PEZHVAKEIRAN.COM پاسخی به مقاله آقای بهروز ستوده به مناسبت هفتادمین سال بنیان گزاری حزب توده ایران
 

پاسخی به مقاله آقای بهروز ستوده به مناسبت هفتادمین سال بنیان گزاری حزب توده ایران
پیمان کارون

 

آقای بهروز ستوده از نوشته شما، با عنوان "حزب توده ایران هنوز منتقدان را عامل امپریالیسم وارتجاع می داند"، هیچ چیز خوبی یاد نگرفتم.
این مقاله را تابلویی یافتم با رنگ هایی از تنفر و انزجار کور و افسار گسیخته. نمایش انزجار برخی از روشنفکران سرخورده و وامانده دوران دیکتاتوری های سابق و اکنون، و نه یک منقد با انصاف و منطقی. از جمله کسانی که قادرند با یک گردش قلم فداکاری ها و ثمرات بسیار مثبت تر از منفی هزاران انسان توده ای در همه نسل های عمر هفتاد ساله اش را، به بهانه برخی خطا های بعذا مهلک سیاسی، که زیان آن بیشتر بر خود تا دیگری، وارد شده است، با مشتی افترائات سخیف آلوده کنند. فراموش نکنید که وضعیت اسفبار امروز کشور ما محصول کار همه ایرانیان و جریانات سیاسی دیروز آن است. بنابرین به هنگام نقدهای لازم پیرامون مسائل و اشتباهات گذشته بایستی همگی مورد نقد قرار بگیریم و هر کدام ابتدا از خود شروع کنیم: چراغی که به خانه رواست بر مسجد حرام است. اما مشکل اساسی در این مقاله علارغم عنوانش نبود اثری از وجود نقد است. به جای نقد آنچه دیده می شود تنها تلاشی است در جهت نفی یک جریان سیاسی. این درست نیست!

راستی آقای ستوده آیا واقعا شما خبر ندارید که محتوای سئوال های سیزده گانه  شما، را که می شود در افترای وابستگی و جاسوسی برای کشور شوروی سابق خلاصه کرد، مضمون اصلی بازجویی های توام با شکنجه دستگاه های اطلاعاتی رژیم کنونی از رهبران این حزب بوده است؟! و عاقبت تنها موردی که توانستند در به اصطلاح صحت افترائات خود، و همچنین شما، رو کنند اعترافات اخذ شده در زیر شکنجه های فرا تر از مرگ بود؟! خجالت نمی کشید؟! تکرار افترائات بدون سندی که پیش از این منجر به جنایت علیه بشریت شده است بدتر است یا عامل ارتجاع و امپریالیسم بودن؟ خودتان هر کدام را که دقیق تر میدانید انتخاب کنید!

اما آقای ستوده شما هم حداقل به یک سئوال ساده و منطقی که هیچ شباهتی به سئوال های بازجو مآبانه شما ندارد لطفا پاسخ بدهید: چرا شما و همفکرانتان هرگز، نه در گذشته و نه در حال، قادر به ایجاد یک حزب با استقامت و با دوام در طول زمان، با تاکید بر روی زمان، و به عنوان بدیلی برای جایگزینی آنچه از حزب توده ایران خوشتان نمی آمده است، نشده اید؟ یک حزب بهتر! به هر حال نفی دیگران به خودی خود نه راه به تایید و حقانیت شما، و دیگر مفتریان حکومتی یا غیر حکومتی، می برد ونه به درد ساختمان یک جریان سیاسی بهترمی خورد. تحلیل گری غیر مسئولانه از سر عافیت و بی مسئولیتی تا به کی؟! اگر مرد میدان اندیشه و اراده های نیک هستید این گوی این میدان! بسازید آن حزبی را که قادر باشد ایده و امر آزادی و عدالت را به میان عموم مردم ایران رسوخ دهد و همه جنبه های زندگی انسان ایرانی را تحت تاثیر قرار دهد. و منادی وحدت برادرانه و داوطلبانه همه ایرانیان در عین عدالت باشد. نگارنده از خبر تحقق چنین خبر خوشایند و راه گشایی به وجد خواهد آمد. اما از ادامه نمایشات نفرت برانگیز و بدون منطق باز سازی و به سازی خود و دیگران بیزار است. بالاخره انتقاد و انتقاد از خود به هدف بهتر کردن یکدیگر راه معقول تری نسبت به نفی و زخم زدن به یکدیگر است. این شیوه خشونت بار و خشونت زای نفی و حذف کردن حریف، با هر وسیله نادرستی، یادگار و حاصل شوم نظام های استبدادی گذشته و حال است. بنابراین بهتر است مبارزه با استبداد و مظاهر آن را، هر کدام، ابتدا از خود شروع کنیم. و همچنین تفاوت های میان نقد و نفی و پیامدهای هر کدام را اگر عمیق تر مطالعه و درک کنیم بدون شک در ایجاد فضای دمکراتیک در جامعه موفق تر خواهیم بود.

کلام آخر، آقای ستوده، اینکه فراموش نکنید آنچه را که شما در ذهن خود نفی میکنید تنها مربوط به ذهن شما است: اما در خارج از این ذهنیت، در دنیای واقعا موجود، حزب توده ایران موجود است.

با آرزوی سعادت برای شما

 

منبع:پژواک ایران