چرا سکولار دموکراتها هنوز متحد نشدهاند؟
منوچهر یزدیان
طرح گفتمان با سکولار دموکراتهای دیگر
برای پاسخگوئی به این سوال میبایست ابتدا روشن کنیم تعریف ما از سکولار دموکراسی چیست. ما معتقدیم امر حکومت و ادرهی کشور باید از ادیان، مذاهب و ایدئولوژی ها دور نگهداشته شود تا تک تک مردم ایران بتوانند در آزادی و برابری کامل و در چهارچوبهی قانون به بیان عقاید، نیایش و کردار اعتقادی خود عمل کنند. ما همچنین معتقدیم که تمام ساکنین ایران با همهی گوناگونیشان در زبان، فرهنگ، قومیت، آئین ، اعتقادات دینی و مذهبی و ایدئولوژیک واحد یکپارچهی ملت ایران بوده و آرزو و خواست این ملت باید اساس حکومت و قائون باشد.
با این تعریف و در بستر پرسش " چرا سکولار دموکراتها هنوز متحد نشدهاند؟" به سولات زیر میرسیم:
اول: آیا همهی کسانیکه خود را سکولار و دموکرات میدانند سکولار دموکراتاند؟
دوم: آیا همهی سکولار دموکراتها به ضرورت اتحاد با هماندیشانشان رسیدهاند؟
در پاسخ به سوال اول، میبایست ابتدا روشن کرد که به غیر از سکولار دموکراتهایِ با تعریف بالا، عدهی زیاد دیگری هستند که سکولاریسم را تنها در جدائی دین و مذهب (اسلام و شیعه) از حکومت دانسته و خواهان برقراری حکومتی بر پایهی ایدئولوژی خودشان میباشند. مثال روشن این عده کسانیاست که به "دیکتاتوری پرولتاریا"، "حکومت عدل علی" و "حکومت اسلامی بدون ولایت فقیه" معتقدند. بر این اساس واضح است که معتقدین به این گونه تئوریها حاضر به اتحاد با جریانی که حاکمیت هر نوع ایدئولوژی را نفی میکند نیستند.
.
از سوی دیگر سکولار دموکراتها به قانونی کردن و اجرای کامل مفاد "حقوق بشر و پروتکلهای الحاقی" آن بعنوان راهگشائی برای خوشبختی انسانِ امروز اصرار میورزند، در حالیکه برای دستهی معتقد به حاکمیت ایدئولوژیکی، "اعلامیه جهانی حقوق بشر" بخشا نادرست بوده و استفاده از آن در حال حاضر امری تاکتیکی است که میتوان از آن تا استقرار حکومت دلخواه "استفاده" کرد و بعد از آن "حقوق بشر" را نوع دیگری تعریف نمود. حاصل انکه این دسته در موضوع "حقوق بشر" اختلافی پایهای با جنبش سکولار دموکراسی دارد.
در موضوع دموکراسی، سکولار دموکراتها حاکمیت را حق قانونی ملت (با تعریف بالا) میدانند. حقی که اصول و قوانین آن در همهپرسیهای آزاد مردم و یا توسط نمایندگان انتخاب شدهی آنها مقرر گردیده باشد. اما معتقدین به حاکمیت ایدئولوژیک، حق حاکیت را نه در اختیار ملت بلکه در سلطهی "طبقه" و در در حقیقت سلطهی "نمایندگان طبقه" بر احاد کشور میدانند. این اندیشهای است که سکولار دموکراتها آن را غیر سکولار و غیر دموکراتیک میدانند. حاصل آنکه دستهجات غیر سکولار و غیر دموکرات، در خود وجه مشترک زیادی با جنبش سکولار دموکراسی نمیبینند. واضح است تا زمانیکه آزادی، رفاه و خوشبختی تمام مردم ایران، بر پایه حاکمیت ملت، اعلامیه جهانی حقوق بشر و ملحقات آن، سر لوحه مبارزاتشان قرار ندادهاند، در پی اتحاد با جنبش سکولار دموکراسی نخواهند بود.
در پاسخ به سوال دوم میبایست ابتدا سکولار دموکراتهای مختلف را از هم تفکیک کرد:
١ سکولار دموکراتهای وابسته به "جنبش سکولار دموکراسی ایران" که با اسم و رسمشان به این جنبش پیوستهاند.
٢ سکولار دموکراتهائی که در اندیشه با جنبش سکولار دموکراسی همخوانی دارند اما به خاطر رفت و آمدشان به ایران از شرکت در فعالیتهای سیاسی و از آن جمله جنبش سکولار دموکراسی "معذور" هستند.
٣ سکولار دموکراتهائی که از وجود و یا چگونگی جنبش سکولار دموکراسی ایران آگاهی ندارند.
٤ سکولار دموکراتهائی که جنبش سکولار دموکراسی ایران را میشناسند اما به این جنبش و یا برخی از اعضای موثر آن "اعتماد" ندارند.
- دستهی اول خواهان توسعه و اتحاد با دیگر سکولار دموکراتهای ایران است. اما این دسته ، اگر چه نه همهی آن، در این خواب بهسر میبرد که طرفداران "دیکتاتوری پرولتاریا"،طرفداران "حکومت عدل علی" و یا معتقدین به "جمهوری اسلامی بدون ولایت فقیه" به جنبش سکولار دموکراسی بهپیوندند. این خواب تنها در صورتی میتواند "تعبیر" شود که جنبش سکولار دموکراسی آنچنان توسعه یابد که بهعنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی جا افتاده باشد.
- دستهی دوم در عمل از مبارزه و تلاش "علنی" برای تغییر دادن حکومت اسلامی در ایران دستکشیده است. شرکت علنی افراد این دسته در جنبش با رفت و آمد آنها به ایران همخوانی ندارد. اگر چه اتحاد با این افراد نمیتواند در دستور جنبش سکولار دموکراسی باشد اما ارتباط دوستانهی اعضای جنبش با آنها بهسود جنبش خواهد بود. ارتباط نداشتن با این افراد و بهخصوص تحقیر آنها تنها بهسود حکومت اسلامی است..
- ارتباط و جذب دستهسوم، یعنی سکولار دموکراتهائی که آشنائی زیادی با جنش سکولار دموکراسی ندارند میبایست در دستور فعالیت روزانهی سکولار دموکراتها قرار داشته باشد. مطرح شدن بیشتر جنبش در رسانهها یکی از راههای نزدیک شدن به این دسته است. اما از این مهمتر یافتن این افراد در شبکهی اجتماعی اعضای جنبش و گذاشتن وقت و انرژی در گرفتن ارتباط با آنها است. یک سایت اینترنتی پربار و امروزی میتواند در رسیدن به این هدف موثر باشد. در این میان ارتباط با شخصیتهای علمی، هنری و مردمی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
- اما اتحاد با سکولار دموکراتهای دستهی چهارم، یعنی کسانیکه بالقوه میتوانند در حیطهی جنبش سکولار دموکراسی قرار گیرند از همه مشکلتر است. این دستهی چهارم با داشتن پیشینههای گوناگون، خود به دو دستهی "متشکلین" و "منفردین" تقسیم میشود:
- "منفردین" افراد سکولار دموکراتی هستند با سوابق سیاسی، فرهنگی، علمی و هنری که تعدادشان قابل توجه و تاثیرشان بر افکار عمومی بسیار زیاد است. جنبش سکولار دموکراسی وظیفه دارد با این افراد از نزدیک تماس گرفته و به حرفهایشان گوش دهد. ارتباط فعال با این افراد پایهی اعتماد سازی است.
- "متشکلین" را میتوان اینطور دستهبندی کرد:
١ روشنفکران باقیمانده از زمان شاه که بعدا به خارج مهاجرت کرده یا پناهنده شدهاند و یا اینکه از قبل در خارج سکونت داشتهاند .
٢ فعالین سیاسی و زندانرفتههای زمان شاه که بعد از بهمن ٥٧ پناهنده شدهاند.
٣ طرفداران حکومت شاه و مشروطهخواهانی که در جریان و بعد از بهمن ٥٧ به خارج مهاجرت کرده یا پناهنده شدند.
٤ ملی گرایانی که بعد از برکناری دولت موقت و کودتا علیه بنیصدربه خارج مهاجرت کرده، پناهنده شدند و یا از قبل در خارج سکونت داشتهاند .
در میان این چهار دسته، مشروطهخواهان و ملیگرایان، بی اعتمادیشان نسبت به جنبش سکولار دموکراسی از دو دستهی دیگر کمتر است. چرا که اندیشمندان این دسته همواره بر سکولاریسم تاکید نمودهاند. اما در مقولهی دموکراسی پیش شرط مشروطهخواهان وجود حکومت پادشاهیای است که رای ملت در تعیین آن نقش موثری ندارد. با این وجود گروهی از مشروطهخواهان حاضر به همکاری با جنبش سکولار دموکراسی میباشند.
اما بهنظر میرسد که مهمترین دلیل عدم اتحاد با جنبش سکولار دموکراسی در دو دسته دیگر مخالفت با اجزائی از اندیشههای جنبش و یا اختلاف نظر با پارهای از شخصیتهای موثر آن است. یکی از مشخصههای مهم جنبش سکولار دموکراسی اعتقاد به "سکولاریسم، دموکراسی، حقوق بشر و یکپارچگی ایران" است. بر این اساس هم جمهوریخواه و هم مشروطهخواه میتوانند با حفظ اعتقاداتش در ظرف این جنبش قرار گیرند. اما در این میان "جمهوریخواهان" علاقهی زیادی به اتحاد با نهادی که مشروطهخواهان با آن همکاری میکنند نشان نمیدهند.
به نظر میرسد ایجاد نهادی برای گفتمان مداوم با این سه دسته و بهویژه "جمهوریخواهان" راهی است بسوی نزدیکی بیشتر و احتمالا اتحاد در آینده.
جنبش سکولار دموکراسی میبایست نهادی برای گفتگو با سایر سکولار دموکراتهای ایران تشکیل دهد. این نهاد میتواند با مطالعه در مورد افراد و تشکلات مورد نظر، تقسیم کاری برای ارتباط مشخص با آنها بهمنظور گفتمانی برای اتحاد انجام دهد. در این میان شخصیتهای موثر جنبش وظیفهی مهمی خواهند داشت.
منوچهر یزدیان، دوازده جولای ٢٠١٥
منبع:پژواک ایران