PEZHVAKEIRAN.COM راکتور اسقاطی تهران-بهانه عقب نشينی اتمی؟
 

راکتور اسقاطی تهران-بهانه عقب نشينی اتمی؟
رضا تقی زاده

عقب نشينی مرحله ای تهران از « توافق بزرگ اتمی در وين» اگرچه دامنه انتظارات خوشبينانه در جهت دست يافتن به يک راه حل کوتاه و کم هزينه برای خروج از معضل اتمی ايران را کاهش داد، با اين و جود، نظام جهانی، همچنان به قانع ساختن ايران و پرهيز از بر خورد با جمهوری اسلامی اميدوار بنظر ميرسد!

پاسخ رسمی ايران که در حدود يک هفته پس از انقضای مهلت اوليه اعلام ميشود، به هيچ وجه انتظارات گسترده ای را که در روز ۲۱ اکتبر و پس از انتشار رئوس متن پيشنهادی البرادعی ايجاد شده بود برآورده نخواهد ساخت.

دليل اصلی به نتيجه نرسيدن توافق پيشنهادی در شکل کنونی، عدم تناسب دستاورد احتمالی ايران با امتيازی است که در نتيجه انجام معامله، به غرب خواهد داد. در صورت تغيير ماهيت توافق پيشنهادی نيز، آنطور که اينک ايران برآن اصرار ميورزد، جامعه جهانی از هدف اصلی و کوتاه مدت خود، که خنثی ساختن «تهديد اتمی» است باز خواهد ماند.

بنا بر کليات منتشر شده توافق پيشنهادی، ايران تلويحاً پذيرفته بود که در مقابل دريافت سوخت برای راکتور آزمايشگاهی تهران، ۱۲۰۰ کيلو از مجموع ۱۵۰۰ کيلو اورانيوم غنی شده با غلظت تا ۵ در صد خود را به روسيه و يا کشور ديگری تحويل بدهد.

 
اين حجم از اورانيوم با غلظت پائين، معادل ۶۰ کيلوگرم اورانيوم غنی شده با غلظت بيش از ۹۰ در صد است که در يک انفجار اتمی مورد نياز خواهد بود. برای توليد هر بمب اتمی، ۲۰ کيلو گرم اورانيوم با غلظت بالاتر از ۹۰ درصد نياز است. با استفاده از فن آوری پيشرفته و طراحی های تازه، با کمتر از ۱۰ کيلو گرم نيز ميتوان بمب هسته ای ساخت.

به اين ترتيب در صورت خارج ساختن اورانيوم غنی شده موجود ايران، دست کم بمدت دو سال خطر تبديل شدن ايران به يک نيروی اتمی نظامی عملا از ميان خواهد رفت. برای دست يافتن به اين هدف گزينه موثر ديگر توسل به نيروی نظامی است.

به اين ترتيب، در صورت تن دادن به توافق پيشنهادی، تهران امتياز بزرگی را به بهايی فوق العاده ارزان، به غرب و هم پيمانان آن در منطقه واگذار خواهد کرد.

آنچه ايران در صورت عملی شدن توافق ياد شده بصورت کنونی، متقابلا بدست خواهد آورد، سوخت غنی شده با غلظت تا ۲۰ در صد برای مصرف در يک راکتور آزمايشگاهی در تهران است.

پرداختن به اين نکته حائز کمال اهميت است که در قبال دست يافتن به ۱۵۰۰ کيلو گرم اورانيوم غنی شده، ايران تاکنون متحمل دهها ميليارد دلار هزينه های مستقيم و غير مستقيم شده است. صنايع نفت ايران بدليل فقدان سرمايه و ادوات و خدمات کافی فنی به شرايط بحرانی رسيده اند. عسلويه و عمليات توسعه و بهره برداری و پالايش گاز به نفس افتاده اند. تمام طرحهای پالايشگاهی ايران ۳ تا چهار سال از هدفهای اعلام شده خود عقب مانده اند. باقی مانده بازار نفت خام ايران مورد هجوم ساير صادر کننده گان قرار گرفته و اقتصاد ايران در شرايط رکود تورمی است.

در چنين شرايطی اين حجم از اورانيوم تنها وسيله چانه زنی نقد در اختيار ايران است. واگذاری اين اهرم با ارزش و پرهزينه در قبال دريافت سوخت برای راه اندازی راکتور اسقاطی تهران تا حدود زيادی دور از عمل گرائی است، مگر آنکه توافق صورت گرفته، تامين هدفهای ديگری را برای ايران مقدور سازد.

راکتور آزمايشگاهی ايران، از نوع آب سبک با ظرفيت اسمی ۵ مگاوات، وسيله امريکا در سال ۱۹۶۸ تحويل و در منطقه ای در امير آباد تهران نصب شده است. عمر متوسط و مفيد راکتور ها ۲۵ سال است. راکتور ياد شده که سوخت آن تا پيش از انقلاب سال ۱۹۷۹ ، از سوی امريکا تامين ميشد دو برابر عمر مفيد خود قدمت دارد.

اين راکتور را در زمان امراللهی، رييس اسبق سازمان انرژی اتمی در اواخر دهه هشتاد و اوائل دهه نود يکبار با کمک آرژانتينی ها تعمير و کوره اصلی آن را نوسازی کرده اند. بمنظور خريد سوخت تبديل شده راکتور ياد شده نيز در سال ۱۹۹۳ ايران تنها مبلغ ۵.۵ ميليون دلار به آرژانتين پرداخته که در صورت ادامه کار نامرتب و هراز گاهی آن، که مرسوم سالهای اخير بوده است، حد اقل برای بيش از ۲ تا سه سال دارای سوخت است.

در صورت نياز به تجديد سوخت نيز در يافت حدود ۳۰ تا صد کيلو گرم برای ۱۵ سال آينده ( متناسب با ميزان فعال بودن آن در سال ) کافی خواهد بود. بعلاوه، امور آزمايشگاهی مورد انتظار از راکتور امير آباد نيز، منجمله آزمايش ليزری جذب ايزوتوپها از مدتها قبل به آزمايشگاه اتمی لشکر آباد و راکتور با ظرفيت صفر آب سنگين اصفهان که ظاهرا با کمک چين نصب شده محول گرديده است.


در حقيقت راکتور آزمايشگاهی امير آباد يک واحد اسقاطی و در مجموعه تاسيسات تمی ايران يک مهره سوخته است که حتی در رديف ۲۰ واحد اتمی با اهميت تر ايران نيز قرار نميگيرد. اهميت نازل راکتور امير آباد با ندازه ای است که حتی در صورت تدارک يک حمله نظامی خارجی عليه تاسيسات اتمی ايران بسيار محتمل است که هدف قرار نگيرد!

به اين ترتيب، دور از انتظار خواهد بود چنانچه پاسخ ايران به پيشنهاد البرادعی و گروه ۱+۵ ، تنها به تامين سوخت برای چنين واحدی بسنده کند. ايران به ادامه غنی سازی اورانيوم و پيگيری تمامی اجزاء برنامه تو سعه اتمی خود، همچنان مصمم بنظر ميرسد و تاکنون هيچ نشانه قابل اعتمادی داير بر تجديد نظر در اين تصميم راهبردی از سوی ايران ديده نشده است.

الويت برنامه اتمی ايران، حفظ ظرفيت غنی سازی در نطنز، و ادامه آن در قم با استفاده از سانتريفيوژهای ليزری است. ايران احتمالا بزودی خبر توليد سانتريفيوژهای ليزری خود را که با سرعت بيشتری قادر به جدا سازی ايزوتوپهای اورانيوم ۲۳۵ هستند اعلام خواهد داشت. الويت ايران بر داشتن موانع سياسی راه اندازی راکتور ۱۰۰۰ مگاواتی اتمی در بوشهر و انعکاس آن در داخل بعنوان يک پيروزی سياسی بزرگ است.

از نگاه ايران، تهيه سوخت برای راکتور اسقاطی امير آباد تنها بهانه ای است برای تامين اين هدفها و پيش برد برنامه های توسعه اتمی در زمينه غنی سازی و عملياتی ساختن راکتور ۴۰ مگاواتی آب سنگين اراک.

در مقابل و از نگاه غرب، خارج کردن اوانيوم غنی شده ايران هدف کوتاه مدت است و در دراز مدت خنثی سازی آنچه «خطر ايران اتمی» معرفی ميشود.

مابين اين دو هدف فاصله ای است فراوان . شايد در شرايط موجود بهترين انتظار غرب برای رسيدن به توافق با تهران تنها بتواند محدود به قبول ادامه گفتگو های بيشتر شود و نه ارسال ۱۲۰۰ کيلو گرم اورانيوم غنی شده است به خارج.

نگرانی ديگر تهران، در صورت تن دادن به توافق پيشنهادی، متوجه خطر های احتمالی آينده، بعد از ارسال محموله و خلع سلاح شدن است. ايران مطمئن نيست که در صورت ارسال محموله موجود اورانيوم غنی شده، بخش دوم عمليات متوقف کردن برنامه توسعه اتمی ايران با توسل به حمله نظامی، توسط اسرائيل و يا امريکا و يا بصورت مشترک بموقع اجرا گذاشته نخواهد شد. اصرار بر حضور امريکا در کنار روسيه در مذاکرات وين نيز تاکيد ديگری بر اين نگرانی های امنيتی است. در مذاکرات وين اسرائيل حضور نداشت!

منبع:پژواک ایران