تفاهم يا توافق لوزان شكستِ دلواپسان و جام زهر ديگر
عباس رحمتی
با نگاه كوتاه به برنامه اتمي ايران و روندى كه تا كنون طى كرده است می توان فهميد كه نگاه شاه به انرژي هسته اى با نگاهى كه رژيم جمهورى اسلامى دارد تفاوت فاحشي داشته است . نخسين برنامه اتمي ايران ، اروپا و آمريكا به قبل از انقلاب اسلامى برميگردد .اولین تلاشهای ایران برای دستیابی به فناوری هستهای به دهۀ 1950 میلادی بازمیگردد ، نخستین کشوری که ایران را به دستیابی به فناوری هستهای ترغیب و این فناوری را به ایران منتقل کرد ایالات متحده آمریکا بود ، نخستین مخالف جدی امروز ایران در تحقق فعالیتهای هستهای آن هم می باشد. اولین قدم جدی در زمینۀ استفاده از علوم و فناوری هستهای در ایران در سال 1335 (1956) برداشته شد. در 14 اسفند 1335 (5 مارس 1957) موافقت نامۀ همکاری بین دولت ایالات متحده آمریکا و دولت ایران راجع به استفادههای غیرنظامی از انرژی اتمی امضاء گردید. این موافقتنامه که از طرف دولت ایالات متحده آمریکا رئیس کمیسیون انرژی اتمی این کشور آن را امضاء نمود، مشتمل بر یک مقدمه و یازده ماده است. این موافقتنامه در تاریخ دوازدهم بهمنماه 1337 بهتصویب مجلس شورای ملی رسید.[١] طبق مادۀ 3 این موافقتنامه، طرفین اطلاعات مربوط به امور زیر را مبادله خواهند نمود:
طرح، ساختمان، کارکردن رآکتورهای تحقیقاتی و به کاربردن آنها به شکل وسائل تحقیقاتی توسعه و مهندسی و در معالجات رادیوتراپی
- مسائل بهداشتی و استحفاظی مربوط بهکارکردن و استفاده از رآکتورهای تحقیقاتی.
- استفاده از ایزوتوپهای رادیواکتیو در تحقیقات فیزیکی و زیستشناسی، معالجات رادیوتراپی، کشاورزی و صنعت.
بعد از انقلاب با وجود كمكي كه آمريكا به خمينى و يارانش كرده بود مسير ديگرى را رفت و اولين كارشان، گرفتن سفارت آمريكا توسط دانشجويان خط امام ( خمينى ) و به گروگان گرفتن کارداران و كارمندان آن سفارت به مدت ٤٤٤ روز بود . آمريكا از روى كار آوردن خمينى به اهدافى كه دنبال مي كرد نرسيد از طرفى ميتوان گفت شايد با جنگى كه توسط خمينى و صدام در منطقه راه افتاده بود آمريكا و اروپا سود هاى كلانى نصيبشان شد ولى اين كافى نبود . از طرفى خمينى جنگ را نعمتي ميدانست و بر طبل جنگ طلبي كوبيد و سودش را برد او در حين جنگ به سلاحهاى موشكي از نوع دور بردش دست يافت و نعمت جنگ رژيم ج اسلامى را به سمت ديگرى كشاند ، بمب اتم هم جاذبه داشت و هم مي توان با آن معامله ها كرد و خط سياسي را پيش برد . و براى اين مهم مي بايد مخفيانه به غني سازي اورانيوم پرداخت ، رژيم سالها به فعاليت اتمي پرداخت كه در سال ٢٠٠٢ مجاهدين خلق از فعاليت هاي رژيم پرده برداشت از آن تاريخ به بعد با وجود اينكه دنيا خبردار شده بود بازهم به خاطر روابط سياسي و اقتصادي با رژيم ج. اسلامى به فعاليت هاي مخفي خود ادامه داد، در سال ٢٠٠٥ احمدى نژاد بر ادامه فعاليت هاى اتمي تاكيد ويژه كرد و تمامي قطعنامه هاي سازمان ملل را ورق پاره خواند و در گزارشهاى سازمان ملل و آژانس بين الملي اتمي نشان داده شد كه فعاليتهاى رژيم صلح آميز نبوده است اين گزارشات نشان ميداد كه رژيم به سلاح اتمي نزديك شده بطورى كه كشورهاى بزرگ خصوصا آمريكا قصد مهار اين هيولاي منطقه را دارند. ماراتون مذاکرات اتمی اینطور نشان میدهد ،بعد از روي كار آمدن دموكراتها در آمريكا ، به رياست جمهورى "اوباما " ، او تصميم ديگرى ميگيرد مهار ج اسلامي كه به بمب اتم نزديك شده است ! گزينه "اوباما " براى مهار اين چنين رژيمى با "جرج دبليو بوش " فرق دارد او گزينه تحريم را براي متوقف كردن رژيم در پيش ميگيردبا اين سياست او موفق ميشود رژيم ولايت فقيه را بعد از ٣٥ سال به پشت ميز مذاكره بكشاند ( به گفته سران رژيم دربعضى استانها ذخيره غلات فقط به پنج روز رسيده است ) چنين روشي بود كه رژيم را به سر ميز مذاكره كشاند و بعد از ٣٥ سال رژيم ج اسلامي با آمريكاى ( جهان خوار شعار همیشگی رژیم ) و شرکاء بر روي يك ميز نشستند و مذاكراتشان را از نوع ماراتنى انجام دادند رژيمي كه روزگارى شعارش اصلي اش "آمريكا ، آمريكا ، خون جوانان ما ، ميچكد از چنگ تو "بود ، همان رژيمي كه هنوز شعار نماز جمعه اش مرگ بر آمريكاست بخاطر فشارهاى تحريم هاى سياسي و اقتصادي با همان آمريكای جهان خوار سر ميز مذاكر نشست ! بايد گفت، تنها تحريمها نبود كه رژيم را به مذاكرات هسته اى كشانده است ترس از سرنگونى نيز در وجود رژيم تروريست پرور نيز بوده است .
پيش از ١٢ سال است كه دنيا متوجه شده است كه رژيم روي غني كردن اورانيوم كار كرده و به بمب اتم نزديك شده و مسئله اتمي به حادترين مسئله سياسي روز تبديل شده است و در حال حاضرشايد بتوان گفت مذاكرات لوزان سوئيس به يكي از پيچيده ترين مذاكرات در تاريخ سياسى جهان معروف شده و جالبتر از اين مخفي بودن تمامي مذاكرات مردم را در سر در گمی فرو برده است که در تاريخ مذاكرات اتمي كشورهاى ١+٥ با رژيم ج اسلامي ثبت خواهد شد. قبل از وارد شدن به بحث اصلي ، نكته مهمي است كه بايد به آن اشاره كرد . در ابتدا بنا بود در پايان مذاكرات توافقنامه اي صادر شود ولي بازهم به دليل حقه بازيها و موش و گربه در آوردن رژيم ايران از درون چكنويس هاى مذاكره كننده ها تفاهم نامه اي صادر ميشود كه هركدام از طرفين به نكته هاي مورد نظر خود مي پردازد . در واقع می توان فکت شيت [ّFact sheet]وزارتخارجه ايران را واقعی ندانست در اين مطلب به فکت شيت وزارت خارجه امريکا رجوع می کنيم [2]هر چند در مورد غنی سازی اختلاف زيادی با متن منتشره وزارت خارجه ايران نداشت ولی در مجموع در درون رژيم نگرانی هایی وجودارد خصوصا دلواپسان و ولايت فقيه ، بغير از اين گروه، موضع جواد ظريف فرد اصلي مذاكره كنند جالب است كه كاملا برعكس تفاهم نامه صادر شده مي گويد، البته مي توان گفت اين گونه موضع گيرى نیز فقط مصرف داخلي دارد . جواد ظريف وزير خارجه مي گويد ، هيچ چيزى را نداديم و پايگاهها و نيروگاهها به كار خودشان ادامه خواهند داد. ولي حسين شريعتمدارى نماينده خامنه اى در كيهان تهران مي گويد :" اسب زين طلا را داديم و افسار پاره را گرفتيم " دلواپس ديگرى علم الهدي نماينده خامنه اي در مشهد است كه ميگويد " ما اورانيوم ٢٠ درصد غني شده اى كه داشتيم داديم ، سانتريفوژ يى كه در حال توسعه بود كه آنرا هم داديم ،آب سنگين اراك هم كه در حد توليد " پلوتونيوم " بود، متوقف شد. حالا بايد در مقابل اين داده ها چيزي بستانيم اما فعلا توافقي نشده كه ببينيم چه داديم و چه گرفتيم ؟
اما او معتقد است كه اصول نظامشان در مذاكرات خرج شده در صورتى كه اصول نظام قابل معامله و قابل دادو ستد نيست در پايان نگرانى خودش را ابراز ميكند! ولي " اشتاين ماير" وزير خارجه آلمان اصل نتايج مذاكره را به ماه ژوئن موكول ميكند وي در گفتگو با " فرانكفورت آلگه ماينه "(F.AZ) ميگويد : ما كشورهاى مذاكره كننده هنوز به اهداف خود نرسيده ايم ، ما بايد بر پايه توافق گرفته شده تا ماه ژوئن بر سر مسائل مذاكره كنيم ، اما از هم اكنون روشن است كه رئوس سياسي كه ما به توافق رسيده ايم بطور موثر و پايه اي و قابل كنترل كه رژيم ايران نتواند به سلاح اتمي دست يابد . اين هدفي است كه ما دنبال مي كنيم . اين معيارى است كه هرگونه توافقي بايد با آن سنجيده شود يقين داريم كه با توافق انجام شده در لوزان به آن برسيم است ! آقاى اشتاين از نتيجه كار در ماه ژوئن (٢٠١٥) ميگويد در حاليكه خامنه اى پس يك هفته سكوت زير همه چيز مي زند و ميگويد: هنوز كه چيزي نشده كه به من و ديگران تبريك ميگوئيد ما كه هنوز امضاء نداديم .در واقع خامنه اى خود را آماده كرده است تا به موش و گربه بازي هاي گذشته اش ادامه دهد، حال بايد نگاهى به اين بيانيه تاريخى كه عده اى آنرا قرارداد " لوزان چاي"هم مي نامند و عده اى ديگركه اصلا آنرا قرار نمي دانند، انداخت تا نكات مهم آنرا به همه نشان داد . اصولا كشورهايى مثل ايران كه با ولايت فقيه رهبرى مي شود از صلح و آرامش ترس دارند، اين گونه رژيم ها مثل هميشه مي خواهند در آشوب و انارشي زندگي كنند به سركوب ها ادامه دهند و در سياستهاى اتمي اش هم تا جاي چانه زني است به دغلكارى و سياستهاى غلط ادامه ميدهند ،كما اينكه پيش از ١٢ سال است دنيا را سر كار گذاشته اند ،صحبتهاي اخير خامنه اى از اين نوع سياست است . صحبتهاى ديروز خامنه اي ( نهم آوريل ٢٠١٥) نشان داد كه ميخواهد مثل هميشه چوب لاي چرخ بگذارد . شايد هم او ميخواهد امتيازهاي از دست رفته را باز ستاند . شايد هم فكر ميكند بيانيه لوزان شوخي بوده است .
مذاكرات لوزان جدي بود ؟
با نگاهي به بيانيه مشترك ١+٥ با رژيم ايران مشخص ميشود كه نگراني دلواپسان بي ربط هم نيست چون ، اين بيانيه تاكيد دارد كه ايران تا ابدالدهر اجازه ساختن بمب اتمي را ندارد ولي اختلافات را در بيانيه داخلي و خارجي از زمين تا آسمان است ! حال ببينيم ايران چه داده و چه گرفته است و آيا با توجه به سخنرانى خامنه اي بعد از بيانيه مي تواند براحتي زير مفاد آمده در بيانيه بزند ؟ در بيانيه نوشته شده رژيم ايران تقريبا همه چيز را داده و تنها چيزي كه مهم هم هست گرفته قرار شده شش پرونده رژيم از شوراى امنيت گرفته شود و دوم اينكه تحريمها از روي رژيم به تدريج برداشته شود كه خود نیز بردى است براى آخوندها ! قبل از اين بيانيه خامنه ای در خواست ١١ هزار سانتریفیوژ را كرده بود كه نه تنها موافقت نشده كه تعداد سانترفيوژهاي قديمي ( تقریبا پنجاه ساله) هم كمتر شده است .
با این حال، مواد بیانیه مشترکی که از آن در رسانههای خارجی یاد شده با آنچه به عنوان خلاصه بیانیه مشترک بر روی خروجی خبرگزاریهای داخلی ایران قرار گرفت، تفاوتهای اساسی داشت.
در این تفاهمنامه ایران متعهد شده است که غنیسازی خود را محدودتر کرده و تحت کنترل بیشتر قرار دهد و در مقابل تحریمهای اقتصادی علیه تهران مشروط لغو خواهند شد؛ این را جان کری در کنفرانس خبری خود تایید کرده است.
بر اساس این بیانیه ایران پروتکل الحاقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) را موقتاً داوطلبانه اجرا خواهد کرد. سوخت هستهای از راکتورهای ایران خارج خواهد شد. فردو تا ۱۰ سال یک مرکز پژوهشی فیزیک هستهای و نطنز تنها مرکز غنیسازی خواهد بود.
به گزارش وال استریت ژورنال این توافق برای ۲۵ سال برنامه هستهای ایران را نظارت خواهد کرد.
نطنز تنها نیروگاه ایران
١- بر اساس این راهحلهای مشترک، نیروگاه نطنز تنها نیروگاه ایران باقی خواهد ماند و تولید مواد هستهای از تأسیسات فردو به نطنز منتقل خواهد شد.[٢]
٢- همچنین ۹۵ درصد اورانیوم غنیشده ایران یا به درصد پایین مورد قبول گروه ۵+۱ تبدیل خواهد شد و یا از کشور خارج خواهد شد. بنا بر این تفاهمنامه توانایی غنیسازی و تعداد سانترفیوژهای ایران، به دو سوم تعداد قبل از مذاکرات، کاهش خواهد یافت.
٣- ایران همچنین داوطلبانه بازرسیهای سرزده بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را میپذیرد. در نطنز نمایندگان کشورهای ۱+۵ نیز بر تولید و غنیسازی مواد هستهای نظارت خواهند کرد.
٤- ایران تنها مجوز غنیسازی اورانیوم تا سطح ۳/۶ درصد را برای ۱۵ سال خواهد داشت.
٥-راکتور هستهای آب سنگین در اراک بازسازی خواهد شد به شکلی که نتواند پلوتونیوم با درجه تسلیحاتی تولید کند. به عبارتی در هیچ یک از مراکز هستهای ایران پلوتونیوم که به عنوان سوخت هستهای در تسلیحات هستهای مصرف داشته باشد، تولید نخواهد شد.
٦- فردو از یک سایت غنیسازی اورانیوم به یک مرکز تحقیقاتی بدل خواهد شد و تحقیق و توسعه برنامه هستهای ایران بنا بر یک برنامه زمانی مشخص ادامه پیدا خواهد کرد. جالب است كه دلواپسان رژيم در مجلس شوراى اسلامي ، اين مورد را به جوك تشبيه كرده، عده اي ميگويند پس فردو را به و عده اى هم ميگويند نه چون نزديك قم است به "سوهان " پزي تبديل شود بهتر است
ایران در آغاز مذاکرات درخواست فعالیت ۱۹ هزار سانتریفیوژ را داشت. بر اساس توافق ۱۳ فروردین، ایران تنها میتواند ۶۱۰۴ دستگاه سانتریفیوژ فعال داشته باشد. این دستگاهها تنها میتوانند از نسل اول سانتریفیوژهای ایران که با استاندارد IR1 هستند، باشند. ایران حق استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفتهتر نسلهای بعدی را ندارد.[٣]
در میان این دستگاههای فعال ۵۰۶۰ دستگاه تنها با قرار ۱۰ ساله به فعالیت خواهند پرداخت.
برداشته شدن تحریمها
بر اساس برنامه جامع اقدام مشترک، تحریمهایی اقتصادیای که از سوی اتحادیه اروپا، آمریکا و سازمان ملل بر برنامه هستهای ایران تحمیل شده، بنابر پیششرطهایی برداشته میشوند. شرط این است که ایران به شرایط توافقنامهای که در ژوئن (تیرماه) امضاء میشود، وفادار بماند. بنا بر این تا آن زمان تحریمها پا بر جا خواهند ماند.
تمام شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران برداشته میشود، و به جای آن یک قطعنامه تصویب میشود تا چنانچه ایران از محتوای بیانیه تخطی کرد، متضمن حقوق جامعه جهانی باشد. این قطعنامه هنوز تصویب نشده اما رایزنیها برای تصویب آن تا ضرب الاجل ۳۰ ژوئن انجام خواهد شد. از جزئیات شروط برداشته شدن تحریمها جزئیاتی منتشر نشده است.
در حالی که ایران از لغو فوری تحریمها در این تفاهمنامه گفته است طرفهای غربی میگویند لغو تحریمها گامبهگام یا مشروط خواهد بود و در صورت عمل نکردن ایران به این توافقات، این تحریمها از سر گرفته خواهند شد.
حال فرض را بر اين بگذاريم که ايران فعاليتهای غنی سازی را برای تهيه سوخت راکتورها به راه انداخته است. از زبان مسئولين رژيم بشنويم که ايران به چه تعداد سانتريفوژ برای تهيه سوخت نياز دارد. خامنه ای ۱۶ تير ۱۳۹۳ در يک سخنرانی در جمع مسوولان ارشد نظام به مساله ظرفيت غنی سازی و نياز عملی ايران به اين ظرفيت اشاره کرده بود. او در اينباره گفته بود : «هدف آنها اين است که در موضوع ظرفيت غنی سازی، جمهوری اسلامی ايران را به ۱۰ هزار سو راضی کنند. البته ابتدا از ۵۰۰ سو و ۱۰۰۰ سو شروع کردند، که ۱۰ هزار سو، محصول حدود ۱۰ هزار سانتريفيوژ از نوع قديمی است که داشتيم و داريم، در حاليکه به گفته مسئولان مربوط، نياز قطعی کشور، ۱۹۰ هزار سو است.» [٤]
خامنه اى و اوباما چه ميگويند؟ البته نظرات اخير خامنه اي مشخص كرد كه مثل هميشه ، پشت مسئله هسته اى رژيم بوده و هست و باز مثل گذشته ميخواهد چوب لاى چرخ بگذارد او ميداند هيچكدام از كشورهاي غربي موافق نيستند ايران به بمب اتم دست يابند از طرفي تعداد سانتريفيوژ ها ي نسل گذشته رژيم را هم تا دوسوم كاهش دادند . بايد گفت اين ها فيگورهاي سياسي رژيم ج اسلامي است كه سنگى در تاريكى مي اندازد تا شاید امتيازی بگيرد! رژيمي كه سالها بود بد اخلاقى سياسي داشت و هيچگاه پاي ميز مذاكره با آمريكا نمي آمد و اين حاصل تحريمهايي بود كه رژيم را به مذاكراه با قدرتهاي جهانى خصوصا آمريكا كشاند. ولي درست يك هفته بعد از تفاهم نامه لوزان هم خامنه اي و هم روحاني رييس جمهور بناى مخالفت را نهاده تا بلكه تا ژوئن امسال باز وقت خرى كنند . اگر سران رژيم خصوصا خامنه اي كه مسئله هسته اي ايران را مهندسي مى كند اين بار به گفته هايشان كه تمامن ثبت شده است عمل نكنند جنگ ديگرى را آغاز خواهند كرد به نظر نگارنده اين آخرين فرصتي است كه رژيم از دست خواهد داد موقعيتى كه پس از ماهها ديپلوماسي بدست آمده است ، رژيمي كه بقول اوباما اگر اين توافق نبود تا سه ماه ديگر به بمب اتم دست يافته بود ! حال تمامي كشورها ى ١+٥ خواهان متوقف كردن غني سازي اورانيوم بيش از چهار درصد و بستن تمامي پايگاهها و نيروهاي اتمي در ايران هستند رژيمي كه تا كنون بيش از ٢٠٠ ميليارد دلار صرف ساختن اين پايگاهها كرده است ، بايد اورانيوم هاى بيست در صد را تبديل به درصد پايين كند و ساير مراكز هسته اى را به نطنز انتقال دهند، در حين حال بايد " فردو " را هم به مركز تحقيق و پژوهش تبديل كنند و سوختهای هسته ای را به خارج، ترانسفر کند ( البته مشخص نشده به کدام کشور باید فرستده شود )
تفاهم و نگاه اوباما : در داخل كشور تحليل هايي در مورد اين تفاهم شده است كه مرغ پخته را هم در ديگ به خنده واميدارد بعد از اشاره به اصل بيانيه ترجيح دادم نگاهي كوتاه هم به سخنراني "اوباما " كنم تا محور هاي اين تفاهم نامه روشنتر شود،از طرفى به نگراني دلواپسان بيشتر پي خواهيم برد. اوباما بعد صدور تفاهم نامه طی سخنرانی قاطعی نکات مهمی را مطرح کرد که با فکت شیت آمریکا مطابقت دارد و من به نکات مهمش اشاره می کنم .
محور اصلي توافقات نشان ميدهد كه غربي ها در تلاشند تا نتايج اين تفاهم را نهائئ كنند و به گفته اوباما : اول اينكه ايران قادر نخواهد بود ساخت بمب اتم را با به كارگيرى " پلوتونيوم " دنبال كند زيرا با درجه تسليحاتى توليد نخواهد شد . دوم : هسته مركزى راكتور اراك اوراق و جايگزين خواهد شد ،در طول مدت كاركرد و سوخت مصرف شده در اين تاسيسات به خارج ايران ارسال خواهد شد . يعنى اينكه رژيم به راكتور آب سنگين جديد دست نخواهد داشت، هرگز
سوم : اين توافق مسير ايران را براى بمب اتم يا اورانيوم را خواهد بست ايران موافقت كرده است كه سانتريفيوژ هايش را به ميزان دوسوم كاهش دهد و ايران ديگر در سايت فردو به غني سازي اورانيوم نخواهد كرد . يعنى ذخايره اورانيوم غني شده ايران خنثي خواهد شد .
ارزيابي امروز اوباما اين است كه ايران تنها دو يا سه ماه از دستيابي به مواد اوليه براى استفاده در يك بمب اتمي فاصله دارد تحت اين توافق ايران موافقت كرده كه مواد لازم براى ساخت بمب اتمي را ذخيره نخواهد كرد ، حتا اگر اين توافق را زير پا بگذارد ، حداقل در يك دهه آينده ايران دست كم يكسال از دستيابي به مواد كافي براى يك بمب فاصله خواهد داشت و محدويت هاي شديد در رابطه ذخاير ايران براى ١٥ سال ادامه خواهد يافت .
چهارم : اين توافق بهترين دفاع ممكن عليه ناتوانايي ايران براى دستيابى به تسليحات اتمي بطور مخفيانه يعنى بصورت سرى را تامين ميكند بازرسان بين المللي دسترسي بي سابقه اي نه تنها به تاسيسات اتمي ايران بلكه به كل زنجيره تامين مواد برنامه اتمي آن خواهند داشت . از آسيابهاي اورانيوم تا توليد سانتريفيوژها و تاسيسات ذخيره سازي كه از برنامه اتمي ايران پشتيبانى ميكنند و" اوباما "در اينجا خط بطلان بر خواسته هاي خامنه اي و دلواپسان مي كشد و ميگويد:" اگر ايران ( خصوصا دلواپسان وسپاه پاسداران ) تقلب كند ، جهان آنرا خواهد فهميد ، اگر ما چيز مشكوكي مشاهده كنيم آنرا مورد بازرسي قرار ميدهيم به تلاش هاي گذشته ايران براى تسليحاتي كردن برنامه اش پرداخته خواهد شد. با اين توافق ايران با بازرسي هاى بيشتري درقياس با هر كشوري دیگر . درجهان مواجه خواهد شد بنابراين ، اين يك توافق دراز مدت خواهد بود كه به هر راه بالقوه رژيم ايران براي ساخت بمب مي پردازد ، محدويت هاى سختي براى يك دهه بر برنامه هاى ايران اعمال خواهد شد ." محدوديت ها ي بيشتري در باره ساختن تاسيسات هسته اى جديد يا انبار كرن مواد اتمي براى ١٥ سال اقدامات شفاف سازى براى ٢٠ سال و بيشتر كه برخى دائمي خواهند بود و به عنوان عضو " ان پي تي جامعه جهاني توافق كرده كه تحريمهاي مشخص را عليه ايران بردارد. " اينكه خامنه اي پا در يك كفش كرده و در خواست كرده تحريمها را يكجا بردارد يا ساده نگر است و یا خود را به كوچه علي چپ زده است و يا نمي داند تحريمها چندين قسمت است خصوصا تحريم هاي بانكي و خريد نفتي كه از مهمترين تحريمهاست بايد گفت اين تحريمها باعث عقب نشيني و سر ميز مذاكره آمدن رژيم شد . اوباما به نكته ي مهم دیگری اشاره ميكند كه براى روش شدن ذهن بعضي ها كه لغو تحريم ها را يك شبه ميخواهند مفيد خواهد بود، او ميگويد : تحريمهاي ما و تحريمهايي كه توسط شوراي امنيت سازمان ملل اعمال شده اند، برداشتن تحريمها مرحله بندي شده و همگام با اجراى توافق توسط ايران است ، اگر رژيم ايران توافق را لغو كند تحريمها بجاي خود بر خواهند گشت ( و امكان بيشتر شدن هم هست ، تاكيد از نگارنده است ) بقيه تحريمها ي آمريكا عليه ايران به خاطر حمايت از تروريسم- نقص حقوق بشر و برنامه موشك باليستيك همچنان بطور كامل ادامه خواهند يافت ، اوباما تأكيد ميكند و ميگويد :" بگذاريد تأكيد كنم ، كار ما هنوز تمام نشده ، توافق هنوز امضاء نشده از الان تا پايان ماه ژوئن مذاكره كننده ها به كار در باره نحوهء اجرايي اين چارچوب و جزئيات آن ادامه خواهند داد و اين جزئيات مهم هستند. و جان كلام اينجاست و شاید جواب به سخنراني روحاني نیز باشد كه قصد دارد به غني سازى ادامه دهد و همینطور به خامنه اي و دلواپسان ديگر كه نمي خواهند توافقي صورت گيرد قبلا توسط اوباما و جان كري داده شده است هردو اينها گفته اند : اگر از طرف ايران عقب رفتن وجود داشته باشد ، اگر مكانيسم هاى تائيد و بررسي با مشخصات متصصان هسته ايى مطابقت نداشته باشد توافقى صورت نخواهد گرفت ، بخاطر داشته باشيد ، من همواره اصرار كردم كه هر اقدام ضروري را انجام ميدهم. [٥] اگر خامنه اي و دلواپسانش به تفاهم نامه اى كه نانش را به نرخ روز خورده اند عمل كنند و ولايت فقيه جام زهر را بدون مكث سر بكشد با يك چرخش قهرمانانه پرونده هاي ج اسلامي را از شوراى امنيت بيرون ميكشد و اين بزرگترين امتيازي است كه در عالم سياست به رژيم فاشيستي داده ميشود، كارى كه فقط با ديپلماسي قوى غربي ها قابل اجرا است و اگر به گفته هاى خود در لوزان سوييس عمل نكنند سرنوشت سرخ ترى در انتظارشان خواهد بود، و آن يعني ، هر اقدام ضرورى ، ضرورت پيدا خواهد كرد تحريم هاي بيشتر ، و يا شايد تا وقت ديگر ، جنگ ديگر ،اين گوي و اين ميدان !در پایان مقاله ام، دوست دارم ادامه غنی ساز اورانیوم و مسئله هسته ای و نتایج آنرا از نگاه دانشمند محترم آقای مهران مصطفوی مطرح کنم او می نویسد : از ديد نگارنده سياست هسته ای ايران، جنايت عليه ملت ايران بوده است و نبايد عامل اصلی اين جنايت، رهبر جمهوری اسلامی را از ياد برد. همانطور که بارها نوشته ام راه حل بحران اتمی نه حمله نظامی، نه تحريمهايی که مردم را نشانه می گيرند و نه بستن چنين توافقهائی است. توافقی که بدست کسانی صورت گرفته است که ساليان سال با شعار "حق مسلم ماست" اجازه کوچکترين انتقادی را به کسی نمی دادند. کسانی که اين توافق را امری مثبت می دانند و گاهی توهم برخی از آنان تا جائی پيش می رود که ياد مصدق هم می افتند (آنهم در کشوری که يک کوچه هم بنام مصدق وجود ندارد) حداقل چند خطای فاحش را مرتکب می شوند. در بهترين صورت آنها مدعی اند که هر جا جلوی ضرر را بگيريم خوب است و بايد اين توافق را مبارک دانست.(مقاله ، پشت پرده توافق لوزان و مسئله هسته ای )
___________________________________________________________________
[١]- برای مطالعۀ متن کامل این موافقتنامه به این منبع مراجعه شود: موضوع هسته ای ایران به روایت اسناد، کاظم غریب آبادی، موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، بهار 1386، ص 13.
[2] http://www.state.gov/r/pa/prs/ps/2015/04/240170.htm
[٢] ـ از حدود ۸۰۰۰ کيلو اورانيوم غنی شده در ايران، طی مدت ۱۵ سال، ايران تنها حق دارد ۳۰۰ کيلوگرم آن را ذخيره کند. (توضيح نگارنده: معلوم نيست که آيا بايد اضافه را به روسيه بفرستند يا رقيق يا اکسيد کنند.)
[٣]ـ از ۱۸۴۷۲ دستگاه سانتريفوژ نسل اول فعلی که ۹۰۰۰ تای آن فعال است بمدت ۱۰ سال فقط ۵۰۶۰ تای آن فعال خواهد ماند. (توضيح نگارنده: اين سانتريفوژها مدلهای بسيار قديمی مربوط به ۵۰ سال پيش هستند و کارکرد آنها يک چهلم کارکرد سانتريفوژهای مدرن است.)
[٤]سو (Seperative Work Unit) ضريب جداسازی يا توان جداسازی اورانيوم ۲۳۵ از اورانيوم ۲۳۸ است که توليد آن برحسب کيلوگرم بيان میشود. سو هر يک از سانتريفوژهای کنونی ايران نزديک به يک است. يعنی همانطور که آقای خامنه ای گفته است ايران اکنون ۱۰۰۰۰ سو توانائی غنی سازی دارد.
[٥] تمامي صحبتهاي اوباما از اولين سخنراني او بعد از اولين تفاهم ١+٥ با هيئت مذاكره كننده دولت روحاني است.
منبع:پژواک ایران