PEZHVAKEIRAN.COM چه کسانی سالیانه 30 میلیاردتومان را به سطل آشغال می ریزند؟
 

چه کسانی سالیانه 30 میلیاردتومان را به سطل آشغال می ریزند؟

 

امروز در حالی پرسپولیس و استقلال ،یکی از بزرگترین سرمایه های مردم به فروش می رسند که خریدشان برای هیچ کسی، آورده مالی سالم ندارد و فقط به دلایل عجیب و غریب ممکن است کسی سمت خرید این دوباشگاه برود و این باز در حالی است که سایر تیم های لیگ برتری هم به صورت مستقیم و غیر مستقیم از بیت المال ارتزاق می کنند.
عصرایران ؛ مهدی شادمانی - 290 میلیارد بدهند یا ندهند ، سرخابی ها را بخرند یا اجاره کنند باز هم فرقی نمی کند. این دوتیم سالیانه کم کم 30 میلیارد تومان هزینه دارند. هزینه هایی که تقریبا غیر قابل جبران است. هزینه هایی که به هیچ وجه قابل برگشت نیست و عملا کسی که چنین هزینه ای می کند باید به نحوی دیگر درآمدش را جبران کند. یعنی هرکسی که صاحب پرسپولیس و استقلال شد باید برنامه ای ویژه داشته باشد تا ضرر نکند.  حالا این آقا/خانم خریدار یا به دنبال درآمد معنوی است که خیر اموات و باقیات صالحاتش باشد یا به دنبال درآمد مالی است که از روابط عادی ، قانونی و فوتبالی غیر ممکن است. 
 
فوتبال هرچند مدت هاست در اروپا به تجارت تبدیل شده و عده زیادی با سرمایه گذاری درآن به درآمد هنگفت می رسند اما واقعیت فوتبال روز دنیا مخصوصا از مدل درجه یک و اروپایی اش با واقعیت فوتبال ایرانی فاصله زیادی دارد. حق پخش تلویزیونی و ماهواره ای در حال حاضر نزدیک به 60 تا 80 درصد درآمد باشگاه های مختلف در لیگ های مختلف اروپایی را تشکیل می دهد. درآمدی که می تواند به ستون اصلی برای اداره یک باشگاه تبدیل شود. درآمدی که اصولا در ایران وجود خارجی ندارد. در چند روز اخیر بارها دیده شده که تلویزیون ایران حاضر نیست همین رقم توافق شده را هم بپردازد ؛رقمی که از استانداردهای اروپایی فاصله بسیارزیادی دارد. 
یعنی اگر همین امروز صدا وسیما سرکیسه را شل کند و رقم توافقی حق پخش را بپردازد و این پول فقط میان تیم های لیگ برتری تقسیم شود به هر تیم کمتر از 1.5  میلیارد تومان خواهد رسید. رقمی که با توجه به هزینه های حداقل 10 میلیاردی و حداکثر40 میلیاردی تیم های لیگ برتری شبیه پول خرد می ماند. 
مشکل اساسی اینجاست که لیگ برتر ایران نه تنها درآمد حق پخش که باید 80 درصد هزینه ها را ندارد که به خاطر گران بودن بلیط ها به نسبت وسع مردم و نبود قانون کپی رایت عملا از 20 درصد دیگر هم برخوردار نیست. حتی باشگاه های فوتبال قراردادهای درست و درمانی هم با بازیکنان شان ندارند تا بتوانند در قبال فروش بازیکنان درآمد داشته باشند. 
 
درچنین شرایطی سوال اینجاست که یک خریدار باشگاه پرسپولیس و استقلال چطور می خواهد نزدیک به 300 میلیارد پول بی زبان را راکد کند و سالی 30 میلیارد دیگر را هم درجایی هزینه کند که یک قران هم برگشت ندارد. این در صورتی است که در بدترین شرایط اگر یک نفر 30 میلیارد تومان اش را در یک بانک سرمایه گذاری کند با سود 20 درصد در پایان سال 6 میلیارد اضافه برسرمایه اش خواهد داشت. یعنی ماهی 500 میلیون تومان درآمد. خب چه کسی حاضر است چنین پولی را از جیب بگذارد ؟ قرار است به جای این هزینه ها چه چیزی به دست بیاورد؟
 
دست آورد این آقا/خانم سرمایه گذار در جهت مثبت برای فوتبال است ؟  به تیم خریداری شده ضربه نمی زند؟ چنین مدیری اصلا می تواند برنامه ای در جهت فوتبال داشته باشد یا مجبور است از منافع تیم برای بازگشت سرمایه اش به هر نحوی که شده استفاده کند؟
 
 برطبق منطق مالک یا باید به دنبال کار عام المنفعه باشد که انتخاب های دیگری هم دارد یا به دنبال کسب درآمد از مسیرهایی باشد که خیلی فوتبالی نیستند و وقتی فوتبالی نیستند،حداقل به فوتبال هم کمک نمی کنند. 
 
فوتبال ایران در حالی این روزها به نهم اردیبهشت نزدیک می شود که فاجعه ای درحال کلید خوردن است . فروش سرخابی ها به افرادی که مشخص نیست چطور می خواهند سود داشته باشند. و البته به نظر می رسد بزرگترین مشکل ، امروز هم فهم اشتباه وزارت ورزش از مساله خصوصی سازی است.
 
هرچند فوتبال ایران  باید خصوصی شود و دست فوتبال از جیب ملت خارج شود اما روش خصوصی سازی لزوما واگذاری پرسپولیس و استقلال  و کاهش هزینه های آن از فهرست هزینه های وزارت ورزش نیست. در اصل این فقط بخش کوچکی از کل ماجراست. به ادعای محمد علی آبادی سالیانه 1000میلیارد در فوتبال هزینه می شود که فقط نزدیک به 6درصدش در سرخابی هاست و باقی اش توسط تیم های دیگر و در محل های دیگر هزینه می شود.هرچند 60 میلیارد هم 60 میلیارد است اما برای اینکه دست فوتبال از جیب مردم و بیت المال خارج شود باید فکری اساسی تر کرد. 
 
فوتبال ایران برای خصوصی شدن در وهله اول باید به یک تجارت تبدیل شود. تجارتی که سود و زیانش معلوم باشد و حضور در آن برای سرمایه گذار صرفه داشته باشد.برای خصوصی سازی اول باید شرایط اش فراهم شود. وزارت ورزش اول باید بتواند صدا وسیما را با هر روشی مجاب و مکلف کند که اگر فوتبال می ارزد سالی N میلیارد بابت پخش مسابقات اش بدهد  و از همین پول هم فوتبال اداره شود. 
 
امروز در حالی پرسپولیس و استقلال ،یکی از بزرگترین سرمایه های مردم به فروش می رسند که خریدشان برای هیچ کسی، آورده مالی سالم ندارد و فقط به دلایل عجیب و غریب ممکن است کسی سمت خرید این دوباشگاه برود و این باز در حالی است که سایر تیم های لیگ برتری هم به صورت مستقیم و غیر مستقیم از بیت المال ارتزاق می کنند.در حقیقت هیچ کس جز مردم ایران سالی 30 میلیارد ندارد که در جوی آب بریزد و البته فقط سرخابی ها نیستند که این گونه هزینه می کنند. در حال حاضر 16 تیم در لیگ برتر و 24 تیم در لیگ دسته اول حضور دارند که از این بین 90 درصدشان بودجه ای مستقیم یا غیرمستقیم از بیت المال دارند. حالا سوال اصلی اینجاست تا زمانی که دست تیم های دیگر از جیب مردم بیرون نیامده چطور یک دفعه فکر فروش پرسپولیس و استقلال زیانده بوجود آمده و اصولا چطور قرار است این روش به نفع مردم و فوتبال به پایان برسد؟ 
 
البته که هزینه قراردادهای استقلال و پرسپولیس نباید از جیب مردم پرداخت شود و صد البته که اجاره دادن برندهایشان مانند امسال به شرکت های کاملا خصوصی اتفاقی در راستای منافع ملی است اما آیا فروش این تیم ها به قیمت 290 میلیارد یا با اجاره فلان قدر هم در راستای منفعت ملی است ؟ اگر فردی با خرید پرسپولیس و استقلال برای خودش اعتباری ایجاد کرد و در قبالش 100ها میلیارد از بانک های دولتی  وام گرفت و مثل خیلی ها بازنگرداند چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ آیا کسی هست که آن روز حق ضایع شده مردم را باز پس گیرد؟ اگر خرید پرسپولیس و استقلال یک مسیر جدید برای اختلاس بود چطور؟ اگر به واسطه این دوسرمایه ملی کلاه هزاران نفر برداشته شد چطور؟ آن روز چه کسی جواب خواهد داد؟ پرسپولیس و استقلال و اصولا فوتبال ایران کاملا زیان ده است. اگر مسوولان وزارت ورزش ، دولت یا هر مسوول دیگری این را نمی داند باید بداند که هزینه کردن در تیم های سرخابی آورده مالی قانونی ندارد.هرچقدر هم که مدیر و مدیر باشند و بازار را مثل کف دست شان بشناسند بدون حق پخش تلویزیونی راهی برای درآمدزایی سالم ندارند.اگر آن دسته ای که قرار است هزینه در سرخابی ها را خیراموات شان کنند کنار بگذاریم باقی خریداران باید سالی 30 میلیارد تومان را به جوب بریزند. یعنی در 5 سال 150 میلیارد تومان. این رقم ، رقمی ترسناکی است و دوباره این سوال را ایجاد می کند که چه کسی حاضر است سالی 30 میلیارد تومان پول بی زبان را دور بریزد؟ اگر کسی پولش را درسطل آشغال نمی ریزد پس چطور می خواهد سرمایه اش را باز گرداند؟ 

منبع:پژواک ایران