PEZHVAKEIRAN.COM نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه؛ به مناسبت بیست و پنجمین سال ‏ قتل شاپور بختیار
 

نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه؛ به مناسبت بیست و پنجمین سال ‏ قتل شاپور بختیار
علی شاکری زند

بلغارهای مصب رودخانه ولگا رسم شگفتی دارند که موجب

تفسیرهای غریب تری هم گشته است.  هنگامی که کسی

را درمیان خود می یابند که به دانش و تردستی ذهنی

خود می درخشد، می گویند:

«برای این یک مناسب تر این است که به خدمت

 حضرت باری رود.»

او را می گیرند، ریسمانی به گردنش می اندازند و از

درختی می آویزند، و همانجا می گذارند تا جان

بسپارد.    

آرتور کوستلر، قبیله ی سیزدهم*.

علی شاکری زند

به مناسبت بیست و پنجمین سال

قتل شاپور بختیار

**

نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار

و انقراض نظام مشروطه

بخش یکم

اعلامیه ی سه ماده ای دکتر سنجابی

معنای حقوقی و نتایج سیاسی آن

برای کشور و جبهه ملی ایران

 

در تاریخ  سوم آبانماه ١٣٥٧ دکتر کریم سنجابی به قصد وَنکوور، و با پیش بینی یک توقف کوتاه در پاریس از تهران حرکت کرد. در این سفر قرار بود او از طرف جبهه ملی ایران در کنگره ی انترناسیونال سوسیالیست که در آن شهر کانادا برگذار می شد  شرکت کند. وی ابتدا به پاریس رفت تا پس از توقفی در آنجا به سوی مقصد اصلی عزیمت کند. در این سفر ناتمام دکتر سنجابی در پاریس، وقایعی رخ داد که بر سیاست جبهه ملی ایران در ماه های بعد تأثیری بزرگ نهاد و برای آینده ی کشور اثرات جبران ناپذیری به بار آورد. در این مقاله که از نوشته‌ی بزرگتری برگرفته شده است، جوانب گوناگون این واقعه، که در ایران پیش از آن  و پس از آن رخ داده، و نتایج مستقیم آن، بررسی شده است.

پرواز دکتر سنجابی به سوی پاریس 

به قصد شرکت در کنگره ی بین الملل سوسیالیست

چند ماه پیش از سفر دکتر سنجابی به پاریس، یکی از دستیاران وی در پاریس توانسته بود از طریق رابطه با حزب سوسیالیست فرانسه دعوت نامه ای به نام وی و برای کنگره ی انترناسیونال سوسیالیست که قرار بود در ماه نوامبر آن سال در وَنکوور برگذار شود بگیرد. در پاییز ١٣٥٧چنین دعوتنامه ای فرصتی فراهم می آورد تا یکی از سران جبهه ملی ایران و اوپوزیسیون دمکرات کشور بتواند وضع ملت ایران را برای مردم جهان تشریح کند و با بیان محرومیت آزادیخواهان ایرانی از حقوق ابتدایی خود صدای آنان را به گوش ملل جهان برساند و خواست های مشروع این نیروی ملی را، که امکان بیان آن در کشور نبود، به اطلاع مردم ایران برساند.

در روزهایی که جهان بدون هیچ خاطره ای از تاریخ معاصر ایران برای سخنان آمرانه ی خمینی سراسر گوش شده بود حضور در این مجلس بزرگ بین المللی همچنین موقعیتی استثنائی بود برای معرفی مجدد جبهه ملی به مردم جهان و یادآوری خدمات آن به کشور ما و نقشی که می توانست در آن دوران حساس ایفا کند.

 بدین منظور در تهران متن یک سخنرانی به زبان فرانسه نیز از پیش تهیه شده بود.١

تاریخ عزیمت دکتر سنجابی به پاریس روز سوم آبانماه ١٣٥٧ بوده است، و رسیدن او به پاریس صبح روز چهارم آبان، یا٢٤ اکتبر ١٩٧٨. ٢

تاریخ عزیمت دکتر سنجابی به پاریس روز سوم آبانماه ١٣٥٧ بوده است، و رسیدن او به پاریس صبح روز چهارم آبان، یا٢٤ اکتبر ١٩٧٨.٣»

در جبهه ملی قرار بر این شده بود که دکتر سنجابی در سرِ راه خود، در پاریس، ملاقاتی با آقای خمینی داشته باشد تا از نیات وی درباره ی آینده ی کشور آگاه شود. اما در پاریس قضایا صورت دیگری می یابد.

بنا به نوشته ی لوموند روز ٨ آبانماه، و به نوشته ی آقای ابراهیم یزدی چند روزی زودتر، نخستین دیدار دکتر سنجابی با آیت الله خمینی انجام می شود. یک روز پیش از آن مهندس مهدی بازرگان با وی ملاقات کرده بوده است. درست نمی دانیم در این ملاقات اول چه گذشته، اما گویا آقای سنجابی سعی می کند قدری از آتش انقلابی آیت الله خمینی بکاهد، اما موفق نمی شود، و بر عکس، خمینی بوده که موفق شده مقاصد و روش خود را به آقای سنجابی بفهماند.

ابراهیم یزدی درباره ی ملاقات وی با آیت الله خمینی چنین نوشته است:

« دکترسنجابی دو بار با آقای خمینی دیدار  کرد.  بعد از دیدار اول، از طریق بنی صدر اطلاع داد که چون برای دیدن فرزندش عازم آمریکا است، میخواهد دیدار مجددی داشته باشد.  اما خبرها حاکی از این بود که کنفرانس بین المللی سوسیالیستها[کنگره ی انترناسیونال سوسیالیست]در آمریکا برگزار[برگذار]می شود و آقای دکتر سنجابی هم برای شرکت در این کنفرانس دعوت شده اند. تحلیل و برداشت بعضی از نزدیکان آقای خمینی (از جمله دکتر صادق طباطبائی(، که به آقای خمینی نیز منتقل شد این بود که اگر آقای دکتر سنجابی بعد از این دیدار به آمریکا[کانادا] برود و در آن جا در باره مسائل ایران با ایشان صحبت شود، اینگونه تلقی می شود که دکتر سنجابی از طرف آقای خمینی مأموریتی دارد:

«سنجابی گفت من برای دیدن فرزندم عازم آمریكا هستم و پس از  مسافرت مجدداً خدمتتان میرسم. پس از این دیدار من خصوصی به آقای خمینی گفتم كه الان كنفرانس سالانه سوسیال دموكراتها در آمریكاست[درکانادا] و به احتمال قوی سنجابی كه به آمریكا[کانادا] میرود در این مجمع هم شركت می كند و ممكن است در مورد مسائل ایران هم در آن جا صحبت كند و از این ملاقات با شما هم حرف بزند. این امكان وجود دارد كه برخی تصور كنند ایشان از طرف شما به آن جا رفته یا رابط شما با آمریكائی هاست. اگر از آمریكا مجددا به اینجا بیاید و با شما ملاقات كند این تلقی بیشتر تقویت میشود. آقای خمینی در آن لحظه در برابر حرف من عكس العملی نشان ندادند اما روز بعد توسط آقای اشراقی  به بنی صدر كه میزبان سنجابی در پاریس بود[نام میزبان غلط است!] پیغام دادند كه اگر آقای سنجابی به آمریكا برود من دیگر ایشان را نمی پذیرم.»

«آقای سنجابی كه روی ملاقات با آقای خمینی حساب می كرد از مسافرت به آمریكا[وَنکوور، در کاناد!] منصرف شد. »

روایت دکتر کریم سنجابی در کتاب خاطرات وی٤، متفاوت است. او در این باره می نویسد که در همان روز ورود به پاریس، ۴ آبانماه، اعلامیه ای امضاء و منتشر کرده است دایر بر اینکه چون وزیر خارجه ی انگلستان نیز، که اعلامیه ای در پشتیبانی از شاه ایران داده است، در همان کنگره ی انترناسیونال شرکت می کند، وی از عزیمت برای شرکت در آن کنگره خودداری می نماید.

از آنجا که نویسنده ی این سطور، چنان که گفته شد(یادداشت١) در دو روز نخست ورود دکتر سنجابی همراه با شمار دیگری از اعضای جبهه ملی و دوستان نامبرده در محل اقامت وی حضور داشتم و ممکن نبود از اقداماتی چون صدور اعلامیه، که در صورت وقوع حتی در خارج هم باید انعکاس می یافت، بی اطلاع بمانم باید بگویم در آن دو روز و حتی نخستین روز های پس از آن نیز، که باز غالباً دکتر سنجابی را در مکان های دیگری می دیدم و از اقدامات وی بیش و کم آگاهی داشتم، چنین اعلامیه ای صادر نشد. خبر انصراف دکتر سنجابی از عزیمت به کانادا برای حضور در کنگره‌ی انترناسیونال سوسیالیست چند روز پس از ورود وی به پاریس منعکس شد. در ضمن می توان به خبر روزنامه ی لوموند در همین باره استناد کرد. در برنامه ی اولیه ی سفرِ دکتر سنجابی، که در اصل به منظور شرکت در کنگره‌ی سوسیالیست های جهان بوده، روزهای ٣ تا ٥ نوامبر، برابر با ١٣ تا ١٥ آبانماه، به شرکت در آن مجمع اختصاص داشته است. در تاریخ ٣١ اکتبر، برابر با ٩ آبانماه، یعنی پنج روز پس از ورود دکتر سنجابی به پاریس، روزنامه ی لوموند اعلام انصراف وی از سفر به کانادا برای شرکت در کنگره ی انترناسیونال سوسیالیست را خبر می دهد.٥ تاریخ اعلامیه ی سه ماده ای دکتر سنجابی که پس از دومین دیدار نامبرده با آیت الله خمینی و تأیید آن از سوی وی منتشر شد، ١٤ آبانماه است، یعنی پنج روز پس از اعلام انصراف از سفر به کانادا. بر پایه ی این اطلاعات انکارناپذیر، اعلامیه ی دکتر سنجابی دایر بر انصراف از سفر به کانادا نه در روز ورود به پاریس، بلکه پنج روز پس از آن صادر شده است، و با اینکه در خاطرات ابراهیم یزدی در ثبت نام ماههای ایرانی در آن ایام چند اشتباه رخ داده، به نظر می رسد که در مورد اخیر روایت وی از روایت دکتر کریم سنجابی درست تر است و در این مورد حافظه ی عضو برجسته ی هیئت اجرائی جبهه ملی ایران بوده که در بیان خاطرات خود دچار خطا شده است.

واقعیت این است که آیت الله خمینی یا اصلاً کسی را نمی پذیرفته یا برای او شروطی می گذاشته که او را تحقیر کند و استقلال او را سلب کرده، او را از حَیِّزِ انتفاع بیاندازد؛ همانطور که بعداً برای دکتر بختیار هم شرط گذاشت اما او زیر بار شرط وی نرفت.

نتیجه ی این تغییر برنامه دیدار دوم با آیت الله خمینی و صدور اعلامیه ی معروف به سه ماده ای، به شرح زیر، شد: 

«بسمه تعالی

«یکشنبه چهارم ذیحجه ۱۳۹۸مطابق با چهاردهم آبانماه»

۱۳۵۷

«١. سلطنت کنونی ایران با نقض مداوم قوانین اساسی و اعمال ظلم و ستم و ترویج فساد و تسلیم در برابر سیاست بیگانه فاقد پایگاه قانونی و شرعی است.

«٢. جنبش ملی اسلامی ایران با وجود بقای نظام سلطنتی غیر قانونی، با هیچ ترکیب حکومتی موافقت نخواهد کرد.»

«٣. نظام حکومت ملی ایران باید بر اساس موازین اسلام و دموکراسی و استقلال به وسیله مراجعه به آراء عمومی تعیین گردد.» [همه ی تأکیدها از نویسنده ی این متن است]

دکتر کریم سنجابی

همه‌ی کسانی که با سوابق جبهه ملی ایران آشنا بودند می دانستند که این سازمان سیاسی(نه دینی!) هرگز نه متون رسمی خود را با عبارات دینی آغاز می کرد و نه با تقویم قمری تاریخ گذاری می نمود، که آن هم تقویمی است متعلق به اسناد دینی(به عکس تقویم خورشیدی که بر اساس تقویم یزدگردیِ پیش  اسلام ایران، پس از از اصلاح در زمان ملکشاه سلجوقی، با نام تقویم جلالی، همچنان اساس تقویم امور اداری ایران بوده و در دوران معاصر نیز، از مشروطه به این سو، و دست کم از دوران رضاشاه، در امور کشوری رسمیت مجدد یافته بود). 

مهم تر از این جنبه های نمادین، هر کس می توانست بخوبی دریابد که جبهه ملی ایران که سازمانی بود سیاسی (نه دینی)، و رسالت ملی اش آن را در برابر همه ی ایرانیان، از هر دین و از هر مذهب و اعتقاد دیگر، متعهد و پاسخگو می داشت، نمی توانست با تعهدهایی یک جانبه نسبت به دین معینی، ولو دین اکثریت، میان خود و ایرانیان غیر مسلمان فاصله گذارد، و خود را از برخی از هموطنان جدا سازد٦. چنین رفتاری نه در میان پدران بنیانگذار مشروطه  سابقه داشت و نه هیچگاه از دکتر مصدق و دیگر یاران نزدیک او دیده شده بود. اگر هم زمانی یکی از آنان در میان سخنی از آفریدگار یاد می کرد یا به عبارتی دینی یا ادبی اشاره می نمود، چنانکه در دموکراسی های لاییک جهان نیز ـ شاید به استثناء کشور فرانسه ـ دیده می شود، عمل او هرگز جنبه ی رسمی نداشت و بگونه ای نبود که برای جمع تعهدآور باشد، بلکه تنها از فرهنگ شخصی گوینده حکایت می کرد. اما در اعلامیه ی دکتر سنجابی تعهدآورتر از هر چیز این بود که اولاً در هر سه ماده بر اسلامی بودن جنبش تأکید شده بود، در حالی که اگر سخن از جنبشی اسلامی در میان بود(موضوع ماده ی دوم) دیگر دلیلی برای اظهار نظر یک رهبر ملی درباره ی هدف های آن وجود نمی داشت و تنها  با رهبران دینی بود که درباره آن هدف ها سخن بگویند، و دوم اینکه، باز هم، در هر سه ماده دکتر سنجابی درباره ی سیاست جبهه ملی نظری ارائه داده بود که خلاف برنامه های همیشگی این سازمان بود؛ بدین معنی که بی آنکه برنامه ی جبهه ملی دایر بر لزوم«اجرای کامل قانون اساسی» و عدم دخالت پادشاه، به عنوان مقام غیرمسئول، در امور کشور، یعنی پادشاهی که باید تنها سلطنت می کرد نه حکومت، با مصوبه ی جدیدی لغو، و برنامه ی جدیدی بجای آن تصویب شده باشد، صادر کننده ی اعلامیه ی سه ماده ای شخصاً دست به چنین کاری زده بود. چنین ابتکاری نه دارای مجوز و حقانیت تشکیلاتی بود و نه، بویژه،  از جانب یک استاد حقوق، که علی القاعده باید بیشتر از یک فرد عادی معنای پایبندی یک سازمان سیاسی دیرینه و بلندآوازه به قانون اساسی کشورش را، تا زمانی که با رأی آزادانه ی مردم تغییر نیافته، می دانست، قابل فهم می نمود.

این ادعا که «سلطنت کنونی ایران با نقض مداوم قوانین اساسی و اعمال ظلم و ستم و ترویج فساد و تسلیم در برابر سیاست بیگانه فاقد پایگاه قانونی و شرعی است.»[ت. ا.] وجهه ی قانونی نداشت. از لحاظ حقوقی، گوینده حتی اگر، آنگونه که رهبران مشروطه درباره ی محمد علی شاه عمل کردند، می گفت«پادشاه کنونی ایران با نقض قانون اساسی و تجاوز به حقوق ملت مشروعیت خود را از داده است...»،  بی آنکه باز هم حکم فردی او نفاذ قانونی داشته باشد، دست کم از قانون اساسی خارج نشده بود. ادعای او البته می توانست قابل بحث باشد اما خلاف قانون اساسی نمی بود؛ و حتی می توانست در یک دادگاه ملی قابل رسیدگی بوده به محکومیت پادشاه، برکناری، و شاید هم مجازات او(با اینکه مقام غیر مسئول بوده) بیانجامد. اما او نمی توانست نهاد سلطنت را که یکی از نهادهای اصلی قانون اساسی بود یک جانبه « فاقد پایگاه قانونی»، یعنی غیرقانونی و عملاً منحل اعلام دارد. در نظام مشروطه، نهاد سلطنت، بد یا خوب، با رأی ملت تأسیس شده بود، و تنها رأی آزادانه ی ملت نیز می توانست آن را، فاقد مشروعیت اعلام کرده، منحل سازد؛ اما نه شخص پادشاه می توانست با اعمال غیرقانونی خود آن را «فاقد پایگاه قانونی» سازد نه این یا آن مخالف سیاسی او، به یک گردش قلم؛ هر که می خواست باشد.

البته از دید یک حقوقدان مبتدی دکتر سنجابی ترتیب منطقی اِنتاج احکام از مقدمات و استناجات این مقدمات از یکدیگر را به ظاهر رعایت کرده بود. شک نیست که در صورت انحلال نهاد سلطنت، بنا به رأی مردم، دیگر امکان تشکیل دولت جدیدی در چارچوب سلطنت مشروطه غیر منطقی می شد؛ چنانکه در ماده ی دوم می خوانیم:«جنبش ملی اسلامی ایران با وجود بقای نظام سلطنتی غیر قانونی، با هیچ ترکیب حکومتی [دولتی]موافقت نخواهد کرد.»

اما، دیدیم، آنچه رعایت نشده بود، نخست رعایت تفاوت بسیار اساسی میان نهاد سلطنت و شخص پادشاه بود، که در ماده ی اول اعلامیه نادیده گرفته شده بود، و دیگر این که در این ماده ی دوم بجای "نظام مشروطه ی ایران" که سلطنت تنها یکی از نهادهای آن بود، نظام سیاسی ایران «"نظام سلطنتی" غیر قانونی» خوانده شده است.

به عبارت دیگر،  نظام مشروطه ی سلطنتیِ بنانهاده شده در قانون اساسی کشور، با غلطِ حساب شده ای، یعنی با حذف صفت اساسی «مشروطه ی» آن، « نظام سلطنتی غیر قانونی» خوانده شده، حال آنکه قبلاً دیدیم چه  اختلاف عظیمی میان این دو وجود دارد؛ ضمن اینکه در یک نظام مشروطه ی سلطنتی نمی توان یک نهاد آن را از نهاد اصلی که مشروطه بودن آن است، بدون تأیید یک مرجع صلاحیت دار جداکرد و پیش از تغییر قانون اساسی آن نظام را به غلط «نظام سلطنتی (مطلق)» خواند و، آنگاه، با این ترفند صفت غیرقانونی را به آن اضافه کرد. 

بنا بر این اولاً استنتاج بند دوم از بند اول، استناجی بوده از بندی که انشاء آن از لحاظ حقوقی نادرست بوده است، و در ثانی انشاء بند دوم نیز خود در حد خود، با استفاده از مفهوم نادرست نظام سلطنتی، بدون ذکر صفت مشروطه بودن آن و با افزودن صفت ناموجهِ غیرقانونی بر آن، نادرست بوده است.

اما این مقدمات برای آن بوده که در ماده ی سوم نوشته شود:

« نظام حکومت ملی ایران باید بر اساس موازین اسلام و دموکراسی و استقلال به وسیله مراجعه به آراء عمومی تعیین گردد.»[ت. ا.]

و ضرورت و امکان قانونی مراجعه  به آراء عمومی برای یک  نظام جدید و تعیین نوع آن اعلام گردد.

اما دکتر سنجابی، علی رغم مقام استادی دانشگاه در حقوق، با معطوف ساختن بیشتر توجه خود به هدف های سیاسی آنی، از یاد برده بوده که با دو ماده ی یکم و دوم آن اعلامیه زیر پای خود، زیر پای جبهه ملی ایران و زیر پای ملت ایران را از لحاظ حقوقی خالی کرده بود. زیرا بدون آن نظام مشروطه ی موجود، که از سر محاسبات سیاسی نادرست، به غلط«نظام سلطنت» خوانده شده، و غیرقانونی اعلام گردیده بود، دیگر نه او، نه جبهه ملی ایران و نه حتی ملت ایران برای تصمیم در اینکه نظام حکومتی آینده را چه مرجعی و با استناد به چه مبنای حقوقی تعیین خواهد کرد به هیچ محمل حقوقی دسترسی نمی داشتند.

نفی اساس نظام حقوقی موجود، کشور را دچار یک خلاءِ حقوقی بسیار خطرناک می کرد؛ بنا به گفته ی پرمغزِ ارسطو طبیعت از خلاء نفرت دارد، و از آنجا که شاید برای جماعت های انسانی خلاء قانونی بدترین خلاء ممکن باشد، و از این رو که پیش از ایجاد آن خلاء، مقدمات حساب شده ی پرکردنش فراهم نشده بود، پیدایش آن نمی توانست جز به خودکامگی و هرج و مرجی بیانجامد که در آن هر کس زورش بیشتر بود رأی خود را به عنوان قانون به کرسی بنشاند. و، خطرناک تر از آن، نفی کامل هرگونه شکلی از قدرت سیاسی مشروطه ی موجود، حتی با وقوع تحولات لازم در طرز اعمال آن بود؛ یعنی نفی مشروعیت هر دولتی که ممکن بود بنام مشروطه، ولو بدون سلطنت، تشکیل شود؛ کاری که کشور را  دچار خلاءِ قدرت نیز می کرد؛ خلائی بس مخاطره آمیز تر از آن خلاءِ حقوقی که ذکر آن رفت، و تنها اعمالِ یک قدرت سیاسی مشروع می توانست مانع از سوءِ استفاده از آن گردد.

و از اینجاست که استفاده ی آیت الله خمینی از مفهوم:«... حق شرعی، و حق قانونی ناشی از آرای اكثريت قاطع قريب به اتفاق ملت ايران كه طی اجتماعات عظيم و تظاهرات وسيع و متعدد در سراسر ايران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده‌است، ...» برای خود، در تعیین نخست وزیر، با آنکه حقی جعلی بود، اما جای شگفتی نداشت. با قبول برچیدگی سلطنت مشروطه از دیدگاه مهمترین سازمان سیاسی و مشروطه خواه کشور، ایران در یک خلاء حقوقی کامل قرار می گرفت؛ خلائی که، از دید نویسنده ی آن حکمِ نخست وزیری، یعنی خمینی، هر مانعی برای ادعای ولایت و قیمومت دینی او بر ملت را از سر راه وی برمی داشت! و دکتر سنجابی هم باید عضو دولت موقتی می شد که بنا به چنین حکمی تشکیل می گردید؛ دولتی که مبنای حکم تشکیل آن ـ همان«حق شرعی و قانونی ...» خودخوانده ی یک شخص بود؛ شخصی که اگر از  دیدگاه قوانین موجود(قوانین مشروطه ی معلق شده برای دکتر سنجابی)، به وی می نگریستیم، هیچگونه حقی بیشتر از حقوق مشترک همه ی شهروندان نداشت، یعنی آن قوانین حق ویژه ای به او اعطا نمی کرد. ـ چه کسی می تواند انکار کند که چنین حکمی با آن «قوانین اساسی» که دکتر کریم سنجابی برای غیرقانونی خواندن سلطنت(بدون قیدِ مشروطه ی آن!) بدان استناد کرده بود، صدها برابر بیگانه تر بود؛ حکمی که حتی از همه ی احکام مسبتدانه ی محمد رضاشاه هم، که در آنها دیکتاتور دست کم کوششی، هرچند ظاهرسازانه، در رعایت قانون اساسی از خود نشان می داد، غیرقانونی تر و خودسرانه تر بود!

همه می دانند که در همان زمان مهندس مهدی بازرگان نیز که با آیت الله خمینی دو بار در نوفل لوشاتو دیدار کرد به وی هیچ تعهدی نسپرد، نه شفاهاً و، خاصّه، نه کتباً. بر این حقیقت حتی همکاران وی در نهضت آزادی نیز تصریح کرده اند. یک دلیل آن همین بود که آیت الله خمینی از وی تعهدی نخواسته بود، و تنها او را، از همان زمان، به تشکیل دولت موقت دعوت کرده بود، بدون اینکه وی حتی در این مورد نیز پاسخ صد در صد مثبت داده بوده باشد. شعور آیت الله خمینی هراندازه که می توانست باشد، او به عنوان یک فقیه، و حتی یک حسابگر ساده، به این نکته آگاه بود که در عرصه ی جامعه، جز در حوزه ی داد و دهش و نیکوکاری،  دادن در برابر ستدن است و برای خواستن تعهد باید در برابر آن چیزی داد و او اهل دادن چیزی به کسی نبود، جز بنا به رأی شخصی خود و فارغ از داد و ستد. سخن در این است که از دکتر سنجابی نیز، مانند مهندس بازرگان، کسی تعهدی نخواسته بود؛ چه، هم خمینی و هم اطرافیانش همکاران مصدق را مانند خود او مردمانی می دانستند یکدنده و به دور از عادت به زدوبند؛ مردمانی که تعهد گرفتن از آنان دشوار، بل غیر ممکن می نمود. تنها گفته شده ـ و در پاسخ به یکی از پرسش های زنده یاد ضیاء صدقی مصاحبه گر دانشگاه هاروارد از دکتر سنجابی به این نکته بر می خوریم ـ که در پاریس آیت الله محمد بهشتی در مکالمه ای با دکتر سنجابی پیشنهادهایی درباره ی اعلام جمهوری، یا دست کم خلع محمد رضاشاه، به او کرده بوده است، اما دکتر سنجابی در پاسخ آن مصاحبه گر می گوید که در پاسخ بهشتی گفته چنین پیشنهادی را برای دوستانش در ایران خطرناک می داند، و افزوده است«ما چه صلاحیتی برای این کار داریم» و اضافه می کند که با ناراحتی به وی گوشزد کرده است که:« ... شما حق ندارید از جانب ایشان[خمینی] استنباط بکنید؛ آقا اینجا هستند و ما هم اینجا هستیم؛ اگر فرمایش و نظری دارند خود ایشان بفرمایند. (...)»، و بعد اضافه می کند «ولی خود من لازم می دانستم موضع سیاسیون و جبهه ملی ایران را در این نهضت انقلابی ایران معلوم کنم.٧»  

* آرتور کوستلر این اطلاعات را از قول ابن فضلان تذکره نویس مسلمان که به رسالت از سوی المقتدر بالله خلیفه ی عباسی(خلافت: ٩٠٨ـ ٩٣٢، م) به نزد پادشاه بلغاران مصبِ ولگا فرستاده شده بود می نویسد. او در توضیح این رسم از قول ذکی ولیدی توغان، خاورشناس ترک می نویسد :«در رفتار سنگدلانه ای که بلغاران نسبت به افرادی که از دیگران آشکارا هوشمند تر باشند روا می دارند راز مگویی نهفته نیست. این رفتار مبتنی بر استدلال ساده و سنجیده ی اهالی متوسطی است که جز یک زندگی ساده در پی چیز دیگری نبودند، و از خطرها و ماجراهایی که آن «نابغه» می توانست پایشان را بدانها بکشاند دوری می جستند.»

نک. آرتور کوستلر، قبیله ی سیزدهم:

Arthur Kostler, La treizième Tribu, Tallandier Edition, Paris, 2008, pp. 57-58.       

 

بخش دوم

اعلامیه ی سه ماده ای دکتر سنجابی

و ولایت فقیه آیت الله خمینی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

١ دکتر بختیار علاوه بر اشاره به این موضوع در کتاب یکرنگی، در یک مصاحبه ی رادیویی ـ رادیو ایران ـ می گوید: «در هیات اجرایی جبهه ملی،    ایشان [موضوع سفر را] مطرح کرد و توافق کردیم. قسمتی از نطق ایشان را هم خودش نوشته بود و باقی را هم من نوشتم و تصحیح کردم و به ایشان دادیم تا این نطق را ببرد در کانادا و در انترناسیونال سوسیالیست بخواند و بگوید که ما از حقوق محرومیم و بگوید که قانون ما اجرا نمی‌شود، و بگوید که پادشاه ما حرمتی به مشروطیت نمی‌گذارد. تمام این‌ها بدون تعارف بود. ولی صحبت از خمینی و جمهوری و اسلام و این حرفها نبود.»

دکتر سنجابی وجود این متن را منکر شده است،  اما نگارنده ی این سطور که زنده یاد دکتر سنجابی خود آن را برای قرائت و اظهار نظر به وی سپرده بود و بدین منظور یک شب آن را به منزل خود برده بود باید به وجود آن شهادت دهد. در این مورد در نوشته ی دیگری توضیحات بیشتر داده خواهد شد. همچنین نک. یادداشت بعد.

٢ در این تاریخ نویسنده ی این سطور در سفری در هامبورگ بودم. یکی از دوستان دیرینه ی حزب ایران، و از بنیانگذاران جبهه ملی ایران در اروپا، که در برلن اقامت داشت به وی پیشنهاد کرد که به اتفاق او رهسپار پاریس ـ محل اقامت نویسنده ـ شویم و به پیشواز دکتر سنجابی برویم. من علی رغم بی میلی به اینگونه کارها بنا به اصرار آن دوست که با شهر پاریس آشنایی لازم را نداشت همان شب سوم آبان با وی عازم پاریس شدم و فردای این سفر به اتفاق به فرودگاه شارل دوگل که مرحوم سنجابی و همسرشان از آنجا به پاریس می رسیدند رفتیم. پس از رسیدن مسافران ما نیز همراه با دیگر پیشواز کنندگان به نخستین محل اقامت آنان رفتیم.

٣ ابراهیم یزدی، خاطرات، جلد سوم، نوفل لوشاتو، ص. 174.

٤ دکتر کریم سنجابی،  امیدها و ناامیدی ها، ص. ٢٩٢.

٥ لوموند ٣١ اکتبر ١٩٧٨:«آقای سنجابی به علت اوضاع کنونی از حضور در کنگره ی انترناسیونال سوسیالیست که از سوم تا پنجم نوامبر در ونکوور برگذار خواهد شد صرف نظر کرد.»

٦ حتی دکتر مصدق در پاسخ یکی از نزدیکان فداییان اسلام که از او اعمالِ فشارهایی علیه بهاییان را خواسته بود، با خنده ای پر معنی گفته بود «مگر آنان با هموطنان دیگرمان چه تفاوتی دارند؟»

٧ دکتر کریم سنجابی، همان، صص. ٢٩٥ـ٢٩٦.

منبع:پژواک ایران


علی شاکری زند

فهرست مطالب علی شاکری زند در سایت پژواک ایران 

*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش ۲۲ ـ ج)  [2024 Apr] 
* نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»! (بخش چهارم - ب) سخنرانی دکتر مصدق و الهیار صالح در اجلاس شورای امنیت [2024 Apr] 
*به مناسبت درگذشت دکتر محمـد مصدق، گاستون فورنیه  [2024 Mar] 
*نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»! سقوط اخلاقی و فرهنگی تا کجا؟ (بخش سوم)  [2024 Jan] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش بیستم)  [2024 Jan] 
*شباهت‌ها و تفاوت‌ها میان دو شکست: ۲۸ مرداد و ۲۲ بهمن  [2023 Dec] 
*نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»!  سقوط اخلاقی و فرهنگی تا کجا؟ [2023 Dec] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش هجدهم- ب  [2023 Nov] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/بخش هجدهم- الف  [2023 Nov] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* بخش شانزدهم  [2023 Oct] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* بخش پانزدهم -ج  [2023 Sep] 
* برگهایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش پانزدهم ـ ب  [2023 Sep] 
* جمهوری اسلامی حکومتی مرده است! اما چرا برچیده‌ نمی‌شود؟ بخش اول: یک نظام رو به موت  [2023 Sep] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار (بخش پانزدهم ـ الف) بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آینده‌ی ایران [2023 Aug] 
*آخرین نخست وزیر نظام مشروطه ایران، متن سخنان علی شاکری زند بر مزار شاپور بختیار  [2023 Aug] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش چهاردهم  [2023 Jul] 
*دعوت پادشاه از شاپور بختیار برای دیدار با او برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش سیزدهم) [2023 Jul] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش دوازدهم)  [2023 Jul] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش یازدهم)، علی شاکری زند  [2023 Jun] 
*باز هم تشدید اعدام‌ها  [2023 Jun] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش دهم  [2023 Jun] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش نهم ـ ب)  [2023 May] 
*چگونه منشور ننویسیم!/ بخش دوم  [2023 May] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپوربخش نهم – الف بختیار*  [2023 May] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش هشتم ـ ب)  بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آینده‌ی ایران [2023 Apr] 
*همبستگی برای ایران استیا ایران برای همبستگی است؟  [2023 Apr] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار*، بخش هفتم  - ب: اعلامیه‌ سه ماده‌ای کریم سنجابی در پاریس و ولایت فقیه خمینی [2023 Apr] 
*منشوری برای اهالی کره‌‏ی ماه  [2023 Mar] 
*برگهایی اززندگی سیاسی دکترشاپور بختیارـ بخش ششم  [2023 Mar] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش پنجم: آغاز بحران در حکومت فردی  [2023 Mar] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش چهارم: آغاز بحران در حکومت فردی  [2023 Feb] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار، بخش سوم: فعالیت در تجدید سازمان جبهه ملی ایران  [2023 Feb] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* (بحش دوم)  [2023 Jan] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار ـ جوانی، تحصیلات، مبارزه با نازیسم  [2023 Jan] 
*دولت موقت در تبعید و ضرورت حیاتی آن در شرایط کنونی  [2022 Dec] 
*ملت ایران، یک واقعیت تاریخی انکارناپذیر، مفهوم «ملت»، پادزهری در برابر واژه‌ ایدئولوژیک «امت اسلام» و فتیشیسم قومی (بخش سوم)  [2022 Aug] 
*ملت ایران، یک واقعیت تاریخی انکارناپذیر  [2022 Aug] 
*آیا جمهوری اسلامی مشروعیتی داشته که ازدست داده؟ غباربرانگیختن در مسیر حرکت واقعی [2022 Jul] 
* اتحادعملِ همه ی نیروهای ملی از مشروطه خواه تا جمهوریخواه  اسم رمز پیروزی اتحاد است [2022 May] 
*درباره ی نهضت مقاومت ملی ایران*  [2022 May] 
*خمینی چگونه به قدرت رسید؟ آیا این فاجعه اجتناب‌ناپذیر بود؟ ضرورت بیان کامل حقیقت به جای حاشیه‌نویسی!   [2022 Apr] 
*منوچهر هزارخانی: مرگی از هر جهت اندوهبار  [2022 Mar] 
*آیا فدراسیون روسیه و اتحاد شوروی سابق ماهیتاً یکی نیستند؟   [2022 Mar] 
*پوتین اوکرایین و روسیه، همه چیز اینجا شروع می شود  [2022 Mar] 
*احیاءِ «عظمت گذشته ی» امپراتوری روس؟ کدام عظمت؟  [2022 Mar] 
* در حاشیه عملیات تروریستی اخیرِ داعش  [2022 Feb] 
*برای دوری از انحرافات و انشعابات در جبهه ملی ضرورت بازگشت به اصالت نهضت ملی  [2022 Jan] 
*اتحادعمل برای نجات کشور از زوال! * انتظار تا کی و برای چه؟  [2021 Dec] 
* راه انتخاب میان سلطنت مشروطه و جمهوری از دید شاپور بختیار  [2021 Oct] 
*بحران سیاسی کشور و راه اتحاد عمل همه ی ایراندوستان دموکرات، پیش بینی بختیار نزدیک است  [2021 Aug] 
*شاپور بختیار و توتالیتاریسم، گریزی به رساله ی دکتری او  [2021 Jul] 
* اثرات متقابل مخالفان فعال رژیم و مردم غیرمتشکل: یک فرآیند دینامیک  [2021 Jun] 
*سر و ته، یک کرباس  [2021 Jun] 
*نگاهی به ریشه های ژرف یک فاجعه ملی بخش سوم   [2021 Mar] 
* نگاهی به ریشه‌های ژرف یک فاجعه‌ی ملی، به مناسبت ۲۲ بهمن ماه (بخش دوم)  [2021 Mar] 
* به مناسبت ۲۲ بهمن ماه، نگاهی به ریشه های ژرف یک فاجعه ی ملی  [2021 Feb] 
*ملاحظاتی درباره‌ متن حقوقی امانتی استاد محمـدرضا شجریان  [2021 Jan] 
* از مشروطه به جمهوری عبورکردیم؟ چه کسی عبورکرد و چگونه؟  [2021 Jan] 
* از مشروطه به جمهوری عبورکردیم؟ چه کسی عبورکرد و چگونه؟   [2021 Jan] 
*هموطنان بی مسئولیتی که در برابر امام جماران به امامزاده ی کاخ سفید دخیل بسته بودند یتیم شدند  [2020 Nov] 
*رادیکالیزاسیون دینی جوانان پناهنده و نقش حس ملی  [2020 Nov] 
*دولت موقت و چارچوب قانونی کارهای آن  [2020 Oct] 
*«علوم اجتماعی اسلامی» چه صیغه ای است؟   [2020 Aug] 
*جمهوری اسلامی کابوسی باورنکردنی بیست ونهمین سالگرد قتل شاپور بختیار و دستیار وی سروش کتیبه  [2020 Aug] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟ بخش سوم: دیگرِ تجربه‌های عملی اپوزیسیون  [2020 Aug] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟ بخش دوم: کدام استثناء؟  [2020 Jul] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟   [2020 Jul] 
* آزادی عقیده و بیان و زندگی جمعی نیازمند قواعد مشترک جمعی است (بخش دوم) • ضرورت قواعد مشترک همکاری و همگامی برای اپوزیسیون دموکرات ایران [2020 Jun] 
*آزادی عقیده و بیان و زندگی جمعی نیازمند قواعد مشترک کار جمعی است  [2020 Jun] 
*ایران هرگز نخواهد مرد!   [2020 May] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار  [2020 Apr] 
*نمایش از این پس بی اثر «انتخابات»، پرده دری از فریب «اصولگرا ـ اصلاح طلب»  [2020 Mar] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار* ۳۹ـ تدارکات و ترتیبات سالیوان برای ایجاد پیوند میان ارتش و نمایندگان خمینی   [2020 Mar] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار*  [2020 Mar] 
*بحثی در مقاله‌ی : خطای بختیار، پایان بازرگان  [2020 Feb] 
*تحریم انتخابات را به کارزار همصدایی علیه اساس رژیم و رفراندم برضد آن بدل کنیم   [2020 Feb] 
*منطق جمهوری اسلامی: تحریک دیگران؛ تحقیرشدن؛ واکنش به تحقیرشدن کشته شدن قاسم سلیمانی تحقیری بزرگ برای نظام و چالشی خطرناک برای کشور بود [2020 Jan] 
*تحریم یکصدای نمایش انتخابات: ضرورتی سیاسی، نه انتخاباتی!   [2019 Dec] 
*انبار باروتی بنام ایران  ضرورت حادهمآهنگی و آشتی میان همه ی هواداران حاکمیت ملی [2019 Nov] 
*شورای دوران گــُـذار یا مدیریت بی‍گــُـدار برای «اقوام و ملیت های ساکن ایران» !   [2019 Oct] 
* بساط تحمیق انتخابات را یکصدا تحریم کنیم (۲)  [2019 Sep] 
*بساط تحمیق انتخابات را یکصدا تحریم کنیم بخش یکم: مشروعیت نظام‌های سیاسی و رابطه‌ نهاد انتخابات با آن [2019 Sep] 
*بیست و هشت سال پس از قتل شاپور بختیار پراکندگی نیروهای مخالف جمهوری اسلامی و راه پیروزی بر آن   [2019 Aug] 
* بحران در روابط ایران و آمریکا:‏ یا زمان قدرت نمایی شاگرد جادوگرها  [2019 Jul] 
* زند ایران چیست؛ ایرانیت کدام است؟  ادای سهمی در پاسخ به یک مغالطه [2019 Jul] 
*ایران چیست؛ ایرانیت کدام است؟ ادای سهمی در پاسخ به یک مغالطه بخش دوم ادعای درونی بودن اسلام و ...!  [2019 Jul] 
*ایران چیست؛ ‏ ایرانیت کدام است؟   [2019 Jun] 
*جمهوری اسلامی:‏ یک نظام تروریست، با همه‌ی اجزاء و بازوانش   [2019 Apr] 
*اتحادِ عمل آری؛ ‏ اما برای چه منظور؟ و از کدام راه؟   [2019 Apr] 
*جامعه‌ ایران از سر گندیده است  [2019 Mar] 
*این نظام رفتنی است ما نیستیم که می گوییم؛ آنها خود می دانند!  [2019 Feb] 
*در میان مخالفان جمهوری اسلامی اختلاف ها از کجا سرچشمه می گیرد؟  [2019 Jan] 
*ما نمی بایست سنگر قانون اساسی را رها می کردیم   [2019 Jan] 
*ملاحظاتی درباره ی رساله ی دکترای شاپور بختیار  [2018 Nov] 
*جمهوری، یا مشروطه ی پادشاهی؟ بحث بر سر چیست؟  [2018 Nov] 
* با اعتصاب عمومی نباید بازی کرد   [2018 Oct] 
* مجازات شلاق برای معلمان کشور !   [2018 Oct] 
*مرگ امیرانتظام فرصتی برای آب تطهیر بر سر انقلابیون دیروز و اصلاح‌طلبان امروز!  [2018 Aug] 
* اقتصادی ویران؛ نتیجه ی تحریم ها، یا اثر ورشکستگی به تقصیر   [2018 Aug] 
*آزادی گرفتنی است نه دادنی  [2018 Jul] 
*چرا جمهوری اسلامی رفتنی است وظیفه‌ی ما برای وقوع بهترین صورت این فرآیند چیست* [2018 May] 
*از بحث عدم‌ مشروعیت رژیم و پیش‌بینی سقوط آن تا زمین‌لرزه‌های جدید (بخش دوم)،  [2018 Apr] 
*از بحث عدم‌مشروعیت رژیم و پیش‌بینی سقوط آن تا زمین‌لرزه‌های جدید  [2018 Mar] 
*همه‌پرسی، به چه منظور، چگونه، در چه زمان، و به دست کدام حکومت ؟   [2018 Feb] 
*جدایی دین از حکومت یا حکومتِ لاییک*  [2018 Jan] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری* بخش چهارم  [2018 Jan] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری بخش سوم  [2017 Dec] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری بخش دوم  [2017 Dec] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری ، بخش یکم  [2017 Dec] 
* افسانه‌ی حمله‌ی نظامی عراق به ایران بنا به ‏ توصیه‌ی شاپور بختیار بخش چهارم   [2017 Nov] 
*علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش سوم)  جستجو در علل و مقدمات حمله‌ی عراق به ایران  [2017 Nov] 
* علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران ‏ به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش دوم)  [2017 Nov] 
*علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران ‏ به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش یکم)  [2017 Oct] 
*مصدق و اصـلاحات کاذب، بخش سوم: موضع نیروهای سیاسی دیگر  [2017 Oct] 
*مصدق و اصـــلاحــات کاذب «تقسیم اراضی ... با تمرکز جمعیت می تواند عواقب وخیم‌تری...»   [2017 Oct] 
*دکتر مصدق ‏ و اصـلاحـات کاذب یا یکی از ریشه‌های عمده‌ی ضدِانقلاب‌اسلامی ‏  [2017 Oct] 
*از مرگ هیچکس شاد نباید شد اما...  [2017 Sep] 
* سلطه‌ی دیوان و رژیم تباهیها تنها به دست مردم برچیده خواهد شد بخش دوم   [2017 Jul] 
*سلطه‌ی دیوان و رژیم تباهیها تنها به دست مردم برچیده خواهد شد  [2017 Jul] 
*آیا در این «انتخابات» ملت شکست خورد؟ قسمت دوم  [2017 Jun] 
*آیا در این «انتخابات» ملت شکست خورد؟  [2017 May] 
* تحریم انتخابات ساده گیری مبارزه نیست ‏  [2017 May] 
*گفتید جمهوریت؟ کدام جمهوریت؟   [2017 May] 
*در چنگال جمهوی اسلامی اسارت تا کی ؟ (بخش دوم)  [2017 May] 
*در چنگال جمهوی اسلامی اسارت تا کی ؟ «انتخابات» کاذب را هرچه یکصدا تر تحریم کنیم ! [2017 Apr] 
*انتخابات ریاست جمهوری فرانسه؛ نامه ی سرگشاده به نامزدها و رأی دهندگان به آنان*   [2017 Apr] 
* ضرورت گام هایی کوتاه و سنجیده برای اتحاد آزادیخواهان واقعی  ورشکستگی اخلاقی کامل نظام حاکم و نشانه هایی از آغاز فروپاشی آن [2017 Mar] 
*کسانی که تروریست‌ها و خرابکاران را مردم می‌نامند! (بخش دوم)  [2017 Mar] 
* نوبت خطرکردن بختیار برای نجات کشور از سقوط در پرتگاهی که به سوی آن می رفت (بخش سوم)  [2017 Feb] 
*آیا نظام مشروطه منسوخ شده بود؟ جلوگیری از نخست ‌وزیری صدیقی و نوبت خطرکردن بختیار (بخش دوم)  [2017 Feb] 
* به مناسبت سی و هشتمین سال تشکیل دولت ملی بختیار ‏  [2017 Feb] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه (بخش چهارم و پایانی)  [2016 Oct] 
* نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه (بخش سوم)  [2016 Oct] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه بخش دوم   [2016 Sep] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه؛ به مناسبت بیست و پنجمین سال ‏ قتل شاپور بختیار  [2016 Sep] 
* منشاء هراس شدید نظام از مردم ! (بخش پایانی) بخش دوم  [2016 Jun] 
*منشاء هراس شدید نظام از مردم ! بخش دوم، بهره ی الف   [2016 Jun] 
*منشاء هراس شدید نظام از مردم !  نظامی که مشروعیت ندارد همواره خود را در خطر نابودی می بیند [2016 Jun] 
*رژیم راًی مردم را برای نمایش و کسب مشروعیت می خواهد  [2016 Feb] 
* در حاشیه ی عملیات تروریستی اخیرِ داعش   [2016 Jan] 
*نکاتی از زندگی خسرو شاکری زند و سبب درگذشت وی  [2015 Oct] 
*توسل به دروغ و فریب برای پوشاندن تسلیم به توافقنامه ای خفت بار  [2015 Apr] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف سکولاریسم نو(۳)  [2014 Dec] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف   [2014 Dec] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف «سکولاریسم نو»  [2014 Dec] 
*دولت اسرائیل، یا یک یاغی جهانی که در پی اجرای «راه حل نهایی» برای مردم فلسطین است  [2014 Jul] 
*نگاهی به رفتار سیاسی سران جبهه ملی در ماههای پیش از انقلاب (بخش دوم) چگونگی پذیرش تشکیل دولت ملی از سوی دکتر شاپور بختیار [2014 Jul] 
*نگاهی به رفتار سیاسی سران جبهه ملی در ماههای پیش از انقلاب  [2014 Jul] 
*ملاحظاتی پيرامون مقاله «بازرگان، روحانيت و بختيار»، بخش سوم (قسمت دوم)  [2013 Oct] 
*بختیار، بازرگان و روحانیت؛ ملاحظاتی پیرامون مقاله‌‌‌ی «بازرگان، روحانیت و بختیار»۱- بخش سوم تیرخلاص  [2013 Oct] 
*بختیار، بازرگان و روحانیت- بخش دوم  [2013 Sep] 
*ملاحظاتی پیرامون مقاله‌ی «بازرگان، روحانیت و بختیار»۱ بخش اول روحانیت درنهضت ملی [2013 Sep] 
*مصر بار دیگر به پا می خیزد با تهدید به نافرمانی مدنی در مصر اولین سنگر توتالیتاریسم اسلامگرا فرو می ریزد [2013 Jul] 
*درباره‌ی پرچم ملی ایران  [2013 Jan] 
*آیا صلحجویان نسل های جدید اسرائیل خواهند توانست ماجراجویی رهبران سنتی جنگ طلب خود را مهار کنند و از فکر حمله به ایران بازدارند   [2012 Apr] 
*پاسخی به ادعاهای نسنجیده و بی پایه ی آقای همایون کاتوزیان درباره ی کنفدراسیون جهانی   [2011 Nov] 
*افشاء یک تحریف بزرگ تاریخی پاسخی به ادعاهای نسنجیده و بی پایه‌ی آقای همایون کاتوزیان درباره ی کنفدراسیون جهانی و عده ای از رهبران آن  [2011 Oct] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار  چه کسانی از نام مصدق و بختیار می ترسند و چرا؟ بخش دوم 2ـ دنباله ی" راه توده" و مصدق [2011 Oct] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار (۲)  [2011 Aug] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار  [2011 Aug] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصول کار و منش آنان (بخش دوم ـ ب)  [2011 Apr] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  [2011 Apr] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  بخش نخست ـ ب [2011 Mar] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  [2011 Mar] 
*توتالیتاریسم و زمین لرزه های اجتناب ناپذیرآن( بخش دوم)   تصفیه ها در جمهوری اسلامی از همان آغاز کار [2010 Mar] 
*توتالیتاریسم و زمین لرزه های اجتناب ناپذیرآن(٭)   [2010 Mar] 
*دولت بختیار و فروغ آزادی (بخش دوم)  [2010 Jan] 
*دولت بختیار و فروغ آزادی (بخش نخستین)  [2010 Jan] 
*چه کسانی از علائم شیر و خورشید پرچم ملی ایران می ترسند؟  [2009 Aug]