PEZHVAKEIRAN.COM کارگر هم، انسان است!
 

کارگر هم، انسان است!
حسن جداری

خبر بس  دردناک و دهشت انگیزی  بود. خبری که در سرتاسر  دنیا  پیچید و بار دیگر ماهیت چرکین نظام سرمایه داری را  به  عریان ترین وجهی، درمعرض دید جهانیان قرار داد. در یک لحظه، بیش  از هزار تن ازکارگران و خانواده های آنها در بنگلادش در زیر آوارساختمان های فرو ریخته، مدفون شدند. گوئی  زلزله  مهیبی اتفاق افتاده است. باید از وجدانهای  بیدار پرسید آیا اینها،این صد ها  مرد و زن و کودک جانباخته، این توده انبوه محرومان و زحمتکشان که اینسان بیرحمانه قربانی سودجوئیهای سرمایه داران خون آشام میشوند، انسان نیستند؟  مثل همه انسانها، حق حیات ندارند؟برای سرمایه داران خون آشام، آنچه  کوچک ترین اهمیتی ندارد، جان و هستی  کارگران و افراد خانواده  بی پناه آنها می باشد.کارگر  برای  ارباب سرمایه،  تنها وسیله ای برای کسب سود سرشار و ثروتهای باد آورده میباشد.همه ساله سرمایه داران داخلی و خارجی،  میلیاردها دلار از بابت استثمار بیرحمانه کارگران بنگلادش سود به جیب میزنند. کارگران  بنگلادشی که   بخش  عظیمی از آنها را، زنان و کودکان خردسال تشکیل  میدهند، در قبال ساعت ها کار طاقت فرسا در دخمه های تاریک و نمور،  کمترین دستمزدها را دریافت داشته  و از لحاظ  ایمنی محل کار و بیمه و بهداشت، سخت در مضیقه  می باشند.کار فرمایان استثمارگر، این توده انبوه کار و زحمت را در  دخمه های فاقد هر نوع ایمنی و مصونیت جا داده و  در استثما ر بیرحمانه آنها حد و مرزی  نمی شناسند. هزار انسان  زحمتکش  با فروریختن خانه های  مقوائی  در زیر خروارها خاک دفن میشوند. اما سرمایه دارانی که زالو صفت از خون آنها ارتزاق  میکنند،مست از باده پول اندوزی و غارتگری،  کوچک ترین حساسیتی  از خود نشان نمیدهند!  استثمار همچنان  دوام پیدا میکند و ذره ای از ستمدیدگی و استیصال کارگران کاسته نمی شود.   یک روز، خانواده های بی پناه بنگلادشی در زیر خروار ها سنگ  و آجر و خاک  مدفون میشوند و روز دیگر، نظیراین سانحه در کشور سرمایه داری دیگری  اتفاق می افتد.همه جا در همه کشورها، قربانیان این حوادث تلخ ساخته دست انسانها،  کارگران و توده های محروم و زحمتکش می باشند.                                                                                       در چین سرمایه داری، همه ساله هزاران تن از کارگران، در نتیجه  بی اعتنائی و بیرحمی کارفرمایان و صاحبان کارخانه ها، در معادن زغال سنگ و دیگر معدنها، دفن میشوند. اما سرمایه داران خون آشام که از بابت  استثمار کارگران، ثروتهای افسانه ای می اندوزند، در جهت تعمیر معادن و بهبود شرایط زندگی  دردناک کارگران معدن، کوچکترین اقدامی به عمل نمی آورند.  سرمایه دار سود میخواهد و جان هزاران انسان زحمتکش، برایش  پشیزی  ارزش  ندارد. در کشورهای مختلف در آسیا،  آفریقا و آمریکای لاتین، در ازای  مبلغ  ناچیزی – روزی یک یا دو دلار-  همه روزه، میلیون ها   کارگر زحمتکش، به بیرحمانه ترین وجهی  از جانب سرمایه داران بی انصاف، استثمار شده و در نهایت فقر  و فلاکت،  زندگی به سر میبرند. در اروپا که سالهاست  در چنگال بحران اقتصادی بی سابقه ای  دست و پا میزند،هر روز بر تعداد بیکاران افزوده شده و فقر و گرسنگی و فلاکت در بین  میلیون ها کارگر بیکار، دامنه گسترده تری پیدا میکند. در یونان،مادر تمدن اروپا، بیش از 27 در صد کارگران، بیکارند. در اسپانیا و پرتقال و دیگر کشورهای اروپائی، تعداد لشکر بیکاران هر روز درحال افزایش است. اما در همین اروپای بحران زده ای  که عفریت  بیکاری و فلاکت،  زندگی روزمره میلیونها کارگر و خانواده های آنها را به شدت تهدید میکند، هر روز که میگذرد بر مقدار اندوخته های میلیاردی سرمایه داران و اشراف مالی افزوده میشود!                                                           در ایران تحت سلطه  یکی  از غارتگر ترین رژیمهای  سرمایه داری، در حالیکه کارگران و خانواده های بی پناه آنها در فقر و فاقه غیر قابل تحمل،  زندگی بسر میبرند،سردمداران جنایتکار رژیم  از هر جناح و دسته، این دزدان هستی  توده ها، حق  اعتصاب، اجتماعات و آزادی فعالیت های سندیکائی و سیاسی را از کارگران سلب کرده و کوچک ترین فریاد حق طلبانه آنها را با زندان و شکنجه و اعدام، پاسخ میدهند. دنیای مملو از تضاد و کشمکش  امروزی، به دوبخش  کاملا  از هم جدا و متخاصم  تفسیم شده است.  در یک طرف، اقلیت سرمایه داران غارتگر، زمینداران خون آشام و صاحبان ثروت و دارائی، امپریالیست ها و رژیمهای سرمایه داری قرار دارند و در طرف دیگر، میلیاردها  انسان کارگر و زحمتکش  فقیر و بی خانمان و تهی دست!  آماروارقام و حقایق ملموس،  نشان میدهد که  هر سال که میگذرد، بر فاصله و شکاف بین این دو دنیای پر خور ها و گرسنه ها افزوده  میشود.طبیعته این توقع که روزی  دنیای ثروت و استثمار  به یاری  دنیای گرسنه ها و استثمار شوندگان  شتافته و بزخم  مجروحان مرهمی  بنهد، توقع بس بیجا و خیال بافانه ای خواهد بود. صاحبان کارخانه و  سرمایه داران  خون آشام، هرگز دلشان به حال  کارگر بنگلادشی، یونانی، ایرانی، مصری و ...  نخواهد سوخت . برای سرمایه داران غارتگر، کارگران و خانواده های آنها بمثابه  انسانهائی  که  به  زندگی در خور و  شایسته انسانی  نیاز  دارند و حق  برخورداری  از حاصل  رنج و کار خود را  دارا می باشند، وجود ندارند. برای  سرمایه دار، کارگر تنها و تنها،  وسیله ای برای  افزودن بر اندوخته و ثروت می باشد.همین و بس. رحم و مروتی  در صاحبان ثروت و دارائی نیست . دنیای سرمایه داری،  دنیای بیرحم و چندش  آور ظلم و استثمار است . رهائی  کارگران از  زنجیر فقر و گرسنگی و استثمار  در گرو مبارزه و تلاش  خود کارگران میباشد.   حق را کسی به آدم نمیدهد. حق را باید  در  مبارزه آشتی ناپذیر  علیه دشمنان رهائی بشریت، بدست آورد.طبقه  کارگر در تمام کشورهای سرمایه داری  تنها از طریق  مبارزه بی امان و با توسل به قهر انقلابی و شکستن و خرد کردن ماشین  دولتی بورژوازی  میتواند  خود را از چنگ  نظام  های ستمگرانه سرمایه داری رها سازد. طبقه کارگر جهانی برای نیل به این هدف والا و بمنظور  رها ساختن خود از زنجیر ظلم و استثمار سرمایه داران ، در درجه اول  به تئوری انقلابی و تشکیلات انقلابی خود، نیاز مبرم دارد.                                                      در  ایران تحت ستم کنونی، کم نیستند کسانی در اوپوزیسیون رژیم که سنگ کارگر به سینه زده و خود را فریبکارانه طرفدار سینه چاک  طبقه کارگر و توده های محروم و زحمتکش،  نشان میدهند.در  همین چند روز پیش،  در روز اول ماه مه، جشن بین المللی کارگران، کم نبودند شمار سازمانها و نهاد های سیاسی که  از این روز مهم در جنبش  جهانی  پرولتاریا،  یاد کرده وخود را حامی و دلسوز طبقه  کارگر ایران قلمداد کردند. مطالعه تاریخ  پیدایش سرمایه داری و مبارزه بین بورژوازی و پرولتاریا در کشورهای مختلف، بروشنی نشان میدهد که همواره طبقه  سرمایه دار برای پیشبرد مقاصد سودجویانه ای که دنبال میکند و جلب همکاری طبقه کارگر، محیلانه خود را طرفدار و یار و یاور کارگران نشان داده و پس از رسیدن به مقصود، بلا درنگ  به دوست و متحد خویش در مبارزه علیه دشمن مشترک، خیانت ورزیده است.رهائی  برای طبقه کارگر، رهائی از زنجیر ظلم و استثمار در این  خلاصه نمی شود که کارگران در چهار چوب نظام سرمایه داری به برخی از خواست های حق طلبانه شان دست یابند. مثلا ساعات کار،کاهش یابد. یا اینکه اندکی  به  دستمزد نا چیزکارگران اضافه گردد. البته  در نظامهای سرمایه داری، کارگران همه جا بدون تردید در جهت  رسیدن به این خواستهای  حق طلبانه، مبارزه میکنند. اما رهائی واقعی  طبقه کارگر در این است  که  نظام ظالمانه سرمایه داری سرنگون گردیده و به دست طبقه کارگر به سلطه سیاسی بورژوازی پایان داده شود.  باید  پرسید آنها که  خواهان نابودی سلطه طبقاتی سرمایه داران نیستند ، چگونه  میتوانند در گفته های خود در زمینه اعتقاد داشتن به رهائی  طبقه کارگر، بی ریا و صادق باشند؟  امسال صد و سی سال از وفات مارکس، (1883-1818) رهبر پرولتاریای جهانی  می گذرد. رویزیونیستها و دیگر دشمنان رهائی  طبقه کارگر، سخت میکوشند مارکس را به مثابه  فیلسوف  و دانشمند شهیری که  فلسفه عشق  به انسانیت و انسان دوستی را تبلیغ میکرد ، معرفی کنند و جنبه عمیقا طبقاتی و انقلابی  آموزش  وی را از انظار جهانیان پنهان نگه دارند. اما انگلس( 1895- 1820)  در سر قبر مارکس، وی را در درجه  نخست، بمثابه  یک  انسان انقلابی، معرفی  کرد.  قسمتی  از حرفهای انگلس،   رفیق دیرین مارکس در 17 مارس 1883، در قبرستان (های گیت)  لندن این بود:" مارکس، در درجه نخست، یک انقلابی بود .ماموریت واقعی  او در زندگی،عبارت از  این بود که  به نحوی از انحا به سرنگونی  جامعه سرمایه داری و موسسات دولتی که سرمایه داری  ایجاد کرده است، یاری برساند." باید دید  در بین این همه نهاد ها و سازمانهائی که همه ساله در اول ماه مه با کارگران، ابراز همدردی میکنند، چه کسانی  با این  حرفهای  انقلابی انگلس در باره مارکس، توافق دارند؟                                                                                  در اوضاع و احوال  کنونی که  بسیاری از "مارکسیست های" قدیمی در ایران و دیگر کشورها، بجای تاکید و  پافشاری بر سر منافع  طبقاتی پرولتاریا و کوشش در جهت سرنگونی سلطه بورژوازی،  به حامیان  و مدافعین صرف حقوق بشر، مبدل شده اند، ذکر این نکته را لازم میدانم که  عمده ترین حقوق  بشری  که در دنیای سرمایه داری کنونی بیرحمانه پایمال میشود، همانا در درجه اول،  استثمار بیرحمانه کارگران و زحمتکشان،یعنی اکثریت عظیم  ساکنین  کره ارض  توسط اقلیت سرمایه داران و زمین داران بزرگ ود یگر انگلها و  دزدان اجتماعی می باشد.اما این تجاوز آشکار به حقوق بشر، تنها زمانی از بین میرود که  طبقه کارگر با تکیه به نیروی لایزال خود، در اتحاد با توده های محروم و زحمتکش، نظام سرمایه داری را سرنگون ساخته و دولت انقلابی خود را جانشین دیکتاتوری بورژوازی سازد . اما، در کنار این پایمال شدن  حقوق بشرعمده  کارگران جهان و در رابطه  تنگاتنگ  با آن ، حقوق انسانی  طبقه کارگردر ایران و دیگر کشورهای سرمایه داری در زمینه های مختلفی، لگدکوب  میگردد.  یکی  از این موارد پایمال شدن حقوق انسانی کارگران، کار جانفرسای  میلیونها  کودک  خردسال در کارگاه های فاقد وسایل ایمنی و بهداشتی  میباشد . امروز در ایران و دهها کشور سرمایه داری دیگر، بر خلاف اصول و موازین انسانی،  کار اطفال خردسال، سخت رایج است . در این کشورها، کارگران خردسسال به جای رفتن به مدرسه، در کارگاه ها و کارخانه ها، در ازای کار سخت روزانه، دستمزد های ناچیزی دریافت داشته و بیرحمانه توسط  سرمایه داران استثمار میگردند.این خود، بدترین نوع  تجاوز به حقوق بشر محسوب می شود. نمونه دردناک مرگ و نابودی صدهاکارگر و خانواده کارگری در بنگلادش، بار دیگر به روشنی نشان میدهد که کارگران از لحاظ مسکن در بسیاری از کشور ها سخت در مضیقه بوده و بی توجهی جنایتکارانه کارخانه داران به مساله مسکن کارگران، همه روزه سبب بروز فاجعه های جبران ناپذیر در نقاط مختلف جهان میگردد. در بسیاری  از کشورها  میلیونها کارگر از حق  بیمه و دیگر مزایای شغلی کاملا محروم  بوده و در مقابل تصادفات و سوانح کار، کوچک ترین مصونیتی ندارند. آیا اینهمه ستم و تعدی در حق کارگران،پایمال ساختن آشکار حقوق بشر نیست؟ وقتی  در کارخانه ای دستمزد کارگران ماه ها پرداخت نمیشود.وقتی رژیمهای استبدادی، اتحادیه های زرد را به کارگران تحمیل کرده و  با توسل به زور و قلدری جلو فعالیت  های کارگران را در جهت تشکیل سندیکاهای آزاد میگیرند، وقتی  میلیون ها میلیون کارگر در ازای کار طاقت فرسای روزانه، کمترین  دستمزد ها را دریافت میدارند و حانواده های کارگران شبها گرسنه میخوابند،وقتی در بسیاری از کشورهای سرمایه داری، تبعیض و اجحاف در حق  زنان کارگر، حد و مرزی نمی شناسد، آیا همه این ستمگریها بمفهوم زیر پا انداختن حقوق بشر نیست؟  تردیدی  وجود ندارد که  در درجه اول، مبارزات و تلاشهای  خود کارگران  می تواند  در کاستن از دامنه این اجحافات و تجاوزات  به حقوق انسانی،  موثر و ثمر بخش باشد.تلاش و مبارزه ای که کارگران جهان تا نظام های سرمایه داری  از بین نرفته اند، آنرا با تمام نیرو ادامه خواهند داد. اما همه انسانهای آزاده ای که صادقانه در جهت  جلوگیری از پایمال شدن حقوق بشر در ایران و در دیگر نقاط جهان فعالیت میکنند، باید مجدانه به دفاع از حقوق بشر پایمال شده کارگران و خانواده های آنها  پرداخته و علیه اجحافات و ستم فراوانی  که سرمایه داران ورژیمهای سرمایه داری در حق آنها روا میدارند،  حساسیت نشان دهند. این یک واقعیت  است که  کارگر هم،  انسان است!     

منبع:پژواک ایران


حسن جداری

فهرست مطالب حسن جداری در سایت پژواک ایران 

*اعدام های پی در پی، نشانه ترس ووحشت رژیم!  [2020 Dec] 
* سرنگونی رژیم، در گروهمبستگی واتحاد عمل!   [2020 Nov] 
*تشدید تضاد های بینا امپریالیستی درجهانی پرتلاطم!   [2020 Nov] 
* نگاهی اجمالی به تاریخ گذشته ایران!  [2020 Sep] 
*اهمیت عنصرآگاهی درجنبش های کارگری!   [2020 Jul] 
*ایران،سرزمین ملت ها، آداب ورسوم وزبانهای مختلف!   [2020 Jun] 
*انقلاب، کدام انقلاب، دموکراتیک یا سوسیالیستی!   [2020 Feb] 
* مروری بر زندگی پر تلاطم جعفرپیشه وری!  [2019 Dec] 
*دشمن مشترک زحمتکشان کرد، ترک، فارس و ....!   [2019 Dec] 
*قهرانقلابی توده ها، پاسخ قهرارتجاع هار! ‏ ‏  [2019 Nov] 
*نه به حمله نظامی امریکا، نه به رژیم جمهوری اسلامی ! زنده باد انقلاب توده های زحمتکش!  [2019 Jun] 
*اقوام ، ملت یا ملت های ایران!   [2019 May] 
* پان اسلامیسم و پان آریائیسم، دو روی یک سکه!  [2018 Dec] 
*کارگر می رزمد، ذلت نمی پذیرد!‏ ‏   [2018 Dec] 
*ظولمه قارشی عصیان!  [2018 Aug] 
*خیزش های سهمگین توده ها، ناقوس مرگ رژیم را به صدا درآورده است!   جمهوری اسلامی با هر جناح و دسته، نابود باید گردد! [2018 Aug] 
* راه رهائی کارگران و زحمتکشان ایران!   [2018 Jul] 
*ٰ نگاهی اجمالی به تاریخ صد سال گذشته ایران!  [2018 May] 
*جمهوری اسلامی ، جمهوری ایرانی، جمهوری دموکراتیک کارگران و زحمتکشان!   [2018 Jan] 
*‏ آذربایجان به پا خیز ! ‏ ‏  [2018 Jan] 
*خیزش های پرشور و رزمنده ضد رژیمی، ‏درسرتاسرایران!‏   [2018 Jan] 
*پدیده ای به نام شوونیسم در سایت های اپوزیسیون!  [2017 Jun] 
* حل مساله ملی در ایران، در گرو سرنگونی رژیم!   [2017 Jun] 
*انتحابات فرمایشی رژِیم، چه چیزی را تغییر میدهد؟ ‏   [2017 May] 
*چرا باید انتخابات فرمایشی رژیم را تحریم کرد؟  [2017 May] 
*رقابت امپریالیست ها و خطر وقوع جنگ جهانی ‏سوم!   [2017 Mar] 
*نگرش به گذشته ها، به مثابه درمان آلام اجتماعی!‏   [2017 Jan] 
*مرگ هاشمی رفسنجانی و قیل و قال «اصلاح طلبان»!   [2017 Jan] 
*دو رژیم آزادیکش، دوکشتاروحشیانه!   [2016 Dec] 
*فراکسیون مناطق ترک نشین مجلس، توطئه و تمهیدی ارتجاعی!  [2016 Nov] 
*دنیائی پرتلاطم، رخدادهای تکان دهنده!‏  [2016 Oct] 
*مساله ملی،اپوزیسیون بورژوائی وطبقه کارگر!‏   [2016 Sep] 
*ننگ تاریخ بشر!‏ ‏   [2016 Sep] 
*رژیم جمهوری اسلامی ، رژیم دزدان کاخ نشین!  [2016 Aug] 
* قانلی بیرمیدان !  [2016 Jun] 
*شلاق زدن به کارگران، جنایتی دهشتناک!  [2016 May] 
* کوتله وی عصیان ! غزلی به ترکی با ترجمه فارسی  [2016 May] 
*برتری طلبی قومی و نژادی!  [2016 Apr] 
*یاران را چه شد!  [2016 Apr] 
*تحریم یا عدم تحریم انتخابات! کدام انتخابات؟  [2016 Jan] 
* یادی از فرقه دموکرات آذربایجان!  [2015 Dec] 
*دو قطعه شعر در رابطه با قتل‌های زنجیره‌ای پاییز ۱۳۷۷  [2015 Dec] 
*رژیم جمهوری اسلامی؛ حامیان و مخالفین!  [2015 Dec] 
*شوونیسم زبان فارسی! ستمدیدگی زبانهای غیر فارس ایران [2015 Nov] 
*به مناسبت باز گشائی مدارس در ایران! نگاهی بر برخی از مشکلات آموزشی  [2015 Oct] 
* مساله طبقاتی ومساله ملی در ایران!  در رد برتری طلبی قومی و نژادی [2015 Sep] 
*حقوق بشر، بازیچه دست قدرت های سلطه گر!  [2015 Aug] 
* تفرقه و نفاق افکندن بین خلق های ایران، به سود رژیم شوونیست جمهوری اسلامی است!  [2015 Jul] 
*خاطرات من از دوران حکومت فرقه دموکرات آذربایجان!  [2015 Jul] 
*تاریخ معاصرآذربایجان و شوونیست های طیف "چپ"!   [2015 Jun] 
*" آذری یا زبان باستان آذربایجان"، رد پای کسروی!   [2015 May] 
* رژیم جمهوری اسلامی ، مظهر ستم ملی و شوونیسم!  [2015 May] 
* نگرشی به مساله ملی، در رابطه با مبارزات ضد رژیمی!  [2014 Nov] 
*آغاز سال تحصیلی در ایران و مشکل زبان!  [2014 Sep] 
*هگلیسم یا مارکسیسم! سرمایه داری یا سوسیالیسم!  [2014 Mar] 
*رژِیمی فریبکار، «فرهنگستانی» مرتجع و شوونیست !   [2014 Feb] 
*انتقاد با سلاح و سلاح انتقاد!   [2014 Jan] 
*جواب خصم خونخوار!  [2014 Jan] 
*راه خطا پیمودن در برخورد به مساله ملی!   [2014 Jan] 
*سردمداران رژیم، غارتگران هستی توده ها!  [2014 Jan] 
*قاجارها یا پهلوی ها! ( 1)  [2013 Dec] 
*روز 21 آذر 1325، در تاریخ معاصر ایران   [2013 Dec] 
* گلچینی از دیوان حافظ شیرازی، شاعر عصیانگر و آزاد اندیش!  [2013 Dec] 
* قادینین قدرتی! (قدرت زن)  [2013 Nov] 
*فارسی، زبانی تحمیلی برای ملت های غیر فارس!   [2013 Nov] 
*شوق و شور جانفشانان!  [2013 Oct] 
*رژیم اشرار !   [2013 Jun] 
*روحانی، سر کوبگری دیگر!  [2013 Jun] 
*رژیمی آزادیکش! انتخاباتی فرمایشی!   [2013 May] 
* بهار خاطره ها!  [2013 May] 
*کارگر هم، انسان است!  [2013 May] 
*غرش وفریاد!  [2013 Apr] 
* در پیرامون «کنفرانس» باکو!  [2013 Apr] 
*شهر آفتاب!  [2013 Apr] 
*بازار ریا!  [2013 Mar] 
*کج اندیشی ها در رابطه با مساله ملی در ایران ( 1)  [2013 Feb] 
*نبرد خلق!   [2013 Feb] 
* بدترین نوع حکومت!  [2013 Jan] 
*معجز شبستری، شاعر و متفکر شهیر آذربایجان! در یکصد و چهلمین سالگرد تولدش [2013 Jan] 
* در رابطه با رفراندوم برای" استقلال" آذربایجان!  [2012 Dec] 
*روز 21 آذر 1325، در تاریخ معاصر ایران   [2012 Dec] 
*راه ناهموار!   [2012 Nov] 
*باید رساتر شود این فریاد ها!  [2012 Nov] 
*تنها راه رهائی زحمتکشان!  [2012 Oct] 
*اگر کارگران به پا نخیرند، خانه ظلم ویران نمی شود!  [2012 Jul] 
*علیه انقیاد طلبان و سازشکاران!  [2012 Jul] 
*مظهر جهل و خرافات!  [2012 Jul] 
*پيرامون مساله ملی در ايران!   [2012 Jul] 
*ملانین جوری ،مکری، حیله لری !  [2012 Jul] 
*صمد بهرنگی، معلم کبیر روستاهای آذربایجان  [2012 Jun] 
*حکومت ننگین!  [2012 Jun] 
*تاریخچه ملی شدن صنایع نفت و کودتای 28 مرداد 1332  [2012 Jun] 
*خون «ندا»!  [2012 Jun] 
*توفان خشم !  [2012 Jun] 
*حماسه آذربایجان!  [2012 May] 
*دخالت خارجی یا تکیه به نیروی توده ها ؟!  [2012 May] 
*فریاد کن ای کارگر! بمناسبت اول ماه مه، روزفرخنده جهانی کارگران [2012 Apr] 
*تعدی و شرارت!  [2012 Apr] 
*من این کشتار و این سرکوب و زندان را نمیخواهم !  [2012 Mar] 
*بهار دل انگیز !  [2012 Mar] 
*بهار آزادی!  [2012 Feb] 
*جواب خصم خونخوار!  [2012 Jan] 
*ای خوش آنروزی...  [2011 Aug]