سوگنامۀ تسلیم طلبی!
نگاهی به مصاحبۀ مرتضی مردیها، تئوریسین اصلاح طلبان!
محمد هادی
هفتۀ گذشته در سایت ایران امروز مصاحبۀ منتشر نشده ای از دکتر مرتضی مردیها-که در سال 1380 با نشریه توقیف شدۀ نوروز انجام شده بود- تحت عنوان "این وضعیت قابل ادامه نیست" درج شد. مطالب مطرح شده در این مصاحبه، صرفنظر از اینکه چرا نشریه ایران امروز، آنرا امروز منتشر و یا چقدر مواضع امروزی مرتضی مردیها با مواضع اتخاذ شده در مصاحبۀ مزبور، مغایرت دارد یا ندارد؟ چیزی از اهمیت موضوعات مورد اشاره در مصاحبه کم نمیکند و مروری کوتاه بر آن-بویژه در آستانۀ انتخابات ریاست جمهوری آخوندها و خیمه شب بازی اصلاح طلبی-خالی از فایده نخواهد بود! مرتضی مردیها در این مصاحبه-که در اوایل دور دوم ریاست جمهوری خاتمی انجام شده است- بگونه ای از پایان و مرگ دورۀ اصلاحات صحبت میکند و در لابلای مصاحبه به موارد و نکات مهمی اشاره و اعتراف میکند (تمامی نقل قول های زیر از متن مصاحبه است)
*این درست است که اگر جریان دوم خرداد خود را یک مرتبه از حاکمیت خارج کند مشروعیت محافظه کاران هم در داخل و هم در خارج دچار بحران میشود
*در فردای دوم خرداد قرار بود مذاکره و معامله ای صورت بگیرد (خطاب به محافظه کاران) شما به جلوه های خشن زورگویی پایان بده ما (اصلاح طلبان) هم بقای این مجموعۀ در حال اضمحلال را تضمین میکنیم ابتدا قرار بود دو نفر سر میز مذاکره بنشینند یک طرف امکانات سخت افزاری و قدرت را در دست داشت و یک طرف هم مردم و افکار عمومی را در اختیار داشت
*محافظه کاران نشان دادند که چیزی از مذاکره و مصالحه نمی فهمند . . . آنها فقط تسلیم بی قید و شرط میخواهند
*اصلاحات ولو اینکه به اعلای درجه مصالحه جو باشد منطقاً و عقلاً و بنابرتجربه هیچ گریزی و راهی ندارد جز اینکه همانگونه که برای پیش روی خود خط قرمز تعیین کرده، برای پشت سر خود نیز چنین خط قرمزی را تعریف کند . . . اما اصلاح طلبان اینکار را انجام ندادند. . . . بدون یک خطر قرمز پشت سر و بدون داشتن رشته ای از اصول ثابت حداقلی، اصلاح طلبان مرتباً عقب نشستند و آنقدر اینکار را ادامه دادند که به بن بست فعلی رسیدیم
*بعد از ترور آقای حجاریان آقای گنجی پیشنهاد داد که بیائیم یک راهپیمایی سکوت برگزار کنیم فریاد نمیزنیم و حمله نمیکنیم که هیچ اصلاً حرف هم نمی زنیم یک راهپیمایی سکوت هرکس شمعی در دست بعلامت شام غریبان این عمل خشونت آمیز نبود ولی چون احتمال میرفت به خشونت از سوی طرف مقابل ختم شود با آن مخالفت شد این شد که عملاً دست و پای جنبش مدنی اصلاح گرا شکسته شد
*در مادی ترین و ماتریالیستی ترین جوامع هم امکان ندارد بدون حداقل هایی از اخلاق و شرافت زندگی ادامه یابد . . . وقتی حقارت مردم به یک حد غیر قابل قبولی رسید دیگر کسی حساب سود و زیان را نمیکند و همه چیز از هم خواهد پاشید . . . آیندگان نسبت به این حد از ظرفیت ما برای پذیرش تحقیر از طرف دشمن حیرت خواهند کرد
*ترس مطلق از هزینه دادن یک امر عقلانی نیست یک امر احساسی است ما فقط میترسیم نه ترس ساده ترس مقدس! پاسیفیسم ما شکست خورده است چون یک طرف نیام شمشیرها را شکسته، کشتی ها را آتش زده و فقط بر طبل جنگ می کوبد و جز به تسلیم بی قید و شرط راضی نیست، خودمان را بیش از این گول نزنیم!
*در کجای دنیا و در کجای تاریخ تا بحال یک حرکت در صلح جویانه ترین شکل خود بدون هزینه و انرژی و بدون پذیرش حداقلی از ریسک داشته و موفق بوده است! (پایان نقل قول ها)
در مرور نقل قولهای فوق از مصاحبه مرتضی مردیها و یا در مراجعه به اصل مصاحبه بایستی توجه داشت تصویری که وی از حال و روز رقت بار اصلاح طلبان ارائه مبدهد در دورانی است که خاتمی-بعنوان امید اصلاح طلبان- در دور دوم ریاست جمهوری اش مشغول گفتار درمانی مردم بود و این اعترافات بعضاً صادقانه از زبان متفکر اصلاح طلبی است که در داخل از فرط واقع گرایی و خوش بینی و حسابگری و آهسته رفتن و آهسته آمدن و . . به عنوان تئوریسین ترس معروف است وقتی حکومت آخوندها و جناح وحشی تر آن اصلاح طلبانی همچون مرتضی مردیها را به چنان شرایط خفت آوری میکشانند که بعنوان کسی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد ناچار ندای مقاومت سر میدهد این امر بیش از هر چیز نشان حقانیت مقاومتی است که در سی سال گذشته در برابر آخوندها از شرف و آبروی ایران و ایرانی جانانه دفاع نمود آخوندهایی که بقول مرتضی مردیها فقط تسلیم بدون قید و شرط میخواهند و بس!
منبع:پژواک ایران