سازمان جهانی کار، ارگان به ساز ش کشاندن طبقاتی كارگران و كارفرمایان و حافظ کل منافع سرمایه داری!

سازمان جهانی کار،

ارگان به ساز ش کشاندن طبقاتی كارگران و كارفرمایان و حافظ کل منافع سرمایه داری!

هر سال هئيتی رسمی ازطرف رژیم اسلامی تحت عنوان نماينده گان کارگران ایران به ژنو اعزام میشود و این درشرایطی عملی میشود که رهبران و نماينده گان واقعی کارگران يا در زندان بوده و هستند و يا تحت فشار، پیگرد و دستگیری قراردارند.

 

در روند انطباق با سياست جهانی سرمايه داری، ادغام سرمايه ایرانی در سرمايه بين المللی و به تبع آن عضويت ايران در سازمان تجارت جهانی پيش شرطهايی از جمله رعايت اصول مربوط به روابط سه جانبه گرایی کارفرما، دولت و کارگر در ایران و تاييد و برسميت شناختن اش توسط سازمان جهانی کار(آی ال او) را دربرداشته است.

در کشوری مانند ایران مبارزه برای ابتدایی ترین حق و حقوق كارگران، جرم محسوب می شود، نه حق اعتصاب كارگری وجود دارد و نه حق تشكل مستقل كارگری. نمایندگان واقعی کارگران دائما با اخراج و زندان روبروند و در مقابل رژیم اسلامی، نهادها و هئیت اعزامی حكومتی را به عنوان نماینده كارگران معرفی می نمایند. در واقع، "سه جانبه گرایی" در حکومت جمهوری اسلامی چیزی جز نشستن نمایندگان نظام سرمایه داری در سه طرف میزنیست.

 

نظام جهانی سرمایه داری، تهاجم لجام گسیخته ای را در عرصه استثمار نیروی كار و غارت و چپاولگری منابع خام  در سراسر دنیا آغاز كرده است. این حرکت منجر به بیكارسازی های وسیع کارگران، فقر رو به افزون، تقلیل سطح معیشت توده های زحمتکش، حذف امكانات رفاهی، و فراگیر شدن فلاكت و فحشا و دیگر مصائب اجتماعی شده است.  فشارهای كمرشكن روند رو به رشد خصوصی سازیهای بانک جهانی و صندوق بین المللی  پول، مقاومت و اعتراضاتی را از طرف کارگران و توده های زحمتکش مردم  در سراسر دنیا بدنبال داشته است. سرمایه داری از طریق این نهادهای ضد کارگری می خواهد به طبقه كارگر بقبولاند كه با این طبقه "منافع مشترك" دارد و به نفع هر دو طرف است كه با صلح و آرامش سر یك میز بنشینند و با هم كنار بیایند. سرمایه داری می خواهد به طبقه كارگرثابت كند كه بهترین راه حل، قبول قوانین مسالمت آمیزی است كه استثمارگران برای "سازش كار و سرمایه" تعیین كرده اند و در مقابل طرحهای خانمان برانداز "جهانی سازی" و " آزاد سازی" و "خصوصی سازی"  باید تاب تحمل را بیآورند. در فقدان یک قطب قدرتمند و متشکل کارگری در شرایط کنونی، امکان و فرصت بیشتری برای طرح و تبلیغ اینگونه سیاستهای ضد کارگری در جنبش کارگری ایران فراهم شده است.

 

اما برای درک عمیقتر سیاست "سه جانبه گرایی" لازم است به تاریخچه و سابقه این سیاست در سطح بین المللی و نتایج تا كنونی آن اشاره مختصری شود. سیاست "سه جانبه گرایی" را دولتهای اصلی نظام امپریالیستی درست بعد از انقلاب 1917 روسیه، برای جلوگیری از نفوذ و تاثیرات آن انقلاب و به راه افتادن انقلابات  كارگری در بقیه كشورها بنیان نهادند. هسته مركزی این سیاست "سازمان جهانی كار" (آی ال او) است كه در سال 1919 به وسیله امپریالیستهای اروپایی وآمریكایی تاسیس شد. هدف از تاسیس این سازمان در درجه اول  این بود که با تصویب یك رشته قوانین مشترك كار برای كشورهای سرمایه داری پیشرفته، از خطرات ناشی از شورش و انقلاب جلو گیری نماید. در عین حال، سازمان جهانی کار قرار است که با ایجاد شرایط كار نسبتآً یكسان در كشورهای مختلف، و با یک استراتژی درازمدت به تولید و بازتولید نیروی كار، در جهت حفظ و تقویت نظام سرمایه داری بر آید. دولت های سرمایه داری كه همیشه و در همه كشورها خود را نماینده توده های کارگر و زحمتکش معرفی می كنند، از طریق  این سازمان سیاستهای سازشکارانه و آشتی طبقاتی را میان كارگران و كارفرمایان پیش میبرند. به عنوان ارگانی عمل می کند كه با در نظر داشتن منافع كل جامعه سرمایه داری، كارگران و كارفرمایان را به سازش طبقاتی تشویق نموده تا نظم اجتماعی سرمایه و تولید آن مختل نشود. سوال این است كسانی كه به عنوان نماینده كارگران در سازمان جهانی كار شركت می كنند چه نهادهایی هستند؟ فدراسیون های سندیكایی و اتحادیه های كارگری كه تحت رهبری گرایش رفرمیستی، ارتجاعی و تابع سیاستهای بورژوازی اند، و تا جاییکه به ایران بر می گردد خانه کارگر و شوراهای اسلامی به نام نماینده كارگران دراجلاس سازمان جهانی کارشرکت دارند .در حالیکه همزمان نمایندگان واقعی کارگران که  برای مطالبات و خواسته های کارگری دفاع می نمایند در زندان بسر میبرند. در سطح جهانی و بین المللی هم  اکثر تشکلهای کارگری اتحادیه ایی و سندیکایی موجود با سیاستهای راست لیبرالی و سوسیال دمکراسی تخطئه شده اند و نمایندگان شرکت کننده آنها در این اجلاس یا گرایشات راست حاکم بر این تشکلات کارگری میباشند و یا مزدوران مستقیم بورژوازی اند. در طول این سالها ، اتحادیه ها و سندیكاهای تحت نفوذ گرایشات لیبرالی و سوسیال دمكراسی و چپ سازشكار، فعالانه در این سه جانبه گرایی شرکت نموده اند. البته نباید توهمی به این ارگان ضد کارگری داشت حتی اگر این را مبنا قرار دهیم، که این امکان پیش بیاید که تشکلهای واقعی مستقل و نمایندگان واقعی کارگران هم به سازمان جهانی کار راه یابند ، نخواهند توانست در ماهیت و برنامه و سیاستهای ارتجاعی این نهاد چنان بوده و هست تغییری حاصل نمایند، زیرا سیاست حاکم بر این نهاد سیاستی ضد کارگری و امپریالیستی است. این سیاست هیچ ربطی به منافع پایه ای کارگران نداشته و تغییری در بهبود شرایط زندگی آنها ایجاد نمی کند. باید این نکته را هم در نظر گرفت که طبق مقررات سازمان جهانی كار، حتی در این تركیب "سه جانبه گرایی"، دولت دو نماینده، و كارگر و كارفرما هركدام یك نماینده دارند! و از آنجا كه برتری امپریالیستی باید در همه جا از نظر قانونی هم ثابت شود، شورای اداره امور این سازمان، از دوگروه با امتیازات متفاوت تشكیل می شود. چیزی شبیه شورای امنیت سازمان ملل. یعنی نمایندگان دولتهای امپریالیستی، عضو دائم شورای اداره امور سازمان جهانی كارهستند و هر دو سال یكبار از بین بقیه دولتها، چند عضو غیر دائم هم انتخاب می شوند!

 

ای ال او در چارچوب سيستم سرمايه دارئ و جهت اقتدار اين سيستم، به حكومت ها هشدار می دهد كه از فعاليت صنفی كارگران ممانعت نكنند.این سازمان مدعی است كه نه فقط سازمانهائ كارفرمايی، بلكه سازمانهای کارگری نيز از اين حق برخوردار شوند كه آزادانه اساسنامه و آئین نامه های خود را تدوین کنند و نمایندگان خویش را برگزینند. اين سازمان مخالف آن است كه مقامات حكومتی در امور تشكلات  صنفی دخالت كنند و از اين رو هر گونه مداخله ای که منجر به محدودیت این حقوق شود را در گزارشات خود تقبیح میکنند. گردهمائی های سالانه این ارگان نیز امكانی در اختيار فعالين كارگرئ قرار می دهد كه افكار عمومی را متوجه به بی حقوقی طبقه خود سازند و مبارزاتی را برای كسب حقوق خود دامن بزنند.  

 

در واقع می توان این نتیجه را گرفت كه "سازمان جهانی كار" یك نهاد سیاسی است. این نهاد از این نظر به امور سندیكایی و کارگری و حیطه قوانین كارمی پردازد كه منافع سیاسی معینی را در سراسر جهان  برای بورژوازی تامین و تضمین میكند. این نهاد در بدو تاسیس در محدوده كشورهای امپریالیستی فعال بود ، ولی از آنجا كه سیاست جهانی دچار تغییر و تحولاتی شده است حیطه تعیین قوانین و مقررات و مداخله و نفوذش را به همه كشورها گسترش داده است. نقش سیاسی كه تا به حال این سازمان در سطح بین المللی بازی كرده به اندازه کافی آشکار و روشن است. سازمان جهانی كار یكی از اهرم های مهم بلوك غرب در دوران جنگ سرد علیه بلوك شرق بود.

 

کارگران فقط با اتکاء به نیروی خود و ایجاد تشکلهایشان خواهند توانست از فشار و تهدید و سرکوب دولتی ممانعت بعمل آورده و همچنین در زمینه استقلال تشکلهایشان هیچ تخفیفی به سرمایه داران و دولت ندهند. باید تاکید کنیم که حتی تحقق ابتدایی ترین خواسته های کارگران در گرو چنین مبارزه  و چنین تشکل هایی است. این در تاریخ مبارزات کارگری ثبت شده است كه بدون اعتصابات و اعتراضات و مبارزات پیگیر و مستقل كارگران، هیچ كارفرما و دولت، و نماینده كارفرمایی را نمی توان بر سر میز كشاند و آنان را به طور واقعی وادار به عقب نشینی كرد. بر سر میز چانه زنیها بدون حضور نمایندگان واقعی کارگران کلاهبرداریی بیش نخواهد بود و سركوب و فلاكت بیشتری را برای كارگران بدنبال خواهد داشت.  

 

نهادهای همبستگی با جنبش کارگران در ایران ـ خارج کشور

nhkommittehamahangi@gmail.com

http://nahadha.blogspot.com

جون 2017 – خرداد 1396

.

منبع:پژواک ایران