PEZHVAKEIRAN.COM گوشه‌ای از رویدادهای کوبا در خلال ۵۵ سال گذشته
 

گوشه‌ای از رویدادهای کوبا در خلال ۵۵ سال گذشته
نادر ثانی

۱۹۵۳: یک سال پس از کودتای نظامی و به قدرت رسیدن مجدد "فول‌گنسیو باتیستا"، سیاستمدار کهنه‌کار و راستگرا کوبایی گروهی از انقلابیون این کشور در روز ۲۶ جولای حمله‌ای مسلحانه به پایگاه نظامی "مونکادا" واقع در شهر "سانتیاگو دِ کوبا" در جنوب کوبا شرکت کردند. باایستا در سال ۱۹۰۱ در یکی از خانواده‌های قشرهای پائینی طبقه متوسط به دنیا آمده بود. او در جوانی به ارتش کوبا پیوسته و موفق شده بود که به سرعت پله‌های ترقی را درنوردد. باتیستا در ارتش در زمره مخالفان دیکتاتور کوبا، "ژراردو ماچادو" درآمده و سرانجام با شرکت در کودتایی موفق در ساقط کردن رژیم ماچادو شرکت فعال کرده و در زمره قدرتمندان کوبا درآمده بود. بابیستا در سال ۴۰ با حمایت بسیاری از احزاب کوبا (از جمله حزب کمونیست این کشور) در انتخاباتی نسبتاً آزاد شرکت کرده و به مقام ریاست‌جمهوری کوبا برگزیده شده بود. سال بعد کوبا تحت اثر فشار ایالات متحده آمریکا وارد جنگ جهانی دوم شد. با گذشت زمان از سویی باتیستا هر چا بیشتر به قدرتمندان ایالات متحده آمریکا نزدیکتر شده و از سویی دیگر فساد مالی و اداری در کوبا گسترش بیشتری می‌یافت. این دو امر از جمله عواملی بودند که از محبوبیت بسیار و ابتدایی باتیستا کاسته و سرانجام در سال ۱۹۴۴ سقوط رژیم او را اجتناب‌ناپذیر کردند. پس از سقوط باتیستا به ایالات متحده آمریکا کوچ کرده و تا سال ۱۹۵۱ در این کشور به سر برده بود. در این زمان او که تصور می‌کرد هنوز از محبوبیت بسیاری در میان توده‌های کوبایی برخوردار است، به کوبا برگشت تا در انتخابات بعدی ریاست‌جمهوری این کشور شرکت کند. محاسبات او اما نادرست بودند و او در انتخابات شکست خورد اما همانگونه که قبلاً اشاره شد در سال بعد پس از رهبری کودتایی در روز ۱۰ مارس بار دیگر به قدرت رسیده و سرچشمه رشد روزافزون ناعدالتیها گردید. 

هدف حمله به "مونکادا" بیش از هر چیز سیاسی بود. طراحان و شرکت‌کنندگان در حمله از جمله فیدل و رائول کاسترو خواهان آن بودند که به اینگونه جنبش توده‌ای‌ای را که در سالهای پس از پایان جنگ جهانی دوم در کوبا بر علیه بهره‌کشی روزافزون سرمایه‌داران، اختناق سیاسی، فساد مالی و نابسامانیهای اجتماعی به وجود آمده و رشد کرده بود به سوی مبارزه مسلحانه بر علیه رژیم کوبا بکشند. حمله اما با شکست نظامی مواجه شده و بخش بزرگی از شرکت‌کنندگان در حمله از جمله فیدل کاسترو دستگیر شده و به زندان انداخته شدند اما این شکست به هیچوجه اعلام‌گر پایان جنبش انقلابی کوبا نبوده و در واقع تنها نقطه آغاز آن بود. فیدل که مدتی را در ایالات متحده آمریکا به تحصیل حقوق قضایی پرداخته بود در بیدادگاه فرمایشی باتیستا دفاعی جانانه از خود و یارانش گرده و با وجود سانسور شدید حاکم، پس از چند روز متن دفاعیه او تحت عنوان "تاریخ من را تبرئه خواهد کرد" در گوشه و کنار کوبا دست به دست می‌گشت.

 Your browser may not support display of this image.

 Your browser may not support display of this image.

۱۹۵۶:پس از طی دو سال در زندان، باتیستا با عفو و تبعید فیدل کاسترو موافقت کرد. فیدل را از زندان مستقیماً به فرودگاه برده و او را به مکزیک فرستادند. اما فیدل از همان آغاز دوران تبعید در اندیشه بازگشت به کوبا و از سرگیری مجدد مبارزه رویارو بوده و برای نیل به این هدف از هیچ کوششی فروگزار نمی‌نمود. فیدل در دوران اقامتش در کوبا زمان بسیاری را برای جمع کردن گروهی از کوبائیهای خارج از کشوری که همچون او خواهان بازگشت به کوبا و شرکت در مبارزه مسلحانه بودند طی کرد. سپس زمانی را برای کسب حمایت سیاسی و مالی از جنبشی که می‌رفت برپاشود گذرانده و سپس بر آن شد که به همراه گروه نوپا و کوچک خود به بدن‌سازی و کسب آمادگی فیزیکی برای شروع مبارزه رویارو بپردازد. فیدل و یارانش (از جمله پزشک آرژانتینی ارنستو چه گوارا) توانستند در اواخر سال ۱۹۵۶ با بخشی از پولی که یر این مدت جمع‌آوری کرده بودند (۱۵۰۰۰ دلار آمریکایی) قایق بزرگی به نام "گران‌ما" (مادر بزرگ) را خریداری کرده و سرانجام در ۲۵ نوامبر به سوی کوبا به راه بیفتند. گران‌ما که برای حمل ۱۲ نفر ساخته شده بود، در این سفر حامل ۸۲ انقلابی کوبایی بود! سفر اما آنگونه نشد که فیدل و یارانش تصور آن را می‌کردند. از سویی شرایط سفر بسیار دشوار بوده و برنامه‌ریزی سفر و ورود به کوبا نقصهای بسیار داشته و از سویی دیگر ارتش باتیستا که از آمدن انقلابیون باخبر شده بود، در انتظار آنان بود. روز ۲ دسامبر پس از یک هفته سفری پرمخاطره و پس از طی ۷۲ ساعت مبارزه با از سویی امواج و از سویی دیگر نیروهای ارتش کوبا، فیدل و یارانش در زمانی غیر از آنچه نقشه‌اش را کشیده بودند و در مکانی دور از مکانی که قرارش را گذاشته بودند "گران‌ما" در ساحلی در جنوب غربی کوبا کناره گرفته و انقلابیونی که توانسته بودند از تمامی مخاطرات جان سالم به در ببرند به کوه "سیورا مااسترا" پناه ببرند و در آنجا خود را مخفی سازند. از اینجا بود که مبارزه مسلحانه بر علیه رژیم باتیستا آغاز شده و در مسیر زمان گسترش یافته و پس از کسب حمایت توده‌ها و جذب آنان به مبارزه توانست ظفرنمون گردد.

 Your browser may not support display of this image.

 Your browser may not support display of this image.

۱۹۵۹:روزهای پایانی سال ۱۹۵۸ روزهایی سرشار از هیجان و انتظار بودند. آنچه دو سال پیش کاملاً غیرممکن به شمار می‌آمد در شرف انجام بود. جنبشی که چریکهایی معدود پایه‌گذار آن بوده و با استفاده از امکاناتی بسیار محدود در خلال کمی بیش از دو سال از حمایتی توده‌ای برخوردار شده و در راه بود تا رژیم باتیستا را که از حمایت بیدریغ ایالات متحده آمریکا و مستشاران آن برخوردار بود سرنگون سازد. در این مدت نیروهای پارتیزانی کوبایی گام به گام به هاوانا نزدیکتر شده و سرانجام در آخرین روز سال ۱۹۵۸ وارد این شهر شدند. همزمان باتیستا که دریافته بود به‌هیچوجه نخواهد توانست سد راه موجی که در راه بود بشود، فرار را بر قرار ترجیح داده و در روز پایانی سال ۱۹۵۸ کوبا را ترک کرده و به ایالات متحده آمریکا فراری و پناهنده شد.  

پارتیزان‌های کوبا در خلال دوره‌ای که مبارزه مسلحانه گام به گام توده‌ای می‌شد از حمایت روزافزون تهیدستان، کارگران شهرها، دهقانان بی‌بضاعت روستاها، دانشجویان و جنبش عدالت اجتماعی برخوردار شده بودند و حال زمان آن رسیده بود که گامهایی در راه عملی کردن وعده‌ها و اهداف آن برداشته شود. سال ۱۹۵۹ سال گام برداشتن در این راه بود. انقلاب کوبا هنوز مسیر ایدئولوژیک مشخصی نداشت اما برخی از اهداف مشخص بودند. ارنستو چه گوارا در نخستین گامها عهده‌دار وظیفه بسیار مهم مبارزه با فساد اداری و مالی (رشوه‌خواری) شد. قیمت کالاهای مصرفی کاهش داده شده و نخستین گامها در راه نیل توده‌های محروم جامعه به رفاه اجتماعی برداشته شد.

 Your browser may not support display of this image.

۱۹۶۱:برنامه اصلاحات اجتماعی قدرتمندان تازه کوبا مورد پسند ایالات متحده آمریکا نبود. از سویی سرمایه‌های آمریکایی و سوددهی آنان با خطری جدی مواجه شده بود و از سویی دیگر ایالات متحده آمریکا نمی‌خواست دست‌یابی به قدرت را در مورد جریانی که از عدالت اجتماعی و رفاه برای همگان سخن می‌گفت در آمریکای لاتین که آنرا جزو منطقه قدرت خود می‌خواند قبول نماید. جان اف کندی، رئیس‌جمهور تازه به قدرت رسیده و دیگر صاحبان سرمایه و قدرت در واشنگتن نمی‌توانستند و نمی‌خواستند وجود کشوری را که گام در راهی تازه گذاشته و می‌توانست در این راه به پیروزی دست یافته و بدینگونه تبدیل به الگویی برای دیگران گردد قبول کند. تحریم همه‌جانبه کوبا که روز ۱۳ اکتبر ۱۹۶۰، چند ماه پیش از به قدرت رسیدن کندی آغاز شده بود، شتابی بالاتر گرفت. سیاستمداران ایالات متحده آمریکا می‌خواستند با استفاده از همان حربه‌ای که ۱۵۰ سال پیش از آن ناپلئون با هدف به زانو درآوردن بریتانیای کبیر به خدمت گرفته بود، کوبا را به زانو درآورند. بایکوت همه‌جانبه و بریدن شاهرگهای اقتصادی کوبا نخستین سلاحی بود که به کار گرفته شد. اما کندی و کوبائیهای فراری از انقلاب که در فلوریدا مستقر شده بودند نمی‌خواستند که صبر کنند و از این‌رو طرح یورش به کوبا (به همان شکلی که در سال ۱۹۵۶ فیدل و یارانش خود را به کوبا رسانده بودند ریخته شد. طرح‌ریزان این حمله در سی‌آی‌ای و به اجراگذاران کوبایی تصور می‌کردند که از حمایت توده‌های ناراضی برخوردار شده و کوبا را "آزاد" خواهند کرد. اما واقعیت چیز دیگری شد. حمله به خلیج خوک‌ها یکی از ناموفق‌ترین طرح‌های سی‌آی‌ای در تمامی تاریخ آن شد! سال ۱۹۶۱ سال درگیری شدید ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در مورد خواست شوروی برای تجهیز پایگاهی موشکی دارای توانایی اتمی بود. در خلال ۱۳ روز این بحران جهان در لبه آغاز جنگ جهانی سوم قرار گرفته بود. زورآزمایی دو ابرقدرت بخشی از جنگ سردی بود که در خلال ۱۵ سال با شدت تمام در جریان بود. فشارهای ایالات متحده آمریکا و عدم امنیتی که برای کوبا به وجود آمده بود کوبا را هر چه بیشتر به نزدیکی به اتحاد جماهیر شوروی و اقمار آن سوق می‌داد. در نیمه نخست دهه ۱۹۶۰ بخش بزرگی از نیروهای مترقی و انقلابی جهان به محکوم کردن شیوه‌های اتخاذی ایالات متحده آمریکا و دفاع از کوبا پرداختند.

 Your browser may not support display of this image.

۱۹۶۷:روز ۸ آگوست (۱۷ مرداد ۱۳۴۶) خبری از اعماق جنگلهای بولیوی توده‌های کوبایی و در پی آن توده‌های آگاه جهان را به حیرت فرو برده و اشک از چشمان آنان جاری نمود: "ارنستو چه گوارا"، یکی از رهبران و سمبلهای انقلاب کوبا پس از مقاومتی شدید در مقابل یورشی که از جانب سی‌آی‌ای برنامه‌ریزی شده و توسط ارتش بولیوی به اجرا درآمده بود، دستگیر شده و به قتل رسیده بود. چه گوارا که در پنج سال نخست پس از انقلاب کوبا در سمتهای گوناگون نقش مهمی را در به اجرا درآوردن سیاستهای داخلی و خارجی کوبا اجرا کرده بود و در این میان با بسیاری از چهره‌های مهم سیاسی آن روزها ملاقات و تبادل نظر و تجربه کرده بود، در سال ۱۹۶۵ با مردم کوبا و فیدل وداع گقته و برای حمایت مستقیم از انقلاب در گوشه و کنار جهان و برای به انجام رساندن وظایف انترناسیونالیستی خود و شرکت فعال در مبارزات آزادیبخش در ابتدا به کنگو و سپس به بولیوی رفته بود.

 Your browser may not support display of this image.

۱۹۷۰:در اثر انزوای اقتصادی و سیاسی ایالات متحده آمریکا کوبا در خلال دهه ۶۰ از سویی در زمره هدایت‌کنندگان جنبش کشورهای غیرمتعهد قرار گرفته (به همراه هندوستان، یوگسلاوی و تانزانیا) و از سویی دیگر به سوی انعقاد پیمانهایی با کشورهای اردوگاه به اصطلاح سوسیالیستی و در راس آن اتحاد جماهیر شوروی کشیده شد. از نظر تولیدی در دهه ۱۹۶۰ کوبا گامهای مهمی برداشت. از سویی کلیه شرکتهای خارجی در کوبا ملی شدند و از سویی دیگر بخش عمده زمین نیز، که پیش از این در تملک زمین‌داران بزرگ بود ملی گردید. در نیمه دوم این دهه کوبا هر چه بیشتر بر بهتر کردن برآورد تولید نیشکر و صادرات آن کمر بست. این عمل اثرات خوب و بد خود را به همراه داشت. از سویی تولید و برداشت نیشکر به اندازه کم‌سابقه‌ای بالا رفته و درآمد صادراتی کوبا را به شدت بالا برد. از سویی دیگر کوبا هر چه بیشتر در راه تبدیل به کشوری تک‌محصولی بود، کشوری که وابستگی بیش از اندازه به خریدار نیشکر تولیدی که بهایی بالاتر از بهای نیشکر در بازار آزاد این محصول پیدا می‌کرد، بود. اتحاد جماهیر شوروی نه تنها پول بسیار خوبی برای نیشکر کوبا می‌پرداخت، که وامهای مالی بسیاری با شرایطی بسیار خوب در اختیار این کشور می‌گذاشت. در سالهای اولیه دهه ۱۹۷۰ هدف تولید سالانه نیشکر ۱۰ میلیون تن تعیین گردید اما کوبا هرگز نتوانست به عمل درآوردن این هدف نایل آید و تولید حدود ۱۵ درصد کمتر از این میزان شد. این شکست منجر با آن شد که توده‌های کوبایی پروسه تصمیم‌گیری در زمینه تولید نیشکر را به زیر سئوال برده و بدینگونه بحث خلاقی در جامعه در مورد بسط دمکراسی در کشور در گرفت. در سال ۱۹۷۲ کوبا به عضویت پیمان اقتصادی "بلوک شوق" درآمده و بدینگونه به همکاریهای خود با کشورهای این بلوک عمق بیشتری داد. 

۱۹۷۶: در این سال قانون اساسی تازه کوبا که فرآورد بحثهای توده‌های مردم در این سالها بود پس از یک همه‌پرسی عمومی به تصویب رسید. به موجب مواد این قانون اساسی در تمامی انتخابات کوبا کاندیداتوری فردی و شخصی می‌باشند. در انتخابات توده‌ها نه به یک حزب و لیست انتخاباتی حزبی، که به فردی که تحت نام خود کاندید شده و به طور شخصی ضامن پایبند بودن به تعهدات و وعده‌های خود می‌باشد رای می‌دهند. البته نیروها، جریانات و سازمانهای گوناگون سندیکایی، سیاسی و اجتماعی اجازه و امکان دارند که حمایت احتمالی خود را از این و یا آن کاندیدا اعلام نمایند.

 Your browser may not support display of this image.

۱۹۸۵:سالهای بین ۱۹۷۵ و ۱۹۸۵ در تاریخ کوبا با افزایش نقش و قدرت دولت در هدایت و اداره تولید و کشور مشخص می‌شوند. شاخصه مهم دیگر در حیات تولیدی این سالهای کوبا، تاکید بسیار بر رشد صنعت در این کشور و قدم برداشتن در این راه می‌باشد. رشد تولید صنعتی داخلی و افزایش مبادلات تجاری با اتحاد جماهیر شوروی این امان را به کوبا داد تا قدمهایی در راه بالا بردن سطح رفاه اجتماعی بردارد. 

۱۹۸۸:در سال ۱۹۷۶، مدت کوتاهی پس از اعلام استقلال آنگولا (پس از سالها اسارت در یوغ استعمار پرتغال) و قدرت‌گیری جریانی نسبتا مترقی در این کشور، این کشور نو به پا خواسته در جنوب غربی آفریقا مورد حمله رژیم به غایت دست‌راستی، نژادپرستانه و آپارتایدی آفریقای جنوبی قرار گرفت. یکی از تنها کشورهایی که به درخواست کمک دولت آنگولا از نیروهای مترقی و انقلابی جهان پاسخ مثبت داد کوبا بود. مبارزه با آفریقای جنوبی و جریانات وابسته به آن که از حمایت مالی و تجهیزاتی ایالات متحده آمریکا برخوردار بودند، ۱۲ سال ادامه داشت و در سال ۱۹۸۸ با پیروزی آنگولا به پایان رسید.

۱۹۹۰: در پی سرمایه‌گذاری شدید اقتصادی، سیاسی و نظامی ایالات متحده آمریکا بر طرحی که رئیس‌جمهور این کشور رونالد ریگان برای پیروزی نهایی در جنگ سرد و در پی شکستهایی چند در زمینه‌های سیاسی، نظامی، تولیدی و اقتصادی در اتحاد جماهیر شوروی، گسترش میزان نارضایتی عمومی در جامعه و اجرای "گلاسنوست" و "پروسترویکا" در این کشور، پایه‌های بلوک شرق و در راس آن اتحاد جماهیر شوروی به لرزه افتاده و سرانجام فرو ریخت. این فروپاشی عواقب بسیار دشواری را برای کوبا نیز به همراه داشت. وابستگی بیش از حد کوبا به اتحاد جماهیر شوروی کار را به آنجا رسانده بود که بیش از ۸۰ درصد از تجارت کوبا با این کشور بود و بدینگونه پس از مشکلات بسیاری که سرانجام به نابودی اتحاد جماهیر شوروی منجر گردیدند، زیربنای اقتصادی کوبا به لرزش درآمد. همزمان ایالات متحده آمریکا فشار بر کوبا را شدیدتر از سابق کرد. هدف بدون شک آن بود که با استفاده از تمامی امکانات موجود کوبا را در هم ریزند. با بوق و کرنا در همه جا اعلام شد که مدت زیادی از عمر رژیم مسلط بر کوبا باقی نمانده و بزودی می‌توان آنرا نیز به گورستان تاریخ سپرد. پایین رفتن صادرات نیشکو به کاهش شدید واردات سوخت منجر شده و این کاهش به پایین رفتن تولید نیشکر، تا حدود ۵۰ درصد، انجامید. توده‌های کوبایی اما چنین خواستی نداشتند و طرح افتصادی دولت که برای مقابله با شرایط تازه ارائه شده و فشار شدیدی را به توده‌های کوبایی وارد می‌آورد به اجرا گداشته شده و با موفقیت روبرو شد. تا سر حد امکان خودکفا شدن در واحدهای تولیدی هدف دوران بحرانی آن روزها اعلام گردید.

 Your browser may not support display of this image.

۱۹۹۳:شرایط اقتصادی زندگی کوبائیها در نیمه اول دهه ۱۹۹۰ بسیار دشوار بود و رسانه‌های دنیای سرمایه‌داری هر روز خبر از وقوع انفجاری اجتماعی داده و می‌گفتند که عمر رژیم کاسترو همین امروز و فردا به پایان خواهد رسید. در کوبا اما توده‌ها که متوجه شده بودند اگر رژیم کنونی در هم بریزد تمامی دستاوردهای مثبت انقلاب نیز در هم ریخته و از بین خواهند رفت، در مقابل سختی‌ها مقاومت کردند. در زمینه سیاسی گام بزرک دیگری در راه گسترش دمکراسی در کشور برداشته شده و قانونی به تصویب درآمد که به موجب آن انتخابات به مجلس ملی کوبا نیز، همانند انتخابات به شوراهای محلی و شهری مستقیم شدند.

 Your browser may not support display of this image. 

۱۹۹۸:از سال ۱۹۹۳ کوبا برای رشد افتصاد خود و کسب امکاناتی بیشتر در دو راستا اقدام کرد. اقدام اول که تنها پیاوردهای مثبت داشته تلاش برای بالا بردن تجارت با دیگر کشورهای آمریکای لاتین و کشورهایی چون ویتنام و چین بوده است. در این راستا از سالهای پایانی دهه ۱۹۹۰ کوبا برای برقراری تجارتهای غیرمتداولی چون سوخت در مقابل بهداشت و دارو نیز تلاش کرده و موفق بوده است. اقدام دوم تلاش برای گسترش توریسم با کوبا بوده است. بالا رفتن تعداد توریستها همزمان با آوردن ارز مورد نیاز کشور مشکلات اقتصادی و اجتماعی تازه‌ای برای کشور به بار می‌آورد. رواج دو نوع "پزو" (واحد پول کوبا)، رواج دوباره شرکتهای خصوصی و امکان مالکیت خصوصی بر لوازم تولیدی و ظهور دوباره برخی از زایدات ناسالم جوامع (مانند روسپیگری) هر چند در ابعادی کوچک نمونه‌هایی از این قبیل مشکلات می‌باشند.

۲۰۰۲:چند ماه پس از ماجرای ۱۱ سپتامبر و در پی آن حمله نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا به افغانستان، جرج دبلیو بوش رئیس‌جمهور این کشور بار دیگر لبه تیز حملات تبلیغاتی و سیاسی به کوبا را از سر‌ می‌گیرد. بار دیگر بودجه کلانی به شکل رسمی به تلاش برای ساقط کردن دولتی در کشوری بیگانه اختصاص داده می‌شود. ایالات متحده آمریکا که در مورد رشد نیروهای چپ در آمریکای لاتین و نزدیکی و همدردی این جریانات با کوبا بسیار حساس است از امکانات خود بهره می‌جوید تا مگر پایه‌های حکومت کوبا را در هم بریزد. اما مردم کوبا این بار نیز بیدارند! اعتراضات وسیعی با شرکت بیش از ۹ میلیون نفر در ۸۰۰ محل در روز ۱۲ جون نمونه‌ای از این خیزشهای مردمی است. در خلال روزهای ۱۵ تا ۱۸ جون، ۹۹ درصد از مردم کوبا در یک همه‌پرسی عمومی به قانون اساسی این کشور و با وفاداری به سوسیالیسم در این کشور رای مثبت داده و اقدامات ایالات متحده آمریکا را محکوم کردند.

۲۰۰۷:در ماه جون مقررات مربوط به حداکثر زمان محرمانه بودن اسناد در ایالات متحده آمریکا سازمان جاسوسی و ضدجاسوسی  سی‌آی‌ای را ناچار ساخت تا صدها سند را که به "جواهرات خانوادگی" موسوم هستند علنینماید. به موجب این مدارک سازمان جاسوسی ایالات متحده آمریکا در خلال ۵۰ سال اخیر بارها و حتی در همکاری با مافیا تلاش کرده است فیدل کاسترو را به قتل برساند. گفته می‌شود که در این مدت بین ۶۳۸ تا ۷۳۴ بار نقشه قتل کاسترو کشیده شدهاست. این نقشه‌ها با استفاده از سناریوهای گوناگون طرح شده و تا اندازه‌های مختلف به اجرا درآمده‌اند. 

 

۲۰۰۸:در خلال۱۰ سال اخیر رویدادهای مثبت در آمریکای لاتین و رشد تجارت نوپای کوبا شرایط نوینی را در این کشور به بار آورده است. کالاهای الکترونیکی بسیاری به بازارهای کوبا راه یافته و به خانه‌ها و زندکی روزمرهکوبائی‌هاراه باز کرده‌اند. فیدل کاسترو که به دلیل بیماری از روز ۳۱ جولای ۲۰۰۶ وظایف خود را به رائول کاسترو، برادر و همرزمش در دوران انقلاب کوبا و معاون رئیس‌جمهور محول کرده بود، در روز ۱۹ فوریه اعلام کرد که نمی‌خواهد او را کاندید ریاست‌جمهوری کنند. در انتخابات رائول کاسترو به ریاست‌جمهوریانتخاب شد. "کارلوس لاگه" و "فلیپ پرز روکه" که هم اکنون به ترتیب معاون رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه کوبا هستند از نسل دومی هستند که بزودی قدرت را در کشور به عهده خواهندگرفت. 
 

نادر ثانی؛

چهارشنبه ۳۱ دسامبر ۲۰۰۸؛ ۱۱ دی‌ماه ۱۳۸۷

nader.sani@gmail.com

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب نادر ثانی  در سایت پژواک ایران 

*نادر ثانی  [2022 Mar] 
*نادر ثانی: کتابی که باید خواند؛ "شکل‌گیری چریک‌های فدائی خلق و نقد تاریخ جعلی" نوشته‌ای از رفیق اشرف دهقانی  [2021 Nov] 
*همزمان با تحریم‌ها، کووید ۱۹ و انتخابات، ایران شاهد افزایش بی‌سابقه میلیاردرهاست!  [2021 Jul] 
*نگاهی به کشتار در غزه و برخوردهایی چند به آن  [2021 May] 
*نگاهی به کشتار در غزه و برخوردهایی چند به آن  [2021 May] 
*بار دیگر فاجعه‌ای مرگبار در افغانستان!   [2021 May] 
*نادر ثانی: آزموده را آزمودن خطاست!  [2021 Mar] 
*سگان زنجیری سرمایه‌داری بار دیگر فاجعه آفریدند!  [2021 Feb] 
*سلاخی حقیقت در پوشش یک مرگ!   [2021 Feb] 
*مبارزه را به یاد داشته باش، مبارز رفتنی‌ست! سِوِن ولتر: چرا کمونیست هستم؟  [2020 Nov] 
*مرگ شجریان و مواضع فرصت‌طلبان  [2020 Oct] 
*و زمین گرد نبوده و مسطح است! قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ و رسوایی «اصلاح‌طلبان»  [2020 Sep] 
*من و کافکا  [2017 Jul] 
*من نه می بخشم و نه فراموش می کنم!  [2016 Oct] 
* مصاحبه با یک ساواکی و جرم های اشرف دهقانی   [2016 Jul] 
*کلارا زتکین، مبارزی آگاه و خستگی‌ناپذیر !  [2016 Mar] 
*بهتانی بهت‌انگیز یا بهت‌انگیزیِ این بهتان؟  [2015 Jul] 
*بر زمینت می‌زند نادان دوست!  [2012 Jul] 
*"چریکهای فدایی خلق و بختک حزب توده خائن"؛ نگاهی به گذشته، برای ساخت آینده  [2012 Jul] 
*آرش کمانگیر و طالبان ما  [2011 Jul] 
*چشم در برابر چشم، عقل بی عقل  [2011 Jun] 
*یاد چریک فدائی خلق رفیق کبیر امیرپرویز پویان، همشهری خوب کارگران، گرامی باد!  [2011 May] 
*حمله نيروھای جنایتکار ارتش مزدور و وابسته به امپریالیسم عراق به نيروھای سازمان مجاھدين را محکوم کنیم!  [2011 Apr] 
*لانه جاسوسی جمهوری اسلامی در استکهلم در معرض خشم آنان که خواهان سرنگونی کليت اين رژيم می‌باشند!   [2009 Jun] 
*نابود باد جمهوری اسلامی و "عدالت" غيرمردمی‌اش!   [2009 Jun] 
*تبرئه در بارگاه خلیفه!  [2009 Apr] 
*چشم در مقابل چشم، یا جنون مجازات در جمهوری اسلامی   [2009 Mar] 
*گوشه‌ای از رویدادهای کوبا در خلال ۵۵ سال گذشته  [2008 Dec] 
*تجاوزگری امپریالیسم و ضرورت انقلاب!  [2008 Dec] 
*دزدی ناشیانه، آن هم در روز روشن!   [2008 Dec]