دیوان عالی کشور حکم اعدام انور خضری، کامران شیخه، فرهاد سلیمی، قاسم آبسته، خسرو بشارت، ایوب کریمی و داود عبداللهی را تایید کرد

موستا عبدالرحیم تینا، امام جماعت مسجد خلفای راشدین شهرستان مهاباد ۷ مهر ۱۳۸۷ توسط افراد ناشناسی کشته شد. هفت زندانی یاد شده از ۱۶ آذرماه ۸۸ به اتهام مشارکت در این قتل در زندان به سر می‌برند. شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی محمد مقیسه هر هفت متهم را به اتهام «محاربه از طریق وابستگی به جریان‌های سلفی» به اعدام محکوم کرد اما حکم صادره در دیوان عالی کشور نقض شد. این سرآغاز بلاتکلیفی متهمان به مدت ۹ سال بود. سرانجام در خرداد سال جاری پرونده به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران  که ریاست آن را باز هم قاضی مقیسه به عهده داشت ارجاع شد. طبعاً مقیسه حکم پیشین خود را نقض نکرد و چنین بود که پرونده به شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور رفت و این بار قاضی علی رازینی حکم اعدام متهمان را تأیید کرد.

 خسرو بشارت، یکی از متهمان در نامه سرگشاده‌ای از شکنجه‌هایی که در اطلاعات مهاباد تحمل کرده پرده برمی‌دارد:

«یک ماه کامل در سلول انفرادی انواع شکنجه‌های مختلف را روی من پیاده کردند. بارها من را ساعت‌ها با دست‌بند به سقف آویزان می‌کردند و بارها من را به تختی بسته و با کابل‌های برق فشار قوی دو رشته و سه رشته محکم به کف پاهایم ضربه می‌زدند طوری که نزدیک بود مغزم از دهانم بیرون بیاید و چشم‌هایم از حدقه جدا شود و قلبم داشت می‌ترکید. این شکنجه‌ها سه هفته ادامه داشت و بعد از آن من را به دستگیری اعضای خانواده‌ام تهدید می‌کردند و در آن هنگام زیر این شکنجه‌ها و تهدیدات، بازجوی پرونده اتهامات دیکته شده به من را خودش می‌نوشت و از من به زور پای همان برگه امضا و اثر انگشت می‌گرفت؛ در حالی که در آن حال اصلا انگار در دنیا نبودم و نمی‌دانستم چه چیز را دارم امضا می‌کنم. در هنگام بازجویی‌ها به من دیکته می‌کردند که عضویت در القاعده و مشارکت در قتل یک سرباز که نگهبان یک بانک بوده و با ماشین به قتل رسیده را بر عهده بگیرم.»

این زندانی سنی‌مذهب در نامه سرگشاده خود از میشل باچله، کمیسر عالی حقوق بشر در سازمان ملل متحد و جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران خواسته بود که به دادخواهی او توجه کنند.

انور خضری هم که به دلیل شکنجه‌هایی که تحمل کرده از تنگی نفس و درد قفسه سینه رنج می‌برد، در بهمن سال گذشته در نامه‌ای سرگشاده گفته بود در مدت بیش از ۹ سال، ۶ بار زندان و ۱۸ بار بند او عوض شده و حدود ۲۲ بار بدون هیچ دلیل موجهی به انفرادی و قرنطینه منتقل شده است. خضری نوشته بود:

«در مدت بیش از ۹ سال از طرف وزارت و قضات پرونده به بنده و متهمان دیگر هم پرونده‌ام پیشنهادهای وسوسه‌انگیزی شده، از جمله آزادی، تبرئه‌شدن، پول و امکانات و یا حکمی به اندازه حبس که کشیده‌اید، فقط کافی است اتهامات نسبت داده شده را قبول یا علیه یکدیگر شهادت دهید به امید اینکه شاید حرف خود را به کرسی بنشانند. حتی در بعضی موارد از تهدید نیز استفاده کرده‌اند، در مرداد ۹۶ و در اقدامی عجیب به متهمان که حکم قطعی نداشتند دست‌بند، پابند و چشم‌بند زده و به مکانی نامعلوم بردند و گفتند می‌خواهیم اعدامتان کنیم.»

این زندانیان در ۹ سال گذشته بارها به شیوه های مختلفی از جمله اقدام به اعتصاب غذا به شرایط خود اعتراض کرده‌اند و خواستار رسیدگی به وضعیت نابسامان حقوقی خود شده‌ بودند.