PEZHVAKEIRAN.COM دلواپسان و دوگانه رهبری-بیت رهبری
 

دلواپسان و دوگانه رهبری-بیت رهبری

 

 
اگر این روایت را بپذیریم، این پرسش طرح می‌شود که چرا باز هم ۵۹ نفر مخالفت کردند؟
 

 

الف: دلواپسان و دوگانه رهبری-بیت رهبری
کوچک‌زاده کاغذی را در دست گرفته است تا از او عکس بگیرند و همه فریادش را بشنوند. روی کاغذ  نوشته شده است:  «مجلس از تصمیم لاریجانی و شمخانی و حجازی تبعیت کرد، در برجام ما نکردیم.» شاید راز اختلاف رأی مخالفین کلیات و جزئیات همین باشد؛ مخالفین کلیات از ۱۰۰ نفر به ۵۹ نفر در جزئیات کاهش یافت. در حالیکه انتظار می‌رفت جلسه جزئیات جنجالی‌تر و پرهیاهوتر از جلسه کلیات باشد، اما در بیست دقیقه و با مخالفت کمتری جزئیات تصویب شد.
 می‌توان حدس زد آنچه که از آن به جلسه شب گذشته لاریجانی و شمخانی و حجازی یاد می‌کنند، در این تصمیم و رأی تأثیر داشته است. نام کم‌تر شنیده شده و مهم در این میان «حجازی» است. حجة الاسلام حجازی از اعضای بیت رهبری است. اگر این روایت را بپذیریم، این پرسش طرح می‌شود که چرا باز هم ۵۹ نفر مخالفت کردند؟ حدود ۴۰ نفر از مخالفین روز اول، به موافقین پیوستند، اما دلواپسان بر مخالفت خود اصرار کردند. پس از رأی‌گیری کوچک‌زاده فریاد می‌زد: «این تصمیم رهبری نیست. این تصمیم لاریجانی و شمخانی و حجازی است که مجلس به آن تن داده». 
ب:اطلاعیه دفتر رهبری و نفی دوگانگی
در واکنش به تأثیر حجازی در تصمیم و رأی مجلس، دفتر مقام معظم رهبری «نقش مستقل برخی از مسئولین دفتر معظم‌له» در روند تصمیم مجلس خلاف واقع و نامعتبر اعلام می‌کند. «نقش مستقل» را هر گونه تفسیر کنیم، سخن کوچک‌زاده نادرست است. نقش مستقل یا به معنای نفی کامل دخالت است یا به این معناست اگر نقشی بوده، با هماهنگی بوده و نه مستقل و خودسرانه. کوچک زاده، از نقش حجازی در تصمیم مجلس سخن می‌گوید؛ اما دخالت حجازی را از رهبری جدا می‌کند و نقشی مستقل برای او می‌سازد. بیانیه دفتر مقام معظم رهبری بدین معناست که اعضای بیت دخالت نمی‌کنند و اگر دخالت کنند، این دخالت مستقل نیست؛ پس القای جدایی میان اعضای بیت رهبری و رهبر نادرست است.
آنچه کوچک‌زاده فریاد می‌زد و آنچه روی کاغذ نوشته بود، جداسازی و تفکیک اعضای بیت رهبری از رهبری است. کوچک‌زاده دوگانه‌ای را می‌سازد. او می‌گوید رهبری چیزی می‌گوید و بیت رهبری چیزی دیگر.  اما بیانیه دفتر رهبری «نقش مستقل» اعضا را نفی می‌کند. اعضای بیت یا چیزی نمی‌گویند یا اگر گفتند مستقل نیستند و این دوگانگی نفی می‌شود. روشن است که القای این دوگونه به تضعیف جایگاه رهبری می‌انجامد و واکنش بیدرنگ بیت برای نفی این تفکیک و دوگانگی است.
ج:دلواپسان، اصرار بر هویت؛ گریز از تقابل با رهبر
اما چرا بازهم دلواپسان با وجود اینکه لاریجانی گفته است «کشور» تصمیم گرفته است به هیاهو و مخالفت با برجام برمی‌خیزند؟ آن‌ها حاضرند به دوگانگی بیت رهبری و رهبری دامن بزنند و در اقدامی نادر، نام حجازی را بر زبان‌ها بیاندازند، اما دست از مخالفت برندارند.
دلواپسان مجبور بودند به این دوگانگی دامن بزنند. حجازی را از «رهبری» جدا کنند و نقش او را «نقشی مستقل» بدانند. دلواپسان از سویی شنیده بودند که در جلسه ای میان لاریجانی و شمخانی و حجازی چنین تصمیمی گرفته شده است. برخی از مخالفین کلیات، در جزئیات به موافقین پیوستند . به گمانم آن‌ها، تصمیم شمخانی و حجازی را تصمیم «نظام» دانسته‌اند و از مخالفت خود به سود تصمیم نظام دست شستند. آن‌ها نمی‌خواستند میان حجازی – و حتی شمخانی- و رهبر فاصله ای بیاندازند.
دلواپسان نمی‌خواهند از این مخالفت دست بردارند. اما در مقابل خود نام «حجازی» را می‌بینند؛ «یکی از اعضای دفتر رهبری». آن‌ها برای اینکه متهم به ایستادن در برابر رهبری نشوند، به القای این دوگانه رو می‌آورند. حجازی را از رهبر جدا می‌کنند و در مقابل او می‌ایستند؛ نه در مقابل رهبر. حاضرند به مخالفت خود ادامه دهند، اما دوگانه بیت رهبری- رهبری را بسازند و فریاد بزنند. کوچک زاده را به یاد بیاوریم که فریاد می‌زد: «این تصمیم رهبری نیست. این تصمیم لاریجانی و شمخانی و حجازی است که مجلس به آن تن داده». 
روشن است که کوبیدن بر طبل این دوگانگی، تبعات خطرناکی خواهد داشت و باید بیدرنگ در مقابلش ایستاد. دفتر مقام معظم رهبری جلوی این دوگانگی می‌ایستد و «نقش مستقل» را نفی می‌کند.
اما چرا دلواپسان بر مخالفت خود اصرار دارند؟ پاسخ را باید در بقای هویت آنان جست. موافقت با برجام، نفی هویت آنان بود. هویت دلواپسان چه در زمان دولت گذشته و چه در زمان انتخابات و چه در زمان دولت یازدهم به داستان انرژی هسته ای گره خورده بود. آنان در انتخابات، دوگانه مقاومت و وادادگی را ساختند و فریاد زدند. همواره دولت را نفی عزت و پذیرش ذلت متهم کردند. ژنو و لوزان و وین را ترکمانچای خواندند. تحصن و تجمع  و سخنرانی کردند.  چند همایش برگزار کردند. به شهرهای دور و نزدیک رفتند و علیه دیپلماسی هسته ای دولت یازدهم گفتند و گفتند و گفتند. پوستر و فیلم و مقاله و جک و ... ساختند. روز تصویب کلیات، در مجلس کاغذ به دست گرفتند و نوشتند ما مخالف برجامیم؛ در حالیکه همه می‌دانستند. آن‌ها نمی‌توانند، تمام هویت و هستی‌شان را یکشبه از دست بدهند. هویتشان نفی خواهد شد. اگر هویتشان نفی شود، دیگر نیستند. دلواپسان نمی‌توانستند نتیجه «تصمیم لاریجانی و شمخانی و حجازی» را بپذیرند. نمی‌توانستند.
د: مشکل نو دلواپسان پس از اطلاعیه بیت رهبری
پس از اطلاعیه بیت رهبری، دلواپسان با مشکلی نو مواجه می‌شوند. در نگاه بسیاری از کارشناسان و اهالی سیاست، خطاب بیت رهبری به سوی تفکیک و جداسازی ای است که دلواپسان بدان دامن زدند.
 آنان می‌خواستند با تفکیک بیت رهبری از رهبر، خود را از تقابل با رهبر رهایی بخشند، اما اطلاعیه بیت رهبری، گویا نهیبی به آنان بود. دلواپسان در این مرحله باید خود را از این خطاب برهانند و گرنه ضربه ای بر آنان است.
ترفند ساده آنان پس از اطلاعیه این است که اطلاعیه را خطاب به مخالفان خود قلمداد کنند. کیهان تیتر میزند: «پشت پرده خبری نبود؛ مدعیان پاسخگو باشند» و ادعا می‌کند که حجت الاسلام حجازی در «جلسه سه نفره شب گذشته» نبوده. کیهان مدعی است که لاریجانی و باهنر با نام حجازی و «آنکه خودتان میدانید» برخی از نمایندگان را فریب داده‌اند. تیتر هفته نامه رسایی هم همسو با کیهان است و ادعا می‌کند که «رأی مجلس مخدوش است»؛ زیرا به نمایندگان اطلاعات غلط داده‌اند و دفتر رهبری حمایت از طرح برجام را تکذیب کرد. زاکانی جلسه سه نفره را «دروغ محض» نامید.
پیش از اطلاعیه، دلواپسان با پذیرش نقش یکی از اعضای بیت رهبری، به تفکیک میان دفتر رهبری و رهبر برای رهایی از تقابل با رهبری رو آوردند و پس از اطلاعیه، اساساً نقش دفتر رهبری را نفی کردند و آن را ساخته حامیان برجام دانستند. آن‌ها علاوه بر حفظ هویت خود، باید خود را از تقابل با رهبری دور نگه دارند. آنان سعی کردند که نفی «نقش مستقل» را به نفی نقش تفسیر کنند و اصل جلسه را نفی کردند. ادعایی که با واکنش صریح لاریجانی مواجه شد: «به عنوان یک موجود زنده نمی توانم درباره حضورم در جلسه ای تخیل کنم.» کلمات لاریجانی روشن است؛ جلسه ای بوده است. خود دلواپسان هم میدانند که جلسه ای بوده و الا در مجلس کاغذ به دست نمیگرفتند و آن دوگانه بیت رهبری-رهبری را نمیساختند و از همان اول جلسه را نفی میکردند و میدانستند که لاریجانی پس از نفی جلسه، جلویشان خواهد ایستاد؛ اما آنها میخواستند ضربه آخری که بهشان میخورد ضربه تکذیب لاریجانی باشد نه اطلاعیه بیت رهبری. این ضربه آخر بخشی از تقابلشان با رهبر را خواهد پوشاند.
هـ: دلواپسان، خانه نشینی احمدی نژاد، هویت و گریز از تقابل
 این دوری از تقابل را –علیرغم دیدگاه‎هایشان- پس از خانه‎نشینی یازده روزه محمود احمدی‎نژاد می‎توان دید. در روزهای نخست، آنان خانه‎نشینی را به بیماری و کسالت تقلیل دادند و تلاش می‎کردند این خانه‎نشینی را به گونه‎ای تفسیر کنند که قهر و تقابل با رهبری نباشد. روایت مرتضی آقاتهرانی را در روزهای نخست خانه‎نشینی به یاد بیاورید. بعدها آنان ارادت خود به احمدی‎نژاد را به گونه کامل نفی نکردند؛ احمدی نژاد بخشی از هویت آنان بود. دلواپسان با تقسیم احمدی‎نژاد به پیش از خانه‎نشینی و پس از آن، خود را مرید احمدی‎نژاد متقدم کردند و به نقد احمدی‎نژاد متأخر پرداختند و اشتباهات و تقصیرها را به گردن «رفیق بد» انداختند؛ اما امان از «زغال خوب». آنان خود را «جبهه سوم تیر» نامیدند و احمدی‎نژاد سوم تیر را می‎خواستند؛ آنان هیچ‎گاه، نفی کامل احمدی‎نژاد را نپذیرفتند. رفتار آنان تا پایان دولت احمدی‎نژاد، حتی پس از خانه‎نشینی، حمایت بود؛ اما نمی‎توانستند مانند گذشته از او حمایت کنند. اگرچه هنوز هم گاهی از کلماتشان آرزوی بازگشت احمدی‎نژاد شنیده می‎شود. روح الله حسینیان همین چند هفته پیش گفته بود.
احمدعلی چایچی؛ شماره ۲۳ دوهفته نامه روشن

منبع:پژواک ایران