PEZHVAKEIRAN.COM به دوست عزیزم جمال
 

به دوست عزیزم جمال
جمال عزیز که این بار به دلیل صداقتت عزیزی 

اردشیر پرهیزگاری

از همین پاسخ بی ریا و صادقانه ات معلوم است که در مورد بی ریا بودن و صداقتت اشتباه نکرده بودم. من تو را از دوران تشکیلات به خوبی می شناسم و از آنجا که بیشتر در ستاد مخابرات و ارتباطات بودم و از آنجا که فقط به عنوان مربی با سایر نیروهای رزمی در ارتباط بودم، تا آنجا که حافظه ام یاری میکند (بعد از حدود بیست سال) احتمالا باید در کلاسهایم بوده باشی (باز هم اگر اشتباه نکنم در کلاس بیسیم های زرهی و سیستم های رمزگذار دیجیتال) ولی اگر خود میگویی نبودی باور میکنم و احتمالا من اشتباه میکنم.

در مورد وضعیتت در تشکیلات یکی از افرادی که از قرارگاه موزرمی به همایون آمده بود شنیدم. در این مورد هم با توجه به اینکه با شناخت قبلی ام تو را فردی بی شیله پیله می دانستم همانجا هم که شنیدم خیلی دلگیر شدم. باز هم ممکن است در تشابه اسمی با فرد دیگری اشتباه گرفته باشم. مثلا در نوشته قبلی ام اسم یکی از افراد (که وضعیتش تشکیلاتی اش فعلا بماند و حتی 3 سال را با هم در یک تیم و یک آسایشگاه بودیم) را به نام علیرضا زیبا گفتم که بعد یادم آمد اسمش نصرالله زیبا بود.این را کمی هم به پای عوارض سن و سال و گذشته آشفته ای که داشتیم بگذار. ولی وقتی به زبان خودت میگویی و از جملاتت هم به خوبی صداقت در گفتارت پیداست باز هم حرفت را کاملا میپذیرم و ضمن گرفتن پاسخ سوالاتم از اینکه به گفته خودت در آنجا در برابر این اشتباه همراه تشکیلات نبودی احساس آرامش بهتری دارم و خوشحالم.

در مورد درشتی ها و تندی هایم نیز فکر میکنم گاهی وقتها شاید لازم باشد که واقعیتها خیلی برجسته تر و سخت تر به رویمان بخورد تا واقعا بیدارمان کنند، ولی اگر باعث رنجشت شده از تو طلب بخشش میکنم چون هدفم شخص تو و یا حتی شخص بخصوص دیگری نبود بلکه هدف من زیر انتقاد بردن یک شیوه نگاه و تنظیم غلطی است که خیلی هم مرسوم شده.

در مورد ایمیل باید بگویم که خیلی تلاش کردم که پیدایت کنم و تنها ردی که از تو پیدا کردم آدرس فیس بوکی ات بود که اتفاقا چند نفر از دوستان دیگر که میشناختم هم جز لیست دوستانت بودند. برای برخی از آنها نیز پیام دادم ولی پاسخی نیامد.(می توانی از آنها هم سوال کنی). با اینکه در فیس بوک زیاد فعال نیستم، و همچنین خارج از دایره کاملا خانوادگی و شخصی هیچ فرد دیگری در لیست دوستانم نیست با توجه به همان بی ریایی و صداقتی که از تو سراغ داشتم از نظرم اشکالی نداشت که تو را هم جزو لیست دوستانم وارد کنم. فکر میکنم بعد از این همه سال تو دومین نفری بودی که برایش پیام دادم و خواستم که ارتباط بگیرم. در فیس بوک دو بار برایت پیام و درخواست دوستی فرستادم وحتی در همان پیام شماره تلفن خودم را برایت نوشتم ولی جوابی نیامد.

هر چند از تکرار برخی اصطلاحات آنجا بیزارم ولی فکر میکنم در عین حالی که در این نوشته ها برخی موضوعات بصورت عمومی  وعلنی و بدون شیله پیله نقد و روشن شد ما هم با هم صفر صفر هستیم و تا آنجا که به من بر میگردد برایم بسیار محترمی.

 

برایت آرزوی بهترین ها و موفقیت روز افزون دارم.

اردشیر پرهیزکاری

ژوئن 2014

 

منبع:پژواک ایران