استبداد پذیری!
شهباز نخعی

جمعه این هفته 14 امرداد، سالگرد صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار است. 105 سال پیش در چنین روزی مظفرالدین شاه این فرمان را خطاب به صدراعظم تازه منصوب شده، میزا نصرالله خان مشیرالدوله، که خود در تهیه متن و راضی کردن او به امضای آن کوشیده بود صادر کرد. فرمان که به خط احمد قوام (قوام السلطنه) نوشته شده بود در روز تولد مظفرالدین شاه به مهر و امضای او رسید. این فرمان دوبار صادر و امضاء شد زیرا در فرمان اولیه با ذکر عبارت "شاهزادگان قاجاریه و علما و اعیان و اشراف و ملاکین و تجار و اصناف"، نامی از دیگر طبقات مردم مانند کشاورزان و کارگران، که اکثریت مردم ایران بودند، به میان نیامده بود. ازاینرو، به درخواست نمایندگان کسانی که در سفارت انگلیس پناهنده شده بودند، فرمان دیگری صادر شد که در آن عبارت "منتخبین ملت" جایگزین شد. با صدور و امضای این فرمان، مظفرالدین شاه که یکی از نالایق ترین و بی خاصیت ترین شاهان قاجار بود، نه فقط از خود نام نیک به یادگار گذاشت، که بخشی از خطاها و سیاهکاری های ایران بربادده قاجاریه را نیز جبران نمود. مظفرالدین شاه که فرمان مشروطیت را در بستر بیماری امضاء کرد، دوماه پس از این کار و 10 روز بعداز تصویب قانون اساسی درگذشت.

فرمان مشروطیت در زمان و شرایطی صادر شد که ایران از چهار سوی شمال و جنوب و شرق و غرب توسط حکومت های استعماری یا استبدادی خشن و زورگو در محاصره بود. در شمال، حکومت تزاری روسیه انقلابیون و بلشویک ها را به شدّت سرکوب کرده و تارانده و به فرار واداشته بود. در غرب، امپراتوری عثمانی که پس از بیش از چهار قرن حکومت خشن استبدادی دوران انحطاط را می گذراند، برای بقای خود به خشن ترین و وحشیانه ترین شیوه های سرکوب دست می یازید و در جنوب و شرق نیز امپراتوری بریتانیا، که نگران نفوذ افکار آزادی خواهانه و استقلال طلبانه به نگین مستعمرات خویش یعنی هند بود، نهایت تلاش را می کرد تا آنرا از هرگونه جنبش و قیام ضد استعماری به دور نگهدارد.

در چنین شرایطی، در درازای چند دهه، گروهی از روشنفکران ایرانی از جمله حاج زین العابدین مراغه ای، عبالرحیم طالبوف، میرزا فتحعلی آخوندزاده، میرزا ملکم خان، میرزاآقاخان کرمانی و... با انتقال افکار آزادی خواهانه و اصول حکومت قانون از اروپا به ایران، نهالی را کاشته و آبیاری کردند که سرانجام به بار نشست و ثمر آن صدور فرمان مشروطیت بود.

کاری که این روشنفکران در آن روزگار، که اکثریت بزرگی از مردم ایران بیسواد بودند، کردند چنان بزرگ و سترگ بود که نام آنان را برای همیشه در تاریخ ایران زنده نگه خواهد داشت و اگر بناباشد که برای جریان روشنفکری در ایران یک منحنی رسم شود، باوجود فراز و فرود های فراوان در آن، اوج منحنی همواره متعلق به روشنفکران صدر مشروطیت خواهد بود.

برای آنکه قلم در مسیر ستایشگری گزافه گویانه نسبت به روشنفکران صدر مشروطیت نیفتد، این نیز باید گفته شود که جریان روشنفکری یک جریان یک دست و همگون نبود و در آن استثناهایی نیز وجود داشت که به عنوان نمونه یکی از این استثناها را شرح خواهم داد.

فرمان مشروطیت را می توان نقطه عطفی دانست که تاریخ پرفراز و نشیب ایران را به دو دوره پیش و پس از خود تقسیم کرد. اگر پیش از صدور فرمان مشروطیت شاهان و حاکمان مستبد، که اراده شخصی شان حکمفرما و به منزله قانون بود، برحسب ویژگی های شخصی شان شناخته و داوری می شدند، با صدور این فرمان متر و ترازویی پدید آمد تا شاهان و بازیگران سیاسی با رفتاری که نسبت به مفاد این فرمان و فرآورده پیامد آن یعنی قانون اساسی داشتند اندازه گیری و سنجیده شوند و مورد داوری تاریخ قرار گیرند. سربلند و سرفراز کسانی بودند که به فرمان مشروطیت وقانون اساسی ارج نهادند و احترام گذاشتند و سرافکندگی و شرمساری نصیب کسانی شد که حتی با نیت خدمت، خودکامگی پیشه کرده و اصول مشروطیت و قانون اساسی را زیرپا نهادند.

به عنوان مثال، داوری درباره رضاشاه و محمدرضاشاه پهلوی، که بیشترین سال های پس از صدور فرمان مشروطیت و تصویب قانون اساسی را در قدرت بودند و هردو نیز، به زعم خود، قصد خدمت داشتند، برخلاف نظر کوته بینانه هوادارانشان، نه برمبنای ساختن پل و راه آهن و دانشگاه و رادیو یا ایجاد سپاه های دانش و بهداشت و ترویج آبادانی و دادن حق رأی به زنان، بلکه برمبنای رعایت یا عدم رعایت اصول ناشی از فرمان مشروطیت و قانون اساسی خواهد بود و این واقعیت تلخ که بیش از 3 دهه است حکومتی به مراتب خشن تر و جنایتکارتر از آنان چون بختک برروی سینه میهن مان افتاده، تأثیری تبرئه کننده در این داوری تاریخ نخواهد داشت. درسوی دیگر این طیف نیز کسی مانند دکتر محمد مصدق قرار می گیرد که بخاطر احترام به اصول مشروطیت و قانون اساسی همواره مورد احترام و تکریم خواهد بود.

پیشتر از وجود استثنا در جریان روشنفکری صدر مشروطیت سخن رفت. یکی از این استثناها سیّد حسن تقی زاده است. تقی زاده از روشنفکران پرشور و مبارز صدر مشروطیت بود که در مجلس شورای ملی دوره اوّل از تبریز انتخاب شد و سخنگوی حزب دموکرات در آن مجلس بود. او با آن که در مجلس پنجم با سلطنت رضاشاه مخالفت کرد، در دوران سلطنت او به مقام های استانداری، وزارت و سفارت رسید و در دوران محمدرضاشاه نیز رییس نخستین مجلس سنا شد. تقی زاده ادیبی زبان دان و دانشمند و پژوهشگری توانا در تاریخ و ادبیات ایران بود.

در دوران سلطنت رضاشاه، سیّد حسن تقی زاده در مقام وزیر دارایی عامل خطا یا خیانتی بزرگ به منافع ملی ایران شد که عوارض و تبعات زیانبار آن همه تاریخ معاصر ایران را تحت تأثیر قرارداد و با این کار نه تنها پیشینه مبارزاتی و آزادی خواهانه خود را تباه کرد، که به صورت لکّه ای سیاه برجبین جنبش سربلند روشنفکری صدر مشروعیت درآمد.

آنچه که سیّدحسن تقی زاده را خوار کرد و بر پیشینه درخشان آزادی خواهانه اش قلم بطلان کشید، در جریان تمدید قرارداد نفت دارسی در سال 1311 (1933) و زمانی که او وزیر دارایی بود رخ داد: «درسال 1310 (1932) ناگهان در لندن اعلام کردند که سهم ایران از درآمد نفت آن سال به قریب یک چهارم سال پیش کاهش یافته است. رضاشاه این را – شاید به حق – حمله مستقیمی به شخص خود تلقی کرد و سخت خشمگین شد. در نتیجه قرارداد دارسی را ملغی کردند. انگلیس به جامعه ملل شکایت کرد و قرارشد که طرفین برای دادن یک امتیاز جدید نفت به شرکت نفت ایران و انگلیس مذاکره کنند. هیئت نمایندگان شرکت نفت به تهران آمد و با تقی زاده و داور و فروغی و علاء به مذاکره پرداخت. وقتی درباره همه چیز توافق شد، سر جان کدمن (رییس شرکت نفت) ناگهان تقاضای تمدید قرارداد را هم به آن اضافه کرد. هیئت نمایندگی ایران نپذیرفت. نمایندگان انگلیس در شرف ترک ایران بودند که رضاشاه آنها را خواست. در گفتگویی که کردند، شاه اوّل دربرابر تقاضای تمدید مقاومت می کرد، ولی بعد تسلیم شد». (بنیاد مطالعات ایران، ایران نامه، ویژه سیّدحسن تقی زاده، با همکاری محمدعلی همایون کاتوزیان، صفحه 15).

چنانکه در این روایت زشت و غم انگیز دیده می شود، انگار نه انگار که حکومت مشروطه است و کشور قانون اساسی و مجلس شورای ملی دارد و این نمایندگان منتخب مردم هستند که باید درمورد مسئله سرنوشت سازی مانند تمدید قرارداد نفت تصمیم بگیرند و بنابر اصول قانون اساسی شاه هیچگونه حقی برای دخالت در این مورد ندارد. شوربختانه رضاشاه هیچ ارزشی برای قانون اساسی و مجلس شورای ملی قائل نبود و بر سبیل تحقیر مجلس را "طویله" می نامید و در جریان نمایش انتخابات، کارگزاران نظامی رضاشاه در ولایات، هرکس را که او اراده می کرد از صندوق های رأی در می آوردند و به "طویله" می فرستادند. چنین مجلسی طبعا نمی توانست در مسئله ای به اهمیت تمدید قرارداد نفت تأثیرگذار و تصمیم گیرنده باشد.

نتیجه را سیّدحسن تقی زاده در دفاع از خود، که به عذر بدتر از گناه بیشتر شباهت دارد، 16 سال بعد در جلسه علنی 7 بهمن 1327 مجلس پانزدهم چنین شرح می دهد: «نمایندگان شرکت نفت (انگلیس) در آخر کار ناگهان صحبت تمدید مدت را به میان آوردند و اصرار ورزیدند... و تهدید به قطع مذاکرات و حرکت فوری از ایران کردند، و شد آنچه شد، یعنی کاری که ما چند نفر مسلوب الاختیار به آن راضی نبودیم و بی اندازه و فوق بر تصور ملول شدیم و از همه بیشتر شخص من و مرحوم داور متأثر و ملول شدیم. لیکن هیچ چاره نبود، و البته حاجتی نیست که عرض کنم چرا چاره نبود... زیرا هیچ مقاومتی دربرابر اراده حاکم مطلق آن عهد نه مقدور بود و نه مفید»! (همان مأخذ، صفحه 18).

واین چنین، در نتیجه "اراده حاکم مطلق" و جبونی و سست عنصری غیرقابل دفاع "روشنفکر و مبارز صدر مشروطیت"، قرارداد نفت به مدت 60 سال یعنی تا سال 1993 میلادی تمدید و به قول تقی زاده "شد آنچه که شد"!

اگر رضاشاه به اصول مشروطیت یعنی قانون اساسی و مجلس شورای ملی احترام می گذاشت و برمبنای آنها پادشاهی می کرد، قرارداد دارسی در سال 1966 میلادی پایان می یافت و نیازی به ملی کردن صنعت نفت و پیامدهای ناگوار آن یعنی سقوط دولت ملی دکتر محمد مصدق و کودتای ننگین انگلیسی-امریکایی 28 امرداد 1332 وجود نمی داشت و محمد رضاشاه ناگزیر نمی شد توسط بیگانگان به کشور بازگردانده شود و تاریخ را با تصویب و امضاء قرارداد کنسرسیوم نفت در سال 1333 – این بار به دست دکتر علی امینی – تکرار کند و مردم ایران ناگزیر نمی شدند خشم و بغض فروخورده خود را در سال 1357 با افتادن در دامی که خمینی هوشمندانه گسترده بود ابراز کنند.

امّا، شاید سیّدحسن تقی زاده و همانندانش چندان هم استثناء و درخور ملامت و سرزنش نباشند. آیا خود ما نیز در بی تفاوتی و بی عملی در برابر خودکامگی و ارجح دانستن منافع فردی بر منافع جمعی و ملی مشابه آنان نیستیم؟ آیا سخنی نادرست و نارواست اگر کسی بگوید که بیشتر ما مانند سیّدحسن تقی زاده خصلت استبداد پذیری داریم؟!

منبع:پژواک ایران


شهباز نخعی

فهرست مطالب شهباز نخعی  در سایت پژواک ایران 

*اختیارات بدون پذیرش مسئولیت!‏   [2018 Jun] 
*انتخاب بین ارسنیک و سیانور!‏   [2018 May] 
*ترقی ازابراز «تأسف» و «نگرانی» به «بهت زدگی»!  [2018 May] 
*برجام درجام!‏   [2018 May] 
*هنوز فرصت هست!  [2018 May] 
*درس چگونگی رهایی از شرّ استبداد!   [2018 Apr] 
*فرار بی مغزها!‏   [2018 Apr] 
*«کارنامه درخشان»!   [2018 Apr] 
*دلار 10 هزارتومانی!  [2018 Mar] 
*سال آخر!   [2018 Mar] 
* حرکت در دایره بسته!   [2018 Mar] 
* قطعنامه های بی معنا!   [2018 Feb] 
*«العفو، العفو»!  [2018 Feb] 
*دخیل بستن به امامزاده رفراندوم!  [2018 Feb] 
* ‏«توبه گرگ...»!‏   [2018 Feb] 
*مسابقه سقوط!‏  [2018 Feb] 
*تبدیل بنگاهداری به سهامداری!‏   [2018 Jan] 
* تَرَک برداشتن دیوار ترس!‏  [2018 Jan] 
* دستاویز واقعیت گریزی!‏   [2018 Jan] 
*فرصت طلایی!‏   [2018 Jan] 
*آنکارا درصدد چنگ اندازي مجدد بر خاورنزديک است؛ پايان «مدل ترک»  [2017 Apr] 
*ترجمه کتاب "امپراتوری تفتیش"   [2017 Mar] 
*نبرد عقل و احساس!  [2016 Jun] 
*در شیشه کردن غول!   [2016 Jun] 
* امنیت واقعی و توهّم امنیت!  [2016 Jun] 
*داد از این همه بیداد!  [2016 Jun] 
*«ترکیه لاییک است و لاییک می ماند»!   [2016 May] 
* بهای سنگینِ خیره سری!  [2016 May] 
* «مایه شرمساری و نابخشودنی»!   [2016 May] 
*ذهنیت ترفندباز!  [2016 Apr] 
* هشدارهای مکرّر و گوش های ناشنوا!  [2016 Apr] 
* پرونده موشکی، جایگزین پرونده هسته ای!  [2016 Apr] 
* پرونده موشکی، جایگزین پرونده هسته ای!  [2016 Apr] 
*پرده ی غبار!  [2016 Apr] 
*چرا نمی پرسید چرا؟!  [2016 Mar] 
*پا پس کشیدن ناگهانی!   [2016 Mar] 
*پیامد نرمش قهرمانانه!   [2016 Mar] 
*«خُب، به کجا رسیدید؟»!  [2016 Mar] 
*در انتظار داوری تاریخ!   [2016 Feb] 
*بیم و امید   [2016 Feb] 
*ولایت مطلقه فقیه منشأ فساد است!  [2016 Feb] 
*چشم پوشی بر نقض گسترده حقوق بشر درایران!  [2016 Jan] 
* فرجام یا آغاز راه دراز 8 ساله اجرای برجام!   [2016 Jan] 
*پنهان کردن ناتوانی در پوشش سخاوت!   [2016 Jan] 
*رهایی از شرّ حکومت ولایت مطلقه فقیه!  [2016 Jan] 
*لاف زنی های ریاکارانه روباه بنفش!   [2015 Dec] 
*جنایت مشروع و قانونی علیه بشریت!  [2015 Dec] 
*ترفند بازی حکومت آخوندی!  [2015 Dec] 
*اردوغان، نفت، داعش!  [2015 Dec] 
*شکرگزاری!  [2015 Nov] 
*چرا؟!  [2015 Nov] 
*13 کرسی تا سلطان رجب!  [2015 Nov] 
*سازمان بی سامان!  [2015 Oct] 
* تلنگر مردمی!  [2015 Oct] 
*زدوبند روسیه با غرب!  [2015 Oct] 
*گام نهایی!  [2015 Oct] 
*سوریه در اشغال روسیه!  [2015 Oct] 
*تکلیف روشن است!  [2015 Sep] 
*روغن روی آش سوریه!  [2015 Sep] 
*سیاست مداران دروغگو، خودخواه و فرصت طلب!  [2015 Sep] 
*بدتر از دروغ!  [2015 Aug] 
*زیر آواز زدن ورشکسته [به تقصیر]!  [2015 Aug] 
*«هزاران نکته و سخن ناگفته»!  [2015 Aug] 
*کورسوی امید!  [2015 Aug] 
*«سوریه، ننگین ترین لکّه بروجدان انسانی جهان»!  [2015 Jul] 
*یک نان نسیه و صد گرسنه!  [2015 Jul] 
*دو توافق و یک پرسش: فرجام یا آغاز؟!  [2015 Jul] 
*«میراث بین المللی افتضاح»!  [2015 Jul] 
*نظام برده داری مدرن!  [2015 Jul] 
*رسیدن به توافق نهایی؟!  [2015 Jun] 
*شکست فاجعه بار ج.ا. !  [2015 Jun] 
*حساب هایی که درست از آب در نیامد!  [2015 Jun] 
*رسوایی فساد در فیفا!  [2015 Jun] 
*مظلوم نمایی و رجزخوانی های توخالی!  [2015 May] 
*داعش، پدیده ای گذرا یا ماندگار؟!  [2015 May] 
*زمین لرزه در تهران، احتمالی ضعیف یا رویدادی محتوم با زمان غیرقابل پیش بینی!  [2015 May] 
*وجدان ناآرام آقای اوباما!  [2015 May] 
*جایگاه در شاخص شادی و رضایت!  [2015 May] 
*جایگاه در شاخص فلاکت!  [2015 Apr] 
*گل سوریه و سبزه یمن!  [2015 Apr] 
*آن که فریب می دهد و آن که فریب می خورد  [2015 Apr] 
*هردو حق دارند!  [2015 Apr] 
*پیشنهاد رهبری خاتمی!  [2015 Mar] 
*مسئول مستقیم سرنوشت دردناک یونس ها!  [2015 Mar] 
*قمار سیاسی!  [2015 Mar] 
*عجیبا! غریبا! شگفتا!  [2015 Feb] 
*سکولاریسم اسلامی!  [2015 Feb] 
*سر گاو هسته ای در خمره ولایت!  [2015 Feb] 
*جنایات بی مکافات!  [2015 Jan] 
* گسترش آشفتگی، تنش و آشوب!  [2015 Jan] 
*جنگ با معلول!  [2015 Jan] 
*جمهوری اسلامی، آری یا نه؟!  [2015 Jan] 
*2015، سال تعیین تکلیف؟!  [2015 Jan] 
*زهی خیال محال!  [2014 Dec] 
*«سبقت گرفتن در شیادی»!  [2014 Dec] 
*نشانی بیت رهبری!  [2014 Dec] 
* کاهش و افزایش بهای نفت و نان!  [2014 Dec] 
* بغض فروخورده!  [2014 Nov] 
* گریز از مسئولیت!  [2014 Nov] 
*«روز واقعه» برای باراک حسین اوباما!  [2014 Nov] 
*روگردانی از اسلام سیاسی!  [2014 Oct] 
*مستقیم از بیت رهبری!  [2014 Oct] 
*نباید درحد حرف باشد!  [2014 Oct] 
*حق زندگی!  [2014 Oct] 
*پایان رنج ها!  [2014 Oct] 
*ردایی از تار و پود دروغ!  [2014 Sep] 
*بان کی مون، عامل سازمان CIA!  [2014 Sep] 
*رطب خورده...!  [2014 Sep] 
*راهبرد بی عملی و انفعال!  [2014 Sep] 
*دور باطل!  [2014 Aug] 
*«یک: رهبر نباشد، دو: سپاه نباشد»!  [2014 Aug] 
*شمار طرفداران حکومت آخوندی!  [2014 Aug] 
*زندانی با 78 میلیون زندانی!  [2014 Jul] 
*حد و مرز بیدادگری!  [2014 Jul] 
*غزوه ی غزه!  [2014 Jul] 
*معنای اعتدال!  [2014 Jul] 
*دو خلیفه در یک اقلیم!  [2014 Jul] 
*«فروپاشی نظامی پوسیده»!  [2014 Jun] 
*رهایی از بن بست!  [2014 Jun] 
*حوزه آسیب رسانی توفان!  [2014 Jun] 
*اعداد بی پایه و اساس و مغایر منافع ملی!  [2014 Jun] 
*نجات دهنده سوریه و کل خاورمیانه!  [2014 May] 
* قوطی بگیر و بنشان!  [2014 May] 
*بهایی ستیزی؛ ما منزجریم!  [2014 May] 
*«آیینه شکستن خطاست»!  [2014 May] 
*فارغ شدن از عشق به استبداد یا دگرگونی در بازتولید آن؟!  [2014 May] 
*توهین به مقام معظم رهبری!  [2014 Apr] 
*بحران عمیق تر و پیامدهای وحشتناک!  [2014 Apr] 
*«باید به شدت مراقب بود»!  [2014 Apr] 
*شکستن رکورد بیدادگری!  [2014 Apr] 
*... که غصّه سرآید!  [2014 Mar] 
*باید ازما تشکر کنند!  [2014 Mar] 
*خواب آرام آقای اوباما!  [2014 Mar] 
*«حرف حساب جواب ندارد»، جنجال دارد!  [2014 Mar] 
*پیروزی ایستادگی بر سرکوب!  [2014 Feb] 
*جام زهر و این همه ادا!  [2014 Feb] 
*بانی واقعی انقلاب!   [2014 Feb] 
*سبد کالا؛ چرا چنین خوار شدیم؟!  [2014 Feb] 
*دیپلماسی واقعیت گریز و روان پریش  [2014 Jan] 
*عوض کردن آبنبات با سماق!  [2014 Jan] 
*قربانی سیاست بازی ها!  [2014 Jan] 
*سرباز کوچک و جسور ولایت و جرثومه فساد!  [2014 Jan] 
*تئوری توطئه!  [2013 Dec] 
* تسویه خرده حساب ها!   [2013 Dec] 
*گنداب ولایی فساد!  [2013 Dec] 
*نگاه راهبردی ظریف به ابوموسی!   [2013 Dec] 
*توافق ذلت بار ژنو؛ چاره دیگری نبود!   [2013 Nov] 
*دخیل بستن به امامزاده اوباما!  [2013 Nov] 
*مذاکرات کرها!  [2013 Nov] 
*کاپیتولاسیون روسی و چینی!   [2013 Nov] 
*کاشت باد و دروی توفان!  [2013 Oct] 
*حکایت چوب و پیاز!  [2013 Oct] 
*بحران ساز پایان بخش بحران!  [2013 Oct] 
*پاک کردن داغ ننگ!  [2013 Oct] 
*پایان بخشیدن به کابوس 35 ساله!  [2013 Oct] 
*نخورده نباید شکرکرد!  [2013 Sep] 
* «آنچه این نامردمان...»!  [2013 Sep] 
*تله خود ساخته!  [2013 Sep] 
*کوبیدن برطبل رسوایی!  [2013 Sep] 
*ترکیب دو رییس جمهوری!  [2013 Aug] 
* پرداخت یکجای صورت حساب!   [2013 Aug] 
*هم تقلب بود، هم تدلیس!  [2013 Aug] 
*کدام فرقه ضالّه، مضلّه واقعی است؟!   [2013 Aug] 
*مرغ یک پا دارد!  [2013 Jul] 
*کشتار در بن بست!  [2013 Jul] 
*«ولا[کن] تجسسوا»!  [2013 Jul] 
*حال ایران خانم بد است!  [2013 Jul] 
*پیروزی جامعه مدنی بر جامعه مدینه النبی!  [2013 Jul] 
*زندان یا قتلگاه!  [2013 Jun] 
*کله شقی و قانون گریزی یا برگشت براه اعتدال و عقلانیت!   [2013 Jun] 
*عروسک های سپاه!  [2013 Jun] 
*«حقوق تعریف شده حزب الله»!  [2013 Jun] 
*آیا «روز رهایی نزدیک است»؟!  [2013 May] 
*به سوی خلافت اسلامی!  [2013 May] 
*رد صلاحیت در پایبندی به قانون!   [2013 May] 
*سیرک انتصخوابات  [2013 May] 
*کارنامه سیاه حکومت مدعی حمایت از مستضعفان!   [2013 May] 
*بی یاوری مردم سوریه!  [2013 Apr] 
*«سال رسوایی سیاسی و اقتصادی»!   [2013 Apr] 
*جابجایی محمود با محمد یا محسن و یا ...!  [2013 Apr] 
*گشودن گره کور!  [2013 Mar] 
*پیروزی نوروز!  [2013 Mar] 
*پایمال شدن منافع ملی!  [2013 Mar] 
*کش بدهید!  [2013 Feb] 
*زجرکشی!  [2013 Feb] 
*چه چیز «مجرمانه» نیست؟!  [2013 Feb] 
*سکّه یک پول!  [2013 Feb] 
*شورش پابرهنگان!  [2013 Jan] 
*کشت علوفه در جنگل!  [2013 Jan] 
*نمایش درماندگی در اپرا!  [2013 Jan] 
*پا جای پای ما!  [2012 Dec] 
*راه تازه غارت!  [2012 Dec] 
*شکست شعار «النصربالرعب»!  [2012 Dec] 
*«تصحیح بی عدالتی تاریخی»  [2012 Dec] 
*بزنگاه حساس!  [2012 Nov] 
*لحاف ملا!  [2012 Nov] 
*هرگز چنین مباد!  [2012 Nov] 
*«تغییر»؟ حتی یک ذرّه!  [2012 Nov] 
*فریب خوار و فریبکار!  [2012 Sep] 
*درحال پیشرفت مطلوب!  [2012 Sep] 
*نظام ولایی و اصل انصاف!  [2012 Sep] 
*«به نام ایرانیان، مردم سوریه را نکشید»!  [2012 Sep] 
*بیماری درمان ناپذیر!  [2012 Aug] 
*تا هست می کشد!  [2012 Aug] 
*خط قرمز یا چراغ سبز!  [2012 Aug] 
*دریاچهء بینوای ارومیه!   [2012 Aug] 
*«هان ای دل عبرت بین...»!   [2012 Aug] 
*پشت سر افغانستان!  [2012 Jul] 
*«مسیر طبیعی امور»!   [2012 Jul] 
*ترک برداشتن شیشهء عمر!   [2012 Jul] 
*کنگره وصف گل!  [2012 Jun] 
*استخوان های لای زخم!  [2012 Jun] 
*در صدر فهرست ننگ!   [2012 Jun] 
*کارنامه درخشان برادران قاچاقچی   [2012 Jun] 
*زبان زور!   [2012 May] 
*کند شدن شمشیردودم!   [2012 May] 
*مرحله آخرکلاه گشاد هدفمند!   [2012 May] 
*اثر تذکر و هشدار!  [2012 May] 
*اثر تذکر و هشدار!   [2012 Apr] 
*آخرین تیرهای ترکش!  [2012 Feb] 
*دیوان بلخ!  [2012 Feb] 
* پرسش تلخ!  [2012 Feb] 
*ننگ بر روسیه و...  [2012 Feb] 
*بار سنگین و ننگین!  [2012 Feb] 
*افسارگسیختگی اقتصاد!  [2012 Jan] 
* جدایی ج. ا. از سوریه!  [2012 Jan] 
*گردنه خطرناک!  [2012 Jan] 
*تنگه و تنگنا!  [2012 Jan] 
*شرط بندی روی اسب مرده!  [2011 Dec] 
*به «جوان آنلاین» سپاه پاسداران و اذنابش!  [2011 Dec] 
*واسلاو و کیم!  [2011 Dec] 
*حیف و صد حیف!  [2011 Dec] 
*انجام کار ناتمام!  [2011 Nov] 
*مرگ در بحران!  [2011 Nov] 
*نیاز به حمله نظامی نیست!  [2011 Nov] 
*محاکمه دردادگاه صالح!  [2011 Nov] 
*زایش موش از کوه «بهار عربی»!  [2011 Oct] 
*«فکاهی مبتذل»!  [2011 Oct] 
*من آدم می کشم، تو آدم می کشی...  [2011 Oct] 
*خودش کش می آید!  [2011 Oct] 
*آسانی و آرامی!  [2011 Sep] 
*حق ناحق!  [2011 Sep] 
*نیمه راه ناکجاآباد!  [2011 Sep] 
*این مسخره بازی ها برای چیست؟!   [2011 Sep] 
*کویر غیرقابل سکونت!  [2011 Aug] 
*لرزه براندام ولی فقیه!  [2011 Aug] 
*معیار سنجش بزرگی یک ملت چیست؟  [2011 Aug] 
*علوم انسانی، بر پایهء قرآن-شرعیات!  [2011 Aug] 
*استبداد پذیری!  [2011 Aug] 
*زندان يا محل شکنجه و کشتار!   [2011 Jul] 
*خودکامگی و نبود آزادی، جواز مبارزه مسلحانه ؟!  [2011 Jul] 
*خانه چوبی!  [2011 Jul] 
*شهامت اخلاقی یا زدن نعل وارونه!  [2011 Jul] 
*ناهمبستگی اسلامی!  [2010 Sep] 
*گرفتار در چنبر خودکرده‌ها!  [2010 Jun] 
*گندیدگی ریشه!  [2010 May] 
*ایستاده بر بلندای قلّهء وقاحت!   [2010 May] 
*آیا واقعا" «این اسلام نیست»؟!  [2010 Apr] 
*سرازیری سقوط!  [2010 Apr] 
*زبان هرزه درا!  [2010 Apr] 
*صداهای انیرانی!  [2010 Apr] 
*98 به 2، 2 به 98!  [2010 Apr] 
*"در کمرکش چاه"!  [2010 Mar] 
*فرصت سوزی!  [2010 Feb] 
*مجمع عمومی 22 بهمن!  [2010 Feb] 
*ورشکستگی همه جانبه!  [2010 Jan] 
*گازانبر ترور و فریب!  [2010 Jan] 
*غبارآلود یا تیره وتار؟!  [2010 Jan] 
*وبال گردن!  [2009 Dec] 
*توفان در فنجان شکستهء ولایت!  [2009 Dec] 
*ژرفنای فرومایگی!  [2009 Dec] 
*ما دانشجوییم!  [2009 Dec] 
*فاسد تا مغزاستخوان!  [2009 Nov] 
*فروریزی دیوارهای ننگ و ترس!  [2009 Nov] 
*مخلّ مبانی زندگی انسانی!  [2009 Nov] 
*جایگاه سبز در رنگین کمان!  [2009 Oct] 
*کهریزک: دادگاه جنایتکاران!  [2009 Oct] 
*اوباما چه می کند؟!   [2009 Sep] 
*جامعهء پریشان و حاکمان روان پریش!  [2009 Aug] 
*تجاوز در نظام تجاوز در تجاوز!  [2009 Aug] 
*سردرگم وآشفته!  [2009 Aug] 
*دشمنی با هویت ایرانی!  [2009 Aug] 
*تلقّی فاشیستی ازآزادی بیان و...  [2009 Jul] 
*چه نیاز به دشمن؟!  [2009 Jul] 
*به سوی فروپاشی!  [2009 Jul] 
*ما نشستیم و...  [2009 Jul] 
*ایران غلتیده در خون   [2009 Jun] 
*حماسه شکوهمند رسوایی  [2009 Jun] 
*سه رباعی درباره‌ی مقام معظم رهبری  [2009 Jun] 
*دود شد و به هوا رفت  [2009 Jun] 
*من رأی نمی‌دهم   [2009 Jun] 
*گردونه ی اهریمنی   [2009 Jun] 
*آزادترین کشور دنیا   [2009 May] 
*حکومت بسیجی ـ سپاهی   [2009 Apr] 
*سال اصلاح الگوی مصرف   [2009 Mar] 
*نفت و فرهنگ  [2009 Mar] 
*به عمر تا علی بشنود  [2009 Mar] 
*نوروزتان پیروز   [2009 Mar] 
*حیا  [2009 Feb] 
*ولایت فقیه و حقوق بشر  [2009 Feb] 
*آمدن شهسوار ناجی  [2009 Feb] 
*بهای آمریکا ستیزی   [2009 Feb] 
*اوبامانیا!  [2009 Jan] 
*آلوده چون هوا   [2009 Jan] 
*فروش چاه های نفت   [2009 Jan] 
*عظمت کنفت شدن   [2009 Jan] 
*فاجعه پایان سال، سال پایان فاجعه  [2009 Jan] 
*نظام قانون ستیز   [2008 Dec] 
*بخشش از کیسه خلیفه!  [2008 Dec] 
*ننگ بر دیکتاتوری  [2008 Dec] 
*دنیای پرآشوب  [2008 Dec] 
*"YES WE CAN" !  [2008 Nov] 
*دو بازوی بلند و کوتاه   [2008 Nov] 
*دگرگشت یا برگشت   [2008 Nov] 
*کار شما تمام است   [2008 Nov] 
*هم شرقی، هم غربی   [2008 Sep]