کرکوک، بیت المقدس کردها؛ نویسنده: Allan Kaval مترجم شهباز نخعی

درجاده ای که به کرکوک، شهری که به تازگی زیرکنترل نیروهای دولت منطقه ای کردستان [عراق] در آمده، منتهی می شود، ناحیه ای سنی نشین به نام هایدجه وجود دارد که از چند روزپیش پرچم دولت اسلامی عراق و شام (داعش) درآن برافراشته است. جیپ های گروه نظامی کرد به تندی دور می زنند. راننده خودرویی که در جلو بوده بدون توجه از آخرین ایست بازرسی کرد عبور کرده و پیش از آن که متوجه اشتباه خود شود به سوی مواضع حریف درفاصله کمتر از یک کیلومتر رفته است.

[دلیل اشتباه] این است که مرز کاملا جدید است: ساکنان ساختمان های بتونی پایگاه های نیروهای امنیتی عراق به تازگی تغییر یافته اند، رنگ های عراق فدرال با آن که درخشش و جلای خود را براثر آفتاب و غبار ازدست داده، ولی هنوز روی یکی از دیوارها خوانا است و پیشمرگه های جوان (۱) در آنجا پرچم خود یعنی کردستان را برافراشته اند. درچند صد متری، جاده از زیر پلی می گذرد که حدی که نباید از آن گذرکرد را نشان می دهد. مردان داعش درسوی دیگر در انتظارند. آنان درحال راحت باش هستند، امروز جنگی درنخواهد گرفت.

ژنرال شیرکوه فاتح، که نیروهای کرد مستقر درمنطقه را اداره می کند، می گوید: «ما در اینجا هستیم تا امنیت مناطق کرد که نیروهای عراقی آنها را خالی کرده و رفته اند را تامین کنیم، نه برای درگیرشدن در یک جنگ داخلی». کردستان عراق که پس از جنگ خلیج [فارس] درعمل از حیطه اقتدار بغداد خارج شد و پس از سقوط صدام حسین در قانون اساسی حق خودگردانی به دست آورد، اکنون با فروپاشی دولت مرکزی تحت سلطه ی حزب های عرب شیعه، درشمال عراق ناظر به واقعیت پیوستن آرزوهای سرزمینی تاریخی خود است.

درپی حمله به موصل و مناطق سنی نشین توسط اتحادی از اسلام گراها، ملی گراها و بعثی هایی هایی که زیر لوای داعش پیشروی می کردند، نیروهای ارتش عراق پراکنده شدند. آنها درپس خود پادگان ها، سلاح ها و خلایی امنیتی به جا گذاشتند که پیشمرگه ها با شتاب کوشیدند آن را در «مناطق مورد نزاع» پرکنند. ازسال ۲۰۰۳، دو تشکیلات سیاسی اصلی کرد، حزب دموکراتیک کردستان (PDK) و اتحادیه میهنی کردستان (UPK) با دولت مرکزی درمورد این باریکه واسطه ای رقابت داشتند.

جبهه واقعی جنگ جدید عراق درجایی دیگراست: درشهرهایی که به تصرف سنی ها ی داعش درآمده است. پیکارجویان اینها با شبه نظامیان و داوطلبانی که به طور وسیع به فراخوان جهاد بالاترین مرجع شیعه عراق، آیت الله علی سیستانی پاسخ مثبت داده اند درگیر می شوند. در حواشی این جنگ مذهبی، کردها به استحکام دستاوردهای خود می پردازند. مرز جدیدی به طول هزار و پنجاه کیلومتر ازشهر خانقین، نزدیک به مرزهای ایران، تا مناطق کردنشین سوریه که توسط داعش تهدید می شود و از ماه ژوییه ۲۰۱۲ زیر کنترل شاخه سوریه ای حزب کارگران کرد ترکیه (PKK) و حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) قراردارد [به وجود آمده است].

برروی خط اریبی که اکنون عراق را ازشمال غرب تا جنوب شرق به دو قسمت تقسیم می کند، زنجیره ای از ایستگاه های بازرسی پراکنده وجود دارد که حدود جدید بین کردستان و مناطق شورشی را مشخص می کند. با آن که گاه به گاه درگیری های مبارزه جویانه کوتاه مدتی رخ می دهد، اما با جنگ کامل فاصله بسیار دارد. به نظر یکی از افراد برجسته پیشین که اکنون گوش به نیروهای مسلح سپرده: «حریف مشترک آنها، حکومت مرکزی شیعه، درحال حاضر درشمال عراق وجود ندارد. منافع کردها و عرب های سنی حکم می کند که روابط حسن همجواری را حفظ کنند».

صدور نفت از راه ترکیه

بالاگرفتن بیش از حد جنگ مذهبی در صحنه عراق به اوج خود رسیده است. منافع ملی گرایان سنی عرب، که بخش مهمی از گروه های پیوسته به داعش را تشکیل می دهند ، برضرورت انجام یک توافق با کرد ها حکم می کند. یکی از هواداران شورشیان توضیح می دهد که: «درگیری هایی می تواند رخ دهد و کشته هایی داشته باشد، اما به خاطر این که جنبش سنی نه متحد است و نه توسط روسای سطح بالایش به قدر کافی کنترل می شود، از بروز خسارت پرهیز می گردد». این وضعیت متناقض موجب برآورده شدن خواسته های اساسی کردها در عراق شده است: کنترل شهر و استان کرکوک، که در گفتمان ملی گرا از آن به عنوان «بیت المقدس کردها» یاد می شود. دراین ناحیه اقلیت های مهمی از ترکمن ها و عرب ها زندگی می کنند. ازسال ۲۰۰۵، سرنوشت آنان به ماده ۱۴۰ قانون اساسی – که هرگز به آن عمل نشده – گره خورده که برگزاری یک سرشماری و همه پرسی برای پیوستن به کردستان مستقل را پیش بینی می کند.

درکرکوک، عقب نشینی نیروهای عراقی موجب تقویت برتری کردها شده است. آنها پس از اشغال نظامی عراق درسال ۲۰۰۳ توسط امریکایی ها، با تسلط بر شورای استانی به تجهیزات نظامی موجود دست یافته اند و اکنون که انحصار قدرت را دردست دارند، حاضرنیستند با تلاش حکومت مرکزی برای بازگشت به قدرت، آن را ازدست بدهند.

به این صورت، ترتیبات قضایی و نهادی مقرر برای سازماندهی تقسیم قدرت بین بغداد و اربیل – پایتخت دولت منطقه ای کردستان – در عراق پس از صدام حسین (۲) وضعیت مغشوش و غبارآلود خود را ازدست می دهد. کردها که درسال ۲۰۰۸ با کاربرد زور بخش وسیعی از یک حوزه نفتی کرکوک را تصرف کردند، اکنون می توانند از کل آن برخوردار شوند. آقای آشتی هاورامی، وزیر منابع طبیعی ایشان، در روزهای پس از عقب نشینی عراقی ها ایجاد زیرساخت هایی برای استخراج نفتی را اعلام کرد که به طور رسمی هنوز زیر کنترل فدرال است و آن را با نفتی مخلوط می کنند که در قلمرو دولت منطقه ای تولید می شود. پس از این کار، صادرات این نفت به صورت مستقل ازراه ترکیه انجام می شود. تحویل نخستین محموله نفت تولید کردستان عراق در ۲۱ ژوئن ۲۰۱۴ انجام شد. این محموله ازراه بندر جیهان ترکیه به بندر اشکلون در اسرائیل فرستاده شد. کردها با بودن در موضع قدرت می توانند به توافقی مطلوب با بغداد، که ازنظر بین المللی حاکمیتش برقلمرو عراق همچنان شناخته شده است، دست یابند.

دولت منطقه ای کردستان عراق، اززبان نخست وزیر خود نچیروان بارزانی موافقت خود را با تشکیل یک منطقه عرب سنی مستقل درحول موصل اعلام کرده ولی خطاست تصور شود که تقویت آن به عنوان واحد مستقل، مشارکت کردها در امور عراق را منتفی می سازد. این بخشی از یک مجموعه تحرکات سیاسی است که بغداد همانند آنکارا و تهران ( به دلیل نفوذ ایرانیان درطبقه سیاسی شیعه در عراق) یکی از قطب های آن باقی می ماند. منافع نخبگان کرد هنوز ایجاب می کند که از نفوذ خود در حکومت عراق استفاده کنند. حتی در شرائطی که مرزها محو می شود و بازیگران – حکومتی و غیرحکومتی – در معادله ازدیاد می یابند.

بند بازی بین آنکارا و تهران

فزون بر اینها، کردهای عراق متشکل از یک واحد منسجم نیستند که عملش مبتنی بر یک برنامه مشترک مورد تفاهم باشد. حزب دموکراتیک کردستان (PDK) و اتحادیه میهنی کردستان (UPK) تاحدودی حزب های حکومتی هستند و قلمروها و نیروهای مسلح خود را دارند. آنها منافع خود را پیگیری می کنند و به اتحادهایی گاه متفاوت می پیوندند. دراین روال، حزب دموکراتیک کردستان به بخش سوخت فسیلی سلطه دارد که این امر بیانگر بودنش در صف مواضع دیپلوماتیک آنکارا، به خاطر بلندپروازی های ترکیه درزمینه انرژی، است. اتحادیه میهنی کردستان، که دستخوش نفاق و تفرقه های شدید داخلی است، دارای روابط بهتری با ایران و به واسطه آن با حزب کارگران کرد ترکیه (PKK) است. اتحادیه میهنی کردستان مخالف نفوذ حزب دموکراتیک در کردستان ترکیه و به ویژه کردستان سوریه است که می خواهد زیرسلطه متحدان محلی خود باشد.

باآن که مسئولان دوطرف درپی کاهش اختلافات هستند، هرج و مرجی که عراق در آن دست و پا می زند موجب افزایش آنها می شود. بنابرنظر ژنرال جبار یاور، دبیرکل وزارت پیشمرگه دولت منطقه ای در جنوب شرقی کردستان عراق، حزب اتحادیه میهنی کردستان خیلی هوشمندانه با ارتش فدرال عراق، که درچند ده کیلومتری پیش از مرز ایران مستقر است، همکاری و برآن احاطه دارد. حزب دموکراتیک کردستان که بر شمال غرب چیره است، بیشتر تمایل به این دارد که زبانی مشترک با برخی از عناصر انعطاف پذیر سنی بیابد. به علاوه، با این که کرکوک، با پایگاه های نظامی و منابعش درمرز عراق عرب و کردستان است، این شهر همچنین روی خط تماس بین مناطق نفوذ حزب های اتحادیه میهنی کردستان و حزب دموکراتیک کردستان واقع شده است. پس از سقوط رژیم گذشته و عزیمت نیروهای عراقی، این شهر به صورت موضوع رقابت بین دو تشکیلات اصلی کرد درآمده است.

مرز جدید خط روشنی نیست

این گرایش به تکه پاره شدن درمناطقی از بغداد نیز تقویت شده است که دارای گوناگونی جمعیتی و نزاع های ناشی ازآن است . به چند دستگی موجود بین کردها، ترکمن ها و عرب ها، تفاوت های مذهبی نیز افزوده می شود زیرا این سه جامعه قومی در درون خود نیز به جوامع شیعه و سنی تقسیم شده اند. درفضای خالی بین کنترل های امنیتی اعمال شده – به صورت مشترک یا جداگانه – توسط اتحادیه میهنی کردستان و حزب دموکراتیک کردستان، جوانه هایی ازپیدایش میلیشیاهائی دیده می شود که خود را جریان «دیگری» نسبت به انبوهه گرایش های متفاوت مذهبی و قومی موجود معرفی می‌کنند . آنها بنابر وابستگی هایشان، اعضای نیروهای امنیتی پیشین فدرال را می پذیرند. هریک ازاین گروه های مسلح متحدانی دور علیه دشمنان نزدیک خود می یابد.

بنابراین، مرز جدید کردستان نه یک خط روشن، بلکه منطقه ای مرکب از عوامل نامتنجانس و ویران متشکل از نقاط کنترل و نواحی محصور است که مقاماتی در درجه اول برپایه زور، با یکدیگر همکاری می کنند، یکدیگر را نادیده می گیرند، باهم رقابت می کنند ویا می جنگند. درحدود ده کیلومتری مرکز کرکوک که زندگی معمولی درمجاورت جنگ درآن جریان دارد، ناحیه تزه که ساکنان آن ترکمن های شیعه هستند، نمایی ازاین واقعیت به دست می دهد. بشیر، دهکده مجاور که ساکنان آن نیز ترکمن شیعه هستند را کمی پیش اعضای قبایل سنی ای گرفته اند که درسال ۱۹۸۶ توسط صدام حسین درآن مستقر شده بودند و سپس درسال ۲۰۰۳ توسط ساکنان اصلی آن پس گرفته شده بود. با سلطه داعش، سنی ها این فرصت را به دست آورده اند که زمین و دارایی های همسایگان خود را تصاحب کنند. درخیابان های ساکت تزه جوانانی رفت و آمد می کنند که به مسجد می روند. درآنجا نماینده محلی آیت الله سیستانی، با لباس نظامی و عمامه مذهبی، مردان را برای تصرف دوباره بشیر به جهاد و شهادت فرامی خواند.

درحیاط مسجد، اعضای میانسال حزب شیعی الدعوه، که پیشتر درایران در تبعید به سرمی بردند و با کلاه و ریش پاسداران انقلاب بازگشته اند [حضور دارند]. آنها آماده می شوند که به یک گردهمایی بپیوندند که ریاست آن با فرماندهان نیروی شبه نظامی شیعی بدر است که ۶ ماه پیش توسط دولت مرکزی برپا شده است. درچند کیلومتری این محل، یک تانک دوران اتحاد شوروی و چند خودروی زرهی که درسال ۲۰۰۳ توسط پیشمرگه های اتحادیه میهنی کردستان از پادگان های صدام حسین به غنیمت گرفته شده بود، ونیز حدود ۱۰۰ پیکارجوی کرد برروی آب رویی که تزه را از سوی دیگر جدا می کند حضور دارند. هیاتی از حزب کارگران کرد ترکیه که درگذر از محل است، پرچمی با تصویر رئیس خود آقای عبدالله اوجالان که در ترکیه زندانی است را بر دیوار آویخته است.

دورتر، در کنار این آب رو که حدود ده متر پهنا دارد، یک چادر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل حدود ده نوجوان مسلح را درزیر پرچمی که نام علی را برافراشته از آفتاب محافظت می کند . یک نوجوان که درسال ۲۰۰۳ ده سال نیز نداشته، کلاشنیکفی را روی شانه حمایل کرده که در آن تغییر داده شده تا مانند یک سلاح تهاجمی امریکایی به نظر بیاید. او که جلیقه ای نظامی و لباس تقلبی المپیک لیون به تن دارد، درحال عکس گرفتن با یک پلیس فراری است که به دعوت آیت الله سیستانی برای جهاد مسلحانه پاسخ مثبت داده ، درحالی که دردوردست چند گلوله به سوی هدفی ناشناس شلیک می شود.

۱- یشمرگ (به کردی: Pêşmerge، پێشمه‌رگه) به معنی کسی است که برای مرگ در نبرد آمادگی دارد.در تاریخ سیاسی کردستان، سازمان‌های سیاسی مختلفی نیروهای مسلح خود را با نام پیشمرگ سازمان داده‌اند.

۲- مقاله «روی آوردن بختی تاریخی به کُردها » لوموند دیپلماتیک، مه ۲۰۱۳.

http://ir.mondediplo.com/article199...

منبع:لوموند دیپلماتیک