نجیب قربانی تغییر سیاست خارجی روسیه شد؟

Image captionروایت حاکم در افغانستان بر پیروزی مجاهدین در برابر حکومت دکتر نجیب تاکید دارد. ولی آنچه که بیشتر مغفول می‌ماند یا نادیده گرفته می‌شود، نقش اتحاد جماهیر شوروی (روسیه کنونی) در این تحولات است

بیست سال پس از مرگ دکتر نجیب‌الله، آخرین رئیس جمهوری افغانستان که تحت حمایت اتحاد جماهیر شوروی بود، هنوز این پرسش مطرح است که دلیل اصلی فروپاشی حکومت او چه بود: مجاهدین؟ اختلاف‌های درونی؟ قطع کمک‌های روسیه؟ پذیرش طرح سازمان ملل؟ یا موارد دیگر؟

روایت حاکم در افغانستان بر پیروزی مجاهدین در برابر حکومت دکتر نجیب تاکید دارد. ولی آنچه که بیشتر مغفول می‌ماند یا نادیده گرفته می‌شود، نقش اتحاد جماهیر شوروی (روسیه کنونی) در این تحولات است. این مطلب کوتاه به بررسی اجمالی این موضوع می‌پردازد که قطع کمک‌های شوروی در فروپاشی حکومت نجیب تا چه حدی اهمیت داشته است.

عوامل فروپاشی حکومت نجیب‌الله

این فروپاشی عوامل متعددی داشت. عبدالوکیل، وزیر خارجه دکتر نجیب‌الله، به‌تازگی در خاطراتش عوامل داخلی فروپاشی حکومت نجیب را چنین برشمرده: ۱) اختلاف‌های درون‎حزبی، ۲) عدم حمایت اجتماعی حزب، ۳) سیاست ناروشن آشتی ملی به عنوان جایگزین جنگ و ۴) اتکای بیش از حد حزب و دولت به یک رهبر.

از نظر او عوامل خارجی این امر عبارتند از: ۵) حمایت خارجی از مجاهدین، ۶) قطع کمک‌های نظامی و اقتصادی شوروی، ۷) برقراری ارتباط بین شوروی و مجاهدین در غیاب دولت کابل و ۸) خوش‌بینی بیش از حد نجیب به طرح صلح بینن سیوان، نماینده سازمان ملل در افغانستان.

وزیر خارجه آقای نجیب با تأکید بر اهمیت مورد آخر، طرح آقای سیوان را «نیرنگی» دانسته که، سرانجام، آقای نجیب را تشویق به اعلام کناره‌گیری و تحویل قدرت به حکومت انتقالی مطابق طرح سازمان ملل کرد و حکومتش را در آستانه فروپاشی قرار داد. با فرض درستی این اظهار نظر، هنوز می‌توان آنرا معلول علت‌های دیگری دانست و نه علت اصلی.

Image copyright.Image captionبوریس پانکین وزیر خارجه شوروی (نفر سوم از راست) در دیدار با نمایندگان مجاهدین در مسکو، اشغال افغانستان را محکوم کرد

مجاهدین

اما حفیظ منصور، نماینده مجلس و عضو جمعیت اسلامی، معتقد است که حکومت آقای نجیب دچار اختلاف‌های ویرانگر درونی شده بود و با اعمال فشار مجاهدین فروپاشید. تعیین درجه اهمیت این عامل در مقایسه با سایر عوامل، از جمله قطع کمک‌های شوروی، نیازمند بررسی قدرت نظامی مجاهدین و حکومت نجیب است.

براساس آمار محمود قارییف، مشاور ارشد نظامی نجیب‌الله، نیروهای مسلح دولت در ۱۹۸۹ به ۳۲۹ هزار نفر می‌رسید که ۱۵۶۸ تانک، ۸۲۸ خودرو زرهی، ۱۲۶ جنگنده، ۱۴ هلیکوپتر جنگی و ۴۸۸۹ دستگاه توپخانه و خمپاره‌انداز در اختیار داشتند. یک سال بعد این آمارها افزایش یافت.

به نوشته آقای قارییف، نیروهای مجاهدین در سال ۱۹۹۰ به ۱۹۰ هزار نفر به علاوه ۵۰ هزار نفر در حال آموزش در پاکستان می‌رسید. زرادخانه آن‌ها عبارت بود از ۱۴۰۰ موشک ضدتانک، ۷۵۰ دستگاه توپخانه، ۱۴۹۰۰ خمپاره‌انداز و نارنجک‌انداز، ۱۹۲ دستگاه تانک ۱۶۰ خودرو زرهی، ۴۰۲ دستگاه سیار پدافند و ۱۲۰۰ دستگاه موشک‌انداز.

حکومت دکتر نجیب بر شهرهای بزرگ و متوسط و بیشتر شهرهای کوچک مسلط بود، توانایی نظامی آن در دفع حمله مجاهدین به جلال‌آباد در زمستان ۱۳۶۸ ثابت شد و سه سال پس از خروج نیروهای شوروی دوام آورد. بر این اساس، آقای منصور می‌پذیرد که اگر عوامل فرساینده دیگری غیر از جنگ نبود، حکومت نجیب سال‌ها دوام می‌آورد.

تغییر رویکرد روسیه

Image copyrightAPImage captionدکتر نجیب روز خروج نیروهای شوروی، ۲۶ دلو (بهمن)، را «روز نجات ملی» و تعطیل عمومی اعلام کرد

بنابراین، اگر این حکومت برتری نظامی داشت، چرا شوروی به عنوان حامی اصلی آن، کمک‌های خود را قطع کرد؟

پاسخ این پرسش را می‌توان در چهارچوب چهار واقعیت ۱) فروپاشی شوروی، ۲) ورشکستگی اقتصادی شوروی، ۳) پایان جنگ سرد و ۴) تغییر سیاست خارجی روسیه دید. سه مورد نخست بویژه بحرانی پدید آورد که روسیه به عنوان وارث اتحاد جماهیر شوروی باید به آن رسیدگی می‌کرد.

بوریس یلتسین، رئیس جمهوری وقت روسیه، در مسائل داخلی گذار به دموکراسی و اقتصاد سرمایه‌داری را در پیش گرفت و سیاست خارجی خود را براساس تنش‌زدایی و اعتماد به غرب استوار کرد.

این رویکرد مستلزم زدودن نشانه‌های جنگ سرد بود. اشغال افغانستان از جانب شوروی در ۶ جدی ۱۳۵۸، این کشور را به کانون جنگ سرد تبدیل کرد. حکومت تحت حمایت شوروی در کابل یکی از پدیده‌ای مشخص مربوط به عصر جنگ سرد بود که یا این رویکرد شاید قربانی سیاست تنش‌زدایی روسیه می‌شد.

در زمینه تاریخی اصلاحات میخایل گورباچف، رهبر وقت اتحاد شوروی ، باعث ایجاد بستری مناسب برای خروج نیروهای ارتش سرخ از افغانستان شد. آقای گورباچف افغانستان را "زخم خونین" خوانده بود. تحولات بعدی رابطه روسیه با حکومت وقت افغانستان را کم و کم‌تر کرد.

بنابراین، موقعیت جدید برای روسیه نه توان، نه انگیزه و نه اراده‌ای باقی می‌گذاشت که به حمایت از حکومت آقای نجیب ادامه دهد. به همین دلیل روسیه در ۱۹۹۱ با آمریکا توافق کرد که از اول جنوری ۱۹۹۲ کلیه کمک‌های خود به حکومت نجیب را قطع ‌کند.

راهبرد جدید رویکرد منطقه‌ای روسیه را تغییر داد و مسکو در عقرب ۱۳۷۰ میزبان هیئت بیست نفری مجاهدین شد. به گزارش دو عضو هیئت مجاهدین ـ فیض‌الرحمان وثیق و فضل‌الرحمان فاضل ـ، مقام‌های ارشد شوروی/روسیه با محکوم کردن اشغال افغانستان، نسبت به عدم مداخله در امور داخلی آن اطمینان دادند.

Image captionلاشه‌های بی‌شمار تانک و زره‎پوش‌های ارتش بیانگر سال‌ها جنگ فرسایشی علیه رژیم بود

آثار تغییر رویکرد روسیه در افغانستان

پیامدهای تحولات شوروی/روسیه برای حکومت نجیب سنگین بود و آن را از دو لحاظ در آستانه فروپاشی قطعی قرار داد: ۱) سیاسی-ایدئولوژیک و ۲) نظامی-اقتصادی.

الف. سیاسی و ایدئولوژیک

خلاء ناشی از عدم موفقیت مارکسیسم به لحاظ ایدئولوژیک در اتحاد جماهیر شوروی به عنوان مرجع ایدئولوژیک و تغییر سیاست خارجی روسیه به عنوان حامی سیاسی حکومت نجیب‌الله، در زمینه سیاسی برای حکومت او جبران‌ناپذیر بود. حکومت نجیب‌الله کوشید برای هر دو مورد جایگزین‌هایی دست و پاکند، ولی عملاً ناکام بود.

شکست مکتب مارکسیسم در اتحاد شوروی به عبارتی حکومت افغانستان را از درون خالی کرد. حکومت از قبل با تغییر قانون اساسی در ۱۳۶۶ و سپس بازنگری آن در ۱۳۶۹ کوشید به نوعی لیبرالیسم افغانی و نمادهای ملی رو آورد. اعلام آشتی ملی، تغییر نام حزب و نام دولت هم بخشی از رویکرد جدید بود. ولی ناکامی این رویکرد راه را برای تعمیق شکاف‌های قومی در درون جناح‌های حزب حاکم هموار کرد.

سرانجام، این شکاف‌ها به حدی بزرگ شد که کسانی مانند عبدالقدوس غوربندی و فقیرمحمد ودان، اعضای ارشد حزب، سقوط حکومت دکتر نجیب را به آن نسبت می‌دهند و معتقدند که مخالفان جناحی و قومی نجیب علیه او "کودتا" کردند. قیام ژنرال‌های شمال به رهبری عبدالرشید دوستم در زمستان ۱۳۷۰ هم در همین زمینه قابل بررسی است.

تغییر سیاست خارجی روسیه حکومت آقای نجیب را منزوی کرد. در واکنش، او در سه سالگی خروج نیروهای شوروی از افغانستان، با صدور فرمان رسمی در ۲۵ جدی ۱۳۷۰، «تجاوز نظامی» شوروی به کشور را محکوم و روز خروج آن‌ها، ۲۶ دلو، را «روز نجات ملی» و تعطیل عمومی اعلام کرد.

طرحی که آقای نجیب برای جایگزینی پشتیبانی سیاسی روسیه در نظر گرفت، مشابه کارهایی بود که روسیه انجام داد. همان‌گونه که روسیه گفت‌وگو را با دشمنان پیشینش شروع کرد، حکومت نجیب هم روابطی با کشورهایی مانند ایران و حتی پاکستان برقرار کرد.

چنان‌که عبدالوکیل، وزیر خارجه آقای نجیب، در خاطراتش می‌نویسد، وزارت امنیت دولتی مذاکراتی را با سازمان اطلاعات ارتش پاکستان، آی‌اس‌آی، آغاز کرد. هدف از آن تعامل مستقیم با پاکستان به عنوان حامی اصلی مجاهدین بود، ولی با اعلام آمادگی نجیب برای کناره‌گیری این گفت‌وگوها ناکام شد.

ب. نظامی و اقتصادی

Image copyright.Image captionلوگوی حزب دموکراتیک خلق. تغییر نام حزب و نام دولت بخشی از رویکرد ملی‌گرایانه حکومت نجیب، در پی شکست مارکسیسم بود

به لحاظ نظامی و اقتصادی مشخص بود که حکومت دکتر نجیب‌الله بدون کمک خارجی نمی‌تواند دوام بیاورد؛ در نبود درآمد داخلی، نه قدرت پرداخت حقوق کارمندانش را داشت و نه می‌توانست نیروی مسلح چهارصد هزار نفری خود را آماده جنگ نگهدارد.

مجموع کمک‌های شوروی به حکومت کابل در سال‌های ۸۹-۱۹۸۰ به ۹.۱ میلیارد روبل (۱۵.۲ میلیارد دلار) و تنها کمک‌های سال ۱۹۹۰ به چهار میلیارد روبل (۶.۶۸ میلیون دلار) می‌رسید. بیشتر این کمک‌ها شامل تجهیزات نظامی می‌شد. بخشی از این تجهیزات در سال ۱۹۸۹ با ۷۰۴۷ پرواز و سال بعد با ۴۷۲۷ پرواز به افغانستان انتقال یافت.

گردش ماشین جنگی حکومت دکتر نجیب وابسته به نفتی بود که با دو لوله انتقال نفت از شهرک حیرتان در مرز ازبکستان به پایگاه هوایی بگرام در شمال کابل کشیده شده بود. با قطع سایر کمک‌های روسیه به کابل، این لوله‌ها هم خشک شد که برای متوقف شدن ماشین جنگی نجیب کافی بود.

تحولات سریعی که در ۱۰۴ روز پس از قطع کمک‌های نظامی و اقتصادی روسیه روی داد، بنیاد حکومت او را کند – از جمله تعمیق شکاف‌های درونی حزب حاکم، شورش ژنرال‌های شمال به رهبری عبدالرشید دوستم و یا ژنرال مومن فرمانده بندر حیرتان و اعلام آمادگی رئیس جمهوری برای کناره‌گیری و تحویل قدرت به حکومت انتقالی مطابق طرح صلح سازمان ملل در ۲۸ حوت.

سرانجام، دکتر نجیب‌الله در ۲۷ حمل ۱۳۷۱ اقدام به فرار ناموفقی کرد. فردای آن مجاهدین وارد کابل شدند. تا ده روز پس از آن، حکومت او دیگر وجود نداشت. زندگی و پناهندگی نجیب در دفتر سازمان ملل در نزدیک کاخ ریاست جمهوری با مرگش به دست طالبان در ۶ میزان ۱۳۷۵ پایان یافت.

منبع:بی بی سی


فهرست مطالب  در سایت پژواک ایران