PEZHVAKEIRAN.COM «انتقاد»، «اتهام»، «تخریب» و «تائید»!
 

«انتقاد»، «اتهام»، «تخریب» و «تائید»!
علی فرهنگ

 "این مختصر به معادله "انتقاد" از مجاهدین خلق، "اتهام" به مجاهدین خلق، "تخریب" چهره مجاهدین خلق و "تائید" رژیم آخوندی از انتقاد کننده / اتهام زننده / تخریب کننده می پردازد.(1)

به بیان دیگر پرسش اصلی بر این پایه استوار است کهکدام "مواجهه" با رفتار و عملکرد "مجاهدین خلق" با "استقبال"، "تقدیر" و "تائید" رژیم آخوندی مواجه می شود؟!  

این مهم به منظور شناخت صحیح و "اصولی" خاستگاه و "ماهیت" مواجهه فوق و مهم تر از آن نیروی انتقاد کننده / اتهام زننده / تخریب کننده و صد البته نوع مواجهه و "پاسخ دهی" مجاهدین خلق حائز اهمیت است.

در این مورد مشخص بی تردید، "زمان" مواجهه نیز، اهمیت موضوع را "مضاعف" می سازد.

به باور راقم این سطور اهمیت این موضوع از نوع کنش/ واکنش رژیم آخوندی در مواجهه با "مجاهدین خلق" و بالعکس نشأت می گیرد.

(1) اگر به انبوه مطالب سایت های رسمی و غیر رسمی وزارت بدنام اطلاعات رجوع کنیم و "اشتراکات" مطالب مطروحه را کنار یکدیگر، لیست کنیم فی الواقع با یک Package مواجه می شویم. این بسته "تبلیغی - تهییجی" شامل محتویات ویژه ای است. "مطلوب" رژیم آخوندی بر این پایه استوار است که بر طبق محتویات ویژه این package عمل شود.

از این منظر "تخطی" از و یا "بی توجهی" به این package و یا دستکاری در "غلظت" محتویات ویژه آن و بیان همان مواضع به صورت "رقیق شده" با واکنش عتاب آلود رژیم آخوندی و مزدوران پیدا و پنهان آن مواجه می شود.

مقاله انتقادی مزدور "الف. مینو سپهر" در انتقاد از مواضع "رضا پهلوی" و "احمد باطبی"(2) و همچنین مقاله انتقادی مزدور "مسعود خدابنده" از موضع دیرهنگام و خنثی "شیرین عبادی" در مصاحبه با "رادیو زمانه"(3) گویای این مدعا است.

جالب ترین واکنش اما مقاله انتقادی مزدور "جواد فیروزمند" در انتقاد از موضع "حسن یوسفی اشکوری" که بیان "رقیق شده" اتهامات وزارت بدنام اطلاعات است نمود یافت.(4)

"اشتراکات" هر سه مقاله مزبور کاملاً ملموس و قابل تأمل است.

هر سه مزدور به طرف های مقابل خود، انتقاد می کنند که چرا از بسته "تبلیغی - تهییجی" آن ها "تخطی" و یا به آن "بی توجهی" نموده اند؟!!!

اهمیت موضوع به این نکته "تعیین کننده" بستگی دارد که همگان می دانند در مواجهه با "مجاهدین خلق" چه چیزی به زبان و یا قلم  بیاورند تا  مورد "تکریم و تفقد" ارباب و رعیت قرار بگیرند.

استفاده از این  package و متعاقباً "تائید" فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران، ارسال "فرکانس" از دو طرف به منظور "جلب و ترغیب" است.

فرض بفرمایید راقم این سطور قصد "مواجهه"(انتقاد / اتهام / تخریب) با "مجاهدین خلق" را دارد. اگر چه بگوید با "استقبال"، "تقدیر" و "تائید" رژیم آخوندی مواجه می شود؟!

پاسخ به این پرسش واضح است. تمام خوانندگان این نوشتار، "پاسخ" را می دانند.

به عنوان مثال؛

اگر بگوییم که "مجاهدین خلق"، فرقه هستند!

اگر بگوییم که "مجاهدین خلق"، غیر دموکراتیک هستند!

اگر بگوییم که "مجاهدین خلق"، خشونت طلب هستند!

اگر بگوییم که "مجاهدین خلق"، خائن هستند!

اگر بگوییم که "مجاهدین خلق"، ستون پنجم هستند!

اگر بگوییم که رهبران "مجاهدین خلق"، فاسد و فاسق هستند!

اگر بگوییم که رهبران "مجاهدین خلق"، دیکتاتور هستند!

اگر بگوییم که رهبران "مجاهدین خلق"، خود رأی و خود محوربین هستند!

و ...

و امروز؛ اگر بگوییم که "مجاهدین خلق" به "حاکمیت ملی عراق" بی توجه هستند و متعاقباً به صورت مستقیم و غیر مستقیم، مسئولیت تهاجم "نوری المالکی"ها به "شهر اشرف" بر عهده رهبران "مجاهدین خلق" است!

بی تردید با "استقبال"، "تقدیر" و "تائید" رژیم آخوندی مواجه می شویم؟!(5)

این "استقبال"، "تقدیر" و "تائید" در گام اول چیز عجیب و غریب و "دور از ذهن"ی  نیست. انتشار مواضع فرد انتقاد کننده / اتهام زننده / تخریب کننده در سایت های رسمی و غیر رسمی وزارت اطلاعات، معنای کاملاً واضح و "مبرهن"ی دارد.

به باور راقم این سطور هر گونه موضع گیری  که به صورت کامل و "یکپارچه" در سایت های رسمی و غیر رسمی وزارت اطلاعات، "انعکاس" می یابد گویای "استقبال"، "تقدیر" و "تائید" رژیم آخوندی از گوینده / نویسنده آن است.

به عنوان مثال، مقالات انتقادی "علی ناظر" هیچ گاه به صورت کامل و یکپارچه در سایت های رسمی و غیر رسمی وزارات اطلاعات درج نمی شود. "علی ناظر" با حفظ مواضع انتقادی خود نسبت به "مجاهدین خلق" به گونه ای می نویسد که امکان سوء استفاده حداکثری رژیم از تفاوت ها و احیاناً اختلافات درون "جبهه خلق" را ناممکن می سازد. این مهم خاستگاه و "ماهیت" انتقاد از سوی "علی ناظر" را نمود می دهد. این که مزدوران رژیم آخوندی بلاجبار مقالات انتقادی "علی ناطر" را تکه پاره می کنند و "مثله" شده تحویل می دهند و در نهایت نیز به منظور خالی نبودن عریضه بر "تحلیل" ایشان با نگارش "تحلیل" آب می بندند، گویای این مدعا است. به باور نگارنده این "ظرافت" ناچیز! به معنای مسئولیت پذیری دگر اندیش مستقر در درون "جبهه خلق" در قبال "دشمن مشترک" است.(6)

تلاش مذبوحانه رژیم آخوندی در مواجهه با مقالات انتقادی "علی ناظر" به تعارض کشاندن "تفاوت ها" و چه بسا "اختلافات" بینشی و روشی نیروهای درون "جبهه خلق" است. چرا که ابتدا به ساکن نمی تواند از انتقادات "علی ناطر" بهره برداری "تبلیغی - تهییجی" نماید.

از سوی دیگر به مقالات اتهام آمیز و تخریب کننده "ایرج شکری" و نوع واکنش رژیم آخوندی نسبت به آن ها رجوع کنید. تا به امروز اکثریت قریب به اتفاق مقالات ایشان که در ارتباط با "مجاهدین خلق" به رشته تحریر در آمده است با "استقبال"، "تقدیر" و "تائید" رژیم آخوندی مواجه شده است. چرا که ابتدا به ساکن می تواند از نوع مواجهه "ایرج شکری" بهره برداری "تبلیغی - تهییجی" نماید.(7)

جالب آنجا است که آخرین مقاله "ایرج شکری" که مرتبط به "مجاهدین خلق" است با گذشت 5 روز از زمان انتشار آن، در هیچ کدام از سایت های وزارت اطلاعات "انعکاس" نیافته است.(8) چرا؟!

(2) نکته دیگر آن که هر "انتقاد"ی از "مجاهدین خلق" با "استقبال"، "تقدیر" و "تائید" رژیم آخوندی مواجه نمی شود. چرا که در چارچوب "جنگ روانی" الزاماً می بایست در قالب package مورد نظر، به اعلام موضع پرداخت.

فرض بفرمایید راقم این سطور به "مجاهدین خلق" انتقاد داشته باشد که آن ها در دهه 70 از سلاح و نیروی آتش خود در شهرها به میزان لازم بهره نبرده اند و لذا عملیات درون شهری آن ها کافی نبوده است، این "انتقاد" هیچ گاه  با "استقبال"، "تقدیر" و "تائید" رژیم آخوندی مواجه نمی شود. چرا؟!

فرض بفرمایید راقم این سطور به "مجاهدین خلق" انتقاد داشته باشد که به میزان لازم، "رادیکال"، "دگم" و "خشونت طلب"!!! عمل نمی کنند، این "انتقاد" هیچ گاه  با "استقبال"، "تقدیر" و "تائید" رژیم اخوندی مواجه نمی شود.چرا؟!

فرض بفرمایید راقم این سطور به "مجاهدین خلق" انتقاد داشته باشد که به میزان لازم به مقوله "جنگ روانی" عنایت ندارند و می بایست با قاطعیت بیشتری به مواجهه روانی - تبلیغی - تهییجی با مزدوران بپردازند، این "انتقاد" هیچ گاه  با "استقبال"، "تقدیر" و "تائید" رژیم آخوندی مواجه نمی شود. چرا؟!

فرض بفرمایید راقم این سطور به "مجاهدین خلق" انتقاد داشته باشد که چرا در تظاهرات سال 88، عنصر مسلحانه را وارد میدان نکردند و به رویارویی نظامی و "فی المجلس" با مزدوران نپرداختند، این "انتقاد" هیچ گاه  با "استقبال"، "تقدیر" و "تائید" رژیم آخوندی مواجه نمی شود. چرا؟!

فرض بفرمایید راقم این سطور به "مجاهدین خلق" انتقاد داشته باشد که چرا در 19 فروردین 1390 به درگیری "تن به تن" با مزدوران نوری المالکی مبادرت نکردند و هزینه تهاجم آن ها را ارتقا ندادند، این "انتقاد" هیچ گاه  با "استقبال"، "تقدیر" و "تائید" رژیم اخوندی مواجه نمی شود. چرا؟!

و ...

تمام مفروضات فوق صرفاً به این دلیل بیان شد که در قالب بسته "تبلیغی - تهییجی" رژیم آخوندی قرار ندارد.

"انتقاد" به "مجاهدین خلق" کاملاً مشخص است.

"اتهام" را می بایست به جای "انتقاد" حقته ساخت و در نهایت نیز طلبکار بود که "چرا مجاهدین خلق انتقادناپذیر هستند؟!" و "چرا به تمام انتقاد کنندگان، "مزدور" می گویند؟!"

"تحریف" را می بایست به جای "واقعیات" بیان نمود و در نهایت نیز با ایفای نقش "مدعی العموم" و با چهره "ظاهر الصلاۀ" به  "تخریب و توصیه" پرداخت.

معادله "انتقاد"، "اتهام"، "تخریب" و "تائید" ساده است. می بایست مواردی بیان شود که در مکاره بازار مزدوران، خریداران "دست به نقد" را به استقبال"، "تقدیر" و "تائید" وا می دارد. همین و بس!

 

 

پی نوشت:

(1)  این نوشتار به صورت یک ایده ابتدایی مطرح شده است. راقم این سطور به دلیل "بیماری" و عدم توانایی جسمانی، امکان صرف وقت، مطالعه گسترده و اقتباس "فاکت های مختلف" از "منابع متعدد" را ندارد لذا از بسط بیشتر این ایده در می گذرد و آن را به زمان دیگری محول می کند.

(2)   http://www.iran-interlink.org/fa/index.php?mod=view&id=9840

(3)   http://www.iran-interlink.org/fa/index.php?mod=view&id=9853

منبع:پژواک ایران