آیا تحریم های جدید ایران غیرقانونی ومخالف توافق برجام است؟
کورش کبیر
سری دوم تحریم های جدید باردیگرموج جدیدی را درایران بپا کرده است تا باردیگرمقامات نظام اعم ازموافق تا مخالف توافق برجام آنرا غیرقانونی خوانده ودولت آمریکا را بعنوان ناقض برجام معرفی وحتی دم ازمقابله به مثل بزنند مقابله به مثل های خنده داری تا حد قراردادن بنگاه معاملات ملکی آمریکایی Re/Max درلیست سیاه ایران یا شرکتهای آمریکایی همکاربا شرکای اسراییلی خود انگارکه این شرکتها با ایران نیزرابطه داشته وبا قرارگرفتن درلیست سیاه ایران ازمزایای ویژه ای محروم می شوند و…
محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران که این روزها برای مطرح کردن وزنده نگه داشتن سیاسی خود نخود هرآشی می شود دریک پست اینستاگرامی بااشاره به سری جدید تحریم ها می گوید " سریال تحریم ها دوباره شروع شده است وتنها یک اقدام انقلابی لازم است تا به این نمایش پایان داده شود"
اما قبل ازهرقضاوتی بایدبه چندین سوال پاسخ داده شود و دید اولا تحریم های جدید وآتی قانونی است یا خیر؟ آیا دررابطه با توافق برجام یعنی درمحدوده مباحث اتمی ایران می باشد؟ آیا توافقی که نافی ومانعی برسرتحریم های جدید باشد بین رهبران دوکشورامضاء شده است تا برقراری این تحریم ها ناقض آن باشد؟ آیا درتوافق برجام مکانیزمی برای داوری تخلف هریک ازطرفین پیش بینی شده است یا خیر؟ منظورازاقدام انقلابی موردنظرامثال محسن رضایی ها کدام است " سازش قهرمانانه " دیگری درمسقط پایتخت عمان آنهم دردوره حاکمیت یکدست اصولگرایان ودلواپسان برکشوردردوران ریاست جمهوری احمدی نژاد یا ازنوع حمله وآتش زندن وحشیانه مراکزدیپلماتیک وابسته به عربستان سعودی
برای پاسخ به این سوالات باید کمی به عقب برگردیم درسالهای 92-91 که تحریم های بین المللی ذیل فصل هفتم وبند 41 منشور سازمان ملل برعلیه کشورمان اعمال وشرایط کشوربه سوی برنامه " نفت درمقابل غذا ودارو" یا مرحله قبل ازورود به فازنظامی بر علیه کشورمان می رفت خامنه ای که بخوبی می داند کشورتحمل بودجه بدون نفت ، نظام بانکی وبیمه ای کشورتحمل انزوای بین المللی ونهایتا رسوب نظام حمل ونقل کشورلجستیک وتامین اقلام اولیه زندگی مردم را ندارد با پادرمیانی سلطان قابوس وارد مذاکره با مقامات دولت آمریکایی شد.
نمایندگان دولت اوباما به سرپرستی جیک سولیوان، ویلیام برنز طی حداقل دونشست با نمایندگان خامنه ای به سرپرستی علی اکبر ولایتی وسعیدجلیلی خواستارحل وفصل کلیه اختلافات غرب با ایران یعنی برنامه اتمی، نقض حقوق بشر، حمایت ازتروریزم ومداخله درامورکشورهای منطقه واخلال درپروسه صلح اعراب واسراییل (باحمایت ازگروههای نظیرحماس وجهاداسلامی) شده ودرحاشیه نیز تاکید ویژه ای نیزبرحملات سایبری وفعالیت های موشکی (بعنوان مکمل برنامه اتمی یا محمول سرجنگی اتمی) داشته اند.
نمایندگان خامنه ای برمخالفت ایشان با طرح هرگونه موضوعی خارج ازبرنامه اتمی ایران مخالفت کرده وآنرا خارج از دستورکار مذاکرات ذکرکرده اند خودشخص خامنه ای نیزهمزمان درچندین دیدارعمومی خود با بخشهای ازطرفداران خود براین نکته که وی مخالف هرگونه توافق بروی سایرموضوعات می باشد تاکید وآنرا بدون ارتباط با غرب واوافق اتمی خوانده است.
خامنه ای با آگاهی ازعواقب این مواضع خود حتی در چندین سخنرانی دریک اقدام پیشدستانه گفته بود که غربیها پس ازبرنامه اتمی به سراغ اتهامات دیگرایران مبنی برحمایت ازترریزم بین الملل، نقض حقوق بشر ودیگرموارد خواهند آمد که خود این امرنشان ازآمادگی وی برای طرح این موضوعات وبالتبع آن تحریم های ناشی ازآن بوده است.
توافق برجام وقطعنامه 2231 درشرایطی به تصویب رسید که درآن صراحتا برنامه موشکی ایران وتلاش برای افزایش برد یا تجهیز موشکهای قاره پیما به سرجنگی اتمی منع شده بود اما درهمان ایام تصویب اجرایی شدن توافق توسط دولت ایران دو واقعه مهم اتفاق افتاد اول بیانیه 9 ماده ای خامنه ای وشروطی که برای قبول واجرای توافق فوق گذاشته بود با علم به اینکه خود بهترازهمه می دانست که این شروط هیچ ارتباطی به توافق برجام که خود درجای جای آن دخیل بوده است نداشته وصرفا مصرفی داخلی برای اغوای حامیان خود را دارد ودیگراقدام مهم آزمایش موشکی سپاه بود که سخت مورد اعتراض رییس دولت ووسایرنیروهای ترقیخواه قرارگرفت.درواقع خامنه ای وسپاه همانند پهلوان پنبه ای که به جنگ آسیاب های بادی می روند شمشیردرهوا می گرداندولی درپشت صحنه خود را آماده برای هرگونه تسلیم ذلیلانه تحت عنوان سازش قهرمانانه کرده بود وتنها خواسته وی ازغربیها عدم تضعیف موقعیت خود درداخل کشوردرپی توافق فوق بود.
بنابراین خامنه ای بخوبی می دانست که جدا کردن اتهام برنامه اتمی ایران ازدیگرموضوعات مانعی برای تداوم تحریم ها وحتی گسترده کردن تحریم های جدید حول محورهای نقض حقوق بشر، دخالت درامورکشورهای منطقه ازطریق حمایت ازتروریزم واخلال درپروسه صلح اعراب واسراییل نیست ضمن آنکه قطعنامه سازمان ملل درخصوص محدودیت تولید وآزمایش موشکهای محمول سرجنگی (عمدتا منظورسرجنگی چندکلاهکی است که ضربه اول را درجنگ اتمی معنی دارمی سازد) نیزبنحو دقیقی این منظوررا تعریف نکرده بود وهمین امرخامنه ای را برآن می داشت تا با تفسیریکطرفه مدعی برداشت صحیح خود ازقطعنامه فوق بشود تفسیری که سایرمقامات دولتی ایران را نیزمجبوربه حمایت ازآن ودرچارچوب به ظاهرا مناقع ملی وحفظ قدرت دفاعی وموشکی خود می کرد.
ازدیدکارشناسی به نظراینجنب هیات نمایندگی آمریکا با تیزهوشی ممانعت بچه گانه خامنه ای درعدم حل وفصل کلیه اختلافات واتهامات ایران را بفال نیک گرفته وبا روئیت تاثیرات عمیق تحریم ها برتسلیم رهبری سایرموارد را بعنوان برگهای برنده وامکان اعمال تحریم های مشابه دردست خود نگه داشته بودند واینک با تغییردولت آمریکا حاکمیت جدید درصدد استفاده ازاین برگها برآمده است ومتاسفانه آزمایشات پی درپی موشکی سپاه، گسترش دخالت دراموردکشورهای منطقه وبازکردن جبهه جدید دریمن وپرتاب موشکهای ایرانی به شهرهای عربستان و…. زمینه قانونی لازم را برای تحمیل سری جدید تحریم ها وبدون ارتباط با برنامه اتمی ایران فراهم کرده است.
بنظرمی رسد ایران نیزدرپاسخ به تحریم های جدید هیچ طرح وبرنامه مشخصی نداشته وعمده تهدید ها نیزمصرفی داخلی برای جلوگیری ازبی ثباتی درنظام دارد وگرنه اگراین تحریم ها نقض برجام محسوب می شد قاعدتا درچارچوب آن توافق یک مرکزداوری پیش بینی شده درتوافق مسئول رسیدگی به آن می شد ونیازبه طرح گلایه وشکایت دررسانه های عمومی یا مصاحبه ها وسخنرانی ها نمی بود. اگرخامنه ای مخالفان خود را برای پیگیری شکایات خود به مراجع پیش بینی شده قانونی ارجاع می دهد بهتراست دراین باره نیزنگاهی به توافق برجام ومرجع رسیدگی به نقض مفاد آن بجای ایراد سخنرانی برعلیه آن بنماید تا سیه روی شود هرآنکه دراو غش باشد.
منبع:پژواک ایران