در پیرامون «کنفرانس» باکو!
حسن جداری

در روز  دهم فروردین امسال، کنفرانسی  در شهر باکودر سالن دان اولدوز هتل پارک این، در زمینه " فردای آذربایجان جنوبی معاصر" از جانب " جبهه آزادی ملی آذربایجان جنوبی ( گاماج)" که رابطه نزدیک با تلویزیون ترکی زبان گوناز دارد  و سخنگوی آن  آقای احمد اوبالی مدیر این تلویزیون میباشد،  بر گزار گردید.در این کنفرانس که بمدت 4 ساعت دوام داشت، گروهی از نمایندگان مجلس و شخصیت های علمی، ادبی و سیاسی  از جمهوری آذربایجان، شرکت داشتند. در گزارشی در باره برگزاری "کنفرانس"،  در سایت "یورد نت"، چنین آمده است: کنفرانس" با استقبال گسترده فعالین سیاسی و نیز مقامات رسمی جمهوری آذربایجان، همراه بود."  در بین شرکت کنندگان در "کنفرانس"،  وفا قلی زاده،مشاور رئیس جمهور در دوران ریاست جمهوری حیدر علی اف نیز، به چشم میخورد.  نخستین سخنران"کنفرانس"، آراز آصلان، مدیر مرکز تحقیقات استراتژیک قفقاز بود .موضوع سخنرانی وی، بنا به گزارش "سایت یورد نت،"  تم "دولت ایران در دل بحران"، بود. به دنبال آراز آصلان،  چند تن دیگر از شخصیت های جمهوری آذربایجان،  در زمینه  موضوعات مربوط به آذربایجان ایران، از  قبیل  " مسائل حرکت ملی آذربایجان جنوبی و چشم اندازآن"، وضع زندانیان سیاسی و خشک شدن دریاچه ارومیه، مطالبی ایراد کردند.آخرین سخنران" کنفرانس"،سوی ترک" نماینده" جبهه آزادی ملی آذربایجان جنوبی (گاموج)" در جمهوری آذربایجان بود که در زمینه انتظارات " حرکت ملی" آذربایجان از  جمهوری  آذربایجان، مطالبی بیان کرد!                                                                           بدنبال  نامه  نویسی از جانب 9 تشکیلات ملت گرای آذربایجانی  به ریاست سازمان ملل و تقاضای رفراندوم برای تعیین سرنوشت آذربایجان، بعبارت دیگر، استقلال آذربایجان و  طلب یاری و مساعدت از اوباما  رئیس جمهور آمریکا در رابطه با زندانیان سیاسی آذربایجان، در دهم فروردین امسال، کنکره "پر طنطنه ای" برای بحث و تبادل نظر در باره آینده آذربایجان و احتمال استقلال آن از ایران در شهر باکو برگزار میگردد.  در واقع امر،هر قدر سیر حرکت های سیاسی در ایران وخاورمیانه سریع تر  میگردد، فعالیت های سیاسی جناحهای سازشکار بورژوازی آذربایجان نیز، سرعت  بیشتری پیدا میکند .در شرایطی  که تضادهای  قدرت های امپریالیستی بر سر تسلط بر سرزمین های خاورمیانه ، غارت مواد خام این ناحیه زرخیز  و کسب هژمونی، هر روز  شدت و حدت بیشتری بخود میگیرد وخصومت  میان حکومت های  جمهوری اسلامی و جمهوری آذربایجان  - که رابطه تنگاتنگ با رقابت و تضاد بین قدرتهای متخاصم امپریالیستی  در منطقه خاورمیانه دارد،- افزایش بیشتری پیدا میکند، بر گزاری کنفرانسی در باکو در ارتباط با آینده آذربایجان ایران، اهمیت بسزائی کسب میکند . شرکت  مشاور سابق  حیدر علیوف و برخی دیگر  از سیاستمداران و شخصیت های علمی و ادبی وسیاسی جمهوری آذربایجان  در این کنفرانس، نشانه بارزی از حمایت حکومت آذربایجان، از این "کنفرانس،" میباشد.                                                                                                                       تردیدی  نیست که  در برگزاری این کنفرانس برای تعیین سرنوشت آذربایجان ایران، کار مقدماتی زیادی  انجام یافته و در انتخاب سخنرانان و دعوت  شخصیت های سیاسی و علمی جمهوری آذربایجان، دقت زیادی بعمل آمده است.هدف از برگزاری کنگره هم، تدارک  و مقدمه چینی برای جدا ساختن آذربایجان، از ایران است.  دو روز پس از بر گزاری کنفرانس در باکو، در سایت رسمی تلویزیون گوناز که گردانندگان آن در تدارک و برگزاری "کنفرانس،" سخت فعال بوده اند،  در مقاله ای تحت عنوان " باید از این فرصت تاریخی برای استقلال آذربایجان جنوبی، بهره برد." ،  چنین نوشته میشود:"کنفرانس...... در حالی در آذربایجان شمالی برگزار شد که مهمانان از شرایط داخلی و بین المللی برای پدیدار شدن یک شانس برای حل مساله آذربایجان جنوبی، سخن گفتند و افزودند که کشوری با نام ایران، آینده ای ندارد."! راستی  این فرصت  تاریخی،  کدام است که گردانندگان تلویزیون گوناز،بخاطر دست یافتن به "استقلال" آذربایجان، اینهمه بر روی  آن، تاکید میکنند؟البته برگزار کنندگان" کنفرانس" باکو  در باره این "فرصت تاریخی"،  کوچک ترین  توضیحی  نمیدهند .                                                      برگزاری کنفرانس ، برای کنکاش در زمینه "فردای آذربایجان جنوبی معاصر" در شهر باکو، پایتخت  جمهوری آذربایجان را نمی توان واقعه ساده و معمولی تلقی کرد. همه میدانیم سالهاست  رژیم جمهوری اسلامی  مبارزات حق طلبانه  خلق آذربایجان و دیگر خلقهای ایران را در نهایت وحشیگری سرکوب کرده و به منظور فرو نشاندن آتش  خشم توده های محروم و ستمدیده از هیچ جنایت و وحشیگری، فرو گزاری نمی کند. سالهاست زندانها و سیاهچال ها ی تبریز و دیگر شهرهای آذربایجان، مملو از مبارزین و آزادیخواهانی است که فریاد خود را علیه سیاست های شوونیستی  و ارتجاعی رژیم جمهوری اسلامی بلند کرده و زور و قلدری رژیم خود کامه را با مقاومت و پیکار   قهرمانانه، پاسخ میدهند . در تمام این مدت، رژِیم حاکم در جمهوری آذربایجان، مهرسکوت بر لب زده  و کوچک ترین حمایتی ازآزادیخواهان و مبارزین آذربایجان نکرده است .  اینک، پس از سال ها سکوت و بی اعتنائی در رابطه با ستمدیدگی  خلق آذربایجان، به نظر میرسد که اخیرا در مواضع جمهوری آذربایجان نسبت به مسائل سیاسی آذربایجان ایران، تغییرات اساسی، به وجود آمده است . البته نه در زمینه دفاع از مبارزات حق طلبانه خلق آذربایجان علیه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی و اعتراض به ظلم و ستمی که این رژیم شوونیست در حق  این خلق مبارز مرتکب میشود، بلکه از طریق حمایت از تشکل های ملی گرای آذربایجانی که هدف جدائی آذربایجان از ایران را دنبال میکنند. دقبقا در این رابطه است که  مقامات  جمهوری آذربایجان به " جبهه آزادی ملی آذربایجان جنوبی"  که مدافع  جدائی آذربایجان ازایران  می باشد، امکان و اجازه داده اند،  کنفرانسی در زمینه "فردای آذربایجان جنوبی معاصر"  در باکو، برگزار کند. شرکت فعال نمایندگان مجلس وسیاستمداران و دانشمندان و مورخین جمهوری آذربایجان از آنجمله رامیز مدداف، پروفسور نصیب نصیبلی، جمیل حسنلی، وفا قلی اوف و آرازآصلانی در"کنفرانس"،  بروشنی  نشانه توافق  و همگامی  رژیم  جمهوری آذربایجان با برگزاری این کنفرانس در باکو، میباشد. در کشوری که دیکتاتوری درآن حاکم است، چنین حوادثی بدون اجازه و توافق قبلی مقامات  دولتی، نمیتواند اتفاق بیفتد. برای  کشف این واقعیت که  به چه دلیلی حکومت آذربایجان با برگزاری کنفرانس در زمینه استقلال آذربایجان ایران  در شهر باکو، روی توافق نشان میدهد و چرا گروه های استقلال طلب آذربایجانی در ماههای اخیر از رخوت و بی عملی سالیان دراز، بیرون آمده و این همه در نامه پراکنی به  ریاست سازمان ملل، به اوباما سرکرده امپریالیسم آمریکا و بر گزاری کنفرانس در باکو به منظور بحث و تبادل نظر در مورد آینده آذربایجان و دیگر اقدامات "استقلال طلبانه"، فعال شده اند، باید  نگاهی به اوضاغ سیاسی منطقه خاور میانه انداخته و آنچه را که هم اکنون در این ناحیه حساس  میگذرد، مورد توجه قرار دهیم .                                                                                                اینک بیش از دو سال از جنگ وکشمکش در سوریه میگذرد .در طول این مدت، در این فاجعه بزرگ خونبار، در حدود صد هزار تن کشته شده وخسارت و ویرانی و کشتار و جنایت، ابعاد بس گسترده ای داشته است.قدرتهای امپریالیستی با بهره گیری از مبارزات حق طلبانه مردم سوریه علیه رژیم ضد مردمی حاکم در این کشور بلا دیده، سوریه را به صحنه دهشتناکی از هژمونی طلبی ها و رقابت های  خود، مبدل ساخته اند.بعد از عراق و افغانستان و لیبی، این بار  اهالی ستمدیده و بی پناه سوریه هستند که چنین بیرحمانه قربانی امیال امپریالیستهای خون آشام میگردند.بسیاری امروز از خود می پرسند پس از سوریه، نوبت کدام کشور نگون بخت خاورمیانه  خواهد بود که به میدان خونین تهاجمات نظامی، کشمکش ها و رقابت های  قدرتهای امپریالیستی، مبدل گردد؟                                                   در ایران اسیر و دربند، سال هاست  توده های محروم و زحمتکش این کشور در چنگال رژیم خون آشام جمهوری اسلامی که در وحشیگری و سبعیت در دنیا کمتر نظیر و مانند دارد،دست و پا میزنند. ستم اقتصادی با استبداد قرون وسطائی، ستم ملی و ستم بر زنان توام گردیده، ایران را به زندانی برای اکثریت عظیم ساکنین محروم و ستمدیده آن، مبدل ساخته است.  در طول 34 سال تسلط ننگین رژیم جمهوری اسلامی بر شئون سیاسی و اجتماعی ایران، مبارزه توده های محروم این کشور علیه این رژیم ضد مردمی، همواره دوام داشته است . در سالهای اخیر با تشدید بحران های مزمن اقتصادی و سیاسی و افزایش دامنه فشار و سرکوب، بر ابعاد این مبارزه حق طلبانه، به مراتب افزوده شده است. تردیدی  وجود ندارد که در آینده ای که دور نیست رژیم ارتجاعی حاکم بر ایران در نتیجه مبارزات بی امان توده های زحمتکش سرنگون شده و لاشه کثیف آن به زباله دان تاریخ افکنده خواهد شد  . اما برای رهائی از چنگ  این رژیم  ارتجاعی و آدمکش، اتحاد و همبستگی  زحمتکشان کلیه حلقهای ایران، امری ضروری و احتناب ناپذیر می باشد. با در نظر داشتن این واقعیت که  بدون سرنگونی انقلابی  رژیم استبدادی حاکم، رهائی توده های زحمتکش از چنگال اسارت و استثمار و تحقق خواستهای دموکراتیک و از آنجمله از بین رفتن ستم ملی در ایران، امکان پذیر نیست، نیروهای مبارز  سیاسی، همواره اتحاد رزمنده بین خلقهای ساکن ایران را در پیکار مرگ و زندگی علیه رژیم جمهوری اسلامی تبلیغ کرده وبا هر گونه دخالت قدرتهای امپریالیستی و ایادی و نوکران آنها در  مسائل سیاسی ایران و از آنجمله حمله نظامی ، قاطعانه مخالفت ورزیده اند. تردیدی نباید داشت رژیمی که در نتیجه دخالت قدرتهای آزمند امپریالیستی و تهاجم نظامی امپریالیست ها  در ایران به سر کار بیاید، حافظ منافع این یا آن قدرت خارجی  بوده و در غارتگری و استبداد وسرکوب آزادی های دموکراتیک و استثمار بیرحمانه توده های زحمتکش، فرقی با رژیم جمهوری اسلامی، نخواهد داشت. اینها واقعیت های تلخ و ملموسی است  که حوادث  خونین دهه های اخیر در نقاط مختلف جهان بر درستی آن، مهر تائید  نهاده است.  اما نیروهای سیاسی سازشکارو فرصت طلب،   گوششان به درسهای آموزنده تاریخ و توصیه های  نیروهای  مبارز و انقلابی، بدهکار نیست . آنها برای رسیدن به اهداف سازشکارانه خود، بی شرمانه دست همکاری به قدرتهای امپریالیستی و ارتجاع جهانی دراز کرده و یاری خواستن از دشمنان بی امان آزادی و دموکراسی را به پیوند و همبستگی با توده های محروم و زحمتکش که همانا قربانیان امیال و مقاصد امپریالیست ها و نوکرانشان میباشند، ترجیح میدهند. طبیعی است که نیروهای انقلابی و مبارز در ایران، بدون مبارزه قاطع با چنین نیروهای سازشکار و وابسته ای،قادر نخواهند شد پیکار خونین زحمتکشان این کشور را علیه  امپریالیسم و ارتجاع با موفقیت پیش برده و این مبارزات را قرین پیروزی سازند.                                    اینک در حالی که بحران و تباهی سرتاپای رژیم  ضد مردمی جمهوری اسلامی را فرا گرفته ومبارزات  توده های زحمتکش علیه این رژیم کشتار و جنایت، هر روز دامنه  گسترده تری پیدا میکند، در لحظه های حساس در تاریخ مبارزات خلقهای ایران که رقابت و کشمکش بین قدرتهای امپریالیستی و نوکران و سرسپردگان آنها برای تسلط براین کشور، هر روز حدت و شدت بیشتری پیدا میکند، تشکلات و گروه بندی های سیاسی آذربایجانی که از دبیر کل سازمان ملل برای تعیین سرنوشت آذربایجان، طلب یاری می کنند و از اوباما میخواهند که از زندانیان سیاسی آذربایجان ( البته نه زندانیان سیاسی سرتاسر ایران)  دفاع کند، همانهائی که درروزهای اخیردر باکو"کنفرانس استقلال"   برگزارکرده اند، در شمار نیروهای سازشکار وابسته به بورژوازی آذربایجان هستند که بنا به ماهیت سازشکارانه خود، همسوئی و نزدیکی با امپریالیسم و ارتجاع جهانی را به مبارزه آشتی ناپذیر در جهت سرنگونی رژیم  جمهوری اسلامی  ترجیح  میدهند. آنها  به زبان بی زبانی، خواهان تجزیه و چند پارچه شدن ایران توسط قدرتهای خارجی هستند تا بتوانند از این نمد، کلاهی برای خود تهیه کنند. این قبیل نیروهای سیاسی نه تنها باحمله نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران مخالفتی ندارند بلکه حمله  ددمنشانه امپریالیستی را برای رسیدن  به امیال سودجویانه خود  موهبت "آسمانی" می شمارند! وقتی در سایت تلویزیون گوناز در گزارش  "کنفرانس باکو" گفته میشود:  " باید از این فرصت تاریخی، برای استقلال آذربایجان جنوبی،" استفاده کرد، این فرصت ناریخی راستی  چه چیزی جز دخالت قدرتهای امپریالیستی در امور سیاسی ایران و احیانا حمله نظامی آمریکا،میتواند باشد؟ در همین مقاله سایت گوناز، جای دیگر  چنین میخوانیم:"کنفرانس (فردای آذربایجان جنوبی معاصر)در حالی در آذربایجان شمالی برگزار میشود که مهمانان از شرایط داخلی و بین المللی برای (پدیدار شدن یک شانس برای حل مساله آذربایجان جنوبی،)سخن گفتند و افزودند که  کشوری با نام ایران، آینده ای ندارد"! عبارت  "ایران آینده ای ندارد"  چه معنا و مفهومی جز تجزیه و تکه تکه شدن  این سرزمین ، میتواند داشته باشد؟  طبیعی است که این چنین تکه تکه شدن ایران در حال حاضر  تنها با تهاجم  آمریکا و اسرائیل میتواند عملی گردد! برای  عناصر فرصت طلب و سازشکاری که در اطراف و اکناف دنیا مشتاقانه در انتظار تجزیه و تکه تکه شدن ایران نشسته اند، تهاجم وحشیانه امپریالیسم و اسرائیل و عواقب دهشتناک آن که همانا به قیمت کشتار  ده ها هزار تن و ویرانی ها و خسارات بیشمار تمام خواهد شد، البته کوچک ترین اهمیتی ندارد!  برای این قبیل عناصر سازشکار و سودجو، هر وسیله ای رسیدن به هدف را توجیه می کند.اینک در شرایطی که  هر روز بر دامنه مبارزات توده های  به پا خاسته در سرتاسر ایران،علیه رژیم آزادیکش جمهوری  اسلامی ، افزوده میگردد و ضرورت  همبستگی و اتحاد رزمنده بین  کلیه نیروهای  مبارز و انقلابی در این پیکار آینده ساز هرچه بیشتر احساس  میگردد، اقدام و فعالیت های" جبهه آزادی ملی آذربایجان جنوبی" و تشکل های  سازشکار دیگرآذربایجانی ،  در زمینه برگزاری کنفرانس کذائی در باکوو دیگر تشبثات ارتجاعی، مفهوم و معنائی  جز خدمت به امیال قدرتهای توسعه طلب امپریالیستی، طولانی تر ساختن عمر رژیم  خون آشام جمهوری اسلامی و خنجر زدن از پشت  بر پیکر جنبش خونین مبارزات ضد  رژیمی توده های زحمتکش و خلق های تحت ستم ایران، نمیتواند داشته باشد.

در اینجا ضروری میدانم  به عکس العمل ها و اظهار نظرهای عمال پلید رژیم جمهوری اسلامی در رابطه با بر گزاری "کنفرانس"  در باکو، پاسخی داده باشم .  رژیم جنایتکاری که در طول سالها بدترین ستمگریها و اجحافات را در حق  خلق آذربایجان، مرتکب شده است، رژیمی که دست پلید خود را بارها و بارها بخون مبارزین این خلق بپا خاسته آغشته ساخته است، رژیم آدمکشی که هم اکنون در زندانها ی قرون وسطائی به شکنجه و آزار جوانان مبارز و دلیر آذربایجانی که فریاد خود راعلیه انواع ستمگری ها و از آنجمله ستم ملی، بلند کرده اند، مشغول میباشد، در نهایت بی شرمی  خود را دلسوز خلق آذربایجان نشان داده  و با این شعبده بازیها مذبوحانه میکوشد از شدت و حدت مبارزات این خلق به پا خاسته که سرتاسر تاریخش مشحون از پیکار دلیرانه  علیه مرتجعین و دشمنان آزادی می باشد، بکاهد ! غافل از اینکه حنای سردمداران جنایت پیشه رژیم، دیگر رنگی ندارد و توده های ستم دیده خلق آذربایجان اینک مصممند که در همراهی با زحمت کشان دیگر خلق های ایران تا سلطه ننگین رژیم جمهوری اسلامی سرنگون نشده است، دست  از مبارزه و مقاومت بر ندارند. اینکه در نوشته های چند روز اخیر  عمال  جنایت پیشه رژیم و آدمکشانی نظیر حسین شریعتمداری مدیر نشریه مزدور کیهان، در رابطه با "کنفرانس" باکو، این ادعای سخیف و دروغین پیش کشیده میشود که جمهوری آذربایجان، جزوی از خاک ایران می باشد، امر جدیدی نیست. سالهاست رژیم جمهوری اسلامی، به   دخالت پنهان و آشکار در امور  داخلی جمهوری آذربایجان پرداخته و  به انواع وسایل در جهت به قدرت رساندن حکومتی اسلامی و دست نشانده در آن کشور فعالیت میکند . رسانه های مزدور رژیم، جمهوری آذربایجان را،"ایران شمالی" خوانده  و ابلهانه خواهان آن میشوند که این کشور ، به ایران ملحق گردد.آنها با این یاوه گوئیها بر خلاف تمام قوانین بین المللی عمل کرده و آشکارا برای پیشبرد مقاصد توسعه طلبانه خود، در امور داخلی کشور مستقلی  دخالت میکنند.این یاوه گوئیها  و عظمت طلبی های گستاخانه، بلا تردید  در دنیای امروز، مشتری و خریداری ندارد. این سنگی که رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی بر داشته است، به پای خود رژیم خواهد افتاد وثمری جز شکست و رسوائی برای شوونیستهای حاکم در ایران به بار نخواهد آورد.                        پایان

 

منبع:پژواک ایران


حسن جداری

فهرست مطالب حسن جداری در سایت پژواک ایران 

*اعدام های پی در پی، نشانه ترس ووحشت رژیم!  [2020 Dec] 
* سرنگونی رژیم، در گروهمبستگی واتحاد عمل!   [2020 Nov] 
*تشدید تضاد های بینا امپریالیستی درجهانی پرتلاطم!   [2020 Nov] 
* نگاهی اجمالی به تاریخ گذشته ایران!  [2020 Sep] 
*اهمیت عنصرآگاهی درجنبش های کارگری!   [2020 Jul] 
*ایران،سرزمین ملت ها، آداب ورسوم وزبانهای مختلف!   [2020 Jun] 
*انقلاب، کدام انقلاب، دموکراتیک یا سوسیالیستی!   [2020 Feb] 
* مروری بر زندگی پر تلاطم جعفرپیشه وری!  [2019 Dec] 
*دشمن مشترک زحمتکشان کرد، ترک، فارس و ....!   [2019 Dec] 
*قهرانقلابی توده ها، پاسخ قهرارتجاع هار! ‏ ‏  [2019 Nov] 
*نه به حمله نظامی امریکا، نه به رژیم جمهوری اسلامی ! زنده باد انقلاب توده های زحمتکش!  [2019 Jun] 
*اقوام ، ملت یا ملت های ایران!   [2019 May] 
* پان اسلامیسم و پان آریائیسم، دو روی یک سکه!  [2018 Dec] 
*کارگر می رزمد، ذلت نمی پذیرد!‏ ‏   [2018 Dec] 
*ظولمه قارشی عصیان!  [2018 Aug] 
*خیزش های سهمگین توده ها، ناقوس مرگ رژیم را به صدا درآورده است!   جمهوری اسلامی با هر جناح و دسته، نابود باید گردد! [2018 Aug] 
* راه رهائی کارگران و زحمتکشان ایران!   [2018 Jul] 
*ٰ نگاهی اجمالی به تاریخ صد سال گذشته ایران!  [2018 May] 
*جمهوری اسلامی ، جمهوری ایرانی، جمهوری دموکراتیک کارگران و زحمتکشان!   [2018 Jan] 
*‏ آذربایجان به پا خیز ! ‏ ‏  [2018 Jan] 
*خیزش های پرشور و رزمنده ضد رژیمی، ‏درسرتاسرایران!‏   [2018 Jan] 
*پدیده ای به نام شوونیسم در سایت های اپوزیسیون!  [2017 Jun] 
* حل مساله ملی در ایران، در گرو سرنگونی رژیم!   [2017 Jun] 
*انتحابات فرمایشی رژِیم، چه چیزی را تغییر میدهد؟ ‏   [2017 May] 
*چرا باید انتخابات فرمایشی رژیم را تحریم کرد؟  [2017 May] 
*رقابت امپریالیست ها و خطر وقوع جنگ جهانی ‏سوم!   [2017 Mar] 
*نگرش به گذشته ها، به مثابه درمان آلام اجتماعی!‏   [2017 Jan] 
*مرگ هاشمی رفسنجانی و قیل و قال «اصلاح طلبان»!   [2017 Jan] 
*دو رژیم آزادیکش، دوکشتاروحشیانه!   [2016 Dec] 
*فراکسیون مناطق ترک نشین مجلس، توطئه و تمهیدی ارتجاعی!  [2016 Nov] 
*دنیائی پرتلاطم، رخدادهای تکان دهنده!‏  [2016 Oct] 
*مساله ملی،اپوزیسیون بورژوائی وطبقه کارگر!‏   [2016 Sep] 
*ننگ تاریخ بشر!‏ ‏   [2016 Sep] 
*رژیم جمهوری اسلامی ، رژیم دزدان کاخ نشین!  [2016 Aug] 
* قانلی بیرمیدان !  [2016 Jun] 
*شلاق زدن به کارگران، جنایتی دهشتناک!  [2016 May] 
* کوتله وی عصیان ! غزلی به ترکی با ترجمه فارسی  [2016 May] 
*برتری طلبی قومی و نژادی!  [2016 Apr] 
*یاران را چه شد!  [2016 Apr] 
*تحریم یا عدم تحریم انتخابات! کدام انتخابات؟  [2016 Jan] 
* یادی از فرقه دموکرات آذربایجان!  [2015 Dec] 
*دو قطعه شعر در رابطه با قتل‌های زنجیره‌ای پاییز ۱۳۷۷  [2015 Dec] 
*رژیم جمهوری اسلامی؛ حامیان و مخالفین!  [2015 Dec] 
*شوونیسم زبان فارسی! ستمدیدگی زبانهای غیر فارس ایران [2015 Nov] 
*به مناسبت باز گشائی مدارس در ایران! نگاهی بر برخی از مشکلات آموزشی  [2015 Oct] 
* مساله طبقاتی ومساله ملی در ایران!  در رد برتری طلبی قومی و نژادی [2015 Sep] 
*حقوق بشر، بازیچه دست قدرت های سلطه گر!  [2015 Aug] 
* تفرقه و نفاق افکندن بین خلق های ایران، به سود رژیم شوونیست جمهوری اسلامی است!  [2015 Jul] 
*خاطرات من از دوران حکومت فرقه دموکرات آذربایجان!  [2015 Jul] 
*تاریخ معاصرآذربایجان و شوونیست های طیف "چپ"!   [2015 Jun] 
*" آذری یا زبان باستان آذربایجان"، رد پای کسروی!   [2015 May] 
* رژیم جمهوری اسلامی ، مظهر ستم ملی و شوونیسم!  [2015 May] 
* نگرشی به مساله ملی، در رابطه با مبارزات ضد رژیمی!  [2014 Nov] 
*آغاز سال تحصیلی در ایران و مشکل زبان!  [2014 Sep] 
*هگلیسم یا مارکسیسم! سرمایه داری یا سوسیالیسم!  [2014 Mar] 
*رژِیمی فریبکار، «فرهنگستانی» مرتجع و شوونیست !   [2014 Feb] 
*انتقاد با سلاح و سلاح انتقاد!   [2014 Jan] 
*جواب خصم خونخوار!  [2014 Jan] 
*راه خطا پیمودن در برخورد به مساله ملی!   [2014 Jan] 
*سردمداران رژیم، غارتگران هستی توده ها!  [2014 Jan] 
*قاجارها یا پهلوی ها! ( 1)  [2013 Dec] 
*روز 21 آذر 1325، در تاریخ معاصر ایران   [2013 Dec] 
* گلچینی از دیوان حافظ شیرازی، شاعر عصیانگر و آزاد اندیش!  [2013 Dec] 
* قادینین قدرتی! (قدرت زن)  [2013 Nov] 
*فارسی، زبانی تحمیلی برای ملت های غیر فارس!   [2013 Nov] 
*شوق و شور جانفشانان!  [2013 Oct] 
*رژیم اشرار !   [2013 Jun] 
*روحانی، سر کوبگری دیگر!  [2013 Jun] 
*رژیمی آزادیکش! انتخاباتی فرمایشی!   [2013 May] 
* بهار خاطره ها!  [2013 May] 
*کارگر هم، انسان است!  [2013 May] 
*غرش وفریاد!  [2013 Apr] 
* در پیرامون «کنفرانس» باکو!  [2013 Apr] 
*شهر آفتاب!  [2013 Apr] 
*بازار ریا!  [2013 Mar] 
*کج اندیشی ها در رابطه با مساله ملی در ایران ( 1)  [2013 Feb] 
*نبرد خلق!   [2013 Feb] 
* بدترین نوع حکومت!  [2013 Jan] 
*معجز شبستری، شاعر و متفکر شهیر آذربایجان! در یکصد و چهلمین سالگرد تولدش [2013 Jan] 
* در رابطه با رفراندوم برای" استقلال" آذربایجان!  [2012 Dec] 
*روز 21 آذر 1325، در تاریخ معاصر ایران   [2012 Dec] 
*راه ناهموار!   [2012 Nov] 
*باید رساتر شود این فریاد ها!  [2012 Nov] 
*تنها راه رهائی زحمتکشان!  [2012 Oct] 
*اگر کارگران به پا نخیرند، خانه ظلم ویران نمی شود!  [2012 Jul] 
*علیه انقیاد طلبان و سازشکاران!  [2012 Jul] 
*مظهر جهل و خرافات!  [2012 Jul] 
*پيرامون مساله ملی در ايران!   [2012 Jul] 
*ملانین جوری ،مکری، حیله لری !  [2012 Jul] 
*صمد بهرنگی، معلم کبیر روستاهای آذربایجان  [2012 Jun] 
*حکومت ننگین!  [2012 Jun] 
*تاریخچه ملی شدن صنایع نفت و کودتای 28 مرداد 1332  [2012 Jun] 
*خون «ندا»!  [2012 Jun] 
*توفان خشم !  [2012 Jun] 
*حماسه آذربایجان!  [2012 May] 
*دخالت خارجی یا تکیه به نیروی توده ها ؟!  [2012 May] 
*فریاد کن ای کارگر! بمناسبت اول ماه مه، روزفرخنده جهانی کارگران [2012 Apr] 
*تعدی و شرارت!  [2012 Apr] 
*من این کشتار و این سرکوب و زندان را نمیخواهم !  [2012 Mar] 
*بهار دل انگیز !  [2012 Mar] 
*بهار آزادی!  [2012 Feb] 
*جواب خصم خونخوار!  [2012 Jan] 
*ای خوش آنروزی...  [2011 Aug]