دربارهی یک پیشنهاد، بستن سفارت خانه های جمهوری اسلامی!
بصیرنصیبی
بعد از سرکوب وحشیانه جنبش دانشجویی در 18 تیر 78 که کلیت نظام جمهوری اسلامی در آن دخالت مستقیم داشتند و خاتمی شارلاتان با توسل به لباس شخصی ها که باچاقو وقمه به جان مردم افتادند وبه کمک تحکیم وحدتی هاوهمین آقایان وخانم هایی که الان سبز سیدی به تن دارند وآن روز ها در باند خاتمی پست های حساس را آشغال کرده بودند این نخستین حرکت مهم که بعد از سالها خمودگی از دانشگاه شروع شد ه بود امابه خیابانها کشانده شد را متوقف کردند.
ترس وحشت از سقوط نظام به حدی جدی شده بود که غرب را هم که روی خاتمی سرمایه گذاری کرده بود ترساندولابی های ج. اسلامی رادر خارج به واکنش واداشت . اینان به تلاش افتادند تا مانع پیوستن مردم به جنبش شوند. این خیزش دانشجویی هیج نشانه ای از سنت واعتقادت مذهبی در خود نداشت ،هیچ کسی بر پشت بام خانه برای رهایی از خدا طلب یاری نکرد.شکل خیزش مترقی ومردمی بود واگر همه گیر می شد، چه بسا شر حکومت مذهبی کنده می شد.به همین دلیل در جنبش اخیر وگسترده همگانی که مدتی به مناسبت های گوناگون مردم به خیابان می ریختند سالگرد 18 تیر با بی اعتنایی ی موسوی وکروبی ودنبالچه هایشان مواجه می شد، اما بر سر حرکت شهامت انگیز مردم بعد از خیمه شب بازی سال 88زیر عنوان انتخابات چه آمد؟اگر خودمان را گول نزنیم نظام جمهوری اسلامی توانست به کمک موسوی وکروبی ونظایرشان حرکت مردمی را کنترل ومردم را بار دیگر سرخورده ومایوس کنند. بله ادعا میکنم که نظام بیاری همین باورمندان راستین خودش وامام جنایتکارش بار دیگر مردم را فریب داد. ره آورد این جنبش فراگیر مردمی برای مردم دردمند وخسته ما ،صدها کشته وزخمی و زندانی بود که زیر شکنجه مامورین واواک جان میبازند، بی آنکه خانم کلینتون، آقای اوباما و سرکوزی وکارگردانان برجسته ومشاهیر سینما نگران جانشان باشند.
آنها که اتتخابات فرمایشی را تحریم کردند به مردم هوشدار دادند از صندوق های رای فاصله بگیرندواز طریق بی اعتنایی به برنامه های نمایشی ، ادعای مقبولیت را خنثا کنند چرا که نظام هر کس را که بخواهد از جعبه مار گیری بیرون می آورد وبه جان مردم می اندازد. اما آقای کروبی وموسوی به دروغ ادعا کردند که اگر حضور مردم گسترده باشد آقای ولی فقیه شان کوتاه می آید و بار دیگرباند دوم خرداد را به میدان می آورد،هیچ فکر نکردیم که به فرض چنین هم می شد چه بهره ای برای مردم ستم کشیده داشت؟ هیچ . نتیجه نهایی اش که قبلا تجربه شده بود،بر اساس فرمولی که در کارحانه حزب توده وبخشی از اکثریت نظیر فرخ نگهدارو علی کشتگرمیهن چرخان ساخته وپرورانده شد ،بین بد وبد تر، بد را انتخاب می کردندو دوم خرداد دیگری آفریده می شد وقتل وکشتار، آدم ربایی،شکنجه وتجاوز در زندان وخفقان. استبداد وارتحاع ادامه می یافت منتها ارتکاب همه این جنایت هااز دوش رهبر اندیشمندوفرزانه وپرزیدنت مردمی که لابد موسوی بود برداشته می شد ومی افتاد به دوش یک گروه معدود خودسر . مضحک اینکه آقا موسوی هم به ادعای اکبر گنجی اصلا رایش از محمودک هم کمتر بوده است. پس این قضیه دزدیدن رای مردم چه می شود؟ اگر به بیاتات اخیر اکبر گنجی بخواهیم استناد کنیم واگر مردم واقعا به دنبال رایشان بودند( که واقعیت چنین نبود) وبه این دلیل که موسوی را آقا کنار زد خودشان رابه کشتن دادند که دیگر بدتر با دریغ و دردخون پاکشان هدر رفت.
اما یک واقعیت را باید بپذیریم که دار ودسته دوم خردادی ، به کمک هنرمندان به خصوص فیلمسازان فستیوالی،اتحادیه اروپا ،امریکا ودیگر کشور های غربی که منافعشان درحفظ نظام موجود است. مردم را بار دیگرفریب دادند ،شکل گیری دوباره تظاهراتی به عظمت خرداد 88 به این زودی ها شاید نا ممکن باشد. از این حرکت مردمی، مردم بهره ای نبردند بلکه نفعش بین باند های حکومتی تقسیم شد. باند احمدی نژاد هوشیاری بیشتری نسبت به میزان مخالفت ها پیدا کرد، باتشدید سرکوب ها موفق شد فعلا وتا مدتی برای نظامی که پایه هایش پوسیده و وضعیتی شکننده داشت وقت بقا بخردویرای باند دوم خرداد که به موقع کوچ کردند نعمت وبرکت به بارآورد، در حالیکه متقاضیان پناهندگی در کشورهای ترکیه، یونان و...در سخت ترین وناهنجار ترین شرایط بسر میبرندبه اعتراض لبانشان را میدوزند وابستگان به باند سبز الهی وآنها که از دل این حکومت بیرون امده آند از مجرا هایی که فقط مخصوص وابستگان وسرسپردگان نظام است به اینجا آورده می شوند بلافاصله کلید طلایی چند شهر، جایزه های کلان وکرسی های دانشگاهی ودکترای افتخاری تقدیمشان می شود . پست وشغلشان در تلویزیون های دولتی از قبل برایشان رزور شده البته اینها وظیفه دارند همچنان امید بپراکنند، امید به حذف احمدی نژادنه سقوط نظام ،اوایل که ادعا داشتند دوره احمدی نژاد به یک سال هم نمی کشد ومخملباف هم در اتحادیه اروپا وعده داد خیلی زود موسوی جای احمدی نژاد را اشغال خواهد کرد. البته ادعا دیگری را هم مطرح می کرد که تظاهرات بر له موسوی ادامه خواهد یافت اما آیا دیگر در خارج ایران حتا بک نفر را می شناسید که به نفع دار ودسته موسوی ،کروبی. سازگارا، نوری زاده. شعار بدهد؟ لابی ها وکارچاق کن ها که صدایشان در نمی آید. آقا محسن هم که دیگر شده است دکتر محسن مخملباف وکسر شانش می شود که همچنان شعاریا حسین ،میرحسین سر بدهد.!
بله رژیم توانست به زور اسلحه وبا بهره از یاری های باند دوم خرداد جنبش مردمی را به سکوت وادارد اما ما در اینجا چه کردیم ویا چه می کنیم؟ آیا باید منتظر بمانیم که پیوستگان به بخش خوب رژِیم مثل علامه زاده که از صادق صبا وبرای فیلمسازی برای بی،بی ،سی جواب رد گرفته ویامهدی جامی که از رادیو زمانه کنار گذاشته شده ومیخواهد قابلیت هایش را به رخ رادیو زمانه ای ها بکشد برایمان تلویزون مردمی درست کنند ؟در این شرایط ما که به همه باند ها وجناح ها ودار ودسته های مرتبط به نظام نه گفته ایم آیا حاضریم همتی کنیم ویا بایدتسلیم شرایط بشویم ؟وقتی می بینیم یک نیروی مقاوم در کاناداجلوی فعالیت های جمهوری اسلامی ایستاده وکمیته بین المللی بستن سفارت خانه های ج. اسلامی را ایجاد کرده اند ونخستین جلسه شان را هم برای بررسی راهکارهای مقابله قدرتمند ورادیکال برگذار کرده اند*خوب با خودم فکر کردم چرا در اروپا نمی شود همین نیرو ها را فراهم آورد ودر هر شهر کمیته ای تشکیل داد همراه وهمدوش یاران مقیم کانادا خواست بستن سفارتخانه های ج. اسلامی رابه یک خواست عمومی تبدیل کرد ؟ مگر خانم مرکل صدر اعظم آلمان احمدی نژاد را یک هیتلر کوچک نمی داند، پس چرا سفارت مینی هیتلر در آلمان همچنان گشوده مانده است؟ مگر جنایتکار بودن نظام لااقل بعد از سرکوب وحشیانه خرداد 88 امری عیان نیست؟ مگر رژیم را مافیایی/ طالبانی ارزیابی نمی کنند؟آیا باید با طالبان رابطه سیاسی داشت که هیچ نمایندگان مجلس ارتجاع ج. ا ومجلس دمکرات آلمان با هم رابطه حسنه هم داشته باشند؟آیا ادعای دفاع از مردم وجننبش مردمی یک ژست بی پشتوانه دول غربی نیست؟
به پیشنهاد این جمع فکر کنیم باید در اندیشه یافتن راههای عملی این اقدام باشیم. تصور من اینست آنها که کلیت نظام را پس زده اند وسرنگونی آنرا در برنامه کارشان د ارند اگر متمرکز عمل کنند وگروه وجمعیت های مترقی کشور های میزبان را هم با خود همراه کنندمی توانند به نتایج عملی موثری برسند. بار ها ثابت شده سفارت خانه های جمهوری اسلامی مرکز تعلیم تروریست وایجاد نا امنی در جهان است. اگر فشار بر دولت هابرای بستنن لانه های جاسوسی وتروریست پرورج. اسلامی افزایش بیابد دول اروپایی یا در نهایت به این خواست گردن مینهند ویا نمی توانند هم دم از حمایت از جنبش مردمی بزنند هم در جهت حفظ نظام رابطه ی شان را با نظام سرکوبگروفاشیست ج. اسلامی حفط وحتا گسترش دهند.
*در پانل کمیته بین المللی بستن سفارت خانه ها در کانادا،فرامرز شیراوند(گزارشگر تحقیقی) محمود احمدی.(حزب اتحاد کمو نیسم کارگری)سارا اکرمی. (دانشجو) یو سف اکرمی(فیلمساز در تبعید)فرهاد برزگر(فعال سیاسی)هما ارجمند. مسئول کمپین. شرکت داشتند.
بصیر نصیبی 8 نوامبر 2010
منبع:دیدگاه