهایم ولی عدهای میگویند دیدهایم و برای ۲۲ بهمن نمیگویند. بعد میگویند انتخابات بود و نمیگویند. [لابد] بعد هم میگویند نوروز است و نمیخواهند دید و بازدیدهای عید خراب شود و اعلام نمیکنند مردم کرونا گرفتهاند".
این در حالی است که در ۲۹ بهمن، پزشکی به نام محمد مولایی برای اولین بار به افشاگری ویدیویی در مورد مرگ برادرش و یک نفر دیگر در بیمارستان کامکار قم براثر ابتلا به کرونا پرداخت. مولایی بعدها در مصاحبه ای با سایت امتداد توضیح داد: "برادرم در تاریخ ۲۷بهمن فوت کردند و با پیگیری من برای دریافت تست کرونا در تاریخ ۲۹بهمن خبر مثبت شدن تست کرونا را به من دادند". ۲۷ بهمن، تاریخ مرگ برادر این پزشک، یک روز پیش از صدور اطلاعیه دانشگاه علوم پزشکی قم در تکذیب مرگ دو بیمار بر اثر کرونا بود.
در واکنش به افشاگری دکتر مولایی، صدا و سیما در برنامه معروف ۲۰:۳۰ خود مدعی شد فیلمی که این پزشک در مورد مرگ برادرش منتشر کرده مربوط به گذشته بوده و متوفی اصلاً مبتلا به کرونا نبوده است.
با وجود این، در ۳۰ بهمن کیانوش جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت نهایتا در توییتی اذعان کرد: "به دنبال پیک بیماریهای حاد تنفسی ظرف روزهای اخیر در قم، دو مورد در آزمایشات اولیه از نظر کرونا ویروس مثبت گزارش شدند، متاسفانه هر دو بیمار با توجه به کهولت سن و نقص سیستم ایمنی در بخش مراقبتهای ویژه فوت کردند".
"به بهانه یک ویروس کوشیدند مردم را از انتخابات منصرف کنند"
حتی پس از اعلام رسمی نخستین موارد مرگ بیماران در قم بر اثر کرونا، صدا و سیما کوتاه نیامد و اول اسفند، یک روز قبل از برگزاری انتخابات مجلس، اظهارات افرادی را پخش کرد که می گفتند همه چیز در قم عادی است. از جمله، مصاحبه شونده ای که به برنامه ۲۰:۳۰ می گفت "این فضاسازی ها می خواهد حضور مردم را در صحنه تحت الشعاع قرار بدهد" و می افزود: " من فکر می کنم مردم ما با خیال راحت، با اطمینان قلب وارد کارزار انتخابات بشوند".
فردای انتخابات مجلس یازدهم، غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل اظهار داشت: "از ۳ روز قبل آمار مبتلایان افزایش پیدا نکرده، حتی در شهر قم. آمارها نشان میدهد در وضع ثبات هستیم."
رهبر جمهوری اسلامی نیز در ۴ اسفند، از "فضاسازی منفی و پر حجم دستگاههای تبلیغاتی بیگانه علیه شرکت مردم در انتخابات" انتقاد کرد و توضیح داد: "در دو روز آخر نیز به بهانه یک بیماری و ویروس، رسانههای آنها از کمترین فرصت برای منصرف کردن مردم از حضور در انتخابات چشمپوشی نکردند."
اشاره به کرونا به عنوان "بهانه" ای برای منصرف کردن مردم از شرکت در انتخابات، در شرایطی صورت گرفت که ۱۵ اسفند، نریمان پناهی، یکی از مداحان حاضر در جلسه ۲۶ بهمن مداحان با آیت الله خامنه ای تعریف کرد در آن جلسه محافظان، برخلاف روال قبلی اجازه نداده اند که مداحان برای بوسیدن دست رهبر به او نزدیک شوند.
آقای پناهی گفت: "نگذاشتند ما دست آقا را ببوسیم. چرا؟ آقا به ما بی اعتنایی کرد؟ خیر. حفظ جان آقا بر ما واجب است." دو روز پیش از اظهارت خبرساز این مداح، آیت الله خامنه ای با این عبارات از "صداقت" مسئولان حکومت در ارتباط با کرونا تمجید کرده بود: "مسئولان ما از روز اول با صفا، صداقت و شفافیت خبررسانی کردند و مردم را در جریان قرار دادند".
در ۵ اسفند، علیاکبر ولایتی مشاور بین الملل رهبر، درست در میانه اخبار حاکی از افزایش تصاعدی تعداد مبتلایان به ویروس جدید، مژده داد که "در قم منحنی [ابتلا به کرونا] به تدریج دارد نزول پیدا می کند. جاهای دیگر هم همین طور است".
روز سه شنبه ۶ اسفند، حسن روحانی هم میزان ابتلا به ویروس کرونا را رو به کاهش دانست و اعلام کرد: "از روز شنبه همه روالها به صورت عادی خواهد بود". همزمان با او، علی ربیعی سخنگوی دولت روحانی به کسانی اشاره کرد که ظاهرا با اشارات محدود دولت به شیوع کرونا در روزهای قبل هم مخالف بوده اند: "برخی دولت را به کروناهراسی متهم کرده اند".
عبارت "کرونا هراسی"، صفتی بود که حامیان حکومت، برای حمله به افراد یا رسانه هایی به کار می بردند که روایت های رسمی از میزان گسترش کرونا را قبول نداشتند.
مثلا در ۹ اسفند، کیانوش جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت با انتقاد از اخبار بی بی سی و ایران اینترنشنال توییت کرد: "رسانه ملکه بی بی سی فارسی نگران از اینکه از شبکه سعودی و آلبانی در مسابقه دروغ جا بماند، بدون ذکر منبع عددی افزون بر مرگ و میر سندروم های حاد تنفسی در ایران را به جای کرونا به مخاطب غالب می کند. کرونا و شفافیت مثال زدنی ایران در انتشار اطلاعات، خیلی ها را آچمز کرده". جهانپور دو روز بعد، برای ناچیز عنوان کردن تلفات کرونا، این تلفات را با کشته شدگان در جاده ها مقایسه کرد: "همین ۱۰ روز ۴۸۰ نفر بر اثر حوادث ترافیکی فوت کردند ولی هیچکس متوجه آنها نیست".
اما آمار وزارت بهداشت ایران از تلفات کرونا در ایران، حتی با آمار اعلام شده از سوی دانشگاههای علومپزشکی تفاوت فاحشی داشت. به گزارش بی بی سی، آخرین آمار وزارت بهداشت تا روز ۲۲ اسفند ۴۲۹ مورد مرگ بود، اما تجمیع آمار دانشگاههای علومپزشکی استانها نشان می داد حتی بدون در نظر گرفتن فوتشدگان در استانهای قم و تهران، که به شدت پرتلفات بودند، تا آن تاریخ در ایران دست کم ۷۸۰ نفر بر اثر ابتلا به کرونا جان باخته بودند. تازه بی بی سی در خبر خود، حتی اعلام مرگ ۲۰۰ نفر در گیلان از سوی نماینده وزیر بهداشت در استان، یا آمار فرماندار کاشان از تلفات ۸۸ نفری کرونا در این شهر را در محاسبه نیاورده بود.
رئیس جمهور نهایتا، در ۲۸ اسفند با ادعای اینکه "ما ۳۰ بهمن فهمیدیم کرونا آمده است" اعلام کرد: "وقتی تستهای قم در تهران آزمایش و مشخص شد نتیجه کرونا مثبت است، یک روز در اعلام آن تاخیر نکردیم. میتوانستیم بعد از انتخابات اعلام کنیم ولی ما با مردم صادقانه صحبت کردیم".
این در حالی بود که تنها یک روز قبل از اظهارات رئیس جمهور مبنی بر اطلاع رسانی "بدون یک روز تاخیر"، سخنگوی دولت تصریح کرده بود که حسن روحانی حداقل از ۶ بهمن در جریان مشکل کرونا بوده است. علی ربیعی گفت: "اطلاعی از شروع کرونا در ایران نداشتیم، اما در ۴ بهمن نامهای به رئیسجمهور درباره احتمال شیوع آن در ایران دادیم و در ۶ بهمن رئیسجمهور دستوراتی در این مورد دادند".
سرانجام، ۱۳۹۸ در شرایطی به پایان رسید که رئیس دولت در نطق پایان سال خود به صراحت اعلام کرد: "مردم بدانند ۷۰ درصد مردم خواهند گرفت. با واقعیت های علمی به گونه ای با مردم صحبت کنیم که به ما اعتماد کنند".
این جمله حسن روحانی، که به کلی با ابراز اطمینان های قبلی او و سایر مقامات در مورد کنترل کرونا تفاوت داشت، بازتاب چندانی در رسانه های رسمی ایران نیافت.
منبع:ایران وایر