حبیب آرگو
کورش کبیر
منبع:پژواک ایران
حبیب آرگو
حبیب الله بیطرف متولد یزد و وزیرنیروی دولت خاتمی درم صاحبه ای با ماهنامه تدبیریزد مواردی رامطرح کرده است که مایلم بخش هایی ازآن را برای آگاهی نسل های فعلی وآینده مشمول شفاف سازی قراربدهم تا از تحریف حقایق جلوگیری کرده باشم.
لازم به توضیح است که پس ازمشاهده فیلم “آرگو” باکارگردانی بن افلک بدلیل برخی ضعفها درآن گفتگویی کوتاه با جان لیمبرت دیپلمات وگروگان سابق دراین خصوص داشتم که وی با توجه به ماهیت هالیوودی فیلم سازی در آمریکا آن را چندان جدی تلقی نکرد ولی حساسیت رژیم ایران وتصمیم به هدردادن میلیونها دلارازپول وخزانه ملت ایران به یک لومپن فرانسوی بعنوان وکیل برعلیه سازندگان فیلم همچنان مرا آزارداده و مصاحبه حبیب بیطرف انگیزه ای برای نوشتن این مطلب گردید. برای آگاهی ازدیدگاهم درمورد فیلم “آرگو”به “اینجا” مراجعه کنید
نگارنده درواقع نمی داند منظورازانتشاراین اطلاعات درمقطع کنونی چیست؟ اگرهدف این است که گفته شود احمدی نژاد بدلیل مخالفتش با اشغال سفارت آمریکا درسال 79 ضدآمریکایی نیست اینکه از روز اول روی کارآمدن احمدی نژاد اظهرمن الشمس بوده است وبارها گفته شده که وی وکسانی که وی راسرکارآوردند ازاول هم نه تنها ضدآمریکایی نبودند بلکه آیت الله خمینی ازآنها واسلام شان بعنوان ” طرفداران اسلام آمریکایی” یاد می کردند وازنظرقدرت وتدبیرآنان در کشورداری هم رهبری انقلاب اسلامی معتقد بودند این گروه حتی توان اداره یک نانوایی را هم ندارند.
حزب جمهوری اسلامی ودنبالچه های آنان دردانشگاههایی نظیرعلم وصنعت یا تربیت معلم درآنهنگام خطرکمونیست های داخلی وشوروی را جدی تردانسته وبهمین دلیل نیزدرواکنش به طرد نمایندگان خود ازسوی دانشجویان اشغال کننده سفارت آمریکا انقلاب فرهنگی وتعطیلی نزدیک به سه ساله دانشگاههای کشوررا رقم زدند.
آقای جبیب بیطرف نیزکه پس ازاشغال سفارت ریاست اداره عملیات را بعهده داشته وپس ازآزادی گروگانها بهمراه 5 تن از دانشچویان مذکوربه اداره نخست وزیری منتقل وعمدتا دربخش های اطلاعاتی درگیربودند قاعدتاحرفهای زیادی برای انتقال به نسل جوان دارند که متاسفانه با محافظه کاری ویژه یزدی ها تریبون رابه کسانی می دهند که نه تنها دراشغال سفارت نقش نداشتند بلکه با استفاده ازموقعیت خودبعنوان مترجم یا تدارکاتچی بتدریج درغیاب یا سکوت عده ای ازفعالین خودرا سخنگوی دانشجویان اشغال کننده جلوه دادند توصیه بنده به آقای جبیب بیطرف این است که هرچه سریعترخاطرات خود را باذکرجزئیات منتشرنمایند.
دوتحریف اصلی ازسوی ایشان ودرمصاحبه فوق اولا عدم اطلاع آیت الله خمینی ازاشغال سفارت آمریکا بود که متاسفانه عمده رهبران دانشجویان برای نشان دادن عدم وابستگی خود به رژیم به آن استناد می کنند که این امرکامل دروغ است وآیت الله خمینی ازطریق فرزندش حاج احمد وموسوی خویینی ها ازچندروزقبل درجریان قرارداشت وحتی یک سخنرانی شدید نیزبعنوان آتش تهیه حمله دانشجویان به سفارت آمریکا دردوروزقبل ازآن ایرادنمود(مشابه سخنان خامنه ای قبل از حمله به مطبوعات وماجرای کنفرانس برلین درسال 79)
تحریف دوم درخصوص بحث دشمنی آمریکا با ایران درجریان انقلاب وپس ازآن بوده که کاملا دروغ است واصلا ماجرا مبارزه با آمریکا نبود وداستان “مرگ برآمریکا” که باگذشت یکسال ازپیروزی انقلاب شروع شد نظیرشیفت مخالفت خمینی ازمخالفت با آزادی زنان وحذف زمین خواری به کاپیتولاسیون برای بسیج روشنفکران درپشت سرخودبود.(یک تاکتیک قدیمی که توسط هاشمی به خمینی پس ازحوادث خرداد 42 القاء گردیده درمهرماه 43 عملیاتی گردید)
اشغال سفارت آمریکا بعنوان یک ترفند برای بحران سازی کاذب جهت خروج کشورازبن بست داخلی وبی برنامگی انقلاب، ترس ازبازگشت رژیم سابق ونیازبه تخلیه انرژی های انقلابی بود که برای حاکمان جدید وفاقد هرگونه نظم وترتیب وبرنامه خطرناک بود همان انرژیهایی که بعدا بخش دیگری ازآن درجبهه های جنگ تخلیه شد ودرواقع ده سال اول انقلاب رهبران کشوربدلیل فقدان برنامه جهت اداره کشورکه اکنون نیزبچشم می خورد به چنین بحران سازیهایی برای جلب توجه مردم به خارج ازکشور(دشمن خارجی) نیازداشتند
حبیب الله بیطرف دریک توجیه بی پایه واساس ازاشغال سفارت بعنوان یک عملیات ضدکودتا نام برده درحالیکه حتی با این فرض قطع روابط دیپلماتیک راه کارقانونی وحقوقی آن بود ونه ” گروگانگیری دیپلماتهای یک کشوروبرخلاف تمام معاهدات ومقاوله نامه های بین المللی که به ادعای رهبران کشورجنگ 8 ساله عراق تنهایکی ازپیامدهای آن بوده است. بیطرف دراین خصوص گفته است ” اگرسفارت آمریکا را نمی گرفتیم، کودتایی شبیه 28 مرداد رخ می داد.”
وی دربخشی دیگرازسخنان خودبااشاره به مخالفت احمدی نژاد با اشغال سفارت سخن گفته است واینکه احمدی نژاد سایر نمایندگان دانشگاههای تهران (اصغرزاده، میردامادی وبیطرف) راتهدید به لودادن طرح به دولت بازرگان کرده است.
دراین خصوص باید گفته شود که آقایان سیدی نژاد نماینده دانشگاه تربیت معلم واحمدی نژاد نماینده دانشگاه علم وصنعت بودند که درآنموقع بعنوان شاخه دانشجویی حزب جمهوری اسلامی به رهبری بهشتی، خامنه ای ورفسنجانی شناخته می شدند البته نمایندگان دانشگاه صنعتی خواجه نصیر(فنی ومهندسی سابق) هم درتسخیرنقش داشته ومعاون حبیب بیطرف دراداره عملیات فردی بنام احدمحمدی وتعدادی دیگرازدانشجویان آن دانشگاه بودند وی اکنون ریاست سازمان گردشگری بنیاد مستضعفان را برعهده دارند وازمفسدان کلان اقتصادی وابسته به بیت رهبری است.
حبیب بیطرف گفته است ” اصل حرکت برای 3 روز برنامه ریزی شد وقراربود دانشجویان بخاطر اجازه ورود شاه به آمریکا، به دولت آمریکا اعتراض کنند وخواستار بازگرداندن شاه به ایران شوند. قراربراین بود که اگرپس از3 روزمسئله حل نشود، نمایندگانی نزد آیت ا… منتظری بروند وایشان پیام دهند که دانشجویان برگردند.”
که دراین رابطه باید گفت اول اشغال برای دوروز ونه سه روزبرنامه ریزی شده بود وداستان منتظری هم درست بود زیرا امورانقلابی ونهضتی دراختیارایشان بود اما ورود آیت الله خمینی ونامیدن اشغال سفارت به انقلابی بزرگترازاول ماجرا را درمسیری دیگرقرارداد که تا اکتبرسوراپرایز وقدم نهادن ریگان به کاخ سفید والتیماتوم وی به رهبران ایران ادامه داشت.
حبیب بیطرف درخصوص مطلع بودن آیت الله خمینی (ازطریق موسوی خویینی ها واحمدخمینی) وبالتبع آن موافقت با اشغال سفارت وگروگانگیری آشکارا بدینصورت دروغ می گوید:
ایشان (موسوی خویینی ها) گفتند امام خمینی، رهبررسمی انقلاب وبنیانگذارجمهوری اسلامی هستند ومصلحت نیست این حرکت خودجوش را تایید یا تکذیب کنند. بنابراین شما نباید توقع پاسخ از امام داشته باشید. برای ما مخصوصا دانشجویان دانشگاه تهران مهم بود که نظرامام دراین رابطه چیست ودوستان می گفتند اگرامام مخالف باشند، ماحاضربه انجام این کار نیستیم. این نظر دانشجویان را به آقای موسوی خوئینی ها منتقل کردم. ایشان درنهایت گفتند من موضوع را به امام منتقل می کنم، اگر امام مخالف بودند، نظرایشان را بصورت فوری وتا 2 روزدیگربه شما اعلام میکنم.”
وخود سپس پاسخ می دهد: ” دو روزگذشت، امام نظری ندادند ولی درپیامی که درآن روزها صادرکردند، اشاره به تشدید حملات دانشجویان وطلاب بر علیه آمریکا کردند و ما دانشجویان این پیام را به عنوان پاسخ مثبت امام تلقی کردیم.”
مطالب فوق دروغ محض بوده که نظیراشغال سفارت انگلیس دردوره رهبری خامنه ای با هدف برائت رهبرکشورازدست داشتن دراین اقدام غیرقانونی ووجشیانه صورت می گیرد بنا به اطلاعات کاملا موثق نگارنده آیت الله خمینی کاملا درجریان امرقرارداشتند وسخنرانی ایشان هم درروزهای قبل ازاشغال درواقع آتش تهیه حمله به سفارت آمریکا بود
حبیب بیطرف درخصوص پیامدها وتاثیراشغال سفارت آمریکا درتهران می گوید: ” معتقدم این حرکت یکی ازتاثیرگذارترین وقایع انقلاب بود وباعث شد تا تهدیدهای جدی از”سر” انقلاب عبورکند. درآن زمان بحث کودتا بصورت جدی مطرح بود واگراین حرکت انجام نمی شد انقلاب ونظام نوپای جمهوری اسلامی بر اثر کودتایی شبیه کودتای سال 1332 ضربه میخورد و یا با روند استحاله از درون (منظوردولت ملی مذهبی بازرگان) از مسیر خود خارج میشد.
اینهم ازدروغ های بافته شده برای توجیه خسارات ناشی ازاشغال سفارت آمریکا می باشد آمریکا درتمام مراحل انقلاب به رای ونظرمردم ایران احترام می گذاشت وانقلاب ایران یکی ازمسالمت آمیزترین بود که با همکاری آمریکا ومتحدین غربی اش درگوادولوپ مقررشد شاه ازایران خارج ومقدمات ورود وحاکمیت آیت الله خمینی با دوشرط فراهم شود (اول ادامه جریان صدورنفت ودیگری حفظ ارتش ایران) داستانهایی نظیرماجرای طبس، کودتای نوژه وجنگ عراق همگی پس ازاشغال سفارت آمریکا اتفاق افتاد ونه قبل ازآن که به دشمنی تعبیرشود وبجزمورد اول که صرفا یک عملیات محدود و مشروع برای نجات دیپلماتها یا گروگانها بود سایرموارد منطقه ای بوده وربطی به آمریکا نداشت درواقع جدی ترین دشمن رژیم جدید عراق تحت رهبری صدام حسین بود که درصدد تنبیه آیت الله خمینی ورژیم اسلامی بدلیل دخالتهای آن درعراق وعدم شناسایی نظام سیاسی حاکم برعراق صورت می گرفت.
حبیب بیطرف درخصوص انعکاس نامطلوب اشغال سفارت، برخوردبا دیپلماتها بعنوان جاسوس وانزوای جهانی ایران که تاهم اکنون پیامدهای معنوی ومادی آن گریبانگیرملت ودولت ایران می باشد می گوید :
” حرکت تسخیر لانه جاسوسی به غیر ازنحوه ورود که با پریدن دانشجویان از روی نرده ها و بستن چشمهای گروگانان در روزهای اول، کمی خشن بود، ولیکن درسایرجهات به عنوان یک حرکت اعتراضی مستقل دانشجویی هویت داشت. شورای مرکزی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، با هوشمندی خود وتحت هدایت آقای موسوی خوئینی ها توانست یکی ازمهمترین وحساسترین جریان های گروگانگیری را درعرصه بین المللی مدیریت کند. دانشجویان توانستند دریک دوره طولانی 14 ماهه حقانیت خواسته های منطقی خود را برای دنیا اثبات کنند ودرعین حال درطول دوره گروگانگیری، آمریکایی ها را مانند «گل» نگهداری کردند. دردوره 444 روزگروگانگیری رفتاردانشجویان با گروگانهای امریکائی کاملا انسانی و اسلامی بود وحتی پخت غذاهای آنان توسط آشپزپاکستانی خودشان انجام میگرفت تا با ذائقه آنان سازگارباشد.”
به سخنان فوق بنگرید دقیقا با منطق تروریستی یک گروگانگیروقتی حمله وحشیانه به یک سفارت بیدفاع خارجی برخلاف کلیه قواعد دیپلماتیک وبا پشتیبانی بالاترین مقام حکومتی یعنی رهبری ونیروی نظامی آن کشوربه دروغ یک عمل انقلابی نامیده شود بدیهی است که حبس 444 روزه آنها نیزبامنت “نگهداری چون گل” ورفتارباآنها اسلامی وانسانی وتعذیه آنها ازمحل انبارهای غذای آنها توسط آشپزنیزناشی ازحس مسئولیت خواهی تلقی می شود؟!
درخصوص حفاظت ازسفارت وجلوگیری ازفرارگروگانها نیزجبیب بیطرف پس ازاشاره به پراکنده کردن دیپلماتهای آمریکایی درشهرهای مختلف پس ازعملیات ناموفق نجات آنان ازطریق صحرای طبس می گوید:
” برای حفاظت ازلانه جاسوسی وجلوگیری ازتهدیدات خارجی وپیشگیری ازفرارگروگانها تدابیری اندیشیده شده بود، ازجمله آنکه حفاظت خارجی سفارت برعهده سپاه قرارگرفته بود وحفاظت داخل سفارت با انجام آموزشهایی برعهده دانشجویان بود.”
البته برخی ازدانشجویان فوق نیزازنظرتجربه های نظامی بدلیل برخورداری ازآموزشهای فشرده یا عضویت همزمان در سپاه نیزدستکمی ازسربازپاسداران مسئول حفاظت خارجی سفارت نداشتند بالاخص اینکه سه تن ازافسران تیپ نیروهای ویژه مسئول آموزش نظامی تخصصی آنان شده بودند یعنی فرمانده حسین شهرام فرکه درکردستان کشته شد وسرتیپ اصغرنوری واحمد دادبین که درجریان جنگ وپس ازآن به رده هایی چون فرماندهی لشکر، سپاه، نیرو وجانشین رییس ستادکل قوا رسیدند. بیش ازسی تن ازدانشجویان خط امام درجریان جنگ هشت ساله ایران وعراق کشته شدند که دربین آنها محسن وزوایی وعباس ورامینی دوتن ازفرماندهان لشکر27 محمدرسول الله تهران ازشهرت بیشتری برخورداربودند. علی حاتمی اولین نفری که ازنرده ها ودیوارسفارت آمریکا بالارفت نیزجزو کشته های جنگ بود .
تقی محمدی فردی که عکس وی بعنوان حضوراحمدی نژاد درعملیات اشغال سفارت مطرح گردید نیزدرماجرای انفجاردفتر نخست وزیری درشهریور60 بدلیل شکنجه وارده توسط اسدالله لاجوردی برای اعتراف گیری خودرا حلق آویزکرده و خودکشی کرد. افرادی نظیرموسی (اکبر) رفان به فرماندهی نیروی هوایی، علیرضاافشاربه ریاست ستاد کل سپاه پاسداران و فرماندهی نیروی بسیج، رضاسیف الهی به معاونت اطلاعات سپاه واولین فرمانده نیروی انتظامی، محسن میردامادی به معاونت اموربین الملل سپاه، علی زحمتکش به معاونت لشکر، محمدرضاخاتمی به دبیرکلی حزب مشارکت و…رسیدند. گروگانها نیزپنج ماه پس ازشروع جنگ دربهمن 59 آزاد شده وسفارت آمریکا درسال 64 رسماتحویل سپاه پاسداران گردید.
داستان سرایی حبیب بیطرف درمورد تقسیم گروگانها به دوگروه “مغز” و”بازو” که برای فرارنقشه ها می کشیدند وسپس دانشجویان خط امام نظیرسربازان گمنام حیدرمصلحی 007 نقشه های آنان رایکی پس ازدیگری خنثی می کردند نیزازآن حرفهاست وی دراین رابطه می گوید:
” گروگانها بطورکلی، دو دسته بودند گروه اول مغزوگروه دوم بازو! مغزها برای فرارنقشه می کشیدند وبازوها عامل عملیات بودند. ما این را متوجه شده بودیم وبه همین علت آنها را جدا ازهم نگهداری میکردیم.”
البته برخی ازگروگانها که تحمل حبس رانداشتند طبیعی بود که بصورت انفرادی درفکرفرارباشند ولی از آنجاییکه سفارت هم ازداخل وهم ازخارج درتمام اضلاع خودحفاظت می شد امکان اینکاروجودنداشت بعنوان مثال دریک مورد که یکی ازگروگانها (فکرکنم جان لیمبرت) درصدد فراربرآمده بود به پست یکی ازخانمهای نگهبان بنام (م –ن) برمی خورد وچون رمزعبور(اسم شب) رابلدنبوده است باوی درگیروحتی ازاسلحه ژ-3 آن خانم یک تیرهوایی نیزشلیک می شود و گروگان مربوطه پس از درآوردن خشاب اسلحه به سمت ته سفارت رفته وپس ازمشاهده نگهبانان پاسداردربخش خارجی سفارت ناچارا خود راددرمیان بشکه های بزرگ خالی مخفی می کند البته رنگ قرمزلباس وی درآن شب نیزتابلوبوده است ولی جالب این است که وقتی پاسبخش وسایرتیم عملیات به سراغ خانم نگهبان مذکور می روند که عینکی وچشم های ضیفی هم داشته است وی را متهم به توهم کرده که احتمالا یک حیوان یا سگ را اشتباهی گروگان آمریکایی درحال فرارفرض کرده است ونهایتا درصبح همان روزگروگان مذکورکه شدیدا نیزدرمیان بشکه ها شب راسپری کرده وسرمازده شده بودتوسط علی زحمتکش ازسران دانشجویان ومعاون حبیب بیطرف درامرحفاظت گروگانها پیدا شد
اعتراف جبیب بیطرف به اینکه ازمیان 68 نفردیپلمات تنها 3 نفرآنهاکارمند سازمان سیا بودند (بعبارتی 4% پرسنل ماموراطلاعاتی وامینتی بودند) نیزدلیل دیگری بربطلان نقشه گروگانگیری دیپلماتها تحت عنوان “جاسوسان” واشغال سفارت با عنوان “لانه جاسوسی” بود.چنانچه این نسبت با ماموران اطلاعاتی رژیم ایران درخارج مقایسه شود کهدربرخی ازکشورها به 50% می رسد آنوقت متوجه می شویم که آقای بیطرف وهمفکرانش طی سه دهه چه دروغهایی که به خوردملت ایران نداده اند.
حبیب بیطرف درخصوص نحوه دستیابی به اسنادمجرمانه درون سفارت هم دروغ می گوید وی درابتدا این مدارک رابه سه دست میکروفیش ها، اسناداسکن شده بروی فیلم های رادیولوژی وسپس اسناد کاعذی خرد یا درواقع رشته شده توسط دستگاه تقسیم می کند که درست است ولی وی به دروغ می گوید:
“البته بخشی ازاسناد دسته سوم توسط گروهی ازدانشجویان ودانش آموزان بازسازی شدند. ازاین اسناد بازسازی شده مطالبی دررابطه با فعالیتهای محرمانه آمریکا درایران بدست آمد که تحت عنوان «اسناد رشته ای» چاپ ومنتشر شد.”
لازم به توضیح است اولا بخش عمده ای ازاسناد بصورت دست نخورده ازاتاق بروس لینگلن کارداربدست آمده بود که درآنهنگام بهمراه دوسه تن دیگرازدیپلماتها با یکی ازنهادهای دولتی ایران جلسه داشتند ثانیا داستان بازسازی اسناد فوق ازاینجاشروع شد که خانم آلیزابت آن سویفت مسئول بخش سیاسی سفارت درابتدا بصورت جدا ازدیگرگروگانها نگهداری می شد (البته بعدا خانم کاترین کوب دیگرگروگان انفرادی زن بوی ملحق شد) ویکی ازخانمهای دانشجو بنام (الف-س) مسئول مراقبت ورفع تنهایی ازایشان شده بود واتفاقا بدلیل شخصیت هردوخانم اینها باهم رفیق شده بودند وخانم دانشجوی فوق اولین فردی بود که برای سرگرمی به فکرچسباندن آن رشته ها وبازسازی اسناد برآمد ووقتی خانم سویفت پشتکاروی رامی بینید وی را راهنمایی می کند وباگذاشتن دوکش دربالا وپایین یک صفحه کلیپ برد به وی می آموزد که باید ازطریق تشخیص رنگ وجنس کاغذ و فونت تایپ چگونه می تواند یک سند رابازسازی کند البته بعدها که این عمل تکراروتکرارشد مسئولین دانشجویان یک بخش رابه همین امراختصاص داده وهم ازنیروهای دانشجویی وهم دانش آموزی برای بازسازی اسناد استفاده کردند ولی بهرنحو معماران اصلی بازیابی اسناد سفارت آمریکا خانم آلیزابت سویفت وخانم الف –س بودند که متاسفانه هردوی آنها نیزبه سرنوشتی عجیبی شدند آلیزابت سویفت درسال 2004 درحال تمرین اسب سواری وپرش درکنارشوهرش پل کرونین دچارحادثه شد ودرگذشت وخانم الف –س نیزازسوی روسای خود دریکی ازدانشگاههای تهران به اتهام دفاع ازحقوق مردم وحمایت ازجنبش ملت ایران برای اخراج دراختیارکارگزینی قرارگرفته است.
واقعیت امراین است که اکنون عمده دانشجویان فوق به اشتباه بودن حرکت فوق وخسارات جبران ناپذیرآن پی برده اند وبهمین دلیل ازتایید هرگونه حرکت مشابه اشغال سفارت آمریکا خودداری می کنند ولی برای تبرئه خود شرایط سالهای اولیه انقلاب را بهانه می اورند حبیب بیطرف نیزازاین قاعده مستثنی نبوده ودرپاسخ به سوال خبرنگاردرخصوص توصیه به امکان تکرارمجدد آن حرکت درآینده می گوید:
” نخیر. این حرکت درسال 1358 و درشرایطی که انقلاب کاملا تثبیت نشده ونظام جمهوری اسلامی نوپا بود می توانست معنی داشته باشد (ولی اکنون خیر)”
ووقتی خبرنگارمی پرسد
” تفاوت تسخیر سفارت آمریکا با تسخیر اخیر سفارت انگلیس چه بود؟”
پاسخ می دهد: ” تفاوت آن درخودجوش بودن وآرمان تسخیرکنندگان بود.”
بعبارتی ایشان بعنوان یک مقام رسمی دردولت ایران حمله به سفارت انگلیس راازدوعنصرخودجوشی وآرمانی بری می داند که بااین پاسخ اولا اتهام دولتی بودن حمله به سفارت انگلیس راتایید می کند ودیگراینکه باتوجه به حمایت کامل رهبری ازاین دوحمله به سفارت های آمریکا وانگلیس عملا براینکه اشغال سفارت آمریکا نیزامری اشتباه وحمایت رهبران کشورازآن باعث خسارات سنگین شده است تلویحا موردتایید قرارگرفته است. منبع:پژواک ایران فهرست مطالب کورش کبیر در سایت پژواک ایران *آقای خامنه ای وادعای مبارزه با آمریکا، دروغ چرا تا قبر آ آ آ ؟ [2018 Jan] |