PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ / Thursday 28th March 2024

اپیلاسیون هسته‌ای- گفتگو با محمدرضا روحانی – قسمت ۱۲
محمدرضا روحانی


 

پژواک ایران: در پایان گفتگوی قبلی ما بخشی از قسمت چهارم مقاله شما، تحت عنوان «چشم‌انداز‌ها که دو سال پیش منتشر شد را آوردیم، خلاصه آن که به نظرتان خامنه‌ای مجبور به گزینش دو راه بود «عقب نشنی یا جنگ». امروز که به قول خامنه‌ای به «برجام» رسیده و مدعی‌است «تکلیفش و رد و قبول شدنش معلوم نیست» موضوع او چیست؟ عقب نشینی یا جنگ؟

محمدرضا روحانی:‌ ما نباید آقا را دست کم بگیریم. رهبر فعلی با امام راحل فرق زیادی دارد از زمین تا آسمان. اما اگر پس از ده‌‌ها سال تصدی قدرت و البته قدرت مطلقه و دیدن سرنوشت صدام حسین نفهمد که حریف شیطان بزرگ نمی‌شود و نداند که تنها نیروی هوایی آمریکا بیش از پانزده هزار هواپیما دارد و ارتش اسلامی او یک صدم آن را هم ندارد باید فوراً او را فرستاد به زباله‌دان تاریخ. اگر حداقل شعور را برای او قائل باشیم باید بپذیریم که او با اعلام «صلح حسنی» و «نرمش قهرمانانه» تسلیم ذلیلانه را علنی کرده است. بقیه اهن و تلپ ها مربوط است هب تشریفات تسلیم‌نامه و خوشبختانه فرار از جنگ.

پژواک ایران: نقش دولت حسن روحانی در مذاکرات و تنظیم این «تسلیم نامه» چیست؟‌

محمدرضا روحانی: حسن روحانی در خرداد ۹۲ به خامنه‌ای نامه‌ای نوشت و تجدید عهد و بیعت کرد که «همواره مطیع و همراه نظام بوده‌[ام] و اکنون نیز چنین است...» اما جنتی آن را کافی نمی‌دانست و روز نمایش انتخابات همراه چند پاسدار و صاحب یال و کوپال آن تعهد روشن روحانی را رفع نقض کرد. با صراحت و قاطعیت، بایسته و شایسته را به صدای بلند و علنی در گوش او خواند «رئیس جمهور آینده باید مطیع کامل رهبر باشد....»

در ۳۷ سال گذشته، کجا و چه کسی خبر از «مطیع» نبودن روحانی داشت؟

در پس آینه طوطی صفتم داشته‌اند      آن‌چه استاد ازل گفت بگو می‌گویم

این وصف الحال اطاعت کامل است. روحانی و دار  ودسته‌اش الت فعل هستند و عمله آقا و بس

پژواک ایران:‌ مذاکرات به قولی ۱۳، به رواتی دیگر ۱۲ و بالاخره غالباً می‌گویند دهسال جریان داشت اما همه دیدیم که در دو سال گذشته سرعتی زیاد به خود گرفت و تقریباً بیشتر فعالیت‌های دولت روحانی، رفقا و رقبای او حول همین مسئله دور می‌زد و می‌زند چرا؟‌

محمدرضا روحانی:‌ مذاکرات بالای سر احمدی‌نژاد با آمریکایی‌ها جریان داشت. ماه گذشته علی‌اکبر صالحی از این موضوع پرده بر می‌دارد که مذاکرات جریان داشت در اواخر ۹۱ «آقا گفت متوقف کنید بماند [به] بعد از انتخابات...» وقتی روحانی صاحب کرسی می‌شود آقا امر می‌کند که او را در جریان بگذارند. صالحی رفت و گفت و نقل می‌کند که «موضوع برایشان باور پذیر نبود....»

این روحانی علاوه بر این که پنج دوره نماینده و دو دوره نایب رئیس مجلس شورای اسلامی بود ۱۶ سال است که بر کرسی نمایندگی مجلس خبرگان رهبری تکیه زده و ۲۴ سال است که عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام را داراست. هشت سال هم دبیر شورای عالی امنیت ملی و ريیس تیم مذاکره کننده ارشد ایران با اروپا در مورد مورد برنامه هسته‌ای بود و ۲۴ سال نماینده رهبر در شورای عالی امنیت ملی بود. از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۲ رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است. چنین عاملی مذاکرات پنهانی «برایشان باور پذیر نبود.»

همین یک سند کافی نیست که به همه‌کاره، هیچ‌کاره بودن «دولتمردان و دیوانسالاران» ولی مطلقه فقیه ایمان بیاوریم و «اصلاح‌طلبان» دور تدارکچی‌هایی که رهبر را «متصل به وحی» کرده‌اند را خط بکشیم؟

پژواک ایران: حدود شش هفته پیش محصول مذاکرات در قالب «برجام» علنی شد. از اول تا آخر موضوع تحت هدایت خامنه‌ای بود. به چه دلیل در موضع‌گیری‌های علنی اصرار دارد که مسئولیت را متوجه دیگران کند؟ وحشت او از چیست؟

محمدرضا روحانی:  هنوز رهبر معظم مثل «برجام» است. «تکلیفش» معلوم نیست. سیلی نقد را خورده. سه هفته مانده تا شاید حلوای نسیه را قانونگزاران آمریکایی تو سفره آقا بگذارند. باید صبر کند. الا انتظار اشد من الموت. چشم به راه بودن از مرگ بدتر است. این حرف ناطق‌نوری رئیس دفتر بازرسی رهبر کاملاً درست است که مقام معظم «سیر تا پیاز مذاکرات را می‌داند....» در مورد علل دستپاچگی رهبر معظم بسیار گفته و شنیده‌ایم. در این میان من بخش پایانی مقاله آقای شهباز نخعی نویسنده ارجمند که تحت عنوان «زیر آواز زدن ورشکسته [به تقصیر] در پژواک ایران منتشر شده است را بسیار نزدیک به واقع می‌دانم. مطلبی است قلّ و دلّ و به چند بار خواندنش می‌ارزد و آموزنده است که «مقام معظم رهبری، که در گندی که به بار آورده دست و پا می‌زند، حتی در میان هواداران خشک مغز و کم شمار خویش نیز آبرو باخته تر و درمانده تر از آن است که کسی به حرف‌هایش توجه و اغنا کند. او بازنده قماری است که داو آن صدها میلیارد دلار از سرمایه‌های مردم به فقر کشیده ایران بوده و رفتار کنونی‌اش نشان می دهد که حتی قمارباز خوبی نیز نیست و نمی‌خواهد باخت خود را بپذیرد.

اگر دست کم به اندازه آیت‌الله خمینی جسارت و شهامت اخلاقی داشت می‌بایست مانند او به باخت خود اعتراف می‌کرد و با سرکشیدن جام زهر «آبرویش را با خدا معامله» می‌نمود و به ویژه از مردم ایران به خاطر زیان و خسارت‌هایی که با خیره‌سری به آنان وارد کرده پوزش می‌خواست.  در مقام مثال و توصیف «ورشکسته به تقصیر» برای خامنه‌ای هم ارفاق‌ به کار برده شده است. معمولاً‌ ورشکسته به تقصیر کسی است که بی مبالاتی و زیاده‌روی کرده و بدون سوءنیت دچار افلاس شده است. جرم چنین ورشکسته‌ای عنوان جنحه‌ای دارد و سنگین نیست. اما رهب رمعظم انقلاب، با سوءنیت و به منظور دستیابی به بمب اتم، برای بیمه نظام خونین خود، مفلس شده، مستقیماً ناشی از عهد و اراده، طبق تصور و تصمیم خیانتکارانه‌اش بوده و مصداق بارز ورشکسته به تقلب است. جرم چنین ورشکسته‌ای سنگین است و عنوان جنایی دارد. او جنایتکاری متقلب است و نه مقصری بی‌احتیاط و بدشانس.

پرواک ایران:‌ تاثیر فشارهای گوناگون نیروهای درون رژیم و مخالف با «برجام» را در واکنش های شدیداً تند و خشن خامنه‌ای چگونه ای ارزیابی می‌کنید؟‌

محمدرضا روحانی:‌ خامنه‌ای می‌خواست با استفاده از اهرم مذاکرات اتمی و سیاست مماشات آمریکا تاج اعلیحضرت همایونی و مأموریت ژاندارمی خلیج فارس را غصب کند. ابایی هم نداشت که ابعاد انقلاب و کالای صادراتی اسلامی‌اش را به نمایش بگذارد. صحبت‌های دائم از حقوق ملت فلسطین، مداخلات آشکار در عراق، یمن، لبنان، افغانستان و سوریه با چاشنی ضد‌امپریالیستی و طعم نژاد‌ پرستانه ضد یهودی توسط او و حواریون عمامه به سر و سرداران تروریست و کلاشنیکف به دوش مقام معظم رهبری از بام تا شام به گوش می‌رسید و می‌رسد. نظام اسلامی خواب عقد دائم با شیطان بزرگ را می‌دید. فعالیت‌های هسته‌ای سمت و سوی وصلت خجسته شیخ و شیطان را داشت حالا «برجام» عقدی خواهد بود موقت مثل متعه در این باره و برای صرفه‌جویی در وقت من شما را ارجاع می‌دهم به توضیح‌المسائل خمینی. مسائل ۲۴۲۱ الی ۲۴۳۲. حالا بخش‌های غیر قنی «برجام» را نگاه کنید. گاه بدتر از شرایط متعه است. خامنه‌ای بدون اجازه آب هم نباید بخورد و نمی‌تواند بخورد. باید مثل حسن روحانی مطیع و منقاد باشد. او حتی برای مخارج دستگاه سرکوبی‌اش اجازه دسترسی به غنائم غارت شده از ملت را ندارد.

همین نکاح منقطع هم مفوض است یعنی طرف مربوطه «مبلغ معین» را نمی‌پردازد. اما ولی فقیه که تفویض کرده باید «مطیعه» هم باشد یعنی فرمانبری کند. تا امروز آقا هم آش را نخورد و هم دهانش سوخت.

باید چشم‌انتظار مراحم قانونگزاران ینگه دنیا باشد. آن‌ها هم ناز می‌کنند و آقا را بیشتر به طرف دلواپسان هل می‌دهند. خامنه‌ای سرنخ را از اول تا ۴۰ روز پیش یعنی روز کشف حجاب «برجام» در وین در اختیار داشت. از آن پس آهسته آهسته تبریک هسته‌ای تبدیل شد به شدیدترین پرده‌دری، افشاگری مسائل محرمانه تا رسید به تحقیر هسته‌ای. ازغدی بازجو، شکنجه‌گر و قاتل قبلی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب رهبری، در نماز جمعه تبریک‌ ها و شادمانی‌های خیابانی و جشن هسته‌ای را با حکایت مثنوی معنوی ، «خر برفت و خر برفت و خر برفت» به عوام و خواص فهماند.

http://imstory.mihanblog.com/post/4

در تکمیل داستان خبر برفت بجاست تا فرمایشات یکی از برادران خمسه، آقای دکتر سید محمدجواد لاریجانی معروف به جوکار که ۳۲۰ هکتار در ورامین را «آباد»‌کرده است و معاون سابق وزارت خارجه جمهوری اسلامی، رئیس پژوهشگاه دانش بنیادی، تحلیلگر ارشد مسائل راهبردی که چهار دوره نماینده مجلس شورای اسلامی و مؤسس مرکز پژوهش‌های مجلس، نظریه پرداز و مبدع ام‌القرا و البته معاون بین‌الملل و دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه هست و اقای اوباما را «کاکا سیا» می‌خواند بخوانیم.

http://www.dolatebahar.com/telex-127365.html

 

او قبل از این مصاحبه گفته بود «قرارداد وین تحقیر ملت ایران است» با چنین کارنامه‌ای رهبر معظم در برابر مقلدین خود شرمسار است. نمی تواند از کارنامه‌ اتمی خود دفاع کند. ناچار گرد و خاک می‌کند .

پژواک ایران: چرا روز گذشته خامنه‌ای ضمن حمله بسیار به آمریکا از دولت تقدیر کرد و تلویحاً اظهار امیدواری کرد که مشکلات مرتفع بشود؟

محمدرضا روحانی:  با طرح این سوال من علاقمند شدم یکبار دیگر و با دقت سخنرانی مقام معظم رهبری را بخوانم. گزارش این سخنرانی در حدود صد سطر و دو هزار کلمه است. لااقل به سی موضوع ، از جمله، آب، نفت، معدن، تجارت، بانک‌ها، تورم، رشد اقتصادی، کشاورزی، صنایع تبدیلی، طرح‌های نیمه تمام و روابط خارجی و ... پرداخته است. سهم صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها یک پنجم سخنرانی را تشکیل می‌داد. در بیست جمله حدود ۲۰ بار دشمن، دشمنان، بیگانگان، خصم، صهیونیست‌ها و ‌آمریکایی‌ها را نام برد و آماج حملات خود قرار داد. یک جمله هم گفت که خبرنگار انتخاب آنرا تیتر کرد و بالای گزارش گذاشت و در پژواک ایران این مطلب آمده است: خامنه ای: پایان دادن به مذاکرات هسته‌ای بسیار مهم بود؛ امیدواریم اگر در این زمینه مشکلاتی وجود دارد ، برطرف شود.

سخنرانی مقام معظم رهبری پس از استماع گزارش‌های حسن روحانی، جهانگیری معاون او، نعمت‌زاده، وزیر صنعت،‌معدن، تجارت، چیت‌چیان وزیر نیرو، زنگنه وزیر نفت، حجتی وزیر جهاد کشاورزی و قاضی‌زاده هاشمی وزیر بهداشت و درمان بود. امسال روز تولد امام هشتم شیعیان مصادف بود با روز دولت. متأسفانه می‌دانیم که روز ۸ شهریور ۱۳۶۰ باهنر و رجایی با اعمال زور به بهشت برین اعزام شدند. به این ترتیب از عدالت زمینی محروم و معاف گردیدند. البته در آخرت هم قاسم‌‌الجبارین طبق مقررات الهی اقدامات لازم را معمول خوهند داشت و نباید دلواپس تشکیل دادگاه و تضمین حق دفاع باشیم. لابد اگر زنده بودند آرزوی مرگ داشتند و با موسوی و کروبی در حصر به سر می‌بردند. بگذریم از دعاوی خانوادگی و برویم سر اصل مطلب . از سر کنجکاوی رفتم به سراغ گزارش این مراسم در سایت‌های مقام معظم رهبری ، خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایسنا، خبرگزاری فارس،‌خبرگزاری مهر، خبرگزاری تسنیم در هیچ‌کدام این جمله به این شکل دیده نمی‌شود. یا آنرا اصلا نگذاشتند و یا اول گذاشتند و بعد به فرموده خلاصه کرده و یا اصلا برداشتند . روزنامه نگار آزاده و ارجمند آقای ایرج شکری با دقت و موشکافی ویژه در مقاله‌ای این موضوع را مورد بررسی قرار داده‌اند.

http://pezhvakeiran.com/maghaleh-72084.html

فکر می‌کنم رهبر معظم از باب تقیه، مصلحت نظام و البته موقعیت متزلزل خود را ملاک آن همه پرگویی در باب موضوعات گوناگون و این همه امساک و پرهیز در باب مسئله مبرم مقابل رژیم قراردادند. بعد هم فورا امر فرمودند که روی تولیدات فکری ولی مطلقه فقیه خاک بپاسند تا گندش در نیاید. جنس جمله کوتاه مربوط به «مذاکرات هسته‌ای» باب صادرات بود و مصرف داخلی نداشت. آقای شکری به درستی نوشته‌اند «خامنه‌ای با این سخنان در واقع موضع و موقعیت اوباما را در برابر جمهوری خواهان و مخالفان توافق وین تقویت کرده است و حتماً این مسئله را در نظر داشته است...»

ادامه دارد  ۷ شهریور ۱۳۹۴



منبع: پژواک ایران