PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ / Friday 29th March 2024

تحلیلی بر نماز جمعه رفسنجانی
ایرج مصداقی


نماز جمعه ۲۶ تیرماه ۱۳۸۸ را از جنبه‌های مختلف می‌توان مورد بررسی قرار داد.  اما مهم‌ترین ویژگی‌های آن به نظر من موارد زیر هستند. لازم به ذکر است که این تحلیل شتابزده صورت گرفته است و مطمئناً در روزهای آینده می‌توان با دقت بیشتری به ارزیابی این نماز جمعه و تأثیرات آن در رژیم پرداخت.

 

۱- چه کسانی در نماز جمعه شرکت داشتند

شرکت موسوی، کروبی و عبدالله نوری در این نماز جمعه حائز اهمیت بسیاری است. اگر تا دیروز می‌شد عدم شرکت رفسنجانی، موسوی و کروبی در نماز جمعه بعد از انتخابات ۲۲ خرداد را دلخوری آن‌ها از خامنه‌ای به حساب آورد شرکت معنا دار این افراد در نماز جمعه این هفته که به امامت رفسنجانی برگزار شد چیزی نیست جز آشکار کردن شکاف در بالای نظام. عدم شرکت خاتمی در این نماز جمعه نیز حاکی از تزلزل و ناپیگیری او است.

خاتمی بارها نشان داده است علیرغم‌ شعارهایی که می‌دهد در مرحله عمل عقب نشسته‌ است و به هیچ‌روی عنصری نیست که بشود روی او حساب کرد. چنانکه محمدرضا عارف معاون اول او در نماز جمعه خامنه‌ای شرکت کرد و در نماز جمعه‌ی رفسنجانی شرکت نداشت.

موسوی و کروبی با شرکت در نماز جمعه رفسنجانی به صراحت نه تنها رهبری خامنه‌ای که «عدالت» او را نیز زیر سؤال بردند. از این پس شکاف در بالای نظام گسترده تر خواهد شد. در نظر داشته باشید که کوشنر در آخرین موضع‌گیری خود شناسایی احمدی‌نژاد را منوط به پذیرش رقبایش کرده که هر دو نتیجه‌ی انتخابات را کودتا معرفی کرده‌اند. 

یادمان باشد که موسوی و کروبی به درستی حاضر نشدند حتا با هوادارانشان در نماز جمعه‌ای که به امامت خامنه‌ای برگزار ‌شد شرکت کنند چرا که بدون شک خامنه‌ای و عواملش حضور مردم در نماز جمعه را به نفع خود مصادره می‌کردند. (۱)

 

بایستی توجه داشت که علاوه بر نزدیکان خامنه‌ای و گردانندگان «بیت رهبری» و مشاوران او هیچ‌ یک از فرماندهان سپاه، بسیج و نیروهای نظامی و انتظامی و نمایندگان خامنه‌ای در این ارگان‌ها نیز در این نماز جمعه شرکت نداشتند. اتفاقاً آن‌ها نیز صف خود را مشخص ‌‌کردند.

حضور معنادار علی‌اکبر ناطق نوری در نماز جمعه رفسنجانی از آن جهت مهم است که نشان می‌دهد او همچنان با فاصله از خامنه‌ای حرکت می‌کند و نسبت به برخورد خامنه‌ای در حمایت از احمدی‌نژاد قبل و بعد از انتخابات دلگیر است. این در حالی است که لاریجانی، سید محمود هاشمی و احمد جنتی رؤسای مجلس و قوه‌ قضاییه و شورای نگهبان نیز در نماز جمعه ۲۶ تیرماه رفسنجانی شرکت نداشتند اما در نماز جمعه‌ای که به امامت خامنه ای برگزار شد پشت سر او ایستاده بودند.

 

از رهبران اصلی مؤتلفه، نه عسگراولادی و نه بادامچیان هیچ‌یک در این نماز جمعه شرکت نداشتند و به جایشان نبی‌حبیبی دبیرکل این حزب را که نقشی نمایشی دارد به نماز جمعه گسیل داشتند تا چنانچه ورق برگشت همچنان جایی در میان شکاف‌ها داشته باشند.

 

از اعضای هیئت دولت و نزدیکان آن‌ها هیچ‌کس در نماز جمعه ۲۶ تیرماه شرکت نداشتند. از قبل قرار بود وزیر اقتصاد و دارایی به خاطر هفته مالیات به عنوان سخنران پیش از دستور در نماز جمعه سخنرانی کند که آن را نیز لغو کردند.

محسن رضایی در زمره‌ی کسانی بود که در هر دو نماز جمعه شرکت کرد تا نشان دهد همچنان میان دو صندلی نشسته است. او در جریان وقایع پس از انتخابات نیز همین سیاست را در پیش گرفت. یک بار به احمدی نژاد تبریک گفت، یک بار اعتراض کرد، یک بار نتایج انتخابات را پذیرفت بار دیگر از آن شکایت کرد، هم در موقع بازشماری آرا شرکت کرد و هم نکرد.

بنابر این نتیجه می‌گیریم هم کسانی که در نماز جمعه خامنه ای و هم در نماز جمعه رفسنجانی شرکت کرده بودند یا نکرده بودند صف‌بندی خود را نشان دادند.

 

از مقایسه تعداد شرکت کنندگان در اولین نماز جمعه‌ی بعد از انتخابات که با امامت خامنه ای برگزار شد با تعداد شرکت‌کنندگان نماز جمعه ۲۶ تیرماه که با امامت رفسنجانی برگزار شد نیز به سادگی می‌توان فهمید که پیروز انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد چه کسی بوده است.

این واقعیت را هم بایستی در نظر گرفت که بسیاری از کسانی که به موسوی یا کروبی رأی دادند با هیچ توجیهی حاضر به شرکت در نماز جمعه نیستند. در نماز جمعه‌ای که به امامت خامنه‌ای برگزار شد دولت، سپاه پاسداران، بسیج و نیروهای نظامی و انتظامی و کمیته امداد می‌توانستند از قدرت بسیج‌کنندگی خود برای اعزام نیروهای تحت امرشان استفاده کنند. حتی به اعتراف رسانه‌های رژیم از شهرستان‌ها نیز کاروان‌هایی را اعزام کرده بودند. حال این که نماز جمعه ۲۶ تیرماه از این امکانات برخوردار نبود.

 

۲- پیام شرکت مردم در نماز جمعه

شرکت گسترده مردم در نماز جمعه ۲۶ تیرماه و تظاهرات بعد از آن به خوبی نشان می‌دهد که مردم معترض همچنان پیگیر حقوق زیرپا گذاشته شده‌ی خود هستند و سرکوبی یک ماه گذشته نتوانسته ‌است آن‌ها را از پیگیری خواسته‌هایشان باز دارد.

چنانچه در این نماز جمعه مشاهده شد به محض این که فرصتی برای تجمع مردم ایجاد شد شعار مرگ بر دیکتاتور و آزادی زندانی سیاسی همه گیر شد. 

اگر یادمان باشد پس از سرکوبی تظاهرات ۳۰ خرداد و اعدام‌های وسیعی که در روزهای ۳۱ خرداد و اول تیرماه ۶۰  صورت گرفت، مردم به سرعت به خانه‌ها رفتند و جو و رعب و وحشت در همه‌جا سایه گستر شد. بعد از ۳۰ خرداد ۶۰ دیگر امکان تجمع مردم و پیگیری مطالباتشان فراهم نبود اما در ۳۵ روزی که از انتخابات می‌گذرد علیرغم صدها کشته و هزاران دستگیر شده هنوز خامنه‌ای و نیروهای سرکوبگر او نتوانسته‌اند مردم را به خانه‌هایشان بازگردانند. این ویژگی مثبت این دور از مبارزه نسبت به ۳۰  خرداد ۶۰ است.

جا افتادن شعار هشیارانه «مرگ بر دیکتاتور» به جای «رای منو پس بده» که به روشنی خامنه‌ای را هدف قرار داده است قبل از هرچیز نشان‌دهنده عزم جزم مردم برای تغییر و سرنگونی نظام است. در هرکجای دنیا که شعار «مرگ بر...» سراسری شده است، چیز به جز سرنگونی رژیم حاکم در چشم‌انداز نبوده است. فاصله‌ای که شعار «مرگ بر...» بین مردم و حاکمیت ایجاد می‌کند پرکردنی نیست.  

 

رفسنجانی در موضع‌گیری خود، قبل از هرچیز روی گستردگی شرکت مردم که یادآور نماز‌جمعه‌هایی که توسط آیت‌الله طالقانی در تابستان ۵۸ برگزار می‌شد دست گذاشت. او همچنین با این موضع‌گیری رو در روی دستگاه تبلیغاتی کودتاچیان ایستاد که نماز جمعه پس از انتخابات را که به امامت خامنه‌ای برگزار شد «عظيم‌ترين نماز جمعه تاريخ انقلاب اسلامي براي تجديد بيعت با مقام معظم رهبري» معرفی می‌کردند. رفسنجانی بدون شک با مقایسه فوق حضور مردم و گستردگی نماز جمعه را به رخ خامنه‌ای می‌کشید و ادعاهای او و اطرافیانش را رد می‌کرد.

اما از سوی دیگر اعتراف رفسنجانی که با تأیید خبرنگاران داخلی و خارجی نیز همراه بود ورشکستگی جمهوری اسلامی را نیز نشان می‌دهد.

به اعتراف رفسنجانی نظام اسلامی در ۳۰ سال گذشته با وجود دو برابر شدن جمعیت و بسیج‌ و سازماندهی برای اعزام اجباری نیروها به نماز جمعه، هیچ‌گاه نتوانسته بود به تعداد نمازگزاران نیمه اول سال ۵۸ نمازگزار بسیج  کند. این بار نیز بدون سازماندهی و بسیج دولتی مردم بیش از همیشه در نماز جمعه شرکت کردند.

 

۳- حمله به نمازگزاران

حمله به نمازگزاران جمعه از سوی نیروهای انتظامی و لباس شخصی‌ها و به کاربردن سلاح سرد و گرم علیه نمازگزاران، پرتاب گاز اشک آور به میان نمازگزاران پدیده‌ای است که تا کنون بنا به تبلیغ صدا و سیما و دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی از سوی رژیم «بعثی صهیونیستی» صدام حسین و «صهیونیستی» اسرائیل صورت گرفته بود. این یک شکست اخلاقی برای جمهوری اسلامی در نزد هوادارانش محسوب می‌شود. شعار بر علیه امام جمعه‌ی منسوب رهبری حاکی از درد بی‌درمان و «بحرانی‌» است که نظام جمهوری اسلامی بدان دچار شده است.

 

۴- تحلیل رفسنجانی از مشروعیت نظام

رفسنجانی در خطبه اول نماز جمعه به تشریح منبای دینی نگاه سیاسی خود پرداخت. او رضایت توأم خدا و مردم را باعث پیروزی پیامبر دانست. او تأکید کرد چنانچه رضایت هر یک از این دو نباشد خواست اسلام محقق نشده است.

این نگاه در نقطه مقابل نگاه مصباح یزدی و محمد یزدی رئیس حوزه علمیه قم و احمد جنتی رئیس شورای نگهبان است که دو نفر آخر در رقابت با رفسنجانی برای ریاست بر خبرگان رهبری شکست سختی را متحمل شدند. آن‌ها مشروعیت نظام را از رأی مردم نمی‌دانند بلکه آن را باعث وجاهت و مقبولیت نظام معرفی می‌کنند. این دیدگاه که در پی ایجاد خلافت اسلامی و کنار گذاشتن قید و بندهای قانون اساسی است مشروعیت نظام را از جانب خداوند می‌داند. این دیدگاه ولی فقیه را نصب شده از سوی خدا معرفی می‌کند که خبرگان او را کشف می‌کنند. آن‌ها اعتقادی به رأی مردم ندارند. از همین موضع است که دستگاری در رأی مردم و انتخابات را «شرعی» و مورد پسند خداوند معرفی می‌کنند. این دیدگاه ولی فقیه را تنها پاسخگو به خدا می داند و چهارچوب قانون اساسی و محدود کردن ولی فقیه را به رسمیت نمی‌شناسد. موضع‌گیری علنی رفسنجانی در مقابل دیدگاه آن‌ها باعث شکاف بیشتر در نظام می‌شود. در روزهای آینده شاهد و اکنش مخاطبان رفسنجانی خواهیم بود. آن‌ها بهتر از هر کس متوجه منظور رفسنجانی و عمق موضع‌گیری او می‌شوند. این جنگی است در درون نظام که بعید است به سادگی هیچ یک از طرفین عقب‌نشینی کنند.  

 

۵- رفسنجانی در صف مخالفان انتخابات

با شناختی که از رفسنجانی در دست است هیچ تحلیل‌گر جدی انتظار نداشت وی از تریبون نماز جمعه بطور علنی خواهان باطل شدن انتخابات شود. کسی انتظار نداشت او با صراحت در مقابل خامنه‌ای بایستد و رهبری او را زیر سؤال ببرد.

موضع واقعی رفسنجانی در مورد انتخابات، خامنه‌ای و مسائلی که در دو ماه گذشته در کشور جریان داشته است همانی است که عفت مرعشی همسرش در روز رأی گیری گفت و یا دخترش فائزه در نزدیکی حسینیه ارشاد بر زبان آورد. اولی خواهان به خیابان ریختن مردم در صورت عدم انتخاب موسوی شد و دومی به صراحت خامنه‌ای را هدف حملات انتقادی خود قرار داد.

به نظر من موضع‌گیری روز گذشته رفسنجانی نشان داد علیرغم این که او تلاش می‌کند «بحران» را مدیریت کند اما حاضر به پذیرش نتیجه انتخابات و اداره‌ی کشور به دست احمدی‌نژاد نیست. مشکلات رفسنجانی از درون خانه‌اش شروع می‌شود. این بار او به سادگی نمی‌تواند همسر و دخترانش را ساکت کند. (۲)

مصاحبه عجولانه محسنی اژه‌ای وزیر اطلاعات پس از خطبه‌های نماز جمعه رفسنجانی و تأکید او روی نقش رفسنجانی در ‌به صف کردن کاندیداها برای رقابت با احمدی‌نژاد و تلاش او برای کنارگذاشتن احمدی‌نژاد حاکی از ناامیدی این جناح از صحبت‌های رفسنجانی است. چرا که اژه‌ای در یک ماه گذشته هم فرصت داشت چنین سخنانی را بر زبان آورد.

پیش از آن کوثری، فرمانده سابق لشکر محمد رسو‌ل‌الله سپاه پاسداران و نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی که از حامیان احمدی‌نژاد است خبر داده بود که رفسنجانی خواهان ابطال انتخابات بود و دیدار با اعضای این کمیسیون تأکید کرده بود که دستگیری اعضای خانواده‌اش و فشارهای وارده خللی در اراده‌ی او ایجاد نمی‌کند.

تأکید رفسنجانی بر وجود بحران در کشور، «مدیر و مدبر» بودن خامنه ای را زیر سؤال می‌برد. چرا که هنر رهبری آن است که با مدیریت و تدبیر خود اجازه ندهد کشور به بحران دچار شود. حال آن که از دید رفسنجانی و همراهانش خامنه ای بزرگترین فرصت رژیم را به تهدید و بحران تبدیل کرده است.

رفسنجانی با تأکید بر روایت پیامبر اسلام آن‌هم از سوی خمینی بنیانگزار جمهوری اسلامی مخالفت خود را با خامنه‌ای و شیوه‌ی رهبری او اعلام داشت:

«... مبنای استدلال امام بود. این روایت می‌گوید؛ روزی پیغمبر اسلام بعد از غدیر به حضرت علی گفت كه تو ولی این امت هستی. اگر دیدی این مردم راضی بودند و تو را قبول كردند و با اجماع و اكثریت آمدند، ‌شما بپذیر و متولی امر شو و اگر دیدی اختلاف كردند ولشان كن و بگذار هر كاری كه می‌خواهند بكنند و خداوند برای تو راهی پیدا می‌كند كه به اهدافت برسی. »

 

تأکید رفسنجانی بر «رنجش» علما قبل از هرچیز خامنه ای را هدف قرار می‌دهد. بایستی توجه داشت نه تنها مراجع تقلید رژیم (به جز نوری همدانی) هیچ‌یک نتیجه انتخابات را تأیید نکردند و پیام تبریک برای احمدی‌نژاد ارسال نکردند، بلکه مراجعی چون منتظری، اردبیلی و صانعی با نتیجه‌ی انتخابات و سرکوبی مردم مخالفت کردند. منتظری، صانعی و بیات پا را از این فراتر گذشته و بر بی‌اعتباری رئیس جمهور برگزیده خامنه‌ای تأکید و بر نامشروع بودن او تکیه کرده و تلاش برای برکناری او را جایز شمردند. همچنین سه امام جمعه مهم قم، جوادی آملی، ابراهیم امینی و رضا استادی که در دو هفته اول حاضر به اقامه نماز جمعه نبودند به انتقاد از وضعیت موجود پرداختند. (۳)

 

رفسنجانی در سخنانی که با دقت تهیه شده بود برخلاف معمول دفاعی از خامنه‌ای نکرد و اسمی از او نیاورد و این بیش از هرچیز مد نظر خامنه‌ای قرار خواهد گرفت. او فقط یک بار در پوشش انتقاد از شورای نگهبان به فرصت داده شده از سوی خامنه‌‌ای اشاره کرد. رفسنجانی با نام نبردن از خامنه‌ای و «رهبری» به صراحت «رنجش» خود از نماز جمعه‌ خامنه ای را نشان داد. (۴)

رفسنجانی در سخنرانی‌اش تأکید کرد که «اعتماد» مردم به نظام از دست رفته است. او نتیجه انتخابات را اگر چه صریحاً باعث سرافکندگی نظام نخواند اما به شیوه‌ خود به این مسئله اشاره کرد. او از فرصت‌هایی که می‌توانست باعث «افتخار» و «سربلندی» نظام شود و نشد، گله کرد. نقطه مقابل سربلندی و افتخار، سرافکندگی است. او در این لحظه روی نقش بی بدیل و تجربه‌ی خود در دهه‌های گذشته تأکید کرد و گفت: «شما این سخنان را از كسی می‌شنوید كه از پیش از شروع مبارزات انقلاب، لحظه به لحظه همراه انقلاب بوده است.»

رفسنجانی به صراحت خود را در جمع معترضان به نتیجه‌ی انتخابات خواند و دامنه‌ی معترضان را به همه‌ی ارکان نظام گسترش داد.

او نتیجه‌ی اعلام شده از سوی شورای نگهبان و داوری این نهاد را نیز نپذیرفت و گفت: «متاسفانه از فرصتی كه به شورای نگهبان داده شد كه عقلا جمع شوند و در  جهت اعتماد مردم حركت كند، استفاده خوبی نشد.»

رفسنجانی به این ترتیب به شیوه‌ی خود صلاحیت شورای نگهبان و گزارش این نهاد را زیر سؤال برد. او بازهم در همین جمله بر بی‌اعتمادی مردم به نظام تأکید کرد.

 

رفسنجانی به صراحت خواهان آزادی دستگیر شدگان شد و این حاکی از نقش بر آب شدن تلاش‌های خامنه ای و اطرافیان او برای گرفتن اعترافات تلویزیونی از دستگیرشدگان است. این دست خامنه‌ای و کودتاگران برای انتساب دستگیرشدگان به سرویس‌های جاسوسی غرب را می‌بندد. موضع‌گیری علنی رفسنجانی امکان صدور حکم اعدام دستگیر‌شدگان که چه عرض کنم احتمال صدور احکام طولانی مدت زندان برای اکثر آنها را نیز سلب می‌کند.

او تأکید کرد که «باید از آسیب‌دیدگان حوادث اخیر  دلجویی كنیم و سراغ آنها رفت و با آنها ابراز همدردی كرد .»

این مواضع به روشنی در مقابل صحبت‌های جنتی در نماز جمعه است که خواهان پخش مصاحبه‌ای تلویزیونی دستگیرشدگان شده و آن‌ها را اغتشاشگر و اوباش خوانده بود. دیگر نزدیکان خامنه‌ای هم از «منافقین» جدید دم می‌زدند و لزوم سرکوب‌ آن‌ها را یادآور می‌شدند. جنتی، عناصر دولتی و فرماندهان انتظامی و نظامی که به روشنی مواضع خامنه‌ای را تکرار می‌کنند به صراحت با عوامل بسیج و نیروی انتظامی و لباس‌شخصی‌ها و ... ابراز همدردی کرده بودند و به دلجویی از آن‌ها پرداخته بودند. موضع‌گیری رفسنجانی در مقابل آن‌هاست.

 

رفسنجانی خواهان حضور خود و مخالفان در صدا و سیما شد. حضور رفسنجانی، کروبی و موسوی در صدا و سیما و پاسخ به تبلیغات خامنه‌ای و احمدی‌نژاد، عملاً دست آن‌ها را برای پیش‌برد طرح‌هایشان می‌بندد. این حضور شکاف بین دولتمردان را تشدید می‌کند. چنانکه شاهد بودیم مناظره‌های تلویزیونی به تضاد در حاکمیت دامن زد.

 

او همچنین خواهان آزادی مطبوعات در کادر رژیم شد. اما همین هم جز به دامن زدن تضادها نخواهد انجامید. حکومت کودتا از موضع منافع خود و اصول حاکم بر چنین رویکردی به درستی بایستی به دستگیری گسترده نیروهای سیاسی دست بزند، احزاب و تجمعات را ممنوع و محدود کند، مطبوعات را تعطیل کند و از دست یابی مخالفان به رادیو و تلویزیون جلوگیری کند. شکاف در اراده‌ی حاکمیت پیام خوبی برای رژیم ندارد.

 

رفسنجانی از یک تریبون رسمی به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و ريیس مجلس خبرگان رهبری، وجود زندانیان سیاسی و اختناق را تأیید کرده است. این تحول کمی نیست. خامنه‌ای و انصار او یا بایستی به شرایطی که رفسنجانی تعیین کرده تن دهند و یا به مقابله با او برخیزند. دست خامنه ای با توجه به نداشتن حمایت بخش عظیمی از روحانیت عملاً‌ بسته است. او در روزهای آینده مهره‌هایی چون حسین شریعتمداری، محمد یزدی، احمد جنتی و یک دوجین آخوند با عمامه و بی‌عمامه را به میدان خواهد فرستاد تا پاسخ رفسنجانی را بدهند. این به معنای ریختن نفت بر روی شعله‌های آتش در میان جناح‌های رژیم خواهد بود.

 

خطبه‌های رفسنجانی در حالی ایراد شد که خامنه‌ای همه تلاش خود را به خرج داده بود تا از آن‌چه که شد جلوگیری کند. او از یک سو تقوی رییس ستاد برگزاری نماز جمعه در سراسر کشور را به عنوان سخنران پیش از دستور به میدان فرستاده بود تا به رفسنجانی هشدا دهد و  از سوی دیگر  با انتشار نامه‌ای به امضای امامی کاشانه‌ای از رفسنجانی خواسته بود استفاده حزبی از تریبون نماز جمعه نکند. بماند که با توجه به در دست داشتن ستاد نماز جمعه عوامل کودتا بخشی از نیروهای بسیجی را در جلوی تریبون با در دست داشتن عکس‌های خمینی و خامنه‌ای کاشته بودند تا در سخنرانی رفسنجانی اخلال ایجاد کنند.  

 

مواضع روز گذشته رفسنجانی بیش از هرچیز بر این نکته اشاره داشت که تا این لحظه وی تصمیمی برای شرکت در مراسم تحلیف احمدی‌نژاد ندارد و این بیش از هرچیز مشروعیت احمدی‌نژاد و تنفیذ حکم ریاست جمهوری او از سوی خامنه‌ای را زیر سؤال می‌برد.

رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام است. بادامچیان نیز متوجه همین نکته شده است و به همین خاطر اعلام کرد که « عده‌ای در صدد شیطنت هستند تا در تنفیذ و تحلیف حکم، کارهایی انجام دهند که باید مراقب این شیطنت‌ها بود.»

 

 

ایرج مصداقی ۲۶ تیر ۱۳۸۸

 

Irajmesdaghi@yahoo.com

 

www.irajmesdaghi.com

 

پانویس:‌

۱- در آخرین لحظات کروبی دعوت خود برای حضور مردم در نماز جمعه‌ خامنه‌ای را پس گرفت. مشخص بود که مشاوارنش برای او جا انداخته‌‌اند که شرکت در نماز جمعه حتی به منظور اعلام مخالفت و نشان دادن وزن خود هم مناسب نیست. چنان‌چه ملاحظه کرده‌اید در این روزها تمام تلاش خامنه‌ای، شوری نگهبان و احمدی‌نژاد بر این قرار گرفته‌است که حضور گسترده مردم در انتخابات را به نفع خود و نظام مصادره کنند.

 

۲- رفسنجانی پس از شهادت آیت‌الله حسن لاهوتی پدر دامادهایش (حمید و سعید) در پاییز ۶۰ در زندان جمهوری اسلامی تلاش زیادی کرد تا از اعتراض دخترانش که آن موقع سنی هم نداشتند جلوگیری کند. نام پسر ارشد فائزه، حسن لاهوتی است و این نشانگر آن است که حتا خانواده‌ی رفسنجانی نیز زخم‌دار این رژیم هستند.  

 

 

۳- ارتقای اسفندیار رحیم مشایی به عنوان معاون اول رئیس جمهوری تأکید دوباره‌ احمدی‌نژاد برای دیکته‌ کردن خواست خود به جامعه و مراجع تقلید است. او به این نتیجه رسیده است که برای به کرسی نشاندن خواسته‌هایش نبایستی ذره‌ای عقب نشینی کند. او به این نتیجه رسیده است که با کوتاه آمدن نمی‌تواند دل مخالفانش را به دست آورد. او بر شعله ور تر کردن بحران پای می‌فشارد.

هیچ کس به اندازه مراجع تقلید مخالف رحیم مشایی در پست رئیس سازمان گردشگری نبود، حالا او به معاونت ریاست جمهوری ارتقا یافته. مخاطب این انتخاب مراجع تقلیدی هستند که انتخاب احمدی‌نژاد را برنتافته و او را تأیید نکرده‌اند. احمدی نژاد با این انتخاب به آن‌ها پیام می‌دهد که کوچکترین ارزشی برای داوری آن‌ها قائل نیست و کار خود می‌کند.

 

۴- خامنه‌‌ای در خطبه‌های نماز جمعه وقتی کار از کار گذشته بود و کودتا پیروز شده بود و  او به اهدافش رسیده بود ضمن دفاع همه جانبه از احمدی‌نژاد و تصریح این نکته که عقایدش به احمدی‌نژاد نزدیک تر است تا هاشمی، دفاع نیم بندی از رفسنجانی و ناطق نوری به عمل آورد تا بلکه از سطح مخالفت آن‌ها در روزهای حساس پس از کودتا بکاهد. خامنه‌ای برای تضعیف نقش رفسنجانی، در چهار سال گذشته و به ویژه در روزهای قبل از انتخابات با بازگذاشتن دست عواملش ، او را زیر آتش حملات خود قرار داده بودند. پیش از انتخابات خامنه‌ای در مقابل انتقاداتی که کاندیداها در ارتباط با وضعیت بد اقتصادی و موقعیت نابسامان سیاسی در سطح دنیا کردند، موضع‌گیری کرد و از احمدی‌نژاد به طور آشکار حمایت کرد اما در مقابل اتهامات تلویزیونی احمدی نژاد به رفسنجانی و ناطق نوری اجازه پاسخگویی به آن‌ها را نداد.

 

 

 



منبع: پژواک ایران