جنبش سبز وارد مرحله دیگری شد !
عباس رحمتی
دوستی می گفت ،این جنبش نیست و قیام است ، چون جنبش یک سر دارد (رهبری ) تنه دارد و دوتا پا و یا آنها حرکت اصولی می کند ، به او گفتم جنبش سبز همه اینهایی که گفتی ، جنبش سبز ایران داراست ، بعلاوه فکر چندین میلیون جوان که با سازماندهی و اندیشه امروزی جنبش را به جلو می برند و در طول این پنج ماه آنرا با عمل خود ثابت کرده است .
در روز 13 آبان 88 جنبش سبز وارد فاز تازه ای از مبارزات خود شد، جنبش در حال گذار به مرحله ای است که بلوغ نام دارد به مرحله ای رسیده است که سازماندهی می کند و در صحنه ی عمل ، حساب شده تر کار می کند ، در روز تاریخی 13 آبان با اینکه رژیم فاشیستی مذهبی با تمام توش و توانش به میدان آمده بود مردم با هوشیاری کامل خود تک ، تک حمله های آنها را خنثی و با یک عکس العمل و پاتک حساب شده جوابش را می دادند . رژیم ضد بشری آمده بود تا زن و مرد ، پیر و جوان را بزند و دستگیر کند ولی جوانان ، مردان و زنان جنبش سبز می دانستند برای مبارزه با این پیر وحشی سرکوب جز مقابله سازمان یافته و حساب شده راه دیگری در پیش نیست .
سبز مقاوم ، بالنده تر می شود :
این بار تظاهرات کننده گان در چند نقطه بزرگ تهران ( در شهرهای دیگر هم وضع به همین شکل بود ) تجمع کرده بودند تا با این ترفند ، نیروی های سرکوب گر را پراکنده کنند در حالیکه پاسداران و بسیجی ها به مردم حمله میکردند ولی مردم با برنامه ریزی های از قبل تعیین شده متفرق میشدند و بلافاصله در نقطه دیگری تجمع میکردند و به سر دادن شعارهای ضد خامنه ای و رژیم ش ادامه می دادند . " خامنه ای قاتله ، ولایت ش باطله " در پی همین ترفند هشیارانه مردم بود که تمام خبرنگاران بین المللی " بازنده اصلی را رژیم ج.ا تفسیر کردند ، روزنامه " العربیه " اعلام کرد: « تصمیم رژیم ، برای سرکوب تظاهرات کننده ها شکست خورده است » و تی وی فاکس (T.V. VOX)
میگوید : « مردم کمترین اعتنائی به رژیم نمی کنند ، آنها پوستر های خامنه ای را پایین کشیدند و لگد کوب کردند .»
در واقع رژیم هرچه فشارها را، بر مردم بیشتر بالا می برد و مردم را تهدید می کند آنها با همبستگی بیشتری جواب دندان شکن تری به رژیم می دهند . تفاوتی که تظاهرات 13 آبان با گذشته داشت این بود که برای پاسخ به تهدیدات خامنه ای عکس های بزرگش را پایین کشیدند و زیر پا لگد کوب کردند و در پی آن شعارهای تند تری نثار سردمداران رژیم می کردند . عکسهای احمدی نژاد را به آتش کشیدند و شعار " محمود جنایت میکند، رهبر حمایت می کند،سر می دادند " و با یک عمل حساب شده، آرایش نظامی سرکوب گران رژیم را به هم می ریختند که از نشانه های بارز بلوغ و بالندگی جنبش بود ، به جرات می توان گفت جنبش سبز دوران طفولیت را پشت سر گذاشته است ، در شرایطی که رژیم قصد آن را داشت که با بکار گرفتن نوجوانان 15 ساله به عنوان بسیجی ، شکافی در میان جنبش ایجاد کند ولی مردم با هوشیاری کامل از این ترفند ضد انسانی رژیم موفق بیرون آمدند و با برنامه ریزی و سازماندهی ، رشد خود را نشان دادند و به راه خود با انگیزه بالا ادامه دادند . باید گفت رژیم هر بار شدت سرکوب را بالا برده است نتیجه عکس گرفته است .
همبستگی جنبش :
13 آبان نشان داد که مردم در سراسر کشور همبستگی زیادی دارند در تمام شهرها برای مبارزه با جنایت کاران به صحنه آمده بودند ، در تهران اصفهان ، شیراز ، تبریز ، رشت ، مشهد و... در تبریز، وضع کاملا فرق می کرد ، در مرکز آذربایجان درگیریها بسیار گسترده بود ، و این نشان از کینه ی شتری رژیم نسبت به آذری های شریف کشورمان دارد، اینها می دانند که اگر آذربایجان چون شعله ای سر بر کشید دیگر محال است ، بتواند آنرا خاموش کنند و ریش و ریشه ولایت فقیه را خاکستر خواهد کرد .بخاطر همین بود که سرکوب را در آنجا دو چندان کرده بود ، البته همه می دانیم که خصلت تجاوز ، سرکوب ، شکنجه و اعدام در تار و پود رژیم فاشیستی مذهبی نهفته است و برای سرکوب مردم و جلوگیری از جنبش، آنچه در توان دارد به میدان می آورد ولی به میدان آوردند نوجوانان بسیجی و مسلح کردن آنها به باتوم و " کلاه خود " و...ترفند جدیدی بود که جز، جری کردن مردم ، ثمر دیگری برای رژیم در بر نداشت و مردم با این شعار جواب دیگری به رژیم دادند " توپ ، تانک ، بسیجی ، دیگر جواب ندارد "
لازم است ، بنویسیم که رژیم برای به میدان آوردن نو جوانان بسیجی ، قبل از تظاهرات 13 آبان ، جلسه ی توجیه ای برای سر کوب و مهار جنبش تشکیل می دهد ، که در آنجا به هر بسیجی چک 400 هزار تومانی از قبل به عنوان پاداش به آنها داده بود .علاوه بر این مبلغ ، به بسیجی های سرکوبگری که خوب ، انجام وظیفه کنند 250 هزار تومان دیگر وعده داده شده است ![1] در حالیکه رژیم غافل از آن است که گستردگی این جنبش آنچنان است که با چنین پاداش ها ئی هم نمی تواند جلودار این دریای خروشان جمعیت شد ، باید گفت هر روز بر وسعت و عمق این دریا افزوده می شو د و بر عکس از نیروهای رژیم کاسته می شود ، این دریا ، گاه آرام است و گاه همچون روز های " قدس " و " 13 آبان " خروش خود را به نمایش می گذارد، گاه آرام و گاه چون طوفان به سوی " بیت العنکبوت " ولایت فقیه شتاب می گیرد ، گاه مزدوران و گله پاسداران رژیم در مقابلش " سد " می کنند و گاه از ترس فرار را بر قرار ترجیح می دهند ولی در نهایت مردم ، این " سد " را خواهند شکست ، جنبشی که میلیون ها فکر جوان، آنرا رهبری و سازماندهی می کنند، نه تنها با باد های در غبغب ولایت فقیه ترسی بدل راه می دهد که عکسهای رهبر دیکتاتور ش را هم لگد کوب می کند و خشم بیشتری از خود نشان می دهد ، که نشان از رشد و بالندگی این جنبش دارد ، اکنون ، جنبش شتاب بی سابقه ای گرفته است ، بطوری که در گیریهای درون جناحی را عمیق تر کرده است و مردم را در موضع قوی تری قرار داده است ، مواضع " آیات عظام " با خامنه ای هر روز تند تر می شود ، آنها هر روز از پیروزی مردم سخن می گویند و به مردم امید مبارزه به ظلم و دیکتاتوری می دهند موضع گیری آقایان منتظری و صانعی و بیات زنجانی و ... نسبت به قبل روشن تر و تند تر شده است بطوری که منتظری اخیرا ، مجددا ، اعلام کرد ه است که " خامنه ای " صلاحیت مرجعیت ندارد ، این نوع موضع گیری خشم مردم را نسبت به رهبری رژیم بیشتر می کند و موضع گیری اخیر ".یوسف صانعی " که گفته است « اگر کوتاه بیاییم ظلم ظالمان بیشتر خواهد شد » قابل تعمیق است . برای همین است که جنبش سبز اعلام کرده است اگر در روز 16 آذر ( روز دانشجو) خامنه ای بخواهد مانند تظاهرات گذشته سرکوب گرانش را به صحنه بفرستد این بار جواب دیگری از بچه های سبز دریافت خواهد کرد . از هم اکنون تظاهرات و اعتراضات گسترده و پیوسته در دانشگاههای سراسر ایران، نشان از مرحله ی دیگری از مبارزات مردم دارد .
کنگره آمریکا بیدار می شود :
تاثیر و انعکاسات دیگری که جنبش سبز پس از 13 آبان در جهان خارج از خود گذاشته است، بسیار است ، یک نمونه اش در کنگره آمریکا ست ، اخیرا سه عضو مجلس نمایندگان قطعنامه ای را تسلیم مجلس آمریکا کرده اند و خواستار حمایت بیشتر از جنبش سبز مردم ایران شده اند ، خواسته دیگر آنها ، احترام به حقوق بشر و انتشار بنیادی دموکراسی حمایت شده و خواستار ارتباط و حمایت قوی تر و رسایی با مردم ایران شده تا مردم ایران بدانند که در خارج ، از ایران ، از چه مقدار حمایت بین المللی بهره مند هستند و در پایان هم سرکوب و شکنجه توسط ماموران سرکوب را محکوم کرده اند .
سرعت و تحولات جنبش قابل تحسین است ، اگر بخواهیم مقایسه ای گذرا با انقلاب 57 داشته باشیم باید بگویم تفاوتهای زیادی وجود دارد که در آینده به آن خواهیم پرداخت و به این کوتاه سخن اکتفا می کنیم ، باید بگوییم در انقلاب 57 یکسال طول کشید تا تصاویر " شاه " را پایین کشیدند ولی حالا پس از چند ماه تصاویر خامنه ای پایین کشیده می شود و در 500 متری زندان اوین شعارهای ضد ولایت فقیه نوشته می شود.
در پایان باید گفت ، حال که جنبش سبز وارد مرحله ای از رشد خود شده است . « عظمت این جنبش را گرامی بداریم و مطمئن باشیم که در سایه شجاعت مثال زدنی این ملت ، خاصه زنان برومند این سامان و بر خلاف تمامی الدروم –بلدرم هایی که حاکمان ، اظهار میدارند ، افق روشن سقوط و فروپاشی این ضد ایرانی و ضد بشری به عینه قابل مشاهده است .»[2]
این نوشته را در دست یک شیر زن ایرانی در میان خیل عظیم جمعیت دیدم ،شما هم آنرا بخوانید تا عمق این جنبش را بیشتر در یابید !
گرگ ها بدانند :
در این ایل غریب گر پدر مرد
تفنگ پدری هست هنوز، گرچه
مردان قبیله همگی کشته شدند !
توی گهواره ی چوبی پسری هست (یا دختری )
هنوز آب اگر نیست ، نترسید که در
قافله مان دل دریایی و چشمان
تری هست هنوز !
[1] رضا مهدوی نیا یک بسیجی http://www.iranpressnews.com/
[2] از نوشته های آرش صبحی
منبع:پژواک ایران