انتخابات يا ابتذال ؟ ( قسمت سوم )
كانديداهاى بدون برنامه ، خصوصا براى كارگران !
عباس رحمتی
آخوند های دربار ولایت:
آخوند " احمد خاتمى" عضو مجلس (شوراى) خبرگان در نماز جمعه ى گذشته اش بدون اينكه به روى نامبارك بياورد به كانديداهاى از صافى عبور كرده شورای نگهبان، توهين كرد ه و بعضى از آنها را دروغ گو و حتا " خائن " ناميد. او كه نمايندگى ولايت فقيه را يدك مي كشد ، گفت" چرا در كارهايى كه در حيطه شما نيست دخالت ميكنيد ؟ هيئت رئيسه خبرگان با حمله به كانديداها ، به آنها هشدار داد ، وعده اى ندهيد كه در آينده مجبور نباشيد بگوئيد ، نگذاشتند " . چرا دركارى كه در حيطه اختيارات شما نيست از الان دخالت مي كنيد ؟ " خاتمى "كه از هم اكنون در نگرانى كامل بسر مي برد آينده را تيره وتارتر از امروز مى بيند او گفت : نبايد ، كسى حرفى بزد كه ج. اسلامى را تضعيف كند وى با اشاره به سياست ها ى سركوبگر رژيم ، گفت : منظور آنها اين است كه سياست هاى ٣٤ ساله گذشته اشتباه بوده است ، چرا ، چراغ سبز دروغين نشان ميدهيد و با دروغ مدعى حل مشكلات اقتصادى با ايجاد رابطه با غرب هستيد ؟ ( تابناك ) او بدون اينكه حتا رعايت ادب را بكند هرچه دل تنگش خواست به كانديداتورهاى برگزيده گفت "وى كانديداها را عقده اى خواند و گفت وقتى شروع به صحبت مى كنند ، مثل اينكه سالها عقده هاى در دل مانده دارند وبا سياه نمايى كشور را مانند ويرانه اى جلوه داده و آنهااز آسمان افتاده و مي خواهند ناجى كشور شوند" احمد خاتمى آنچنان در ولايت غرق شده است که فكر ميكند در بهشت روياهايش زندگى مى كند و خبر از وضعيت كشور ندارد وباز نمى داند كه اينها كه كانديداتورها مي گويند گوشه اى از فجايعى است كه در جا ،جاى كشور وجود دارد ! او جان كلام را گفت ، بايدزير نظر ولايت فقيه عمل كنيد و آب به آسياب دشمن نريزيد ، انتقاد كنيد كى مى گويد انتقاد نكنید و...
آخوند ديگرى بنام سعيدى نماينده خامنه اى در سپاه ،ترس از جام زهر خوردن رهبرش را دارد و مى گويد : " آنها از رهبر مى خواستند جام زهر بنوشد ! " ( خبرگزارى فارس ) اينبار او كانديداهاى احراز صلاحيت شده را " خائن " خواند و گفت عده اى مى خواهند به رهبرى جام زهر بنوشند و كانديداهايى كه امروز وعده سازش با مستكبران را ميدهند "خائن " هستند ، چرا كه نظام هرگز به انفعال كشيده نمى شوند، در يك طرح ننگين پيش از سه سال كوشيدند تا چرخه سوخت هسته اى را به تعطيلى بكشانند و به حدى در اين حركت ننگين پيش رفتند كه از رهبر خواستند تا جام زهر را بنوشند ! ( منظورش شیخ روحانى است كه از ساير كانديداها جلوتر است ) و اين نوع موضع گیرى ها از طرف دنبالچه هاى ولايت فقيه نشان از ماموريت شان دارد تا قبل از انتخابات خط و نشان هاى خود را نشان دهند تا اعتراضى صورت نگيرد .
گريه و لعنت :
غرضى يكى از كانديدتورها مى گفت : دانشجويان فارالتحصيل پيش ما مى آيند گريه مى كنند ، با ليسانس و فوق ليسانس و... او كه احساساتى شده بود مى گفت : لعنت بر ما كه بجاى آنكه خودمان را به سمت نرم افزار ببريم به سمت سخت افزار مى بريم ( سركوب نام مستعارش سخت افزار شده )
وضعيت كشور به گونه اى است كه كانديداهاى بدون برنامه نمى دانند از كدام كمبودها بگويند و از كجا شروع كنند كمبودهاى اقتصادى - فرهنگى - اجتماعى -سياسي و يا سركوب و... قاليباف که حود یکی از سرکوب گران است ، كارنامه رژيم را از نظر اقتصادى مردود اعلام كرد و گفت : كارنامه ما از نظر اقتصادى براى مردم قابل قبول نيست ( يعنى اينكه براى خودمان خوب بوده است )بى اعتمادى آنقدربه ما در جامعه خسارت وارد كرده كه شايد گرانى اينقدر وارد نكرده است ، سوال اينجاست مردم با كدام اعتماد مى خواهند به پاى صندوق هاى راى بروند که صادق زیبا کلام تنها راه نجات ملت را صندوق ها رای می داند ؟ از گروه هاى داخلى سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى و مجمع روحانیون مبارز و فائزه رفسنجانی بودند كه بى پاك اعلام كردند كه در انتخابات شركت نمى كنيم چون آنها هم از نتيجه انتخابات خبر دارند و شركت كردن در انتخابات را بى نتيجه مى دانند . مردمی که اجازه دیدن برنامه های ماهواری را ندارند و رژیم هم این روزها به پارزیت اندازی را افزایش داده است با چه امیدی پای صندوق های رای بروند ؟در این رابطه شیخ روحانى در خصوص جمع كردن ماهواره ها گفت: جمع كردن ديشت هاى ماهواره اى هيچ تاثيرى در جامعه نداشته است ، آمار نشان مى دهد حدود ٥٠ درصد رسانه هاى بيگانه ميببنند!
روحانى در همان روزهاى اول به فضاى اختناق در دانشگاه ها اشاره كرده بود و اينكه بايد فضاى اختناق در دانشگاه ها را بايد شکسته و هنر رابايد احيا كرد !
مناظره سوم و چالش ها !
در مناظره سه ساعته روز سوم كه يك تغيير حساب شده صورت گرفته بود ، جدال ها چالش هاى زيادى صورت گرفت در اين مناظرات مثل گذشته سوالات تستى و يا نمايش عكس و... نبود ولى سوالات با قرعه كشى بود كه مرا به ياد فال حافظ مى انداخت ، مناظرات را به" شو " بيشتر شبيه كرده بود تا به مناظرات و يا دوئل رياست جمهورى ! مخصوصا آنجا كه بيشتر كانديداها تكيه خود را يا به كشته ها و شهداى جنگ و يا امام شان را روى سرشان مى گذاشتند تا به گمان خودشان از آراى زيادترى برخوردار باشند در اين دوره با فرصت هاى كوتاهى كه به كانديد ها داده مى شد ، از آنها مى خواستند كه به سوالات قرعه كشى شده جواب بدهند ، آنها به هيچ مسئله اى كاملا نمي توانستند بپردازند و همه چيز را ناقص و دم بريده مى گفتند در صورت امكان و باقى ماندن وقت با كلى گويى از كنار مسائل براحتى مى گذشتند. هيچكدام از كانديداها برنامه مشخصى براى اقتصاد كشور نداشتند ، مثلا رضائي قبلا با در آورديك اسكناس هزارتومانى مى خواست تورم افسار گسيخته را نشان دهد ! که در این مناظات هم برنامه ای ارائه نداد .
مناظرات نماینده گان، کاندیداتورها :
دريك برنامه جداگانه كه نماينده رضائي وروحانى شركت داشتند بحث جالبى بود که به نکات جدیدی اشاره می کنند ، حال شما را در جريان گوشه اى از اين بحث قرار مى دهم ، نماينده رضائي مخالفت خود را با دولتها چنين ابراز كرد كه هر دولتى كه ميايد هر تصميمى را بنام مردم مى گيرد ، اين طور نبايد باشد كه هر تصميمى بگيرند مردم بايد عمل كنند يعنى دولت كنونى هر تصميمى را بنام مردم گفته و مردم بايد بهائیش را پرداخت كند ، اين ادبيات جديدى است كه بنام مردم ريخته شده است !
نماينده حسن روحانى هم مى گويد: براى مبارزه با فساد برنامه ما اين است كه :
١- مبارزات دولت با حاكميت و فساد
٢- مبارزه جامعه مدنى با فساد ( هاى گسترده )
٣- مبارزه مردم با فساد
نماينده روحانى يك مثال مى زد كه دولت كنونى مثل يك پسر حاجى است كه ارث زيادى به او رسيده و حالا با ولخرجى هاى گسترده مى خواهد تمام سرمايه هاى باد آورده را به باد دهد!
اما حسن روحانى خود در مناظره سوم ، يكى به ميخ و يكى به نعل مى زد ، او با طعنه زدن به خامنه اى مى گفت " ملت ما قيم نمى خواهد بلكه قوام مى خواهد" يك بار ديگر با تكيه بر رهبرى اش سخنانش را تغییر جهت مى داد ،شيخ روحانى كه يد طولانى در بگيرو ببندهاى سال ١٣٦٠ دارد و اولين كسى است كه با پيشنهاد دانشجويان آن زمان( ١٣٥٧) به خمينى لقب " امام " داد ، حال كه بدنبال راى مردم است در پاسخ به قاليباف مى گويد " من هيچگاه پادگانى عمل نكرده ام و مسيرم هم مشخص است من سرهنگ نيستم ، من حقوق خوانده ام " و...او كه روابط خوبى با انگليسى ها دارد احتمال دارد آنها گوشه چشمى براى رييس جمهورى او داشته باشند و نگارنده هنوز هم اعتقاد دارم رييس جمهور برگزيده انگليسى ها با مشورت خامنه اى از صندوقها بيرون مى آيد. حال روحانی یا جلیلی فرق چندانی ندارد چون رییس جمهور فقط تدارکچی پیش نیست ( محمد خاتمی )! گرچه خيلى سر بسته در رابطه با آمريكا بحث هايى رد و بدل شد ولى هيچكدام نمى توانند قاطع نظر بدهند كه رابطه با آمريكا و بيرون آمدن از اين، بن بست چگونه صورت خواهد گرفت ، چون رابطه با آمريكا را خامنه اى بايد فتوى لازم را صادر كند ، لذا هيچكدام مستقيماً از اين رابطه حرفى به ميان نياوردند فقط مى گفتند كه روابط ما با آفريقا و يا كشورهاى ضعيف ديگر چه سودى دارد؟ بيشتر كانديدا ها ، جز سعید جليلى در ضعف سياست خارجى اتفاق نظر داشتند ! ولايتى كه بيشتر از همه در سياست خارجه رژيم سابقه داشت معتقد بود كه در زمان او روابط ما با كشورها غربى خوب بوده است البته آنقدر خوب كه در زمان او حدود ١٧٠ ترور خارج كشورى داشته است و خود او هم يك حكم محكوميت بهمراه رييس جمهور وقت هاشمى رفسنجانى و... در برلين را دارند .
جوکر مناظرات :
محمد رضا غرضى كه در میان مردم به "جوكر " مناظره معروف شده است حرف جالب و خنده دارى زد او يك حرف حسابى زد و گفت آيا مى توانيم ٥٥ ميليون نفر را پاى صندوق هاى راى بياوريم ؟ من كه گفته ام ،. اگرسن راى دهندگان را دو سال پايين بياوريم ، شايد بشود ٥٥ ميليون نفر را به پاى صندوقهاى راى بياوريم ! ( البته بازهم جوك مى گفت ) او در رابطه با تحريم ها گفت: " من از بچگى در تحريم بوده ام، تحريم فرق نمى كند تحريم ، تحريم است ( منظورش اين بود كه ما در كودكى با فقر دست و پنجه نرم ميكرديم ) غرضى ، يك عرض ديگرى هم كرد كه حيفم آمد با شما در ميان نگذارم ، ميگفت قطعنامه ٥٩٨ ( پايان جنگ) با كمك او جام زهر را بدست رهبر و امامش داده (و يا بخوردش داده) است تا كلك كار را بكند و جنگ را تمام كند و ادعا كرد كه حالا هم كاهش هزينه ها و تورم و حل مسئله اتمى سخت تر از قطعنامه ٥٩٨ نيست ، همین و بست !
جايگاه كارگران در نگاه كانديداتورها :
دربين مناظره كننده ها هيچكدام نه از كارگران و نه از سنديكاهاى كارگرى سخنى به ميان نياوردند ، دليلش هم مشخص است رژيمى كه از كارگران وحشت دارد و دركى از كارگر و صنف كارگران نداشته باشد چگونه مى خواهد به حقوق كارگران و سنديكاى كارگران بينديشد ؟ رژيمى كه تمامى رهبران واعضاى سنديكاهاى كارگران را يا دستگير كرده و یا به سياه چالهاى دوران بدوى برده اند چگونه می خواهد به کارگران احترام بگذارد ؟به قول آقاى منصور اصانلو در يكى از مصاحبه هايش که مى گويد: " براى من مهم اين است كه زنده باد اصانلو نگوئيد بگوئيد زنده باد سنديكا و صنف كارگران " او ادامه مى د هد ممكن است روزى در جا، جايى كه سنديكاهاى كارگرى وجود دارد ، يك كارگر سياه پوست هم رييس جمهور شود، ولى در ايران چون سنديكايى وجود ندارد پس رييس جمهورى هم از اين قشر انتخاب نمى شود ، چون برنامه اى براى كارگران وجود ندارد" سابقه تاريخى ايران نشان میدهدکه روابط همیشه ارباب و رعيتى بوده است و در اين بين روحانيت (آخوندها ) هميشه كنار ارباب بوده است و نه در كنار رعيت ! پس انتظارى از اين كانديداتورها نيست كه از قشر كارگر دفاع كنند ، آنها شايد هم ميان كارگران بروند ولى سودى براى آنها ندارد چون برنامه اى براى آنها ندارند.
سرکوب قبل از انتخابات :
اين چه انتخاب مردمى است كه چند ماه به آغاز رقابت هاى انتخابى مانده دانشجويان را تحت پيگرد قرار مى دهد وبه قول خودشان دانشجويان ستاره دار و بى ستاره و... را تهديد مى كند كه امتحانات را رها كنيد وبرويد به خانه هايتان و به خانواده و پدر ومادر ها هم چيزى نگوئيد وگرنه براى هميشه از دانشگاه اخراج ميشويد رژيمى كه انتخابات را خود مهندسى ميكند و خود رييس جمهورش را به دلخواه ولايت فقيه از صندوقها در مياورد باز هم از سايه خود وحشت دارد وباز هم مى خواهد با حيله و فريب ونيرنگ مردم را به پاى صندوق هاى راى بكشاند ، چگونه مى توان از چنين رژيمى انتظار انتخابات آزاد داشت ؟
هدف رژيم از برگزارى انتخابات گسترده :
رژيم از سالها قبل شناسنامه هاى رفتگان و ماندگان و محرم ها و نا محرمان را در دست دارد، علاوه بر اينها مجددا به چاپ سناسنامه هایی پرداخته است و با اين ترفند نخ نما شده دوباره ميخواهد انتخاباتى تقلبى برگزار كند و از طرفى با داير كردن ايستگاه هاى صلواتى و گستردن سفرهاى خيابانى و بخش سانديس با طعم هاي مختلف ميوه ... قصد آن دارد كه مردم را به پاى صندوق هاى راى بياورد . بقيه ها كار ها را خودش با ميل ولايت فقيه و با كمك آقازاده اش و سپاه مهندسى كرده است يعنى با مشورت انگليسى ها همان که می خواهند از صندوقها بيرون مى آيد ، و اصرار خامنه اى با حماسه سياسى اش از اين جنبه است كه برايش اهميت دارد .
خيلى روشن است با وجود ولايت فقيه رييس جمهور برگزيده او بايد حتمن زير سايه او كار كند و تجربه ٣٤ سال حكومت فاشيستى مذهبى نشان داده است كه حرف اول را ولايت فقيه مى زند ، درست است كه كانديداها هيچكدام برنامه اى براى آينده كشور ندارند ولى اگر برنامه هم داشته و ارائه بدهند با حضور اين همه دولت سايه تاثيرى نخواهد گذاشت، چون لولو سر خرمنى بنام ولايت فقيه بالاى سر جناب پرزيدنت هست كه در تمام كار ها مداخله كند پس كانديداتورها با خيال راحت مى توانند به شوهاى نمايشى خود ادامه دهند .
در قسمت پايانى به تحليل سياسى انتخابات ( انتسابات) مى پردازيم
٢٠ خرداد ٩٢
منبع:پژواک ایران