PEZHVAKEIRAN.COM دیوار کوتاه خدا!
 

دیوار کوتاه خدا!
فـرهاد مهدوی

پس از گذشت بیش از 20 روز از انتشار فایل شنیداری آیت الله منتظری در بارهی کشتار جنایتکارانهی تابستان سال 67، واکنشها به انتشار این فایل و موضوع و محتوای تکاندهندهی آن همچنان ادامه دارد. بسیاری از گردانندگان نظام ولایی، فارغ از این که در کشتارهای قساوتبار تابستان 67 نقش مستقیم داشتند یا نه، ناگزیر شدند به صحنه بیآیند و موضع بگیرند. از حسن خمینی، و هاشمی رفسنجانی - رئیس مجلس رژیم در زمان وقوع اعدامها - بگیرید تا مجلس خبرگان که تصمیم خمینی را در کشتار 67 "درست" و "دوراندیشانه" خواند. گویی خون بی گناهان در نسلکشی تابستان 67 جوشش دوباره گرفته است.

این واکنشهای ناگزیر و زبونانه که همگی از فرمان اعدامها دفاع کرده و انتشار فایل صوتی آیتالله منتظری را محکوم میکند، از جهاتی با موارد مشابه، متفاوت است. پیش از این و بعد از انجام کشتار سال 67 سران و گردانندگان رژیم پلید عموما ساستشان این بود که این آدمکشیها را تکذیب میکردند و نهایتا وقیحترین و پلیدترین آنها به خود اجازه میداد تا صرفا به توجیه سیاسی قتل زندانیان بپردازد. اما این بار با انتشار فایل شنیداری آیت الله منتظری که در آن به ویژه به لحاظ شرعی نیز کشتار بی گناهان را به چالش میگیرد، عمله و اکرهی درمانده و ترسیدهی رژیم نیز مجبورند به لحاظ شرعی واکنش نشان دهند و به خیال خود شرعا از قتلعام 67 دفاع کنند.

تازهترین این موارد موجود کریهی است به نام پورمحمدی که به عنوان "جنایتکاری برای همهی فصول" مشهور شده است. پورمحمدی روز یکشنبه 28 اوت، در اظهاراتی با اشاره به موضوع کشتار زندانیان سیاسی در سال 67 از نقش خود در اجرای حکم اعدام گروهی زندانیان دفاع کرد. او که در جلسه شورای اداری استان لرستان در خرمآباد صحبت میکرد گفت "ما افتخار میکنیم که دستور خدا را در رابطه با منافقین اجرا کردیم و در مقابل دشمنان خدا و ملت با قدرت ایستادیم و مقابله کردیم"

این آخوند مفلوک نگفت که فرمان و حکم خدا، مبنی بر کشتار فجیع بی گناهان را از کجا و چگونه دریافت کرده است. و نیز نمیگوید که او چه کارهی خدا و چه نسبتی با خدا داشته که میخواسته حکم خدا را اجرا کند. چون به لحاظ شرعی در فایل صوتی دیدیم که آیت الله منتظری از قضا اعدام زندانیان را بخصوص که دوران محکومیتشان را میگذراندند و جرم تازهای هم مرتکب نشده بودند، مخالف همهی پرنسیبها و به ویژه مخالف شرع دانست. حال بدون این که پورمحمدی از اساس قابلیت مقایسه با آیت الله منتظری را داشته باشد، باید پرسید وقتی آیت الله، کشتار 67 را خلاف شرع میداند او با چه جراتی و با چه استدلالی مدعی است که کشتارها دستور خدا بوده و خود او هم مامور اجرای آنها؟

لازم است یادآوری کنیم که همین آخوند مفلوک که حالا بناگزیر دهان باز کرده و از آدمکشی خود دفاع میکند پیش از این به وضوح جنایات خود را تکذیب میکرد. او در 14 اردیبهشت سال 92 گفت: "من در وزارت اطلاعات، یک روز پُست امنیتی نداشتم. در دو سال اول چون میخواستم در جبهه باشم با اصرار آقای ریشهری وارد وزارت اطلاعات شدم و مسئول ضدجاسوسی شدم. بنده در آن حوزه که تازه نیمه امنیتی است، تنها دو سال حضور داشتم. بنابراین درگیر اعدامهای دهه ۶۰ نبودم. این خبر بخشی از فضاسازی است که منافقین در آن سالها علیه همه چهرههای انقلاب داشتند." حالا پورمحمدی جنایتکار، سه سال بعد یعنی چند روز پیش در ۷ شهریور با فراموش کردن حرفهای پیشین خود میگوید: ما افتخار میکنیم که دستور خدا در رابطه با منافقین را اجرا کردیم."

ملاحظه میکنید که جنایتکاران به آخر خط رسیده، نهایتا دیواری از دیوار خدا کوتاه تر نیافتهاند تا همه پلیدیهای خود را بر آن بیآویزند! اما این دیوانگان باید بدانند که زمان این گونه عوامفریبیهای بزدلانه سپری شده و کسی دیگر لاطائلات آنها را به پشیزی نمیگیرد. در همین رابطه حسن یوسفی اشکوری از نواندیشان دینی، در برنامه 60 دقیقهی بی بی سی فارسی تودهنی محکمی به پور محمدی زد و گفتهی او را از این بابت که گویا اعدامها شرعا جایز بوده، باطل کرد. اشکوری گفت:

"این مغالطهای بیش نیست. یک حرف بی اساس و بی بنیاد است. چرا که اگر این را ، این فرمان کشتار جمعی را و به عبارت دیگر این اسیر کشی را مطابق با شریعت و فقه و مبانی اسلامی و دینی میدانند، بجای اینکه بیایند روی جنایات مجاهدین و منافقین و امثال اینها حرف بزنند یا اشاره به سوء استفاده دشمن و امثال اینها که این روزها گفته میشود، باید بیایند واقعا استدلال قفهی بکنند و آقای شیخ صادق لاریجانی که قاضی القضات است، و با فقه و اجتهاد آشناست، میآید صریحا میگوید که این مطابق قانون بوده و مطابق شریعت بوده. من بعنوان کسی که بالاخره اندک آشنائی با فقه ومبانی فقهی و استدلال فقهی دارم ، قاطعانه عرض

میکنم که هیچ استدلال فقهی پشت این اقدام نیست، بلکه این فرمان کشتار جمعی چند هزار زندانی است که دوران محکومیت خود را میگذراندند. حالا هر سابقهای که داشتند، هر عملی که داشتند، هر فکری که داشتند. در هر حال اینها داشتند دوران محکومیتشان را میگذراندند. و هیچ جرمی هم مرتکب نشده بودند و اگرهم مرتکب شده بودند دادگاه صالح و مطابق قانون هم برایشان تشکیل نشده بود. خوب! یکدفعه در آن فتوای مشهور آیت الله خمینی یک فرمان کشتار جمعی برای آنان صادر شده و بنظر من مطابق با موازین فقهی نیست".

یوسفی اشکوری در قسمت دیگری میگوید:

"آیت الله خمینی در آن فتوای مشهور خودش مسئلهی " برسر موضع" را مطرح میکند و میگوید که کسانی که برسر موضع هستند، نابودشان کنید. من از ایشان به عنوان یک مرجع تقلید و فقیه میپرسم، از مدافعان فکری و اعتقادی ایشان میپرسم، آیا "سرموضع بودن" یک اصطلاح فقهی است؟ یک اصطلاح شرعی است؟ یک اصطلاح قرآنی است؟ ما در کجای فقه و شریعت داریم اینکه کسی برسر یک عقیده و باوری هست و بر سر موضع خودش هست باید این شخص احتمالا اعدام شود، حتی اگر از فکر باطلی یا جریان باطلی حمایت کند؟ درضمن خود این فتوای آقای حمینی برخلاف نظر خود ایشان و فتوای سابق ایشان در تحریرالوسیله ، کتاب فقهی ایشان که به تحریرالوسیله مشهور است ، آنجا راجع به محاربه صحبت کرده است. میگوید که "محارب" کسی است که اسلحه برمیدارد و اسلحه را برافراشته میکند، "شاهرا سیفا" به تعبیر (فقها) و میآید در کوچه و خیابان اخافه ایجاد میکند(میترساند). مجاهدین در جبهه، در خیابانها شاید این کاررا کردند، درسته. امّا اینها که در زندان بودند، اینها که اینکاررا نکرده بودند، بعلاوه مجاهدین مصداق آن بودند، نمیدانم چپها، غیر مذهبی ها، زنان و آنهائی که در آن سالها اعدام شدند و درزندانها نابود شدند، بدار کشیده شدند،جرمشان چه بوده؟ ولی من در یک کلام عرض میکنم که هیچ استدلال فقهی پشت چنین فتوایی وجود ندارد. بلکه بر عکس فتوای فقها و قواعد مسلّم فقهی چنین حکمی را و چنین کشتار عظیمی را جایز نمیداند و زنده یاد آیت الله منتظری هم از همین منظر انتقاد میکنند، همچنانکه در این نوارش هست که خود شما شنیده اید و من شنیده ام و دیگران هم شنیده اند."

یوسفی اشکوری ادامه میدهد

"آنچنان که از آقای مهندس میرحسین موسوی نقل شده، در هیئت دولت در همان زمان هم کسی از این فتوا دفاع فقهی نکرده، هرچند در تریبون آمدند و دفاع کردند. آقای میرحسین موسوی نقل میکند که سران سه قوّه، من بودم و قوه قضائیه و آقای خامنه ای که آن موقع رئیس جمهور بود، گفت که این [کشتارها] یک قیری است که بر روی جمهوری اسلامی ریخته شده و هرگز هم برطرف نخواهدشد و هرگز هم سفید نخواهدشد. آری این با این جنجالها و صحبتها و مغالطه ها هم درست نمیشود. امّا اینکه میپرسید چه زمانی به یک تغییرات اساسی منجر میشود، من نمیتوانم پیش بینی کنم. متاسفانه واکنش هایی که دیده شد، حالا از یک سری افراد جز این انتظاری نبود، از آقای صادق لاریجانی و دیگران، یا آقای پور محمدی که خودش آقای منتظری را جنایت کار میداند، انتظاری جز این نبود، ولی بیت آیت الله خمینی نمیدانم کسی مثل سید حسن خمینی، آقای هاشمی رفسنجانی، این افراد دیگر حداقل باید امروز یک موضع معقولتر و منتقدانه تر را نسبت به اعمال و رفتار گذشته خودشان نشان میدادند. اینها نا امید کننده است. ولی با همه این حرفها، من فکر میکنم که انتشار این فایل صوتی آیت الله منتظری هر چند مضمون آن تازه نبود ولی آن حسّی که در کلام ایشان بود، آن اخلاصی که در کلام ایشان بود، این یک زلزله ای ایجاد کرده و در دراز مدت میتواند به تغییراتی هم منجر بشود و به هر حال این مسئولان هم ابد مدّت نیستند، تا قیامت هم نیستند. مسئولان دیگری روی کار میآیند. در جمهوری اسلامی یک روز مسئولان امروز یا مسئولان آینده باید در برابر این خانواده ها، در برابر تاریخ، در برابر وجدان عمومی بشریت و جامعه ایرانی باید پاسخگو باشند. امیدوارم چنین روزی فرا رسد."

فرهاد مهدوی

30 اوت 2016

منبع:پژواک ایران