عاشقانهها
خالد بایزیدی
1-
شب هنگام!
به حجم نگاه آبی ات
پنجره ام را
می گشایم...
پرده را
کنار می زنم
تا که«باد»عطرسینه ی مرمرین ات را
بربالشم سنجاق کند
ومن نیز...
شهوانی ترین بوسه هایم را
2-
کاش !
باران می بودم
تاکه بی مقدمه تورا
جویبار...
جویبار می بوسیدم
3-
خوش به حال باران
که گونه های زیباوگلفام ات را
بی مقدمه می بوسد
وهیچ کس ازآن نمی پرسد:
که چه نسبتی باتودارد!
4-
وقتی که برای اولین بار
تورابوسیدم
گفتم!
نازنینم...
چه شیرین است
بوسه های عسلی ات
وتوگفتی:
مواظب قندخون ات باش؟!
منبع:پژواک ایران