در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری آخوندها، آنچه برای رژیم بیشتر از هر چیز-از جمله انتخاب موسوی یا احمدی نژاد-مهم و حیاتی است نفس برگزاری انتخابات و شرکت هر چه بیشتر و گسترده تر مردم بعنوان سند مشروعیت  نظام میباشد.                                

 در انتخابات مزبور، خود کاندیداها قبل و بیشتر از هرکس خوب میدانند که بدون انظباق کامل در پاسخگویی به نیازهای تعیین کننده و حیاتی رژیم و دست بوسی و فرمانبرداری از ولی فقیه، انتخاب شدنی در کار نخواهد بود!  بهمین دلیل ورود و خروج خاتمی از صحنه انتخابات معنای دیگری جز این نداشت که خاتمی تنها بعد از اجازه و مشورت با خامنه ای و اطمینان از پیروزی خود در برابر احمدی نژاد بود که اعلام کاندیداتوری نمود خاتمی تا فاصله اعلام کاندیداتوری موسوی، براین باور بود که او انتخاب مناسب نظام برای خروج از بیشمار بحرانهای خارجی و داخلی میباشد و کلیت رژیم توان پذیرش ریسک و عوارض تعویض ریاست جمهوری از احمدی نژاد به خاتمی را دارد بعبارت دیگر اگر خاتمی خبر داشت که  بعداً سروکله موسوی پیدا خواهد شد با آشنایی کامل با مکانیسم انتخابات-انتصابات در رژیم، بعید بود که خود را سَبُک و کاندید نماید بهمین دلیل بمحض  ورود موسوی فهمید که ناخدای کشتی طوفان زده آخوندها را سیاست و مصلحت دیگری آمده است بهمین دلیل سریعاً کاسه و کوزه خود را جمع و با پذیرش حداقل آبرو ریزی از صحنه خارج شد آخوند خاتمی  هفت خط تر و خود شیفته تر از آن بود که بگذارد خامنه ای از او صرفاً بعنوان هیزم گرم کردن تنور انتخاب موسوی یا احمدی نژاد استفاده کند!                                                                            

 رژیم با گذاشتن موسوی در برابر احمدی نژاد به نظر میرسد که در فاصله زمانی  ورود و خروج خاتمی به این نتیجه رسید که حتی توان و ظرفیت تعویض احمدی نژاد با خاتمی را ندارد و احتمالاً با موسوی بهتر و کم خطر تر میتواند دردهای غالباً بیدرمان خود را اندکی تخفیف و مرگ محتوم خود را بتعویق بیاندازد در سی سال گذشته برای رژیم همیشه  از این ستون به آن ستون پریدن ها حاوی فرج و گشایشهای مقطعی بوده است اگر آخوندها در  مدیریت و کشور داری و توسعه و آبادانی کشور عقب مانده و متحجرند، در عوض در   ایجاد هیجان و بحرانهای ساختگی و به تعویق انداختن و فرار از سرنگونی محتوم خود، خیلی امروزی و استاد بوده و میتوانند شیاطین بزرگ و کوچک را هم درس بدهند!                                                                            

 با توجه به الویت برگزاری انتخاباتی پر شور برای رژیم، خامنه ای با قرار دادن موسوی در برابر احمدی نژاد نشان داد که در صورت انتخاب موسوی، میتواند همان سیاستهای دوران احمدی نژاد را در پس چهره آرام  و ریاکارانه موسوی پیش ببرد تمام این حساب و کتابها و چرتکه اندازی آخوندها در حالی است که شمارش معکوس و ناقوس مرگ رژیم  از هر سو بگوش آخوندها میرسد بهمین دلیل برای رژیم-با به میدان آمدن موسوی و بانو- حتی چند ماه وقت اضافی خریدن، هم غنیمت و هم حیاتی است تا بلکه بتواند بیمه نامه نظام- پروژه بمب اتمی- را قبل از رو بقبله شدن و خواندن غزل خدا حافظی به سرانجام برساند. با توجه به تمامی پارامترهای داخلی و خارجی است که صرف برگزاری انتخاباتی باشکوه و پرجمعیت برای آخوندها از نان شب و تریاک بعد از شام واجب تر میباشد و نهایتاً بهمه این دلایل است که با تمامی دار و ندار   توده ای و اکثریتی و امتی و پیروان خط امام و دیگر سربازان سیاسی خود- در داخل و خارج-به میدان آمده است تا با هر کلک و حقه و تحلیل و تطمیع و . . . مردم را برای گرفتن عکس یادگاری و آشتی با نظام به پای صندوق های رای  بکشاند!  در حالیکه رژیم عملاً با قرار دادن دو کاندید جنایتکار و عاملان سی سال قتل و غارت در برابر انتخاب مردم، خود بزرگترین توهین و هتک حرمت را نسبت به مردم ایران مرتکب شده است که گویی 70-80 میلیون ایرانی-آنهم درآغاز قرن بیست و یکم و در عصر انقلابات تکنولوژیک و اطلاعات- لیاقت و شایستگی کسی بهتر ازامثال احمدی نژاد و موسوی را ندارد! بهمین دلیل در مقابله با تدارکات و توطئه های رژیم در برگزاری انتخابات، تبلیغ تحریم و دعوت به عدم شرکت- صرفنظر از تمامی محاسبات و سود و زیانهای مفروض سیاسی-اجتماعی و حتی میزان تاثیرگذاری و  . .-  وظیفه ای اخلاقی و انسانی میباشد! تا بدینوسیله هرکس  خود را در برابر ویروس و آلودگی آخوندها واکسینه و مصون بدارد و و در حد توان و بسهم خود از حرمت نفس و شرافت انسانی خود دفاع کند! رژیم امتحان خود را در انتخابات سه دهه گذشته داده است و از صندوق های رای و از زیر عبای  آلوده آخوندها کسی جز امثال موسوی و احمدی نژادها بیرون نخواهند آمد! آزموده را آزمودن خطاست واگر ارتکاب اشتباه عملی عادی و انسانی است ولی تکرار مکرّر-و بدتر  از آن تبلیغ و دعوت دیگران به انجام و تکرار آن-عملی غیرعادی و مادون انسانی است! بیخود نیست که گفته اند آدمها را از سنگین ترین خوابها میتوان بیدار کرد اما در برابر کسانی که خود را الکی و پولکی  بخواب زده اند چه میتوان کرد؟                                                                             

                                              آمریکا-محمدهادی

منبع:پژواک ایران