PEZHVAKEIRAN.COM سه سناريوی دلواپسان برای سه شنبه
 

سه سناريوی دلواپسان برای سه شنبه

عصر ايران - در آستانه توافق احتمالی ايران و ۱+۵ ، جريان موسوم به دلواپس در جلسات خود، طراحی جديدی برای صف آرايی تبليغاتی کرده است. ضرب الاجل مذاکرات،سه شنبه ۱۶ تير به پايان می رسد.

در جلسات اين جريان، برای هر سه فرض پيش رو در مذاکرات، سناريوهايی طراحی شده است که مبنای هر سه سناريو ، تخريب تيم مذاکرات و دولت است ، نه بررسی ماهوی وقايع پيش روی مذاکرات.

فرض نخست آن است که مذاکرات ناموفق باشد و به نتيجه نرسد که در اين صورت، دولت را متهم خواهند کرد که به مدت دو سال، وقت کشور را برای مذاکراتی بی نتيجه و بيهوده، هدر داد. سه سناريوی دلواپسان برای سه شنبه

محور اصلی تبليغات در چنان فرضی اين جمله کليدی خواهد بود: " ما که از همان اول گفتيم مذاکرات بی نتيجه است. "

البته قرار نيست درباره مذاکرات تيم سعيد جليلی و "نتايج آن برای کشور" سخنی گفته شود.

بازگشت به دولت، اساسی ترين دغدغه آن به شمار می رود؛ همچنين با توجه به برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند امسال، نگرانی اصلی آنها، از دست دادن اکثريت مجلس است.

جريان دلواپس می داند که توافق هسته ای می تواند برگ برنده جريان اعتدال باشد و اکثريت مجلس و نيز دولت آينده را از آن حاميان دولت روحانی نمايد.
بنابراين، آرزوی بزرگ شان عدم توافق است تا بر اساس آن بتوانند با اميد بيشتر و هزينه کمتری برای تصاحب مجلس و دولت برنامه ريزی کنند.

اما فرض دوم، حصول توافق است. جريان دلواپس، از هم اکنون می کوشد هر گونه توافقی را ، "توافقی بد و بزک شده" قلمداد کند.
طبيعی است که هر توافقی ، محصول يک سری بده بستان است. در صورت توافق، تمرکز جريان دلواپس، بر روی آنچه ايران داده است، خواهد بود و نيز کم اهميت جلوه دادن امتيازات اخذ شده.

هم از اين روست که چهره های اين جريان از هم اکنون رسماً و علناً از شکستن دستی که توافق بد را امضا کند خبر می دهند! چرا که قرار است هر توافقی را حتی بدون خواندنش، بد معرفی کنند.

آنها به طور جدی بنا دارند، نسبت به مواضع و سخنان رهبری در خصوص مذاکرات و اين که هر گونه توافقی با اجازه نهايی ايشان صورت خواهد پذيرفت، تجاهل کنند و از همين روست که بر خلاف ادعاهای خود مبنی بر ولايتمداری، توپخانه خود به سمت دولت و مذاکره کنندگان نشانه رفته اند.

مانور اصلی و گسترده پيش رو ، مبتنی بر اين است که ظريف و همکارانش، منافع ملی را بر باد دادند و ترکمنچای ديگری را بر کشور تحميل کردند!

آزادسازی دارايی های ايران، توقف و لغو تحريم ها، بازگشت سرمايه گذاران خارجی به ايران، تسهيل صادرات و واردات، جايگزينی تدريجی کالاهای مرغوب به جای اجناس چينی، مهيا شدن زمينه های نوسازی صنايع به ويژه در عرصه نفت و گاز و پتروشيمی و ... نکاتی هستند که قرار است مغفول باقی بمانند يا کم اهميت جلوه داده شوند.

همچنين با توجه به اين که اقتصاد ايران مشکلات ساختاری دارد و قطعاً با توافق، معجزه ای نيز به وقوع نخواهد پيوست و صرفاً به دوران قبل از تحريم بازخواهيم گشت، خواهند کوشيد درباره هر مشکلی چنين ادبياتی به کار ببرند که چرا با وجود تحريم هنوز فلان مشکل را داريم؟! و بدين ترتيب، توافق هسته ای را بی فايده قلمداد کنند.

توافق هسته ای می تواند وزن جريان دولت را در مناسبات سياسی داخلی بالا ببرد و لذا، کوبيدن توافق، راهبردی است که هدفگذاری اش، جلوگيری از افزايش اين وزن سياسی در داخل است.

سناريوی سوم، تمديد مذاکرات است. بارها مذاکره کنندگان ايرانی گفته اند که توافق خوب را فدای زمان نمی کنند. بنابراين، اگر خطوط قرمز ايران در اين گفت و گوها مورد توافق قرار نگيرد، ترجيح اين است که مذاکرات تا رسيدن به نقطه مطلوب ادامه يابد نه اين که صرفاً به دليل ضرب الاجل، هر توافقی محقق شود. البته ادامه مذاکرات منوط به توافق طرف های ديگر نيز خواهد بود.

در چنين فرضی، سناريوی "تمديدهای بی پايان" روی ميز خواهد بود و اين که چرا نمی توانند توافق کنند و چرا مدام مذاکره می کنند و ...؟
البته در اين خصوص، مراقب خواهند بود کسی ۶ سال مذاکرات تيم قبلی را با مذاکرات ۲ ساله تيم حاضر مقايسه نکند!

با اين اوصاف، دست دلواپسان از هم اکنون برای مردم رو شده است و ديگر همه می دانند که آنچه دغدغه محوری اينان است، نه نفع و ضرر کشور که حفظ اکثريت مجلس و تصاحب مجدد دولت ، به هر قيمتی است.

منبع:پژواک ایران