دو دزد رأی مردم را دزدیدند!
دزد سوم را با چشم خرد و دیدگان بیدار، هوشیارانه بپاییم ! ؟
منوچهر تقوی بیات
دعوا بر سر رأی مردم است که نخستین بار رضاخان به کمک انگلیس ها از مردم ایران دزدید و با آن رأی های دزدیده شده به ضرب تهدید و ارعاب به سلطنت رسید. این کار تا سال ۵۷ به سرکردگی فرزند رضاخان ادامه داشت تا این که در سال۵۸ همان دزد با لباس دیگری باز یک بار دیگر رأی مردم را جلوی چشم خودشان دزدید و هنوز هم پس ازسی سال این دزدی ظاهرا قانونی و دنیا پسند(!) را بازماندگان امام سابق به شکل های گوناگون ادامه می دهند.
از آنجایی که انقلاب مشروطیت با کودتای رضا خان و کودتاها و توطئه های گوناگون تا کنون ناکام مانده است و مردم نتوانسته اند حق انتخاب شدن و حق انتخاب کردن و دیگر آزادی های اجتماعی را به دست آورند ناگزیر همیشه آماده ی جانفشانی و انقلاب بوده اند. در درازای این سال ها کشور ما شاهد جانفشانی های فرزندان میهن دوست و فداکار خود بوده است. شوریختانه به دلیل نبود حزب و آزادی های اجتماعی مردم ما از مشورت و خرد جمعی برای رهایی محروم بوده اند و درنتیجه این روحیه ی جانفشانی و میهن دوستی مورد سوء استفاده ی نوکران بیگانه قرار گرفته است و هر بار به گونه ای این فداکاری ها با ناکامی روبرو شده است. در سی سال گذشته حق انتخاب و زندگی آزاد را از زنان سلب کردند و مردان را هم صغیر و نابالغ شمردند و اختیار هرگونه تصمیم گیری را از ملت ایران گرفتند و انتخابات را از محتوای عرفی و بین المللی آن تهی ساختند. ملت را نابالغ نامیدند تا دروغگویان و شیادان بتوانند به نام ملت هرکس و ناکسی را به حکومت بگمارند. کسی که خود را ولی و رهبر مردم می نامید در برابر چشم جهانیان تقلب درهمان انتخابات دروغی را هم انکار کرد و خود را برای همیشه رسوا ساخت.
همه دیدند و یا شنیدند که دستگاه رهبری جمهوری اسلامی در خیمه شب بازی انتخاباتی ۲۲ خرداد رأی مردم را به نفع احمدی نژاد دزدید. آقای موسوی نخست وزیر کشتارهای سال های ۶۱ تا ۶۸هم به کمک همان هایی که سی سال پیش رأی مردم را دزدیده بودند مردم را رنگ کرد و با رنگ سبز به دست خود مردم، رأی مردم را در خیابان ها جلوی چشم همه دزدید.
این رنگ سبزی که این روزها این همه محبوب شده است آدم را به یاد زنگوله ای می اندازد که پاولوف دانشمند روسی برای آزمایش مشهور خود به کار برده بود. آدم ها هم وقتی فکر نمی کنند، به همان دلایل بیولوژیکی شرطی می شوند و نیازی به فکر کردن از آن ها سلب می شود. اگر قرار باشد آدم ها فکر کنند ممکن است رنگ سبز را به کار نبرند. اگر ما نخواهیم و یا نتوانیم فکر کنیم برای ما هم، رنگ سبز می تواند مانند زنگ پاولوف عمل کند.
اصلا شاید مبتکر رنگ سبز و جنبش سبز می خواسته است شعار " همه با هم " را به شکل رنگ سبز و با سکوت عملی سازد. در چنین بزنگاهی خرد جمعی می تواند مردم را از شرطی شدن و بی اراده حرکت کردن نجات دهد.
در استکهلم و برخی از شهرهای خارج از کشور که نیروهای ضد شورش نیستند و لباس شخصی ها هم نمی توانند مردم را آشکارا و بی شرمانه مورد حمله قرار دهند ، رنگ سبز اثر معجزه آسای خود را از دست می هد و رنگ وارنگ می شود. البته لباس شخصی ها استثنائا در داخل سفارت ایران توانستند با همان باتوم ها و اسلحه ها به مردم صدماتی وارد کنند وصد البته پلیس سوئد هم احترام لباس شخصی های " دیپلمات" را انصافا رعایت نمود.
در خارج از کشور، مردمی که به تظاهرات دست می زنند گاهی عمدا و از روی آگاهی رنگ سبز را بکار نمی برند. رفقای چپ چون از دیرباز شیفته ی رنگ سرخ شده اند همچنان از همان رنگ استفاده می کنند . آن هایی که به اصلاح طلبان گرایش دارند و یا نمی دانند رنگ سبز چه خوبی ها و یا چه بدی هایی دارد همچنان رنگ سبز را بکار می برند. اما ایرانیانی که می دانند پرچم سه رنگ سبز و سفید و سرخ نشان شناخته شده ی ایرانیان در تمام جهان است از این سه رنگ همیشه ایرانی استفاده می کنند. این کارهای رنگ وارنگ ، جنگ بیهوده ای را به نفع دشمنان آزادی مردم ایران به راه انداخته است به نام جنگ پرچم. در رادیوهای محلی استکهلم و شاید جاهای دیگر هم جنگ پرچم به زیان آزادیخواهی مردم ایران ادامه دارد.
بنا به یک فراخوان جهانی قرار است روز ۲۵ ژوئیه در سراسر جهان برای همدردی با مردم ایران در شهرهای سراسر جهان تظاهراتی انجام شود. برای آن که مردم جهان ببینند که این اجتماعات برای طرفداری ازمردم ایران است، چه نیکو است که دراین تظاهرات از پرچم ایران استفاده شود نه از پرچم روس و انگلیس و چین و آمریکا و حتا نه از پرچم امام زمان ! از آنجایی که آنفلوانزای خوکی هم ممکن است مانند لباس شخصی ها حمله کند و تلفات جانی به بار بیاورد پیشنهاد می کنم تظاهرات کنندگان از دهان بند های سه رنگ ایرانی استفاده کنند تا هم از آلودگی به آنفلوانزای خوکی و هم از آلودگی به رنگ های سبز استعماری و سرخ چین و شوروی سابق ، مصون بمانند.
اگر من هم می توانستم از پول نفت برای تظاهرکنندگان دهان بند سه رنگ ایرانی می خریدم و به رایگان در اختیار همه قرار می دادم. در انتخابات فلسطین، دست بندها و سربندهای سبزی که با پول نفت ایران تهیه کرده بودند، برای پیروزی حماس معجزه آفرین بود.
هوشیار باشیم تا دزد سوم رأی مردم ایران را ندزدد. به امید ییروزی مردم ایران در یک انتخابات آزاد با نظارت واقعی مردم ایران و نهادهای بیطرف بین المللی.
منوچهر تقوی بیات
استکهلم ـ سی و یکم تیر ۱۳۸۸ خورشیدی برابر با ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۹ میلادی
منبع:پژواک ایران