PEZHVAKEIRAN.COM ورود سپاه به صحنه: سرعت بخشیدن به فروپاشی رژیم
 

ورود سپاه به صحنه: سرعت بخشیدن به فروپاشی رژیم
کورش عرفانی

در حالی که جنبش اعتراضی مردم ایران وارد دوازدهمین روز خود می شود رژیم کلیه ابزارهای در دسترس خود را جهت وحشت آفرینی و سرکوبگری بکار بسته است. آمار کشته شدگان به صدها و زخمی ها به هزاران نفر می رسد. همه نیروهای مخصوص سرکوب در میدان هستند. مانده است سپاه پاسداران. اطلاعیه ای که روز گذشته از جانب سپاه برای تهدید تظاهر کنندگان و معترضان منتشر شد حاوی یک مشت جمله های کلیشه ای و تکراری است که در سی سال گذشته صدها بار به مناسبت های مختلف بیان شده و امروز تاثیر خود را به کلی از دست داده است. با این همهه  برخی می اندیشند که ورود سپاه را باید به عنوان امری وحشتناک برای جنبش تلقی کرد واز آن هراسید. اما با کمی دقت در می یابیم که در واقع سپاه نه تنها نمی تواند از نیروهای خشن و آدمکش کنونی در خیابان ها بدتر  باشد، بلکه برعکس، از آنها ضعیف تر خواهد بود. به عبارت دیگر همان قدر که می شود تصور کرد نیروهای ضد شورش و نیز بسیجی ها از لایه های اجتماعی حاشیه ای بوده و در فضایی ضد اجتماعی و ضد انسانی مغز شویی شده اند تا قاتل بار بیایند، در مورد سپاه موضوع به کلی متفاوت است. یعنی می توان باور داشت که نیروهای بدنه ی اصلی سپاه، و نه رده ی فرماندهی آن که مشتی مافیای آلوده به قدرت و ثروت و فساد هستند، از یک زمینه ی اجتماعی برخوردارند، یعنی برخاسته مرتبط به یک بستر اجتماعی هستند که لایه هایی از آن در حال حاضر در درون جنبش حضور دارند. قرار دادن این نیرو در مقابل مردم نمی تواند نتیجه ای فراتر و ترس آفرین تر و موثرتر از نیروهای ضد شورش و چاقو کش های لباس شخصی و آدمکشان بسیجی داشته باشد. آن چه می توان انتظار داشت حتی یک نتیجه عکس است. یعنی بسیاری از نیروهای سپاه احساس خواهند کرد که باید با همنوعان اجتماعی خویش برخورد کنند، همسایه ها و اقوام و آشنایان خود را در میان صفوف مردم خواهند یافت. و در این صورت آیا به روی آنها آتش خواهند گشود؟ این بسیار بعید می نماید. دلایلی چند که در پایین اشاره خواهیم کرد در این باره موثر است، اما باید تاکید کرد که در این گونه مواقع فقط اجرای مکانیکی فرمان فرماندهان نیست که عمل می کند بلکه احساسات انسانی و بدیهیات عاطفی موجود در ناخودآگاه انسان نیزموثر است. روحیه ی آدمکشی بی چون و چرا درحال حاضر تنها در بخشی از نیروهای کنونی سرکوب موجود است، یعنی آنهایی که از یک خاستگاه طبقاتی محروم آمده، دنیای فکری رژیم ساخته را تجربه کرده و درفضای مغزشویی بسر برده اند، این ها همان بخشی هستند که احساسات و عواطف در آن ها به حداقل رسانده شده است. به همین دلیل بی رحمی آنها آشکار است. بدیهی است که در سپاه نیز افرادی از این دست کم نیستند اما ناهمگونی های اجتماعی و فکری نیروهای سپاه زیاد است.

 

موضوع دیگر فضای فکری-ایدئولوژیک سپاه است. بدنه ی سپاه با این ایده شکل گرفته است که حافظ انقلاب باشد، انقلابی که توده های مردم انجام دادند، انقلابی که نوعی از آن و تقریبا مشابه آن، در خیابان ها در حال شکل گرفتن است. آیا سپاهیان رده های پایین و میانی به گلوله بستن مردمی را که در حال سازماندهی یک انقلاب هستند به عنوان «حفظ انقلاب» خواهند دید؟ آیا آنها برای حفظ انقلاب سی سال پیش به انقلابیون فعلی شلیک خواهند کرد؟ می توان انتظار داشت که بدنه ی سپاه، حتی اگر توسط فرماندهان ضد مردمی خویش به صحنه آورده شود، خود را در این نقش و لباس بازنشناسد و حاضر نشود به صورت همگانی و بی چون چرا از یک نیروی« حافظ انقلاب» به یک نیروی آدمکش و مردم کش تبدیل شود. این احتمال می تواند تا مرز روی برگرداندن بدنه و لایه های تحتانی سپاه علیه فرماندهان خود پیش رود. امری که بی شک دو دستگی را به صورت رویارویی در میان سپاهیان در خواهد آورد.

 

مسله سوم چندپارگی حتی در لایه های بالایی سپاه است. [1] یعنی خط بندی هایی در سطح فرماندهان سپاه که نسبت به شخصیت های روحانی یا حکومتی و نیز برداشت های فکری یا سیاسی نسبت به آنچه می گذرد با هم اختلاف نظر دارند. این اختلاف نظرها که در حال حاضر هنوز ضمنی و حدودی است از زمانی که جنگ قدرت در بالای هرم سیاسی اوج گیرد و یا زمانی که سپاه برای به گلوله بستن مردم به صحنه آورده شود به صورت آشکار و فعال در می آید و راس سپاه را چند شقه خواهد کرد.[2] این تکه پاره شدن و اختلافات بالای سپاه سبب از هم پاشیدگی رده های میانی و پایینی آن خواهد شد و زمینه پیروزی نهایی مردم را فراهم خواهد کرد.

 

مسله چهارم این است که علیرغم سی سال تلاش، ارتش هرگز در سپاه ادغام نشد. این جدایی فیزیکی هم چنین بیانگر جدایی فکری و عقیدتی آنها نیز می باشد، هر چند این امر به صورت مسکوت می باشد. اما نباید شک داشت که در صورت دخالت سپاه در صحنه ی اعتراضات اجتماعی و اقدام عملی برای قتل عام مردم بی دفاع، بخش هایی از ارتش بخصوص رده های پایین و میانی آن واکنش نشان خواهد داد. این پدیده ای است شناخته شده که در اواخر دوران انقلاب در ایران نیز بروز کرد.  در گیری این دو با حضور مسلحانه ی مردم توام خواهد شد.

 

مسله پنجم این است که در صورتی که کشتار مردم ادامه یابد، همچنان که هم اکنون نیز در مورد لباس شخصی ها در جریان است بی شک مردم نیز به اقدام متقابل خواهند پرداخت. یعنی با شناسایی  و معرفی عناصر جنایتکار اعم از بسیجی و لباس شخصی و پاسدار و نیروی انتظامی و غیره به سراغ آنها و محل سکونتشان خواهند رفت و بی شک اقدامات انتقام جویانه ی سختی را به مورد اجرا خواهند گذاشت. هیچ جنایتی بدون پاسخ نخواهد ماند. پاسداران به عنوان کسانی که برای مردم شناخته شده هستند و در میان کوچه و محله ها با مردم زندگی می کنند خوب می دانند که در صورت ریختن خون بیگناهان باید منتظر انتقام هایی کور از جانب مردم داغدیده و خشمگین باشند. حتی آنهایی که در شهرک ها و مجتمع های مسکونی سپاه زندگی می کنند از شر حمله و انتقام خونین مردم پر از خشم در امان نخواهند بود. این را پاسداران می دانند و برای حفظ زندگی خود و خانواده شان بی شک از دست زدن به جنایت علیه مردمی که ازهمین حالا شعار «می کشم می کشم آنکه برادرم کشت» را سر می دهند خودداری خواهند کرد. نیروهای سپاه می دانند و سایر نیروهای سرکوبگر نیز باید بدانند که با هر گلوله و با هر ضرب باتوم یا ضرب و شتم و شکنجه دیگر یک گام به زمان «انتقام سرخ مردم» نزدیک تر می شوند.

و سرانجام این که سپاه با تمام توان خود نیرویی است نظامی-جنگی که می تواند در بهترین حالت در میدان یک جنگ کلاسیک از توانایی برخوردار باشد. اما چنانچه شکست ارتش آمریکا در عراق و افغانستان نشان می دهد جنگ در شهر و آن هم با مردم کاری است که از هیچ ارتش ونیروی نظامی جنگی برنمی آید. جامعه همیشه بر اسلحه داران پیروز می شود. سپاه نیز به عنوان نیرویی که آرایش نظامی دارد  در پیچ و خم کلان شهرهایی مانند تهران به سرعت زمین گیر شده و کارآیی خود را از دست می دهد. وارد ساختن چند تانک و نفربر زرهی و خودرو زرهی نمی تواند جز یک تاثیر روانی گذرا نفع دیگری داشته باشد. ضمن آن که خود این وسایل تحرک نیروهای رژیم را کاهش داده و آنها را به هدف هایی راحت برای حملات جمعی مردم تبدیل خواهد ساخت.

 

به عنوان نتیجه گیری می توان گفت که برای جنبش آزادیخواهی کنونی داخل کشور هیچ جای نگرانی از بابت ورود سپاه وجود ندارد، برعکس باید امیدوار بود که چنین شود تا روند فروپاشی رژیم تسریع و تسهیل شود. دلایلی متعدد که برخی از آنها در بالا آمد ثابت می کند که سپاه نه تنها نجات بخش رژیم ضدمردمی جمهوری اسلامی نخواهد بود، بلکه هم چنین زمینه های شتاب بخشیدن به از هم پاشیدگی شیرازه ی رژیم را فراهم خواهد کرد. چنان که می بینیم، به همت مقاومت دلیرانه مردم ایران که با خون و فداکاری این جنبش را به پیش می برند یکی بعد از دیگری برگ های رژیم درحال سوختن است. این را باید به مردم مژده داد که رژیم تا به اینجا سخت ترین و بی رحم ترین نیروهای خود را به صحنه آورده و دیدیم که مردم با مقاومت خود آنها را به عقب رانده و خنثی کردند. ازاین پس چیز بدتری وجود ندارد، هرچه هست ادعا و شعار و جنگ روانی است، به طور مادی و عینی قدرت دیگری باقی نمانده است که بتواند این جنبش را سرکوب کند. در نهایت سپاه نیز چند تا آدم هستند که با دفاع فعال مردم از خود و سازماندهی تهاجم های جمعی  توسط صدها هزار نفر از مردم به صورت خس و خاشاکی از صحنه جارو خواهند شد. رژیم برگ های مهم خود را در عرصه ی سرکوب تا اینجا به بازی کرده وسوزانده است. این خود، از نخستین علائم حرکت به سوی پیروزی مردم است.

 

* *

www.korosherfani.com

2 تیر 1388



[1]http://www.peiknet.com/1388/09tir/02/PAGE/34SEPAH.htm

[2]  به طور نمونه می توان به مورد ی که مشخص نیست تا چه حد صحت دارد اما اخبار آن بسیار منتشر شده است اشاره کرد: http://www.iranpressnews.com/source/061043.htm

منبع:پژواک ایران


کورش عرفانی

فهرست مطالب کورش عرفانی در سایت پژواک ایران 

*سرانجام: رژيم ايران در دام بحران نهايی خود  [2015 Jun] 
*همزمانی بن‌بست رژيم و اپوزيسيون  [2014 May] 
*رژیم کشتار، اکبر گنجی و مرحوم ماکس وبر (نگاهی به مقاله ی: «جمهوری اسلامی: رژیم کشتار"؟ نقد اکبر گنجی بر نوشته ی اخیرمحمدرضا نیکفر») [2013 Nov] 
*دمکرات نشویم دمکراسی نخواهیم داشت  [2010 Mar] 
*فروپاشی پایگاه اجتماعی رژیم: تضمین پیروزی جنبش   [2009 Dec] 
*نبرد ما با عکس یک مرده نیست، با فرهنگ مرگ است  [2009 Dec] 
*آماده اشتباه آخر رژیم باشیم   [2009 Dec] 
*16 آذر، محرم ، 22 بهمن مراحل منطقی پیروزی جنبش  [2009 Dec] 
*16 آذر فرصتی برای ورود طبقه ی محروم به جنبش   [2009 Nov] 
*گذار طبیعی جنبش به واقع گرایی سیاسی ورود به دوران جمهوری ایرانی  [2009 Nov] 
*پیروزی دور نیست اما هشیاری بسیار می طلبد   [2009 Oct] 
*حفظ نهادینه ی جان و حرمت انسان، بهترین محور وحدت ایرانیان   [2009 Oct] 
*پیوند جنبش غیرساختار شکن و جنبش ساختار شکن   [2009 Oct] 
*چه کسانی به مبرم ترین نیاز جنبش کنونی پاسخ خواهند داد؟   [2009 Oct] 
*قطب نمایی برای جنبش   [2009 Sep] 
*مشکل رژیم ضد انسانی با علوم انسانی   [2009 Sep] 
*نخست حذف تجاوزگران، بعد ریشه کن ساختن تجاوز گری  [2009 Aug] 
*بازخوانی اقتصادی جنبش حاضر   [2009 Aug] 
*پیوند دلایل ریشه ای و مقطعی جنبش کنونی   [2009 Aug] 
*دفاع از انسانیت: هم در تهران هم در اشرف   [2009 Aug] 
*چگونه نظم حاکم را درهم شکنیم  [2009 Jul] 
*تحلیلی بر جنبش اعتراضی اخیر در ایران  [2009 Jul] 
*ورود سپاه به صحنه: سرعت بخشیدن به فروپاشی رژیم  [2009 Jun] 
*درباره ی سازماندهی جنبش داخل کشور  [2009 Jun] 
*هشدار درمورد دخالت ولی فقیه برای حل بحران پس از انتخابات  [2009 Jun] 
*نقش ابزاری انتخابات در بقای نظام  [2009 Jun] 
*زن ستیزی نمودی ازمسخ اجتماعی   [2009 May] 
*روش های دستیابی به دمکراسی در ایران (قسمت هفتم – قسمت آخر)  [2009 May] 
*روش های دستیابی به دمکراسی در ایران - (قسمت ششم)  [2009 May] 
*روش های دستیابی به دمکراسی در ایران (قسمت پنجم )  [2009 Apr] 
*روش های دستیابی به دمکراسی در ایران (قسمت چهارم )  [2009 Apr] 
*روش های دستیابی به دمکراسی در ایران - (قسمت سوم)  [2009 Apr] 
*روش های دستیابی به دمکراسی در ایران - (قسمت دوم)  [2009 Apr] 
*روش های دستیابی به دمکراسی در ایران (قسمت اول)  [2009 Mar] 
*تهاجم دولت عراق به مجاهدین تهاجم رژیم به اپوزیسیون است  [2009 Mar] 
*زن، آفریدگار بشریت است (به مناسبت روز جهانی زن) [2009 Mar] 
*سه فرضیه در مورد ایران: حمله، تحریم، سازش   [2009 Feb] 
*قدرت، غارت و نقش ما   [2009 Feb] 
*سی و یکمین سال : تحلیلی بر آینده ی نزدیک ایران   [2009 Feb] 
*پیوستن به موج جهانی تحریم علیه اسرائیل   [2009 Jan] 
*چپ نمایی و چپ گرایی (بنیان های نظری برای مبارزه ی چپ در ایران)  [2009 Jan] 
*شکنندگی نظم اجتماعی در ایران   [2008 Dec] 
*بررسی احتمال شورش اجتماعی در ایران   [2008 Nov] 
*بررسی احتمال شورش اجتماعی در ایران   [2008 Nov] 
*اوباما، جهان، منطقه و ایران  [2008 Nov] 
*ویژگی نوین بحران سرمایه داری   [2008 Oct] 
*چپ گرایی، روش رهایی انسانیت از انسان نمایی  [2008 Sep] 
*دفاع از حقوق مجاهدین در عراق، مسئولیتی فراسیاسی  [2008 Sep] 
*انقلاب اکتبر، انقلاب ایران و انقلاب اجتماعی  [2008 Feb] 
*آینده ی ایران به چه سمتی می رود؟  [2007 Dec]