طوطیانی شده ایم، گرگ هاری باید!
در پاسخ به مقاله «سخنی با آقای ایرج مصداقی» نوشته آقای عبدالحسین طوطیانی
م. گئومات
این از بوالعجی های روزگار است که بر مبارزی سیاسی که مدت ده سال در زندانهای مخوف جمهوری اسلامی به سر برده و از جمله معدود جان به دربُردگان کشتار شهریور 1367 می باشد، تاخته می شود آنهم به دلیل افشاگریهایش!
زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی
چنانچه آقای ایرج مصداقی مورد هجمه دکتر سربازجو حسین شریعتمداری و شرکاء واقع می گردید بر آن حرجی نمی بود. چرا که افکندن نور افشاگری و روشنگری به درون تاریکخانه نظام جمهوری اسلامی به طور طبیعی و بدیهی موجبات پریشانی و اضطراب خفاشان لانه گزیده در آن تاریکخانۀ دهشتناک را فراهم می نماید. اما شما چرا جناب طوطیانی؟
منقد محترم در پیش درآمد مقاله خود چنین مرقوم داشته اند:« اينکه امثال من چقدر با نگاه يکسويه و با ميدان ديدی که در آن جز شلاق ، شکنجه و سرکوب نمی بيند همسو و يا مخالف باشند موضوع اين يادداشتم نيست. ...»
برادر من! وقتی که انسان در باره موضوعی که مملو است و انباشته از خشونت و شکنجه و سرکوب و ... مطلب می نویسد، باید با کدام میدان دید به قضیه بنگرد که از نظر شما یک سویه نباشد؟ اصولاً افشاگری و ارایه مقادیری اطلاعات پنهان نگه داشته شده که دیگر میدان دید خاصی نمی خواهد! می خواهد؟
«گرچه چند بار ديده ام که در پاسخ به نقدی از خودتان با تندی و عصبيت زيادی توضيح که نه بلکه به کوبيدن مخالفتان مبادرت کرده ايد.»
هرچند نمونه ای از این گونه «کوبیدن مخالفان» را ارائه نداده اید، لاکن اگر هم درست بفرمایید، پاسخ کسانی که با قلم فرسایی و بازی با کلمات سعی در لوث نمودن واقعیات دارند را شما هر چه بنامید باکی نیست. مهم انعکاس واقعیات افشا شده است.
- پرسش اول شما:« اولين پرسشم اينست که اين انباشت اطلاعات حرفه ای و محرمانه را در خصوص اين رخداد ( به صحت يا سقم آن نظری ندارم ) با چه سازو کاری بدست آورده ايد. آيا به شما الهام شده است ( مطمئنم که آن را رد می کنيد ) و يا با استفاده از ارتباطتان با تشکيلاتی مشابه به آن دست يافته ايد؟ ... براستی می توانيد منابع چنين اخبار محرمانه ای را به عنوان يک مدعی روشنفکری بيان نماييد؟»
این را می گویند نمونه ای بارز و کلاسیک از "مغلطه" که می توان از آن در کتاب منطق استفاده نمود! شما اصل و لُب مطلب را که همان صحت یا سقم مطالب افشا شده باشد را رها کرده اید و چسبیده اید به اینکه آن اطلاعات از چه منبعی و چگونه به دست آورده شده و اینکه چرا تهمت دروغپردازی به عالیجنابان حسن روحانی و محمد جواد ظریف زده شده است! مگر شما خدای ناکرده قاضی بی دادگاه های جمهوری اسلامی هستید؟ از قضای فلکی دکتر اکبر گنجی، ناصر زرافشان و عباس پالیزدار نیز پس از افشاگری هایشان به وسیله همین چوب تکفیری که شما برداشته اید، سر و کارشان به زندان و شکنجه افتاد.
شما را به «منابع اخبار محرمانه» چکار؟ اصلاً به شما چه مربوط است که آقای مصداقی این اطلاعات را از کجا و چگونه و با چه ترفندی گردآوری می نماید! شما اگر راست می گویید مدعی کذب بودن این اطلاعات بشوید آنهم مستند، که مهم نیز همین است و نه اینکه آن اطلاعات از کجا فراهم شده است. امام علی در 1415 سال پیش فرموده است که:« "انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال" - به گوینده سخن منگر، بلکه به آنچه میگوید توجه کن» امروزی ها نیز می گویند به آواز گوش فرا بده، آوازه خوان را وا بگذار. لاکن شما نه به آن فرمایش امام علی توجه فرموده اید و نه به توصیه امروزی ها. آنچه را که آقای مصداقی گفته است، ماقال، را رها نموده و پرداخته اید به خود ایشان، من قال!
و اما به گمان من جنابعالی بسیار دیر به فکر استفاده از این چنین ترفندی افتاده اید. چرا که می بایست سالها پیش مدعی آقای دکتر علیرضا نوری زاده می شدید که آنهمه اطلاعات محرمانه در مورد شخص سعید امامی و محتویات پرونده ایشان و قتل های زنجیره ای را از چه منابعی به دست آورده است؟ مطابق استدلال شما آقای دکتر نوری زاده نیزمی بایست با سازمان های اطلاعات بین المللی همکاری می نموده باشد!
مرقوم داشته اید:« الصاق برچسب دروغپردازی به آقای ظريف و روحانی نيز از سياق و رفتار های نخ نمای همان جريانی است که بی عنايت به اقبال اجتماعی به انان جز ناسزا مصرف نمی کنند. در شرايطی که عمده مردم ما کوله بار اميد و برون رفت از بن بست هايشان را در اين مقطع از تاريخ بر پشت آقای روحانی و همکارنشان نهاده اند آيا اين نوع ناسزا گويی ها نوعی دهن کجی به مردمی نيست که شما و مجموعه همسويتان بنام آزادی و آنان به ستيز با آنها پرداخته ايد؟»
محبت کنید و زحمتی را متقبل بشوید و از جناب خواجه حافظ شیرازی بخواهید که تا اطلاعات خود را در مورد دروغپردازی های نهادینه شده در میان مقامات جمهوری اسلامی از جمله همین آقایان روحانی و ظریف برای شما شرح بدهد و بیتی وصف حال نیز به آن اضافه نماید.
برادر من! برافروختگی شما از اینکه گفته شده آقایان ظریف و روحانی دروغپردازی می نمایند از آن واکنشهایی است که به قول عوام مرغ پخته بر روی دیس پلو زعفرانی ی روغن حیوانی زده شده نیز به آن می خندد. کدام «اقبال اجتماعی» را می فرمایید که نصیب آقایان روحانی و ظریف گردیده است؟ این "فریب اجتماعی" است و نه «اقبال اجتماعی». مگر می توان جوجه هایی همچون روحانی و ظریف که از شکسته شدن تخم یک افعی به نام ولایت مطلقه فقیه و در رأس آن سید علی خامنه ای بیرون آمده اند را کبوتر صلحی دانست برای ملت ایران! شما کجای کار ایستاده اید؟ قدری واقع بین باشید. فعلاً بختک ورشکستگی اقتصادی نفس رژیم را به شماره انداخته است. فقط اجازه بفرمایید که تا رایحه مطبوع پترودلارها دوباره به اندازه کافی به مشام آقایان برسد آنگاه ملاحظه خواهید نمود که در جمهوری اسلامی ایران دروغپردازی و فریب به کار مردم بستن یعنی چه. در رژیمی که حفظ نظام از اوجب واجبات است و برای اجرای حکم حکومتی می توان واجبات دین را هم نادیده گرفت، دروغپردازی که دیگر عین صواب است و هم ثواب دنیوی دارد و هم اجر اخروی.
در ضمن چنانچه بتوانید یک حرف راست که از دهان مقامات بلند پایه جمهوری اسلامی بیرون آمده و خیر و صلاح مردم و تأمین منافع ملی در آن نهفته باشد را بیابید، اعلام بفرمایید و مژدگانی دریافت دارید.
- مرقوم داشته اید:« من در جايی نيستم که به شما بگويم با تشکيلات اطلاعاتی بين المللی همکاری کنيد و يا نکنيد اما داده های ارائه شده در يادداشتتان ( فارغ از صحت و سقم آن ها ) شما را در اين راستا فعال نشان می دهد. اگر اينگونه گزيده ايد مبارکتان باشد اما در اين صورت لطفا از ادعای آگاهی رسانی به مردم و از سويی تحقير آنان که با نگاه واقع گرايانه آقای روحانی را برای خود برگزيده اند دست برداريد. ...»
بسیار جای تعجب دارد که چنین جملاتی از قلم شما بیرون تراویده است! مگر رسم روزگار این است که هر کس افشاگری می نماید باید با تشکیلات اطلاعاتی بین المللی همکاری نماید؟ اصلاً خود شما که از افشاگری آقای مصداقی برافروخته گردیده اید چرا با سازمانهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی همکاری نمی نمایید که اثبات بفرمایید نه تنها آقای روحانی و ظریف دروغپردازی نمی کنند بلکه آن بندگان معصوم خداوند از بس که راست گفته اند و در خدمت مردم ایران بوده اند و اقبال اجتماعی به آنها رو کرده، قرار است از سوی رهبر معظم به لقب "قدیس امت" مفتخر شوند!
اتفاقاً بر خلاف نظر جنابعالی، مردم ایران اگر توانسته اند پی به چهره کریه نظام جمهوری اسلامی و مقامات ریز و درشت آن و به ویژه جلادانی پنهان کار همچون مقامات قضایی ببرند از قِبَل خطاب همین گونه افشاگری های رو به سوی آنها بوده است. وگرنه در غیر اینصورت باور بفرمایید که آن دژخیمان نیز تا کنون همانند آقای روحانی و ظریف با «اقبال اجتماعی» فراوانی روبرو شده بودند!
بر آقای مصداقی خرده گرفته اید و خواسته اید که از « ادعای آگاهی رسانی به مردم و ... دست برداريد» شما نیز اندکی محبت بفرمایید و از بازی کردن نقش مدعی العموم برای مردم ایران دست بردارید.
و اما دم خروسی که از لابلای نوشته شما بیرون افتاده است:« در حافظه تاريخی مردم ما هنوز اين تجربه غم انگيز وجود دارد که نگاهی تماميت خواه و شتابزده برای کسب قدرت و بنام خلق قهرمان ايران از بهترين فرزندان اين سرزمين هزينه و در پای کرسی ديکتاتور عراق زانو زد و به همکاری برای سازمان اطلاعاتی آن رژيم سفاک تبديل شد.»
اولاً شما چرا به نام مردم ایران برکرسی قضاوت در مورد سازمانی خاص تکیه زده اید و دم از تجربه غم انگیز مردم می زنید در حالیکه مدعی هستید که آقای مصداقی مُجاز نیست که برای مردم ایران دلسوزی نموده و پرده از چهره کریه و دروغپردازیهای شبانه روزی مسئولین جمهوری اسلامی کنار بزند؟ در ثانی بد نیست بدانید که آقای مصداقی علیرغم آنکه روزی روزگاری در ارتباط با آن سازمان خاص بوده و تاوان آنرا با تحمل ده سال زندان و شکنجه پرداخت نموده است، هم اکنون از پاره ای از تصمیمات و روش های متخذه در آن سازمان آشکارا انتقاد می نماید. این واقعیت را با نیم نگاهی به سایت شخصی آقای مصداقی به وضوح درک خواهید فرمود.
در ضمن چنانچه با خواجه حافظ شیرازی تماسی برقرار نمودید مطمئن باشید که آن بزرگوار به شما خواهد گفت که جمهوری اسلامی از درون قابل اصلاح نیست. قبول ندارید؟ از جناب عقرب خندان یعنی سید محمد خاتمی ریاست جمهوری محترم بپرسید که سرانجام اشکریزان و عمامه به زمین کوبان اعتراف نمود که در نظام من در آوردی ولایت مطلقه فقیه، رئیس جمهوری چیزی در حد یک تدارکاچی نظام است. حالا اینکه از دست این تدارکاتچی جدید یعنی جناب حسن روحانی که بزرگترین دروغپردازیش همانا مدرک دکترای غیر معتبر ایشان است، چه فعل مثبتی برای مردم زیر خط فقر ایران آخوندزده بر خواهد آمد را دیگر خدا داند. چون آن عالیجناب فعلاً آفتابه به دست در حال طاهر کردن کثافتکاریهای "انرژی هسته ای حق مسلم ماستِ" رهبر معظم است. و نه رساندن خیر به مردم ایران.
اگر گشایشی هم در تنگنای اقتصادی رژیم پدیدار بشود تردید نفرمایید که چیزی نصیب مردم زیر خط فقر ایران نخواهد شد چرا که ابتدا به جیب اختلاس کنندگان سوار بر کشتی نظام سرازیر می گردد و سپس در خارج از کشور مفت چنگ بشار اسد خواهد بود و شیخ حسن نصرالله و مدرسه و مسکن سازی در عراق و لبنان و نیکاراگوئه و ساخت ضریح طلا برای امامان ... و در درون کشور یکصد میلیارد تومان برای توسعه مدارس قرآنی، ، «دولت یازدهم بر اساس لایحه پیشنهادی بودجه سال آینده، ۱۹۰ میلیارد تومان به ۵۱ شخص حقوقی غیردولتی کمک میکند»، ۱۴ میلیارد تومان به سازمان تبلیغات اسلامی، ۸ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان به «اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان»، ۷ میلیارد و دویست میلیون تومان به موسسات فرهنگی و دینی استانها، ۶ میلیارد تومان به «بنیاد دعبل خزاعی»، ۲۵ میلیارد تومان برای «طرح زیارت» و «شورای سیاستگذاری ائمه جمعه»، ۲ میلیارد تومانی به عنوان کمک مالی از دولت به بنیاد «حکمت اسلامی صدرا» که ریاست آن به عهده آیت الله محمد خامنهای، برادر رهبر جمهوری اسلامی ایران است، یک میلیارد تومان کمک دولتی به «جشنواره عمار» و ... .
و آخرین پرسش این است که: شما چرا از افشاگری های آقای مصداقی در مورد مفقود شدن لوينسون مامور بازنشسته سازمان سيای آمريکا در ايران آسیمه سر گردیده اید؟
گفت و گوهاست درین راه که جان بگدازد هرکسی عربده ای این که مبین آن که مپرس
با احترام
م. گئومات
منبع:گویای من
نظرات (14 نوشته شد)
آقای ایرج مصداقی نه فقط به خاطر شکنجه های روحی و جسمی که توی زندان آخوندها دیده بلکه علاوه بر اون به خاطر صدها مقاله افشاگرانه خودش دین بزرگی به گردن ما ایرانی ها داره. با یک دنیا تشکر از جناب مصداقی و آقای گئومات.
من چند بار مقاله انتقادی آقای عبدالحسین طوطیانی را خواندم ولی بالاخره نفهمیدم که مقصود واقعی ایشان از نوشتن این مقاله انتقادی چه میباشد. حتی نشریات هم می توانند به طور قاطع از افشاکردن منابع اطلاعاتی خودشان خودداری کنند چه برسد به یک مبارز سیاسی. حالا فرض کنیم که جناب مصداقی منابع خودش را هم فاش کرد چه چیزی نصیب جناب طوطیانی میشود؟ جر اینکه منابع اطلاعاتی جناب مصداقی سوخته و شاید هم توسط دژخیمان نظام جمهوری اسلامی دستگیر و به در زیر شکنجه و قرص های روان گردان اقرار خواهند کرد که با موساد همکاری کرده اند!؟ به نظر من اقای طوطیانس بازرنگی از نقد مطالب افشاشده توسط جناب مصداقی فرار کرده و گیر داده است به حاشیه ها.
همین مقاله جدید مربوط به تشکیلات جعلی انجمن پادشاهی که جناب مصداقی افشا کرده و همین الان در بخش مقالاه های سایت پرطرفدار گویا نیوز موجود است، یک دنیا ارزش دارد. چه بسا که جان بسیاری از فریب خوردگان این دام گذاری جمهوری اسلامی نجات داده باشد.
عرض خود میبری و زحمت ما میداری
بله اقای حسین! اگر داور یک مسابقه ناداوری کند باید هم تماشاگران داغتر از بازیکنان باشند چون بازیکنان در درون زمین تابع نظر سرمربی و سرپرست تیم هستند ولی تماشاگران قید و یندی ندارند.
شما دو هموطن نیز به جای طعنه و گوشه کنایه زدن بهتر است با ذکر نمونه از نوشته بالا، ایرادات را بازگو کنید و از کلی گوئی های حاشیه ای بپرهیزید
شما به جای انگ زدن به گئومات مناسب تر بود که یک پاسخ منطقی مینوشتن بر اساس اونچه که در مقاله طوطیانی اقای گئومات نوشته شده باشه اگه اشتباه نکنم منطق شما هم دست کمی از منطق خود آقای طوطیانی نداره.
ممنونتم اگه یه بار دیگه مقاله آقاای عبدالحسین طوطیانی رو بخونید و ببینید در کجای اون مقاله نسبت به نظر و عقیده و یا اظهارات آقای مصداقی نقد کرده. بعد یه بار دیگر به دقت مقاله آقای گئومات رو بخونید و بینید کجا نوشته شده که نقد کردن از یه مبارز ممنوع است و درست نیس. صحبت آقای طوطیانی این بوده که چون آقای مصداقی در رابطه با سازمان مجاهدین خلفق بوده پس افشاگری او باطله. یا باید منبع اطلاعات خودش رو فاش بکنه. این کجاش نقد است؟
منم ندیدم آقای کئومات گفته باشه نباید یک مبارز رو نقد کرد. آفقای گئومات ناراحت شده چرا آقای طوطیانی از افشاگری آقای مصداقی ایراد گرفنه. کجا گفته که نباید از یک مبارز انتقاد کرد بیارید ببینم.