PEZHVAKEIRAN.COM گفتگو با محمود صالحی تشکل سراسری کارگران, ضرورتی عینی یا اقدامی زودرس!
 

گفتگو با محمود صالحی تشکل سراسری کارگران, ضرورتی عینی یا اقدامی زودرس!
یادگار صالح

 

گزارشگران:

,هوا بس ناجوانمردانه, برای کارگران و زحمتکشان کشورمان سرد است,. سرمایه و سرمایه دار همچنان که تا کنون  بر سفره حقیر آنان میتازند و آن سفره تهی تر از هر زمان دیگر است. بر طبق امار و گزارشات منتشر شده اکثریت کارگران ایران زیر خط فقر چند برابری بسر میبرند و اهرم های دفاعی آنان که همانا تشکل و همبستگی است کفاف مقابله با دوران خاکستری کنونی را نمیدهد. از عدالت و برابری خبری نیست و هر آنچه هست از بیداد اجتماعی و ستم سرمایه بر تولیدکنندگان سرمایه و سپاه رنج و زحمت سخن میگوید. چگونگی مبارزه برای دستیابی به حق و نان و برون رفت از شرایط تحمل ناپذیر کنونی دغدغه فکری کارگران و پیشروان آنهاست. شکی نیست که ,چاره رنجبران وحدت و تشکیلات, است. شکی نیست که همبستگی همواره راهگشای معماهائ سیاسی و اجتماعی است که ظاهرا لاعلاج مینمایند. این سوال اما که آیا زمان مناسب برای اقدام عملی و ایجاد تشکل سراسری کارگران فرا رسیده است همچنان پابرجاست. ایجاد تشکل سراسری کارگران امروز همان گره ذهنی فعالین کارگری است که این گفتگوها تلاش دارد در حد توان سایه روشن های آنرا شفافیت دهد و چرائی اختلافات نظری در میان این طیف آگاه و دلسوز را دریابد. امید که برآمد این گفتگو ها, سازنده و مفید برای کارگران کشورمان واقع شود.

گزارشگران: محمود صالحی فعال کارگری نیاز به معرفی ندارد. چهره ای است آشنا که با جنبش کارگری کشورمان پیوندی عمیق برقرار ساخته است و سالهای رنج و مبارزه برای حقوق کارگران و زحمتکشان کشورمان را پشت سر داردو تاکنون بارها برای دفاع از حقوق طبقه کارگر، توسط نیروهای امنیتی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.با او گفتگو میکنیم.

گزارشگران:

محمود صالحی گرامی سپاس از شما که به درخواست گزارشگران پاسخ مثبت دادید.

 

محمود صالحی:

ممنون از شما که این مصاحبه را ترتیب دادید و درود به خدمت خوانندگان شما.

 

گزارشگران:

شما یکی از شرکت کنندگان در نشست هایی که هدف خود را “ایجاد تشکل سراسری کارگری” اعلام کرده,بوده اید. در مورد این نشست ها بگوئید. با چه مشکلاتی برای انجام این نشست ها روبرو شدید؟ و دستاورد آن چیست؟

 

محمود صالحی:

بلی این درست است که من یکی از شرکت کنندگان این نشست ها هستم. بحث تشکل سراسری کارگری به امروز بر نمی گردد و سالها پیش این بحث در میان فعالان کارگری مطرح بود. اما در چند سال گذشته قدم های عملی تر برای ایجاد آن تشکل برداشته شده که  در نتیجه این بحث ها، سه نشست آن با موافقیت برگزار شده است. اما در جواب سئوال شما که می فرمایید با چه مشکلاتی روبرو شدیم باید عرض کنیم که از ابتدای سال 90 بحث تشکیل یک ظرف بزرگتر در میان فعالان کارگری و کارگران آگاه به بحث روز تبدیل شده بود و در محافل های کارگری  به طور جدیدی تر مطرح می شد.  شخص من چند بار با رفقای زیادی در ایران در این مورد جلسه  داشتم و یا در آن مورد صحبت کردیم. بعد از مطرح کردن این بحث ها ده ها مانع بر سر راه ما که خواستار یک ظرف بزرگتر بودیم,ایجاد شد. از تهدید نیروهای امنیتی گرفته تا کسانیکه در لباس کارگر هیئت های دو نفره و سه نفره تشکیل دادند و به شهر ها مراجعه کردند و علیه بانیان تشکیل یک ظرف بزرگتر تبلیغات کردند و حتی در بعضی موارد گفتند محمود صالحی از طرف اداره اطلاعات اجیر شده تا یک تشکل دیگر تاسیس کند و.... ولی این موانع هیچ وقت نتوانسته ما را از راهی که به آن اعتقاد داریم باز دارد.

من اولین بار و به صورت رسمی نشستی با تعدادی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری در شهر سنندج  داشتم  که در کوه آبیدر در بهار سال 90 برگزار شد. ما ساعت ها روی آن بحث و تبادل نظر کردیم و همگی موافق آن بحث ها بودند. ما در آن زمان در مورد یک ظرف بزرگتر صحبت می کردیم تا بستر را آماده تر کنیم و این بحث به تمام مراکز کارگری رخنه کند و کارگران دخالت بیشتری کنند. در آبان ماه 92غیر رسمی از کسانی دعوت کردیم تا در شهر سقز در این مورد جلسه ای برگزار کنیم. این جلسه از طرف نیروهای امنیتی شناسایی شد و تلفنی از من درخواست کردند که جلسه را برگزار نکنیم و حتی مهمان های ما را که از شهرهای دیگر آماده بودند به اداره اطلاعات سقز احضار کردند و کسانیکه قرار بود از سنندج به آن جلسه بیایند را به 113 احضار کرده بودند و به آنان تذکر داده بودند که به شهر سقز نروند و در ان جلسه شرکت نکنند. با توجه به این توضیحات عملا" جلسه ای برگزار نشد.

حتی یک روز که به شهر پاوه جهت مراسم عروسی رفته بودیم، شبهنگام و بعد از عروسی در میان فعالان کارگری و تعداد زیادی از شرکت کنندگان جلسه ای برگزار شد و چند نفر علیه تشکیل یک ظرف بزرگ تر شروع  به صحبت کردند. من که در ان جمع حضور داشتم در نوبت خود اعلام کردم، دوستان و حضار محترم: من یکی از بانیان تشکیل یک ظرف بزرگتر هستم و دوست دارم بیشتر روی آن صحبت کنیم. اینکه آقای ..... می فرماید" کسانی پیدا شدند که این روزها می خواهند یک تشکل دیگر را تاسیس کنند. آن کسان من هستم و در حضور شما می باشم. اگر اجازه دهید من می خواهم در مورد یک ظرف بزرگ تر صحبت کنیم. آن جلسه در شهر پاوه بود و در تاریخ 28/1/93 برگزار شد.من به مدت 20 دقیقه در مورد یک ظرف بزرگ تر صحبت کردم. اینکه امروز یک عده می گویند از آن اطلاع ندارند، من به آنان پیشنهاد می دهم یه کم به حافظه خود فشار بیاورند و نسبت به بانیان یک ظرف بزرگ تر کم لطفی نکنند.

 به این ترتیب این مشکلات و توهین ها تا این لحظه ادامه دارد و ما می دانیم تمام این مشکلات چه کسانی برای ما به وجود آورده اند، اگر لازم باشد و جنبش کارگری دچار مشکل نشود، اسم و مشخصات آنان را با سند و مدارک مستند افشاء خواهیم کرده و آنان را به اذهان عمومی معرفی می کنیم.

 

گزارشگران:

آیا میتوان گفت که این تشکل سراسری از جمع تشکل های موجود در کارخانه ها شکل میگیرد. در اینصورت جایگاه نیروهای کاری خارج از کارخانه ها و کارگران غیر متشکل از جمله کارگران فصلی و ساختمانی و ... کجاست؟ نقش فعالین کارگری در آن چیست؟

 

محمود صالحی:

من نمی توانم این را تفکیک کنم که این تشکل در میان تشکلهای موجود تاسیس می شود یا غیر، چون هنوز تشکلی تشکیل نشده، تا من رسما" آن را اعلام کنم، نشست آن جمع حرکت به سوی تشکیل یک ظرف بزرگ تر است. اما به نظر شخصی من امروز آنقدر تشکل خود ساخته کارگری وجود ندارد تا از مجموع آنان یک تشکل سراسری تاسیس کنیم. به نظر شخص من زنان، کارگران فصلی و کارکران بیکار بیشتر از کارکرانی هستند که امروز در مراکز تولیدی مشغول به کار می باشند. این افراد هم نیاز به تشکل دارند حال هر تشکلی که تاسیس شود ابتدا به ساکن سراسری است. ما تا این لحظه یک کمیته را مشاهده نمی کنیم که در اساسنامه خود مصوب کرده باشد که آن کمیته مربوط به یک منطقه خاص است. بلکه همه کمیته ها و نهادهایی که به شکلی خود را کارگری می دانند خود را سراسری تعریف می کنند. وقتی در کشوری که ما در آن زندگی می کنیم و دولت اجازه نمی دهد تا کارگران در محل کار تشکلهای خود را تاسیس کنند. اگر کارگر در محل کار اقدام به تشکیل تشکلهای خود کند برابر است با اخراج و بیکاری، دستگیری و زندان.

در چنین جامعه است که نقش فعالان کارگری نمایان می شود و وظیفه او صد چندان خواهد شد. فعال کارگری همیشه در صفوف مقدم است و این وظیفه را تا این لحظه به خوبی انجام داده است. ما هر روز شاهد آن هستیم که تعداد زیادی از کارگران آگاه و فعال به مراکز امنیتی احضار و یا بازداشت می شوند و حال ده ها نفر کارگر داریم که به اتهام عضویت در یک تشکل خود ساخته در زندان بسر می برند. اما با توجه به تمام فشارها، کارگران آگاه و فعالان جنبش کارگری مرعوب آن فشارها نشده و هر روز تعداد  بیشتری از کارگران به امر مبارزه روی می آورند.

 

گزارشگران:

گفته میشود که حتی در صورت ایجاد چنین تشکلی و نهایتا این نهاد تبدیل به تشکلی ( کف خیابانی ) خواهد شد که از توانائی های مبارزاتی تشکل های درون کارخانه ها ( کف کارخانه ها ) برخوردار نیست. نظر شما در اینباره چیست؟

 

محمود صالحی:

با توجه به این همه فشاری که  روی کارگران شاغل در محل کار وجود دارد، شاید  این نظرات درست باشد و این تشکل در کف خیابان فعال تر باشد تا در کف کارخانه ها، در هر صورت این به آینده مربوط است.

 

گزارشگران:

مطالبات و خواسته های کارگران در چه سطحی قرار دارد و آیا مطالبات عمومی تشکل های کارگری در حال حاضر در امتداد ضرورت ایجاد تشکل سراسری کارگران است؟

 

محمود صالحی:

به نظر من مطالبات عمومی کارگران آنقدر زیاد است که هیچ کسی نمی تواند آن را نادیده بگیرد و حتی خود دولت و تشکلهای دولتی هم به ان اعتراف می کنند. اکر ما به نوشته ها و مصاحبه هایی که در سه ماهه آخر هر سال، که در رسانه های دولتی درج می شود نگاه کنیم خواهیم دید که حتی مسئولان خانه کارگر و شوراهای اسلامی روی ان صحبت می کنند. این مطالبات, مطالباتی عمومی هستند که هیچ مرزی را نمی توانید برای آن تعیین کنید. اما هر تشکل مستقل و یا کمیته ای بدون هماهنگی با یکدیگر، هر کسی از زاویه خود و استراتژی تشکل مورد نظر خود آن را درخواست می کند و یا آن را پیگیری می کند. ما به این اعتقاد داریم که باید برای پیگیری مطالبات کارگران به شکل عمومی تری اقدام کنیم. باید یخهای میان فعالان و تشکل ها و کمیته های موجود آب شود. به این ترتیب اگر یک ظرف بزرگتر تاسیس شود. به نظر من چند قدم طبقه کارگر را به خواست و مطالبات خویش نزدیک می کند.

 

 

گزارشگران:

تشکل سراسری کارگران کدام وظایف را در برابر خود قرار خواهد داد؟ و چگونه میتوان میان تشکل سراسری با تشکل های محیطی ارتباطی ارگانیک برقرار کرد؟

 

محمود صالحی:

هنوز تشکلی شکل نگرفته است تا ما امروز استراتژی آن را بیان کنیم. تشکیل هر تشکل پروسه خاص خود را دارد. هر جمعی که دور هم باشند ابتدا باید هیئت موسس انتخاب کنند و بعد به هیئت موسس ماموریت داده می شود که در مدت معینی باید اساسنامه تشکل مورد نظر را تدوین کنند و بعد آن اساسنامه را در اولین مجمع عمومی  به تصویب  برسانند و به دنبال آن است که وظایف آن تشکل در قبال کارگران مشخص و رو به جامعه و جنبش کارگری ابلاغ می گردد.

 

گزارشگران:

برخی از فعالین کارگری و حتی نهادهای کارگری با این اقدام موافق نیستند و آنرا اقدامی زودرس میدانند و گاها گفته شده است  که تلاش برای ایجاد تشکل سراسری کارگران, اقدامی انحلال طلبانه است, نظر شما چیست؟

 

محمود صالحی:

برخی از این فعالین و نهادی که این نظر را دارند، یا موضوع را درک نکرده اند و یا  فقط دوست دارند، بدون آگاهی از موضوعی، برای خالی نبودن عریضه این صحبت ها را بکنند. من می خواهم این افراد را به سه دسته تقسیم کنم.

الف – اولین دسته کسانی هستند که بدون هیچ آگاهی تنها به خاطر اینکه با شخصی مشکل دارند و آن شخص در آن جمع حضور دارد، اقدام به تخریب می کنند بدون نام و مشخصات خود، ما اگر جواب این اشخاص را بدهیم باید مثل خود آنان جواب دهیم که این در فرهنگ ما بیگانه است و هیچ وقت چنین عملی نخواهیم کرد. آن نوشته ها در خانه تخریب قرار می گیرد و ما تا زمانی که هویت فرد برایمان مشخص نشود به آنان جواب نخواهیم داد.

ب – دسته دوم کسانی هستند که از ما انتقاد گرفتند و تنها انتقاد نیست بلکه ما را هم راهنمایی کردند که چکار کنیم و برای تشکیل آن تشکل باید چکار کنیم تا کارگران بیشتری در تشکیل آن تشکل نقش داشته باشند و... ما با کمال میل این پیشنهاد ها را در نظر خواهیم گرفت و بدون هماهنگی بیشتر با کارگران و فعالان کارگری یک شبه یک تشکل دیگر تاسیس نخواهیم کرد. ما بدون هماهنگی با سایر تشکل ها و کمیته های خود ساخته کارگری هیچ وقت اقدام به تاسیس آن ظرف بزرگ تر نمی کنیم.

پ – دسته سوم کسانی هستند که با مقاله های طولانی می خواهند آن را به ما بقبولانند که هنوز بستر برای تشکل سراسری وجود ندارد شما ها باید ابتدا در محل کار تشکل های کارگری را تاسیس کنید و بعد از مجموع آن تشکل ها تشکل سراسری را ایجاد کنید. در غیر اینصورت شما شکست خواهید خورد. شخص من با قسمت اول نظرات این افراد موافقم و می دانیم باید ابتدا تشکل ها در محل کار شکل بگیرد. اما اگر ما نتوانیم این کار را انجام دهیم باید چکار کنیم.؟ دست روی دست بگذاریم و منتظر پیروزی خون بر شمشیر باشیم؟ یا باید اقدام کنیم؟  همه ما می دانیم که بعد از دهه 80 صدها کارگر به اتهام عضویت در کمیته ها و دو تشکل شاخته شده توسط خود کارگران, چه فشاری روی آنان است و برای هر کدام از اعضای تشکل های خود ساخته پرونده قضائی تشکیل دادند و ده ها نفر از کارگران را به مراجع قضائی و امنیتی احضار و آنها به اتهام عضویت در ان کمیته ها و دو تشکل موجود ( شرکت واحد و هفت تپه) محاکمه و یا در زندان هستند. یعنی در کشور ما اقدام به تشکیل کمیته های کارگری و تشکل های کارگری از عضویت در یک حزب اپوزیسیون جرمش بیشتر است. کسانیکه می گویند این اقدام ما انحلال طلبانه است. واقعا" این در ادبیات من نیست نمی دانم چه جوابی به این سئوال بدهم، تشکیل یک تشکل کارگری در ایران که میلیون ها کارگر بدون تشکل هستند چرا باید انحلال طلبانه باشد؟ به نظر من اگر ده ها تشکل دیگر تاسیس شود باز هم جوابگوی مطالبات کارگران نخواهند بود. ما درایران مبارزه می کنیم و فعالیت های  ما در مقابل مزد نیست، بلکه با آن چندرغازی  که از دسترنج هایمان به دست می آوریم و باید با آن خانواده هایمان  را تامین کنیم. آن دستمزد ناچیز را در خدمت مبارزه قرار دادیم و هر روز هم باید تاوان آن مبارزه را به سرمایه داری و حامیان آنان پرداخت کنیم.. یعنی ما هیچ وقت در امان نیستیم و هر لحظه که یک گربه از پشت بام هر کدام از ما بپرد احساس می کنیم که برای دستگیری ما آمدند و این جزئی از زندگی ما شده و حتی خانواده های ما هم مورد این خشم سرمایه داران و حامیان آنان قرار گرفتند. یعنی این تنها فعالان کارگری نیستند که مورد خشم و بی احترامی ماموران امنیتی قرار می گیرند، بلکه کل خانواده یک فعال کارگری مورد خشم و بی احترامی نیروهای امنیتی قرار دارد.

اگر کسانیکه این اقدام ما را بعد از سالها فعالیت طبقه کارگر در ایران و هزینه هایی که تا این لحظه به پیشگاه جنبش کارگری اهداء کرده اند، یک عمل زود رس می دانند و به نظر آنان یک عمل انحلال طلبانه است؟ چرا از خودشان سئوال نمی کنند که خود آنان به چه فعالیتی مشغول هستند و راه کار آنان برای برون رفت از این وضعیت چیست ! ؟  حتما" به این فعالیت مشغول هستند که در میان طبقه کارگرتبلیغ و ترویج می کنند و کارگران راتشویق می نمایند تا با سرمایه داران و کارخانه داران مدارا کنند و کارفرمایان را تقویت کنند تا کارخانه تاسیس کنند و بعد که کارخانه تاسیس شد آن زمان پرولتر به وجود می آید و مبارزه طبقاتی ان زمان معنا پیدا خواهند کرد؟!!! یعنی به کارگران می گویند شما باید با دستمزد کم کار کنید و به کارفرما فشار نیاورید و..... ما خود را در آن صفوف نمی بینیم و کارفرما در هر سطحی که باشد کارفرما است .

 

گزارشگران:

خارج نشینی از دیدگاه برخی از فعالین کارگری داخل به نقد کشیده شده است و منتقدان ایجاد تشکل سراسری با این واژه و بنوعی سد راه پیشروی و تشکل یابی کارگران, خطاب شده اند. حال میدانیم که اگر چه خارج نشینان دستی دورتر بر آتش  دارند اما در موارد متعددی توانسته اند صدای کم رسای کارگران ایران را به جامعه بین الملل و افکار عمومی جهانیان برسانند و پل ارتباطی همبستگی نهادهای کارگری بین المللی با کارگران ایران باشند. فکر میکنم نیازی به شمردن آن موارد نداریم. صرفنظر از درستی یا نادرستی نقد ها به ایجاد تشکل سراسری در این نقطه زمانی و مکانی,نظر شما درباره حمایت های بینالمللی و نقش فعالین و حامیان کارگری در خارج از کشور چیست؟

 

محمود صالحی:

من به این اعتقاد دارم که خارج نشینان به جنبش کارگری ایران خدمت شایانی کردند و صدای ما کارگران را در خارج از ایران به گوش تمام نهاد های بین المللی رسانده و فعالانه دارند مبارزه می کنند. من به شخصه دست تک تک آنان را به گرمی می فشارم. حال اگر چند نفر انسان مریض و معلول الحال صحبت هایی می کنند، حساب آنان از خارج نشینان جداست. ما هیچ وقت آنان را در یک دیگ قرار نمی دهیم و همیشه زحمات آنان برای ما قابل احترام بوده و خواهند بود. اما تنها چیزی که من می خواهم رو به این عزیزان بگویم این است که شما در داخل تشکل ها دخالت نکنید. دخالت شما در یک تشکل فرقه ها را تقویت می کند و این فرقه ها هستند که بانی پراکندگی طبقه کارگر می باشند. حال به این موضوع فشارهای امنیتی را هم اضافه می کنیم. فعالان کارگری خارج از کشور می توانند صدا ما را به طبقه کارگر کشورهای مقیم برسانند، با این عمل است که به  جنبش کارگری کمک میکنند نه اینکه در داخل تشکل هایی که در ایران شکل می گیرد دخالت کنند و برای طبقه کارگر ایران نسخه پیچی کنند. ما می دانیم که  این عزیزان دلسوز طبقه کارگر هستند و به انترناسیونال هم اعتقاد و باور دارند. پس  می توانند در میان کارگران مقیم کشورهای خود مبارزه کنند و هر زمان خواستند برای یک آکسیون اقدام کنند ما طبقه کارگر آن کشورها را در صفوف آنان مشاهده کنیم. وقتی در مورد خارج نشینان صحبت می کنیم باید آنان را تفکیک کنیم. ما شاهد هستیم که تعدادی از خارج نشینان امروز هم فعالتر از گذشته دارند فعالیت می کنند و حتی تمام زندگی خود راوقف فعالیت های خود کردند. ما با احترام به این افراد می نگریم و حساب آنان با کسانیکه بعد از 35 سال مبارزه هنوز درک نکرده اند که  جنبش کارگری با یک تشکل معین و مشخص که دارای اساسنامه است، تفاوت دارد جدا کردیم. ما می دانیم که تعدادی از خارج نشینان از حقوق و دسترنج خود به کارگران ایران و خانواده کارگران زندانی کمک می کنند. این کمک به جنبشی است که فعالان آن هر روز به بهانه های واهی به زندان محکوم می شوند و...

 

گزارشگران:

وظیفه کارگران پیشرو و فعالان آگاه و نهادها و رسانه های آزاد در این برهه کدام اند؟ و چه پیام و پیشنهادی به آنها دارید؟

 

محمود صالحی:

من در جواب سئوال قبلی در مورد فعالان کارگری توضیحاتی دادم اگر منظور شما فعالان کارگری خارج از کشور است؟ باید عرض کنم آنان می توانند صدا ما را به جهان برسانند که دستشان درد نکند این عمل را انجام دادند. و کم نیستند کسانیکه همین امروز برای جنبش کارگری در ایران عملا" کار می کنند. نهادها و رسانه ها هم جایگاه خود را دارند و تا امروز خیلی برای جنبش کارگری زحمت کشیده اند. کاری که رسانه ها می کنند برای ما قابل احترام است و این زحمات آن عزیزان است که امروز طبقه کارگر ایران از هر طبقه کارگر دیگر کشورهای منطقه فعال تر و خواست و مطالبات رادیکالتری دارند. بازتاب گزارشات کارگری بر دوش آن رسانه هاست و من به شخصه در مقابل زحمات آنان تنها می توانم بگویم ( خسته نباشید و برای تک تک شما عزیزان آرزوی بهترین ها را دارم) در مورد نهادهایی که بنام کارگران ایران تاسیس شدند باید عرض کنم که آنان هم باید به دو دسته تقسیم کرد. دسته اول در خدمت طبقه کارگر هستند و دسته دوم تنها برای خالی نبودن بی عملی خودشان تاسیس شدند. ما آنان را در عمل از هم تفکیک کردیم و اگر روزی لازم باشد با مشخصات کامل آنان را خواهیم گفت.

 

گزارشگران:

موانع موجود در برابر ایجاد تشکل سراسری کارگران کدامند؟

 

محمود صالحی:

موانع زیاد وجود دارد و در این مصاحبه نمی شود به همه آن به تفسیر اشاره کرد. تنها می خواهم به چند مورد آن اشاره کنم. سرکوب ها یکی از موانع موجود هستند که ما نمی توانیم به طور علنی برای یک نشست به کارگران و فعالان جنبش کارگری فراخوان دهیم. موانع دیگر که همیشه پشت گوش ما قرار دارد تعدادی انسان هستند که تنها وظیفه آنان بی اعتبار کردن هر گونه تشکلی است که توسط خود کارگران تاسیس شود. این افراد وظیفه دارند تا در میان کارگران تبلیغ کنند که اگر آن تشکل را ایجاد کنید و نماینده اداره کار حضور نداشته باشد آن تشکل یک تشکل حزبی است و دولت به خواست و مطالبات ما توجه نمی کند. بلکه اگر یک روزی ما اعتراض عملی کنیم، همگی ما را به اتهام تشکیل یک تشکل غیر قانونی بازداشت و محاکمه می کنند و.... این افراد ماموریت دارند تا از این طریق و بدون هیچ هزینه ای برای دولت در مقابل طبقه کارگر سد و مانع ایجاد کنند. یا بعضی وقت ها مشاهده شده که دولت با سرمایه خود به تشکل های زرد کمک می کند تا از این طریق علیه تشکل های خود ساخته کارگران مقابله کنند. در همین شهر کوچک ما چند سال پیش شهرداری شهر سقز یک
ساختمان بزرگ را در اختیار خانه کارگر قرار داد تا در شهر ما خانه کارگر تاسیس کند. خانه کارگر در سقز تاسیس شد و ده ها دستگاه کامپیوتر در آن ساختمان قرار دادند و از کارگران درخواست نمودند تا در کلاسهایی که در خانه کارگر برای آموزش کامپیوتر تشکیل می گردد شرکت کنند. شرکت برای کلیه کارگران و خانواده آنان آزاد و به طور رایگان می باشد. این اقدام ها تنها برای مقابله با تشکل های خودساخته کارگران است.

 

گزارشگران:

از فعالین کارگری در بند چه خبر؟

 

محمود صالحی:

همچنان که همگی اطلاع داریم ده ها کارگر را به اتهام عضویت در یک تشکل خود ساخته به حبس های سنگین محکومشان کردند و در حال سپری کردن احکام ناعادلانه خود می باشند. از سوی دیگر برای تعداد زیادی از کارگرانی که عضو تشکل های خودساخته هستند پرونده تشکیل دادند و مرتب آنان را به مراکز امنیتی احضار و ضمن تهدید به آنان اجبار می کنند که باید از عضویت در آن تشکل ها و یا کمیته ها استعفاء دهند. یعنی یکی از اعضای این تشکل ها و کمیته وجود ندارد که همیشه ترس از دستگیری و اخراج از کار در وجود او نباشد. از نظر مالی هم وضعیت از این فشارها خوب تر نیست و هر زندانی امروز در زندان تنها در ماه 200 هزار تومان هزینه بهداشت و نظافت را دارد و خانواده ای که نان آور او در زندان است چطور می تواند در این جامعه که تورم ساعت به ساعت تغییر می کند و رو به افزایش می باشد،  این همه هزینه را تامین کند. فعالان کارگری در ایران ضمن مبارزه روزمره با نظام سرمایه داری، باید هزینه آن خانواده ها را هم در حد امکان تامین کنند. من بارها شاهد آن بودم که یک فعال کارگر توان پرداخت هزینه ایاب و ذهاب یک مسافرت را ندارد و آنان که این توان را دارند باید از درامد خانواده خود کم کنند تا بتوانند در ماه یک بار به مسافرت بروند و با دوستان خود ملاقات کنند.

 

گزارشگران:

با سپاس از شما و تشکر از اینکه با همه گرفتاری  و مشکلات در این گفتگو شرکت کردید.

 

محمود صالحی:

من هم از شما و همه دست اندرکاران گزارشگران سپاسگذارم برای اینکه وقت خودتان را در اختیار من قرار دادید.

 

گزارشگران:

                      www.gozareshgar.com

 

gozareshgar1001@yahoo.de

 

26/9/93

 

منبع:پژواک ایران