PEZHVAKEIRAN.COM "شُـکـر" فقط می توانند با تیـغ شان سانسور کنند و گر نه...!
 

"شُـکـر" فقط می توانند با تیـغ شان سانسور کنند و گر نه...!
پویان انصاری

"شُـکـر" فقط می توانند با

تیـغ شان سانسور کنند و گر نه...!

 

در باره آزادی بیان و اندیشه، مقـالات مُتـعـددی نوشته شده است، هم چنین که بحث های فـراوانـی در این باب به اشکال مختلف از جمله مصاحبه، مناظره، گفتگو و .... شنیده شده است و یقینـأ ادامـه هم خواهد داشت چرا که جامعه ما هنوز تا رسیـدن به دموکراسی، راه طولانی و پُـر و پیـچ خمـی را بـایـد طـی کنـد.

این واقعیتی است که شرایط حاکم درهرجامعه از فرهنگ گرفته تا سیاست و غیره، اثـر غیر قابل انکار خود را درشکل گیری شخصییت و تـربیـت انسان می گـذارد. شایـد به زبـانـی سـاده می تـوان گفت، که رُشـد و تربیت هر انسانی بستـگی به دوران کودکی دارد چرا که کودک برای فـراگیـری از ذهن پاک و دست نـه خـورده ای برخوردار است کـه پـذیـرفتـن داده ها درآن مهیاست و بسـرعت می توانــد آنـرا فـرا بـه گیـرد.

حتی این واقـعیـت علمی را در مورد حیوانـات می توان مشاهدکرد. برای نمونه، کسانیکه می خواهند سگ و یا گربه درخانه خود داشته باشندحتی المقدور دراین فکرهستندکه چندین هفته،ازعُمرحیوانات ذکـر شده نه گذاشته باشد چرا که می توانند خیلی راحت تر آنها را تربیت کنند.

 

این مقدمه کوتاه را نوشتم که برخوردی هرچند اجمالی به کسانیکه به شکلـی مـُدعی دمکـراسی و احتـرام به آزادی بیان و حقوق بشـر هستند، داشته باشـم!!!

 

همانطورکه هـروزه شاهدیـم سیـر و حـوادث در این جهـانی که هـر چه دوست دارید به نامیدش! چنان شتابان به پیش می رود که انسان در برابر آن غافلگیـر می شود به ویـژه در مورد مسائل سیاسی آن.

اما خوشبختانـه و بقول معروف، قـد موهای سر ِ آدم، سایت، وبلاگ، رادیو و تلویزیون و ... (بحـث مـورد نظـر آن دسته از رسانه هایی هستند که برسر ِ دیـوارش که صد البته ملک خصوصی شان هم است "دفاع و احترام به آزادی بیان و حقوق بشـر نوشته شده است") وجود دارد.

در این ره عده ای، به سایت های مورد علاقـه خود رجوع می کنند و مقالاتی که برایشان جالب است می خوانند، تعدادی به رادیو تلویزون های مختلف سر می زنند، بطور خلاصه هر کسی به دلخـواه، آن کاری که دوست دارد انجام می دهد.

در این میان تعدادی خیلی کمی نسبت به بیندگان و شنوندگان بی شمار،سعی می کننددرحدتوانایی خـود درباره مسائـل مختلف، بنویسند .

می توان گفت، فرق کسـانیکه می نویسند با آن عده بیشماری که می خوانند دراین جاست است که مقالـه نویس این واقعیت را لمس می کند کـه "احترام به آزادی بیان" و "دفاع ازحقوق بشـر" از طـرف سایت های بـی عـار، و خیلی آدم های دیگـر، یعنـی چـی!

شایدهم خیلی ها به گویند نـه، حتمـأ نباید به توانیم قلـم به زنیم تا به این حقیقـت تلـخ پـی به بریـم کـه رئیس الرؤسای آن سایت ها، به آن چیـزی که سر در ِ آن بنام "آزادی بیـان" و "حقـوق بشـر" گذاشته اند اعتقـادی نـدارنـد.

من به نوبه خود، به مسئولان آن سایت ها بنا بر آن مقدمه کوتاه که دربالا نوشتم معتقدم، انسان بنـا  به شرایط  و رُشـد و تربیت خود به ویـژه درکشورهای استبداد زده و دیکتاتوری که طبیعتـأ از مناسبـات عقـب افتـاده ای هم برخـوردار هستند زائیـده همـان مناسبـات انـد حـال، با کمـی شـدت و ضعـف! از این منظـر، حـق! را بـایـد بـه ایـن نقـاره چـی های "آزادی بیـان" و "حقوق بشـر" داد که از رفتـارهـای غیر انسانی و شیوه های غیـر دموکراتیک استفـاده کننـد!

با این تفاصیل،انسان های آزادیخواه و مسئول به آرمان های انسانیت که ازآن مناسبات نام برده شده، کمتـر ضربه خورده اند و دراین مدت عُمـر طولانی تبعید در برون مـرز توانسته اندتا اندازه ای خودرا تغییر دهند(چون می خواستند تغییر کنند) ازاین نوع رفتارهـا بیـزار می شوند و می گویند، ای کـاش این واژه ارزشمنـد و زیبـا ( آزادی بیان) که چه بسـا برای آن خـون ها ریختـه شده و ریختـه هم خواهـد شد " از دهان هر کس و بی کس، شنیـده نمی شـد . 

با  تجربه ای که در این زمینه، به دست آوردم، بر این بـاورم که در این راه، حالا،حالا ها باید به دویم تا مفهوم "ازادی" و "حقـوق بشـر" را درک کنیم ومتاسفانه مسیر این جاده هم وحشتناک طولانی است چرا که فقـر فرهنگی و عقب افتادگی ما چیزی نیست که بسادگی بـه توانیم آنـرا حـل کنیـم.

برای روشن شدن موضوع هرچند فشرده، در این راه از تجربه خودم استفاده می کنم و  به سالهای عقب تری برمی گردم.

من سایت حقوق بشری بنام حـرکـت دارم که بنا به دلائلی، فعلأ فعال نیست www.harkat.net  

 

وقتی در اکتبـر 2005 در اعتـراض به حکم قصـاص و یا اعـدام شهلا جاهد لیست امضـاء گذاشتم کـه  به سازمان های حقوق بشری ارسال کنم، بُهت زده شدم، در حقیقت ازخودم خجالت کشیدم! تعـداد بسیار کمی آن لسیت را امضـاء کردنـد(دراین رابطـه سعـی کـردم بنویسم ولـی متاسفـانـه نـاتمـام مانـد)  اما عجیب و بـاور نکـردنـی اینکه در همان اکتبـر سال 2005،بـرای پشتیبانی از کبرا رحمانپور

و یا دلارا دارابی و یا فاطمه حقیقت پژوه تعـداد بی شمـاری که حقیقتـأ قابل قیاس با لیست امضاء شهلا جاهد نبـود، امضـاء کـردنـد .

باورش برایم سخت بود، با خودم گفتم مگر ما با اعـدام مخالف نیستیم، پس چرا اینقدر اختـلاف!؟

شخصی استدلال می کـرد! آخـه، شهلا به شکـل وحشیانه همسر محمد خوانی فوتبالیست معـروف که مـادر هم بوده، را کُشتـه است و لابُـد حقش است کـه اعـدام شود!

ولـی مثـلأ کبـرا رحمانپور مادر شوهر 90 ساله اش را با هُـل دادن از پا در آورده بـود! آن طرف هم دیگر هم عُمـرخـودش را هـم کرده بـود!

 در حقیقت این حرف بسیاری بود که نتیجه اش را من عملأ در سایت حرکت دیدم و واقعأ در آن لحظه، فقر فرهنگی و عقب افتادگی خودمان را عملأ حس کردم و سرانجام در مقایسه هم دیدیم، چطور شهلا جاهد، در زیر سایه سکینه آشتیـانی، از دو سو محو شد، محـو از صدای اعتراض ها  و محـو از زندگی.

 

اما تجربه دیگر !

زمانیکه سایت ها ایجاد شدند (سایت های سیاسی مدنظر است!) شایدبتوان گفت افـرادی که پُشت این سایت ها قـرار داشتنـد و "خـود" را هم سیاسی می دانستنـد! اولیـن هـدف شان ایـن بـود کـه از   "آزادی بیان دفـاع کنند! از این زاویه، برای جلب کسانی که مقاله می نوشتند، حتی، شاید بدون آنکـه مطلب را به خواننـد، درج می کردند! تا اینکه کم کم بقول معروف سایت شان جا بازکرد و خودی نشان داد!!!

بعـداز مُـدتـی، به مُـرور زمـان، مالکین آن سایت ها، چهـره واقـعـی و ماهیت و درک و شعـور خود را از آزادی بیان به نمایش گذاشتند.

من هم یکی ازآن کسانی بودم که آن سالها وقتی نوشته هایم رابرای چاپ به سایت ها می فرستادم بیدرنگ چاپ می شد!

پس ازمدتی، به هر کدام از این مالکین سایت ها، وحـی نـازل شد که، چه نشسته اید الان بـزرگتـرین  و پُربینده ترین سایت جهان شده اید و اینک "قـدرت"در دستان شماست! از اینرو تیغ سانسور بکار آمد چراکه پیش خود گفتند،حالا که گُنـده شده ایم! پس باید حساب خیلی ها را آنهم با شیوه های کثیـف با تیـغ سانسور بـه رسیـم.

یکی ازحـربـه های کثیـف مسئولین این سایت ها مانند سایت های پیـک سانسور، خاموش گـری و یا سانسورگـری چنین بود، برای اینکه شخص مقاله نویس را فـراری دهنـد که طرف مجبـور شود (چـون شهامت و صداقت آنـرا نداشتند که به وی به گوینددیگر نوشته هایت را درج نمی کنیم) نوشته هایش رابه سایت های مربوطـه نه فرستـد به طـرز غیـر انسانی، مثلأ بنام حسن علی ! زیـر نوشتـه، کُمنت  می گذاشتند کـه:

ای نوکـر ِ اسرائیل، آمریکا و ... خـلاصه اینکـه انگـی بهـت مـی زدنـد و به جـایـی وصـل ات می کردنـد، و با این کـار بسیـار ناپسند، زشت و کثیـف، بقول معروف با یـک تیـر، دو نشون می زدنـد.

یک، اینطور وانمود می شـد که صاحب و یا صاحبان سایت بی تقصیـر هستند! چـرا که این خواننـدگـان هستند که چنین کُمنت ها را می گذارند و اسمش را هم می گذاشتند "آزادی بیان"

دو، به هـدفـی که دنبال می کردند می رسیدند و آن اینکه مقاله نویس از آنجائیکه برای شخصیت خود ارزش قائل است دیگـر برای آنهـا نوشتـه ای، نمی فرستـد.

 

یکی از آن مقاله نویس ها که آن شیوه کثیف بر سرش آمد، بنده بودم.

ولی جالب است به دانیدکه تعدادی هم که به آن شیوه های زننـده، به مخالفت بر می خواستند و در مورد نوشته من کُمنت مثبت می نوشتند، صاحبان ملک خصوصی، تیـغ سـانسـور شان را نصیب آنها هم می کـرد. همان افرادمُعترض کمنت های خود را که ازحق آزادی بیان توسط مالکین سایت بی بهره شده بودند، برایم ارسال می کردند.

 

تعدادی دیگر از سایت ها در پـروسه، ماهیت خود را نشان دادنـد.

فکـر کنید هر نوشته ای که می فرستی چاپ می شود ناگهـان می بینی مقاله ای که فرستادی چاپ نمی شود! یکی دوبار هم ایمیل می فرستی که اشکال کارکجاست که انسان خود را در نوشته بعدی تصحیـح کند ولی از آنجائیکه شهامت و صداقت در کارشان نیست لُطف می کنند و جواب نمی دهنـد.

 

بر این مبنی، مجبور شدم که به نوشته خودم شک کنم! ولی از آنجائیکه بنده مانند آنها از"آزدی بیان" استفاده نمی کنم که به کسی فحش و یا انگی به زنـم، پس حتمأ باید خطای سیاسی کرده باشم!

از اینرو چند بار نوشته را مُـرور می کنم که ناگهان متوجه می شوم، ای دل غافل، چه نشسته ایدکه به فـردی دکتر، وکیل، استاد و غیـره در ایـران، گفته ام، بالای چشم اش ابـرو!

یا به فـلان "اصلاح طلب" گفته ام، بالای اون یکی چشم تان ابـرو!

یـا به جنبش حماس گفته ام، بالای دو تا چشم تان ابـرو!

یا اینکه می نویسم چرا واقـعیت و شرایط کشور لیبی را آنطور که هست شـرح نمی دهید!؟

این مبارزه که 100 سال پیش اتفاق نیافتاده است که به گوئیـد، سنـد و مـدرک نشـان بـده !؟

روز روشن مـردم لیبـی، چه به خواهیم چه نه خواهیم چه دوست داشته باشیم و یا نداشتـه باشیـم  علیه دیکتاتوری و استبـداد، مبارزه خشونت آمیز نـه مسالمت آمیز، آنهم با اسلحه (غـش نکنیـد!) می کنند!(قابل ذکر است که ممکن است نیروی جانشین ارتجاعی تر و دیکتاتور تر از قذافی باشد، چرا که بحث ِ این نوشته کوتاه نیست) این واقـعیتـی است که نمی دانـم چـرا خیلـی از این مفسرین و تئوریسین ها، جـرئت ابـراز آنـرا نـدارند.

اماجالبی و شاید هم خنده دار بودن بعضی ازاین کُمنت هااینجاست که انسان را به سازمان و یاحزبی می چسبانند که حقیقتـأ و بقول معروف، بـه گـروه خـونـی طـرف نمی خـورد.

البته تجربیات بسیاری در این مـوارد دارم(چون می نویسم) ولی نمی خواهم بیشتر از این، سرتـان را درد بیـاورم.

با این توصیـف، هرچند کوتاه، بر این بـاورم که فقـط، با خـوانـدن کتـاب در باب آزادی بیـان،حقوق بشـر  و ... یا حتی به جُـرم سیاسی بودن، زندانی و یا شکنجه هم شده باشی و غیـره، فـرد، نـه انسان دموکراتی می شود و نـه بـه دمـوکـراسی می رسد که بـه تواند از آزادی بیـان و حقـوق بشـر و ... دفـاع کنـد.

 

در هرحال خوشحال از اینکه، از آن تـعداد سایت هـا! که نوشته هایم را درج می کرده اند، فعـلأ هنـوز   تا اطلاع ثانوی، سایت هایـی به تعـداد انگشت های دست (البته یک دست!) باقـی مـانـده است   که نوشتـه هایـم را برایشان ارسال می کنـم و مسئولین این سایت ها، بنا به حـُرمـت گذاشتن بـه آزادی و دفـاع از آزادی بیـان، آنـرا چاپ می کننـد، سپـاس.

 

                                                                             شنبـه 12 شهریور 1390 - استکهلم

 

                    پـویـان انصـاری          

Pouyan49@yahoo.se          

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب پویان انصاری  در سایت پژواک ایران 

* پیام نوروزی(1397) [آقا] ی خامنه‌ای در خصوص آزادی بیان و چالش معیشت!   [2018 Mar] 
*از طرف من هم زیـر عبـای ...‏  [2018 Jan] 
*و اما شـرم زده گـان ِتـاریـخ  [2018 Jan] 
*کُمـونـیـست هـا و تـوجـیـۀ …!   [2017 Jun] 
*من محـکـوم نمی کُنـم ....   [2017 Jun] 
*شکـسـتِ خـلـقِ قـهـرمـان در ...!  [2017 May] 
*«خـاوران» ستـاد انتخاباتی نامزدهای ...  [2017 May] 
*بـر پـایـی عیـد نـوروز، خـنـجـری است بر قلب ...  [2017 Mar] 
*به اندازه کوپن خود صحبت کنید  [2017 Mar] 
* سـایـه شـوم سـرمـایـه بر حـقـوق بـشـر ...‏ ‏  [2017 Feb] 
*هـر جـا که پـا نهـادیـد جُــز ...  [2016 Sep] 
* آتـشفشـانِ سـرکـشِ دهـۀ شـصـت   [2016 Aug] 
*وقتی بهـار، پاییـز و زمستـان هم، در سوگِ ...   [2016 Aug] 
*سایه اُمیـد، در چشـم ِ غـم زده  [2016 Jul] 
*امـان از تسلیت گفتن های ...!  [2016 Jul] 
*بـرخیـز، او دارد چـون شمـع، ذره ... !  [2016 Jun] 
*وقتـی آب سر بـالا بـرود ساواکی هایِ ...!  [2016 Jun] 
*اول ماه مه و رفتـار مُصلـِـحـانـه، راز بقـایِ ...!  [2016 Apr] 
* به بهانه هشت مارس روز جهانی زن  [2016 Mar] 
*بـوسـه بـر انگشتـانِ آن دستی که، . .  [2016 Mar] 
*عجـایـب انـدر عجـایـب...!  [2016 Feb] 
*من در ساحلی امن، تـو در ... !  [2016 Feb] 
*فریاد آزادیخواهی شاهرخ زمانی در قلم و ... !  [2015 Sep] 
*هم چون شقایق، در میانِ دشتِ خـارِ ...  [2015 Sep] 
*به امید پیروزی نهایی تیم مردم دربندِمان بر تیم...  [2015 Mar] 
*سئوالات مُبهم امتحانیِ... 22 بهمن 57 !  [2015 Jan] 
*باز هم اندر خوشرقصی آقای ....  [2014 Dec] 
*چـرا فقـط در دو شهـر ...!؟  [2014 Nov] 
*کـوبـانـی یعنـی، حمـاسـه...  [2014 Oct] 
* دو خلافت ولی، با یک شمشیر خونین   [2014 Oct] 
*بـرای ...، اول بـایـد بـا کـدام ... !   [2014 Oct] 
*دم ِ شان گرم که زیر شمشیر خونین ِ ...  [2014 Jul] 
*گفت، زمـان، زمـانِ ...، گفتم ...!   [2014 Jul] 
*محکوم کردن ارتشِ ... بدون محکوم کردن سازمانِ ...!  [2014 Jul] 
*راستی شنیده ای که، آسه برو آسه بیا که ....!  [2014 May] 
*«همه سـر و تـه یـک کـربـاسیـم»   [2014 May] 
*باز روز کـارگـر بی سر و سامان، فرا رسید!  [2014 Apr] 
*اعـدام، در زیـر سـایـه بخششِ ...!  [2014 Apr] 
* یـادی از نسل کُشی در روانـدا   [2014 Apr] 
*زنـان، هنوز برای آن «حـق ِ انتخـاب» که ... !  [2014 Mar] 
*آن هوادار و این هوادار، کی بره این همه راه را ...!   [2014 Feb] 
*شـرم بر شما مُدعیـانِ اصلاح طلبی که...  [2014 Feb] 
*بـاز زائیـدهِ ایـن منـاسبـاتِ آخـونـدی، زر زد.  [2014 Jan] 
*حضور برخی هنرمند، در تـالار قاسم الجبارین (رودکی سابق)!   [2014 Jan] 
*به یـاد تمامی کسانی که برای آزادی، جنگیدند  به یـاد تمامی کسانی که برای آزادی، جنگیدند [2013 Dec] 
*اسرار کلیدِ آ سد روحانی شـارلاتـان را ... !  [2013 Dec] 
*مرگ عشق های قدیمی، همیشه در خاطره ها، ماندنیست.  [2013 Dec] 
*من بودم، حاجی نُصرت، آقا کِری و آبجی اشتون!  [2013 Nov] 
*اعـدام شـد !  [2013 Nov] 
*مُـذاکـرات محـرمـانـه زیـر لحـاف 1- 7 !   [2013 Oct] 
*تـابستـانـی بـر سـاحـل خـونیـن ِ یـک نـظـام  [2013 Sep] 
*بیـاد نسلی سرکش ِ مبـارز، و تسلیـم نشـدنـی  [2013 Sep] 
*امـا شگفتـا از ...!  [2013 Sep] 
*وفـای بـه عهـد و پیمـان، بـا ...  [2013 Sep] 
*بـاور کنیـد که، کامپیوتر شما خـراب نیست !  [2013 Aug] 
* انـدیشـه افشیـن ها را نمی توان کُشت ...  [2013 Jun] 
*چه روحانی، چه مصباح یزدی، زن ...  [2013 Jun] 
*4 سالِ دیگه "آقا"،سپاه و بسیج راضی ...!؟  [2013 Jun] 
*بـا آنهـا، هـرگـز ...  [2013 Jun] 
*اوج عقلانیت "آقا" و 8 کاند ... !  [2013 Jun] 
*بـاور کنیـد اگـر رژیـم پهلـوی ...  [2013 Jun] 
* کدام سوگُلی، به حجله رهبر می رود !؟  [2013 May] 
*چـرا تـو ... !؟  [2013 May] 
*ایـن بـار نـامـزد جـدیـد"آقـا" کیست!؟   [2013 May] 
* ۸ مارس و یـادی از کـارزار زنـان ...!  [2013 Mar] 
*چـوب حـراج بـر سـر ِ ...!  [2013 Feb] 
*فقـر ِاستـدلال از مسئله ای مُهم ...! پاسخی به ابراهیم جهانگیری!  [2013 Feb] 
*بقول شاعر، ایـن کُجـا وآن کُجـا ...  [2013 Feb] 
*پاچه و یقه گیری در مجلس، بـازتـابِ دوران ِ  [2013 Feb] 
*بـه بهـانـه ِ مسابقه فـوتبـال ِ و جایگاه مُقـام انسـان...!  [2013 Jan] 
*اولین جرقه شامورتی بـازی توسط ِ ...!  [2013 Jan] 
*نگذاریم آن رقص مرگ ...!   [2013 Jan] 
*نامه مُشترک فعالین کارگری و طنز تلخ ِ ... !؟  [2012 Dec] 
*فکر کنید که، ایـران تـریبـونـال ... !؟  [2012 Dec] 
*بشنو از دغل کاری، چون حکایت می کند!  [2012 Dec] 
*وقتی خود ِ"آزادی بیـان" هم، سلاخی می شود!  [2012 Dec] 
*«نسیـم ِ آزادی، در راه است»  [2012 Dec] 
* سـونـامـی درونی نسلی، در راه است!   [2012 Nov] 
* بیاد هنرمندن و نویسندگان سلاخی شده ...   [2012 Nov] 
*در شکـار روبـاه ...!  [2012 Nov] 
*لایـروبـی طـویـلـه اوژیـاس ...   [2012 Nov] 
* طنـز ِ ایـران تـریبـونـال ...!  [2012 Nov] 
*مُخـالـف یـا اپُـوزیسیـون، کـدام یـک !؟   [2012 Oct] 
*جـدل «خودمونی» به زبـان سـاده ...!  [2012 Oct] 
*اثـراتِ   [2012 Sep] 
*بـه بهـانـهِ زلـزلـه ... !  [2012 Aug] 
* "رفیـق"، لطفـأ سنگ را آنطرف پرتـاب کُـن یـا ...!؟  [2012 Jul] 
*حـالا نقـی یا تقـی، چه فـرقـی می کنـد!؟  [2012 May] 
*بـه بهـانـه اول مـاه مـه!  [2012 Apr] 
* امسـال سـالِ آخـر ِ ، کُـل ِ رژیـم بـایـد بـره ...  [2012 Mar] 
*آیـا مـالـه کشـی، حـد و مـرزی هم دارد!؟  [2012 Mar] 
*صندوقی خون نداها و سهراب‌ها  [2012 Mar] 
*بـه بهـانـه جـایـزه اُسکـار...!  [2012 Feb] 
*حـاصـل ِ آن اتحـاد، بـود ایـن جـدائـی هـا!؟  [2012 Feb] 
*۳۲ سـال هم به عُمـرمـان ... !   [2012 Feb] 
*عقب نگهداشتن یک خلق در کنـار بُمب اتـم!   [2011 Dec] 
*وقتی از حوزه ِ تئـوری، به پـراتیـک رفتم ...!  [2011 Dec] 
*آقای اکبر گنجی، نـه باشما همراهم نـه بـا آنهـا  [2011 Nov] 
*جنـگ هم نعمـت است هم ثـروت!  [2011 Nov] 
*«بهـار عربی» پیشکش خودتـان، ایرانیـان ...!  [2011 Oct] 
*وقتی در علوم «انسانی» 1=1000 می شود!  [2011 Oct] 
*افسوس می خورم وقتی که ...!  [2011 Oct] 
*اینقـدر اختـلاس را کِـش نـدیـد آخـه ...!  [2011 Oct] 
*مُنتظر جـایـزه اُسکـار اسلامی هم باشید!  [2011 Oct] 
*تـو خـود حـدیث ِ مُفصـل بخوان از این مُجمـَل!  [2011 Sep] 
*وقتـی تو ترافیـک فکری گیـر کُنـی ...!   [2011 Sep] 
*"شُـکـر" فقط می توانند با تیـغ شان سانسور کنند و گر نه...!  [2011 Sep] 
*یـک لحظه فکر کنید، اگر آنها هم ...!؟  [2011 Aug] 
*از رژیـم عبـاسـی، از آنهـا رقـاصـی!  [2011 Aug] 
*فـرق ِ عمـل و نتیـجـه عمـل ...!؟  [2011 Aug] 
*آنهـا از سرشت ِ دیگـر بـودنـد  [2011 Aug] 
*آن مُعلـم ُ و این شـاگـرد!  [2011 Aug] 
*فـرق رقـص و لـَـوَنـدی!؟ (قسمت سوم)  [2011 Jul] 
*فرق رقص و لَـوَنـدی!؟ (قسمت دوم)  [2011 Jul] 
*فـرق رقـص و لـَوَنـدگـی !؟  [2011 Jul] 
*جـدل های اپـوزیسیـونـی ...!  [2010 Sep] 
*پـاسخـی به لیچـارگویی های ِ ...!  [2010 Aug] 
*هـواداران میش و گـُرگ !  [2010 Aug] 
*اما آن صـدای «مشکوف» و راز ِ مُعمـای ِ ...!؟  [2010 Aug] 
*کـیش یا مـات، کـدامیـن !؟  [2010 Jul] 
*ماجرای تبدیل شدن غـوره به انگـور!  [2010 Jul] 
*کـدامیـن دلپذیـر تر و زیبـاتـر ...!  [2010 Jun] 
*نگـذاریـم 22 خـرداد امسـال ...  [2010 Jun] 
*بـالاخـره بـایـد چـکار کـرد!؟  [2010 May] 
*بازهم از این خبرها می شنویم که ...اعـدام شدند!؟  [2010 May] 
*رویـاها و واقعیت ها در مورد جنبش کارگری!؟  [2010 Apr] 
*واقـعــأ کـه، دلمـون را بـه ... !؟  [2010 Apr] 
*عجـب آشفتـه بـازاریسـت ...!  [2010 Mar] 
*آی بُتـه بُتـه بُتـه، رژیـم بایـد بیفتـه!  [2010 Mar] 
*بـاز هـم طنـاب ِ دار !  [2010 Mar] 
*یـک پیـروزی و دو شکـست !  [2010 Feb] 
*تفـاوت دو زلـزلـه در بهمـن ماه !  [2010 Feb] 
* گُجَستـَـک پیـرمـرد، در سراشیبـی سقـوط !  [2010 Jan] 
*باز هم خوش رقصی "شوالیه ها" !؟  [2010 Jan] 
*مـداح، قمـه کش و عابـر پیـاده!  [2009 Dec] 
*مـحمـودوف و محیـط زیسـت ...!!!  [2009 Dec] 
*نشستـگان بـر سفـره خـونیـن 30 سالـه، در گذرگاه ِ ...!  [2009 Nov] 
*راستـی، آیـا بـه جُـز ... !  [2009 Oct] 
*کبـوتــران زیبـــای رنگــارنــگ را هم سبـز ...!  [2009 Oct] 
*خیزش جوانان و کابوس های مادران  [2009 Oct] 
*بیزارم از این ... !   [2009 Sep] 
*دیگر سکوت جایز نیست!؟  [2009 Jul] 
*از هر دری، سخنی  [2009 Jul] 
*هزاران نفرین مادران بر ...  [2009 Jul] 
*گُمنام  [2009 Jul] 
*آخ، چه بد شد، باز هم ...  [2009 Jun] 
*ستاره ندا  [2009 Jun] 
*برای آنها که جو انتصابات در ایران، یک جورایی گرفته شون! گزارش انتخابات ریاست جمهوری در ایران در تلویزیون سراسری سوئد  [2009 Jun] 
*از این چهار سوگُلی، کدامین یک، به حجله رهبر می روند !   [2009 Jun] 
*آیا ما را در این سفر همراهی می کنید!؟  [2009 Apr] 
*تفاوت دو حیوان ...!  [2009 Apr] 
*تماس تلفُنی احمدی نژاد با اوباما!  [2009 Apr] 
*دخترک ِ گُل فروش...!  [2009 Mar] 
*کارزار زنان 4 ساله شد !  [2009 Mar] 
*مبارزات دانشجویان و رقص مرگ دیکتاتور !  [2009 Feb] 
*تنها جمهوری اسلامی خط قرمز ندارد، تو هم …  [2009 Feb] 
*در وصف «انقلاب» ۲۲ بهمن ۵۷  [2009 Feb] 
*توپ فوتبال ِ مسابقه زنان با پسران، سنگسار شد !؟  [2009 Jan] 
*جایزه سیمون دوبووار آری! جایزه نقدی نه !!!  [2009 Jan] 
*کودکان فلسطینی "عضو افتخاری" سازمان حماس !؟  [2009 Jan] 
*بازهم عید آمد، ولی ما هنوز، لُختیم !؟  [2008 Dec] 
*مگر از خائنین، انتظار دیگری هم هست؟!  [2008 Dec] 
*مراسمی شایسته، برای "مُردگان ِ زنده"  [2008 Dec] 
*وزیر راه آیت الکرسی به سوئد می آید!  [2008 Dec] 
*آقا، خانم، بچه میخری !؟  [2008 Nov] 
*و آنگاه، صفحۀ سفید به صدا در آمد!  [2008 Aug] 
*و اما ماجرای جشنواره یکی بود، یکی نبود، تو که ... !؟  [2008 May] 
*اول ماه مه و جنگ و جدل دوتا ....   [2008 Apr] 
*مبارزات زنان، و نقش کارزار زنان   [2008 Mar]