از جنگ تا امید
دو یادداشت پیرامون جنگ در سوریه
پ. مهرکوهی
منبع:پژواک ایران
از جنگ تا امید
هر تفنگی که ساخته می شود، هر کشتی ی جنگی یی که به آب انداخته می شود، و هر موشکی که شلیک می گردد، یک دزدی است که از جیب گرسنه گان، در سرما مانده گان و بی سرپناهان انجام گرفته است. این جهان ِ تا دندان مسلح تنها به باد دهنده ی پول نیست، بل همه ی عرق ِ کارگران، نبوغ ِ دانشمندان و آرزوهای کودکان را نیز بر باد می دهد. رییس جمهور آمریکا، آرتشبد آیزنهاور
١
اوضاع دردآور سوریه باید برای ما ایرانیان آموزنده باشد. امروز این نه مردم سوریه اند که برای سرنوشت ِ خویش تصمیم می گیرند، بل دو کشور ِ پرقدرت ِ جهان، آمریکا و روسیه هستند که به همراه چند قدرت ِ خاورمیانه ای برای آنان و آینده ی کشورشان تصمیم گیری می کنند. با نگاهی بر آنچه بر سر ِ سوریه رفته است، هر رخدادی در آینده در ایران روی دهد، ما ایرانیان نباید به گروه های واپسگرایی که زیر شعارهای آزادیخواهانه هدف های قومگرایانه و جدایی خواهانه ی دشمنان ِ کشورمان را پیش می برند فرصت انجام برنامه های شوم ایشان را بدهیم. آن هدف های شوم تنها به کُشت و کشتار و ویرانی می انجامد، نه آزادی. ولی واقعیت ها گواه برآنند که ما هنور در خوابیم و از آزمودن ِ رنجی که در گذشته بر خود ِ ما رفته است و از گواه بودن ِ رنجی که امروزه به دیگران می رود نیاموخته و نمی آموزیم.
سوریه نخستین کشور خاورمیانه ای بود که آمریکا به سال ١٩٤٩ در آن یک کودتای آرتشیان را سازماندهی کرد. ما اگر در همان زمان به سیاست ِ جهانی آشنایی داشتیم با درس گیری از اوضاع سوریه ی آن روز و با پیش بینی ی روند ِ رویدادها و با در پیش گیرفتن ِ رفتاری خردمندانه از کودتای ٢٥ اَمرداد مصدقی ها و توده ای ها و ضد کودتای ٢٨ اَمرداد شاهخواهان به سود توده های مردم و آینده ی ایران جلوگیری می کردیم تا چراغ ِ آزادی را بر افروخته شود و ما از ته ِ دل آزادی را پاس و ارج بداریم. اگر آنان که خود را ملی گرا می نامیدند به خویشکاری ی ملی ی خود عمل کرده بودند، خطرها درک می کردند و رهانیدن ایران از چنگال تنگدستی و بی سوادی را در دستور کار ِ خود می دادند، نه رفتن ِ این و آمدن ِ آن کس را.
در سی و اندی سالی که از پدید آمدن ِ جمهوری ی اسلامی ی می گذرد، کمتر خانواده ی ایرانی است که به گونه ای از سایه ی سر آن دولت آسیب ندیده باشد. در هم کوبانیدن ِ موزاییک ِ فرهنگی - دینی ایران خود به تنهایی فاجعه ای است که بُعد های آن هنوز برهمگان هویدا نیست. ویرانگری های آخوندها سبب گردیده که بسیاری از قربانیان و آسیب دیده گان از خشونت ِ اسلامگرایان ِ فرمانگر بر سرنوشت ِ کشور ما سیاست ورزی را با کین ورزی اشتباه گیرند و از فرهنگ سازی باز مانند. یکی از نمودهای این کاستی در برخی رویکردهایی که به جنگ ِ خانگی سوریه شده خود را نمایانده است. برای بسیاری از آنان که با حکومت ِ آخوندها در ستیزند، شکست ِ رژیم ِ ایران در سوریه مهم بوده و هست. ولی این نگاه به این واقعیت اهمیت ِ چندانی نمی دهد که نیروهای ناهمسازوار با بشار اسد درنده خوتر و انسان ستیزتر از او هستند و بر سر ِ کار آمدنشان فاجعه بارتر خواهد بود. این بی توجهی نشانگر آن است که این نیروها هنوز به اشتباه های خویش در گذشته پی نبرده و از آن چه بر سر ِ کشور ِ ما رفته است پند نگرفته اند.
در گذار از یک جامعه ی سنتی به یک جامعه ی نو، از قربانی ساختن یک دیکتاتوری نوگرا در پای یک دیکتاتوری ی پاسدار سنت های تازیان ِ ١٤٠٠ سال ِ پیش تنها آنانی سود بردند که برای غارتگری آمده بودند و دود ِ آن شورش ِ کور ٥٧ برای همیشه به چشم ِ همه ی توده های مردم ِ ایران رفت. در سوریه هم اکنون نماینده گان ِ فرهنگ قبیله ای در برابر ِ دولت ِ اقتدارگرایی ایستاده اند که به هر رو در زمینه هایی بویی از فرهنگ برده است. رژیم ِ آقای بشار اسد رژیمی است آدمکش و سیاه کردار، ولی اکنون در موقعیتی قرار گرفته که ناچار است با مردم ِ کشورش به گونه ای کنار بیاید. درصورت ِ پیروزی ی اسلامگرایان ِ سوری نسل کشی یی انجام خواهد گرفت که تنها با نسل کشی ی ارامنه در ترکیه ی عثمانی همسنج خواهد بود.
سال ِ گذشته در نوشته ای در کیهان آنلاین آوردم: « در سوریه جنگ تازه آغاز شده بود که یکی از رهبران ِ سلفی ها به نام «شیخ عدنان ال- عرور» در یک شبکه تلویریونی که یکی از کشور های «دوست سوریه» در دسترس او گذاشته، مژده داد که پس از به قدرت رسیدن ِ مردانِ دین همه ی آنان که با فرمانروایی ی سلفی ها ناهمسازوارند تکه تکه خواهند شد و در دستگاه ِ چرخ ِ گوشت لِه خواهند شد».* این گفته های آن شیخ ِ سلفی بسیار دهشتناک بود ولی با این همه چشمان ِ ما را به روی رویدادهای سوریه چندان باز ننمود. باید زمان می گشت و آن فرمانده ی کفتار سرشت آرتش ِ آزاد سوریه در برابر دوربین قلب یک مرده را به دندان می گرفت تا آقایان دریابند که بهار ِ عربی ی سوریه مگر دوزخی هزاران بار وحشتناک تر از جمهوری ی اسلامی به بار نخواهد آورد و روی کار آمدن ِ آنان نه تنها کمکی به گسترش ِ مردم سالاری در خاورمیانه نمی کند که آنرا پس تر هم می زند. بسیاری از ما هنوز هم فریب ِ آوازه گری های کشورها غربی را خورده و بر پایه ی خواسته های آنان تأکید ِ زیادی به حضور ِ پاسداران ِ رژیم ایران در جنگ ِ سوریه داریم، ولی سربازان ِ مزدور ِ آن سوی دیگر جنگ ِ سوریه را از یاد می بریم. به نوشته ی «گاردین» نیروهای اسلامگرای سوری از کشورهای بوسنیا، لیبی، عربستان، عراق، مصر، اردن، کویت، چچن، امارات، آذربایجان، پلستین، لبنان، تاجیکستان، فرانسه، اتریش، اسپانیا، و دانمارک نیروی کمکی دریافت کرده اند.** کسی هم از کمک ِ نزدیک به یک و نیم میلیارد دلاری آمریکا به جنگ جویان سوری نام نمی برد. هر گونه دفاع از جمهوری ی اسلامی و سیاست هایش بی معنا است. آنچه که اهمیت دارد داشتن ِ توان ِ دیدن در پهنایی گسترده است. به ذهنمان نمی رسد اگر دخالت های ترکیه ی ارودغان زده در جنگ ِ سوریه نمی بود، شاید پای پاسداران ِ رژیم ِ ایران هرگز به جنگ کشیده نمی شد. اگر روزی به جنایت های جنگی در سوریه رسیده گی شود، شایسته است که درخواست نمود تا اردوغان هم در کنار ِ بشار اسد و سران ِ آرتش ِ سوریه ی آزاد در یک دادگاه جهانی به محاکمه کشیده شود. همه ی آن نام برده گان در تجاوزهایی که در پناه جنگ به کودکان سوری شده و در ویران کردن ِ خانه و کاشانه ی مردم و برباد دادن هستی ی مردمان آن کشور هنبازند.
اکنون بر ما است که به نام دفاع از انسانیت از هرکوششی که برای پایان دادن به جنگ ِ خانگی ی سوریه می شود هواداری کنیم.
٢
سرانجام پس از سه روز گفتگو میان وزیران ِ خارجه ی روسیه و آمریکا در شهر ِ ژنو آن دو کشور اختلاف ها را بر سر ِ سوریه به کناری نهاده و در روز شنبه چهادهم سپتامبر به یک سازش دست یافتند. این سازش بر سر نابود کردن ِ جنگ ابزارهای شیمیایی ی سوریه انجام گرفته و امید آن است که بازرسان جهانی بتوانند بر پایه ی سازش ِ به دست آمده به زودی دست به کار شوند و نابودی ی کامل ی زرادخانه ی شیمیایی ی سوریه را در نیمه ی سال ِ آینده به پایان برسانند. اگر سوریه از همکاری ی کامل با بازرسان خودداری ورزد، آنگاه دو کشور ِ آمریکا و روسیه برای مجازات هایی که سازمان ِ ملل تعیین می نماید همکاری خواهند نمود. دو کشور آمریکا و روسیه دو برداشت گوناگون از بند ِ هفتم این سازشنامه دارند و آن تفاوت در چگونگی و انداره ی بهره گیری از نیروهای لشکری (نظامی) در صورت ناهمکاری ی سوریه است. آمریکا پیشاپیش هشدار داده است که در چنان شرایطی به نیروی جنگی اش روی می آورد و به بمباران سوریه دست خواهد زد. این سازشنامه یک پیروزی ی بزرگ برای اسراییل، آمریکا و روسیه است. رهبران کشورهای ایران و سوریه هم از این که جنگ گسترش نمی یابد احساس ِ شادمانی و پیروزی می کنند. بازنده ی این سازش نیروهای ناهمسازوار و درگیر ِجنگ با بشار اسد و نیز ترکیه ی اردوغان زده و شرکاء هستند که تا دو هفته ی پیش برای ورود نیروی هوایی ی آمریکا به جنگ لحظه شماری می نمودند. گفته ها و واکنش های جنگ سالاران سوری، چه در درون ِ خاک سوری و چه در پایگاه ِ فرماندهی ی ایشان در شهر ِ استانبول ِ ترکیه، خود گواه ِ سرخورده گی ی آنان و اردوغان از سازش به دست آمده است. سرهنگ قاسم سعدالدین، یکی از خداوندگاران ِ جنگ در سوریه، گفته است: "بگذار «جان کری» و «لاروف» به دوزخ بروند! ما این سازش را نمی پذیریم و امنیت ِ بازرسان را تعهد نمی کنیم و به خاک سوریه راهشان نمی دهیم". این شکست برای اردوغان پیامدهایی دارد که ناچار است هرچه زودتر به آن واکنش دهد.
آقای لاروف، وزیر ِ خارجه ی روسیه، در پایان ِ نشست سه روزه ی ژنو گفت این سازش نشان داد زمانی که اراده ای باشد دو کشور ِ روسیه و آمریکا می توانند برای پایان بخشیدن بر دشواری ها، به ویژه گرفتاری های سلاح های کشتار همگانی چیره شوند. در گفته های او گونه ای کنایه ی به جا و درست به رفتار ِ دورویانه ی دولت ِ اوباما در جنگ در سوریه نهفته بود.
آقای پوتین رهبر ِ روسیه می تواند به خود ببالد که با ایستاده گی در برابر ِ خواسته ها و فشارهای آمریکا و هم پیمانانش توانست ابتکار ِ کار را در دست نگه داشته و پرونده ی جنگ ِ خانگی ی سوریه را به سازمان ِ جهانی کشورها ( سازمان ملل) برگرداند. برای اوباما هم این سازش یک پیروزی به حساب می آید، زیرا او توانست چهره ی آمریکا را «آبرومند» نگه دارد و بی پروانه ی سازمان ملل وارد جنگ ِ نشود. این پذیرش ِ اوباما در حالی انجام گرفت که هوادران ِ سرسخت ِ اسراییل در دستگاه او، و در کنگره همراه با فرمانده هان ِ آرتش ِ آمریکا از جنگ پشتیبانی می کردند. برای اسراییل نیز این سازش یک پیروزی بزرگ به حساب می آید، زیرا از این پس نگرانی ی همیشگی ی آن کشور از انبوه ِ جنگ ابزارهای شیمیایی ی سوریه که در دست ِ کم ٤٧ پایگاه ِ گوناگون آرتش سوریه نگاهداری می شوند از میان خواهد رفت. یکی از بلند پایگان ِ دولت ِ آمریکا گفته است که آمریکا بر این بارور است که دولت ِ بشار اسد هنوز بر جنگ ابزارهای شیمیایی ی آن کشور کنترل دارد. این گفته خود نشانگر ِ ترس آمریکا از دست یابی ی القاعده به جنگ ابزارهای شیمیایی سوریه است. شاید چنین ترسی در برگزیدن ِ تصمیم ِ خردمندانه ی دولت آمریکا و کوتاه آمدن درجنگ سوریه موثر بوده باشد.
همکاری ی رژیم ِ اسد با جامعه ی جهانی این بخت را به او می دهد که بتواند از دریچه ای تازه گشوده به سوی او با جامعه ی جهانی به گفتگو پرداخته تا شاید راهی برای پایان بخشی به بزهکاری ها و آدم کشی هایی که در سوریه انجام می گیرد یافت شود. این سازش هم چنین یک پیروزی برای همه ی صلح دوستان ِ جهان است، زیرا که در این دَم از گسترش و داغ تر شدن ِ فضای جنگ ِ سرد ِ نوینی که در حال شکل گرفتن است جلوگیری می کند. شاید در پناه این سازش زمینه برای یک نظم نوین فراهم آید. ستاره گان ِ این نظم ِ نوین که در حال ِ چهر و شکل گرفتن است کشور ِ آمریکا به همراه ِ کشورهای شورای همکاری ی شانگهای (روسیه، چین، برزیل، هندوستان و آفریکای جنوبی) هستند. در واقع هم بُرد ِ کشورهای شورای همکاری ی شانگهای از سازش ِ ژنو کم نیست. به هر رو، بی گمان در هنگام ِ اجرای سازشنامه ی ژنو دشواری های فراوانی پیش خواهد آمد که دشواری های تکنیکی ی کار از آن شمار است. ولی در همه حال، اکنون دیگر از روز هم روشن تر است که جنگ سوریه راه حل ِ لشکرکشانه ندارد. پ. مهرکوهی
16/09 -2013
*
پیوند به مقاله جنگ و بازهم جنگ
**
منبع:پژواک ایران فهرست مطالب پ. مهرکوهی در سایت پژواک ایران *خیزش نوین ایرانیان و رو در رویی ی همه ی اسلامیان با ایران و ایرانی [2018 Jan] |