سرمایهسوزی کشتی ایران و اتلاف وقت با فرصتدادن به ابراهیم امامیِ قاضیالقضات
محمودرضا گران
مقدمه: اصل رقابتهای انتخابی تیمملی و احترام به فرایندی که حق هیچ کشتیگیر بیپشتوپناهی را نادیده نمیگیرد، اهمیتی دارد بسیار. مسابقاتی که با حضور پرشور تماشاگران در سالن پیر پایتخت و در روزهای چهارشنبه تا آدینه ۲۱ اردیبهشتماه برگزار شد و توأم بود با درخشش جوانانی که انتظارنمیرفت بدرخشند اما حالا دیده شدهاند و همچون ماه درخشیدهاند مثل باقر یخکشی، امین کاویانینژاد، نیما اشقاقی، محمدرضا گرایی (برادر کوچکتر محمدعلی گرایی نفر سوم دنیا)، علی ارسلان، پژمان پشتام، اصغر عالیمحمدی، مهدی فلاح، علیاکبر حیدری و.... مسابقات انتخابی تیمملی در حکم کنتوری بود که بر روی عدد صفر تنظیم شد و همگی دست بر زانوی خود از نو شروعکردند برای رسیدن به تیمملی. این مقاله اما نظری اجمالی خواهد داشت بر اعمال و رفتارهایی نهچندان پسندیده از تنی چند از نفرات حاضر در مسابقات اخیر و واکاوی دلایل ضعف داوری ایران در سالهای اخیر و راهکارهایی برای خروج از شرایط موجود.
جامعه داوری ایران همپا و همگام با کشتی ایران، پیشینهای بسیار درخشان دارد در عرصه بازیهایالمپیک و قهرمانیجهان. در سالهای اخیر اما روند داوری کشتی ایران روندیاست در حال عقبگرد. رئیس این کمیته ابراهیم امامی است که در بیاستعدادی او مدتهاست که کوچکترین تردیدی وجود ندارد. مردی که در ۵ سال گذشته و صرفا بهدلیل ریاستش بر کمیتهداوران ایران در تمام مسابقات معظم حضور داشته اما حتی بهاندازۀ یک اپسیلُن قدمی به جلو نرفته که هیچ، خودش و جایگاه داوری ایران را به قهقهرا کشیدهاست. اینهمه حضور در مسابقات و رویدادهای مهم و حتی حضور کاملا فرمایشی و سفارشی ایشان در بازیهایالمپیکریو -که آشکارا حق اردوان صاحب ضایعشد- باعثنشده تا در "ذهنیت" او تغییری ایجاد شود و یا "درک و دریافتی" بهدست آورد از مناسبات بینالمللی. آنچه که بر روی تشک مسابقات و رفتارهای غیرعادی امثال سعید عبدولی و ارشک محبی دیده شد، بازتابِ ضعف و نارسایی داوری کشتی ماست که اینچنین، مثل آتشفشانی فعال بیرون ریخت و اسباب شرمندگی خانواده کشتی شد هرچند نپرداختن جدی و موثر فدراسیون کشتی به مقوله فرهنگ و آموزش روشهای صحیح برخورد اجتماعی نیز در این موارد دخیل است. عبدولی مدتهای مدیدیاست که بهمحض اینکه مشکل فنی پیدا میکند، میرود بهسراغ داوران تا شکست خود را توجیه کند. او مدتهاست بههمین شیوه خو کرده و وسط مسابقه، با داور و رئیستشک صحبت میکند، داد میزند، به روی تشک میکوبد و اگر اینها جواب نداد، مینشیند و اشک میریزد و تهدید به ترککردن تشک میکند. اینبار اما او سرزدن عمدی به صورت رقیب و نیز شگردهای دیگری را در سالن گرمکردن به کارش اضافه کرد تا هیچ کموکسری نسبت به حمید سوریان و امید نوروزی نداشته باشد. او اگر در گذشته با مانع و سد داوران قاطع و مطلع ما از شرایط روز دنیا، بهسختی تنبیه میشد و کدخدامنشانه به او باج داده نمیشد، امروز کارش به سرزدنهای عمدی و گلاویزشدن با رقیب جوانتر نمیرسید. مجموعۀ ورزش و کشتی ما در بهوجودآمدن این وضعیت مقصرند وقتیکه برای اشکریختنهای او بیش از حد معمول، دلسوزاندند و پاداشی معادل دریافت مدال طلای بازیهایالمپیک ۲۰۱۲لندن و بازیهایآسیایی ۲۰۱۴اینچئون را در جیب او گذاشتند، او را با دست خود سوزاندند. او یاد گرفت که با نمایشدادن ظاهری، پول مفت بهدست آورد و همین رفتار را با ترک دائمی اردوی تیمملی هم تکمیل کرد و خود تصمیمگیر و تصمیمساز شد. کشتی ما حتی زمانیکه ویدئویی از سعید در بازیهایالمپیکریو منتشر شد که با الفاظی زشت، داوران را موردخطاب قرار میداد، واکنشی نشان نداد و ترجیحداد تا بهسکوت برگزار کند و نبیند درحالیکه کمیته داوران کشتی ایران اگر مسئولی مسئولیتپذیر داشت، میبایست همزمان با پخششدن آن فیلم در شبکههای اجتماعی، وارد عمل میشد و بهمنظور اعاده حیثیت داوری، پروندهای تشکیل میداد و به کمیته انضباطی ارسال میکرد. علاوه بر این عبدولی سالپیش و در جریان برگزاری مسابقات جامجهانی در مسابقه حساس تیمهای ایران و روسیه، بهخطا دوبار و بهعمد با سر به صورت رومن ولاسوف دارندۀ دومدال طلای المیپک زد که فقط دو اخطار دریافت کرد و ۴پوئن به ولاسوف داده شد درحالیکه اگر میزبانی خوزستان و حضور انبوه تماشاگر نبود، در مرتبۀ دوم -دقیقا مشابه دیسکالیفه شدن حمید سوریان در مسابقه با روشان بایراماف آذری در مسابقات قهرمانیجهان ۲۰۱۵ لاسوگاس- او نیز باید اخراج میشد. نگارنده این سطور که خود از نزدیک و در کنار تشک مسابقات قهرمانیجهان در لاسوگاس حضور داشت، وقتی عبدولی مسابقه نیمهنهایی را مقابل مارک مادسن واگذار کرد، گفتوگویی داشت با عبدالکریم کاکاحاجی کشتیگیر فنی دیروز و مربی فهمیده امروز کشتی پایه ایران که ارزیابیای دقیق داشت از عملکرد هماستانیاش: «سعید دیگر مثل قبل زحمت کشتی را نمیکشد و یادگرفته تا با مقصر جلوهدادن داوران، پاداش دریافت کند. البته او نسبت به داوران ذهنیت پیدا کرده و اینرا اطرافیاناش هم تشدید میکنند. سعید هنوز در حالوهوای المپیکلندن است... و تا از آن جوّ خارج نشود، کشتیگیر موفقی مثل قبل نخواهد شد اگرچه او استعداد ذاتی فراوانی دارد و با وجود هدر رفتن قوایاش بازهم در جمع بهترینها ایستاده است.»
کشتی ایران در ۳سال گذشته و بهمنظور برگزاری هرچهبهتر مسابقات انتخابی تیمملی از داوران خارجی دعوت بهعمل آوردهاست. کاری امتحان پسداده و البته نمرۀ مردودی گرفته در فوتبال ایران که سرانجام بعد از نزدیک به دو دهه، به فراموشی سپردهشد و حالا داوران ایرانی با اعتمادبهنفس کافی مسابقات سرخآبیها را سوت میزنند و اینکار بهچشم تماشاگران عادی شدهاست. کشتی ما در ادامۀ همان روند عقبگرد، تازه کشف کرده که از داوران خارجی استفاده کند و البته تا آنجائیکه به جنجال و هیاهوی مسابقات برمیگردد، این حضور و صرف هزینه، اثری از آرامش و نظم در کشتی ما پدیدار نکردهاست. بهیاد بیاوریم که ۳سال پیش هم در جریان همین مسابقات در مشهد، امید نوروزی رقابتاش با مهدی زیدوند را نیمهکاره رها کرد و با چوبکشی و فحاشی، جنجال بهپا کرد. بخشی از این مشکلات به داوران خودی برمیگردد که قابلیت اجرای قانون را ندارند. اگر همین سههفته پیش و مثلا در فینال مرحله اول انتخابی، زمانیکه یداله محبی گلوی پرویز هادی را گرفت، او را با اخطار جریمه میکردند، یاد میگرفت که اینکار برایش هزینه در بردارد اما زمانیکه داوران ما چنین نکردند و در واقع با چشمپوشی خود، قانون را نادیده گرفتند، امروز که داور خارجی عین مقررات را اجرا کرد، باعث عصبانیت بعضی از تماشاگران شد و ارشک محبی به حمایت از یداله، بطری آب پرتاب کرد به سمت داور اوکراینی! مسأله ایننیست که داور اشتباه کرده که اگر اشتباه هم کرده، این جزئی از ورزش است و لاجرم اجتنابناپذیر، مسأله ایناست که اکثر داوران امروز ما اشتباههایشان از روی "ندانستن" است نه از روی سهو، کمی تجربه و یا خطای دید. داوران امروز ما همچنان در زمان رافی مارتینی سیر میکنند و درک درستی ندارند که امروز در کشتی دنیا، جای هیچگونه صحبت و چانهزنی میان کشتیگیر و مربی با داوران نیست ولو اینکه این حرفها محترمانه باشد. اینرا داوران ما یاد نگرفتهاند، آموزش ندیدهاند و یا اگر هم به آنها گفتهشده، در عمل میبینند که جدّی گرفته نمیشود توسط جناب قاضیالقضات کشتی ایران. نتیجهاش اما در زمان برگزاری مسابقات مهمی چون انتخابی تیمملی بیرون میزند و وقتی حساسیتهای حضور در میدان قهرمانیجهان و بازیهای آسیایی پیش میآید، آن عادت نکردن به اجرای مقررات، آن تنبلیها و آن کدخدامنشیها، یکباره بالا میزند و در پخش زنده تلویزیونی، زحمات همۀ ارکان کشتی را بهباد فنا میدهد. ابراهیم امامی ردایی را بر تن کرده که بر تناش زار میزند. براستی باید گفت و تأکیدکرد که حیف و صدحیف که ردای ریاست داوران کشتی ایران که روزی بر تن زندهیاد مهدی خالدی میرفت با همۀ حسنها و البته اشکالهایش، امروز تا به این اندازه چیپ و بیمقدار شده که بر تن امثال امامی میرود. تاریخ کشتی ایران از یاد نمیبرد اساتیدی چون عباس نمازیان، اسداله رضایی، یوسف سائقی، غلامحسین خرمهنرنما، رحیم عظیمی، عزیز اطاعتی و بهمن طالبی را که وقتی قدم به هر صحنهای میگذاشتند، همگی به احترام کلاه از سر برمیداشتند و تمامقد میایستادند و برگزاری حساسترین مسابقات را برعهدۀ آنان میگذاشتند و ما چقدر باید حسرت بخوریم از فرصتهایی که با دست خود میسوزانیم.
پنجسال پیش در همین روزها تیم منتخبی از استان مازندران راهی روسیه شد تا در تورنمنت معتبر علی علیف حضور پیدا کند. در آن مسابقات غلام محمدنژاد حدودا ۳۰ساله بهاندازهای از خود شایستگی نشان داد که داغستانیها با همۀ برخورداری از وجود داوران برجسته و باتجربه داخلی و خارجی، فینال حساسترین و مهیجترین مسابقه میان گادژیمورات گاتسالوف دارنده ۶مدال طلای المپیکوجهان و عبدالسلام گادیسوف قهرمان اروپا و ملیپوش حاضر در المپیکلندن را به داور ایرانی سپردند و او با شایستگی از پس کار برآمد اما اگر میاندیشید که به پاداش این هنرنمایی، این جوان مورد توجه قرارگرفت، برایش امکانات و تسهیلاتی در نظر گرفتهشد و یا فرصت حضور مجددی برای اعزام به میادین "هدف" به او دادهشد، سخت در اشتباهاید که اصولا هیچکس او را ندید و تحویل نگرفت. آیا این از ضعف ابراهیم امامی حکایت نمیکند که در ۵سال گذشته همچون راهبندی موثر نه خود بهجلو رفته و نه اجازۀ پیشروی به سایرین دادهاست؟ حضور امامی در قزاقستان آنهم درست در میانۀ برگزاری مسابقات انتخابی تیمملی، چهدردی از کشتی ما در عرصۀ دیپلماسی دوا میکند وقتی که او در رقابتهای معظم قهرمانیجهان، مسابقات نمایندگانی از کشورهایی در اندازههایِ نازلِ سیرالئون، لیختنشتاین، بورکینافاسو و ... را نه بهعنوان داور وسط یا رئیستشک بلکه بهعنوان قاضی، داوری میکند؟! آیا اینهمه بیاعتمادی تشکیلات جهانی کشتی و بهویژه نایبرئیس کمیسیون داوران جهانی -بوعزیز تونسی- را میتوان به اینشکل مرتفع کرد و احتمال داد که مثلا در المپیکتوکیو، نمایندهای از ایران در مسابقات مهم و حساس، سوت بزند؟ آیا با خود اندیشیدهایم که چرا در همسایگی ما، آذریها که همیشه داورانی باتجربه و در محدودۀ سنی ۵۰ تا ۶۰سال دارند، به عاصیف شیرالیف در سن ۳۰سالگی آنقدر اعتماد کردند که حالا به ۴۰سالگی نرسیده، از داوران ۵۵سالۀ ما میداندیدهتر است؟ چرا امریکاییها با وجود بهرهمندی از زاک اِرِت -رئیستشک شجاع مسابقه حسن یزدانی- آنیوار گدویف در فینال المپیکریو که جلوی روسها ایستاد، چلنج را رد کرد و با قاطعیت پاسخ اعتراضهای زامبولات تدیف را داد- فرصت حضور در میادین بزرگ را به سامی جولیان در زیر ۳۰سالگی دادند تا امروز به عضوی موثر در جامعه داوری دنیا مبدل شود؟ از ترکیه هیچ نمیگوئیم که امروز داوریاش، برندیاست در جهان و پشتسرهم نه فقط داور ممتاز بلکه سوپروایزر و استاد آموزش و تدریس داوری تولید میکند و این در شرایطیاست که داوران ما کماستعدادتر نیستند بلکه فقط در مسیری درست قرار نگرفتهاند، گرفتار دستهبندیها و رفیقبازیها شدهاند و نقشۀ مسیری مشخص و هدفمند در راه عبورشان موجود نبودهاست مضافبراینکه شمار بسیاری، زبان انگلیسیشان فقط در حد رفعورجوع کردن مسائل جزئیاست و نمیتوانند یک جمله ساده را از نظر دستور زبان، صحیح بیانکنند. حسرت به دل انسان مینشیند وقتی بهچشم میبیند که فردی فاقد شخصیت حرفهای، حُقّهباز و بیکلاس همچون نورآورد (نونا) آروستامیان که سادهترین اصول جایگیری را رعایت نمیکند و حین داوری مدام سر میچرخاند و همچون خاله خانباجیهای فضول، به تشک کناری سرک میکشد تا از نتیجۀ مسابقه کشتیگیر روس مطلع شود و... با حمایت میخائیل مامیاشویلی رئیس مافیایی فدراسیون کشتی روسیه و نایبرئیس تشکیلات جهانی کشتی، حساسترین فینال المیپکریو در بخش بانوان میان سائوری یوشیدا- هلن ماریلوس را سوت زد، بعد پی کارش رفت و باز وقتی پس از زایمان و یکونیم سال غیبت بازگشت -بدون هیچ نزولی از نظر درجه داوری- گل کشتیهای قهرمانی اروپا یعنی فینال فوقسنگین را یکهفته پیش میان طاها آکگول- گنو پتریاش قضاوت کرد و آنگاه همۀ حمایت کشتی ایران و اعتبار و پشتوانهاش شاملِ حال فردی است که با دیدن کارنامۀ نازلاش، این بیت مشهور جامی را تداعی میکند: ذاتِ نایافته از هستیبخش/ کِی تواند که شود هستیبخش؟
منبع:پژواک ایران