جنبش سبز به کجا میرود ؟ (شماره ۳)
عباس رحمتی
هر کسی که تنها در باره انتخابات بازداشت شده باید به فوریت و بی قید و شرط آزاد شود و تمام باز داشتی ها باید از شکنجه و بد رفتارهای دیگر محفوظ باشند . "عفو بین الملل یکشنبه یک نوامبر 2009"
جنبش سبز زبان جنایتکاران را باز کرد:
جنبش مردمی ، که نام سبز را بر آن نهادند ، آنچنان غافل گیرانه بود که عظمت و انعکاسش را هیچکس باور نمی کرد ، جنبشی که جرقه اش دنیا را خبردار کرد، حتا برای کسانی که در داخل گود برای انتخابات فعالیت میکردند ، از خروش این جنبش در حیرت هستند ،علیرضا بهشتی مشاور اول میر حسین موسوی ، یکی از این افراد است که می گوید : « ما غافل گیر شدیم » در واقع شوک اول در درون رژیم اتفاق افتاد که تضاد ها و مسائل درونی آنها را بیرون ریخت ، بطوریکه طرد شده گان رژیم هم احساسات خود ، از این جنبش ، را پنهان نکردند ، از جمله افرادی همچون " عطاءالله مهاجرانی " وزیر ارشاد خاتمی است که اخیرا به لندن آمده است را به موضع گیری وا داشت ، وی گوئیا از خواب خرگوشی 21 ساله بیدار شد و به اعدام های سال 1367 زبان گشود و پرده درانی کرد ![1] در واقع جنبش سبز کار دیگری نیز کرد و آن اینکه جنایت کاران را زبان گشود، بطوریکه یکی پس از دیگری برای حذف رقیب به گذشته خود و رژیم اشاره میکنند، البته این اشاره نه به خاطر اعتراف به انحرافات امام و انقلاب شان ، که برای توجیه اعمال شنیعه خودشان است ، یکی از این ، جنایت کاران " محمد جواد لاریجانی " است که برای حذف موسوی به اعدام ها و جنایات در سالهای 1360- 67 اشاره می کند ، او در مناظره مطبوعاتی خود ، در نمایشگاه مطبوعات به انتقاد از موسوی و جناح اصلاح طلبان پرداخته است ، او می گوید : « من قبول دارم کشته شدن عده ای در زندان بد است و باید پیگیری شود ، اما باید پرسید ، که در دوران نخست وزیری آقای موسوی که بسیاری در زندان کشته شدند چرا ایشان ، حتا یک جیغ بنفش نکشید ؟ » " مصطفی کواکبیان " دبیر کل حزب مردم سالاری در پاسخ وی گفت : « آقای لاریجانی ، نمی توانید بگویید ، که دموکراسی هم بخشی از تحصیلات دانشگاهی ایشان بوده که دیگران ندارند و این که آقای موسوی آن روز اعتراض نکرده ، امروز باید سکوت کند، دلیل موجهی نیست » مسلما در روزهای آینده سردمداران رژیم یکی پس از دیگری در افشای جنایت های گذشته خود ،پیشی خواهند گرفت .
تاثیرات جنبش سبز درسطح بین المللی :
دو نکته از دو روزنامه : برای اینکه بدانیم جنبش سبز چه انعکاساتی در سطح جهان گذاشته است، به گزارش آسوتپرس توجه کنیم ، این روزنامه می نویسد : بازنده اصلی در این جریان ( تظاهرات ها ) رهبر جمهوری اسلامی بود بخاطر اینکه با اعلام عجولانه نتیجه انتخابات و بعد هم دستور سرکوب ولایت فقیه بود که بعد هم ج.ا. در سراشیب سقوط قرار گرفت .، از طرفی رهبری که آن اوباهت روئین تن ش صدمه دیده است .
تاثیرات جنبش سبز از نظر بین المللی ، ابعاد گسترده ای داشته است این تاثیرات را می توان به چند دسته تقسیم کرد .
-
در سطح جامعه بین المللی ، خصوصا در زمان صدارت خاتمی مردم جهان، فکر می کردند که در ایران رفرومی صورت گرفته است ولی حرکت اخیر مردم ایران تمامی این محاسبات را بهم ریخت بطوریکه با شکل گیری این جنبش و حضور میلیونی مردم در شهرهای مختلف ایران به جهانیان نشان داد که چه آتشی زیر خاکستر پنهان است ، بطوری که تمام ذهنیت گذشته آنها را فروریخت .
-
دولت های طرف قرارداد رژیم ، آنهایی که به رفروم های ایران خوش بین بودند با شکل گیری جنبش سبز ایران به این نتیجه رسیده اند که با این رژیم چه باید کرد ؟ آنها به این باور رسیده اند که آتش زیر خاکستر خاموش شدنی نیست ، آتشی که از آن بی خبر بودند ، در میان این کشورها آلمان – فرانسه – ایتالیا و انگلیس مواضع قبلی خود را ظاهرا تغییر داده اند و سطح قراردادهای اقتصادی شان را کاهش داده اند .
-
قبل از وقایع اخیر، اساس سیاست آقای " اوباما " با ایران در جهت تعامل و تفاهم بود ، در این مورد، دو نامه هم به خامنه ای نوشته است ، حال به نظر میرسد که سیاست آمریکا با یک چرخش به سیاست کشور های اروپایی بویژه انگلیس و فرانسه نزدیک تر شده است از طرفی تضادهای درونی آمریکا ( کنگره با اوباما که وی را زیر فشار قرار داده است ) بالا گرفته است . ولی اوباما همچنان بر سخنان استمالت طلبانه خود از رژیم ، پای می فشرد تا آنجا که می گوید ، گذشته را فراموش کنید و خواستار برقراری رابطه با رژیم براساس منافع دو جانبه و احترام متقابل شده است ، " اوباما " گوش و چشم خود را بسته و به ملت ایران در چنین موقعیتی پشت کرده است و صدای مردم ایران را که فریاد می زنند " اوباما یا با اونا یا با ما " را نمی شنود !
-
صرف نظر کردن آمریکایی ها در رابطه با سیستم ضد موشک های بالستیکی در لهستان و چک در هفته های گذشته نشان دهنده توافقات آمریکا و روسیه در مورد برنامه های اتمی ایران است ، در همین مورد آقای " گلن کسلر" می نویسد : " اوباما " توجه خود را از تعامل به سیاست های سختگیرانه و متحدانش چرخش میدهد! ( واشنگتن پست 26 سپتامبر 2009 )
-
تاثیراتی که جنبش سبز در جلسات سالانه " مجمع ملل متحد " در نیویورک گذاشت بی نظیر بود ، در واقع تا کنون ، در هیچ کجا چنین بر خورد طنز آمیزی با رئیس جمهوری کشوری نشده بود که نمایندگان کشورها در رابطه با حمایت از یک جنبشی سالن را ترک کنند ، بطوری که رئیس جمهور ولایت فقیه برای صندلی های خالی سازمان ملل سخنرانی کرد !
آمریکا با مواضع دو پهلو فشار بر رژیم را افزایش می دهد :
غرب فشارهای ش را بر رژیم ایران بیشتر کرده است بطوریکه روزنامه نیویورک تایمز در مقاله ای گزارش داده است که " اوباما " قصد دارد به رژیم ایران به نوعی اولتیماتوم 3 ماهه بدهد[2] ، در همین رابطه ایران ، موظف است تا کلیه تاسیسات اتمی خود را جهت بازرسی باز کند و کلیه مدارک نوشتاری و کامپیوتری خود را در
مورد پروژه اتمی در اختیار مقامات غربی گذارد و پرسنل اتمی ایران حاضر شده اند که به کلیه سوالات آژانس بین المللی انرژی اتمی(IAE.A).پاسخ دهد[3] ، این هم از فشارهای داخل ایران بود که جنبش سبز به رژیم تحمیل کرده است .، تا این زمان رژیم حاضر نبود که با آژانس اتمی همکاری کند . لازم به یاد آوری است که رژیم مرتب از پیروزی های اتمی دم میزد و ادعا می کرد که« ما یک قدم از غنی سازی اورانیوم عقب نمی گذاریم( قطار بی دنده و ترمز احمدی نژاد را بیاد دارید ) و نصب سانتریفوژ ها هر روز بیشتر می شد ، در حال حاضر رژیم حاضر است به خواسته های آژانس و غرب گردن نهد ، البته ، رژیم مجددا برای خرید وقت بدنبال موش و گربه دواندن است !
-
در رابطه با سیاست گذاری های رژیم اتفاقات دیگری افتاد که باور کردنی نبود ، رژیم بعد از کودتا انتخاباتی دست به تصفیه های گسترده ای در سفارتخانه هایش می زند که در هیچ دولتی چنین اتفاقی نیافتاده که 40 سفیر و کاردار را در سطح سفارتخانه ها اخراج کند و این تنها از وحشتی است که، رژیم در درون خود دارد!
-
جنبش سبز ایران بر خلاف گذشته حمایت وسیعی در میان طبقات مختلف شهری اروپا و آمریکا کسب کرده است ، بویژه در میان هنرمندان و نویسندگان و شخصیت های سیاسی جهان ، بازتاب بیشتری داشته است آنها برای حذف رژیمی که پشتوانه تروریست بین المللی است ، امید پیدا کرده اند و همگی چشم به این جنبش بی نظیر دوخته اند ، بارها در میان طبقات مختلف شنیده شده است که این جنبش عامل سرنگونی رژیم ج.ا خواهد شد، این افراد معتقدند که غرب ممکن است ، این بار هم تن به یک انقلاب دیگر بدهد !
" اوباما " و جایزه صلح نوبل و جنبش:
در رابطه با جلوگیری از یک حمله و جنگ دیگر، تحلیل گران حتا معتقدند که شاید جایزه صلح نوبل، به اوباما در همین راسا باشد که آمریکا و اسرائیل دست از حمله به ایران بردارند و به کمک مردم ایران بشتابد . اوبا ما سعی دارد برای ثبت در تاریخ اول رابطه سیاسی بر قرار کند و بعد این طریق فشار برا رژیم را افزایش دهد .توضیح
می دهم :
کمیته جایزه نوبل با حرکت از وضعیت افکار عمومی ، اقدامات نظامی علیه رژیم ج.ا.را به نفع ادامه حیات آن و به زیان توسعه " جنبش سبز " دلخواه اروپائیان قلمداد کرده و از سران کشورهای اروپایی " تسهیل شرایط رشد جنبش سبز " را انتظار داشته ، حمایت از سیاست "بارک اوباما " در این رابطه را توصیه می کنند ، این مسئله ، بویژه در شرایطی ، روی می دهد که آخرین، تماس نمایندگان دولت های غربی با نمایندگان ج.ا. در ژنو منجر به نوعی عقب نشینی رژیم گشته ، حتا تا سطح چشم انداز موفقیت غرب در این رابطه را ممکن ساخته است [4]
سخن آخر :
به غربی ها باید گفت دیگر بس است ، 30 سال پشت کردن به ملت ایران نتیجه ای جز صدور تروریست از طرف این رژیم در بر نداشته است ، در حال حاضر ، رژیم با مخفی کاری های اتمی ش ، قصد خریدن وقت بیشتری را دارد ، بی تردید رژیم فاشیستی مذهبی با فشار هایی که اخیرا ، مردم ایران(جنبش سبز ) به آنها آورده است ، حاضر شده است که در رابطه با مسئله اتمی ، با شما (غربی ها ) مذاکره ای بی نتیجه انجام دهد ،باید گفت ، بهتر است بجای رژیم ، از مردم ایران حمایت کنید ، بدانید که این رژیم تروریست پرور، جز فریب و دو دوزه بازی و نقش تخریبی درسطح جهان ، نفعی برای جامعه بین المللی ندارد ، رژیم برای وقت خریدن با شما بر سر میز مذاکره نشسته است و همچون گذشته جهان را بازی می دهد ، این بار بهانه ای دیگر را شروع کرده است ، از طرفی در داخل کشور به سرکوب گسترده مردم روی آورده است و شما سکوت را برگزیده اید آیا سی سال حمایت از این رژیم ضد بشر بس نیست ؟ این بار مردم ایران به شما درس جدیدتری خواهند داد.
پایان
[1] مثل همه ما که در برابر کشتار جوانان در سال 1367 ساکت ماندیم . گمان می کردیم شرایط جنگ و تهدید خارجی می تواند مجوزی برای چنان جوان کشی باشد ، که در تاریخ ما کمتر نظیر برای آن می توان یافت . " عطاءالله مهاجرانی "
[2] آمریکا ، بازرسی تاسیسات ایرانی را ظرف سه ماه طلب می کند – داوید سانجر – ویلیام ج- براد – نیویورک تایمز 27 سپتامبر 2009 .
International Atomic Energy Agency [3]
[4] برگرفته از سایت دیدگاه - مقاله آقای تک دهقان
منبع:پژواک ایران