PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Friday 26th April 2024

ILO - پیشرفت دولت جمهوری اسلامی در سال های گذشته در سازمان ‌بین‌المللی کار (بخش هشتم - پاياني)
ایرج مصداقی


ضمن تبریک اول ماه مه به همه کارگران و مزدبگیران کشورمان از همه خوانندگانی که حوصله کرده و این مقالات را دنبال کردند، تشکر می‌کنم و یک بار دیگر به خاطر وجود کاستی ها و ضعف‌های این دسته مقالات که ناشی از عدم اشراف کافی نویسنده و تعجیل در نگارش آن ها (در ۱۱ روز گذشته) است، پوزش می‌خواهم. امیدوارم آگاهان و دلسوزان جنبش کارگری در جهت تکمیل و بهبود این گونه بحث ها اقدام کرده و نقاط ضعف این مقالات را نیز یادآور شوند.

 

جای تردیدی نیست که روابط بین‌ سازمان بین‌المللی کار و دولت جمهوری اسلامی در سال های گذشته رو به بهبود نهاده است و دولت جمهوری اسلامی با استفاده از فرصت های به دست آمده در این زمینه به دستاوردهایی نائل شده است. در این مقاله تلاش می شود اشاره‌ای کوتاه به این پیشرفت‌ها و همچنین دلایل آن شود.

 

پیشرفت دولت جمهوری اسلامی در سال های گذشته در سازمان ‌بین‌المللی کار

 

- حذف نام دولت جمهوری اسلامی از لیست بدترین ناقضین حقوق کار

 

- خلاص شدن از شر «پارگراف ویژه» و دردسر های ناشی از آن

 

- دعوت از «هیئت‌های فنی» و برخورداری از کمک های فنی سازمان بین‌المللی کار

 

- دعوت از کارشناسان سازما‌ن بین‌المللی کار برای دیداز از کشور (دیدار کمیته آزادی انجمن)

 

- امضای تفاهم نامه برای ایجاد اصلاحات در قانون کار و پذیرش کنوانسیون های ۸۷ و ۹۸

 

- احتمال بازگشایی دفتر سازمان بین‌المللی کار در تهران، این دفتر از سال ۱۹۷۹  تعطیل بوده است.

 

فرار از زیر بار پذیرش «هیئت تماس مستقیم» که نقش نظارتی دارد و دو «پارگراف ویژه» کنفرانس بین‌المللی کار که در سال‌های ۹۶-۹۷ به خاطر عدم پذیرش آن تصویب شده بود.

 

این دستاوردها در حالی صورت گرفته است که :

 

- طبق مصوبات مجالس پنجم و ششم، کارگاه های کمتر از ۱۰ نفر و ۵ نفر از شمول قانون کار خارج شده‌اند و کارگران این واحد‌ها حتی از حقوق نیم بند شناخته‌ شده در قانون کار رژیم نیز برخوردار نیستند.

 

- در طول هشت سال گذشته کارگران ایرانی با پدیده جدید و رو به گسترش، عدم دریافت حقوق و مزایا آن هم برای ماه‌های متوالی و در مقاطعی یک سال روبرو می‌باشند. این پدیده با دریافت کالا به جای حقوق و دستمزد نیز همراه بوده است. واقعیتی که گوشه‌ای از آن در گزارش کمیته متخصصین به نود و سومین کنفرانس بین‌المللی کار که در ماه ژوئن جاری در ژنو برگزار می‌شود، آمده است و رسانه‌های دولتی بارها اخبار آن را منتشر کرده‌اند. (۱)

 

- حتی دستمزد دریافت شده از سوی کارگران بنا به آمار منتشره حتی کفاف بخشی از مخارج آن‌ها را نیز نمی‌دهد.(۲)

 

- رواج شدید «قراردادهای موقت» به جای استخدام کارگران. در این گونه موارد کارگران از هیچگونه حقوقی برخوردار نیستند.

 

- هیچ حرکت مثبت و پیشرفتی در اجرای کنوانسیون ۱۱۱ (منع تبعیض در محیط کار و شغل) که سال‌ها دولت جمهوری اسلامی به خاطر نقض آن در لیست‌ بدترین ناقضین حقوق کار بود، انجام نگرفته است.

 

- هیچ حرکت مثبتی در زمینه به رسمیت شناخته شدن حقوق برابر کار برای پیروان ادیان رسمی و غیر رسمی صورت نگرفته است. همچنان تبعیض جنسیتی به شدت اعمال می‌شود. همچنان زنان از تصدی مشاغل قضایی، ریاست جمهوری و رهبری طبق نص صریح قانون محروند. در میان دولت‌های منطقه‌ای(از افغانستان گرفته تا عراق و تاجیکستان و ازبکستان و ...) تنها در دولت جمهوری اسلامی زنان عضویت ندارند. حتی یکی از ده‌ها قانون کلیدی که بر علیه زنان تصویب شده و اجرا می‌شود تغییر نیافته است. همچنان ایجاد محیط های زنانه و مردانه یکی از اهداف رژیم است.

 

- اعتقاد و التزام عملی به اسلام و ولایت فقیه، جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن که موارد مشخص تبعیض عقیدتی و سیاسی  می‌باشند همچنان یکی از شروط اصلی آگهی های استخدامی در سطح کشور می‌باشند.

 

- بنا به آمار منتشر شده از سوی کارشناسان رژیم، دختران ایرانی زیادی در شهرهای کراچی و دوبی بر خلاف کنوانسیون‌های بین‌المللی مورد داد و ستد قرار گرفته و به بردگی جنسی واداشته می‌شوند.

 

- بنا به نص صریح قانون کار و برخلاف کنوانسیون «بدترین انواع کار کودکان» کودکان از ۱۵ سالگی میتوانند به استخدام در آیند و دولت هیچ تلاشی برای تغییر آن انجام نداده است. حتی تغییر فرضی آن نیز موضوع را پیچیده تر می‌کند چرا که کودکی که حق استخدام ندارد چگونه می‌تواند نان آور خانه بوده و مسئولیت تشکیل خانواده را به عهده داشته باشد ( پسران از سن ۱۵ سالگی می‌توانند ازدواج کنند)

 

- بر خلاف کنوانسیون بدترین انواع کار کودکان، هیچ تلاشی از سوی دولت جمهوری اسلامی برای بهبود وضعیت کودکان روستایی که به کار در مزارع و خانه و صنایع قالیبافی و ... مشغولند، انجام نگرفته است.

 

- برخلاف حقوق پایه‌ای و اولیه کار و کنوانسیون‌های ۸۷ و ۹۸ هیچ تشکل مستقل کارگری بنا به اعتراف نمایندگان رژیم و به اصطلاح مدعیان نمایندگی کارگران و تشکل های دست‌سازشان ، در کشور وجود ندارد. در حالی که این کنوانسیون‌ها در زمره مهمترین کنوانسیون‌ها بوده و دولت ایران یکی از اولین کشورهایی است که در سال ۱۹۱۹ و پس از تشکیل سازمان‌ بین‌المللی کار به آن پیوسته است.

 

- برخلاف روح و مفاد کنوانسیون‌های بین‌المللی این نهادهای امنیتی و انتظامی و سیاسی هستند که حتی در ارتباط با چگونگی برگزاری مراسم روز کارگر اعم از «شکلی، کیفی و محتوای» آن نظر می‌دهند. (۳)

 

با این همه این پیشرفت‌ها چگونه حاصل شد؟

 

- دلیل اصلی این پیشرفت‌ها بر می‌گردد به نگاه غرب و سازمان‌های بین‌المللی به جمهوری اسلامی و دل بستن آنان به خط استحاله و اصلاح پذیری رژیم به ویژه در دوران خاتمی

 

- تمایلات غرب و سازمان های بین‌المللی بستر مناسب برای این بهبود روابط را به وجود آورده و موجب شده است تا این سازمان‌ها چشم خود را بر موارد اساسی نقض حقوق کار در ایران ببندند. اما این همه واقعیت نیست. کوتاهی و عدم شناخت نیرو های اپوزیسیون و ندادن بهای لازم به این گونه سازمان‌ها دست رژیم را برای یکه تازی در این سازمان ها باز گذارده است.

- بهره جستن رژیم از ضعف‌های ما. تشکل‌های آزاد کارگری در سطح کشور وجود ندارند که موارد نقض کنوانسیون‌ها را مطرح کنند. نمایندگان کارگران نمی‌توانند در مجامع بین‌المللی حاضر شوند. شکایتی به دست تشکل‌های کارگری بین‌المللی نرسیده که آن‌ها علیه رژیم طرح شکایت کنند، نکات قابل ذکری در ارتباط با نقض کنوانسیون‌های بین‌المللی، طی سال‌های گذشته در گزارشات کمیته متخصصین نیامده است. وقتی دو «پارگراف ویژه» برای کشوری تصویب می‌شود، وخامت اوضاع در ارتباط با آن کشور را می‌رساند. وقتی کار در میانه راه رها می‌شود و ادامه پیدا نمی‌کند و موارد بیشتری در ارتباط با تداوم نقض کنوانسیون ارائه نمی‌شود، موجب آن می‌شود که به سادگی نتیجه گرفته شود که لابد اوضاع رو به بهبود است. آیا به نظر شما چنین نتیجه‌ای گرفته نمی‌شود. آیا دست کسانی که خواهان دادن فرصت به رژیم هستند باز نمی‌شود؟ بارها اتحادیه‌های بین‌المللی کارگری مطرح کرده‌اند که ما همانند اسلحه‌ای هستیم که برای مؤثر بودن نیاز به گلوله داریم. شما می‌بایستی این گلوله و مهمات را در اختیار ما قرار دهید و آن وقت انتظار شلیک از سوی ما را داشته باشید. آیا ما تا کنون به اندازه کافی مبادرت به انجام چنین کاری کرده‌ایم؟ آیا ما از همه فرصت ها استفاده کرده‌ایم؟ اتحادیه بین‌‌المللی کارگری که نمی‌تواند موارد نقض کنوانسیون‌ها توسط دولت ایران را تهیه و ارائه کند. این وظیفه ماست. چقدر در این راه کوشا بوده‌ایم. کجا ما اقدامی کرده‌ایم و پاسخ مناسب از این اتحادیه‌ها نگرفته‌ایم؟

 

کمبودهای ما چیست؟

عقب ماندن از شرایط و مسلح نبودن به علم روز اصلی ترین کمبود ماست. از نظر نبایستی دور داشت که رژیم قرون وسطایی، سازمان‌های بین‌المللی و ساز و کار آن‌ها را شناخته است ولی غالب نیروهای اپوزیسیون با همه‌ ادعاهایش از درک و شناخت سازمان‌های بین‌المللی و سازو کار آن‌ها عاجزند. متأسفانه هنوز کار جدی‌ و منسجمی  از سوی نیروهای اپوزیسیون در ارتباط با شناخت این سازمان‌ها انجام نگرفته است. به خاطر این عدم شناخت، پتانسیل زیادی که می‌تواند علیه رژیم به کار گرفته شود، بدون استفاده مانده است. (۴)

 

جنبش کارگری ایران و فعالان در این زمینه متأسفانه آشنایی مکفی با این گونه سازمان‌ها و نحوه کار آن‌ها و مهمتر از همه زبان به کارگرفته شده در آن‌ها ندارند. بعید می‌دانم تعداد زیادی در میان فعالان جنبش کارگری باشند که با نحوه کار کمیسیون بررسی استانداردهای سازمان بین‌المللی کار آشنا باشند. بدون شک تعداد کمی را خواهید یافت که اصلاً نامی از «کمیته متخصصین» و گزارش سالانه آن که مواردی به ایران نیز اختصاص یافته، شنیده باشند.

 

فعالان جنبش کارگری ایران شناخت چندانی از حقوقی که از طریق کنوانسیون‌های بین‌المللی به کارگران ایرانی تعلق می‌گیرد، ندارند. تا آن‌جا که اطلاع دارم تنها کنوانسیون‌های ۸۷  و ۹۸ به فارسی ترجمه شده‌اند. شاید هم من بی اطلاع باشم.

 

رابطه فعال و ارگانیکی با اتحادیه‌های ملی و بین‌المللی کارگری ایجاد نشده است، از تجربیات آن‌ها استفاده‌ای نکرده‌ایم. ما در همه زمینه‌ها متأسفانه خود را عقل کل می‌دانیم و خود را نیازمند آموزش نمی‌بینیم.

 

مسئله دفاع از حقوق کارگران و مزدبگیران میهنمان در مجامع بین‌المللی، جزو الویت های گروه‌های سیاسی کشورمان نبوده است.

 

 

برای بهبود اوضاع و دفاع از حقوق کارگران و زحمتکشان میهنمان در سطح جهانی در کوتاه مدت و در خارج از کشور چه میتوان کرد؟

 

کلیه کنوانسیون‌هایی که توسط دولت‌های ایران به تصویب رسیده‌اند به فارسی ترجمه شده و در اختیار فعالان جنبش کارگری در داخل و خارج ایران گذاشته شود. شاید در سال‌های گذشته چنین کاری شده باشد ولی در دسترس عموم نباشد.(منظور عمومی کردن آن‌هاست)

 

برای آشنایی بیشتر با ساز و کار بین‌المللی، گزارش نقض کنوانیسیون‌های مختلف(به ویژه آنهایی که توسط دولت‌های ایران پذیرفته شده‌اند) که در گزارش سالانه کمیته متخصصین می‌آید، به فارسی ترجمه و در اختیار فعالان جنبش کارگری قرار گیرد. به این ترتیب افراد در ابتدا با حقوق خود آشنا خواهند شد. شاید جالب باشید بدانید که استفاده از سربازانی که دوران خدمت وظیفه عمومی را می‌‌گذرانند برای شرکت در پروژه‌‌های ترویج و آبادنی و توسعه اقتصادی و... ممنوع است و از مصادیق «کار اجباری است». به این ترتیب ایجاد سپاه ترویج و آبادانی، بهداشت و دانش در پیش از انقلاب و طرح «سرباز معلم» و استفاده از سربازان وظیفه در شرکت واحد و ... از مصادیق «کار اجباری» است.

 

 

رابطه ارگانیکی با اتحادیه‌های بین‌المللی و ملی ایجاد گشته و از تجارب آن‌ها بهره گرفته شود

 

در قدم بعدی، پس از شناخت حقوق خود، می‌بایستی موارد نقض کنوانسیون‌ها را با زبانی فنی و به دور از شعارهای رایج در اطلاعیه ها و مقالات گروه‌ها و افراد سیاسی، به اطلاع کنفدراسیون‌های بین‌المللی کارگری رسانده و خواهان طرح شکایت نزد کنفرانس بین‌المللی کار شد.

 

از هر طریق ممکن بایستی به اطلاعات جامع و مستند در ارتباط با نقض کنوانسیون‌ها توسط رژیم دست یافت. می‌بایستی با دادن آموزش اولیه، نیروهایی را در سطح کشور بسیج کرد.

می بایستی به نیروهای فعال داخل کشور سمت و سوی درست داد و از انرژی آن‌ها بهره گرفت.( منظورم به هیج وجه خط مشی تعیین کردن برای آنها و یا کنترل از راه دور نیست). منظورم یاری رساندن به نیروهای داخل کشور است. بایستی به آنها گفت ما برای کمک به آنها نیازمند چه چیزهایی هستیم. از طریق آن‌ها به آمار و ارقام دست یافت.  دسترسی به آمار های رسمی و غیررسمی رژیم امروز به مدد اینترنت میسر شده است (۵) این آمار و ارقام می‌بایستی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شود تا امکان سو استفاده از سوی رژیم سلب شود (۶)

 

با مسئولان سازمان بین‌المللی کار در ژنو ارتباط مستقیم برقرار کرد. با افرادی که تحت عنوان هیئت‌های تکنیکی و یا هیئت‌های ناظر و مشاور به ایران می‌روند از نزدیک آشنا شد و آن‌ها را در جریان امور قرار داد. مسئولان بخش‌های مختلف سازمان بین‌المللی کار را که در ارتباط با ایران کار می‌کنند ملاقات کرده و اطلاعاتشان را به روز کرد. آن‌ها تنها یک کانال ارتباطی دارند و آن هم رژیم است. می‌بایستی اسلحه آنان را پر کرد و بعد توقع شلیک از سوی آنان را داشت. آدم‌های شریف در بین آنان زیاد پیدا می‌شود. اگر خواهان موفقیت هستیم بایستی برخوردهای کلیشه‌ای را کنار گذاشت.

 

از اتحادیه‌های بین‌المللی کارگری خواسته شود تا نسبت به تفاهم نامه سه جانبه‌ای که بدون حضور نمایندگان مستقل کارگران از سوی سازمان بین‌المللی کار با نمایندگان دولت، کارفرمایان و کارگران رژیم امضا شده اعتراض کنند.

 

چگونه از شلیک تیرهوایی در صحنه نبرد خودداری کرده و به جای آن سینه دشمن را هدف قرار دهیم

 

برای روشن شدن موضوع به طرح یک مثال می‌پردازم.

طی روزهای گذشته مقالات بسیار خوبی از دوستی با امضای «صمد» در ارتباط با کار کودکان در مناطق روستایی و غیر روستایی و ... در سایت‌های اینترنتی خواندم. ضمن ارج گذاشتن به تلاش و کوشش ایشان، ذکر نکته‌ای را واجب می‌دانم.

هر چند این گونه تلاش‌ها لازم است و جای قدردانی دارد، اما در عمل سینه دشمن را هدف قرار نمی‌دهد و حکم «تیرمشقی» و یا شلیک هوایی در میدان نبرد را دارد. انتقادی به ایشان و کارشان نیست. عدم بهره گیری از فرصت ها منظور نظر من است و این که چه بهره‌ای از این گونه مقالات می‌شود گرفت که نمی‌گیریم. ما به سادگی اجازه می‌دهیم در میدان جنگ تیرهوایی شلیک شود.

بدون شک بخش اعظم ایرانی ها نسبت به کار کودکان در مزارع روستایی آشنا هستند و مصادیق آن را از نزدیک دیده‌اند.

 

بدون شک ایرانیان زیادی هستند که ‌می‌ دانند بخش زیادی از صنایع قالی‌باقی سنتی ایران را کودکان اداره می‌کنند.

 

همه ما روزانه کودکان کار را در کوچه و خیابان و یا در محیط های کار دیده‌ایم. همه ما نسبت به جنایات رژیم آگاهیم.

 

این گونه مقالات و کارهای آکادمیک دامنه جنایت رژیم را برای مردمی که با پوست و گوشت خود آن را لمس می‌کنند تنها به لحاظ آماری روشن می‌کنند. اصل موضوع برای همه مشخص است. نوشتن این مقالات لازم است اما در شرایط کنونی کافی نیست. ما باید آن ها را به کار بندیم. چگونه می‌توانیم آنها را به کار بندیم؟

ما در موقعیت حاکمیت قرار نداریم. ما قصد انجام کار تحقیقاتی به منظور حل مشکل کار کودکان را نداریم، چرا که ابزار آن را نداریم. می‌بایستی از این کارها برای محکومیت رژیم در سطح جهانی استفاده کنیم. این مقالات و کارهای تحقیقاتی بایستی ابزاری باشند در جهت محکومیت رژیم، چگونه؟

دولت جمهوی اسلامی از امضا کنندگان کنوانسیون «بدترین انواع کار کودکان است». مندرجات این مقاله می‌بایستی به در قالب یک شکایت نامه به اطلاع کنفدراسیون‌های بین‌المللی کارگری برسد و از آن‌ها خواسته شود نزد سازمان بین‌المللی کار علیه رژیم و نقض کنوانسیون طرح شکایت کنند. با این شکایت‌ها و محکومیت ها هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتد ولی دست بسیاری را در سطح دنیا برای ایجاد مراوده و پایمال کردن حقوق مردممان می‌بندد.

طرح شکایت علیه رژیم در مجامع بین‌المللی و به ثبت رساندن موارد خلاف کنوانسیون‌ها، شلیک به سینه دشمن است وگرنه دردی را دوا نمی‌کند.

 

صدور ده ها اطلاعیه در حمایت از جنبش کارگری در خارج از کشور، به تنهایی کوچک ترین زخمی به رژیمی که مردم از بامداد تا شامگاه در کوچه و خیابان، در محافل عمومی و خصوصی بدترین فحش‌ها را نثار رهبرانش می‌کنند، نمی‌زند که هیچ کک‌اش هم نمی‌گزد. هیچ کمکی به ارتقای سطح مبارزه کارگران در داخل کشور هم نمی‌کند. اما طرح یک شکایت در سطح بین‌المللی باعث ایجاد مشکلات بسیاری برای رژیم می‌شود. بسیاری از عقب نشینی های رژیم به خاطر طرح شکایت های متعدد در مراجع بین‌المللی بوده است. برای مثال طرح شکایت علیه محروم کردن زنان از تحصیل در بعضی رشته های فنی، باعث ایجاد تسهیلاتی در این زمینه شد. حتی امضای تفاهم‌نامه با مسئولان سازمان بین‌المللی کار در زمینه پذیرش کنوانسیون‌های ۸۷ و ۹۸ نیز نتیجه‌ شکایاتی است که بر علیه رژیم در طول سالیان گذشته انجام گرفته که نتیجه مستقیم آن تصویب دو «پارگراف ویژه» طی سالهای ۹۶-۹۷ بود.

 

تلاش‌ نمایندگان «کنفدراسیون بین المللی اتحادیه‌های کارگری آزاد» برای شرکت در دادگاه کارگران سقزی و افشای روند دادرسی و ... در سطح بین‌المللی از مصادیق شلیک به سمت دشمن است. اما توجه داشته باشید که هنگامی همه این فعالیت‌ها به نتیجه می‌رسند که محکومیت بین‌المللی را به همراه داشته باشد.

 

زیرنویس:

 

(۱)قلي اسماعيلي، رئيس هيات مديره كانون «شوراي اسلامي کار » جاده قديم كرج، :«نظام دست‌‏مزدي كشور ما ، سابقه اي چندين هزار ساله در كل دنيا دارد، ولي هم اكنون داراي عقب افتاده ‌‏ترين نظام دست‌‏مزد جهان شده ايم.» خبرگزاری کار ۲۸ بهمن ۱۳۸۳

دبير اجرايي اين خانه كارگر در خصوص عدم پرداخت حقوق به كارگران، گفت:«كارگران نساجي پارس ايران ۱۵ ماه حقوق نگرفته اند و بايد اعتراض خودشان را به جايي انعكاس دهند كه اگر هم در اين رابطه تجمع كنند، با آنها برخورد مي شود.» خبرگزاری کار ۳۰ فروردین ۱۳۸۴

نماينده كارگران سيستان و بلوچستان، با اظهار تاسف از وضعيت كارخانه «آجرو ماسه آهكي» ايرانشهر گفت: مسئولان اين واحد، به جاي دستمزد ماهيانه، به كارگران آجر و آهك مي دهند و كارگران نيز آجر و آهك را با هزار زحمت و مشقت در مراكز فروش آهك و آجر به فروش مي رسانند خبرگزاری کار ۳۰ فروردین ۱۳۸۴

 

(۲) سعيد كياني، كارشناس مسائل كارگري «كارگران در استانهايي مانند بندر عباس كه از قطبهاي اقتصادي كشور هستند، نه تنها سال به سال رنگ گوشت را نديده، بلكه براي تامين تره‌‏بار مصرفي خانواده خود، مجبور به جست و جو در ميان زباله‌‏ها هستند.» خبرگزاری کار ۷ فروردین ۱۳۸۴

 

عباس كاربخش، دبير اجرايي خانه كارگر كرمان «با مصوبه دستمزد شوراي عالي كار و عدم اجراي توافق صورت گرفته، در سال ۸۴ نان شب كارگر نيز به ليست اجناس لوكس و ممنوعه اضافه شد...اگر تا ديروز اجناسي چون تلويزيون، خودرو، يخچال و كالاهاي لوكس براي قشر زحمت كش كارگر ، رويايي دست نيافتني بود، امروز ارزاق عمومي روزانه نيز براي كارگر تبديل به كالاي اشرافي شده است.» خبرگزاری کار ۱۳ فروردین ۱۳۸۴

 

 

 

(۳)در اين اطلاعيه كه رونوشت آن براي فرمانده انتظامي تهران بزرگ, رييس سازمان اطلاعات استان تهران, مدير كل كار استان و دبير كل خانه كارگر ارسال شده آمده است: پيرو دعوتنامه شماره ۵۹۱۰-۴۱ مورخ ۴/۲/۸۴ بدينوسيله مصوبات جلسه كميته امنيتي شوراي تامين استان در خصوص چگونگي برگزاري مراسم گراميداشت مقام كارگر (راهپيمايي يازدهم ارديبهشت) به اطلاع مي رساند: عنايت به شرايط و حساسيت هاي موجود همچنين ملاحظات امنيتي و ترافيكي موضوع و با توجه به مجوز برگزاري راهپيمايي شماره ۲۱۸/م ت /۱/۱۵/۴۳ مورخ ۳/۲/۸۴ كميسيون ماده ۱۰ قانون فعاليت احزاب، طي هماهنگي با نمايندگان خانه كارگر مقرر شد: جامعه كارگري استان تهران در مسير تهرانسر (تقاطع جاده مخصوص كرج)- خيابان ارج- لاين غربي ورودي استاديوم آزادي اقدام به راهپيمايي نموده و در سالن ۱۲ هزار نفري مجموعه ورزشي آزادي اجتماع نمايند اين مراسم از ساعت ۹ لغايت ۱۲ مورخ ۱۱/۲/۸۴ خواهد بود.
چگونگي برگزاري مراسم مذكور اعم از شكلي، كيفي و محتوي طي جلسه ديگري با حضور نمايندگان محترم خانه كارگر و ارگانهاي امنيتي، انتظامي و سياسي هماهنگ و حوزه هاي مسووليت هر كدام از ارگانها تعيين و متعاقبا اعلام خواهد شد.
خبرگزاری ایلنا ۸ اردیبهشت ۱۳۸۴

 

 

(۴) از نظر من مجاهدین و شورای ملی مقاومت شناخت نسبتاً خوبی از این سازمان ها دارند ولی در سال‌های گذشته بهای لازم را به آن‌ها و به ویژه سازمان بین‌المللی کار نداده‌اند و این خود باعث باز شدن دست رژیم شده است.

 

(۵) وسیله ارتباطی و تبلیغی انقلاب مشروطیت، تلگراف بود. وسیله ارتباطی و تبلیغی انقلاب ۵۷ نوار کاست بود، بدون شک وسیله ارتباطی امروزه اینترنت است. آیا ما از این امکان توانسته‌ایم به نحو مطلوب استفاده ببریم؟ 

 

(۶)  در طول سالیان گذشته مقامات دولت جمهوری اسلامی با ارائه یک سری آمار و ارقام در ارتباط با تعداد زنان شاغل در محیط کار، نتیجه می‌گیرند که پس از انقلاب، تعداد زنان شاغل سیر صعودی داشته است. اما این مسئله مورد توجه قرار داده نمی‌شود که طی این سال‌ها رشد جمعیت چقدر بوده‌ است. و یا این که زنان در چه بخش‌هایی فعال شده‌اند و یا دلیل این فعال شدن چیست؟ مثلا توضیح داده نمی‌شود بخشی از این رشد آماری بر می‌گردد به جداسازی زنان و مردان و...

نمایندگان دولت جمهوری اسلامی رشد دانشجویان دختر را یکی از نشانه‌های بهبود وضعیت زنان در ایران و ... معرفی می‌کنند درحالی که این موضوع نیاز به تجزیه و تحلیل دارد و از موضوعاتی است که می‌بایستی مورد توجه قرار گیرد.

دولت جمهوری اسلامی در کنار آمار و اطلاعات نادرستی که توسط منابع خود تهیه شده، به آمار و تجزیه و تحلیل‌های  افراد و منابعی که در خارج از کشور و تحت عنوان کارشناس، افراد وابسته به اپوزیسیون، اکادمیسین و ... مشغول کارند نیز استناد کرده و به نفع خود مورد استفاده قرار می‌دهد. متأسفانه تعداد چنین افرادی که در هیئت کارشناس و ... مشغول خاک پاشیدن در چشم زنان ایرانی هستند، کم نیست.

 

 

 

Iraj.m@bredband.net

 

 

 

 



منبع: پژواک ایران