در طبیعت ایران هر دقیقه یک پلاسکو فرو میریزد
ناصر کرمی
رسانههای وابسته به شهرداری تهران سه روز پس از وقوع حادثه پلاسکو فیلمی منتشر کردند که نشان میداد قالیباف ماهها قبل در یک سخنرانی خطر وقع یک فاجعه در این ساختمان را هشدار داده است.
آنچه که شهردار در این فیلم میگوید البته واقع بینانه است. خلاصه (و نقل به مضمون) اینکه: "ما بارها به ذینفعان این ساختمان هشدار دادهایم. اما وقعی نگذاشتهاند. الان چارهای نیست جز اینکه پلاسکو را تعطیل کنیم اما این به معنای بیکاری هزاران نفر خواهد بود و ممکن است حتی به یک شورش تبدیل شود و در آن صورت حتی همین رسانههای اصلاح طلب به ما حمله خواهند کرد که چرا در این وانفسای مشکلات اقتصادی نان هزاران خانواده را آجر کردهایم".
جمعه گذشته مهدی چمران رئیس شورای شهر نیز در یک سخنرانی در نماز جمعه تهران به چندین بار ارسال هشدارهای رسمی به مالکان ساختمان پلاسکو اشاره کرده و افزوده بود که مشکل مهمتر این است که سه هزار ساختمان در تهران وضعیتی مشابه ساختمان پلاسکو دارند. ساختمانهایی همانقدر ناایمن، که بعضا هر کدام محل سکونت و اشتغال هزاران نفر هستند اما نمیتوان هم تعطیلشان کرد چون شرایط اقتصادی کشور اجازه نمیدهد.
ابتدای همین هفته نیز رئیس ستاد مدیریت بحران در گفتگو با خبرگزاری فارس بخشهایی از یک گزارش فنی درباره وضعیت تهران متعاقب وقوع یک زلزله متوسط را اعلام کرده و از جمله گفته بود بیش از نیمی از ساختمانهای تهران تاب تحمل زلزله را ندارند و محتمل است در همان لحظات اولیه وقوع زلزله تهران تا یک میلیون نفر کشته شوند. پیش از این نیز بارها اعلام شده که مشکل آلودگی هوای تهران عجالتا قابل حل نیست چون تحمیل استانداردهای روزآمد به خودروسازان داخلی یا اجازه ورود خودروهای برقی به تعطیلی خودروسازی در ایران و بیکاری صدها هزار نفر می انجامد.
جانمایه همه این گفتهها یک چیز است: کسب و کار در ایران، حتی پر رونقترین بخشهای آن یعنی ساخت و ساز و خودروسازی و پوشاک، از هیچ بنیهای برای رعایت حتی حداقلی از استانداردهای ایمنی و محیطی برخوردار نیست و هر فشاری در اینباره به تعطیلی فعالترین بخشهای صنعت و تجارت خواهد انجامید.
کمابیش آنچه که در حوزه مدیریت شهری به واسطه حادثه پلاسکو صریح و عریان در برابر چشمان همگان قرار گرفت قبلا در حوزه محیط طبیعی هم مشاهده شده است. ماه پیش مجلس شورای اسلامی طرح تنفس ده ساله بهره برداری از مناطق جنگلی را معوق کرد به این بهانه که اجرای این طرح هزاران نفر را بیکار خواهد کرد و میتواند واکنش مردم محلی را در پی داشته باشد. طرح خروج دام از جنگل هم پیش از این دقیقا به همین بهانه نیمه کاره رها شده بود.
هشدارهای مکرر در باره خشکیدگی ایران، فرسایش خاک، بیابان، خشکیدن اغلب دریاچهها و تالابها و رودخانهها و نابودی منابع آب زیرزمینی و فرونشست زمین نیز عملا واکنشی در پی نداشته است. چونکه در کوتاه مدت بخشهای زیادی از کشاورزی ناپایدار باید تعطیل شود، که مطلقا امکان آن وجود ندارد و در بلند مدت باید زیرساختهای کشاورزی پایدار فراهم شود که نیازمند سرمایه گذاری گسترده اقتصادی است و اکنون زمینه آن فراهم نیست.
شاید بتوان تصور کرد که آنچه که در پلاسکو رخ داد به هر حال یک حادثه بود، که میتوانست قابل اجتناب باشد، با قدری بخت و اقبال اصلا میتوانست رخ ندهد، هزینههای آن هم به هر حال قابل جبران خواهد بود. میتوان هم امیدوار بود که شاید زلزله تهران به این زودیها رخ ندهد. اما آنچه که در طبیعت ایران هم اکنون دارد رخ میدهد نه قابل اجتناب است و نه قابل جبران. دشتهایی که دچار فرونشست میشوند هزاران سال به دیر خواهد انجامید و شاید هم هرگز دوباره نتوانند به زادآوری پیشین بازگردند.
+پلاسکو؛ تهران؛ جامعه عجول و کوتاهمدت
+ال نینیو، آشفتگی و فقر دانش محیطی در ایران
محیط زیست ایران؛ سی و پنج سال تخریب
کشاورزی ایران را تشنهتر میکند
بیاعتنایی مطلق برنامه ششم توسعه ایران به محیط زیست و بحران آب
بارها گفته شده که تداوم خشکاندن تعمدی عرصههای طبیعی (با تخصیص حقابه آنها به اراضی کشاورزی) گونهای قتل سرزمین است. وضعیتی که در گوشه گوشه از طبیعت ایران تداوم دارد، تا چرخ کشاورزی نیم بندی که حاصل آن روستاییانی نیم سیر نیم گرسنه بوده از حرکت بازنماند.
قالیباف در آن سخنرانی به واقع توپ را از زمین شهرداری به زمین نظام انداخته است: وقت پرداختن به امنیت و سلامت نیست چون فعلا نظام لنگ سیرکردن شکم مردم است. کمتر به این صراحت سیستم مدیریتی کشور به تعلیق کامل نظام مدیریت محیطی در ایران اعتراف کرده است. در شهر ذخیره اراضی فروخته میشود تا بودجه جاری شهرداری (صرفا در حدی که زبالهها در خیابان نمانند و ترافیک قفل نشود) فراهم شود و در بیرون شهر هم همه آبها از طبیعت ستانده شده و به وضعیتی زیانبار از کشاورزی ناپایدار اختصاص یافته که تداوم آن توجیه اکولوژیک که هیچ، حتی توجیه اقتصادی هم ندارد.
عبور از این وضعیت قطعا نیازمند آغاز فرآیند توسعه است. فرآیندی که آنقدر پول توی دست و بال شهر بریزد که بتوان سه هزار ساختمان آن را عجالتا تعطیل کرد تا وقتی که مطمئن باشیم راحت آتش نمیگیرند و اگر هم آتش گرفتند راحت فرو نمیریزند.
برای میلیونها کشاورز و دامدار امکان مضاعف سازی فرصتهای معیشتی فراهم شود تا بتوان دست کم سالانه چهل میلیارد متر مکعب از آبی را که اکنون از طبیعت ستانده شده به عرصههای طبیعی بازگرداند تا با بازگشت رطویت خاک، ایران کمی از صدر فهرست کشورهای رودررو با بیابانزایی و فرسایش خاک و فرونشست زمین و ... فاصله بگیرد.
مشکل این است اما که توسعه در جایی از راس هرم مازلو آغاز میشود: خودشکوفایی فرهنگی، و ایران اکنون همچنانکه قالیباف توصیف کرده (و به عنوان یک برگ برنده برای تبرئه شهرداری در ماجرای پلاسکو از آن استفاده کرده) چسبیده است به کف هرم مازلو: در تنگنای سیری و گرسنگی.
مشکل اینجاست که در دیگر بخشها، همچون سیاست و فرهنگ و مسائل اجتماعی توسعه نیافتگی عمدتا هزینه جاری دارد. وضعیت موجود را دشوار میکند. اما در مدیریت محیطی غالبا توسعه نیافتگی به سرمایه سوزی میانجامد چونکه مقوله تعطیل نابردار حفاظت را تعلیق به محال میکند و این در نهایت به آینده سوزی منجر میشود. مثل همه آن عرصههایی که هم اکنون به واسطه خشکاندن سرزمین برای همیشه بیابان و نابارور میشوند.
اگر فرض کنیم تا اینجا فقط دو دقیقه وقت صرف کرده باشید برای خواندن این یادداشت، جالب است بدانید که در همین دو دقیقه ۶۰ متر مربع دیگر از مساحت ایران به بیابان تبدیل شده است. بر مبنای محاسبهای که میگوید نرخ گسترش بیابانزایی در ایران هم اکنون به سالانه یک درصد کل مساحت کشور، و افزون بر ۳۰ متر مربع در هر دقیقه رسیده است.
درباره ارزش تاریخی و اکولوژیک هر متر مربع از خاک ایران میتوان دوباره فکر کرد. به واقع در طبیعت ایران هر دقیقه یک پلاسکو فرو میریزد. شاید برای توده مردم و دولتمداران جمهوری اسلامی پلاسکو اولین تجربه مدهش رودررویی با واقعیت توسعه نیافتگی کشور باشد.
اما برای دلمشغولان طبیعت و محیط زیست فرآیندی که به ویرانی پلاسکو منجر میشود کاملا آشناست. فاجعه پلاسکو از آن جهت دردناکتر است که شدیدتر واقعیت توسعه نیافتگی را عریان میکند. واقعیتی عمدتا به این خاطر مدهش که در آن حفظ محیط زیست تعلیق به امری تقریبا محال و تحقیقا دور از دسترس تحت عنوان توسعه است.
منبع:بی بی سی