مبارزه و سازماندهی تنها راه حل در مقابل رژیم (شماره 1)
عباس رحمتی
در جریان اخیر ایران دیگر دستمان به طنز نویسی نمی رفت ، با اینکه ته ذهن طنز نویس حقایقی نهفته است ، ملی جنبش سبز اخیر ایران به ما گفت چی بنویسم و چی بگوئیم ، دیگر طنز هم فایده ای نداشت !
(طنز نویس آمریکایی )
از قدیم گفته اند : " ایرانیان مردمی صبور هستند و قدرت تحمل آنها زیاد است ولی وای به روزی که این صبر لبریز شود !" حرکتی که در 6 دی 1388 (عاشورا ) صورت گرفت خشمی چندین ساله بود که ناگهان بیرون رخت ، سرکوبی که از طرف گله پاسداران و مزدوران رژیم صورت گرفت ، انتظار می رفت که مردم مبارز ایران چاره ای دیگر باندیشند. مردم نشان دادند که این رژیم با دیکتاتوری هایی مانند « میلوزویچ » در یوگسلاوی و بلغارستان و اوکراین فرق اساسی دارد ، مردم سی سال است سرکوب رژیم مذهبی را با پوست و گوشت خود لمس کرده اند و بهتر از هر کس دیگری این رژیم افسار گسیخته را می شناسد .
رژیم ولایت فقیه و فاشیستی مذهبی تهران در روز عاشورا بازهم مردم را به گلوله بست و جنایت را به آنجا کشاند که با ماشین های از قبل آماده کرده به درون جمعیت براند و از روی پیر و جوان عبور کند .باید گفت این اولین باری است که رژیم وحشی در روز عاشورا کشتار براه می اندازد تا به حکومت ظلم و جور خود ادامه دهد.ولی این بار مردم تصمیم خود را گرفته است ، آنها خوب می دانند که جنایت کاران سی سال است همچنان با نام "خدا و قرآن " به کشتار و تجاوزات خود ادامه داده و می دهند ( تجاوز توی زندان ،اینم بود توی قرآن ) مردم ایران همچنین می دانند که اگر این بار عقب نشینی کنند ، رژیم نسل دیگری را به قربانگاه خواهد برد ، ایرانیان سالهای 60 و 67 را در حافظه تاریخی خود دارند ، بخاطر همین بود که رژیم به ترفند دیگری دست زد ، در حالیکه خط های تلفن را قطع کرده و سرعت اینترنت را به حداقل رسانده بود و تمامی خبرنگاران را از ایران اخراج کرده و یا دستگیر کرده بودند ، ولی جوانان ایرانی هر کدام خود خبرنگاران جنبش شدند و تمامی صحنه های جنایت را ثبت کرده و به سراسر دنیا فرستادند ، بطوریکه رسانه های جهانی ، تقریبا تمامی صحنه ها را به نمایش گذاشتند سی ان ان آمریکا – بی بی سی انگلستان ، ا یورو نیوز( اروپا ) - و در آلمان تلویزیون های DW- ARD- N.TV و تلویزیون های الجزیره و فرانسه و دهها روزنامه های دنیا و مجله و... باز دوباره ، پرده از جنایت در ایران برداشتند که نشان از یک سازماندهی رسانه ای داشت و این نیز « سازماندهی خبری » از جانب رهبران و دست اندرکاران جنبش بود .
جوانان ایران در 6 دی ماه 88 ( عاشورا ) بر خلاف راهپیمایی های گذشته در طول این مدت با پاسداران ظلمت و سر کوبگران و چاقوکشان چنگ در چنگ مبارزه می کردند بطوریکه رژیم احساس وحشت کرده و خامنه ای را از تهران به بیرون از شهر انتقال داده بود و برای اولین بار مردم نشان دادند که مبارزه بی خشونت الزاما مسالمت آمیز نیست ، مبارزه بی خشونت هم مبارزه نام دارد به آن معنی که اگر گرگ ها به انسانها حمله ور می شوند باید از خود دفاع کنند و با آن جنگید و در آینده ، مسلما سازمان یافته تر خواهد شد ! چنانکه رژیم هم خود را برای برخوردهای شدید تری آماده می کند بعد از عاشورا بود که عمامه داران رژیم یکی بعد از دیگری عربده سر دادند ، یکی مردم را یک مشت بزغاله خواند ( علم الهدی ) و آن یکی اشد مجازات را برای مردم پیشنهاد کرد ( علی لاریجانی ) و افرادی مثل " جنتی" و " محسن اژه ای " اعدام های گسترده را تنها راه حل دانستند . در واقع در مقوله کشتار مردم همه دژخیمان متفق القول هستند . آنها تصمیم گرفته اند کشتار های سال 60 را تکرار کنند نا مردم را به خانه هایشان باز گردانند ، مردمی که میخواستند بدون خشونت این رژیم را به زیر بکشند ، حالا به این نتیجه رسیده اند که باید چاره ای دیگر اندیشید در چنین موقعیتی است که باید به فکر سازماندهی در درون جنبش بود.
سازماندهی ، اصل اول مبارزه : سازماندهی از اصول اولیه مبارزه است ، اگر جنبش یا قیامی سازماندهی نداشته باشد مثل تیمی است سر در گم در میانه میدان که تکنیک های لازم را نتواند پیدا کند ، در یک جنبش سیاسی سازماندهی یکی از مبرم ترین ها محسوب می شود ، اگر سازماندهی نداشت باشیم تلفات زیادتر خواهد شد و به ثمر رسیدن آن هم دیرتر و یا غیر ممکن به نظر می رسد ! مبارزه علمی است که سازماندهی چار چوب آنرا تشکیل می دهد که می تواند ما را به اهداف آینده نزدیک سازد .
اگر جمعیت میلیونی سازماندهی شود در کوتاه مدت چون پتکی بر سر رژیم فرود خواهد آمد ، سازماندهی باعث خواهد شد تا در درون جنبش رهبران واقعی خود را پیدا کند ، راهی که جنبش در پیش دارد راه پر پیچ و خمی است در صورت عدم سازماندهی رژیم از موقعیتی (سرنگونی ) که برایش پیش آمده است سوء استفاده خواهد کرد و با برنامه ریزی های از قبل آماده کرده جنبش را به مسیری که خود می خواهد هدایت خواهد کرد در حین حال به سرکوب و دستگیری مردم بیشتر ادامه خواهد داد . توضیح می دهم که مثلا رژیم با فرستادن نفرات ش به درون سیل جمعیت می خواهد در صفوف مردم اختلال ایجاد کند لذا نفرات و فرمانده هان و سرداران سرکوب را آموزش می دهد که بتواند کنترل بحران را بدست گیرد یعنی با این کار بدنبال اقتدار نیروهای خودش است ، بدین صورت که بتواند نفراتش را با شبیه سازی به شکلهای مختلف ، شعایر و مسیر های تظاهرات را در دست گرفته تا به اهداف کوتاه مدت خود دست می یابد .
درست است که جنبش توانسته است در طول این 7 ماه با سازماندهی به جلو رود ولی با سازماندهی های جدید رژیم باید شگردهای لازم مبارزاتی را عوض کنند تا از ضربات رژیم در امان باشند . جوانان باید در هر محله ای با تشکیل هسته های مبارزاتی از هجومی که رژیم به مردم آورده و می آورد بکاهد، مردم می توانند با چنین کاری ضربه پذیری را کاهش دهند .هسته های مبارزاتی حداکثر باید از 3 نفر تشکیل شود تا بتواند سرعت عمل بیشتری داشته باشند . کار هسته ها علاوه بر تماس با مردم و سازماندهی برای تظاهرات ها ، باید همانطوری که در 6 دی نشان دادند، باید برنامه هایی برای بدام انداختن موتور سواران و نیروهای سرکوب گر داشته باشد تا از زخمی شدن های بیشتر و کشتار های آینده جلوگیری شود ، در واقع همانطوری که رژیم جنایت کار هر روز شیوه های جدیدی برای کشتار و دستگیری ها اتخاذ می کند هسته های مقاومت باید راه حل های لازم را بر علیه آن شیوه ها پیدا کنند به عنوان مثال در صورت حمله مزدوران رژیم با ماشین به روی مردم ، باید با پاشیدن میخ و پرتاب کو کتل مولوتوف از قبل آماده شده آنرا از پا ی در آورند ، باید جواب سرکوب را از قبل آماده داشت نه اینکه وقتی زد و کشت و رفت شیون و زاری کرد . تله های انفجاری یکی دیگر از راه حلهای جلو گیری از راندن ماشین ها به روی مردم است .
همانطوری که در ابتدای این بحث آمده است این رژیم به هیچ عنوان مانند رژیم های یوگسلاوی و... حضور مردم را بر نمی تابد جواب رژیمی که کشتار براه انداخته است ، مبارزه است و مبارزه علمی است که باید آنرا آموخت و راه حل هر عملی ، عکس العملی است که تجربیاتش برای همه سودمند خواهد بود . برای انتقال تجربه باید این مسئله را یادآوری کنم ، از آنجا که در تظاهرات های متعدی حضور داشته ام ، خصوصا در زمان شاه در روزهای 21 و22 بهمن 57 باید گفت این رژیم اصلا قابل مقایسه با رژیم گذشته نیست آخوند های تا آخرین خشت ایران را خراب خواهند کرد . نگارنده بعد از کشتار های سال 60 به دوستان می گفتم که رژیم تا آخرین نفر و تا آخرین خشت در حد توانش همچون مغولان عمل خواهد کرد ولی بعضی ها خوش بین بودند ، می گفتند ، چنین نخواهد کرد اکنون سی سال است که رژیم به همان کشتار ها با شیوه های مختلف ادامه داده است اگر این مدت را به آگاهی و سازماندهی مردم پرداخته بودیم حال می توانستیم با توان بالایی رژیم را بر زمین زنیم . درست است که کشورهای غربی و شرقی ( چه سرمایه داری و چه سوسیالیستی ) رژیم فاشیستی مذهبی را به خاطر قراردادهای خرد و کلان حمایت کرده اند ، ولی هیچ کس در این دنیا جز خودمان به ایران و ایرانی نمی اندیشد ، این مردم ایران هستند که باید برای رسیدن به آزادی و دموکراسی کشور تلاش کنند و با برنامه ریزی سازمان یافته اشغالگران را از سرزمین پارسی بیرون کنند . در شماره بعد به بحث سازماندهی و همچنین سازماندهی رژیم و سرداران ش برای سرکوب و به انحراف کشاندن این حرکت بزرگ مردم خواهیم پرداخت . مردم ایران برای روز 22 بهمن آماده می شوند باید تلاش کرد و مردم ایران را حمایت کرد . کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من / موفق باشید
منبع:پژواک ایران