رباعیات هستهای!
یاور استوار
چندین سال پیش، درست بیاد ندارم چه زمانی، اما آن هنگام که هنوز آقای احمدینژاد نه آمده بود و نه نظرات مقام معظم رهبری با نظرات ایشان «یه قل دو قل» بازی میکرد، آن هنگام که بروایت ایت الله حاجی علیاکبر خان رفسنجانی : « بمب های اسلامیِ ما در هر جا که اراده کنیم، فرود میآیند» این رباعیها سروده شدند. زمان «بعثت و رسالت بوش» و ایلغار آریل شارون در کشتار فلسطینیان و تحریکات و تحرکات «اسلام عزیز به رهبری جمهوریِ اسلامیِ ما».
همان زمانی که باید گفته میشد:
این خامنهای و بوش از یک پدرند
از رنج و غمِ جهانیان بیخبرند
با شارون و القاعده و جنگ و ترور
بر ریشهی صلح و آشتی چون تبرند!
شب پیش، سرانجام پس از کشاکشِ سالیان، توافقی میان رژیم همیشه ضد مردمِ اسلامیِ ما با زیادهخواهانِ جهان صورت گرفت که میباید گفت این هم غنیمت است. شاید همین توافق بتواند اندکی از فشار اقصادیِ توانفرسا، سرزنشِ جهانی، بیکاریِ کمرشکن و هزاران دردِ بیدرمان دیگر که حاصل و از برکات اسلام و اسلامیانِ حاکم بر میهن ماست بکاهد.
باز چاپ این رباعیات در این بزنگاه شاید خالی از لطف نباشد:
جمهوریِ ما بمبِ اتم میسازد
منعش نکنی به شهرِ قم میسازد
هان ! کلاهکِ هستهای قمبلعظیم*
با عربده و الم تلم میسازد
گویند اورانیم غنی ساختهای
بس باد به عمامه درانداختهای
زین یاوه که یکریز بهمبافتهای
حیوانِ خدا ! قافیه را باختهای
«اورانِ غنی گشته» به قبرِ پدرت
آشوبِ جهان نگر از این یک هنرت
ما را که «فقیر کردی» ای هرزآیین
بمبِ اتمی بکوب بر فرقِ سرت
آخوند و اتم !؟ قلقلک و خندهی ما
پاکوبی ما ! بختِ برازندهی ما
بینانِ شبی به سفره ! لیک اسراییل
«ویران سازد» موشکِ «سازندهی ما»!
ملا و سلاحِ اتمی ! واویلا !
آروغ ِ شتر، عطرِ قمی واویلا !
زین «گربه» کز ایلغارتان رفت بباد
نه سر نه شکم ماند و دمی واویلا !
اکبر اکبر چو پسته صادر کردی
خرما خوردی و هسته صادر کردی
عمامه نگر کلاهکِ بمبِ اتم
رادارِ مدار بسته صادر کردی
بمبی که از آن زیر و زبر دنیا بود
تا بود در آستینِ آمریکا بود
در میهنِ ویرانهی ما بیتردید
بمبِ اتمی، آمدنِ ملا بود
یاور استوار 14 فروردین 1394
منبع:پژواک ایران