ماراتُن مبارزه و مفسّران عجول!
محمد هادی
در رابطه با برگزاری مراسم 22 بهمن امسال از سوی رژیم و انجام تظاهرات و اعتراضات جنبش آزادیخواهانه مردم، نظرات مختلف و بعضاً دلسرد کننده ابراز شده است این نوشته بیشتر در رابطه با نظراتی است که در جمع و تفریق ها و انتظارات پیش ساخته خود، رژیم را تلویحاً پیروز میدان آزادی و جنبش را مطابق توقعات خود، ناموفق ارزیابی نموده اند!
در این میان شاید باشند کسانی که مبارزه، آنهم با رژیمی همچون رژیم آخوندها را، با سریال و یا فیلم های مملو از اکشن و زدوخورد اشتباه گرفته و برگزاری تظاهرات در پناه پلیس در اروپا و آمریکا را با تظاهرات در زیر حکومت نظامی آخوندها و در محاصره هزاران نظامی و لباس شخصی مسلح به سلاح گرم و سرد یکسان فرض کنند! اینگونه ناظران و مفسّران عجول، غافل از فراز و نشیب ها و افت و خیزهای مبارزه، جنبش آزادیخواهانه مردم ایران را-حداقل موقتاً- شکست خورده قلمداد میکنند!
هر چند در اینجا انصافاً نباید شروع شگرف انگیز و رشد برق آسای جنبش در 7-8 ماه گذشته را در ایجاد انتظارات غیر واقعی و خوشبیانه و سهل الوصول نادیده گرفت که گویی همزمان در سالروز قیام بهمن قرار بود که زندان اوین و سایر سیاهچال ها توسط مردم فتح و رژیم آخوندها از منبر قدرت جارو شوند!
در حالیکه با اندک شناخت از سرشت و ساختار رژیم کافیست تا بدانیم که آخوندهای فربه بیدی نیستند که با اینگونه تظاهرات بلرزند مگر آنکه اینگونه خیزش ها در مسیر رشد و گسترش هر چه بیشتر به طوفان و سونامی آخوند برانداز تبدیل گردند! در مسیر سرنگونی آخوندها، تظاهرات و اعتراضات مردم-علیرغم فضای شدیداً نظامی رژیم-تنها میان پرده و خوانی از هفت خوان خونین و گذار از پیچ و خم های مبارزه است!
مبارزه با رژیم دوی صد متر و یا چند صد متر نیست بلکه ماراتُنی است سخت و طاقت فرسا و پر از فراز و نشیب و پیچ و خم های خطرناک! در پروسه رشد نوزاد به سخن گفتن میگویند کودک در ابتدا و بدون برخورداری از قدرت تکلم برای بیان مقصود خود اغلب حرکات و علامات اضافی بکار میبرد کم و بیش همچون حالتی نیز در مورد رشد جنبش های اجتماعی نیز صادق است که در مسیر رشد خود بیشک از پروسه آزمون و خطا و تصحیح خواهند گذشت تا در آخر خواست نهایی خود را در خلاصه و مفیدترین شکل-شعار-بیان و برای انجام و استقرار آن متشکل و کوشش و جانفشانی کند!
با توجه به وقایع 22 بهمن و اینکه رژیم عملاً کوچکترین نشانه ای دال بر توجه به حداقل خواسته های موسوی و کروبی و سایر جریانات موسوم به سبز، از خود نشان نمیدهد طبیعی است که اینان نمیتوانند بی تفاوت و بدون باز اندیشی همچنان به کوتاه آمدن در برابر خواسته های تسلیم طلبانه ولایت فقیه ادامه دهند جنبش سبز-بعنوان بخشی از جنبش آزادیخواهانه مردم ایران-در مسیر رسیدن حتّی به کف خواسته های خود، خواهی نخواهی بیش از پیش با چراغ قرمز و مناطق ممنوعه رژیم روبرو خواهند شد! رهبران جنبش سبز که در عکس العمل به تقلب و کودتای انتخاباتی رژیم و عکس العمل شجاعانه و غیرقابل تصور مردم به رویارویی ناخواسته با خامنه ای و احمدی نژاد کشیده شدند روز بروز امکان یک دل و دو دلبر خواستن و بازی در زمین و محدوده قانون اساسی آخوندها، برای آنها محدود و کمتر میشود! براستی اگر در چهارچوب قوانین رژیم ولایت فقیه میشد به دستاورد و تغییرات مثبتی رسید اصلاً چه نیازی به شهادت و اسارت و تحمل شکنجه و تجاوز بود!
بیشک روند قضایا و اهلی نشدن و اصلاح ناپذیری رژیم روز بروز رهبری جنبش سبز را به تعیین تکلیف نهایی نزدیکتر میکند که یا بنا بخواست خامنه ای، خوار و ذلیل و زبان بسته به دست بوس دژخیم بروند و یا با عبور از چراغ قرمز های رژیم یکدل و یک زبان و برای همیشه به جنبش آزادیخواهانه مردم بپیوندند مردمی که خواسته آنها پس دیگر گرفتن رای پایمال شده خود و برکناری احمدی نژاد نیست و به چیزی کمتر از پس گرفتن حاکمیت از آخوندها رضایت نخواهد داد و در میانه مبارزه تمام عیار با رژیم، حواله دادن پی گیری خواسته های مردم در چهارچوب قانون اساسی رژیم و یا تاسیس حزب و گروه و یا بسیج برای انتخابات آینده و . . همه بیشتر وعدۀ سرخرمن دادن و مردم را دنبال نخود سیاه فرستادن میباشد! تا آنجا که به رژیم برمیگردد بر آن است که وضعیت فعلی را بطور فرسایشی و به امید ناامید کردن و کاهش توان و انرژی مبارزاتی مردم کش دهد تا شاید بدینوسیله بتواند از بختک سرنگونی محتوم خود بگریزد!
کسانی که موفقیت نسبی رژیم را در جمع و جور کردن تظاهرات 22 بهمن-آگاهانه و یا ناآگاهانه-بزرگنمایی میکنند توجه ندارند که اوّلاً برگزاری اینگونه تظاهرات فرمایشی با مخارج میلیونها دلار و با استفاده از چماق و قند و شیرینی و . . در رژیمهای توتالیتر-بخصوص نوع مذهبی آن-اصلاً و ابداً چیز عجیب و غریبی نیست که بتوان انجام آنرا پیروزی رژیم و عقب نشینی و یا شکست مخالفان بحساب آورد! بستر اصلی رودر رویی مردم با رژیم به شکلی است که در آن اوّلاً گذشت زمان بزیان رژیم بوده و ثانیاً کلیه اقدامات بعضاً موفقیت آمیز رژیم در کادر دفاع از موجودیت نامشروع آخوندهاست که با بودجه ای که بایستی صرف آسایش و بهبود زندگی مردم ایران گردد برای نمایش پایگاه و مشروعیت مردمی نداشته خود خرج میکند! این نمایش نه علامت موفقیت که نشانه اوج عجز و درماندگی رژیمی است که بعد از سه دهه حکومت هنوز مجبور است برای نمایش اقتدار فرو ریخته خود از مزدوران خود در روز 22 بهمن دیوار گوشتی برای محافظت تظاهرکنندگان و مزدوران خودی درست کند تا از رخنه مخالفان و تظاهرات آنها جلوگیری کند! رژیم در چنان موقعیت دفاعی و متزلزلی قرار دارد که هنوز بلای 22 بهمن را از سر نگذارنده بایستی برای شعله های سوزان خشم جوانان در چهار شنبه سوری تدارک و تدابیر های لازم را پیش بینی و چاره اندیشی کند. بخصوص اینکه بر خلاف سالروز انقلاب ضد سلطنتی نمیتواند اقشار ناآگاه مردم را برای بزرگداشت چهارشنبه سوری با اتوبوس از دورترین دهات و شهرهای کوچک ایران به تهران بیاورد تا از روی آتش خشم و نفرت مردم بپرند! آتشی که بیشک روزی از همین روزها و مناسبت ها عبای آلوده و خونین آخوندها را خواهد گرفت!
محمّد هادی-آمریکا
منبع:پژواک ایران