سیامک نادری
ای بانوی زیر رقص نورها و پرژوکتورها !، نور باید از درون بتابد، نه از برون!
با صدای بلند می گویم:
حقایق ثبت شده بر روی پست فیسبوک، خارج ازدست من و این بانوی زبون و درمانده است، اگردادگاهی باشد، همین اسناد برمحکومیت این نابکاری و تبهکاری برای ایجاد ترور و وحشت میان جداشدگان( بیش از۵۰۰جدا شده از انتقال به آلبانی) از مجاهدین خلق و همچنین اعضای شورا، برای جلوگیری از انتشارحقایق خیانت، فساد و جنایت در درون تشکیلات کافی است. بارها گفته و بازمی گویم:« خانم و آقای رجوی؟، بفرمایید دادگاه!»
هنوز چهار روز از اعتراف به جاسوسی و تحریف حقایق توسط مریم رجوی در اطلاعیه دوم کمیسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقاومت برعلیه آقای ایرج مصداقی نگذشته بود که مریم رجوی با عجله در نیمه شبان با صدور اطلاعیه ای ازهمین کمیسیون اقدام به جعل، تحریف و دستبرد خبر در پست فیسبوکی نگارنده نموده است.
اطلاعیه مریم رجوی و کمیسیون… ضمیمه است:
لینک سایت سایت همبستگی:
دیشب درحین بازدید اخبار فیسبوک و اشتراک گذاری پست ها …، خبری نیز درپست آقای اسفندیار خلف دیدم و به جهت اینکه این ممکن است باعث سوتفاهم در موضع اصولی و اخلاقی در قبال یک اقدام و موضع فرانسه همچنانکه درسال ۱۳۶۵ و اخراج و تبعید تنی چند از مجاهدین و یا درسال ۱۳۸۳دستگیری مریم رجوی و… بدست دولت فرانسه باعث تبلیغات و سواستفاده نامشروع سیاسی ایادی رژیم جمهوری اسلامی شود، طبق روند گذشته همچنانکه در مصاحبه ها و مقالات، اخبار جعلی و دروغ و تهمت و افترا… نسبت به سازمان مجاهدین خلق ازسوی محافل رژیم جمهوری اسلامی و وزارت اطلاعات و آن دسته از عناصری که این اخبار جعلی را دامن میزنند، روشنگری کرده ام.
کمااینکه درمورد مقاله اشپیگل و سه مورد خلاف واقع در آن که نتیجه داعش سازی مجاهدین خلق توسط عناصرشناخته شده درسایت ایران اینترلینک که بسود رژیم جمهوری اسلامی موضع می گیرند، و چه درمورد انفجارات فجیره که به مجاهدین نسبت دادند و چه درمورد حضور مجاهدین خلق درناو امریکا و یا حضور نظامی مجاهدین در اربیل عراق؟ و…. حقایق را برای روشن شدن اذهان ارائه داده ام.( لینک های مصاحبه و مقاله در انتهای مقاله ضمیمه۱ و۲ و۳ است)
اما مریم رجوی و رهبری عقیدتی، در طی این دوسال بسیار مترصد آن بودند تا کوچکترین بهانه را برای شبیه سازی، و دروغپردازی را بیابند و از قضا پست فیسبوکی را با دروغ و تحریف آشکار بهانه ای برای کین کشی و رژیم مالی کردن قرار دادند ( حرفی که همیشه مسعود رجوی میزد:« هرکس برعلیه ما باشد رژیم مالی اش می کنیم!»)
این پست فیسبوکی نه تنها با تحریف و دستبرد مریم رجوی نیّات او را برطرف نمی سازد، بلکه خود سندی است برهمان مواضع گذشته و مرزبندی اصولی درمبارزه برعلیه رژیم جمهوری اسلامی مبتنی برولایت فقیه، با عناصر معلوم الحال و شناخته شده ایی که درضدَیت با مجاهدین خلق و رجوی، به دامن ولایت فقیه و جمهوری اسلامی غلطیده اند؛ ودر سایت هایی از قبیل ایران اینترلینک و انجمن نجات و…نوشته های خود را انتشارمیدهند.
پس از ۲۰ دقیقه که این پست را در فیسبوک گذاشته ام و هنوز درحال گشت و گذار درفیسبوک و اخبار هستم، مریم رجوی از آن عکس گرفته و همان شب بلافاصله طی صدور اطلاعیه کمیسیون… ، بعنوان سند؟ صبح روزبعد در تمام سایت های تابعه مجاهدین خلق انتشارداده است، بدون اینکه متن کامل پست و کامنت ها و همچنین پاسخ ها و مواضع من به کامنت ها را انتشار دهد؟. این جعل و فریب درحالی است که این پست، توضحات و پاسخ ها به کامنت ها … دیشب در فیسبوک ثبت شده و قابل دسترسی عموم است.
درغیبت کبری مسعود رجوی رهبری عقیدتی و مسئول شورا، اینک مریم رجوی جایگزین اجرایی او درشورا است و بجای او می بایست تصمیمات لازم را گرفته و نسخه خود را تجویز نماید. اما هنگامی که مریم رجوی بجای رجوی نظر داده و نسخه می پیچد…، یاد آور همان ضرب المثلی است که می گویند« ناخوش خر خورده و مُرده »
احتمالاً عکس را به مریم نشان داده اند و او هم همچون طبیب گفته است:« «وقتی از تو حیاط رد شدم دیدم یه پالون خر کنج حیاط گذاشته اند. خیال کردم خر خورده…!!»»
ضرب المثل ضمیمه است (۴)
باور اینهمه نیازمندی و استیصال مریم رجوی برای سندسازی مفتضح برعلیه فرد( نگارنده) و چند روز پیش ازاین برای آقای ایرج مصداقی و سایر منتقدین ممکن است برای اشخاصی که دسترسی آزاد به اینترنت دارند امری بغایت حماقت آمیز باشد، اما برای مریم رجوی که این اطلاعیه ها و سند سازی های جعلی و تحریف تنها مصرف درون تشکیلات دارد، تا بتوان با این جعلیات نیروها و اعضای تشکیلات را در بیش از سه دهه غارنشینی و قطع رابطه با جهان، فریب داده و از رژیم بترسانند که هرکسی ازسازمان مجاهدین جدا شد به رژیم جمهوری اسلامی وصل میشود همچنانکه رجوی در آبان ۹۳ در لیبرتی می گفت :« فصل از مجاهدین وصل به رژیم است»
بیش از هرسخنی حقایق جعل و تحریف مریم رجوی با عکس ها و اسناد بهتر قابل فهم است:
پست فیسبوکی سه شنبه آبان:
تصمیم فرانسه برای اخراج سازمان مجاهدین خلق (PMOI / MEK)
توضیح: تاکنون هیچ رسانه این این خبر را انتشار نداده است جزیک مورد که
فردی ضد سازمان مجاهدین و بسود رژیم جمهوری اسلامی موضع می گیرد…متعاقباً در این باره اطلاع رسانی میشود. زیرا هرگونه اخراج پناهنده گان بویژه از کشوری مثل رژیم جمهوری اسلامی بدلیل تروریسم و….و نقض حقوق بشر امری برخلاف حقوق پناهندگی است. مگر اینکه اثبات شود اخراج بدلیل فعالیت های غیرقانونی آنها بوده و می بایست با ارائه اسناد و مدارک همراه باشد. چنین تصمیمی نمی تواند خارج از مماشات با رژیم آخوندی صورت بگیرد. سیامک نادری
………..متن خبر………………..
تصمیم فرانسه برای اخراج سازمان مجاهدین خلق (PMOI / MEK)
اوضاع سیاسی جدید باعث شده است که دولت فرانسه تصمیمات متفاوتی درباره گروه مجاهدین خلق / مجاهدین خلق گرفته و از فرصتها در تعامل دیپلماتیک با ایران استفاده کند.
الکسیس کوهلر ، رئیس ستاد رئیس جمهور فرانسه ، الکسیس کوهلر در حساب کاربری توییتر خود اعلام کرد که در جلسه 29 اکتبر بین رئیس جمهور امانوئل مکرون و وزیر امور خارجه فرانسه ، ژان ایو لو درین ، دولت فرانسه تصمیم گرفت دیگر اجازه حضور مجاهدین را صادر نکند / MEK در خاک فرانسه.
این مقام فرانسوی که یکی از تأثیرگذارترین اعضای کاخ الیزه است با اشاره به حضور 40 ساله این سازمان در فرانسه ، استقرار دائمی رهبری این کشور در آلبانی ، غیر ضروری بودن سفر به فرانسه و پیامدهای منفی فعالیت های خود را ذکر کرد. در خاک فرانسه ، اظهار داشت که عدم حضور رهبران مجاهدین خلق در فرانسه باعث می شود فشار اتحادیه اروپا بر ایران در جریان مذاکرات متوقف شود تا فعالیت های هسته ای و موشکی ایران را متوقف کند.
مواضع اصولی دردفاع ازحق پناهندگی و عدم اخراج مجاهدین خلق از فرانسه یا آلبانی
پاسخ به کامنت ها:
-
کاوه اهنگر سیه روز به اینها میگن نه دنیا نه آخرت نه خلق نه حتی نفرات خودش هیچ کجا جایی ندارد. این است سرنوشت کسی که به وفادارترین افراد خودش خیانت کرد -
Siamak Naderi قوانین پناهندگی و اعلامیه جهانی حقوق بشرشامل همه انسانها میشود. مستقل از اینکه این گروه و رهبری آن دریک توتالیتاریسم مخوف ایدئولوژیک با خیانت و فساد و جنایت همراه بوده است اما نمی توان حقوق آنها را درنظر نگرفت. اگر دولت فرانسه اسناد و مدارکی مبنی برنقض قوانین پناهندگی و یا فرانسه و یا …را دارند می توانند ارائه دهند و الا اخراج بدلیل مماشات با رژیم …و با این بهانه که در آلبانی ساکن هستند…، این نقض قوانین پناهندگی و کنوانسیون حقوق بشر است. من از مخالفین این سازمان و این رهبری خائن و فاسد و جنایتکار هستم ودر طول این دوسال با روشنگری بخشی از حقایق را مستند ارائه داده ام اما هرگز از چنین خبری خوشحال نمی شوم، زیرا هدف ما اخراج و حذف و یا حذف فیزیکی …همانطور که رجوی به آن آلوده شده است نبوده و نیست. ما با محتوا و ماهیت این گروه تبهکار مخالف هستیم و می بایست حقایق را روشنگری کنیم زیرا اسلام سیاسی فارغ از هر پسوند و پیشوندی النهایه همان اسلام اصیل محمد است که سرا پا جنایت و نقض حقوق بشراست. به طبع می توان هر فردی را با ارائه اسناد ومدارک به محاکمه کشید!. اما در یک بازی سیاسی بر اساس منافع سیاسی هرگز این امر پسندیده و مشروعی نبوده و نیست.
آن روی سکه دروغهای مریم رجوی در سایت های رژیم آخوندی
از آنجا که درطی این دوسال فعالیت سیاسی و حقوق بشری و روشنگری در باره سازمان مجاهدین خلق( بدلیل اینکه ۳۶ سال سابقه تشکیلاتی داشته و درجریان بسیاری ازحقایق بوده و بمدت ۵ سال نیز تاکنون در این باره به تحقیقات پراخته ام) و همچنین مبارزه با دشمن اصلی مردم ایران یعنی رژیم جمهوری اسلامی و عناصر وابسته به آن…، بی هیچ نیازی به توضیح و تفسیر…نوشته های این عناصر درسایت های ایران اینترلینک و انجمن نجات و … برعلیه من و ازجمله شخص مسعود خدابنده که سردمدار آنهاست بخوبی نشان از ماهیّت تبهکار این بانوی کین سیاه تاب است که برای فرار از حقایق هولناک روشنگری شده توسط جدا شدگان از سازمان مجاهدین وشورا و ازجمله خود من، به هر خس وخاشاکی چنگ میزند تا بتواند این حقایق و انتشار دهندگان آن را مخدوش و سیاه نمایی کند. همچنانکه در سال ۱۳۸۰در قرارگاه همایون در العماره عراق به جهانگیر ( پرویز کریمیان) با خشم گفته بودم:« نفس لجن مال کردن کار نامشروعی است، امام حسین هم این کار را بکند( عطف به رهبری رجوی) فرقی نمی کند بازهم کارکثیفی است!»
سوابق و عملکرد مریم و مسعود رجوی را با اسناد و مدارک و لیست زندانیان دراشرف و لیست های اعضایی که با فریب و نیرنگ و با طرح و نقشه همین رهبری به عراق و اشرف کشاندند، لیست ۱۰۶ تن از اعضای مجاهدین خلق که در اشرف و لیبرتی و آلبانی خودکشی کرده ویا به قتل رسیده و سربه نیست شده اند…ازجمله کارهای طاقت فرسا و بی سابقه ای بوده که توانسته ام ارائه دهم. از این بابت عناصر وابسته به رژیم و یا ایران اینترلینک و…، از آنجا که با این دسته نیز مرزبندی دارم به طبع در رسانه های خود برعلیه من مقاله نوشته و مصاحبه می کنند.
برخی از نوشته های آن روی سکه «رهبری عقیدتی» یعنی همان « ولایت فقیه» را ذیلاً می آورم.
از فیسبوک مسعود خدابنده:
کامنت پاسخ بخشعلی علیزاه از به مسعود خدابنده:
-
-
Bakhshali Alizadeh من آقای نادری را سالهاست که می شناسم ، خودش در سالهای اواخر قبل از جدایی بسیار از طرف سازمان تحت فشار بود بویژه در کمپ خروجی تیرانا . باید از خودش خواست تا در مورد اسامی و نوع شکنجه هایی که گفته ابراز نظر نماید . در اینکه او یک مخالف سرسخت فرقه رجوی است شکی نیست زیرا من شاهد بودم که او بشدت مناسبات دروغ فرقه را مفتضح میکرد . از نظر من همه در مناسبات فرقه تحت شکنجه روحی هستند ولی برخی بخاطر مخالفتهایشان تحت شکنجه های جسمی هم قرار گرفته اند . ولی مهم این است که برخی جدا شدگان هنوز بواسطه پول تحت کنترل فرقه هستند و میتوانند بخاطر فشار از جانب فرقه بیایند و تکذیبیه صادر کنند تا اتهام را از روی فرقه برداشته یا سبک نمایند . دوستان توجه کنید که در اینگونه موارد شکاف به میان مخالفین فرقه رجوی نیفتد زیرا این نیاز مبرم فرقه است . با تشکر از جناب خدابنده مدیریت محترم سایت
لینک فیسبوک مسعود خدابنده ضمیمه است:
نادر نادری، وبلاگ آینده گان، فرانسه، دهم فوریه ۲۰۱۸
آقای سیامک نادری خجالت کشیده از خانم سلطانی عذرخواهی کنید
آقای سیامک نادری شما سوز دل رجوی را در این مصاحبه ابراز گردی و باید بگویم آقای سیامک نادری ایران اینترلینک صاحب دارد سر دبیر دارد احتمالا شما را توجیح نکردن وقتی مصاحبه مذبور را به شما محول کردن
آقای سیامک شما با یک حساب کتاب سر انگشتی وارد این جریان پنهان رجوی شدی این نوع مصاحبه ها و افشاگری ها قدیمی شده یک سری مثل شما میاد یک مصاحبه ۴۰ به ۶۰ در سایت ها قرار می دهد یکی دیگر با بزرگ کردن جنایات رجوی غیر قابل باور به یاری رجوی می شتابد
آقای سیامک من شخصا اولین نفری بودم که آزادی شما تبریک گفتم چون از نذدیک شاهد ظلم های که به شما میشد از جدا شدن شما و بقیه خوشحالم و بنده تبرک گفتم باز هم به تمام جدا شده ها تبریک خواهم گفت
اما بی انصافی شما نسبت به خانم بتول سلطانی و اینتر لینک و بقیه …… بدور از انصاف مردانگی است
اینکه به اینتر لینک می تازی خوب یک سفارش و یکی از تعهدات رجوی زنش مریم قجره است
…چون مصاحبه شما را گوش دادم دیدم مثل رجوی با زرنگی خاصی دوتا به رژِیم سه تا به رجوی ۵ تا به جدا شده ها خلاصه حرف دل رجوی مریم قجر را می زنید
من به جای شما بودم از تمام جدا شده ها و خانم شجاعی مثل خانم سلطانی و آقای خدا بنده رسما عذر خواهی می کردم
نادر نادری .فرانسه
………………………………………………………………………………………………….
فرق جدا شده با رها شده واقعی از فرقه رجوی و مزخرفات یک تازه به دوران رسیده (+ توضیح ایران اینترلینک)
منصور نظری، پاریس، ایران اینترلینک، دوم فوریه ۲۰۱۸
………………………………………………..
سیامک نادری و نشخوارحرفهای رجوی
سیامک نادری و نشخوارحرفهای رجوی
بنده دومصاحبه سیامک نادری با اقای بهبهانی راگوش داده وبشدت گزیده شدم دراین مقاله میخواهم به نکاتی درباره این مصاحبه ها اشاره کنم ونمیدونم اومعانی سیاسی حرفهایش رامیفهمد یانه کمی انها راباز میکنم
…باید گفت سیامک نادری تماما حرف رجوی رامیزند ومثل او ادمها رازنده زنده میخورد مسیرلجن مال کردن بقیه همان راه رجویست وتبلیغات نظرات اوست و بقول اسمائیل یغمایی باید گفت سیامک نادری درمدارجاذبه رجویست
علی شیرزاد . اروپا ۲۰۱۸ / ۰۲ /۰۴
************
توضیح اینکه چنین مقالاتی در سایت های تابعه بسیار زیاد است و هر دو دستگاه ولایت فقیه و رهبری عقیدتی درشکل و محتوا شبیه هم عمل می کنند.
همین بانوی کین سیاه تاب، بارها و بارها از طریق مسئولین بالای مجاهدین به من می گفتند:« برای خواهرمریم هم شعربنویس»، ومن نیز آنطور که حقایق را می دیدم و می دیدیم شعر های بسیاری برای مریم و مسعود رجوی شعر نوشته ام.
شعری برای مریم رجوی:
“زیر برق تکنولوژی “ ۵/۶/۱۳۹۱
زیرچترتکنولوژی
نور باران پروژکتورها
با سُس های ایدئولوژیکی
خویشتن را آراست
به زرق و برق.
در کشاکش این قوس و قزح رنگین
رخ تاب می دهد
شکوهِ سلطنتی چُونین
واقعیت سرکش جاهی پنهان
وکمندی – سوی نگاهها
آه – فرو می ریزد به دل
و خونابی چشم ها
و “حقیقت” مبهوت !
لب اش را دندان گرفت و چید
ته مانده بُزاق را
“حنظلِ حقیقت” را
فرو میداد !
از چُنین فردیتی سُترگ-
شیفتۀ خود
اینسان – آبی ایمان شکست !
آبیهای دیده
در شکست نور
سیاه گشت !
از باژانه هایی چُونین .
نور باید
از درون حقیقت خویش ببارد
نه از برون.
ازکتاب:«من آبی سرا و، سراب؟!» سیامک نادری
راستش چه بنویسم و چه بگویم، همه چیز عریان است، جز اینکه بنویسم و بگویم:
چه رویی دارد این رهبر سرسگ را سلامت باد!
از مریم رجوی می خواهم که همراه با سمفونی ۵ بتهون نوشته فوق را بخوانند و بشنوند، چون در رابطه با رهبری عقیدتی و فرماندهی کل، مسئول شورا و امام زمان و…سروده ام.
بخشایش ” ۱/۲/۱۳۹۱ “
آه
ای کُندۀ خیس خورده گناه ؟!
هیچ آتشی
نمی سوزاندت !
بگو :
چکارت کنند …؟!
تو”خود”
“خدای خویش” باش !
ازکتاب:«من آبی سرا و، سراب؟!» سیامک نادری
در باره اهداف اعتراف مریم رجوی به جاسوسی بر علیه آقای ایرج مصداقی آقای حنیف حیدر نژاد و آقای مختار شلالوند و نگارنده مقالاتی روشنگرانه نوشتیم این اقدام مریم رجوی نیز ادامه همان سیاست تبهکاری و نابکاری است و هر چه از این دست اقدامات نابکارانه افزون شود چیزی جز عرضه کردن ماهیّت خود و آن روی سکّه خمینی و رژیم ولایت فقیه خامنه ایی نبوده ونیست.
حقیقتی که پیش از این درلیبرتی خطاب به رجوی سروده بودم بیانگر وضعیت کنونی بانوی کین سیاه تابی است که اکنون همه اعضای خود را در بیش از سه دهه غارنشینی و قطع رابطه آنها با جهان آزاد، سعی می کند نمایی از چاه باطن و ظاهر خود را ارائه دهد؟:
” وب ” همیشه بارنده … همیشه در دسترس ” 7/4/1392
اکنون – عصر” وب”
و بلوغ
در دستانش نشانده
رؤیا را
سرانگشتان تماس اندیشه ها
چون سلسله مراتب قبایل پیشین و- دانش عتیق
در پی کلام ” ابدی ” نبود
و کسی – به جهل ماه نشینی استاد نرفت
وب ها – کاوشگر و بی صبرند
و جهانی ست که شاگرد
” همیشه از استاد سر است ” *
اکنون ، آگاهی و دانش
ابریست
همیشه بارنده – همیشه در دسترس
بی آنکه اجازه ای بخواهد – مرقوم !
ما صرف و نحو جاه دانشی بودیم
که میلاد وب – ا ز رویمان گذشت
پیش از آنکه تسخیرمان کند – مُرده بودیم!
آنک
در عصر آفتابی وب
بی شال و کلاه “وب ” – دون کیشوت مآب
به فتح کدام فلسفه می رویم ؟!
نفس در نفسِ کدام مُرده میزنیم اعجاز ؟!
آنک در صحرای محشر ” وب “
تیر خلاص واقعیت وامانده مان
نشانگان ماست
گوش دار :
ای صرف و نحو گوی جاه دانش ” چاه ” و ” روشنا ” !؟
میلاد ” وب ” از روی تو گذشت
از کتاب:« قرارمان عشق بود، نه کین!» سیامک نادری
ضمائم:
۱) لینک مصاحبه در باره مقاله اشپیگل ضمیمه است:
https://www.youtube.com/watch?v=tu0hweSnVCY
۲) لینک مصاحبه د رباره بمب گذاری فرانسه
https://www.youtube.com/watch?v=bjpBi2btfCQ
۳) خبرجعلی حضور مجاهدین خلق درعراق، نیازمشترک جمهوری اسلامی و رجوی
سیامک نادری
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-95024.html
خبرجعلی حضور مجاهدین خلق درعراق، نیازمشترک جمهوری اسلامی و رجوی
سیامک نادری
۴)ریشه ضرب المثل ناخوش خر خورده
داستان ضرب المثل ناخوش خر خورده
یک حکیمی بود که پسرش از آب و گل درآمده بود و درسی خوانده بود و جناب حکیم باشی برای اینکه فوت و فن طبابت را به او یاد بدهد او را همراه خودش به عیادت مریض هایش می برد. یک روز که جناب حکیم باشی بالای سر یکی از بیمارها رفت پسرش دید حال مریض از طبابت بابا بدتر شده و تب او بالا رفته و بستگان مریض هم خیلی پریشان هستند اما بابا خودش را از تنگ و تا ننداخته و مشغول و رفتن به مریض است.
البته پسر حکیم که جوان بود و بی تجربه حساب دستش نبود و نمی فهمید قضیه از چه قرار است و باباش چه خواهد کرد؟ اما حکیم باشی کارکشته که بارها توی این تنگناها گیر کرده بود تکلیف خودشو خوب می دونست با طول و تفصیل و آب و تاب مریض را معاینه کرد و موقع معاینه کردن هم لفتش داد و بعد از معاینه اخم هاشو تو هم کرد و با اوقات تلخی و تغیر گفت: «مگه من نگفتم مواظبش باشید و نگذارید ناپرهیزی کنه؟»
دور و بری های مریض که منتظر چنین حرفی نبودند جا خوردند و هاج و واج به هم نگاه کردند و از میان آنها یکیشون با من و من گفت: «نه خیر ناپرهیزی نکرده، نگذاشتیم ناپرهیزی کنه» اما حکیم باشی با خاطرجمعی فراوان خیلی قرص و محکم جواب داد: «نه خیر، حتماً ناپرهیزی کرده اگر ناپرهیزی نکرده بود با آن نسخه من تا حالا هم تبش بریده بود، هم حالش خوب شده بود»
توپ و تشر حکیم باشی کار خودش را کرد و یکی از کسان بیمار با لحنی که پشیمانی و عذرخواهی ازش می بارید گفت: «تقصیر از ما شد که روبه روی او خربزه پاره کردیم. او هم چشمش که دید دلش خواست، دیدیم مریضه گناه داره، ما هم یک قاشق نازک بئش دادیم».
پسر حکیم وقتی که دید همه با تعجب و تحسین به باباش نگاه می کنند با غرور فراوان سراپای پدرشو ورانداز کرد و باطناً خیلی خوشحال شد که همچی پدری داره… اما از وقتی که همراه پدرش به عیادت مریض می رفت گرچه خیلی شگردها ازش دیده بود ولی این یک چشمه را دفعه اول بود که می دید.
وقتی بابا و بچه برگشتند خونه، پسر حکیم باشی با اصرار و سماجت از باباش خواست تا این راز مگو را بهش بگه. حکیم باشی هم بادی به بروت انداخت و گفت: «بچه جون انقده که میگم هرو می ریم عیادت مریض حواست را جمع کن برای همینه.
مگه ندیدی وقتی که داشتیم می رفتیم تو خونه سطل زباله شون پر بود از پوست خربوزه و پوست انار، هر وقت نسخه دادی و حال مریض خوب نشد به دور و بر رختخوابش، به این ور و آن ور اتاق و حیاط نگاه کن. اگه یه دونه اناری یا یه تکه پوست خربوزه افتاده بود بدان که از اون به مریض هم دادند. هوش به خرج بده و به هوش خودت بگو مریض نا پرهیزی کرده».
مدتی از این مقدمه گذشت و یک روز حکیم باشی زکام سخت شد و ده روزی توی خونه افتاد و حکیم باشی به این خیال که پسرش هم فوت و فن کار را یاد بگیره هم مریض هاش به سراغ حکیم دیگری نروند او را سر مریض فرستاد و تو محکمه نشوند.
از قضا یک روز اومدند دنبالش و بردنش به عیادت یک مریض، او هم نسخه داد و اومد. پس فرداش که دوباره به عیارت مریض رفت ناخوش حالش بدتر شده بود پسر هم تمام آن ادا اطوارهای بابا را درآورد و آخر سر بادی به گلو انداخت و گفت: «نگفتم نگذارید ناپرهیزی کنه؟» یکی از بستگان ناخوش جواب داد: «ابداً… اصلاً… ما دست از پا خطا نکرده ایم، شما هرچی گفته اید ما همون ها رو موبه مو انجام دادیم»
پسر حکیم باشی با اوقات تلخی و بد لعابی ناشیونه فریاد زد: «نه خیز ناپرهیزی کرده… حتماً ناپرهیزی کرده نه خیر همینه که میگم». خوشمزه اینکه هرچه بستگان بیمار بیشتر انکار می کردند پسر حکیم باشی اصرارش بیشتر می شد و از حرفش برنمی گشت به طوری که سماجت و پافشاری او دور و بری های مریض را عاجز و ذله کرده بود. عاقبت هم دنباله اصرارش به اینجا رسید که فریاد زد: «نخیر ناپرهیزی کرده و خر خورده!… نخیر ناپرهیزی کرده و خر خورده که اینجوری حالش بد شده» همین که پسر حکیم باشی گفت خر خورده که اینجوری حالش بد شده طاقت جمعیت طاق شد و بی اختیار زدند زیر خنده و آقازاده از خجالت غرق عرق شد و مثل گربه کتک خورده غیبش زد.
حکیم باشی وقتی فهمید آقازاده چه دسته گلی به آب داده دوبامبی زد توی سرش و پرسید: «از کجا به فکر خر خوری مریض افتادی!؟» بیچاره خنگ بیهوش گفت: «وقتی از تو حیاط رد شدم دیدم یه پالون خر کنج حیاط گذاشته اند. خیال کردم خر خورده…!!»
۵)مقاله آقای حنیف حیدر نژاد:
سازمان مجاهدین خلق و استفاده از روش های پلیسی- اطلاعاتی برعلیه مخالفین خود
حنیف حیدرنژاد
۶) از تاریخ هیچ درسی نگرفتید مختار شلالوند
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-98727.html