مردم چون كوه مي مانند تا علم الهدي برود
عباس رحمتی
شيخ ما بسيار دنيا ديده است /كارهايش كاملا نا پسنديده است
بنز و و پولها را خودش برداشته / آخرت را هم بما بخشيده است
علم الهدي امام جمعه مشهد و نماينده تمام اختيار ولايت فَقِيه رژيم اسلامي در نماز جمعه گفته است ، مشهد جاي برگزاري كنسرت و... نيست ، هر كس ميخواهد كنسرت برود بايد از اين شهر برود ! به اين شيخ بايد گفت ،هركس را بهر كاري آفريده اند، تو نمازت را بخوان و مردم را به اسلام و نماز وروزه دعوت كن و راه بهشت را به نشان بده كنسرت و موزيك و ترانه و رقص را هم به اهلش وا گذاريد، بقيه ملت هم كار خودشان را خواهند كرد و تصميم خود گرفت! سپس نگاه كنيد، تو و امامت بيشتر طرفدار داريد يا خوانندگان و كنسرت گذاران و مردمِ طرفدارشان ؟ گويند" عيسا به دينش و موسا را به دين خود واگذار" بيشتر از اين شر مرسانيد! هميشه گفته اند رأي با اكثريت است و اينطور كه معلوم است ملأها يعني شما ودوستانت در أقليت هستيد پس آنكه، بايد از نه از مشهد كه از ايران برود شما شيخان هستيد. محمد رضا شاه هم ميگفت ، "هركس من و سلطنتم راقبول ندارد از ايران برود" ولي ديديم شاه را آمريكايي ها زودتر بيرون بردند و مردم ماندن تا شما عقب افتادگان تاريخ سي وهفت سال خون مردم را در شيشه كنيد ، علم الهدي و آقا و اربابش گوئيا فهميده اند كه وقت رفتن فرا رسيده است و همإن تراژدي به شكل ديگري تكرار ميشود ، اين يك أصل است كه ميگويند "ديكتارتورها رفتني هستند و اين مردمند كه مي مانند " اين مردم هستند كه با بيرون كردن ديكتاتور سرنوشت خود را رقم خواهند زِد.
از علم الهدي كه گفته است كنار حرم امام رضا موسيقي حرام است ، بايد پرسيد چرا موسيقي در مشهد حرام است و در شهر ديگر أشكال ندارد ؟ چرا موسيقي در راديو و تلويزيون حلال است ولي در مشهد اجازه نيست ؟ چرا نواي "ني" حتا در كنار گوش امام رضا اشكال شرعي و ديني ندارد ولي بقيه آلات موسيقي حتا نشان دادنش در تلويزيون گناه دارد اين گناه و حرام و حلال را چه كسي تعيين ميكند؟ معيار اين سنجشها چيست ؟ دزديهاي ميلياردي از حق و حقوق مردم حلال است ، پولهاي إستان قدس رضوي خوردنش توسط رئيسي و علم الهدي وطبسي ها و... از گوشت گاو هم حلالتر است ولي كنسرت رفتن مردم در مشهد حرام است ! مردم ايران ديگر اين مقدس سازي ها را باور ندارند و علم الهدي و رهبرش بايد فكري به حال خودشان كنند. كاتوليك ها زماني كه ديدن مردم ديگر به كليساها نمي آيند ، رفتند و فكر و چاره اي كردن و با آوردن گروه هاي موزيك در كليساها دوباره رونقي به مذهبشان دادند در حاليكه تا ديروز موزيك در كليساها گناه محسوب ميشد ( فيلم سيكستر اكت نگاه كنيد)
بقول معروف حالا ديگر خارجيها تمام شعر های مذهبی خود را با آهنگ میخوانند، پس دور از جان الاغند كه چنين مي كنند وَ يَا عاقل تَر ازشمايند؟
علم الهدي ميگويد ، در حالیکه وقتی آدم با خدا حرف میزند ، اجازه ندارد شاد باشد در حاليكه شاد بودن سلامتي را به خطر مياندازد! از نظر علم الهدي،
"خدا خیلی ترسناک است و هیچکس جز اخوند ها نمیداند، این كشف جديدي است كه بعد از ١٤٠٠ سال به آن رسيده اند.
ما قطب جهانِ اسلامیم در حالی که خارج در جهان اسلام هیچ چیز نیست!
براى آگاهي به امام جمعه مشهد و نماينده ولي فَقِيه بايد گفت ، هيچ ميدانيد نوازنده چنگ و موسيقي را أكثرن در دربار خليفه ها مي نواختند؟ ،" وزيرزاده اسلام" إسحاقِ موسيقي ، بزرگترين موسيقدان آل خليفه در دربار خليفه بوده است ، خليفه اي كه پسر عمه پيغمبر بوده است ! علم الهدي حالا كاسه ي داغتر از آش شده است و با رهبرش خون ملت را بخاطر شادي و يا برگزاري كنسرت در شيشه كرده اند .
علم الهدي يا نمي داند و يا خود را به ناداني زده است ، ولي بخوبي ميداند كه رهبرش هنگام تولد نه" يا علي "گفته و نه به قول مذهبي ها "معصوم " و پاك و بيگناه است ، خامنه اي قبل از انقلاب خود موسيقي آموخته و ميگويند مي نواخته است و به گوش كردن ترانه ها و صداي زنان علاقه وافري داشته است حتا به گفته شاعر مشهدي نعمت .م . آزرم او به صداي مهستي علاقه خاصي داشته و به صداي سايرين هم گوش ميكرده است . چطور شده است ،حال كه يكشبه قدرت را به او داده اند، موسيقي را حرام كرده و به لباس پوشيدن و راه رفتن مردان و زنان هم كار دارد؟ پس ميبينيد كه مًوزيك حرام نيست عمل و كردار شما عِوَض شده آست ، حرام كردن موسيقي مثل حرام اعلام كردن شطرنج و يا ماهي فلس دار است كه زماني توسط امامتان خميني مطرح شده بود ولي بعداً هردو اينها حلال ميشود! اينها كلاه هاي شرعي است كه ديگر در سر مردم نمي رود. خامنه اي و أمثال علم الهدي وقاحت را به جائي رسانده اند كه با مستقر كردن گشتهاي منكرات در خيابانها ، زنان را به خاطر آرايش و بد حجابي دستگير كرده و جريمه هاي نقدي و حتا زندان برايشان صادر ميكنند و شوربختانه تَر اينكه بروي زنان أسيد مي پاشند علم الهدي و رهبرش بجاي دستگير كردن اين جانيان به چماقداران اختيار تام ميدهند تا به كنسرتها و جشنهاي مردم حمله كنند تا در جامعه رعب و وحشت إيجاد كنند .ترس رژيم فقط از موزيك و كنسرت نيست ، ترس آنها از تجمعات جوانان است و اين يك أصل است كه رژيمهاي توتاليتر از سايه خودشان هم وحشت دارند. ج اسلامي از شاد بودن مردم وحشت دارد چون ناف اين رژيم با جنگ و خونريزي بسته شده است .
شادی جامعه را متحول می کند:
هردو اين افراد عزا و روضه را مي طلبند و با كنسرت و شادي ميانه اي ندارند[١] . در حاليكه دانشمندان با تحقيقات خود ثابت كرده اند كه موسيقي نه تنها براي انسان و تکامل بشر كه براي گياهان و حيوانات هم مفيد است ، بايد از اين پاپتر از كاتوليك ها پرسيد چرا اين حلال و يا حرام در غرب وجود ندارد ؟ و مردمان غرب چرا هميشه شادترند و جالبتر اينكه هر روز هم در حال پيشرفت هستند از همان ميكرفوني كه( شیخ )در آن صحبت ميكنيد تا تلويزيوني كه در سراسر روز برنامه هاي عزاداري و مصيبت بخش ميكنيد تماما بدست همين غربي هاي نامسلمان و نجس ( از نظر شما )ساخته شده است ، كدام درست است؟ در طول اين ٣٧ سال شما چه پيشرفتهايي داشته ايد شايد بتوان گفت در كشتار مردم بيگناه شما بيشترين پيشرفت را داشته ايد و ركورد زوده ايد ، ولي نه تنها مردم ايران ،كه دنيا هم فهميده است كه اين حرفها ، مزخرفاتي بيش نيست ، قرن تكنولوزي و مردم روزبروز آگاه تَر از گذشته شده اند و پشيزي براي مزخرفات شما قائل نيستند .
مردم از علم الهدي و بيشتر آخوندها ميخواهند كه با زبان خوش بساطشان را جمع كنند و به پستوي حجره هايشان باز گردند و به مسائل فقهي و ديني خود بپردازند و ايران را به جوانان و كاردانان سياست بسپارند اين قشر منفعت طلب هر روز و هر وقت بخواهند ميتوانند تمامي احاديث و حتا آيه هاي قرآن را به نفع خود تفسير كنند! كار به جايي رسيده است كه اگر لازم باشد خدا را هم نفع ميكنند ، در زندانها به شكنجه گرانشان ياد داده اند كه اگر زنداني ، خدا را طلب كرد، بگويد خدا ماييم!
آخوندها كار را به جايي رسانده اند كه به قول شاعر رومي "خدا ديگر نمي خواهد خدا باشد ! اما "دولت مردان
ج . اسلامي به بهانه خدا پرستي و به دليل تفاسير ويژه از شرع و دين و خدا و .. بهانه هايي ميسازند تا براحتي بتوانند سركوب و قتل و عام كنند و حالا هم كنسرت را بهانه اي براي سركوب و بيرون كردن مردم مشهد قرار داده اند .
علم الهدي و ولايت فَقِيه ميدانند آزادي مردم مقدمه اي براي در إوردن ريش و ريشه خودشان خواهد شد، بخاطر همين بود كه يكبار رفسنجاني گفته بود " ما اشتباه شاه را تكرار نمي كنيم" یعنی از آزادی خبری نیست ! بايد گفت اين حرفها براي مردم ايران دليل نمي شود موزيك و شادي حق بي برُو برگرد ملت است و همچون كوهي در مقابل اين خواسته مي ايستند آنكه بايد از مشهد و ايران بيرون برود شيخ مشهد علم الهدي است و نه ملت ميليوني مشهد! جوانان ميگویند اگر علم الهدي از كنسرت و موزيك بدش ميايد در اين يك مورد آزاد است و مي تواند شهر مشهد را ترك كند وَ يَا از ايران برود تا به موقعش جوانان غيور ايران جواب درست تري به او و رهبرش بدهند.
از نظر علم الهدي ، كنسرت حرام است و عزا و روضه ، حلال ، مردم ميگويند از نظر ما عزاداري هميشه حرام است چون غم و اندوه دائمي باعث افزايش بيماري هاي رواني خواهد شد و در نتيجه آمار خودكشي رو به افزايش ميگذارد كه از نظر اسلامي و علم الهدي نماینده این دین گناه كبيره( بزرگ) محسوب ميشود ، پس بهتر است از عزاي هايتان كم كنيم و بر جشن و شادي و پايكوبي بيافزائيم، مردم ميگويند ، ما نمي خواهيم در مقابل كساني كه به ايران تجاوز كرده اند و عزاداري را در ايران قانون كرده اند و در واقع عمل حرام انجام داده اند سر به مهُر باشيم .نباید از نظر دور داشت که رابطه توسعه و نشاط اجتماعی یک رابطه یکسویه نبوده و نشاط و شادی صرفاً معلول وضعیت مطلوب اقتصادی و… نیست. این دو متغیر بیتردید بر یکدیگر رابطه کنش و واکنش داشته و بر یکدیگر مؤثرند. شادی و نشاط ماده اصلی تغییر، تحول و تکامل انسان است و در جامعه بانشاط و باطراوت زمینه تولید بهتر و اشتغال بیشتر، اقتصاد پویا و سالمتر و کسب ثروت مشروع فراهم میشود چرا که در چنین محیطی انرژیهای نهفته در جهت خلاقیت آزاد شده، ذهنها پویا، زبانها گویا و استعدادها شکوفا میشود. وقتی به یک جامعه نشاط تزریق میشود، در پی آن فعالیتهای روزمره با رونقی دوچندان پی گرفته شده، بخش قابلتوجهی از انحرافات نسل جوان کاسته میشود ، پس شما حق نداريد مانع شادي مردم شويد. علم الهدي ها اگر ميخواهند جلوي اعمال حرام را بگيرند ابتداء بايد به حق مردم خوري هاي خود جواب دهند و جلوي دزدان و رانتخواران را بگيرند اگر كوچكترين قدمي در اين راه برداشيتد مشخص خواهد شد كه قصد توقف حرامخواري و اعمال حرام را دارید. همانطوريكه در بالا نوشتم ، جلوگيري از كنسرت و شادي مردم بهانه اي است براي كنترل جوانان و نه نشان دادن دربهای بهشت !
در پايان بايد گفت مردم شادي را از لذتهاي زندگي ميدانند و شادي را نمي توان در شهري ممنوع كرد و در شهر ديگر آزاد گذاشت جوانان گناهي نكرده اند كه در شهرهاي زيارتي بدنيا آمده اند كه آز اين لذت هميشگي زندكي دست بشويند فراموش نشود اين لذتي است كه انسان در طول ساليان دراز بدست آورده و براحتي آنرا فداي دين و مذهب نخواهد كرد . گاهی انتظار و امید برای رسیدن به مطلوب ها نیز برای انسان لذت بخش است. رسیدن به مطلوب و یا نزدیک شدن به آن در انسان احساس شادی می آفریند و نرسیدن و عدم امید به آن اندوه وحزن ایجاد می کند. و ملت ايران هم هرگز چنين حزن و اندوهي را خريدار نيست ، حزن اندوه و عزا و روضه را به شما وا ميگذارند تا از درختها و نهرهاي روان وعده داده شده در بهشت كه اتفاقن يكي از درهايش در قم بازميشود لذت ببريد !! مردم ايران از شاديهايشان هرگز كوتاه نمي آيند و همچون كوه، أستوار ايستاده اند ،آنكه بايد مشهد را ترك كند علم الهدي است كه براي به بهشت رفتن، بيتابي ميكند. به شرطي كه ابتداء اموالي كه از ورثه والدينش بدست آورده بين خواهران و برادرش درست تقسيم كند [٢] اگر بهشتي وجود داشته باشد براحتي به همه كس ندهند.
گر حكم شود كه مست (دزد )گيرند در شهر هر آنچه هست گيرند
______________________________________________
[١]در بررسیهای شناختی شاخصهای توسعه یکی از شاخصهایی که مورد توجه قرار میگیرد شاخص شادی و نشاط اجتماعی یا به تعبیری دیگر نرخ امید به زندگی یا نرخ امید به آینده است. در واقع نشاط و شادی یکی از ابعاد روانشناختی فرد و جامعه است و فرد و جامعه هنگامی دارای شادی و نشاط خواهند بود که شاخصهای معیشتی و رفاهی از یک سو و دیگر شاخصهای فرهنگی، علمی و سیاسی آن جامعه از سوی دیگر از رشد قابلقبولی برخوردار بوده یا دستکم در سطح مطلوبی قرار گرفته باشد. نباید از نظر دور داشت که رابطه توسعه و نشاط اجتماعی یک رابطه یکسویه نبوده و نشاط و شادی صرفاً معلول وضعیت مطلوب اقتصادی و… نیست. این دو متغیر بیتردید بر یکدیگر رابطه کنش و واکنش داشته و بر یکدیگر مؤثرند. شادی و نشاط ماده اصلی تغییر، تحول و تکامل انسان است و در جامعه بانشاط و باطراوت زمینه تولید بهتر و اشتغال بیشتر، اقتصاد پویا و سالمتر و کسب ثروت مشروع فراهم میشود چرا که در چنین محیطی انرژیهای نهفته در جهت خلاقیت آزاد شده، ذهنها پویا، زبانها گویا و استعدادها شکوفا میشود. وقتی به یک جامعه نشاط تزریق میشود، در پی آن فعالیتهای روزمره با رونقی دوچندان پی گرفته شده، بخش قابلتوجهی از انحرافات نسل جوان کاسته میشود. چرا که به اعتقاد بسیاری از روانشناسان، گرایش به برخی از مواد روانگردان ناشی از تمایل جوان به کسب شادیهای کاذب است. به این ترتیب جامعه با نشاط و فرهمند جامعهای است که استعدادهای افراد آن شکوفا شود و رفاه و امنیت را برای آحاد آن جامعه به ارمغان آورد؛ در مقابل، جامعهای افسرده، خموده و مغموم، هر روز بر مشکلاتش افزوده شده و با شتاب به انتهای خط نزدیک میشود.
عوامل ایجاد شادمانی
از مهمترین خواستگاه ها و علل ایجاد شادی، رسیدن به مطلوب ها و كسب موفقیت است. هرانسانی یک یا چند مطلوب دارد که رسیدن به آن ها برای وی مهم و لذت بخش خواهد بود. گاهی انتظار و امید برای رسیدن به مطلوب ها نیز برای انسان لذت بخش است. رسیدن به مطلوب و یا نزدیک شدن به آن در انسان احساس شادی می آفریند و نرسیدن و عدم امید به آن اندوه وحزن ایجاد می کند. ازسوی دیگر می توان مطلوب ها را براساس طبقه بندی های انگیزشی مثل مازلو طبقه بندی نمود. طبیعی است مطلوب آدم ها با یکدیگر براساس طبقه ای که درآن قرارگرفته اند متفاوت خواهد بود. برخی از صاحب نظران عوامل مؤثر بر ایجاد و یا زوال نشاط و شادی را در دو دسته عوامل بیرونی (مانند شرایط خانواده ، محله زندگی ، شرایط شغلی ، سطح درآمد و نحوه گذران اوقات فراغت) و عوامل درونی (مانند سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی) قرار داده و تحلیل می نمایند. برخی دیگر، عوامل مؤثر بر ایجاد شادی را در دو دسته عوامل عینی و ذهنی قرار داده و معتقدند كه شادی تا حدودی، به وسیله خصوصیات عینی زندگی از قبیل ثروت ، اشتغال و ازدواج ایجاد می شود اما عوامل ذهنی نظیر چگونگی تصورات ما از آن شرایط مثلاً مقایسه با دیگران و انطباق نیز در ایجاد شادی نقش دارند. در ذیل به مهمترین عواملی میپردازیم که در سطوح کلان و اجتماعی در ایجاد شادمانی و رفاه افراد جامعه نقش اساسی دارند. بخشی از این عوامل که در واقع ویژگیهای تعیینکننده یک جامعه هستند و میزان شادی و رفاه افراد آن جامعه را تعیین میکنند
[٢] علم الهدي امام جمعه ورثه هاي پدري را يكجا برداشته و به خواهر و برادرش نداده و كار به جايي رسيده كه برادرش به دادستاني إستان خراسان رضوي شكايت كرده است . در پرده بعدي از پولهاي باد آورده پسر علم الهدي و عروسِ آقا با ميلياردها تومان چنج شده در دلار به آمريكا شرف ياب شده اند تا عروس خانم، نوه ي آمريكايي بدنيا آورد تا براي گرين كارت ( سبز) آمريكايي مشكلي نداشته باشند.
منبع:پژواک ایران