چه کار کنم؟ رأی بدهم؟ یا ندهم؟
گیتی کاوه

 
 
سی‌وهشت سال از تحمیل جمهوری اسلامی بر ملت ایران، ملتی که یک‌صد ‌ویازده سال پیش از آن با انقلاب مشروطه به آزادی و حاکمیت خویش رسیده بود، میگذرد.
با استقرار نظام توتالیتر اسلامی و ادامه ی ۳۸ سال حکومت نکبت بار آن نتنها وعده های پوچ و توخالی رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر آزادی، عدالت و حکومت عدل اسلامی سرانجامی نیافته است، بلکه از آنزمان تاکنون اوضاع در همه ی زمینه ها تا مرز فاجعه بدتر شده است.
متاسفانه بعضی از هموطنان هر چهارسال یکبار به امید اینکه این دفعه این رئیس جمهور با قبلی تفاوت دارد و این یکی بهتر از آن یکی است، و اگر به این رای ندهیم آن دیگری زمام امور را بدست خواهد گرفت و اوضاع بدترخواهد شد، پای ه رأی رفته و هربار مغبون شده اند.
البته ناگفته نماند این خود یک بازی موزیانه رژیم است که همیشه یک بد را در مقابل یک بدتر قرار داده و این خیمه شب بازی را برای رسیدن به هدف نهایی خود، یعنی کشاندن ملت به پای صندوقهای رای و گرفتن مشروعیت برای کسب اعتبار در جوامع بین المللی براه انداحته است.
عده ایی نیز به امید اینکه این یکی این اینبار حامی عدالت خواهد بود و با تصور اینکه ایندفعه شاید یک قدم، ولو یک قدم کوتاه به‌ طرف آنها خواهد برداشت و در جهت رفاه و منافع «ملت» خواهد کوشید، رأی خود را با هزاران امید و آرزو صادقانه به صندوق انداخته، غافل از اینکه این دستاربندان از ابتدای انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون فقط برای منافع شخصی و یا جمعی گردانندگان رژیم قدم برداشته اند.
اما برای مردم خوش باور که با شرکت نه یکبار و نه دوبار، بلکه ده بار در انتخاباتی که اولین «ريیس جمهور» آن آقای ابوالحسن بنی صدر که با رأی «میلیونی مردم انتخاب» شد و با دستور یک نفر یعنی مقام رهبری عزل شد، تا آخرین آنها حسن روحانی کلید بدست (همانطور که انتظار می‌رفت بلافاصله پس از شمارش آراء، همان کلیدی که قرار بود حلّال کلیه مشکلات ملت و کشور باشد، توسط مقام رهبری مصادره شد)، بعد از این هم اوضاع کشور و ملت تغییری نخواهد کرد، پس:
رای دادن به کاندیداهایی که از صافیِ مقام رهبری عبور کرده‌اند، چیزی نیست بجز مشروعیت دادن به رژیم توتالیتر دینی، و:
رای دادن یعنی تقویت استبداد دینی جمهوری اسلامی
رای دادن یعنی صرف نظر کردن از کلیه حقوق شهروندی خود
رای دادن یعنی این که من قوه تشخیص ندارم.
رای دادن یعنی بازگذاشتن در خانه خود برای هرگونه سرقت و تجاوز توسط رژیم
رای دادن یعنی عدم آگاهی به حقوق خود
رای دادن یعنی مهر تایید بر نظام ولایت فقیه
آیا رژیم ظلم و جنایت که همچنان به نقض حقوق بشر ادامه داده و ذره‌ای هم برای این ملت نجیب اهمیت قائل نیست از رفتن تو و من به پای صندوق رأی سوء استفاده نخواهد کرد؟ و آنرا بعنوان یک سند برای مشروعیت سیاسی خود به‌ رخ جوامع بین المللی نخواهد کشید؟ و آن را همواره در زندگی روزمره‌یِ ما بر سر تو و من نخواهد کوبید؟
در آستانه یکصدویازدهمین سالگرد انقلاب مشروطه، انقلابی که جامعه ی آنزمان که به مراتب فقیرتر و بی سوادتر بود را متحول کرد و دروازه‌ی آزادی سربلندی و حکومت قانون را به روی ملت ایران گشود. درهای خودکامگی‌‌‌هایِ فردی شیخ و شاه را مسدود کرد. انقلابی باشکوه که در نتیجه‌ی آن کشور ایران و ملتش برای اولین بار در تاریخ خود دارای یک مجلس قانونگذاری شد. از آن مجلس قانونگذاری با همکاری روشنفکران با سواد و کم سواد و بی سوادِ آن دوران؛ مانند مشهدی باقر بقال، که بعلت بی سوادی اصول قانون اساسی را حفظ کرده بود و در زمانی که محمدعلی‌شاه و شیخ فضل‌الله نوری متحدا در صدد مشروعه کردن مشروطه بودند و با نطق تاریخی‌اش اقلیت مجلس را به اکثریت رساند و اجازه نداد شاه و شیخ مشروطه را مشروعه نمایند تا آنچنان قانون اساسی دموکراتی به نام قانون اساسی مشروطه بر کشور حاکم شود. قانون اساسی مشروطه مصوبه ۱۲۸۵(۱۹۰۶ میلادی) چیزی نیست جز خون‌بهای ملت دلیر ایران برآمده از آن انقلاب و مجلس شکوهمند .
مهمترین اصل آن قانون اساسی مشروطه یا به نوعی دیگر روح مشروطه همان اصل ۲۶ متمم قانون اساسی است که درمورد حقوق ملت میگوید: «قوای مملکت ناشی از ملت است»
در بخش دیگر آن سند معتبر درمورد حقوق ملت میگوید: «کلیه شهروندان درمقابل قانون مساوی‌الحقوق هستند»
قانون اساسی مشروطه حدود و اختیارات مراجع تقلید و سلطنت را کاملا محدود کرده و حقوق اساسی ملت را برسمیت شناخته است.
در مقابل، قانون اساسی جمهوری اسلامی ملت را امتی عاری از قدرت تشخیص به حساب می‌آورد که تمامی اختیارات خود را به یک‌نفر داده‌ است.
حال باید گفت تا زمانی که آزادیهای زیر در کشور حاکم نشود رأی دادن همانا مشروعیت دادن به نظامی توتالیتر است.
آزادیهای مندرج در قانون اساسی مشروطه:
۱- آزادی اندیشه
۲- آزادی بیان
۳- آزادی قلم
۴ـ آزادی مطبوعات
۵- آزادی احزاب
۶- استقلال و تفکیک قوای سه گانه (قوه مقننه، قوه مجریه و قضائیه)
۷- آزادی ملت
۸- محدود نمودن قدرت نهاد سلطنت، یعنی سلطنت و نه حکومت!
۹- محدود نمودن قدرت نهاد دین
آیا برای یک جامعه‌ی آزاد و پویا نیازی بیش از این آزادیها وجود دارد؟
کدامیک از آزادیهای فوق در قانون اساسی جمهوری اسلامی وجود دارد؟
قانون اساسی جمهوری اسلامی کلیه حقوق ملت را مصادره کرده و به ولایت فقیه تسلیم نموده است.
تازمانی که قانون اساسی جمهوری اسلامی حاکم است هیچ چیزی تغییر نخواهد کرد و خیمه شب بازی‌های ملاها هم ادامه خواهد داشت.
تشکیل مجلس موسسان و تدوین یک قانون اساسی دموکرات و جدایی دین از حکومت اولین قدم برای رسیدن به حاکمیت ملی است.
 
گیتی کاوه

 

 

منبع:پژواک ایران