حداد عادل: مراقب باشیم زمینه برای نفوذ دشمن به وجود نیاوریم
اخیرا هیاتی به سرپرستی دکترغلامعلی حداد عادل به چین اعزام گردیده ومرتضی صفارهرندی وزیرارشاد دولت احمدی نژاد ومعاون سابق حسین شریعتمداری درروزنامه کیهان گزارشی ازآن سفررا ارائه کرده است که بطورآشکاری “نفود” جاسوسان را دردستگاه رهبری بخوبی نشان می دهد.
قبل ازافشای موارد واطلاعات تخلیه شده توسط مقامات اطلاعاتی چینی لازم به توضیح است که جاسوسی بیگانگانگان وداشتن عناصرنفوذی دربیت رهبری نظیرسعیدامامی جاسوسی اسراییل یا حجت الاسلام سلمان صفوی که سه روز بعد ازانتخابات 88 گزارش کامل کودتای سیاسی -نظامی را به عرض سفرای غربی وژاپن درمنزل سفیرآلمان رسانده بود امری کاملا شناخته شده وبدلیل تکرارعادی تلقی می شود
صفارهرندی می گوید:
” چینی ها اولین باربا احزاب سیاسی کشور ما (حمعیت موتلفه اسلامی) تماسهایی گرفته بودند، چون نگاهشان رو به آینده بوده وتصورمیکردند احزاب در کشور ما، آیندهسازند و آینده را رقم میزنند. یکی دو تا ازاینگونه دعوتها داشتند و بعدها دستگیرشان شد که نقش اصلی وتعیینکننده در ایران، بر عهده جایگاه رهبری است و بعد در ذیل آن، جایگاه مشورتدهنده به رهبری که همان «مجمع تشخیص مصلحت نظام» است، قرار دارد و درنهایت، به این نتیجه رسیدند که از طریق مجمع تشخیص این رابطه را برقرارکنند وتقریباً دو سال طول کشید تا این رابطه ازطریق مجمع برقرارشد.”
توجه کنید که وی مخصوصا مجمع تشخیص مصلحت را مطرح می کند تا نگاهها به سمت هاشمی رفسنجانی ونه بیت رهبری وجمعیت موتلفه اسلامی برود که آقای اسدالله عسگراولادی رییس اتاق بازرگانی ایران وچین مسئول آن وحجم رابطه اقتصادی با چین را از2 میلیارددلاردرسال درقبل ازدوره احمدی نزاد به 50 میلیارددلاردرسال قبل و عمدتا با واردات اجناس بنجل چینی همراه با توقیف دارایی های ایران درآن کشور رسانده است.
صفارهرندی درطرفداری ازچین با خودباختگی علنی حتی نسبت به مقامات حزب کمونیست چین کاسه داغترازآش شده وادعای مقام چینی درتعریف آن کشوربه یک مملکت درحال توسعه را ناشی ازتواضع آنها می نامد ومی گوید :
” آنها (چینی ها) میدانند برای تحقق برنامه چشمانداز بلندمدتشان که اسمش را «رؤیای چین» گذاشتهاند و طی آن چین ازحالت کشوری که همچنان درحالتوسعه است، لاجرم باید ارتباطاتشان را با جهان بازتعریف کنند تا درسال 2049 به صورت یک کشورپیشرفته متوسط ظاهر خواهد شد. (این تواضعی که دارند و اشاره میکنند که هنوزتوسعهیافته نیستند، برای آدم جذاب است!) “
وی درادامه خوباختگی خود دربخش دیگری ازمصاحبه خود با خبرگزاری امنیتی فارس می گوید
” چین درحال حاضر، به لحاظ ذخایر ارزی غنای بالایی دارد. خودشان میگویند ذخایرشان سه هزار وششصد میلیارد دلاراست که فکر میکنم حداقلش را میگویند. شاید بشود گفت که درحقیقت حدود پنج هزارمیلیارد دلارذخیره ارزی دارند،”
صفارهرندی ازمیان هزاران شرکت معظم چینی تنها به گردش مالی 46 میلیاردی شرکت هوآوی که پیمانکاراصلی فیلترینگ اینترنت و رهگیری وشنود سیستم تلفنهای موبایل کشور برعلیه مخالفان بوده است اشاره کرده وبااستناد به تخصیص 10% بودجه آنان به تحقیق وتوسعه سعی می کند باصطلاح نظرمسئولین کشوررا به این مهم جلب نماید درحالیکه اختصاص 10% درآمد مخابراتی کشوری نظیرایران که مهمترین مشغله مقامات مخابراتی وتکنولوژی اطلاعاتی آن کنترل امنیتی مخالفان ودرآمدهای چندصدهزارمیلیاردی توسط سرداران سپاه کت وشلوارپوش درآن می باشد چه ارتباطی به یک صنعت تکنیکی باارزش افزوده بالا دارد (سرنوشت شرکتهای ایرانسل و واگذاری سهام ومدیریت مخابرات را به سپاه پاسداران درنظرداشته باشید)
” دراین بین به نظرم این نکته جالب باشد که در یکی از دیدارها از شرکت هوآوی، اعلام کردند سال گذشته 46 میلیارد دلار و امسال نزدیک به 60 میلیارد دلار گردش حساب دارند، 170 هزار نفر کارمند در این شرکت حضور دارند و بخش اعظمی از کارمندان در قسمت تحقیق و پژوهش مشغول به کار هستند و 10 درصد از بودجه را برای تحقیق و توسعه تخصیص دادهاند درحالیکه بودجه درنظرگرفته شده برای همین موضوع در ایران، در حدود یک تا دو میلیارد است و از این میزان اگر بتوانیم حدود ششدهم درصد را مهیا کنیم، کار بسیار بزرگی انجام دادهایم.”
صفارهرندی درحالیکه ادعای برخورداری چینی های سوداگر ازذخیره ارزی 5 هزارمیلیارددلاری رامی کند دست به اعترافی وحشتناکی می زند وآن اینکه برای برنامه توسعه اقتصادی خود تا سال 2025 که نام آنرا “یک کمربند، یک جاده” گذاشته اند طی ده سال آینده تنها به 600-500 میلیارددلارسرمایه نیازدارند وپس ازآن مازاد ارز دارند که باید آنرا درخارج ازکشورسرمایه گذاری کنند که دربخش های بعدی توضیح خواهیم داد تا عمق فاجعه برای ملت ایران روشن گردد. صفارهرندی می گوید:
” دردیدارما با یکی از مدیران استراتژیک چین که جزو طراحان این سیاست اقتصادی بود واسم این طرح را «یک کمربند، یک جاده» گذاشتهاند؛ مطرح شد که چینیها برای ساختن خودشان، حداکثربه 500 تا 600 میلیارد دلار نیاز دارند و بقیه این پولها اضافه است و آنها را باید دربیرون ازمرزها سرمایهگذاری کرد. نگاه آنها دراین مورد هم بیشتر سرمایهگذاری درهمسایگان غربیشان است؛ یعنی هند وآسیای میانه وغرب آسیا.”
صفارهرندی بدون اشاره به بدهی 12 هزارمیلیارددلاری آمریکا به چین که قاعدتا می بایستی موجب خشم ولشکرکشی چینی ها به منافع آمریکا درسراسرجهان برای وسول طلب هایش بشود ونحوه تامین چنین اعتباری، درحالیکه آن کشورنیز نظیرایران هواپیمای بدون سرنشین ورادارگریزآمریکا را شکارکرده وبروش مهدسی معکوس درحال کپی برداری ازآن می بانشد ولی دشمنی ومخالفت با آمریکا حتی برسرمساله تایوان ودریای چینی را فدای منافع کلان خود کرده می گوید:
” دراین میان، (چینی ها) ادعا دارند که ما بههیچوجه با آمریکا واروپا درگیری نداریم ومیخواهیم کارخودمان را بکنیم، البته این عدم ورود ما به جنگ و پرهیز ازتنش به معنای پذیرش شرایط تحمیلی آمریکا نخواهد بود. به نظر من این ادعای آنها درست است و آنها سعی میکنند از بروز درگیری و تنش پرهیز جلوگیری کنند، ولی آنجایی هم که احساس کنند طرفشان در حال سوءاستفاده است تا پای جنگ هم جلو میروند. نمونهاش همین چند سال پیش بود که هواپیمای آمریکا استیلت را به پایین کشیدند و قطعاً تا الآن از طریق مهندسی معکوس، از روی آن کپی هم کردهاند.”
پایان بخش اول
اخیرا هیاتی به سرپرستی دکترغلامعلی حداد عادل به چین اعزام گردیده ومرتضی صفارهرندی وزیرارشاد دولت احمدی نژاد ومعاون سابق حسین شریعتمداری درروزنامه کیهان گزارشی ازآن سفررا ارائه کرده است که بطورآشکاری “نفود” جاسوسان را دردستگاه رهبری بخوبی نشان می دهد. دربخش قبل به بخشی ازنحوه نفوذ مقامات چینی به دستگاه رهبری ایران ونفوذ پذیری افرادی درحاکمیت ومصادرمهم نظیرغلامعلی حدادعادل، مرتضی صفارهرندی، اسدالله عسگراولادی و…اشاره شد واینکه به بخشی ازاطلاعات تخلیه شده اشاره می کنیم.
مرتضی صفارهرندی درکمال آرامش به بازگویی جاسوسی مقامات چینی ازهیات ایرانی پرداخته می گوید:
” یکی ازاولین سؤالات آنها ازگروه ایرانی والبته با نگرانی این بود که: «ما میخواهیم بدانیم شما بعد ازبرجام چکارمیکنید وچه اهدافی دارید؟»
وخود وقیحانه می گوید:
” به نظرم ازجهاتی حق هم دارند، چون بارها دیدهاند که برخی ازجریانات تأثیرگذاردردیپلماسی ما، میخواهند تکلیف روابط با غرب را مشخص کنند وبعداً بقیه کشورها را ذیل آن رابطه تعریف کنند. تعریف اصلی ما ازسیاست خارجی این نیست وگسترش روابط با همسایگان، کشورهای اسلامی وکشورهای عدم تعهد و … دراولویت است، اما واقعاً اگر دل برخی از افراد را، که من وشما آنها را میشناسیم (یعنی اصلاح طلبان واعتدالیون وسایرنیروهای داخل وخارج) واسمشان اصلاً مهم نیست ودراصل، رسمشان مهم است، کاوش کنید، تمایل به رابطه با غرب را بهراحتی میبینید.”
بعبارتی ازنظرامثال حدادعادل وایشان بعنوان نمایندگی خط رهبری با تکلیف رابطه با دنیای توسعه یافته وغرب باید ذیل رابطه با شرق باشد تامعنی استقلال ما محفوظ بماند ! وسیاست خارجی کشورکه رهبری مدعی کنترل کامل آن است توسط افرادی که خبرنگارسایت امنیتی فارس نیوز وایشان براحتی تمایل رابطه به غرب آنها را بعنوان وابستگی می شناسند (روحانی، هاشمی، خاتمی، کروبی وموسوی ودیگران) سیاست خارجی نظام نیست اما آبا ادعای ایشان درخصوص رابطه با کشورهای همسایه واسلامی وعدم تعهدها صحت دارد نگاهی به مواضع کشورهای عربی حوزه خلیج فارس یا آفریقایی نظیرمصر ولیبی و حتی سودان که بعد ازصرف آنهمه اعتبار وکمکهای مالی درکنارنیروهای ائتلاف عربی دریمن برعلیه ما می جنگند مطلب را ازتوضیح بی نیازمی کند.
صفارهرندی وحداد عادل با فراموش کردن فرصت طلبی مقامات دولت چین درتحریم های بین المللی علیه کشورما ازطریق همدستی با آمریکا و بلوکه کردن وجوهات ناشی ازخریداری نفت وگازتوسط آن کشور و نابودی صنایع تولیدی وکشاورزی کشورمان با اجناس بنجل وگران خود به ایفای نقش وکیل حافظ منافع چین پرداخته می گوید:
” چین هم این نگرانی را دارد که نکند نگرش ما به آنها ابزاری باشد، ولی وقتی با جایگاهی حرف میزنند که میدانند که عمق استراتژیک تصمیمگیری کشوراست؛ یعنی جایگاه رهبری و وقتی ازاین جایگاه خواستند بشنوند که راه ما پس ازبرجام چه خواهد بود؟ ما هم به آنها اطمینان دادیم که یک کشورمستقل هستیم وبعد ازانقلاب اسلامی، اجازه ندادهایم که سیاستهایمان درخارج ازکشورپایهریزی شود.”
و می افزاید:
” ما گفتیم تا جایی که میدانیم، درایران تصمیم براین است کشورهایی که دردوران سختی تحریم به ما دست همراهی دادهاند، پس ازبرجام با ناسپاسی روبرونشوند ودستهای آنها را پس نمیزنیم وبه سراغ کسانی که دردوران تحریم برماسخت گرفتهاند، نمیرویم.”
لازم به توضیح است که کشورهایی نظیرچین وهند وکره ودیگران که دارای روابط اقتصادی با ایران قبل ازاعمال تحریم ها بوده وبا شروع تحریم ها اقدام به ضبط بدهی ها، پرداخت اقساطی با پول ملی خود و تهاترآن با جنس های بنجل خود کرده اند وبرخی نیزنظیرچین حیا راقورت داده و دارایی ایران را سرمایه گذاری نزدخود فرض کرده تا پس ازرفع تحریم ها آنها را به ایران عودت بدهند ظاهرا مقامات چینی به طرفهای ایرانی اعلام کرده اند که اموال فوق بعنوان ضمانت یا بخشی ازتسهیلات فایننسی خواهد بود که ایران درواگذاری پروژه های آتی خود به آن کشورخواهد داد لذا ادعای اینکه این کشورها در روزهای سخت درکنارایران بوده ولذا اکنون دردوره پساتحریم ایران فداکاری های این کشورها را فراموش نخواهد کرد یک خودفریبی وخودفروشی آشکاراست بنظرمی رسد این سهمیه بخشی ها ترجمان سخنان روحانی باشد که صراحتا می گوید دلواپسان نگران منافع دوران تحریم دردوره پساتحریم وبعدازاجرای توافق یا برجام نباشند وسهم آنها محفوظ خواهدبود.!
صفارهرندی ازقول حدادعادل تعبیرجالبی راخطاب به طرف چینی چنین نقل می کند:
” اینکه میبینید کشورهای غربی به صورت سلسله واربه تهران میآیند، برای آوردن عذر تقصیراست ومیخواهند به خاطرخطاهایی که مرتکب شدهاند، معذرتخواهی کنند، اما ما میدانیم که چین به خاطرعمیق ترکردن راههای گشوده شده قبلی میآید وچنین نگاهی داریم. ماهم دنبال عمق بخشی واصلاح این رابطه هستیم.”
حدادعادل نابودی صنایع وکشاورزی کشور که به تعطیلی 50% کارخانه ها ومجتمع های کشاورزی انجامیده است راههای گشوده شده قبلی نامیده که بایدعمیق ترشود ! وی سپس به چینی ها اطمینان واین کد را می دهد که برخلاف چین خط مشی رژیم درمقابل غربی ها سخت خواهد بود وی می گوید:
” به همین خاطراست که اگرقدری سفت بگیریم، غربیها باطنهایشان را آشکارمیکنند، مثل شرایطی که پژومیخواهد علیه کشورما اعمال کند درحالیکه باید عذرخواهی کند. این موضوع خیلی برای چینیها مهم بود که اصل موضوع و برنامه ما را از زبان خودمان بشنوند.”
صفارهرندی آنگاه لب به اعترافی می گشاید که نشاندهنده آگاهی کامل رهبری وحامیان وی به نابودی اقتصادایران توسط چینی ها می باشد حتی خبرگزاری امنیتی فارس نیزاین فراز را برای این پاراگراف انتخاب کرده است ” نگاه آنها(چینی ها) به ایران برای سرمایهگذاری است، یا به عنوان یک مصرفکننده به ما نگاه میکنند؟ ” وی بعنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت می گوید:
” اتفاقاً گزکی که ما (ازچینی ها) گرفته بودیم، همین بود.(به چینی ها) میگفتیم: تصویری که ازشما درافکارعمومی ما وجود دارد این است که جنس چینی، بنجل وقلابی است ودیگراینکه شما به دلیل توانمندیهایی که درنیروی انسانی دارید، اجناس با قیمت بسیارکمتری برای شما تولید میشود. یکی از بحثهایشان این بود درطرح جاده ابریشم جدید به سمت حذف تعرفهها میروند وما میگفتیم که اینکاردرنگاه اول کاملاً به نفع شماست و ما بهرهای ازآن نمیبریم.”
صفارهرندی سپس ازقول چینی هایی که دردنیای تجارت به دروغ گویی وکلاهبرداری مشهورند می گوید:
” آنهاهم گفتند: ما نگاه مان این است که شرکای خودمان را متضررنکنیم واینطورنیست که بنای دوشیدن دیگرکشورها را داشته باشیم ونگاهمان از نوع استعمارگری غربی نیست. ادعای آنها این بود که نمیخواهند اقتصاد وتولید ما را زمین بزنند.”
توجه کنید که همه کشورهای مدارچینی ها نظیرکره شمالی به چه روزی افتاده اند وبالعکس کشورهای همپیمان یا حتی موردحمله وتهاجم آمریکا ومتحدین وی درجنگ دوم جهانی به بعد نظیرآلمان وایتالیا دراروپا وژاپن وکره جنوبی وویتنام درآسیا به چه قدرتهای اقتصادی همراه با رفاه تبدیل شده اند
جالب آنکه طرف چینی درادامه همین بحث با وقاحت تمام به سودآوری وصرفه وصلاح کشورهای همپیمان آمریکانظیراسترالیا وکره جنوبی ودیگران از مشارکت با چین سخن به میان می آورد وهیات ایرانی هیچگونه شکایتی ازسیاست کاملا متضاد این کشوربا ایران که به قیمت نابودی صنایع وکشاورزی ما تمام شده است نمی کند صفارهرندی می گوید:
” درعینحال، باید گفت که چگونگی تحقق این موضوع دربحثهای فیمابین مشخص میشود. خودشان میگفتند که با کشورهایی مثل استرالیا، کره جنوبی و دیگران وارد مذاکراتی شدهایم و داریم به نتیجه میرسیم. این کشورها شاید بیشتر درمنظومه ایالاتمتحده آمریکا تعریف بشوند، اما دارند با چین به نقطهای میرسند که سودشان را در اینگونه روابط ببینند.”
صفارهرندی درحالیکه چشم خود را بروی 8 سال غارت ایرانیان توسط چینی ها وعوامل نفوذی آنها دردستگاه دولتی ایران می بیند با دادن احتمال به سرعقل آمدن چینی ها درآینده آنهم بااستفاده ازسابقه تمدنی چندهزارساله که ظاهرا درسفراخیرحدادعادل وهیات همراه کشف شده است اظهارامیدواری می کند که چینی ها تن به یک رابطه متوازن اقتصادی با ایران بدهند؟ وی می گوید
” احتمالاًچینیها با استفاده ازسابقه تمدنی چندهزارساله وخوبی که با ما دارند وهمیشه تبادلات فیمابین ما متوازن بوده، سعی دارند رابطهای تعریف کنند که توازن درآن وجود داشته باشد.”
وی دریک اظهارنظراحمقانه وکلیشه ای که کاملا درمغایرت با واقعیات کشورهای تحت نفوذ یا به قول وی منظومه شرق وغرب است ادامه می دهد:
” یک ازمسئولین چینی که با ماصحبت میکرد ونگاه استراتژیک ! داشت، میگفت: یک آمریکایی به من گفت، شما که دارید جایگزین جریان استعماری سابق میشوید، زیرا درکشورهای ضعیف سرمایهگذاری میکنید ومیخواهید آن کشورها را تسخیر کنید. من هم درجوابش گفتم: این کشورها چند صد سال زیراستعمار شما غربیها بودهاند وشما امروزتا میبینید کسی دراین کشورها به حکومت میرسد که باب طبعتان نیست، تلاش میکنید که همهچیز را درآنجا به هم بزنید، ولی ماچنین نگاهی نداریم ونمیخواهیم دستنشاندههایمان به روی کاربیایند ومیگوییم اگراین کشورها پیشرفت کنند، به نفع ماهم خواهد بود؛ یعنی پیشرفت متقابل را قبول داریم.”
وبالحن تایید آمیزی بدون اینکه نگاهی به کشورهای تحت نفوذ چین (نظیرکره شمالی) یا تلاشهایی ازسوی آن کشور برای تسلط براقتصاد ممالکی نظیرتاجیکستان، برمه (دررقابت با هند برای تسلط برتنگه مالاکا) یا پاکستان برای رسیدن به دریای عمان وخلیج فارس و مالدیو دراقیانوس هند کرده آنرا با رفاه وپیشرفت ناشی توسعه کشورهای منظومه غرب وآمریکا مقایسه نماید می گوید:
” ظاهرامرچنین است ودلایلی برای رد آن هم در دست ما نیست، چرا که چینیها تجربه استعمار نداشتهاند وهمیشه استعمارشدهاند. مثل زمانی که ژاپن آنجا را تصرف کرد و آن تابلوی معروف که رویش نوشتهاند: «ورود سگ وچینی ممنوع!» را هنوزنگه داشتهاند تا یادشان نرود که اشغالگران با آنها چه کردهاند.”
آقای حدادعادل وصفارهرندی ودیگرهیات اعزامی رهبری به چین ظاهرا فراموش کرده اند که این دولت چین بود که دربحبوحه به قول خودشان کشتار17 شهریور67 درمیدان ژاله این نخست وزیرچین بود که با پای گذاشتن برخون شهدای انقلاب اسلامی به دیدارشاه ایران شتافت تا رژیم روبه اضمحلال سابق را سرپا نگهدارد، ظاهرا آنها فراموش کرده اند که شعاراصلی شان درتظاهرات مهندسی شده نمازچمعه ها ” چین، شوروی، آمریکا، دشمنان خلق ما” بود که ازتریبون های نمازجمعه پخش می شد، ظاهرا هیات اعزامی رهبری فراموش کرده اند که دولت چین درتمام مدت جنگ 8 ساله درحمایت ازطرف ایرانی درسکوت مرگباری فرو رفته بود واین دولت چین بود که ازیکطرف موشک به ایران می فروخت وازسوی دیگر قطعنامه های تحریم سازمان ملل راباهدف گشترده کردن محدودیت ها ازفعالیتهای اتمی وموشکی ایران گرفته تا برنامه نفت درمقابل غذا ودارو تصویب می کرد وپولهای ناشی ازخرید نفت وگازازایران .تفسیر محدوده تحریم های را به نفع خود مصادره به مطلوب می کرد.
پایان بخش دوم
صفارهرندی درفرازی دیگرازمصاحبه خود وبعنوان عضومجمع تشخیص مصلحت وهمراه غلامعلی حدادعادل درسفربه چین درحالیکه کشورمان غرق درفقروفساد وتبعیض وغارت سازمان یافته سرمایه های ملی توسط نهادهای حکومتی وابسته به بیت رهبری است دریک سوال ایدئولوژیکی ازمقامات چینی متوجه می شودکه برقراری عدالت ورفع فواصل طبقاتی مهمترین میراث نظام کمونیستی ازقبل است ولی با کمال وقاحت از”عدالت” بعنوان دردمشترک ونگاه ارزشی رژیم فاسد ایران وچین نام می برد وی دراین خصوص می گوید:
” جالب است برای شما نقل کنم که ما دریکی ازمذاکراتمان به آنها گفتیم: ازتفکرکمونیستی که درگذشته مطرح میشد، چه چیزی برایتان باقی مانده وچه چیزی از آن برای شما باعث افتخار است؟ گفتند: عدالت. ما داریم تلاش میکنیم فاصله طبقاتی را کم کنیم. داخل کشورما روستاییهایی هستند که درآمد پایینی دارند و این موضوع برای ما سخت است. ما سعی میکنیم که تا 5-6 سال آینده ازاین 200 میلیون نفری که زیرخط فقر زندگی میکنند، نصفشان را از این وضعیت نجات بدهیم. لذا، اعمال عدالت اجتماعی چیزی بود که در ین طرح به دنبال آن بودند. درمقیاس بینالمللی هم بنا داشتند که برمبنای عدالت با کشورهای دیگرارتباط برقرارکنند؛ این هم درمقام ادعا برای ما دلچسب بود.البته ما این ایراد را به آنها گرفتیم که وقتی چنین نگاههای ارزشی مثل عدالت اجتماعی دارید، چطوراست که ارتباطتان با ما اینقدرمحدود است؟ “
حدادعادل ظاهرا درمذاکرات خود با مقام چینی به سرمایه گذاری 48 میلیارددلاری اخیرچین بروی جاده وخطوط نفت وگازی که کمتراز16 ساعت چین را به بندرگوادروصل می کند اشاره می کند درحالیکه ایران میلیاردها دلاربا پیمانکاری قرارگاه خاتم الانبیاء صرف احداث خط لوله موسوم به صلح به پاکستان وهندوستان کرده است که بلااستفاده باقی مانده است وجالب اینکه علت آنرا نه دربیعرضکی رهبری ومدیریت اجرایی بلکه دیدگاهی موهومی می داند که برضدروابط ایران وچین است ؟! هیات ایرانی دراین خصوص به طرف چینی می گوید:
” مثلاً شما درپاکستان 48 میلیارددلارسرمایهگذاری میکنید، اما وقتی نوبت به ایران میرسد، اینکار را نمیکنید! شما در پاکستان قرار است لوله انتقال نفت وگاز را تعبیه کنید درحالیکه این کشورنفت وگازی وجود ندارد. قراراست کشتیها نفت و گاز را به بندرگوادر بیاورند وآنجا به خط لوله وصل شوند تا چند هزارکیلومتربه شمال ببرد، ما که خط لولهمان به پاکستان رسیده و چرا ازاین استفاده نمیکنید؟ در ین موارد، آنها پاسخ مشخصی نداشتند، ولی آدم میتوانست بفهمد آن نگاهی که درکشورما برضد روابط بنیادین با چین تبلیغ میشود، آنها را ازسرمایهگذاری جدی برحذر میدارد.”
جالب اینکه هیات ایران وصفارهرندی خود جواب این سوال را بدینگونه درگزارش خودترسیم می کند که دلیل این عدم همکاری چین ها وایضاء روسها فقدان رابطه (بخوانید وابستگی) استراتژیک بین کشورما ودوکشورچین وروسیه است که درزمان تحریم ها خود را نشان می دهد وبعنوان نمونه به رابطه روسیه با سوریه اشاره می کند که تاپایان کاررژیم اسد این حمایت هاادامه دارد(یعنی مانیزباید نظیرسوریه درلاذقیه به روسهادر خلیج فارس پایگاه هوا-دریا بدهیم ونکته جالب اعتراف به حمایت چین ازعراق درجریان جنگ 8 ساله وتجهیزتسلیحاتی رژیم صدام است وی دراین رابطه می گوید:
” میتوانیم بگوییم که برخی نگرانیهای آنها بیسبب نیست. مثلاً، این مورد بین روسیه و چین مشترک است و روسها هم میگویند شما فقط در مواقع تحریم به یاد ما هستید. لذا میبینید در زمان جنگ سوریه، همین روسیه ایستاد، چرا که با آن کشور شراکت استراتژیک دارد، اما در جنگ ما، اینگونه وارد نشد، البته ما هم نخواستهایم که اینگونه وارد کار بشوند، اما این گلایه را داشتیم که در زمان جنگ تحمیلی و وقتی به ما سلاح نمیدادید، به عراق سلاح میفروختید، ولی با سوریه این برخورد را نمیکنند.”
**درفرازی دیگرخبرنگار از صفارهرندی می پرسد که در دولت فعلی، وضعیت ارتباط با چین چگونه است؟ و وی بااشاره به ناخرسندی هاشمی رفسنجانی ! (توجه کنید که درفرازقبلی مربوط به عدم استفاده چینی ها ازخط لوله صلح به پاکستان گفته بود عده ای درایران طرفداربرقراری رابطه با چین بطوراساسی نیستند) پاسخ می دهد:
” من اقدام مثبتی ندیدهام. اخیراً یکبار درمجمع تشخیص مصلحت نظام، آقای هاشمی با گلایه گفت: متأسفانه با چین درست کارنمیشود و رابطه خوبی نداریم؛ دردولت ایشان بناهایی برای این ارتباط گذاشته شد وسفرهایی صورت گرفت ونگاه مثبتی به ارتباط با چین وجود داشت، اما متأسفانه این مورد در دولت فعلی جدی گرفته نمیشود.”
خبرنگار سپس می پرسد، یعنی در دولت کارگروهی برای ارتباط گسترده با چین و روسیه در پسابرجام پیشبینینشده است؟ وصفاربدون توجه به توافق اخیرچین وایران وآمریکا برای تغییرکاربری نیروگاه آب سنگین اراک و استفاده ازاعتبارات فاینسس ووجوه مصادرشده برای راه اندازی بخشی ازپروزه های نفت وگاز می گوید
” من تعجب میکنم که چنین تشکیلاتی نباشد، چون کاملاً غیرعقلانی است. من همه خبرها را ندارم اما ازظواهر برمیآید که ما محاسبه جدی در رابطه با چین و روسیه نکردهایم و آن دستگاهی که الآن مسئولیت مستقیم دارد، نگاه مشخص و پیگیری به این موضوع ندارد.
بعد خبرنگارفارس می پرسد، به نظر شما، درمجموع رابطه ما با چین باید چگونه باشد که هم منافع ملی تأمین شود و هم رابطهای مناسب برقرار شود؟ وصفارهرندی با اشاره به رابطه سالیانه بیش از 500 میلیارددلارآمریکا با چین عدم اعتنای این کشوربه ایران را با توجه به رابطه 50 میلیاردی ایران وچین ! طبیعی می داند اما با عنوان اینکه ایران در منطقه ناآرام منطقه خاورمیانه دارای ثبات است سرمایه گذاری چین درایران را قابل بررسی می داند هرچند دراین رابطه “چینی ها حرفی را برزبان نیاورند” . ظاهرا ایشان فراموش کرده است که تعریف واژه ” ثبات” ازواژه “سکوت گورستانی” و” امنیتی” که به برکت “سرکوب مردم” درتمام زمینه های بدست آمده است تفاوت دارد . رژیمی که خود عامل بی ثباتی دربسیاری ازکشورهای منطقه است ودرداخل نیزفاقد هرگونه استناندارد سیاسی، اقتصادی، حقوق شهروندی ودیگرموارد است خودمظهربی ثباتی است. دراین خصوص صفارهرندی می گوید:
” من دراینجا تحلیل مختصری را ارائه میکنم که جواب پرسش شما وبرخی پرسشهای دیگردرآن وجود دارد. بدون تردید، روابط اقتصادی چین با کشورهای غیرازما خیلی گستردهتر از روابطی است که میخواهد با ما داشته باشد. سال گذشته ارتباطات اقتصادی ما با چین، 50 میلیارد دلار بوده که رقم خیلی بالایی است، ولی چین بیش از 10 برابر رابطه با ما، با آمریکا دارد. روشن است که با یکضرب وتقسیم ساده، میتوان گفت که چین رابطه 10 برابریاش را فدای ما نمیکند و ما هم این را قبول داریم؛ بنابراین، نمیگوییم که ما با همین ظرفیت اقتصادیمان میتوانیم در معادلات ذهنی چین، چنین جایگاهی را برای خودمان درست کنیم که آمریکا را کناربزند، ولی چین وقتی به سراغ ما میآید، میفهمد که ما چه ظرفیتی داریم. برای خودش تصور میکند که ایران کشوری است در فضای شلوغ غرب آسیا و خلیجفارس و دریای خزر که تأثیر مبنایی و راهبردی دارد و عنصر ثبات در منطقه ناامن است و این برای چینیها خیلی مهم است، حتی اگر به زبان نیاورند، البته یکی از مسئولین آنها گفت: ما میدانیم شما تنها جای آرام در یک منطقه شلوغ و بحرانی هستید.”
خبرنگارامنیتی سایت فارس بطوراحمقانه ای بااشاره به اقتدارطالبانی بجای ثبات می پرسد ” پس سرمایه گذاری آنها در ایران از این نظر برایشان اهمیت دارد، علاوه بر اینکه میدانند نه تنها ما با ثبات هستیم بلکه داریم به دیگران هم ثبات میبخشیم؛ یعنی عراق و سوریه و یمن درارتباط با ما به آرامش میرسند. پس ما یک عنصر تأثیرگذارهستیم.” و صفارهرندی با کنایه ای به سیاست دولت روحانی بعنوان یک سیاست انفعالی پس ازبرجام وعدم استفاده ازبرگ های سوریه وعراق (درواقع ادامه وابستگی به سیاست روسیه وچین دربالانس قدرت ومنظومه نفوذ آنها درمنطقه ) می گوید:
” اگرموضوع را اینگونه ببینیم، مطمئناً چین درارتباط با ما برای خودش مزایای زیادی قائل است که سراغ ما میآید. «ما» یی که تأثیرگذار در منطقه باشیم ونه «ما» یی که بیتأثیر وخنثی روزگاربگذرانیم. این مطلب مهمی است که سیاستمداران ما آن را درک کنند که ما پس از برجام قرار نیست قصه سوریه وعراق را به نفع تفکر واداده حل کنیم؛ درآنصورت کاملاً بیتأثیر وخنثی میشویم.
صفارهرندی صراحتا اعتراف می کند که چینی ها ( علیرغم خیانتی که دردوران تحریم به صنایع وکشاورزی ایران کردند ) منتظررفتارایران پس ازبرجام می باشند وخود عدم ادامه وابستگی به سیاست های این دوابرقدرت را درادامه حمایت ایران ازتروریزم (تحت عنوان رابطه با عربستان، فلسطین، عراق ولابد سوریه ویمن وبحرین و…) فاجعه قلمداد می کند ومی گوید:
” چینیها میگویند میخواهیم ببینیم که غرب آسیا را (پس اربرجام) چگونه میبینید و رابطهتان با عربستان، فلسطین، عراق و … چگونه تعریف میشود. ما اگر اندازه خودمان را نفهمیم وفقط درمحدوده گربه نشان ایران خودمان را محدود کنیم، واویلا میشود.”
صفارهرندی درآخرین فرازمصاحبه خود که بیانگر مثل معروف “خود گویی وخودخندی، به به چه هنرمندی” است ایران را محورجهان اسلام خوانده که بااذعان چین وروسیه و آمریکا و…نه تنها قابلیت نابودی تروریزم وبالاخص داعش را درمنطقه دارد بلکه آنها باید ازتجربه ما درمبارزه با تروریزم استفاده کنند (ظاهرا ایشان فراموش کرده است که داعش پس ازسیطره کامل ایران برعراق تحت مدیریت نوری المالکی وسوریه تحت ریاست بشاراسد یعنی دوتن ازدست نشاندگان ایران ونیروی قدی سپاه پاسداران آن بوجودآمد!) اما درنهایت بطورتلویحی اعتراف می کند که ازایران تصویری واژونه دراذهان طرف های مقابل درست شده که باید اصلاح شود؟!
” نکته دوم اینکه ما چه بخواهیم وچه نخواهیم، با حکومتی که براساس اندیشه اسلامی داریم، محورجهان اسلام شدهایم ونسخه ما، جریان داعش و تروریسم منطقه را به دیوار میزند و اینها برای چین و روسیه وهرکشوری که نگران جریانهای تروریسم مثل داعش هستند، بسیارمهم است و مزیت دارد. آنها به ما میگویند که ما میخواهیم ازتجربه شما برای مقابله با تروریسم استفاده کنیم و این یک مزیت برای ماست که باید ازآن استفاده کنیم ودرمذاکرات، چندین نفراین موضوع را مطرح کردند. با اینکارمیتوانیم تصویر واژگونه ازاسلام را در ذهن آنها اصلاح کنیم که به نفع مسلمانان آن کشورها هم خواهد بود.”
پایان بخش سوم ونهایی
منبع:پژواک ایران