عقبنشینی خامنهای در جبهههای داخلی و خارجی
کورش کبیر
بیش ازیکسال ازپیروزی دورترین کاندید ریاست جمهوری ایران به رهبری باانتساب وی به جریان اعتدال درخرداد 92 می گذرد جریان اعتدالی که مهمترین کاندیدآن یعنی هاشمی رفسنجانی بااشاره انگشت خامنه ای به شورای نگهبان باردصلاحیت روبرو شد تا همانند انتخابات 84 گردانندگان این سناریو را به خدا واگذارکند.
هاشمی بطور مکرر 4 دلیل عمده را در این پیروزی برای خود ناشی از گردن نهادن خامنه ای به “حق الناس بودن آرای مردم”، “ابلاغ رهبری به ستادکل نیروهای مسلح مبنی برعدم دخالت بسیج وسپاه در مهندسی انتخابات”، مواضع رهبری در خصوص “شرکت مخالفان نظام درانتخابات” و عدم مصادره رای آنان جهت مشروعیت بخشی به آن و اعلام صریح “عدم حمایت رهبری ازکاندیدای خاص” می داند اما آیا این تمام داستان است؟ حوادث پس ازانتخابات ریاست جمهوری دوره قبل، اعتراضات 5 میلیون نفری مردم تهران در25 خرداد88 وکشته شدن نزدیک به 150 نفرازمعترضین وتعدادی ازکادرسپاه وبسیج ونیروی انتظامی، بی آبرویی تام وتمام نظام وبالاخص خسارات جبران ناپذیر به کشوردردوره 8 سال دولتی که بیشترین نزدیکی را به رهبری داشت و ایشان باافتخارازآن بعنوان “حاکمیتی یکدست” یادکرده بود وتحریم های بین المللی که به تدریج به بسته شدن شیرهای نفت وکاهش پترودلارهایی گردید که به محدودکردن دست حاکمیت را برای “پول پاشی” بین حامیان ونیروهای امنیتی خودمی انجامید همگی ازعواملی بود که خامنه ای را واداربه تن دادن به نتیجه انتخابات خرداد92 کرد.
افراطیون با درپیش گرفتن سیاستی که باید آنرا مصداق سیاست ” تجاوزی را که نمی توانی دفع کنی سعی کن ازآن لذت ببری” نامید درحالیکه بدلیل جذب حداکثر4 میلیون رای توسط سعیدجلیلی درمقابل آرای 18 میلیونی حسن روحانی غیظ خودرا فرومی بردند مدعی شدند که ” انتخابات 92 خط بطلانی برامکان تقلب درانتخابات 88 بود” درحالیکه بهترین دلیل برتقلب درانتخابات 88 همان انتخابات 92 وتن دادن رهبری به شرایطی بود که خود به آنها اذعان داشت.افراطیون با نادیده گرفتن مقاومت جانانه مردم درانتخابات قبلی وبی آبرویی رژیم درعرصه بین المللی مدعی بودند که نظام باتغییر300 هزاررای متعلق به روحانی می توانست انتخابات خرداد92 را به دور دوم کشانده وکاندیداهای مورد نظررهبری یعنی قالیباف یا جلیلی را برکشورحاکم کند برهمین اساس ادعا می کردند چون حاکمیت دست به چنین تقلب کوچکی نزده است پس به طریق اولی نمی توانسته است دست به تقلب بیش ازده میلیونی درانتخابات خرداد88 بزند درحالیکه استناد به چنین استدلال سخیفی مثل این است که یک دزدی دست به یک سرقت بانک بزند وپس ازمواجهه با پیامدهای سهمگین آن که حیات وممات وی را تهدید می کند دست ازسرقت یک آفتابه برداردوبعد هم مدعی بشود کسی که براحتی می توانست یک آفتابه را بدزد وازاینکارخودداری کرده است پس به طریق اولی نمی توانسته سارق بانک باشد؟! علاوه به اعترافات ضمنی وعلنی تعداد زیادی ازمقامات امنیتی وفرماندهان سپاه به مهندسی وتقلب درانتخابات سردارحق طلب یکی ازفرماندهان حفاظت رهبری صراحتا اعتراف نمود که حاکمیت نتوانست جامعه بین المللی را درخصوص “عدم تقلب درانتخابات” قانع نماید.
درجبهه خارجی نیزازهمه مهمترگردن نهادن به مشی هاشمی رفسنجانی بالاخص درتعامل با غرب ودولت آمریکا بود که ازیکسال قبل ازروی کارآمدن دولت روحانی آغازشده بود.ملاقات محرمانه سعیدجلیلی با ویلیامز برنزمعاون وزارت خارجه آمریکا درژنو وپس ازآن نیزملاقاتهای مخفیانه علی اکبرولایتی به نمایندگی ازسوی رهبری با همان شخص وجیک سولیوان مشاورامنیتی اوباما درعمان ودوبی درایام جدایی محموداحمدی نژاد ازولی نعمت خود درآخرین سال ریاست جمهوری خود مطلب را ازتوضیح بیشتربینیازمی کند.
اما درعراق با شروع پیشروی جنگجویان گروه دولت اسلامی یاداعش درماه ژوئن سال جاری خامنه ای سیاستی مشابه سوریه را برای نگهداری نوری المالکی درمسندنخست وزیری درپیش گرفت رهبرایران که نظیردیگررهبران جهان ازپیشروی سریع داعش وتسلط برشهر12 میلیون نفری موصل بهت زده شده بود تصورمی کرد نظیرسوریه می تواند با حمایت مطلق ازدست نشانده خود درعراق که خودریشه تمام مشکلات این کشوربود بتدریج جهانیان را به این سمت ببرد که ازترس عقرب جراره (داعش) به حمایت ازمارغاشیه (نوری المالکی) کشیده شوند اما عملکرد 8 ساله احمدی نژاد خامنه ای درعراق (نوری المالکی) نظیراحمدی نژادهای وی درایران وسوریه دیگرقابل ادامه نبود وی که ازطریق رسانه های وابسته به خودچنین القاء می کرد که نوری المالکی بدلیل رهبری جناح اکثریت پارلمان جدید می تواند طبق قانون اساسی عراق بعنوان نخست وزیراین کشوربرای دوره سوم خود ادامه بدهد هیچگاه به این امراشاره نکرد که درسال 2010 این جناح ایادعلاوی بود که پیروزانتخابات پارلمانی آن کشور و صلاحیت نخست وزیری عراق راداشت اما بادخالت ایران وآمریکا آنرابه نوری المالکی واگذارکرد.
نهایتا با وخیم ترشدن اوضاع وخطرسقوط حتی اقلیم کردستان عراق که مهمترین متحدشیعیان درجنگ علیه صدام حسین بود و موضعگیری های شدید مرجع شیعیان عراق آیت الله علی سیستانی این پیام به خامنه ای ازطریق علی شمخانی دبیرشورایعالی امنیت ملی ایران داده شد که با ادامه حمایت رهبری ایران ازنوری المالکی عراق نظیرسوریه نابود خواهدشدوحاکمیت آن قبل ازبشاراسد سقوط خواهد کرد. امری که نهایتا به تسلیم خامنه ای وجایگزینی حیدرالعبادی بجای نوری المالکی انجامید نگاهی به اخباربرخی سایتهای افراطی که درآن هنوزاظهارات نوری المالکی تیتراول آنها را درموردمسائل عراق تشکیل می دهد عمق نارضایتی خامنه ای وحامیان وی ازبرکناری نوری المالکی رانشان می دهد درست شبیه طرفداران احمدی نژاد درایران وبشاراسد درسوریه
هاشمی رفسنجانی که دراستراتژی خود برکناری سه احمدی نژاد وابسته به رهبری درایران وعراق وسوریه را نشانه رفته بود بارها با استناد به روابط خود با علماء ومراجع بالاخص نجف (آیت الله سیستانی) ازاینکه همواره ازحمایت آنها برخوردارومراتب طبق پیش بینی ها ومطالبات وی پیش رفته است اظهارشادمانی کرده است شادمانی که به قیمت قهر و غضب رهبری وانتقام گیری ازاعضای خانواده وی پیش رفته است هدف آتی هاشمی فشاربرخامنه ای و وادارکردن وی به “بهبود روابط با عربستان سعودی” یا آمادگی جهت درگیری کامل است وبرای اینکاربا سکوت خود واظهاراینکه ” شرایط برای تحرک دیپلماتیک وی باید درداخل ایران فراهم شود” عملا مسئولیت هرگونه تخریب رابرعهده وی گذاشته است بنظرمی رسد هاشمی منتظراست تا ” پروستات سیاسی درروابط ایران وعربستان” به مرحله جراحی برسد تا وی با قانع کردن خامنه ای به عق نشینی ازمواضع خود امکان این جراحی بزرگ بدست هاشمی رفسنجانی را فراهم آورد امری که باتوجه به تیره ترشدن اوضاع درروابط ایران وعربستان بالاخص پس ازبحران دخالت ایران دریمن ولبنان علاوه برعراق وسوریه چندان دوربه نظرنمی رسد.
منبع:پژواک ایران