رابطه دموکراسی با انتخابات ازاد
محمد زمانی

 
شاید ما تنها ملتی هستیم که بیش از صد سال است برای دموکراسی و ازادی مبارزه می‌کنیم و هر بار نتیجه‌ای بدتر از سابق را می‌گیریم؛ چون ما می دانیم که چه نمی خواهیم، نمی دانیم که چه می خواهیم .امروز همه ما از شرایط ایران با خبر هستیم و تکرار این همه گرفتاری بدون  راهکار و مانفیست برای حل مشکلات سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی ثمره  ایی جز یاس و نا امیدی برای مردم ، ارمغان دیگری ندارد.به سایت ها که می  نگری یک روز همه در مورد فدرالیزم مقاله می نویسند روز دیگر عده ایی شروع  به منشور نوشتن می کنند و عده ایی هم وارد مباحثی مثل انتخابات ازاد می  شوند بدون اینکه این مباحث را به نتیجه برسانند.
 
جلسات مختلف و کنفرانسهای  متعدد اما با نتیجه کم . باید پرسید که چه پاسخی به مردم گرفتار ایران دارید?ایا هنوز بعد از سی و چهار سال از عمر جمهوری ولایت فقیه نباید یک نسخه درست به مردم ارائه داد وداروی اشتباهی به انها تجویز نکرد? تا کی می خواهیم با مفاهیم بازی  کنیم ودر بحث تئوری بمانیم!تا کی و چه زمانی می خواهیم در تقابل و تخریب هم کوشا باشیم ! تا چه زمانی می خواهیم منافع شخصی را بر منافع ملی ترجیح  دهیم?ایا دموکراسی واعتقاد به انتخابات ازاد را قبول داریم یا اینکه می خواهیم ابزاری از ان استفاده نماییم ! از این لحاظ می گویم ، تنها چیزی که دربین این  همه مباحث گم شده است روند دموکراسی است.
وگرنه  ، روزگار ما این چنین نبود و نه شاهد ویرانی ایران ، توسط عده ایی دکاندار مذهبی .اگر بخواهم کوتاه در  مورد رابطه دموکراسی و انتخابات صحبت نمایم ، کم و بیش همه اشنایی دارید  اما در عمل عده ایی ،کوتاهی می کنند. چنان كه مي‌دانيم، در حكومتهاي  دموكراتيك، قدرت، خاستگاه مردمي دارد و بنابر خواست و رضايتِ مردم و از  طريقِ قرارداد ميانِ مردم ايجاد مي‌شود؛ يعني زمامداران و صاحبانِ قدرت، در واقع، امانتدارانِ قدرت اند، كه براي مدتِ معيني، در مرجعيتِ استفاده و  اِعمالِ قدرت قرار گرفته اند. معين و محدود بودنِ زمانِ حكومتِ زمامداران  به اين معناست، كه مردم صلاحيتِ آن را دارند، كه بعد از مدتِ معيني، شخصِ  ديگری را امانتدارِ قدرتِ خود بسازند. از اين رو قرار گرفتن در مرجعيتِ  رهبري و اعمالِ قدرتِ سياسي، تنها از طريقِ جلب و كسبِ رضايتِ مردم، امكان  پذير است و هر كسي كه خواسته باشد در اين مرجع قرار گيرد، بايد موردِ توافق و رضايتِ مردم باشد، در غيرِ آن، از هيچ طريقِ ديگر، امكانِ رسيدن به  مرجعيتِ اِعمالِ قدرتِ سياسي، امكان پذير نيست.
از این رو همه چیز متعلق به  مردم است.احزاب با برنامه مشخص وارد کارزار انتخابات می شوند و مردم هم با  شناخت ومطالعه رای می دهند.اما درایران بدلیل نبود ازادی احزاب ومطبوعات  این خواست عمومی ،مردم نادیده گرفته شده است.و در ان سوی اپوزیسیونی وجود  دارد که بدلیل تبعید ،دچار پراکندگی ودر تقابل با هم هستند.مثلا اگر بحث  فدرالیزم می شود عده ایی تعریف درست ارائه نمی دهند.افراد ویا احزابی می  گویند در چهار چوب تمامیت ارضی ایران به دنبال این نگرش هستند .عده ایی از  فدرالیزم زبانی ، قومی و منطقه ایی صحبت می نمایند.در این میان عده ایی  تجزیه طلب هم پیدا می شوند و می خواهند خودگردان باشند.وبرخی هم تا اسم  فدرالیزم می اید بدون کنکاش انها را جدایی طلب می دانند.مثال  بعدی انتخابات  ازاد است .
هر کسی از این مقوله تعریفی دارد . اقای خامنه ایی انتخابات ازاد  را در نگرش خود می بیند و افراد منتصب به خود را وارد کارزار انتخابات می  نماید .اصلاح طلبان هم خواستار رقابت احزاب درون حکومت با هم هستند و  التزام به قانون اساسی موجود که مشکل اصلی برای نهادینه کردن دموکراسی در  ایران است را سر لوحه خود نموده اند .عده ایی هم تعریفشان از انتخابات ازاد فرا از قانون اساسی موجوداست وخواستار انحلال ان می باشند.گروهی هم بر این باور هستند که هم انحلال طلبان و هم اصلاح طلبان باید با هم در خصوص  انتخابات ازاد متحد شوند در صورتی که خواست هر کدام متفاوت است. و یا تقابل جمهوری  خواهان و مشروطه خواهان در شرایط امروز که هیچ امکان انتخابات ازاد در  ایران برای نوع حکومت اینده وجود ندارد. منظور از این چند مثال، برای روشن  نبودن مفاهیم برای مردم است که هنوز مردم با معنای درست فدرالیزم و  انتخابات ازاد بیگانه هستند چرا که هر کسی بر اساس معیار خود صحبت می نماید .همین پارودکس ها باعث نبود یک هدف مشخص و راهبرد عملی برای مردم شده  است.پس هر چیز بدون توافق ورضایت مردم، در یک روند دموکراسی ،نتیجه خوبی  ندارد. به اعتقاد من اپوزیسیون باید بتواند با یک راهکار وهدف مشخص بر اساس معیارهای بین المللی و اعلامیه جهانی حقوق بشر با مردم صادقانه دیالوگ  داشته باشد.واز همه مهم تر خود به دموکراسی و حقوق شهروندی تک تک ایرانیان  اعتقاد داشته باشد و عمل نماید .وگرنه هر کس که بخواهد سازخودش را بزند و  پلورال هم نباشد مشکلات بیشتر خواهد شد.
 
پس اگر به دموکراسی وانتخابات ازاد  اعتقاد دارید نوع حکومت وسیستم مدیریتی کشور را به صاحبان قدرت که مردم  هستند واگذار کنید و سعی نمایید که نیروهای سکولار ، دموکرات وانحلال طلب  را در برابر حکومت توتالیتر ولایت جمهوری اسلامی متحد سازید.وقتی میگویید  انتخابات ازاد تعریف درستی را به مردم ارائه دهید. انتخابات ازاد یعنی  اینکه همه حق انتخاب شدن و انتخاب کردن را دارند.و کسی را نمی توان حذف  نمود. یا تمرکز قدرت و یا عدم تمرکز قدرت تک تک این موضوعات باید برای مردم روشن شود.در روند دموکراسی دو پهلو صحبت کردن معنایی ندارد. در نظامهای  دموکراتیکِ امروزی، اراده و رضايتِ مردم، از طريقِ دموکراسی وانتخابات تبارز مي‌يابد.
 
انتخابات، امكانِ آن را فراهم مي‌سازد، كه مردم فارغ از هرگونه ترس و فشار و نگراني، آزادانه، زمامدارِ موردِ نظرِ خود را برگزينند. مكانيسمِ  انتخابات به گونه‌ یي است، كه به صورتِ طبيعي، توافقِ نظرِ اكثريتِ مردم را آشكار مي‌سازد. يعني هركسي مي‌خواهد در مرجعيتِ رهبري و استفاده از قدرتِ  سياسي قرار گيرد، بايد توافقِ اكثريتِ مردم را با خود داشته باشد، تا  بتواند به مشروعيتِ اِعمالِ قدرت برسد. در واقع، فرضِ انتخابات بر اين است، كه حكومت بايد توسطِ اكثريت، يا نمايندۀ اكثريت، اداره شود؛ زيرا ما  ناگزيريم كه سرانجام راهي براي رسيدن به يك توافقِ نظرِ كُلي، براي ايجادِ  يك حكومت، داشته باشيم. در جوامعِ امروزي، كه متشكل از میليونها شهروند  است، دستیابی به این توافق، به گونۀ مستقيم، امكان ندارد و همچنان رسيدن به يك توافقِ همگاني نيز، عملاً، ناممكن است؛ پس ناگزیر بايد به رأي و نظرِ  اكثريت تن در داد.
 
در واقع، اين يكي از نواقصِ بزرگِ دموكراسي شمرده  مي‌شود، كه رأي و نظرِ اقليتها، در مقابلِ اكثريت، كنار گذاشته مي‌شود و  موردِ بي‌توجهي قرار مي‌گيرد و يا خواستِ آنان، قربانيِ خواستِ اكثريت  مي‌شود. در حالي كه دموكراسي، اصولاً «حكومتِ مردم» تعريف مي‌شود و قرار  است، كه مردم، در سايۀ دموكراسي، به حقوق و مطالباتِ خود دست بيابند؛ امّا  در عمل، حكومت، مطابقِ خواستِ اكثريتِ مردم ايجاد مي‌شود، نه برابر با  خواستهای همۀ مردم. اگر قرار است دموكراسي، نظامي باشد كه مردم را براي  رسيدن به خواستهايشان كمك كند، اين سؤال همچنان بي‌پاسخ باقي مي‌ماند، كه  چرا بايد اقليتها در مقابلِ اكثريت، از خواسته‌ها و مطالباتِ خود محروم  شوند؟... اگرچه از لحاظِ ساختاري و فني، اين نقضِ در نظامهاي دموكراتيك و  انتخابي وجود دارد، ولي حكومتِ اكثريت، به هيچ وجه به معناي آن نيست، كه  اقليتها از حقوقِ اساسيِ شان نيز محروم شوند. اكثريت، بنابر مكانيسمِ  انتخابات، تنها در مرجعيتِ ادارۀ حكومت و رهبريِ قدرتِ سياسي قرار  مي‌گيرند؛ ولي به هيچ صورت، نبايد باعثِ ضايع شدنِ حقوق و خواستهاي مردم  شوند. اصل بر اين است، كه حكومتها بايد تابعِ خواستهاي مردم باشند و نبايد  حقوق و آزاديهاي اساسيِ آنان موردِ بي‌احترامي و بي‌توجهي قرار گيرند.
 
نقشِ انتخابات، صرفاً انتقالِ مسالمت آميزِ قدرت است؛ چيزي كه در طول تأريخ،  هميشه فاجعه‌هاي هولناكي را خلق كرده است. اگر تأريخِ بشر را نگاه كنيم، به روشني مي‌بينيم، كه زمامداران، هميشه با قتلِ عام و كشتار‌ها و ظلمهاي  گسترده‌یي قدرت را به همديگر تحويل داده اند و همواره باعثِ ظلمها و  تجاوزاتِ بي‌شماري بر حقوق و امتيازاتِ مردم شده اند. بحثِ انتقالِ قدرت،  يا آنچنان كه كارل پوپر مي‌گويد، خلعِ زمامداران، هميشه معضلِ اصلي در  سياست بوده است. پوپر، قدرتِ خلعِ زمامداران را به نامِ قدرتِ منفي ياد  مي‌كند و مهمترين كاركردِ انتخابات را نيز همين مي‌داند. به زغمِ او آنچه  اهميت دارد اين است، كه دموكراسي بايد امكانِ رهاييِ بدونِ خونريزي از يك  دولت را، كه به حقوق و وظايفِ خود احترام نمي‌گذارد، يا حتی اگر صرفاً  سياستهاي آن را نادرست مي‌داني، فراهم سازد (درسِ اين قرن، كارل پوپر،  ترجمۀ عزت‌الله فولادوند). انتخابات، بعد از هردورۀ معين، اين فرصت را به  مردم مي‌دهد، كه به راحتي و سهولت، قدرت را به مرجع يا شخصِ ديگری منتقل  كند. امّا اين سوال را فراموش نكنيم، كه آيا انتخابات در تمامِ جوامع، نقشِ مؤثرِ خود را مي‌تواند بازي كند؟ يا به تعبيرِ دقيقتر، چگونه مي‌توان يك  انتخاباتِ مؤثر داشت؟ چه چيزي مي‌تواند نقشِ انتخابات را در انتقالِ قدرت  به نفعِ مردم برجسته تر سازد؟ایا اپوزیسیون می تواند با اتکا به اتحاد در  کنار هم برای گذار از حکومت فعلی به نتیجه برسد?ایا می توان با اعتقاد به  دموکراسی و انتخابات ازاد که همه گروها و جناح ها شرکت نمایند در اینده  امیدوار بود?ایا می توانیم با اعتقاد به دموکراسی ایران را نجات دهیم?ایا  روزی فرا خواهد رسید که بدانیم چه می خواهیم?ایا می توان خوشبین بود که  دموکراسی و انتخابات ازاد به معنی واقعی در ایران پس از ج.ا نهادینه  شود?اینها پرسشهایی است که تک تک ما باید پاسخ دهیم.

محمد زمانی

منبع:پژواک ایران


محمد زمانی

فهرست مطالب محمد زمانی در سایت پژواک ایران 

*اندیشه انتقادی مکتب فرانکفورت و ایران امروز   [2018 Aug] 
*بررسی و مشخصه یک حکومت مطلوب   [2017 Dec] 
*نقدی بر اندیشه انحصار طلبی از دیدگاه توماس هابز  [2017 Jul] 
*بدون نقد; نمیتوان بنیان حقوق شهروندی را گسترش داد   [2017 Jun] 
*بدون اندیشه انتقادی ; نمیتوان به دمکراسی رسید   [2017 May] 
*پشتيبانى و حمايت كميته مشترک هماهنگى عملى از فراخوان زندانيان سياسى   [2015 May] 
*نقش صندوق رای در جمهوری اسلامی  [2015 Mar] 
*تصویب قوانین ضد بشری از طرف مجلس شورای اسلامی محکوم است  [2014 Nov] 
*آینده ایران را دستخوش احساسات نکنیم   [2014 Jun] 
*براندازی حکومت اسلامی؛ از طریق ایجاد جنبش با استراتژی مشخص   [2014 Mar] 
*نقدی برانحصارطلبی نوری علا و کورش اعتمادی در جنبش سکولاردمکراسی   [2014 Feb] 
*با حکومت اسلامی چه باید کرد؟  [2014 Jan] 
*روی سخن با خامنه ای و اصلاح طلبان در خصوص پیمان عارفی  [2013 Dec] 
*ضرورت تقویت جنبش سکولار دموکراسی  [2013 Nov] 
*حکومت اسلامی در ذات خود فریبکار است   [2013 Sep] 
*شرکت سپاه گستر؛ نیروی وفاداربه حکومت اسلامی استخدام مینماید   [2013 Sep] 
*سکولار دموکراسی ; تنها الترناتیو حکومت اسلامی در ایران  [2013 Sep] 
*کلید روحانی در بحران های بی شمار گم شده است  [2013 Jul] 
*نظر خامنه ایی به ماله کشان و ساندیس خوران نزدیکتر است  [2013 Jun] 
* تحلیلی در خصوص اتحاد اپوزیسیون  [2013 May] 
*خامنه ایی کل قدرت را به هاشمی واگذار می کند  [2013 May] 
*تحلیلی در مورد نشست پاریس در خصوص تشکیل شورای ملی  [2013 May] 
*روی سخن با مردم در استانه انتصابات ریاست جمهوری  [2013 Apr] 
*امیدی تازه در نشست کلن  [2013 Apr] 
*وقاحت جمهوری اسلامی در استانه انتخابات  [2013 Apr] 
*نقدی به مقاله انصافعلی هدایت ؛ در خصوص تجزیه اذربایجان جنوبی  [2013 Mar] 
*چه چیزی مولد استبداد است ؛ قانون اساسی یا خامنه ای  [2013 Feb] 
*یک «نه» بزرگ به حکومت اسلامی در استانه انتخابات  [2013 Feb] 
*شرکت در انتخابات چه دستاوردی برای مردم دارد؟  [2013 Feb] 
*در کجای دنیا رفتار «رهبران اپوزیسیون» این گونه است؟  [2013 Feb] 
*از صبح انقلاب تا امروز مردم احساس آزادی نکرده‏ اند؟   [2013 Feb] 
*باید به جنایات این حکومت پایان داد   [2013 Jan] 
*رابطه دموکراسی با انتخابات ازاد   [2013 Jan] 
*بی تفاوتی اصلی ترین عامل بحران‎  [2013 Jan] 
*اقای احمدی مقدم : شما مستوجب برخورد هستید   [2012 Dec] 
*خانم کروبی واقای قدیانی; مشکل قانون اساسی موجود است   [2012 Dec] 
*اقای لاریجانی شما بهتر است به همان نجف برگردید  [2012 Dec] 
*چرا دیکتاتورها از سقوط هم پند نمی‌گیرند  [2012 Dec] 
* اپوزیسیون نیازمند آسیب شناسی است  [2012 Nov] 
*باید اپوزیسیون واقعی شکل بگیرد؟  [2012 Nov] 
*هوا بس ناجوانمرانه سرد است  [2012 Oct] 
*ایا اصولا جامعه و روشنفکران ما نقد پذیر هستند؟  [2012 Oct] 
*روشنفکران قدیمی; نسل امروز به ایران فردا می اندیشد  [2012 Oct] 
*اپوزیسیون به کدام سمت میرود;دموکراسی خواهی یا قدرت خواهی  [2012 Oct] 
*مراقب سناریو هاشمی و دیگر سناریوها باشید  [2012 Sep] 
*عواقب کار کردن نجار بجای بقال؟  [2012 Sep] 
*ایا مدیریت مالزی می تواند الگوی خوبی برای ایران باشد   [2012 Sep] 
*استقبال از دموکراسی نو  [2012 Sep] 
*دموکراسی نو به بازارامد؟  [2012 Sep] 
* ایران به کدام سمت می رود تجزیه یا تمامیت ارضی  [2012 Aug] 
*حاکمیت ملی راه گشای اتحاد اپوزیسیون  [2012 Aug]