PEZHVAKEIRAN.COM استقلال کردستان: دشوارتر از آنچه به نظر می رسد؛ نوشته جوست هیلترمن ؛ مترجم فرهاد مهدوی
 

استقلال کردستان: دشوارتر از آنچه به نظر می رسد؛ نوشته جوست هیلترمن ؛ مترجم فرهاد مهدوی

تحلیلی خواندنی درباره ی امنیت متقابل عراق و اقلیم کردستان و موانع راهبردی و ژئوپلتیکی بر سر اجرای استقلال کردستان عراق، نوشته ی "جوست هیلترمن"، تحلیلگر گروه بین المللی بحران، که در تازه ترین شماره ی نسخه ی اینترنتی دوهفته نامه ادبی- فرهنگی "نیویورک ریویو آو بوکز" چاپ و منتشر شده است.

ترجمه: فرهاد مهدوی

 

حمله ی برق آسای جهادی های افراطی در شمال عراق، به صلح شکننده یی که پس از سال 2008 - 2007  توسط ایالات متحده بوجود آمده بود، پایان داد. اتفاقی که افتاده، اساسا این تردید را که ارتش باز سازی شده، آموزش دیده و مجهز شده با هزینه های سنگین واشنگتن بتواند کشور را کنترل کند از میان برداشت؛ موضوعی که می تواند به پائین آوردن دولت نخست وزیر مالکی - که  طی 8 سال حاکمیت او بر اثر اشتباهات فاحش و قطب بندی های فرقه یی صدمه دیده - منتهی گردد. اما برای کُردهای عراق، تهاجم داعش ( دولت عراق و شام) و دیگر گروه ها، شانس و فرصت چشم گیری است برای گسترش نفوذ خود به ورای کردستان عراق و نیز در اختیار گرفتن بخش های دیگری از شمال عراق که مدت های مدید ادعای الحاق آن را داشتند.

در قلب این مناطق مورد مناقشه، شهر استراتژیک کرکوک قرار دارد؛ پیشمرگه های کُرد که نظم و انگیزش های بالا یی دارند شهر کرکوک را در نیمه ی ماه ژوئن و بعد از آن که سربازان عراقی مستقر در شهر از ترس پیشروی جهادی های تکفیری فرار کردند، در اختیار گرفتند. شهر کمتر جذاب کرکوک با تقریبا یک میلیون نفر جمعیت، در گذشته ی دور و وقتی که شهر نظامی و مهم عثمانی محسوب می شد کمی دچار خیانت شد. با این وصف کرکوک بر روی یکی از بزرگ ترین میدان های نفتی عراق و با موقعیت بسیار مهم، مستقیما در مجاورت منطقه ی کُردنشین قرار دارد؛ این شهر برای مسیری طولانی که کُردها به خاطر استقلال پیموده اند، ارزش بسیار دارد و به همین خاطر آن را بیت­المقدس خود می نامند. هنگامی که چند هفته پیش پیشمرگه های مبارز به راحتی کرکوک را در اختیار گرفتند شادی و سرور پر سر و صدایی سراسر کُردستان را فراگرفت.

اما در حالی که کُردها بر این باورند که ثروت کرکوک بنیان اقتصادی بسیارمهمی برای استقلال پایدار آنها خواهد بود، وجود ناهمگونی های قومی در شهر، سئوالاتی جدی در باره ی ادعاهای آنها بوجود آورده است. نه تنها جمعیت کرکوک بلکه جمعیت دیگر شهرهای عراق و از جمله خود بغداد نیز در هم آمیخته است. وضعیت اختلاف برانگیز در مورد میدان وسیع نفتی، به عنوان مانعی عمده برای هرگونه تلاش در تقسیم درآمدهای نفتی این کشور یکسان است. برای هرکس که خواهان و یا مدافع تقسیم قابل قبول عراق به گروه های قومی و فرقه یی است، کرکوک نشان می دهد که با چه چالشی در عمل روبرو خواهد بود.

از دست دادن قطعی کرگوک و میدان نفتی غول پیکر اطراف آن می تواند فروپاشی عراق را تسریع کند، و در حالی که دولت فعلی در بغداد در موقعیتی نیست که بتواند در مقابل کُردها بیایستد، یک رهبری تازه چه بسا بتواند با توسل به زور این شهر را پس بگیرد. برای کُردها افزایش ناگهانی بهره ی ارضی ممکن است چنان اکسیر و نوشدارویی نباشد که آنها تصور می کنند. صنعت نفت کُردها هنوز به شدت نیازمند توسعه است و اگر ناحیه ی کردستان دسترسی بدون جایگزین به بودجه ی سالانه یی را که بغداد برای آنها تخصیص داده از دست بدهد ممکن است با بحران اقتصادی بسیار جدی روبرو شود. علاوه بر این طغیان جهادی های افراطی که کُردها را به پیشروی در مناطق مورد مناقشه قادر ساخته، برای خود کُردها نیز یک تهدید بالقوه به شمار می رود.  در نتیجه تصرف کرکوک یک سئوال فوری را مطرح می کند و آن این که چقدر ثبات عراق برای امنیت خود کُردها و اهداف بلند مدت آنها اهمیت دارد؟

من اولین بار حدود 23 سال پیش از کردستان دیدن کردم. از بغداد رانندگی کردم و از غرب وارد شدم. با حرکت از پایتخت در آن روزها آدمی اندکی دچار تردید می شد که آیا در تمام مسیر  تا کرکوک در مناطق عربی پیموده است. چون خود شهر مانند شماری از بلوک های شهری در منطقه یی وسیع با انبوه خانه هایی متعلق به گروه های مختلف قومی و مذهبی شکل گرفته بود. گروهایی که هیچ کدام غالب نبودند، گروه های شیعه و سُنی آمیخته بهم و سه قوم عرب و کُرد و ترک نیز وجود داشت. شهر همچنین جمعیت کوچکی از مسیحیان و آشوری ها را در بر می گرفت که مدعی بودند از ساکنان اصلی هستند و از دیرباز به عنوان Arrapha شناخته می شدند. در واقع به رغم حضور قوی کُردها شماری از آنها نسبتا دیرتر وارد شده بودند و بیشتر آنها در سال هایی که صنعت نفت برای اولین بار در دهه ی 1930 پا می گرفت ساکن شدند.

ملی گرایان کُرد، مدت ها تلاش کردند تا کرکوک را به اقلیم کردستان ملحق کنند. اما در سال 1991 در حالی که صدام حسین هنوز در قدرت بود،  پس از خاتمه جنگ خلیج نیروهای عراقی مجددا کنترل شمال را به دست گرفتند و به طور وحشیانه یی قیام کُردها را درهم کوبیدند. من یکی از اولین بازدید کنندگان غربی بودم که پس از این حادثه ی تراژیک  از  شهر دیدن کردم؛ در آن هنگام برای پزشکان حقوق بشر مسافرت می کردم. خرابی های ناشی از درگیری ها همه جا دیده می شد. زلزله ی سیستماتیک همه جای کردستان را صاف کرده بود: اجساد و بدن های مردگان، چرخ دستی و تراکتور های واژگون شده در اطراف جاده تا اربیل پراکنده بود. قربانیان مین های زمینی در بیمارستانی در سلیمانیه بودند، یک رزمنده ی کُرد در حال حمل چیزی مانند تیر تلفن به سمت ایستگاه پلیس چمچال، با صورت بر روی زمین افتاده بود.

با دیدن چنین صحنه هایی، آدمی نسبت به کُردها احساس سمپاتی پیدا می کرد. به مدت 7 دهه عراقی بودن، کُردها هرگز نتوانستند سرنوشت و تقدیر خود را به دست گیرند. در عوض، دهکده هاشان منهدم شده و جمعیت شان در معرض حملات گازی و کشتار جمعی در حد نسل کشی بوده است. در کرکوک، رژیم های عراق پی در پی، کُردها را ریشه کن کرده و اعراب جنوب را به جای آنها اسکان داده اند تا قبایل بومی را تکمیل کنند.

پس از جنگ خلیج، زمانی که آمریکا منطقه ی پرواز ممنوع در عراق برقرار کرد و بغداد نیروهای خود را عقب کشید، اقلیم خود مختار کردستان در شمال کرکوک به صورت دوفاکتو و عملی استقلال خود را به دست آورد اما به لحاظ اقتصادی وابسته و گرفتار کشور همسایه بود.  پس از تهاجم آمریکا در سال 2003 به عراق، کردستان به منطقه یی فدرال در عراق تبدیل گردید، اما کرکوک شامل این منطقه نمی شد؛ وضعیت کرکوک به همان صورت ماند تا رفراندمی که قرار بود قبل از اتمام سال 2007 برگزار شود، صورت بگیرد. با ناتوانی دولت فدرال در بغداد و دولت اقلیم کردستان در اربیل  در زمینه ی حل و فصل اختلافات معلوم بود که چنین رفراندمی هر گز برگزار نخواهد شد.

کُردها تلاش کردند تا با درآمدهای نفتی با اهمیت کرکوک بازی کنند اما ارزش اقتصادی برجسته ی کرکوک کاملا روشن است. تا همین اواخر درآمد حاصل از میدان نفتی کرکوک که در سال 2013 به حدود 6 میلیارد دلار از صادرات 180 هزار بشکه نفت در روز می رسید، بسیار پائین تر از پتانسیل این حوزه ی ثروت بود که فقط در شمال عراق به دست آمده و به خزانه ی بغداد واریز شده است. از سال 2003، که کمپانی های خارجی مشغول اکتشاف نفت در اقلیم کردستان عراق بوده اند، با ثبت یافته های عمده و در نتیجه در تئوری با کاهش ارزش منحصر به فرد کرکوک به دولت کردستان روبرو بوده اند. امسال، اتمام یک خط لوله ی جدید از کردستان عراق به ترکیه، اجازه داده است که کُردها نفت کردستان را بدون این که به دنبال کسب تائید از بغداد باشند به طور مستقیم به ترکیه آغاز کرده اند.

با این وصف، هنوز مشخص نیست که تا چه اندازه نفت کردستان می تواند به راحتی در بازار بین المللی به فروش برسد، چرا که خریداران همچنان از شکایت های قانونی از جانب دولت ملی در بغداد می ترسند. تانکر نفت کشی که اولین محموله ی نفت خام کردستان را حمل می کرد در سواحل مراکش متوقف شد و مانع تخلیه ی محموله آن شدند، این نشانه ی دشواری و مشکل یک نهاد غیر دولتی است که در سر پیچی از سیاست های صادرات یک کشور مستقل برای یافتن خریدار نفت، با آن روبرو می شود. در همین حال رونق اقتصادی منطقه ی کردستان با درآمد نفت خودشان و به مراتب کمتر از سهم بودجه ملی عراق - که از فروش نفت از میدان های گسترده ی نفتی کشور در جنوب به دست می آید - تامین می شود. به عنوان بخشی دائمی از اختلافات سیاسی میان دولت مرکزی و کردستان، بغداد بودجه ی اربیل را از آغاز امسال نپرداخته است، وضعیتی که اگر ادامه پیدا کند همه ی مقامات کُردها را بیش از پیش ناگزیر می سازد تا جریان در آمد مستقل خود را برقرار سازند.

تا همین اواخر، بغداد خط لوله ی نفت کرکوک را به سمت غرب تا بیجی و سپس به سمت شمال تا مرز ترکیه و تا مدیترانه از طریق کمپانی نفت شمال کنترل می کرد.  حالا که میدان های نفتی کرکوک به دست پیشمرگه های کردستان افتاده  کُردها فرصتی تاریخی یافته اند تا نفت کرکوک را از طریق خط لوله ی جدید به تر کیه بفرستند و بدین ترتیب سرزمین های عربی و یا هر نوع کشور عربی - اعم از بغداد و یا شورشیان جهادی و تکفیری - را کنار گذاشته و آنها را دور بزنند.  علاوه بر این پس از تصرف کرکوک، کُردها تلاش خواهند کرد تا به الحاق آن به اقلیم کردستان از طریق رأی شورا و همه پرسی محلی سرعت ببخشند؛ چنان که فلاح  مصطفی باکر - که عملا وزیر خارجه ی  کُردها محسوب می شود - در مصاحبه یی اعلام نمود  "مرز تغییر کرده،  واقعیت سیاسی تغییر کرده، توازن قدرت تغییر کرده  و بغداد هم بسیار دور است."

اگر کُردها خریدارانی برای نفت شان پیدا کنند و دولت عراق نیز بر اثر جنگ های فرقه یی همچنان فلج بماند، کُردها گام بلندی به سوی استقلال بر می دارند و دولت جدیدشان کرکوک را نیز شامل خواهد شد.  مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق با رها کردن تمام بی میلی های مرسوم و فراخوان برای همه پرسی می گوید او مایل است که ظرف چند ماه  شاهد رفرادوم استقلال کردستان باشد. اما موانع بسیاری بر سر راه چنین برنامه یی وجود دارد.

اول، دولت اوباماست که نمی خواهد عراق تجزیه شود، و سعی می کند از فروش بیشتر نفت کردستان ممانعت بعمل آورد. ایالات متحده همچنین در تلاش است تا از درگیری میان گروه های قومی و مذهبی رقیب در کشور  در میان مرزهای ملی که یکصد سال پیش تعیین شده جلوگیری کند. بنا بر این، واشنگتن در حال حاضر بر تشکیل یک دولت واقعا فراگیر در بغداد که قدرت در آن تقسیم شده باشد اصرار دارد، دولتی که می تواند مورد حمایت ایران نیز واقع شود. برای تشکیل چنین دولتی، نخست وزیر بعدی عراق باید یک اسلام گرای شیعه مانند مالکی باشد. اگر چنین توافق ملی صورت بگیرد و مورد تائید واقع شود، که هدف مقدس ایالات متحده بعد از 2003 در عراق نیز هست،  کُردها نیز نقشی اساسی در آن ایفا خواهند نمود.

بدین ترتیب سخت محتمل است که به جای پیمودن خطی مستقیم برای استقلال که نه ایالات متحده و نه ترکیه از آن حمایت می کنند، کُردها یک بار دیگر در مذاکرات بغداد شرکت داشته باشند، اما این بار با یک کارد مهم و قوی در دست شان که آن عبارت است از کنترل نفت کرکوک. تا زمانی که کُردها به عراق وابسته اند، آنها خواهان تضمین تحویل به موقع و کامل بودجه­ی ملی اختصاص داده شده به کردستان هستند، نیز حق صادرات و فروش نفت کردستان و رضایت و موافقت بغداد به نظارت دائمی کُردها بر کرکوک و منابع آن. قطعا همین شرایط است که آنها را در حرکت شان به سوی استقلال، همراه با درآمد فراورده های نفتی که به تدریج جایگزین بودجه یی می شود که از نفت جنوب به آنها تخصیص داده شده، به پیش می برد. بهر رو، هر رهبر عراقی که با آنها موافقت کند، چه بسا مرتکب خودکشی سیاسی شده باشد. در نتیجه، مذاکرات مربوط به دولت جدید، بسار سخت و دشوار خواهد بود.

مانع دیگر در راه تلاش کُردها در مورد کرکوک،  حل ناشدگی محل مرزهای مستقل آینده است؛ اینجا جایی است که ذخائر نفتی محوری می شود به ویژه در اقتصادی که در ان یک کالای واحد، 90 در صد درآمد ملی را - هم در عراق و هم در اقلیم کردستان - تشکیل می دهد.

نهایتا با تصرف موصل و دیگر شهرها در شمال عراق، شبه نظامیان اسلام گرا در امتداد طول خط مرزی منظقه ی کردستان با کُردها رو در رو هستند. در کرکوک، جهادی های افراطی عملا در دروازه ی شهر ایستاده اند؛ البته در حال حاضر توجه آنها متوجه ی شیعیان آموزش دیده در عراق است، اما این می تواند تغییر کند. فعلا درگیری های مرگباری در نزدیکی خانقین در جریان است. در قسمت شرق دور نیز اراضی مورد مناقشه یی در مرز ایران وجود دارد. مناطق دیگری با گروه های جمعیتی مخلوط و بهم آمیخته مانند طوز و خرماتو به همان اندازه برای درگیری های مرگبار آمادگی دارند. تهدیدها از سوی این گروه ها برای یک لحظه نشان می دهد که بغداد و کُردها سخت به یکدیگر نیازمندند. آنچه مورد نیاز است - و در حال حاضر بیش از همیشه - یک پیمان فراگیر ملی از طرف احزاب اصلی عراقی است منجمله با حضور کُردها، برگرداندن سنی ها به دولت، اجازه دادن به کرکوک برای سهیم بودن و حفظ کاراکتر چند فرهنگی خود، و حل و فصل بزرگ ترین پرسش مطروحه مبنی بر این که هیدرو کربن عراق چگونه اداره و درآمد آن به چه صورت توزیع می شود.  آلترناتیو همه ی اینها می تواند جنگ و درگیری های بی پایان باشد، با این حال اما امروز به نظر می رسد کردها قوی هستند.

10 ژوئیه 2014

 

 

 

 

 

 

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب  در سایت پژواک ایران